فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۸ مورد.
حوزه های تخصصی:
کارآفرینی به عنوان پدیده ای نوین در اقتصاد، نقش موثری را در توسعه و پیشرفت اقتصادی کشورها ایفا می کند. امروزه کار آفرینی در اقتصاد رقابتی و مبتنی بر بازار، دارای نقش کلیدی است. به عبارت دیگر، در یک اقتصاد پویا، ایده ها، محصولات و خدمات همواره در حال تغییر می باشند و در این میان کارآفرین و سازمان های کارآفرین الگویی برای مقابله و سازگاری با شرایط جدید را به ارمغان می آورد. در این میان، یکی از شاخه های اصلی کارآفرینی، کارآفرینی سازمانی است که بدون شک سهم چشمگیری در توفیق و تعالی سازمان ها دارد. کارآفرینی سازمانی مفهومی است که بر سازمان، نه افراد و بر فرهنگ ها و فرایند های سازمانی متمرکز است. کارآفرینی سازمانی دربردارنده یادگیری است و به وسیله همکاری، خلاقیت و تعهد افراد پرورش می یابد. مقاله حاضر سعی دارد نقش نظام مدیریت منابع انسانی را در پرورش اقدامات کارآفرینانه ی سازمانی نشان دهد. بدین منظور، ابتدا مفاهیم و تاریخچه کارآفرینی، کارآفرینی سازمانی و ضرورت و اهمیت انجام کارآفرینی سازمانی ارائه می شود و سپس اهمیت منابع انسانی در توسعه کارآفرینی سازمانی و هم چنین ارتباط بین عملکرد مدیران عملیاتی سازمان ها و کارآفرینی سازمانی مورد مطالعه قرار می گیرد و در ادامه نقش استراتژی های مهم نظام مدیریت منابع انسانی از قبیل آموزش، ارزیابی عملکرد، پاداش و حقوق و دستمزد در تقویت کارآفرینی سازمانی به همراه بررسی چالش های استقرار این سیستم ها شرح داده شده است.
دانشگاه، اخلاق مداری و کارآفرینی
حوزه های تخصصی:
در نظام اسلامی، انسان از ارزش والایی برخوردار بوده و مسئول و حاکم بر سرنوشت خویش است ؛ تا جایی که خلیفه الهی در روی زمین و امانت دار اوست که باید ارزش وجودی خود را شناخته و از امکانات و استعدادهای خود نهایت استفاده را ببرد. دین اسلام، مردم را به انجام فعایت (کار) دعوت می کند و از انسان ها می خواهد که از کار خویش، دیگران را نیز بهره مند سازند و به طور غیر مستقیم مردم را تشویق به کارآفرینی و ایجاد شغل می کند تا از فقر و گرسنگی در یک جامعه اسلامی جلوگیری شود. از نظر اسلام،کارآفرین فرد تلاش گری است که با اتکا به نفس وتوکل به خداوند بتواند از حداکثر توانایی های جسمی،مادی و تخصصی خود ازراه حلال در جهت منافع خود درجامعه ای که در آن زندگی می کند استفاده نماید. یک انسان مومن به تمام معنا می تواند یک کارآفرین باشد. یک کارآفرین می کوشد تا با قدرت خلاقیت و ابتکار، تصمیم گیری به موقع ،تکیه بر وجدان کاری و انضباط؛ اطلاعات شغلی خود را همواره تعمیق و توسعه داده و محیط کاری خود را به یک محیط کاری بهره ور ،پویا و شاداب و خداپسندانه تبدیل نماید. بنابر این در این نظام ارزشی، کارخلاق و مولد منشاء کسب مال و درآمد و کلید استفاده از منابع طبیعی و خدا دادی به حساب می آید و کارآفرینی نیز یکی از پایه های مهم اقتصاد اسلامی به شمار می رود. از طرفی باید گفت که کارآفرینی باید در دانشگاه ها و مراکز علمی و تحقیقاتی ما به صورت انگیزه ای عام، امری مقدس و یک عبادت تلقی شود. دانشگاه اسلامی هم چون جامعه اسلامی جایی است که ارزش های حاکم در آن، ارزش های اسلامی است. در چنین فضایی، اخلاق و اخلاق مداری از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده و قرب الهی، سعادت و کمال فردی؛ غایت اخلاق است. با عنایت به موارد مطرح شده می توان گفت که در دنیای امروز، سرمایه انسانی عامل مهم و با ارزشی است که باید در راستای نظام ارزشی حاکم با تکیه بر اخلاقیات از قابلیت های موجود آن استفاده گردد و زمینه های لازم جهت دستیابی افراد به کمال انسانی فراهم گردد.در این میان دانشگاه ها می توانند نقش تعیین کننده ای داشته باشند ؛ تا انشا.... به مدد پرورش قابلیت ها و استعدادهای سرمایه های انسانی؛ شاهد رشد و بالندگی ایران اسلامی باشیم.
