فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۳٬۳۰۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
مسئله «اسلام گرایی» و «اسلام سیاسی» در برگیرندة مباحثی گسترده، دامنه دار و مجادله برانگیز است که ابعاد و دامنههای آن در سال های اخیر به واسطة شکلگیری آثار و نظریات گوناگون، غنیتر شده است. در درون مباحث و نظریات موجود میتوان مجموعهای متنوع و متفرق از مباحثات و مجادلات فکری را در ارتباط با «هویت اسلام سیاسی» و چرایی و چگونگی پدیدار شدن آن، ملاحظه نمود. اما علی رغم این تلاش ها، آنچه که در این زمینه موجب ابهام مفهومی «اسلامگرایی» و «اسلام سیاسی» میشود، ماهیت سیال و مبهم این پدیده است که موجب شده است طیف گستردهای از گفتمان های متفاوت را از جریان های نوگرا، میانهرو و پذیرای تحول، تا رادیکالیسم نامتسامح و خشونت طلب را در برگیرد. پرسش اولیه ما در این پژوهش، این است که منظور از «اسلام سیاسی» چیست؟ در نظریههای متفکرین غربی، هویت اسلام سیاسی چگونه پیبندی میشود؟ اسلامگرایان نیز در ارتباط با «غیریت» متمایز از خود، یعنی «غرب»، چه هویتهایی یافتهاند؟ چه عواملی در «برساخته شدن» هویت سیاسی مسلمانان از سوی متفکرین غربی تأثیرگذار بوده است؟ فرضیه اصلی در پژوهش حاضر این است که «شناخت غرب از اسلام بیانگر انگارههای پدیدارشناسانه است که مبتنی بر روابط پیچیدة میان متن، کلام، شناخت اجتماعی، قدرت و جامعه است و در پرتو آن تصوراتی درباره «دیگران» در چارچوب گزارههایی قابل بیان ارائه میشود». بنابراین تمرکز بحث ما، بیشتر بر نحوه شکلگیری ایدههایی متمرکز است که دیدگاه غرب نسبت به اسلام سیاسی (به خصوص در یک دهة اخیر) از یک سو و دیدگاه اسلامگرایان را در ارتباط با غرب از سوی دیگر شکل داده است. بر این اساس با بهرهگیری از روش های «پدیدار شناسی» و «تحلیل گفتمان»، درصدد درک چگونگی شکلگیری الگوهای هویتی پیرامون اسلام سیاسی برمیآییم. در ادامه با نگاهی از درون، گفتمان های هویتی شکل گرفته را مورد کندوکاو قرار داده و نحوه به چالش کشیده شدن آنها را مورد مداقه و بررسی قرار می دهیم.
مفهوم عدالت در اسلام و غرب
حوزههای تخصصی:
اسلام، آخرین دین الهی و راه نجات بشریت، بر عدالت تاکید بسیار داشته و آن را از زوایای مختلف تعریف و تبیین کرده است که متأسفانه به دلیل کم توجهی شماری از اندیشمندان گاه از این مفهوم اساسی سوءبرداشت هایی شده است، به طوری که در مواقع و برهه هایی از تاریخ چیزی جز نام آن باقی نمانده است. مسئله ای که برای دوستداران دانش در این عرصه پیش می آید، شناخت حقیقت عدالت و پذیرش یکی از تعاریف متفاوت آن به عنوان جهان بینی خود بوده است.این مقاله در پی فهم این موضوع است که آیا عدالت اسلامی از لحاظ مفهومی با تعاریفی از عدالت که توسط اندیشمندان غیردینی به ویژه غربی ارائه شده، قابل انطباق است و یا اینکه اساساً مفهومی متفاوت را بیان می کند؟فرضیه این مقاله این است که بسیاری از اندیشمندان مذکور در تعریف و تفسیر مفهوم عدالت تا حد بسیار زیادی راه صحیح را پیموده اند. اما ایرادی که به آن ها وارد است، این است که تنها به یک بعد از حقیقتی چندبعدی پرداخته و دیگر ابعاد و ارکان آن را مورد توجه قرار نداده اند؛ در حالی که اسلام با نگرشی جامع به این موضوع پرداخته و عدالت را از زوایای مختلف مورد بحث قرار داده است، به گونه ای که در جامعه اسلامی حقی از کسی ضایع نشود. در این راستا مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و تطبیقی و با بهره مندی از ابزار کتابخانه ای ابتدا سیر تطور عدالت در غرب و اسلام را مطالعه کرده و سپس آن ها را به صورت منطقی مقایسه کرده است. این پژوهش از منابع متعدد و متنوعی بهره جسته است که از مهم ترین آن ها می توان به منابع دسته اولی چون قرآن کریم، نهج البلاغه، آثار افلاطون، شهید مطهری و... اشاره کرد.
