فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۸۱ تا ۱٬۸۰۰ مورد از کل ۳٬۶۷۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تلاشی است برای مقایسة محتوای دو اثر برجستة عرفانی، منطق الطیر عطار نیشابوری و رسالة الطیر ابن سینا، که به شیوة مطالعه و با استفاده از تحلیل کیفی و کمی محتوا صورت گرفته است. برای سهولت مقایسه از جدول ها و نمودارهایی نیز استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که شباهت ها عمدتاً در محتوای اثر است. مهم ترین شباهت دو اثر اشتراک در مضمون آن هاست. وجود رمز «مرغ» و مضمون «وحدت» بسیار برجسته است. از دیگر اشتراکات می توان به یک سانی مقصد و مقصود پرواز، شروع داستان از مرحلة «شناخت خود»، و بیان مضمون بی اعتمادی اشاره کرد. تفاوت های فرمی عبارت اند از: 1. تفاوت در قالب بیان، 2. تفاوت در واژه گزینی، و 3. تفاوت در عناصر داستان. تفاوت های محتوایی نیز شامل: 1. تفاوت در لزوم پیر، 2. تفاوت در چگونگی اظهار وجود، 3. تفاوت در نگرش به قابلیت عارف، 4. تفاوت در نگرش به درگاه الهی، 5. تفاوت در حماسه آفرینی، 6. تفاوت در داشتن طرح سفر، و 7. تفاوت در نگرش به انجام کار سالک است.
فراخوانی میراث اسطوره ای در اشعار نازک الملائکه و طاهره صفارزاده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال نهم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳۴
31 - 67
حوزههای تخصصی:
فراخوانی میراث در شعر معاصر عربی پدیده ای نوظهور است که مورد توجه شاعران بسیاری قرار گرفته، و نظریه پردازانی مثل علی عشری زاید و احسان عباس به تبیین اصول و عوامل بکارگیری آن پرداخته اند. فراخوانی هنری است که شاعر معاصر به واسطه آن اهداف خود را بیان می نماید و تجربه های جدید شعری خویش را بازگو می کند. این پژوهش بر آن است از میان میراث های بکاررفته در اشعار دو شاعر معاصر فارسی و عربی یعنی نازک الملائکه و طاهره صفارزاده به بررسی و تحلیل فراخوانی میراث اسطوره ای بپردازد.
بررسی تطبیقی عناصر داستانی در باب الحکایات احمد شوقی و حکایت های پروین اعتصامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باب الحکایات احمد شوقی و حکایت های پروین اعتصامی از مهم ترین آثار تمثیلی ادبیّات معاصر عربی و فارسی به شمار می روند. دیدگاه غالب این است که نوع ادبی تمثیل و ساختار آن ضعیف است و به زحمت بار محتوای اخلاقی را بر دوش می کشد. در نتیجه، این نوع ادبی همواره در پایین ترین درجه یک نوع داستانی مورد بررسی قرار می گیرد. به علاوه، اغلب تحقیق های این حوزه به محتوا پرداخته ، به هنر «چگونه گفتن» آنها توجّهی نشان نداده اند. بدیهی است که «چگونه گفتن» اصل بسیار مهمّی در ادبیّات است و این حج م از تحقیق هایی که به «چه گفتن ها» می پردازد، گونه ای بی مهری به این اصل اصیل ادبیّات محسوب می شود. در این مقاله، کوشیده ایم تا با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی و مطالعات کتابخان ه ای، ضمن بررس ی دقیق ساختار تمثی ل و عناصر سازنده آن بر اساس دو اثر تمثیلی مذکور، ارتباط دقیق ساختاری و محتوایی آنها را نیز با یکدیگر نشان داده، تأکید نماییم که در بررسی چنین آثاری، نگرش یکسویه محتوایی به هیچ وجه نمی تواند یک راهکار ژرف شناسانه مورد اعتماد باشد و شناخت ساختار هر اثر ادبی با تمام جزئیّات آن، یک اصل اساسی است که البتّه به درک عمقی محتوایی آن اثر نیز می انجامد.
