فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۰۱ تا ۲٬۴۲۰ مورد از کل ۳٬۶۷۹ مورد.
درآمدی توصیفی-تحلیلی برچیستی و ماهیت ادبیات تطبیقی
حوزههای تخصصی:
در تعریف و تبیین چیستی ادبیّات تطبیقی، اصول و مبانی آن، کارکردها و حوزه های مطالعاتی، روش ها و رویکردهای آن و ... میان پژوهشگران، اتفاق نظر وجود ندارد. وجود مکاتب سه گانه در ادبیات تطبیقی (فرانسوی، آمریکایی، روسی) نشانه ای بر عدم تبیین در تعریف و ماهیّت این حوزه ی معرفتی می باشد. در این مقاله با توجّه به این اصل فلسفی (روش شناختی در علم ونیاز به شناخت هر دانش) به تحلیل سه مسأله؛ موضوع، غایت و روش این معرفت از معارف بشری پرداخته می شود. علاوه بر این، نسبت ادبیّات تطبیقی با نقد جدید، بنیامتنیّت، نظریه ادبی ... نیز پرداخته خواهد شد تا مشخص شود که هویّت و جایگاه این دانش در میان دیگر دانش ها چیست؟
مقایسة شعر و زندگی امیلی دیکنسون و ژاله قائم مقامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر شعر
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق زبان و ادبیات فارسی و ادبیات غرب
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه زنان و ادبیات
- حوزههای تخصصی ادبیات کلیات شخصیت ها شاعران معاصر
تقابل نمادهای خیر و شرّ در دوره ی اساطیری شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقابل خیر و شرّ از مضامین اصلی شاهنامه است. اعتقاد به وجود دو قطب اهورایی و اهریمنی، ریشه در باورهای اساطیری ایرانیان دارد و این عقیده در سرتاسر شاهنامه نیز انعکاس یافته است. در شاهنامه هر جا که نیروهای خیر، مانند فریدون و ایرج که نماد خرد و خیر هستند، حضور دارند، نیروهای تاریکی، مانند ضحاک و تور نیز، که نماد شرّ و نابخردی هستند، به ستیزه با آنان مشغولند. دیوها نماد ضدّ ارزش ها، و قهرمانان نماد ارزش ها هستند. این دو نیرو همواره در حال جدالند. نیروی شرّ به اندازه ی نیروی خیر تواناست، تا جایی گاه گاهی غلبه با این نیروست؛ امّا سرانجام نیروی خیر بر شرّ سیطره مییابد. با وجوداین، ستیز میان روشنایی و تاریکی در هزارهی سوّم هرگز پایانی نخواهد داشت، زیرا این ستیز، سبب تداوم هستی است و اگر چنان چه یکی از این دو نیرو به طور مطلق بر دیگری غلبه یابد، هستی پایان خواهد پذیرفت.
بررسی و مقایسه دو نماد فرهنگی شرق و غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پنجم پاییز ۱۳۹۰ شماره ۱۹
133 - 147
حوزههای تخصصی:
همواره از میان شخصیت های داستانی بالیده در بستر فرهنگ و ادبیات های مختلف، چهره هایی وجود دارند که بنا بر برخی از خصایص منحصر به فرد، امکان فرا روی از بستر دراماتیک خویشتن و مبدل شدن به یکی از شخصیت های ممتاز تاریخ ذهنی افراد انسانی آن جامعه را می یابند و به تعبیری نیز می توان آنها را «مجسمه های فرهنگی» یا «نمونه های ازلی ذهن» آن جامعه نامید. فاوست ، قهرمان نمایشنامه گوته و شیخ صنعان ، قهرمان «منطق الطیر» عطار از اینگونه نمونه های ازلی ماندگار هستند که در این مقاله به عنوان دو نماد فکری و فرهنگی شرق و غرب مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته اند.