نسبت حقوق بشر و دموکراسی
حوزههای تخصصی:
آقای باقی با برقراری نسبت عام و خاص مطلق بین حقوق بشر و دموکراسی دایره حقوق بشر را بزرگتر از دموکراسی و شامل بر آن میداند. بر همین مبنا، در تحلیل پیشینه دموکراسی خواهی در ایران، علت اساسی ضعف و ناکارآمدی
سیاست مدرنیته و مدرنیته سیاسی
حوزههای تخصصی:
نویسنده در این مقاله برخى از مؤلفهها و ویژگىهاى سیاست مدرن را با اشاره به آراى برخى از اندیشمندان سیاسى برشمرده است .
بررسی مقایسه ای دیدگاه های هگل ، مارکس و کرامشی در باره دولت و جامعه مدنی
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی مقایسه ای آرای سه تن از نظریه پردازان تضادگرا، یعنی هگل، مارکس و گرامشی در باره دولت و جامعه مدنی و مناسبات بین آن دو است. هگل جامعه مدنی را به منزله ترکیبی از سه نظام اقتصادی، حقوقی و انسجامی (پلیس و اصناف) قلمداد می کرد که بین خانواده و دولت قرار می گیرد و در نهایت، جانشین دولت می شود و مارکس از جامعه مدنی به عنوان حوزه کار و زندگی روزمره که حوزه ای صرفاً اقتصادی و غیرسیاسی است، نام می برد. بر خلاف هگل و مارکس، گرامشی جامعه مدنی را به مثابه فضایی فرهنگی قلمداد می کند.نتیجه این تحلیل نظری ـ تطبیقی نشان می دهد هر چند هر سه نظریه پرداز تضادی اصول فلسفه هر چند اجتماعی مشترکی را پایه های تحلیل خود قرار داده اند، نتیجه گیری آنها از الگوسازی جامعه با یکدیگر فرق دارد. هگل طرح سه وجهی خانواده ـ جامعه مدنی ـ دولت را جانشین طرح کلاسیک دو وجهی خانواده ـ دولت شهر ارسطو نمود. همچنین الگوی مارکسیستی زیربنا (جامعه مدنی) و روبنا (دولت)، در نزد گرامشی به الگوی زیربنا (اقتصاد) و روبنا (جامعه مدنی ـ نهادهای غیردولتی + دولت) تغییر پیدا کرد. دولت گرامشی یک دولت ترکیبی است که از رضایت (سلطه) + زور (قدرت) تشکیل شده است و از این رو، هم زیربنایی است و هم روبنایی.
انقلاب اسلامی و بیداری اسلامی جهان اسلام: چالش ها و فرصت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی شک، انقلاب اسلامی ایران منشأ بیداری اسلامی در خاورمیانه بوده است. به همین دلیل نظام جمهوری اسلامی نقش الگو و جهت دهندگی برای تحولات سیاسی اخیر منطقه خواهد داشت. بیداری اسلامی در کشورهای عربی توانست گفتمان مسلط حکومت های استبدادی در منطقه خاورمیانه را زیر سؤال برده و اساس آن نظام ها را برچیند. مجموعه این تحولات حاوی فرصت هایی چون مسلط کردن گفتمان مقاومت، تعیین سرنوشت مردم توسط خودشان، برپایی حکومت های اسلامی و ... است. همچنین حضور بیگانگان و غربیان در منطقه و تحولات آن، مصادره شدن انقلاب های مردم مسلمان منطقه به نام برخی اشخاص و گروه ها، انحراف مسیر تحقق اهداف انقلابی مردم و استحاله یافتن آنها از جمله تهدیدهای اصلی فراروی انقلاب های مردمی کشورهای منطقه به شمار می رود. لذا ما در این نوشتار برآنیم تا چالش ها و فرصت هایی که این تحولات ژئوپولوتیک در آینده برای انقلاب اسلامی ایران فراهم خواهد کرد را با استفاده از روش کتابخانه ای و اسنادی مورد بررسی قرار دهیم.