المقاومة فی الشعر الجزائری والإیرانی؛ دراسة مقارنة بین مفدی زکریّا وفرخی یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إنّ الأدب مقولة رقیقة تتناسب مع طبع البشر حیث مثّل خلال التاریخ دورا کبیرا فی الثورات والحرکات الاجتماعیّة لقصد الاستقلال أو الحریّة، وهو یتفرّع إلی ما یصنع أدب المقاومة الّذی هو أدب جیّاش لایقبل الثبوت والیأس إذ یعمد إلی الدفاع عن المجتمعات رافضا الهیمنة القهریّة، وبوصفه سلاحا مانعا یتیح مجال الخلود الثقافیّ للمجتمعات المهجومة، محاولا أن یحیی لهیب الرجاء فی قلوب الشعوب؛ فشأنه یرتبط بساحة الفکر المعاصر وهو فی الشعر منهج مساعد علی فهم الجودة الشعریّة ومشهد من المشاهد العظیمة المستنهضة، عزّز الشعوب ضدّ إرادة الطغاة الذاهبین فی تصرّفاتهم إلی الکبت والعنجهیّة؛ فیؤخذ بعین الاعتبار مجرّد سلاح لبعض الشعراء المقاومین مثل فرخی یزدی ومفدی زکریّا اللذین بذلا جهدا ریادیّا فی مقاومة الأدبین الإیرانیّ والجزائریّ. ومن هذا المنطلق تحاول هذه المقالة بمنهج وصفیّ- تحلیلیّ، وبالاعتماد علی المدرسة الأمریکیّة والسلافیّة للأدب المقارن، دراسةً ومقارنةً بین الشاعرین، مفدی زکریّا وفرخی یزدی، وهی تغضّ الطرف عن ضرب الثورتین عند البلدین. تدلّ حصیلة البحث علی أنّ الشاعرین یشترکان فی الهدف العامّ ویختلفان فی المنهجیّة؛ فتصطبغ مقاومة فرخی بالصبغة العنیفة المتمایلة إلی طریقة العتاب لشعبه، والصراخ علیهم بدلا من أن یوجّه الملامة إلی الاستبداد والاستعمار وفی المقابل ینهج مفدی زکریّا نهجا تشویقیّا لشعبه فی مسیرة المقاومة حیث یعتزّ بشعبه فیقوم بوصف بطولالتهم حتی یزید هکذا من روح المقاومة لدیهم.
بررسی تطبیقی ویژگی های زنان در «دکامرون» با «سندبادنامه» و «کلیله ودمنه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زن و ویژگی های او از دیرباز یکی از موضوعات مورد توجه ادبا و شعرا بوده است و گویندگان و نویسندگان بسیاری با در نظر گرفتن جنبه های متفاوت وجودی زن در این باره مطالب مختلفی بیان کرده اند؛ اما دلایل مختلف از جمله غلبه نگاه مردسالاری موجب گردیده که نقش مثبت و کارآمد آنان کمتر مورد توجه قرار بگیرد؛ خصوصاً در ادب کهن، تصاویری کمتر واقعی از زنان ارائه شود؛ تا آنجا که حتی آثاری که با محوریت زنان تصنیف شده نیز نقش مثبت و حضور فعالی برای آنان تصویر نشود و نکته قابل توجه، اینکه ویژگی های کلی زن و نگاه به او در کلیت و با تفاوت زمانی در سرزمین های مختلف تا حدی مشابه بوده است و این تشابه را در آثار ادبی می توان ملاحظه نمود. در این مقاله ویژگی های زن در دکامرون با اوصاف او در سندبادنامه و کلیله و دمنه مورد بررسی قرار گرفته و چنین دریافت شد که در این آثار، با اندک تفاوت هایی، زنان عموماً موجوداتی مکّار، بی وفا، فرصت طلب و ... تصویر شده اند که – گاه به وساطت دلاّلگان- خواهان ارتباط با فردی غیر همسر خویش می گردند. در میان برخی داستان های دو زبان، شباهت های مضمونی و گاه ساختاری مشاهده می شود