بررسی تطبیقی تجلی عشق به میهن در اشعار فرخی یزدی و معروف الرصافی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح فکری
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر شعر
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم سیاسی
وطن دوستی در سروده های اخوان ثالث و ایلیا ابوماضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح فکری
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر شعر
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم سیاسی
بن مایه های افسانه شهرزاد ایرانی در نمایشنامه شهرزاد توفیق الحکیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افسانه شهرزاد، مشهورترین افسانه هزار و یک شب ، الهام بخش آثار ادبی فراوانی در ادبیات عرب گشته است. توفیق الحکیم با الهام از این اثر، نمایشنامه زیبای خود را با نام شهرزاد آفرید که ارزیابان ادبی آن را شاهکاری در نمایشنامه نویسی دانسته اند. تحلیل این نمایشنامه و مقایسه آن با افسانه شهرزاد هزار و یک شب براساس روش ادبیات تطبیقی، بیانگر آن است که حکیم شخصیت شهرزاد را ژرف ساخت نمایشنامه خود قرار داده است و با تصرفی ادیبانه در آن، به نمایشنامه خود صورت نمادین و عرفانی بخشیده است و هزار و یک شب را در حد اعتلای عظمت فکری نشان داده است. مقایسه این دو نوع رویداد ادبی و فرهنگی، نه تنها تاثیر فرهنگ ایرانی بر ادبیات جهان را نشان می دهد، بلکه برخی تشابه ها و تفاوت های فرهنگی ایران و عرب را نیز آشکار می نماید. برای روشن شدن این موضوع، در این مقاله به روش تطبیقی و تحلیل مضامین، مشابهت ها و تفاوت های محتوایی و ساختاری دو اثر نشان داده می شود.
مقایسه کلیم کاشانی و محتشم کاشانی از منظر بلاغت شعری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد ادبی، مطالعه هوشمندانه اثر ادبی و توصیف و تحلیل آن است. کسی که بنا بر این فرایند و درباره اثری داوری می کند، او را منتقد یا ناقد ادبی می نامند. منتقد ادبی بنا بر شیوه ایی شناخته شده، به نقد اثر می پردازد و گاهی نیز بنا بر طبقه بندی تازه ای که خود ارائه می دهد، به گونه ای اثر را در منظر سنجش قرار می دهد که حکمش مقبول مخاطب عام و بیشتر منتقدان دیگر قرار گیرد. یکی از مسیرهایی که در میان انواع و اقسام شیوه های نقد ادبی، مسیری روشن و همگان پذیر است، شیوه مقایسه است. بدیهی است که مقایسه، زمانی مقبول می افتد که دو اثر یا دو پدیده، وجوه مشترکی داشته باشند. این وجوه البته تنوع دارد؛ امّا بررسی جهان پیام اثر و جهان شکل اثر، کلّی ترین تقسیم بندی برای موضوعات مقایسه پذیر در حوزه نقد ادبی است. در این مقاله، سروده های کلیم کاشانی و محتشم کاشانی که هر دو از شاعران یک دوره به شمار می روند، از منظر بلاغی، مورد مقایسه قرار گرفته است. در این مقایسه، طی گزینش و تشریح برخی از آرایه ها که در گستره شعر آن شاعران، کاربرد فراوان داشته است؛ چنین نتیجه گیری شده که کلیم کاشانی در بازنمود شعری آن آرایه ها، از محتشم، استوارتر، شاعرانه تر، سنجیده تر و در یک کلام، هنری تر عمل کرده است.
سمبولیسم در فرانسه و شعر معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پنجم بهار ۱۳۹۰ شماره ۱۷
33 - 51
حوزههای تخصصی:
در این جستار برآن بوده ایم تا به بررسی و تحلیل سمبولیسم در شعر معاصر فرانسه و ایران بپردازیم. گرچه مبنای کارما براساس تطبیق یا مقایسه ی محض و مطلق نبوده است٬ لکن به خاستگاه های فرهنگی-اجتماعی متفاوت آنها و ساختار و محتوا و نگرش متفاوت شعر سمبولیستی فرانسه و ایران اشاره نموده ایم و نشان داده ایم که مبنای شعر سمبولیستی فرانسه٬ بیش از آنکه براساس نماد و سمبول قرار داشته باشد٬ به دنبال ارائه ی توصیف و تصویری دیگر گونه از طبیعت پیرامون خود است تا از حقیقت پنهانی سخن بگوید که در پس پشت واژه ها و عبارات آن پنهان است در حالی که شعر سمبولیستی معاصر ایران (با تکیه بر شعر نیما ) بیشتر ساختاری تمثیلی و نمادین دارد.
