فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۳٬۳۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
تجلی آزادی علوی در برخورد با مخالفان
حوزههای تخصصی:
سنت گرایی و موانع فهم آن (1) و (2)
حوزههای تخصصی:
کتاب «جواهر مدینه»
تحرک و پویایی در ایده نظام سیاسی و اندیشه صدرایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در رویکرد صدرایی به حوزه اجتماعی و سیاسی، ضمن پافشاری بر ضرورت آزاد اندیشی و وجود امنیت برای عالمان و اندیشوران که حیات جامعه، مرهون نظریه پردازی و نوآوری های آنان است، با مفروض انگاشتن توان ذهن انسان در پیوند دو مؤلفه وجود و ماهیت اعیان، سیری کلی به سوی
سنت گرایی نصر در بوته نقد
حوزههای تخصصی:
بسط فلسفه سیاسی متعالیه
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تلاش شده است دیدگاهها و تلقی ها درباره حکمت سیاسی متعالیه بررسی و بازخوانی شود. در این زمینه دو تلقی از یکدیگر بازشناخته شده است: امتناع حکمت سیاسی متعالیه و امکان حکمت سیاسی متعالیه. این هر دو نظر، بیش از آنکه مستند به آثار صدرالدین شیرازی باشند، در ادعاهایی اند که صاحبان آنها باید برای اثبات آنها مستنداتی را از فلسفه صدرایی و حکمت متعالیه ارائه کنند. شاید بهترین روش، رجوع مبسوط به آثار مکتوب صدرالمتالهین و شارحان و پیروان این فلسفه و کشف الزامات و اقتضائات منظومه فکری صدرالدین شیرازی و حکمت متعالیه باشد. مقاله با بسط دیدگاههای مذکور و ارائه پیشنهادهایی ادامه یافته است.
غرب، هویت و اسلام سیاسی: تصورات و پنداشت های غرب از اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله «اسلام گرایی» و «اسلام سیاسی» در برگیرندة مباحثی گسترده، دامنه دار و مجادله برانگیز است که ابعاد و دامنههای آن در سال های اخیر به واسطة شکلگیری آثار و نظریات گوناگون، غنیتر شده است. در درون مباحث و نظریات موجود میتوان مجموعهای متنوع و متفرق از مباحثات و مجادلات فکری را در ارتباط با «هویت اسلام سیاسی» و چرایی و چگونگی پدیدار شدن آن، ملاحظه نمود. اما علی رغم این تلاش ها، آنچه که در این زمینه موجب ابهام مفهومی «اسلامگرایی» و «اسلام سیاسی» میشود، ماهیت سیال و مبهم این پدیده است که موجب شده است طیف گستردهای از گفتمان های متفاوت را از جریان های نوگرا، میانهرو و پذیرای تحول، تا رادیکالیسم نامتسامح و خشونت طلب را در برگیرد. پرسش اولیه ما در این پژوهش، این است که منظور از «اسلام سیاسی» چیست؟ در نظریههای متفکرین غربی، هویت اسلام سیاسی چگونه پیبندی میشود؟ اسلامگرایان نیز در ارتباط با «غیریت» متمایز از خود، یعنی «غرب»، چه هویتهایی یافتهاند؟ چه عواملی در «برساخته شدن» هویت سیاسی مسلمانان از سوی متفکرین غربی تأثیرگذار بوده است؟ فرضیه اصلی در پژوهش حاضر این است که «شناخت غرب از اسلام بیانگر انگارههای پدیدارشناسانه است که مبتنی بر روابط پیچیدة میان متن، کلام، شناخت اجتماعی، قدرت و جامعه است و در پرتو آن تصوراتی درباره «دیگران» در چارچوب گزارههایی قابل بیان ارائه میشود». بنابراین تمرکز بحث ما، بیشتر بر نحوه شکلگیری ایدههایی متمرکز است که دیدگاه غرب نسبت به اسلام سیاسی (به خصوص در یک دهة اخیر) از یک سو و دیدگاه اسلامگرایان را در ارتباط با غرب از سوی دیگر شکل داده است. بر این اساس با بهرهگیری از روش های «پدیدار شناسی» و «تحلیل گفتمان»، درصدد درک چگونگی شکلگیری الگوهای هویتی پیرامون اسلام سیاسی برمیآییم. در ادامه با نگاهی از درون، گفتمان های هویتی شکل گرفته را مورد کندوکاو قرار داده و نحوه به چالش کشیده شدن آنها را مورد مداقه و بررسی قرار می دهیم.