بررسی تطبیقی رمانتیسم اجتماعی در داستان کوتاه گیله مرد اثر بزرگ علوی و النهر زکریا تامر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بزرگ علوی و زکریا تامر، هر دو از نویسندگان توانای دنیای معاصر به شمار می روند. اوضاع آشفتة سیاسی و اجتماعیِ تقریباً مشابهِ حاکم بر عصر هر دو، باعث شده است که در نویسندگی و به خصوص داستان کوتاه، رویّه ای تقریباً یکسان را در پیش گیرند. داستان گیله مرد و النّهر که هر دو نمونه ای موفّق در زمینه داستان کوتاه به شمار می روند، اوضاع اجتماعی دوران خویش را با زبانی نمادین و تقریباً پوشیده به چالش می کشند. پرداخت صحنه های طبیعت و ویژگی شخصیّت های موجود در هر دو، در خدمت پیش برد داستان است؛ به طوری که خواننده را در فضای داستان سهیم و پیام مورد نظر صاحب اثر را به او انتقال می دهند. طبیعت، بازیابی شخصیّت زن، توجّه به نابرابری های موجود در جامعه، استبداد و خفقان حاکم، از مهم ترین مؤلّفه های اجتماعی موجود و مشابه در دو اثر به شمار می روند که ضرورت انجام این پژوهش را دوچندان کرده است. هدف از این پژوهش توصیفی – تحلیل، بررسی و تطبیق رمانتیسم جامعه گرا و بیان موارد تشابه و تفاوت موجود در هر دو اثر، در چارچوب مکتب آمریکایی است. هر دو داستان از وحدت تأثیر برخوردار هستند؛ تأثیر ظلم و بیدادی است که هیئت حاکمه بر عامّه مردم اعمال می کنند و به شکلی نمادین در پهنه هر دو داستان به تصویر کشیده شده است؛ با این تفاوت که پرداخت صحنه ها در داستان گیله مرد واقعی و عینی تر است؛ برخلاف داستان النّهر که همراه با تخیّل و دیریاب تر است.
جستاری در برخی اندیشه های مشترک عمر خیام وأحمد صافی نجفی (مرگ، حیرانی، عدم اراده و اختیار، حاکمیت جبر و سرنوشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزش آثار ادبی یک ملت از رهگذر ادبیات تطبیقی و نشان دادن میزان تاثیر و بازتاب آن در ادبیات دیگر ملتها و غنابخشیدن به ادبیات جهانی، بهتر و دقیقتر نمایان می شود. داد و ستد ادبیات فارسی و عربی نیز دیرینه و برای هر دو ملت دارای اهمیت است. در میان شاعران فارسی، تاثیر خیام بر شاعران و ادیبان معاصر عرب و بر مترجمین رباعیاتش، قابل ملاحظه و بی نظیر است که بررسی این امر، تلاش بیشتر از جانب پژوهشگران را می طلبد. از این میان بررسی تاثیر خیام بر صافی که از بهترین مترجمان رباعیات وی و از شاعران برجسته عراق است اهمیت خاص خود را دارد. این پژوهش، تأثیر پذیری اشعار صافی از برخی اندیشه های موجود در رباعیات خیام را اثبات می نماید. تلاش کاوش پیش رو بر این است که بر اساس مکتب فرانسوی در پژوهشهای ادبیات تطبیقی و با روش تحلیلی- توصیفی به بررسی و تحلیل برخی اندیشه های مشترک دو شاعر بپردازد، و آنگاه با آوردن شواهد شعری، نزدیکی این اندیشه ها را به طور عینی به نمایش بگذارد.