خوانش تطبیقی جلوه های پایداری در شعر معاصر ایران و فلسطین(مطالعه ی مورد پژوهانه: شعر معین بسیسو و قیصر امین پور)
حوزههای تخصصی:
شعرمعین بسیسو و قیصر امین پور، تصویرگر چهره ی خونین ویران شهرهای میهن این دو شاعر در بحبوحه ی جنگ و هجوم متجاوزان است؛ نگارندگان در این جستار کوشیده اند تا با بکارگیری روشی توصیفی- تطبیقی، به بررسی و واکاوی دو چکامه ی «الصوت مایزال» از معین بسیسو و «شعری برای جنگ» از قیصر امین پور بپردازند؛ در این دو شعر، شاعران به توصیف شهرهای خود در زمان جنگ پرداخته و دو تصویر متفاوت از مردم میهن خویش را در رویارویی با متجاوزان پدیدار می سازند: یکی تصویر مردمی که به خاطر دفاع از مرز و بوم و ارزش های خویش، طعم جنگ را چشیده و جامه ی سرخ شهادت پوشیده اند و دیگر تصویر مردمی که چشم بر رخدادهای تلخ و ناگوار جنگ فرو بسته و به کنج عزلت خویش خزیده اند. در جستار حاضر، تلاش شده است تا با بهره گیری از مبانی مکتب واقع گرایی، مشابهت ها و تفاوت های دو چکامه ی مذکور با نظر به کلمات، موسیقی و تصاویر آن ها مورد بررسی، تحلیل و ارزیابی قرار گیرد.
تحلیل تطبیقی سیمای شرق و غرب در شعر حافظ ابراهیم واقبال لاهوری
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوع های مهمّی که در کانون توجه شاعران معاصر فارسی و عربی قرار داشته است، مسأله شرق و غرب است تا جایی که این دو اصطلاح در شعرهای بسیاری از آنها، بسآمد بالایی دارد. از جمله این شاعران، می توان به حافظ ابراهیم شاعر مصری و اقبال لاهوری پاکستانی که صاحب دیوانی به زبان فارسی است، اشاره نمود. دو شاعر یاد شده، نه تنها در کشور خود، بلکه در دیگر کشورها، به مبارزه با استعمار نامور هستند. در شعر ایشان مانندگی ها و همسان اندیشی ها و درونمایه های یکسانی در مورد شرق و غرب دیده می شود. از این رو، این نوشتار می کوشد تا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و تکیه بر دیدگاه مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی که شرط مقایسه بین دو شاعر را صرفا وجود زمینه های تأثیر وتأثّر نمی داند، به بررسی سیمای شرق و غرب در شعر دو شاعر یاد شده بپردازد.
بررسی تطبیقی سیمای زن در شعر جمیل صدقی زهاوی و ملک الشعرا بهار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پنجم بهار ۱۳۹۰ شماره ۱۷
65 - 87
حوزههای تخصصی:
زن و جایگاه او از مهم ترین موضوعاتی است که شاعران گذشته وحال بدان پرداخته اند. این موجود لطیف توانسته با وجود ناملایمات فراوان در طول تاریخ به رشد و بالندگی رسیده و تا حدودی آن مقام را که زیبنده ی جایگاه اوست باز یابد.جمیل صدقی زهاوی شاعر عراقی و ملک الشعرا بهار شاعر ایرانی نیز از این مهم غفلت ننموده اند و با اندیشه آزاد و هشیار خود در راه سرافرازی زن با یاری قلم حماسه ها آفریده اند. مقاله ی حاضر ضمن بررسی جایگاه زن در عراق قرن نوزدهم و بیستم و ایران عصر قاجار و پهلوی با ذکر شواهدی از اشعار دو شاعر در این زمینه به این نتیجه می رسد که هر دو شاعر نسبت به این مسئله دیدگاه های مشابهی دارند؛ هرچند مواردی نیز تفاوت هایی بین آنها دیده می شود.