تبیین قابلیت نوآوری با توجه به نقش قابلیت های اشتراک دانش و اخلاق کاری اسلامی در بین کارکنان شرکت توزیع نیروی برق استان گیلان
حوزه های تخصصی:
قابلیت اشتراک دانش استراتژی مهمی است که سازمان، آن را در جهت ایجاد ارزش و افزایش بقاء در محیط پیچیده و متغیر امروزی به کار می گیرد. قابلیت نوآوری مهم ترین مشخصه تعیین کننده عملکرد است. زمینه ارتقای نوآوری را می توان از طریق تمرکز بر قابلیت نوآوری فراهم کرد. از طرفی ابداعات و اقدامات نوآوری به میزان زیادی به دانش، تخصص و تعهد کارکنان وابسته است. پس بنابراین دانش منبعی ارزشمند برای سازمان ها محسوب شده و اقدامات در جهت اشتراک دانش آن قابل اهمیت است. لذا سازمان ها باید با تکیه بر کارکنان سازمان بعنوان مهم ترین سرمایه سازمان، آنها را به درک، فهم و ارایه دانسته ها و ایده های جدید و استفاده عملی از آن ایده ها در پیشبرد مقاصد سازمان تشویق نمایند. پس کارکنان در قلب فرآیند خلق دانش قرار دارند که می توانند دانش را خلق کرده و آن را به اشتراک بگذارند. علاوه بر این، بیشتر اعمال و اقدامات در محیط کاری بر اساس ارزش ها و باورهای دینی کارکنان شکل گرفته و تقویت می شود. پس بنابراین توجه به اخلاق کاری اسلامی به عنوان اقدامی ضروری مطرح است. این تحقیق، روابط کمی بین توانمندسازهای اشتراک دانش، قابلیت اشتراک دانش و قابلیت نوآوری را مورد آزمون قرار داده و همچنین به بررسی نقش تعدیل گر اخلاق کاری اسلامی بر اساس رابطه بین قابلیت اشتراک دانش و قابلیت نوآوری می پردازد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی محسوب شده و از نظر روش، توصیفی- پیمایشی از نوع همبستگی و مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) می باشد. جامعه آماری این پژوهش را کارکنان شرکت توزیع نیروی برق استان گیلان تشکیل می دهند. روش نمونه گیری بر اساس نمونه گیری غیر احتمالی در دسترس انجام گرفت. روایی صوری پرسشنامه به وسیله روایی محتوا و تحلیل عاملی تاییدی سنجیده شد و همچنین پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ برابر 93/0 مورد تایید قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان می دهد که اول اینکه مدل به کار گرفته شده، مدل نظری مناسبی برای اندازه گیری متغیرها می باشد. دوم اینکه نتایج حاکی از آن است که توانمند سازهای اشتراک دانش (به جز دانش هنجارهای مشترک و خودشناسی) بر قابلیت اشتراک دانش تاثیر دارد و قابلیت اشتراک دانش بر قابلیت نوآوری نیز تاثیر دارد. همچنین نقش تعدیل گر اخلاق کاری اسلامی بر رابطه بین قابلیت اشتراک دانش و قابلیت نوآوری تایید شد.
بررسی کار آفرینی در کارکنان شرکت های دولتی
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی کار آفرینی در کارکنان شرکت های دولتی در شهرستان بهبهان می باشد . به این ترتیب که از بین جامعه آماری که مشتمل بر 1200 نفر بوده ، نمونه 450 نفری با روش خوشه ای و ابزار پژوهش پرسشنامه کارآفرینی اقایی(1386) برای سنجش میزان کارافرینی انتخاب شد ، که پس از بررسی و محاسبه روایی و پایایی آنها به اجرا در آمد . نتایج کلی این تحقیق نشان داد که : کارکنان شرکت های بخش دولتی اگر چه از میانگین متوسط به بالایی برخوردارند ولی از میانگین خیلی بالایی برخوردار نیستند. همچنین نتایج حاصل از آزمون مقدار آزمون F و سطح معناداری با توجه به کمتر بودن سطح معناداری از مقدار 05/0 بین دو متغیر کارآفرینی کارکنان با سطح تحصیلات و کارآفرینی با جنسیت آنها از نظر اماری تفاوت معناداری وجود دارد.