تحول معنایی وامواژه های عربی در کلیله و دمنه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحول معنایی یکی از تغییرات زبانی است که در سطح واژه ها رخ می دهد و منظور از آن، حفظ شکل ظاهری واژه و تغییر معنای نخستین و پذیرش معنایی تازه است. وام واژه ها یکی از زمینه های به وجود آمدن تحول معنایی هستند. در این مقاله، به تحول معنایی برخی از وام واژه های عربی کتاب کلیله و دمنة فارسی می پردازیم. ابتدا عوامل و نحوة تحول معنایی را از نظر زبان شناسان مطرح می کنیم و سپس وام واژه های تحول معنایی یافتة کتاب کلیله و دمنه را براساس این اصول مورد بررسی قرار می دهیم. در این بررسی که مطالعه ای طولی است، تحول معنایی وام واژه های عربی را در زبان فارسی قرن ششم هجری نسبت به قرون پیشین مقایسه کردیم. برای این کار، چهار لغت نامة عربی در قرن های دوم، سوم و پنجم را انتخاب و معنی آن ها را با لغت نامة دهخدا در زبان فارسی مقایسه کردیم. هدف این پژوهش بررسی جایگاه وام واژه ها در ادبیات تطبیقی و اهمیت بررسی آن ها در متون ادبی فارسی است. پس از بررسی چرایی تحول معنایی وام واژه ها، چرایی اهمیت آن ها در ادبیات تطبیقی را مشخص کردیم.
بررسی تطبیقی و بینامتنی مثنوی خموش خاتون و هزار و یک شب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فرآیند خوانش و ارزیابی یک اثر، بازیابی حضور متنی دیگر و آگاهی از چگونگی بازتولید آن در متن پیش رو، موجب غنای تحلیل می شود. امروزه پیوند ادبیات تطبیقی و بینامتنیت دستاوردی جدید است که تحلیل اثر در چارچوب الگوها و روش های آن آسان می شود. از مهم ترین عوامل تحلیل در حوزة ادبیات تطبیقی بررسی شباهت ها و تأثیرگذاری آثار بر یکدیگر و چگونگی تحقق یا انتقال یک موضوع و درون مایه است ولی خوانش بینامتنی دغدغة فرا رفتن از بررسی منابع مشابه و تأثیر و تأثر را دارد؛ یک متن بر پایة گفتمانی از پیش موجود بنا می شود و سپس آن گفتمان را از آن خود می کند و حتی موجب دگرگونی معنای متن محوری می شود. مقالة حاضر با تأکید بر این معنا و پیوند اصول نقد تطبیقی و بینامتنی بر آن است تا ضمن معرفی مثنوی خموش خاتون(که اصلی هندی دارد) به مهم ترین عناصر درون متنی که زمینه را برای ارجاع به هزار و یک شب فراهم می کند، بپردازد. پس از بررسی تطبیقی ( شباهت ها و تأثیرگذاری ها)، به چگونگی جذب و دگرگونی هزار و یک شب در گسترة مثنوی خموش خاتونپرداخته و با تأکید بر عناصری چون تعلیق، نقیضه، جایگشت و ... به بررسی بینامتنی می پردازد. این عناصر موجب معنا بخشیدن به روایتی دیگرگون شده و متنی دیگر را فرآوری کرده است. پیوند ساختار و عناصر نوین در این مثنوی با ساختار ابتدای هزار و یک شب (آغاز قصة شهرزاد) بستری دیگر را برای خوانشی تطبیقی- بینامتنی فراهم می کند.
بررسی تطبیقی آیین سپاهیگری ایران باستان با استناد به عیون الأخبار ابن قتیبه و شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقایسة عیون الأخبار ابن قتیبه و شاهنامه فردوسی نشان می دهد که فنون نبرد در ایران پیش از اسلام از مبانی نظری خاصی برخوردار بوده است. از جمله آن مبانی نظری می توان به آرایش سپاه اشاره کرد که مواردی مانند استقرار پیاده گان، سوار ان، فیل سواران، جنگجویان چپ دست، قلب، میمنه، میسره، مقدّمه و ساقة لشگر را در برمی گیرد. ایرانیان پیش از اسلام، روانشناسی جنگ و تاکتیک های نظامی آن را به خوبی می دانسته و برای تشخیص زمان و مکان حمله، استقرار سپاه، با توجه به وزش باد، تابش خورشید، دسترسی به آب و آذوقه، حفظ اطّلاعات، شبیخون و دفاع، تسخیر قلعه ها، تقویت روحیه سربازان و تضعی ف روحیة دشمن از فنون ویژه ای بهره مند بوده اند. از مقایسه این دو اثر، افزون بر روشن شدن برخی مبانی نظری م ربوط به ارتش ایران، معلوم می گردد که ش اهنامه فردوسی در بخش نظامی و آداب سپاهیگری از آیین ها و فرهنگ ایران پیش از اسلام تأثیر پذیرفته است. در این مقاله با استفاده از روش تاریخی -تحلیلی، سر نخ هایی از ساختار و مبانی نظری ارتش ایران ارائه داده ، نشان داده ایم که حکیم توس در نقل منابع خود یعنی خداینامه ها، امین بوده است.
