فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۶۱ تا ۸۸۰ مورد از کل ۵٬۲۹۶ مورد.
نویسنده:کالجی، شهرامعملکرد غیرایدئولوژیک اسلام گرایان ترکیه در سیاست خارجی (2)
منبع:
گزارش مهر ۱۳۸۸ شماره ۲۱۲
حوزههای تخصصی:
بین الملل: تشکیل دولت وحدت ملی لبنان؛ وزش نسیم خوش آرامش
حوزههای تخصصی:
سازمان های غیردولتی اهل البیت (ع) در آفریقا و نقش آن ها در بهبود جایگاه فرهنگی و اقتصادی مردم
حوزههای تخصصی:
سازمان های غیردولتی آفریقایی با حمایت اتحادیه آفریقا و برخی سازمان های بین المللی تلاش خود را در دهه اخیر افزایش داده، درصددند در الگوی جدید توسعه، کارآیی و کارآمدی، پاسخگویی، شفافیت، نهادینه ساختن تنوع و تکثر و نظم را ارائه دهند و به تدریج مردم سالاری و شایسته پروری را در مردم نهادینه کنند. در دو دهه اخیر، جوامع آفریقایی با پذیرش شیوه تعدد احزاب و کاسته شدن از هیجان های قبیله گرایی اوایل دوران استقلال، غیرایدئولوژیک شدن جوامع و مسلط شدن گفتمان، ضرورت پیشرفت و توسعه، و جایگزینی تدریجی مردم سالاری، شاهد نوعی خردمحوری در امور دولتی، اقتصادی و سیاسی بوده است که راه را برای حضور نخبگان و افراد شایسته هموار می سازد. در دو دهه پس از نود، جوامع مدنی آفریقایی به رغم محدودیت ها و وجود کانون های مقاومت، از رشد، تنوع و پویایی نسبتاً چشمگیری برخوردار شده و راه پیشرفت را، به کندی اما پیوسته، طی کرده اند؛ اگرچه علی رغم شکل گرفتن و رشد سازمان های غیردولتی و جوامع مدنی در آفریقا، هنوز شهرنشینی و مردم سالاری نهادینه نشده و چه بسا آن آتش آگاهی به اندک باد مخالفی فرو کاسته، به سردی گراید. در این امر، علاوه بر بی مهری سیاستمداران، باید به بی توجهی و بی علاقگی روشنفکران آفریقایی به ارائه راه حل های موردی برای مشکلات و علاقه آن ها به مهاجرت از قاره، سستی در تولید ادبیات مناسب، نبود امکان دسترسی و مبادله آزاد اطلاعات در جوامع آفریقایی و ضعف تئوریک تلاشگران جوامع مدنی و برخی وابستگی ها به دنیای غرب اشاره کرد.
بررسی سیر تحوّل روابط خارجی چین و آفریقا
حوزههای تخصصی:
مطالعات باستان شناسان حکایت از مراودات چین و آفریقا بیش از سه هزاره دارد. این روابط از قرن ششم میلادی به بعد رنگ تجاری به خود گرفت و بیشتر به شرق و شمال این قاره معطوف شد. در دوران استعمار و حضور پرتغالی ها در شرق این قاره، مناسبات چین و آفریقا کاهش یافت. پس از انقلاب کمونیستی در چین و هم زمان با استقلال کشورهای این قاره، حضور چین با توجه به ایدئولوژی کمونیستی در این قاره پررنگ شد. چین کشورهای آفریقایی را نیروی مهمی در صحنة سیاست بین المللی می شناخت و به همین منظور در پی تقویت همکاری و اتحاد خود با کشورهای آفریقایی در ابعاد مختلف اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بود؛ به گونه ای که می توان پیدایش روابط سیاسی چین و کشورهای آفریقایی را نتیجة اقدامات اولیة چین و نه کشورهای آفریقایی دانست. هدف اولیة این کشور شناسایی دیپلماتیک از سوی کشورهای آفریقایی بود که با برگزاری کنفرانس آسیا – آفریقا و همچنین کمک های مالی به بعضی از کشورها موفق به این شناسایی شد؛ به گونه ای که از قبل این دیپلماسی توانست به عضویت دائم شورای امنیت درآید، جانشین چین تایپه شود و پس از آن هم به بازیگر مهم بین المللی تبدیل گردد. چین که زمانی با اهداف ایدئولوژیک وارد این قاره شده بود، در دهة1980م با تغییر این سیاست، رویکرد اقتصادی را پیشة خود ساخت؛ هرچند که در این راه با موانع و مشکلاتی نیز روبه رو شد. این مقاله درصدد است روابط چین و قارة آفریقا را در دوره های مختلف تاریخی به همراه تغییرات به وجود آمده در هر دوره به همراه ابزارهای گسترش روابط ازجمله کنفرانس ها و نشست های مشترک را مطالعه و تأثیرات آن را بر گسترش روابط بررسی کند. در پایان نیز واکنش های مثبت و منفی کشورهای آفریقایی و غربی نسبت به حضور چین در این قاره آمده است.