ویژگی های معرفت شناختی اندیشه در پیشامدرن ، مدرن و پسامدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روی هم رفته، می توان تاریخ اندیشه در مغرب زمین را به سه دوره بسیار بزرگ تقسیم کرد. شاید به شایع بتوان از سه پارادایم ماقبل مدرن، مدرن و پسامدرن نام برد. به نظر می رسد سرشت رادیکال و شالوده شکن اندیشه پسامدرن در مقایسه با اندیشه های دو دوره پیشین نمایان می شود. لذا نگارنده با بهره گیری از مبانی نقادی شناختی پسامدرن بر آن است تا ویژگی های متفاوت هر دوره را نسبت به دوره بعدی مورد بررسی قرار دهد. طبق چنین مدعایی این فرضیه به آزمون گذاشته می شود که سیر اندیشه دربرگیرنده پنج بخش اصلی است که عبارتند از؛ معرفت شناسی، هستی شناسی، انسان شناسی، جامعه شناسی و فرجام شناسی. در نتیجه می توان با درآمیختن سه دوران طولی یا تاریخی با پنج بخش اندیشه و مقایسه ای که در این نوشتار صورت گرفته به ژرفای سرشت ناهمسانی و علت آن در ادوار سه گانه پی برد.
نقد اخلاقی قدرت
حوزههای تخصصی:
موضوع سخن، نقد اخلاقی قدرت است که تنها به نقد نظام توتالیتر پرداخته است. در این نوشتار، به رابطه فضایل و حاصل آنها، عدالت، با اختیار و تشکیل هرم قدرت اشاره شده و رابطهای معکوس میان اختیار و تجمیع قوا دیده شده است. از نظر نویسنده محترم، نظام توتالیتر فضیلتپرور نیست و در نتیجه مورد نقد اخلاقی واقع میشود.
نسبت تشیع و تصوف
حوزههای تخصصی:
صورت و بی صورتی
حوزههای تخصصی:
منشأ کثرت موجود در عالم، یک صورت واحد نیست؛ بلکه امر بىصورت است. تفاوت خداشناسى مولوى با بقیه نیز در همین است. تفکر در ذات خدا حیرتآور است؛ زیرا آنجا مقام بىرنگى و عدم یقین است. نسبت امر بىصورت با همه صور یکسان است؛ پس باید پلورالیسم را بپذیریم.
دیالوگ سنت و مدرنیته
حوزههای تخصصی:
آقاى آقاجرى معتقد است سنت و مدرنیته در یک معنا به دو دوره تاریخى در غرب اطلاق مىشود؛ ولى به معناى عام، یک مفهوم سیال و نسبى است که به گذشته و آینده جوامع اشاره مىکند. در چگونگى برخورد با سنت و مدرنیته سه دیدگاه مختلف وجود دارد که دیدگاه سوم، دیالوگ بین افق تاریخى سنت و افق تاریخى مدرنیته و نوسازى عناصرى از سنت و تمدن گذشته براى ایفاى نقش در آینده است. وى خود را همسو با دکتر شریعتى متعلق به گفتمان فرامدرن مىداند که از گفتمان سنتگرایانه و پسامدرن متمایز است.
روابط زن و مرد از دیدگاه اسلام، ترویج، تعطیل، تبدیل؟
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار، پس از بیان ضرورت بحث، رویکرد منطقى و معتدل از دیدگاه آیات و روایات، در برابر دو دیدگاه سختگیرانه و سهلگیرانه بیان مىشود و حدود و مبانى آن مطرح مىگردد. بر طبق این رویکرد، معیار در روابط زن و مرد روشى است که جامعه با در نظر گرفتن راهنمایى عقل، شرع و فطرت مىپسندد و در پایان نوشتار موضوعات اساسى در روابط از قبیل مکالمه و گفتوگو، نگاه، پوشش و تماس بدنى، با نگاهى فقهى مورد بررسى قرار مىگیرد.
آزادی بیان
حوزههای تخصصی:
آقاى سروش با نگاهى به ماجراى آقاى آقاجرى، به مسئله آزادى بیان و دلایل موافقان و مخالفان آن پرداخته است. این بحث که در قالب سخنرانى در آمریکا ارائه شده است، نگاهى گذرا نیز به وضعیت آزادى در جوامع لیبرال و مدعى آزادى دارد و ازاینرو جامعیت بیشترى در دیدگاههاى عرضه شده نسبت به گذشته دیده مىشود.
نقد تحلیلی شناخت از دیدگاه قرآن اثر آیت الله دکتر بهشتی
حوزههای تخصصی:
آقاى ملکیان در این مقاله به نقد کتاب شناخت از دیدگاه قرآن اثر شهید بهشتى پرداخته است. به نظر ایشان، دکتر بهشتى از هشت مسأله مهم معرفتشناسى به چهار مسأله اشارهاى نکرده است و در بقیه موارد نیز صرفاً بر فهم عرفى اتکا کرده که این خود جاى نقد دارد. همچنین به نظر آقاى ملکیان حل و فصل مسائل فلسفى از طریق ارجاع به قرآن درست نیست. مسائل مطرح در کتاب همان مسائلى است که در کتابهاى مارکسیستى و شبه مارکسیستى آمده است و نوعى عملزدگى نیز در نحوه طرح مباحث دیده مىشود.