طراحی مدل دولت کارآفرین برای سازمان های اداری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجودی که واژه کارآفرینی نخستین بار در ادبیات کسب و کار و تجارت شکل گرفته و پرورش یافته است، اما امروزه شاهد ورود آن به فضای خدمات عمومی هستیم.. یکی از نتایج اشاعه این نگرش، ایجاد نظریه باز آفرینی دولت است. پژوهش حاضر بر آن است تا اثر تزریق تئوری بازآفرین دولت را بر محیط اداری بخش دولتی کشور مورد بررسی قرار دهد. این امر از طریق یک رویکرد تحقیقی بنیادی و روش توصیفی پیمایشی دلفی و نیز مدل یابی معادلات ساختاری برای تحلیل عاملی تاییدی و سنجش روایی سازه انجام گردید. پانل دلفی از دو بخش اداری با 15 نفر مدیر اجرایی جامعه آماری و علمی شامل 15 نفر عضو هیات علمی دانشگاه تشکیل یافت. برای طراحی پرسشنامه اولیه، متغیّرهای 10 گانه مدل دولت کارآفرین به همراه ابعاد استخراجی آنها وارد و پس از 3 دور اجرای دلفی، با حذف 5 متغیّر از این 10 متغیر و نیز افزوده شدن 3 متغیّر بومی، 8 متغیّر نهایی مدل شناسایی و مجموعا 67 شاخص بومی برای این 8 متغیّر تعریف گردید. متغیّرها عبارتند از: تعلق به مردم، بازارگرایی، رسالت محوری، مشتری مداری، تمرکز زدایی، اشاعه اخلاق حرفه ای، توسعه مدیریت جهادی و برقراری عدالت اجتماعی.
تحلیل موانع فراروی آموزش های کارآفرینی در مراکز آموزش علمی کاربردی کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله معضلاتی که در دهه اخیر در کشور با آن روبه رو هستیم، بیکاری جوانان بویژه دانش آموختگان دانشگاهی می باشد که این معضل در بخش کشاورزی بسیار حادتر به نظر می رسد. با وجود این چالش ها، بسیاری از سیاست گذاران، کارآفرینی در محیط های دانشگاهی را امری ضروری و اجتناب ناپذیر می دانند. هدف از آموزش کارآفرینی، تربیت افرادی است که بتوانند پس از تکمیل تحصیلات خود، افرادی مؤسس باشند و کسب و کاری را ایجاد کنند. بر این اساس، این پژوهش به بررسی موانع فراروی در برگزاری دوره های کارآفرینی در مراکز علمی کاربردی کشاورزی استان فارس پرداخته است. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع پژوهش های کاربردی و از لحاظ کنترل متغیرها از نوع توصیفی همبستگی بوده که به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری این مطالعه شامل 1018 نفر از دانشجویان شاغل به تحصیل در چهار مرکز علمی کاربردی کشاورزی استان فارس (شیراز، جهرم، علی آباد کمین و مرودشت) در سال تحصیلی 90-1389 بودند. از بین این افراد، با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی تعداد 178 دانشجو به عنوان نمونه های پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه ای بود که روایی آن با کسب نظرات اساتید دانشگاه تأیید شد و پایایی آن نیز بر پایه ضریب آلفای کرونباخ 89/0 بدست آمد. بر اساس نتایج بدست آمده از تحلیل عاملی، ضعف خدمات مشاوره ای و حمایتی (با میزان واریانس 50/19 درصد)، ناکافی بودن آموزش های کاربردی (با میزان واریانس 89/17 درصد)، ضعف شناخت قوانین مالی و مدیریتی (با میزان واریانس 94/11 درصد) و ضعف برنامه ریزی آموزشی (با میزان واریانس 67/11 درصد) موانع فراروی آموزش های کارآفرینی در مراکز علمی کاربردی کشاورزی استان فارس می باشند. مجموع این چهار عامل، 01/61 درصد از واریانس موانع آموزش های کارآفرینی را تبیین کرده اند
عوامل موثر بر سکوت سازمانی، مانع ایجاد کارآفرینی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فعالیت های کارآفرینانه در درون سازمان با عنوان«کارآفرینی سازمانی» از ملزومات بقا سازمان در جهان متغیر امروزی است و «سکوت سازمانی» به عنوان عاملی تاثیرگذار بر روند برنامه ها، اهداف و عملکرد سازمانی بشمار می رود. در این راستا، این مقاله به پیش بینی تاثیرگذاری مولفه های سکوت سازمانی (عوامل مدیریتی، عوامل سازمانی، عوامل اجتماعی و عوامل فردی) بر ایجاد و تقویت فعالیت های کارآفرینانه در درون سازمان می پردازد. بدین منظور، با توجه به پیشنیه پژوهش، مدلی مفهومی برای تبیین روابط میان متغیرهای پژوهش مورد سنجش قرار گرفت. روش پژوهش توصیفی پیمایشی و از نوع کاربردی است. جامعه آماری پژوهش را 495 نفر کارشناسان، مدیران و اساتید دانشگاه آزاد نجف آباد تشکیل داده اند و با استفاده از روش تصادفی ساده، داده های مورد نیاز از 157 نفر ایشان گردآوری شد. ابزار گردآوری داده در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته ای است که ضمن تایید روایی صوری و روایی سازه آن، از پایایی مطلوبی (ضریب آلفای 77 درصد) برخوردار بوده است. جهت پردازش داده ها از روش تحلیل معادله های ساختاری استفاده شد. نتایج بدست آمده ضمن تایید مدل برازش شده، تاثیرگذاری معکوس مولفه های سکوت سازمانی بر کارآفرینی سازمانی را مورد تایید قرار داده است. بدین معنا که نتایج نشان دهنده آن است که سکوت سازمانی به عنوان مانعی در ایجاد و تقویت کارآفرینی سازمانی بشمار می رود.