بازتاب اسطوره قهرمان در شعر انسان گرای یوسف الخال و فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یوسف الخال، شاعر سوری و فروغ فرخزاد، شاعر ایرانی، دو شخصیت ادبی هستند که انسان معاصر و دغدغه های او در زندگی اجتماعی، درکانون اندیشه آن هاست. تصویری که فروغ در دو دفتر«تولدی دیگر» و«ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» و الخال در «قصیده طویله» با بهره گیری از اسطوره «قهرمان» از انسان معاصر ترسیم می کنند، همانندی بسیاری دارد. بحران هویّت انسان در جوامع کلان شهری مدرن در نتیجة فاصله گرفتن او از ارزش های سنّتی و میراث معنوی، درونمایه اصلی این آثار است. نقطه اشتراک دو شاعر در این ارتباط، تأثیرپذیری عمیق از «تی.اس.الیوت» است که شعر او به عنوان یکی از آبشخورهای اصلی تحوّل در شعر مدرن عربی و فارسی قلمداد می شود. جستار پیشِ روی از رهگذر تحلیل درونمایه های مرتبط با اسطوره فوق الذکر به روش توصیفی تطبیقی در آثار دو شاعر، همانندی محتوایی آن ها در ترسیم چهره انسان معاصر را نشان می دهد. برداشت نهایی آن است که آثار یادشده، عرصه جدال نومیدی و امید برای رهایی انسان معاصر از بحران هویّت است.
سرگشتگی روشنفکر در راه آب نامة محمدعلی جمال زاده و قندیل ام هاشمِ یحیی حقی بر اساس رویکرد اجتماعی ادبیات تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرگشتگی روشنفکرِ شرقی به عنوان یکی از پیامدهای تقابل سنّت و تجدّد، موضوع پژوهش حاضر است که به طور موردی رمان های راه آب نامة جمال زاده و قندیل امّ هاشم یحیی حقّیرا بررسی می کند. پس از مطالعة تاریخی ایران و مصرِ معاصر و بیان شباهت های اجتماعی این دو کشور، مضمون دو داستان تحلیل و بررسی می شود تا شباهت ها و
تفاوت های موجود در محتوا، کنش شخصیّت ها، بحران روحی و سرگشتگی آن ها و راه های برون رفت از این بحران مقایسه و تطبیق داده شود.
این پژوهش، نشان می دهد که جامعة روح الله (شخصیّت راه آب نامه) و جامعة اسماعیل (شخصیّت قندیل) شرایط مشابهی دارند که موجب پدیدآمدن این مضمون مشترک داستانی شده است. اسماعیل که نمودی از شخصیّت یحیی حقّی است؛ برای حلّ بحران، علم اروپایی را با ایمان همراه می سازد و میان فرهنگ شرق و غرب آشتی برقرار می کند، امّا روح الله، که نمودی از جمال زاده است، در سرگشتگی خود باقی می ماند و برای گریز از آن به سنّت ها پناه می برد.