درآمدی بر اجرای عدالت در حکومت مهدوی
منبع:
حصون ۱۳۸۶ شماره ۱۲
حوزههای تخصصی:
مـفـهـوم لغـوى عـدالت و تـعاریفى که برخى از بزرگان از آن ارائه داده اند بخش نخست مـقـاله را تـشـکـیـل داده اسـت . بـخـش دوم تـحـت عـنـوان ((فـصـل الخـطاب عدالت )) این پرسش را مورد کنکاش قرار داده که مفهوم واقعى عدالت را چـه کـسـى مـى تـواند درک کند تا در مرحله بعد بتواند آن را اجرا نماید؟ پاسخ خلاصه شـده ایـنکه معصوم چون از علم و دانش الهى برخوردار است ، مفهوم گسترده عدالت مطلق را درک مى کند و نیز توانایى اجراى آن را دارد. قـسمت سوم مقاله به برخى راهکارهاى اجراى عدالت در حکومت نهایى تاریخ مى پردازد و آن را در هـفـت عـنـوان حـق مـدارى ، گـزیـنـش مـدیـران عـادل ، تـرسـیـم بـرنـامـه عـدالت مـحـور، قـانـون گرایى ، ستیز بى امان با ستمگران وفـاسـدان ، امنیت و رفاه عمومى و گسترش دانش و فرهنگ پرستش تبیین مى کند. سپس به نتیجه گیرى مى پردازد.
«حق» و «تکلیف» در عصر قدیم و جدید
حوزههای تخصصی:
در این گفتوگو، به تحول تاریخی مفهوم حق اشاره میشود و بر این نکته تأکید میگردد که تنها بر مبنای تعریف جدید از حق است که میتوان از حقوق بشر سخن گفت.
عقیده پرستی، بت پرستی است
حوزههای تخصصی:
جناب آقاى ملکیان در این مقاله سعى وافرى را مبذول داشتهاند تا اثبات کنند پافشارى و جزماندیشى نسبت به یک عقیده به منزله پرستیدن آن عقیده است و از آنجا که پرستیدن غیرخدا امرى نکوهیده است، عقیدهپرستى نیز، در حقیقت، نوعى بتپرستى است.
خدمت رسانى از منظر اخلاق اسلامى
منبع:
حصون ۱۳۸۳ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر از یک مقدمه و شش مطلب و یک خاتمه و نتیجه گیرى تشکیل شده است. نهضت خدمت رسانى در همه ساحتهاى مختلف اسلام از جمله اخلاق اسلامى، مورد تاکید فراوان قرار گرفته و در نظام دینى موضوع خدمت رسانى به صورت نهادینه شده مطرح مى گردد. فلسفه وجودى حکومت دینى، برقرارى عدالت و خدمت به مردم، و واگذارى و پذیرش مسئولیتها نیز در همین راستاست. از این رو، هر چه مسئولیت، مهمتر و بالاتر باشد، وظیفه خدمت رسانى نیز سنگین تر مى شود. مقاله، در ادامه مطالب فوق، ارزشى و فعل اخلاقى بودن خدمت رسانى از دیدگاه اسلام را مورد بررسى قرار مى دهد و معیارهاى ارزشمندى آن را به بحث مى گذارد. پس از آن آداب خدمت ارزشمند و آثار اخلاقى، تربیتى آن را مطرح مى کند و بدین ترتیب با خاتمه و نتیجه گیرى پایان مى یابد.
مشکلات دین داری در دنیای جدید
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به چهار مشکل اساسى دیندارى در دوران جدید اشاره شده و نویسنده در پایان هر بخش به اختصار راه حلهاى مورد نظر خود را ارائه کرده است.
تشیع و چالش مردم سالاری
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، از نسبت میان اسلام و مردمسالاری سخن به میان آمده است. به نظر آقای سروش تمدن اسلامی، فقهمحور است و به همین دلیل با قانون آشناست. اما نقیصه فقه فعلی تکلیفمحور بودن آن است. فقه باید به حقوق نیز توجه کند. در این جهت شیعه و سنی مشترکاند. اما اختلاف آنها، در چند چیز است. یکی در مفهوم ولایت، که در شیعه بسیار پررنگ است و نافی خاتمیت است و دیگری مفهوم مهدویت است که آن نیز مخالف خاتمیت است.