اثربخشی مشاوره شغلی مبتنی بر الگوی چند محوری شفیع آبادی بر رفتار کارآفرینانه دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثر بخشی مشاوره شغلی مبتنی بر الگوی چند هدف این پژوهش بررسی اثر بخشی مشاوره شغلی مبتنی بر الگوی چند محوری شفیع آبادی بر رفتار کارآفرینانه دانش آموزان پسر سال سوم دبیرستان بوعلی ناحیه 1 شیراز بود. روش این پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر سوم دبیرستان بوعلی ناحیه 1 شیراز در سال تحصیلی 93- 92 بودند. نمونه گیری در این پژوهش به صورت تصادفی انجام شد. به این صورت که پس از اجرای پرسشنامه رفتار کارآفرینانه فکری، شفیع آبادی، نورانی پور و احقر (Fekri,Shafiabady,Nooranipour & Ahghar, 2012) از بین دانش آموزانی که نمره کمتری درپرسشنامه گرفتند40 نفر به تصادف انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و گواه 20 نفره جایگزین شدند. سپس گروه آزمایش 8 جلسه 5/1 ساعته آموزش رفتار کارآفرینانه براساس الگوی چند محوری شفیع آبادی دریافت کردند و در گروه گواه مداخله ای صورت نگرفت. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند .نتایج نشان داد که بین رفتار کارآفرینانه (خرده مقیاس های تصمیم گیری، شناخت فرصت ها، تعیین ساختار، تامین منابع، و تعیین اهداف و راهبردها) دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنا داری وجود دارد. یعنی الگوی چند محوری شفیع آبادی موجب افزایش رفتار کارآفرینانه دانش آموزان پسر سوم دبیرستان شده است.
تحلیل محتوای پژوهش های کارآفرینی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل محتوای پژوهش های کارآفرینی کشور است. جامعه ی آماری، تمام مقالات منتشرشده درباره ی کارآفرینی و کسب وکار کوچک را (به استثنای مقالات فصلنامه ی توسعه ی کارآفرینی دانشگاه تهران) تا پایان سال 1391 به تعداد 189 مقاله را دربر گرفته است. تحلیل گرایش های پژوهشی نشان داد که بیشترین تعداد پژوهش ها در نشریه ی «تحقیقات اقتصاد و توسعه ی کشاورزی ایران» منتشر شده است و در بیشتر پژوهش ها، جنبه های روان شناختی و رفتاری کارآفرینی موضوع اصلی بوده است. از نظر الگوهای پژوهشی، در بیشتر پژوهش ها (9/62 درصد) از روش کمّی استفاده شده است؛ فرد (15/39 درصد) و سازمان (63/29 درصد) به ترتیب سطح تحلیل غالب پژوهش ها کارآفرینی است و بیشتر مطالعات بر روی دانشجویان و دانش آموختگان (52/18 درصد) صورت گرفته است. به علاوه، بیشتر پژوهش ها از داده های مقطعی (68/39 درصد) با استفاده از ابزار پرسش نامه (02/64 درصد) استفاده کرده اند و استفاده از داده های طولی کمتر رایج است. همچنین 87/15 درصد پژوهش ها در استان تهران انجام شده است. بیشتر پژوهش ها توسط دو یا سه نویسنده (56/55 درصد) منتشر شده و 98/35 درصد پژوهش ها حداقل دارای یک نویسنده ی زن بودند. از منظر روند پژوهشی، نتایج نشان داد که پژوهش های کارآفرینی در ایران روندی افزایشی داشته و از سال 1386 به بعد دارای رشد چشم گیری بوده است.