بررسی سنجشی نمادهای پایداری در شعر فدوی طوقان و قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر بر آن است تا با روش توصیفی - تحلیلی و با تکیه بر نظریه ادبیّات تطبیقی اسلامی به بررسی نمادهای همسان و مشترک در شعر مقاومت فدوی طوقان و قیصر امین پور به عنوان دو نماینده از ادبیّات پایداری ایران و فلسطین بپردازد تا گوشه ای از زوایای ناشناخته میراث ادبی دو کشور مقاوم را به ادبیّات جهانی بشناساند. اطّلاعات لازم برای سنجش نمونه ها به شیوه کتابخانه ای و بررسی مستقیم متون، حاصل شده است. یافته های پژوهش نیز گویای این واقعیّت است که در شعر این دو شاعر، شب و شخصیّت های تاریخی متجاوز، نماد دشمن و جنگل نماد وطن است. رنگ های سرخ، سیاه، آبی، سبز و زرد به ترتیب نمادی جهت تصویرپردازی مفاهیم متنوّعی، چون شهادت، ماتم و خفقان، آرامش و امیدواری، شادابی و بالندگی، جدایی و اندوه هستند. این موارد، نمادهای کاملاً همسان در شعر مقاومت این دو شاعر به شمار می آیند.
بودن یا نبودن؟! نه، چه گونه بودن! مقایسه شعر «عقاب» از پرویز ناتل خانلری و «نسر» ...(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محیط اجتماعی، زمینه های فرهنگی و سرگذشت های قومی از مؤثرترین عوامل در پدید آمدن آثار ادبی و هنری اند. از سوی دیگر امیدها، پیروزی ها، اهداف و آرمان ها از عوامل توفیق نویسنده و هنرمندند. دو شاعر و نویسنده همعصر، پرویز ناتل خانلری شاعر و ادیب ایرانی و عمر ابوریشه شاعر و ادیب سوریه ای، در فاصله زمانی بسیار نزدیک (تقریباً چهار سال) مثنوی «عقاب» و قصیده «نسر» را سروده اند بی آنکه از اثر یکدیگر آگاهی و حتی شناختی از هم داشته باشند؛ دو شعر با تخیل، دورنما و تصویر ذهنی یکسان و حتی با اندکی مسامحه در عنوان، با نامی واحد چنان که در متون معاصر عربی «نسر» را معمولاً عقاب ترجمه می کنند. آن گونه که از دو شعر و مخصوصاً از سرگذشت دو شاعر برمی آید هر دو تجربه های مشابهی را در زندگی شخصی و محیط اجتماعی و فرهنگی از سر گذرانده اند. گذشته از آن، مفاهیم پنهان در نهاد جمعی تبار دو شاعر یا به تعبیر یونگ همان ضمیر ناخوآگاه قومی، دو شاعر را به خلق اثری با تخیل مشابه و بهره گرفتن از مفهوم اسطوره ای و نمادین عقاب و نسر کشانده است.خانلری اندیشه خود را به طریق رؤیای صعود و استعلا، و عمر ابوریشه با خواستن و نتوانستن و سقوط اما امید به بازگشت و صعود نمایانده اند. در این نوشته دیدگاه، خاستگاه ذهنی و تشابهات و تقابل های فکری فرهنگی دو شاعر که به نظر می رسد حاصل مخیّله اجتماعی و روحیات قومی و ملی باشد به عنوان سرچشمه های فکری دو شاعر بررسی شده است .
لیکو شعر شفاهی بلوچی، هایکو شعر ژاپنی: یک بررسی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، «لیکو»، شعر شفاهی و محلی بلوچی و «هایکو»، شعر کوتاه ژاپنی را ازلحاظ ساختاری و محتوایی مقایسه کرده ایم. لیکو شعر تک بیتی بلوچی با وزن هجایی است، مصرع های آن هم قافیه هستند، فی البداهه سروده می شود و موضوع آن ملموس و درمورد اتفاقات روزمره است. هایکو قطعة آغازین شعر بلندی به نام «های کای نو رِِنگا»بوده است. این قطعة آغازین که «هوکّو» نام دارد، تا اوایل قرن بیستم باعنوان هایکو شناخته نمی شد و در اوایل قرن بیستم به طور کامل از های کای نو رِنگا مستقل شد. هایکو قالب شعری کوتاهی است که از هفده هجا، به صورت پنج- هفت- پنج هجا، تشکیل شده است. هایکو نیز مانند لیکو فی البداهه سروده می شود و درمورد وقایع و پدیده های ملموس است و وزن هجایی دارد. برخی ویژگی های ساختاری و محتوایی برای مقایسة هایکو و لیکو در این مقاله، عبارت اند از: تعداد هجا، جایگاه درنگ، انتخاب واژگان، هنجارگریزی سبکی، اسامی خاص، وام واژه ها، واژگان فرهنگی، تشبیهات، هنجارگریزی معنایی، بازنمود نگرش های قومی و واقع گرایی. این بررسی نشان داد که هایکو و لیکو به جز در یک مورد، یعنی هنجارگریزی معنایی، در همة ویژگی ها مشترک هستند.