روحانیت در شیعه و کاتولیسم
حوزههای تخصصی:
طوطی و زنبور
حوزههای تخصصی:
روشن فکری یعنی خداگرایی
حوزههای تخصصی:
علم آفرینی قرآن
حوزههای تخصصی:
مفهوم ولایت مطلقه فقیه در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوع های اصلی و اساسی در نظام سیاسی اسلام، رهبری مستمر جامعه است که پس از رحلت رسول خدا به پیشوایان معصوم (ع) و در عصر غیبت، به وسیله نصب عام با همان اختیارات و وظایف به ولی فقیه عادل سپرده شده است که از آن به ولایت مطلقه فقیه تعبیر می شود و هدف آن، برطرف ساختن بن بست ها در اداره حکومت و تامین مصالح جامعه اسلامی است که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به ویژه پس از بازنگری به آن اشاره شده است.هدف اصلی مقاله حاضر، روشن ساختن مفهوم ولایت مطلقه فقیه در قانون اساسی جمهوری اسلامی و بررسی اصول مرتبط با آن است و نتیجه حاصل، آن است که ولایت مطلقه به معنای دارا بودن اختیارات ضروری حکومتی است تا منافع و مصالح ملت تامین شود.
هایدگر و اندیشه هایش در رابطه با روشنفکران دینی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقطعی از تاریخ انقلاب اسلامی جدال بین طرفداران هایدگر آلمانی با طرفداران پوپر انگلیسی، انگیزه بخش روشنفکران دینی در ایران بالاخص دهه 70 در زمینه های نظری بود. هایدگر فیلسوف شهیر آلمانی که احمد فردید، امام خمینی را همسخن وی در نقد غرب معرفی می کرد، بحث خود را از هستن شروع و به اندیشه ختم می نماید. ایشان اندیشمندی پست مدرن است که در تقابل با اندیشه دکارت، به نقد تجدد و فلسفه غرب می پردازد. علاقمندی هایدگر به مابعدالطبیعه و دازاین باعث شد تا برخی از روشنفکران دینی در ایران به تحمید و تبیین نظرات فلسفی ایشان بپردازند. مقاله حاضر در پی تبیین افکار و آراء اندیشه هایدگر آلمانی و نحوه تأثیر این افکار بر اندیشمندان ایرانی است. عمده این تأثیر در نقد غرب می باشد.
نسبت حکمت و شریعت در حکمت متعالیه
حوزههای تخصصی:
زندگی سیاسی و حیات دنیوی و اخروی مسلمانان همواره با حکمت و شریعت آمیخته بوده و تعیین نسبت آن دو، دغدغه فیلسوفان مسلمان از جمله صدرالمتالهین بوده است. صدرا همچون سایر فیلسوفان اسلامی، برای توجیه ضرورت حیات دنیوی و زندگی سیاسی و تنظیم و مدیریت آن، هم به حکمت و هم به شریعت رو می آورد و برای هر یک، جایگاه و نقش و کارکرد خاصی قائل است. این مقاله در دستگاه فلسفی صدرالمتالهین به بحث از نسبت حکمت و شریعت می پردازد و تقدم حکمت بر شریعت را در سه جهت مورد بررسی قرار می دهد: نخست، ملاحظه تقدم معرفتهای بنیادی و نظری بر احکام جزیی شریعت؛ دوم، موضوعات کلی و اساسی که فیلسوفان، تاملات خود را از آنها آغاز می کنند؛ سوم، حکومت حکمت و معرفت حکیمانه حکیم بر زندگی دنیوی بدون قید زمان و مکان خاصی است؛ در حالی که شریعت، مقید به زمان و شرایط خاصی است. تاملات فیلسوف همواره بر جزییات زندگی حکومت دارد و به همین جهت در دستگاه فلسفی صدرالمتالهین، چیستی و چرایی زندگی مورد تامل فیلسوف واقع می شود، اما احکام جزیی آن به فقیه واگذار می شود.
چرایی نگاه متضاد به رابطه دین و سیاست نزد عبدالرازق مصری و امام خمینی (ره)
حوزههای تخصصی:
علی عبدالرازق مصری و امام خمینی (ره)، از مهم ترین پرسشگران بنیادی ترین بحث در اندیشه سیاسی، یعنی نسبت دین و سیاست هستند، با این تفاوت که عبدالرازق می کوشد تا سکولاریزم را از نصوص دینی نتیجه بگیرد، ولی امام خمینی (ره) در تضاد با آن، نظریه وحدت دین و سیاست را اثبات می کند.مساله پژوهش حاضر این است که چرا عبدالرازق و امام خمینی (ره) با وجود پرورش دینی از موضعی درون دینی، به تضادی تئوریک در نسبت دین و سیاست می رسند. حل این مساله می تواند بر چالش بین سکولارهای مسلمان با پیروان وحدت دین و سیاست تاثیر جدی بگذارد و به یکی از پرسش های مبتلابه در اندیشه سیاسی اسلام پاسخ گوید. یک فرضیه در پاسخ به این چرایی، تضاد و تعارض یا تناقض نصوص دینی است که از نظر نویسنده باطل است؛ زیرا از سطحی نگری به آیات قرآن و ضعف شدید علمی حکایت دارد.این پژوهش تطبیقی با روش انتقادی خود در صدد است این فرضیه را به اثبات رساند که دلیل تضاد تئوریک عبدالرازق و امام خمینی (ره) در نسبت دین و سیاست، در تفاوت گفتمان آنان نهفته است.