شناسایی عوامل تأثیرگذار بر برنامه های توسعه آموزش کارآفرینی در نظام آموزش عالی ایران (چهارچوبی برای برنامه ریزی اجرا و ارزیابی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به منظورشناسایی عوامل تأثیرگذار بر برنامه های توسعه آموزش کارآفرینی در نظام آموزش عالی کشورمان انجام شد. روش تحقیق از نظر شیوه گردآوری اطلاعات توصیفی- پیمایشی و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری پژوهش، مدیران دانشگاه های دولتی شهر تهران بوده که 386 نفر به روش نمونه گیری سرشماری برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه و تحلیل محتوا در کنار پرسشنامه محقق ساخته است که روایی آن با مطالعه منابع و اخذ نظرات استادان با تجربه و صاحب نظر در زمینه آموزش کارآفرینی به دست آمد و برای محاسبه پایایی، از آزمون آلفای کرانباخ استفاده که میزان عامل سیاستگذاری 87/0a= و عامل حوزه قلمرو آموزش 84/0a= ارزیابی شد. برای تحلیل داده ها، از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد سیاست ها و حوزه قلمرو آموزش بر برنامه های توسعه آموزش کارآفرینی تأثیر دارد. و بین مؤلفه های آموزشی تدوین سیاست، اجرا و ارزیابی سیاست، طراحی، اجرای، محتوای و ارزشیابی دوره در برنامه های توسعه آموزش کارآفرینی در نظام آموزش عالی ایران رابطه ی مستقیم و مثبت به دست آمد. هم چنین یافته ها بیانگر آن است که شاخص های برازندگی اولیه در تأیید الگوی سیاست گذاری و مؤلفه های آموزشی اثر گذار بر برنامه های توسعه آموزش کارآفرینی دانشگاهی تناسب داشتن الگو را تأیید می کند.
شناسایی و اولویت بندی ریسکهای کارآفرینی در صنعت بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ریسکهای کارآفرینی همواره به عنوان مهمترین موموعاتی هستند که طی اجرای هر کسب و کار جدید ی
میبایست مد نظر کارآفرینان قرار گیرند. عدم توجه به مقوله ریسک های کارآفرینی، می تواند کسب و
کارهای جدید را با خطر عدم تحقق نتایج مورد انتظار مواجه سازد. ولیکن از آنجا که همواره مقوله ریسک با
عدم قطعیت همراه بوده است و موفقیت یا عدم موفقیت یک فعالیت کارآفرینانه امری محتمل به نظر می رسد،
لذا میبایست سازوکاری را به منظور کاهم آثار زیانبار آن طراحی نمود. هدف از این تحقیق بررسی و
اولویتبندی ریسکهای کارآفرینی در حوزه صندوقهای قرض الحسنه تحت شرایط عدم قطعیت است، تا از
این طریق بتوان پس از شناسایی مهمترین ریسکها، فعالیتهای کنترلی مناسبی را به منظور کاهم آثار منفی
آنها اتخاذ کرد. بدین منظور در این مقاله رویکردی ترکیبی از تکنیک تودیم و تلوری اعداد خاکستری پیشنهاد
میگردد که از آن به منظور اولویتبندی ریسکهای کارآفرینی در حوزه صندوقهای قرض الحسنه استفاده
میشود. نت ایج بدست آمده از حل مسأله اولویت بندی ریسک های کارآفرینی در حوزه صندوق های
قرضالحسنه بیانگر آن است که ناکارامدی مدیران و کارکنان به عنوان مهمترین ریسک کارآفرینی در اینگونه
صندوقها به شمار میآیند
ترسیم نقشه دانش کارآفرینی ایران بر مبنای مقالات علمی و پژوهشی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کارآفرینی در پیشرفت علم و فناوری در کشور نقش راهبردی ایفا می کند. رشد و توسعة کارآفرینی، مستلزم سیاست گذاری و نیازمند شناخت دقیق وضعیت موجود حوزة این دانش در کشور است. نقشة علم نیز، ابزاری برای شناخت سیاست گذاران است. پژوهش حاضر با هدف ترسیم نقشة دانش کارآفرینی ایران بر مبنای سرشماری مقالات علمی-پژوهشی فارسی در ایران طی سال های 1380 تا 1391 انجام گرفته است. روش پژوهش توصیفی و تحلیل محتوای کمّی است. جامعة آماری این تحقیق همة مقالات علمی و پژوهشی فارسی چاپ شده در حوزة کارآفرینی است که با نمونه گیری تصادفی و در دسترس بر اساس نام مقالات و واژگان کلیدی این مقالات، از پایگاه علمی SID گردآوری شد، تعداد نمونه 219 مقالة علمی-پژوهشی بود. ابزار تحقیق چک لیستی بر اساس متون تحقیق و نظر خبرگان بود. اطمینان از قابلیت اعتماد ابزار با نظرهای خبرگان و بررسی مجدد موارد کدگذاری شده حاصل شد. داده ها با نرم افزار پاژک تحلیل شد. نتایج نشان داد بیشترین تعداد مقالات چاپ شده در حوزه های «کارآفرینی سازمانی» و «کارآفرینی فردی» هستند. مجله های «توسعة کارآفرینی» و «اقتصاد و تجارت نوین» بیشترین اشتراک و مجله های «پژوهش های زنان» و «دستاوردهای روان شناختی» کمترین اشتراک را در مقاله های چاپ شده با موضوع های صنعت، کشاورزی و خدمات در حیطة کارآفرینی دارند.