جایگاه حُسام الخطیب در ادبیات تطبیقی جهان عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حسام الخطیب، منتقد و مترجم فلسطینی تبار از پژوهشگران برجسته ادبیات تطبیقی در جهان عرب به شمار می آید. آثار وی در این حوزه در شکل گیری تحولات ادبیات تطبیقی در جهان عرب نقش اساسی داشته است. مشخصه بارز اندیشه های تطبیقی وی، تأثیرپذیری از مکتب امریکایی ادبیات تطبیقی به ویژه نظریات هنری رماک و رنه ولک است. وی ضمن نقد نگاه سنتی برخی تطبیقگران عرب که بیشتر بر مدار جریان اثبات گرایی تأثیر و تأثر تاریخی مکتب فرانسوی می چرخیده است بر این باور است که نظریات مکتب فرانسه سبب انحصار و محدودیت پژوهش های تطبیقی جهان عرب شده و حال آنکه مکتب امریکایی به ویژه نحله های جدید پژوهشی این نظریه (ادبیات تطبیقی با دانش ها و هنرها) می تواند سبب تکثرگرایی و حضور فراگیر و پویاتر ادب عربی در صحنه ادبیات تطبیقی شود. نقد فرهنگی و سیاسی اروپامحوری ادبیات تطبیقی از دیگر تأکیدهای وی در حوزه ادبیات تطبیقی است. این پژوهش توصیفی تحلیلی بر آن است ضمن معرفی حسام الخطیب، به تحلیل دیدگاه های وی در باب ادبیات تطبیقی عربی بپردازد.
بررسی انتقادی پژوهش های تأثیر و تأثر در ادبیات تطبیقی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حجم بزرگی از پژوهش های ادبیات تطبیقی در ایران، پژوهش هایی است که با پیروی از اصول نظری مکتب فرانسه به بررسی رابطة تأثیر و تأثر میان ادبیات فارسی و ادبیات سایر ملت ها پرداخته است. این پژوهش ها از جهت فراهم آوردن مجموعة وسیعی از مطالعات مربوط به روابط و تأثیر و تأثرات میان ادبیات فارسی و ادبیات سایر ملت ها، درخور تأمل اند. مقالة حاضر ساختاری سه بخشی دارد: در بخش اوّل به تبیین اصول نظری و روش شناسی پژوهش های مربوط به تأثیر و تأثر در مکتب فرانسه پرداخته ایم. بخش دوم شامل انتقادات مطرح بر روش شناسی مکتب فرانسه در این پژوهش هاست و در بخش سوم با توجه به تفاوت مقدمات پیدایش رشتة ادبیات تطبیقی در فرانسه و در ایران و با هدف تصحیح نگاه سنتی و کج فهمی های رایج، برخی از آسیب ها در پژوهش های تأثیر و تأثری در ایران را از منظر نظری و روش شناسی مورد ارزیابی انتقادی قرار داده و نشان داده ایم نبود پیش زمینة مناسب، وارداتی بودن نظریه و هماهنگ نکردن آن با نیازهای علمی- ادبی، درک ناقص نظریة مکتب فرانسه و روش شناسی آن و عدم آشنایی با رویکردهای جدید در این حوزه، از جمله آسیب های جدی در پژوهش های تأثیر و تأثر در ایران است.