بررسی علل رفتار خشونت آمیز نیروهای اسلامی در پاکستان با تاکید بر طالبانیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های بارز جهان اسلام از آغاز دهه 1350ش به بعد رویکرد مجدد برخی از گروه ها به اسلام و شکل گیری جنبش هایی بوده است که توسط پژوهشگران غربی به آن ها عنوان بنیادگرایی داده شده است. رفتار سیاسی گروه های اسلام گرا در منطقه خاورمیانه از رفتار خشونت آمیز تا مسالمت آمیز در نوسان بوده است. پاکستان نیز از جمله کشورهایی است که جایگاه مهمی در موضوع اسلام سیاسی دارد. اهمیت این کشور در این موضوع از یک طرف، به دلیل نقش اسلام و گروه های اسلام گرا در تحولات سیاسی پاکستان و از سوی دیگر، به دلیل فراهم ساختن بستر مناسب برای شکل گیری و رشد تفکرات بنیادگرایی از نوع طالبانیسم در این کشور و صدور آن به کشورهای همسایه است. به نظر می رسد محیط اجتماعی پاکستان، نقش اسلام در تحولات سیاسی این کشور، فعالیت طرفداران مکتب دیوبندی، وجود مدارس مذهبی و نقش قدرت های خارجی به ویژه عربستان از عمده ترین دلایل رشد اسلام سیاسی رادیکال در پاکستان است.لذا به نظر می رسد محور اصلی این پژوهش، تبیین دو نکته باشد: اول، علل رشد اسلام خواهی در پاکستان و دوم، دلایل رویکرد برخی از گروه های اسلام گرا به رفتار خشونت آمیز.
اتحاد آمریکا - اسراییل و مبارزه با سلاح های کشتار جمعی درخاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
قدرت های بزرگ نمایشنامه های بین المللی را می نویسند، به صحنه می آورند و به اجرا می گذارند و در صورتی که این اصول و هنجارها منافع آنها را تامین نکند آنها را نادیده می انگارند. هسته اصلی استدلال نئورئالیست ها به ویژه کنث والتز در بحث هسته ای این است که قدرت های بزرگ برای نظام بین الملل خطر آفرین تر و تهدیدآمیزتر از قدرت های کوچک اند. پژوهش حاضر در پی آن است که اتحاد آمریکا و اسراییل را که خود از دولت های هسته ای اند و مقررات «NPT» و «CTBT» را نادیده می گیرند، چگونه در مبارزه با دستیابی دولت های خاورمیانه به دانش هسته ای هماهنگ عمل می کنند.
پست صهیونیسم و تأثیرآن بر آینده اسرائیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پست صهیونیسم یکی از جریان های فکری در بین یهودیان و روشنفکران اسرائیلی طی دو دهه اخیر است. درباره تاثیر این جریان فکری بر صهیونیسم و آینده اسرائیل اختلاف نظر وجود دارد. برخی آن را برای اسرائیل مثبت و راهی برای برون رفت از بحرانها می داند و برخی آن را منفی و متزلزل کننده بنیادهای فکری صهیونیسم و نظریه دولت یهود و در نتیجه بی ثبات کننده اسرائیل معرفی می کنند. در این مقاله سعی شده است با توجه به این دو دیدگاه و با توجه به تاثیر و تاثر متقابل بین پست صهیونیسم و تحولات سیاسی و اجتماعی در اسرائیل تاثیر پست صهیونیسم بر آینده اسرائیل تبیین شود.
درسها و پیامدهای مقاومت مردمی در جنگ 22 روزه غزه
حوزههای تخصصی:
رژیم صهیونیستی به عنوان بازیگر اشغالگر در جنگ 22روزه، ابتدا هدف اصلی خود را نابودی حماس اعلام کرد؛ اما پس از مدت کمی، تحت تاثیر مقاومت در غزه، به تدریج با عدول اهداف اولیه، از بین بردن توان موشکی حماس را هدف خود دانست. این رژیم اهداف دیگری از قبیل تلاش برای تمدید آتش بس با جنبش حماس و احیای قدرت بازدارندگی خود پس از شکست در لبنان را نیز در سر می پروراند. بازیگران بین المللی از جمله آمریکا، اتحادیه اروپا و سازمان ملل متحد نیز به دنبال تامین منافع خود و امنیت رژیم صهیونیستی و تثبیت جایگاه منطقه ای آن بودند. مهم ترین پیامد این جنگ، شکست رژیم صهیونیستی در یک نبرد نامتقارن و نابرابر از یک گروه کوچک چریکی بود. این نتیجه موجب ارتقای جایگاه حماس و مقاومت از یک سو و پایان افسانه شکست ناپذیری رژیم صهیونیستی از جانب دیگر شد. در سطح بین المللی هم افول قدرت آمریکا محرز و ضعف ابزارهای این کشور در منطقه برای تثبیت هژمونی آن آشکار شد. جنگ غزه کاهش اعتماد به نهادهای مدافع امنیت بین المللی را به دنبال داشت و مرز بین ادعا و واقعیت، در نحوه عملکرد این نهادها شفاف تر شد.