رابطه هوش اجتماعی با مهارت های کارآفرینی و خلاقیت دانش آموزان هنرستان های شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی رابطه هوش اجتماعی با مهارت های کار آفرینی و خلاقیت دانش آموزان به روش توصیفی- همبستگی انجام شد. جامعه آماری در این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان هنرستان های شهر شیراز بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای نمونه شامل 240 دانش آموز انتخاب شد. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های هوش اجتماعی سیلورا و همکاران (2001)، پرسشنامه مهارت های کارآفرینی الیان بیچ (2007) و پرسشنامه خلاقیت عابدی (1372) استفاده گردید. پایایی ابزار پژوهش با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ بترتیب 72/0، 85/0 و 89/0، محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون) صورت گرفت. نتایج پژوهش نشان داد بین هوش اجتماعی و ابعاد آن با مهارت های کار آفرینی (314/0) و خلاقیت (233/0) دانش آموزان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد هوش اجتماعی و ابعاد آن، قدرت پیش بینی معناداری برای مهارت های کار آفرینی و خلاقیت دارند. از بین ابعاد هوش اجتماعی بعد آگاهی اجتماعی پیش بینی کننده ی خلاقیت و ابعاد پردازش اطلاعات و مهارت اجتماعی به ترتیب قوی ترین پیش بین برای مهارت های کارآفرینی بودند.
بررسی رابطه ی بین اثربخشی استفاده از فرآیند مدیریت دانش با کارافرینی سازمانی در بخش خدمات عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی بین اثربخشی استفاده از فرآیند مدیریت دانش با کارافرینی سازمانی انجام شده است.جامعه آماری پژوهش بخش خدمات عمومی استان گلستان می باشد که 320 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند.روش جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه بوده و تجزیه و تحلیل آماری هم به وسیله ی نرم افزار اس پی اس اس و به روش همبستگی پیرسون و رگرسیون انجام شد. داده های بدست آمده از این پژوهش نشان دهنده ی رابطه ی معنا دار و مثبت بین اثربخشی فرآیند مدیریت دانش با کارافرینی سازمانی است . یعنی هرچه میزان اثربخشی استفاده از فرآیند مدیریت دانش درسازمان بیشتر باشد سطح کارافرینی سازمانی ارتقا پیدا خواهد کرد.
دیدگاه سنجی اعضای هیئت علمی درباره چالش های کارآفرین شدن دانشکده های کشاورزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش دیدگاه سنجی اعضای هیئت علمی دربارة چالش های کارآفرین شدن دانشکده های کشاورزی ایران است. جامعة آماری اعضای هیئت علمی دانشکده های کشاورزی ایران است، که به روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب، 344 نفر از آن ها انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است و داده های گردآوری شده با به کارگیری نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. برای شناسایی چالش های کارآفرینی در دانشکده های کشاورزی فن تحلیل عاملی به کار گرفته شد. بر اساس نتایج تحلیل عاملی، پنج عامل زیربنایی، مهم ترین چالش های کارآفرین شدن دانشکده های کشاورزی ایران شناسایی شدند که عبارت اند از «موانع آموزشی»، «موانع فردی شخصیت»، «موانع حمایتی قانونی»، «موانع تسهیلاتی» و «موانع ارتباطی» که در کل، 395/70 درصد از واریانس کل را تبیین کردند. از موانع شناسایی شده، «موانع آموزشی» بیشترین درصد تبیین واریانس را داشته است.
بررسی تاثیر جنبه های درونی استراتژی های جبران خدمات بر توسعه ابعاد نوآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صنعت بانکداری، بیش از هر زمان دیگری، نیازمند نوآوری و خلاقیت می باشد. عواملی چون رقابت شدید ، کمبود منابع مالی و ورود نسل جدیدی از رقبا، مانند بانک های خصوصی و موسسات مالی واعتباری ، بانک های دولتی را برآن داشته است تا بیش از پیش به اهمیت نوآوری در جنبه های مختلف اعم از فناورهای پیشرفته ، روشهای نوین مدیریتی و خدمات جدید بانکی توجه نمایند. هدف از انجام این تحقیق بررسی تاثیر جنبه های درونی جبران خدمات با توجه به مدل رابینز ودسنزو بر نوآوری کارکنان است. این پژوهش در جامعه آماری متشکل از تعداد 165 نفر از کارکنان بانک کشاورزی استان چهارمحال وبختیاری انجام شده است. نتایج آزمون نشان می دهد که 43 درصد توسعه نوآوری کارکنان توسط شاخص های استراتژی جبران خدمات قابل پیش بینی است. بیشترین تاثیر مربوط به ایجاد فرصت برای رشد و ارتقاء می باشد که به ازای یک واحد افزایش در متغیر مستقل، 34 درصد تغییر در متغیر وابسته(توسعه نوآوری ) ایجاد می شود درمرحله بعد آزادی و اختیارات شغلی با 26درصد و کارجذاب و گیرا با 22درصد تاثیر داشته وسایر متغیر های مستقل تاثیر چندانی درتغییرات نشان نمی دهند.
بررسی رابطه ی عوامل اکتسابی کارآفرینی باکارآفرینی سازمانی (مطالعه موردی: سازمان تأمین اجتماعی استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانش سازمانی و مدیریت در طول یک صد سال اخیر دستخوش تغییرات و تحولات بنیادی شده است. دنیای پویا و منعطف امروز سازمانها را وادار کرد که از اوایل دهه ی1980، به منظور تسریع تغییرات،توجه زیادی به خلاقیت ونوآوری نشان دهند.امروزه سازمان ها باید نوآوری داشته باشندتا زنده بمانند؛ و بی شک از اینروست که مفاهیمی همچون خلاقیت سازمانی ظهور و بروز یافته و روز به روز در ادبیات سازمانی گستره ی جدیدی را به خود اختصاص می دهند. بر این اساس در پژوهش حاضر، به بررسی رابطه ی عوامل اکتسابی و مؤثر کارآفرینی با میزان کارآفرینی سازمانی پرداخته شده است. جامعه ی آماری پژوهش حاضررا کلیه کارکنان سازمان تأمین اجتماعی استان فارس تشکیل داده که از میان آنان به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 130 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده هاپرسش نامه ی محقق ساخته بر اساس طیف لیکرت است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که رابطه ی معناداری بین عوامل اکتسابی کارآفرینی شامل توانمندی روان شناختی ،آموزش، ساختار سازمانی و مهارت با میزان کارآفرینی سازمانی وجود دارد. همچنین میزان کارآفرینی سازمانی با توجه به متغیرهای جنس، سن، سطح تحصیلات و سنوات خدمت بررسی و متفاوت بودن تاثیر مولفه ها محرز گردیده است.
تحلیلی بر روش شناسی و یافته های پژوهش های انجام شده در زمینه کارآفرینی و ویژگی های کارآفرینان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه موضوعات مدیریتی و کارآفرینی از اهمیت زیادی برخوردار شده و توجه بسیاری از پژوهشگران را به خود جلب کرده است، به طوری که در این راستا سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور با برگزاری همایش های مختلفی در زمینه اشتغال و مهارت آموزی اقدام به پذیرش و چاپ بیش از500 مقاله نمود، اما تنوع موضوعات و نیز تعارض ها در نتایج، ما را بر آن داشت تا به روش تحلیل محتوا و به شیوه توصیفی به استخراج 69 مقاله مرتبط با اشتغال، کارآفرینی و ویژگی های کارآفرینان در دو همایش سازمان فنی و حرفه ای بپرداریم.
داده های تحلیل محتوا نیز با استفاده از شاخص های آمار توصیفی تجزیه و تحلیل شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که بیشتر موضوعات به سه موضوع نقش آموزش در کارآفرینی و اشتغال، مفاهیم و ارائه مد ل های مفهومی و چارچوب و عوامل کارآفرینی به صورت توصیفی و ویژگی های شخصیتی و مهارت های کارآفرینی اختصاص یافته بود. از این رو بیشترین متدولوژی به کار رفته در تحقیقات به شیوه کمی و از نوع تحقیقات پیمایشی و اسنادی می باشند.