مناسبات اقتصادی ایران و آفریقا: فرصت ها و تهدیدها
حوزههای تخصصی:
رشد جمعیت و نیاز بیشتر به منابع، فرصت های اقتصادی و تجاری برای رفع مشکلاتی چون فقر، گرسنگی، بیکاری و انرژی، کشورهای جهان را وادار کرده است تا به فکر چاره جویی باشند. در این خصوص سه دسته از کشورها هستند که به دلایلی، چون توسعه نیافتگی در زمینه های اقتصادی و عمرانی و صنعتی، رشد اقتصادی بالا و نیاز به انرژی فراوان، درآمد مازاد و نیاز به سرمایه گذاری برای رفع بیکاری و صادرات محصولات، ناچارند به دنبال منابع مالی، انرژی، مواد خام و بازارهای تازه باشند.قاره آفریقا با قدمتی هزاران ساله، قدیم ترین قاره جهان با بیش از 30 میلیون کیلومتر مربع معادل یک پنجم خشکی های کره زمین، 54 کشور مستقل و جمعیتی بالغ بر 900 میلیون نفر حدود هفده درصد جمعیت جهان را در خود جای داده است. این قاره از نظر منابع کانی و طبیعی غنی ترین و در عین حال به لحاظ توسعه نیافتگی و فقر در ردیف عقب مانده ترین قاره جهانمحسوب و پیش بینی می شود در سال 2050 م. جمعیت آفریقا به 2 میلیارد نفر برسد. با توجه به درآمد مازاد ناشی از فروش نفت در ایران، تورم ناشی از افزایش نقدینگی، مشکل بیکاری و نیاز به مواد خام و بازار مصرف محصولات، توجه به ویژگی های منحصربه فرد قاره آفریقا برای سرمایه گذاری و همکاری های اقتصادی ضروری است. با توجه به اهداف یادشده، مقامات بلندپایه کشور با هدف حمایت از محرومان، رسیدن به اهداف چشم انداز سند بیست ساله و کمک به مسلمانان، می توانند علاوه بر صادرات محصولات کشاورزی، صنعتی و رفع بیکاری در داخل کشور، با نیروی انسانی ماهر و دانش فنی در توسعه و پیشرفت آفریقا نیز گام مؤثری بردارند.
روابط ایران و آفریقا: ارائه پیشنهاداتی ارزشمند پیرامون آن
حوزههای تخصصی:
ایران و قاره آفریقا علاوه بر سابقه طولانی روابط، دارای سرنوشت مشترک می باشند. این اشتراک به همراه تلاش ایران و آفریقا برای ارائه الگوئی غیر از الگوی توسعه غرب آنان را در معرض تهاجم رسانه ای غرب قرار داده است که این امر موجب می گردد طرفین برای خنثی کردن آن به تقویت روابط دو و چند جانبه همت گمارند. ایران و قاره آفریقا دارای دارای توانمندیهای خوبی در عرصه اقتصادی می باشند که در صورت تحقق آن به رشد و رفاه دو جانبه کمک می نماید. از مهم ترین عرصه و توانمندیهای ایران می توان به پیشرفت در بخش کشاورزی، صنعت، الکتریسیته و حمل و نقل اشاره کرد که این کشور می تواند با در اختیار قرار دادن دانش آن به پیشرفت و آبادانی آفریقا کمک نماید و در ضمن آفریقا قاره ای سرشار از ثروت های معدنی و طبیعی است که می تواند بخش قابل ملاحظه ای از نیازهای ایران را بر طرف نماید. در بخش سیاسی نیز ایران علاوه بر روابط دو جانبه با کشورهای آفریقائی با اتحادیه آفریقا و دیگر سازمانهای مهم این قاره همکاری دارد که این تعامل مثبت نقش مهمی در گسترش روابط داشته است. جمهوری اسلامی ایران با توجه به سابقه تاریخی و صلح آمیز و بافت مذهبی قاره، باید روابط فرهنگی و مذهبی خود را در آفریقا افزایش دهد و در بخش های آموزشی و فرهنگی حضور بیشتری داشته باشد که این امر مساله همکاری های اقتصادی و سیاسی را تسهیل می نماید. از طرف دیگر فرصت های موجود در ایران برای آفریقائی ها نا شناخته است که با معرفی فرصت ها و آشنائی آنان با پیشرفت های گوناگون ایران زمینه برای افزایش تعاملات فراهم خواهدگردید.