ویژگی های انگیزشی (روان شناختی) کارآفرینی کتابداران کتابخانه های پزشکی با تأکید بر مکتب انسانی مطالعه موردی: واحدهای پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
با مطالعه و شناخت ویژگی های روان شناختی کارآفرینی کتابداران می توان به ارائه نوآوری هایی مطابق با نیازهای اطلاعاتی مراجعان و خدمات بهتر به آنان در سایه فعالیت های کارآفرینانه دست یافت. هدف پژوهش سنجش ویژگی های انگیزشی(روان شناختی)کارآفرینی کتابداران کتابخانه واحدهای پزشکی براساس ویژگی های روان شناختی مکتب انسانی و رابطه و تأثیر متغیرهای جمعیت شناختی بر این ویژگی ها است.
روش بررسی: نوع مطالعه، پیمایشی- تحلیلی است.کل جامعه آماری 98 نفراز کتابداران واحدهای پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی در سال1391بودند که به صورت سرشماری مورد پژوهش قرارگرفتند. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه حضوری با صاحب نظران جهت گزینش ویژگی های انگیزشی(روان شناختی)کارآفرینی، و پرسشنامه خود سنجی محقق ساخته جهت سنجش این ویژگی ها درکتابداران بود. یافته ها در2 سطح آمارتوصیفی (فراوانی و ترسیم جداول) و استنباطی (شاخص((KMO Kaiser-Mayer-Olkim ، آزمون کرویت بارتلت (Bartlett`s test of Sphericity)، تحلیل واریانس یکسویه و ضرایب همبستگی تعیین وگردآوری و با نرم افزار SPSS 12مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.
یافته ها: ویژگی های انگیزشی(روان شناختی)کارآفرینی کتابداران با میانگین 623/3 به طور معناداری از حد متوسط بیشتر بود و رابطه معناداری بین سطح تحصیلات و مدرک تحصیلی کتابداری با ویژگی های انگیزشی(روان شناختی) آنان وجود داشت. بین برخی از این ویژگی ها با متغیرهای مدرک تحصیلی و سطح تحصیلات دارای ضریب مثبت و مستقیم بود که با افزایش امتیاز این متغیرها، ویژگی های انگیزشی(روان شناختی) کارآفرینی آنان افزایش می یافت.
نتیجه گیری: کتابداران باید با ویژگی های کارآفرینی بتوانند به شناسایی بسترهایی برای فعالیت های کارآفرینانه درکتابخانه ها بپردازند زیرا کتابخانه ها با توجه به ماهیت علمی شان، مکان های ایده آلی برای به کارگیری خلاقیت و نوآوری در مسائل اقتصادی بوده و هنوز کالای بسیار با ارزش و قابل فروشی به نام اطلاعات دارند. اطلاعات پول رایج در اقتصاد جدید است و استفاده و بهره گیری از آن مرهون جذب و به کارگیری کتابدارانی با ویژگی های روان شناختی کارآفرینی خواهد بود.
عوامل درون سازمانی و برون سازمانی مؤثر بر پذیرش نوآوری های حوزه خدمات ارزش افزوده موبایل
حوزه های تخصصی:
افزایش ضریب نفوذ استفاده از موبایل در ایران به بیش از 79 %، پتانسیل بالقوهای را برای ارائه
خدمات ارزش افزوده سیار در کشور فراهم آورده است. موفقیت شرکت های ارائه دهنده
خدمات ارزش افزوده، به صورت جدی به میزان نوآوری آن ها و پذیرش این نوآوری ها توسط
مصرف کنندگان بستگی دارد. لذا این تحقیق، سعی دارد تا به شناسایی و تعیین میزان تأثیر
عوامل درون و برون سازمانی بر میزان پذیرش نوآوری خدمات ارزش افزوده توسط مشتریان
بپردازد. جامعه آماری این تحقیق شامل خدمات ارزش افزوده موبایلی است که بیش از یک
سال از ارائه آن ها به بازار می گذرد. به منظور بررسی این رابطه، پس از انجام مطالعات اکتشافی
و ارائه مدل پیشنهادی، اقدام به پیمایش و تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده از نمونه تصادفی
انتخاب شده که شامل 53 خدمت ارزش افزوده ارائه شده توسط شرکت های مختلف بود، شد و
در ادامه با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری )حداقل مربعات جزئی( روابط میان
متغیرهای تحقیق و شدت آن ها موردبررسی و تائید قرار گرفت. درنهایت با تأیید رابطه قوی
میان عوامل برون سازمانی و پذیرش نوآوری و همچنین رابطه متوسط میان عوامل فناورانه
درون سازمانی و پذیرش نوآوری های مرتبط با خدمات ارزش افزوده موبایل، ضمن ارائه نتایج
و دستاوردهای تحقیق، پیشنهاد هایی جهت استفاده مدیران و کارشناسان حوزه خدمات ارزش افزوده موباایل در ایران مطرح شد.