تأملی در زمینه های عاطفی شعر شاملو و ماغوط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پنجم بهار ۱۳۹۰ شماره ۱۷
111 - 134
حوزههای تخصصی:
عصر ما، عصر سیطره ی دغذغه های ذهنی بر روان انسان است که منجر به ایجاد انفعال و بروز حالات عاطفی گوناگونی از قبیل یأس و امید، مهر و کین، شادی و اندوه و شگفتی شده است. به همان اندازه که شخصیت انسان ها با یکدیگر تفاوت دارد، کیفیت بروز این عواطف نیز متفاوت است. این حالات که بیانگر ویژگی های درونی و روانی شخص است در شعر و ادبیات به طرز نمایان تری انعکاس یافته است.از این رو شعر شاملو و ماغوط، که یکی در ایران و دیگری در سوریه به عنوان سرآمدان شعر سپید یا منثور شناخته شده اند مملو از فضاهایی است که زمینه های عاطفی و روان شناختی آثار این دو را تشکیل داده است. شعر این دو شاعر را می توان به جهت نگرش فکری، گونه ی ادبی و سبک نگارش مورد بررسی و تطبیق قرار داد.این مقاله ضمن بررسی زمینه های عاطفی مشترک اشعار این دو شاعر، به این نتیجه نایل شده است که موضوعاتی نظیر عشق و زن، تنهایی و غربت، یأس و امید، مرگ و اندوه محور تفکرات و سروده های عاطفی آنان بوده است.
تأثیر حکمت هاى نهج البلاغه در ترجمه عربى کلیله و دمنه
حوزههای تخصصی:
ابن مقفع با ترجمه کلیله و دمنه از زبان پهلوى به عربى، در سبک ادبى و شیوه هاى آن، طرحى نو در انداخت. به این سبب، کلیه و دمنه جایگاهى بس والا در ادب عربى یافت و در آثار پس از خود سخت مؤثر افتاد.
در این پژوهش، بى آنکه قصد انکار ریشه هاى ایرانى و هندى کلیله را داشته باشیم بر آنیم که نشان دهیم حکمت هاى نهج البلاغه بر ترجمه ى ابن مقفع تأثیر گذاشته است. این تأثیر، قوى و غیر قابل تردید است؛ زیرا در این اثر ماندگار، حداقل هشت عبارت و ده ها مضمون از نهج البلاغه دیده مى شود. در نتیجه باید گفت: یکى از منابع فکرى ابن مقفع در ترجمه ی کلیله، سخنان حضرت على (ع) است. همچنین با جستجو در منابع معتبر عربی نشان داده ایم که این سخنان هرچند سال ها پس از ابن مقفع در مجموعه ای به نام نهج البلاغه جمع آوری شده ولی پیش از آن نیز به نام امام علی (ع) شهرت داشته است و بسیاری از ادیبان و صاحب نظران اهل سنّت، آن ها را از امام علی(ع) دانسته اند.
بررسی تأثیر شاهنامه بر سام نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاهنامه، اثر سترگ و بی همتای استاد طوس از دیرباز تاکنون مورد توجه و تتبّع سخن سرایان ادب فارسی بوده و هر کسی به نوعی از این خوان نعمت بهره برده است. در این میان سرایندگان منظومه های پهلوانی به این کتاب به عنوان شاهکار ادب حماسی نگریسته، از آن همچون الگویی کمک گرفته و یا به زعم خود درصدد هم طرازی و پهلو زدن به فردوسی برآمده اند. سراینده سام نامه نیز یک از همین شعراست که نه تنها شاهنامه را به طور کامل خوانده و در سرودن سام نامه به آن نظر داشته؛ بلکه بخش هایی از آن را نیز در اثر خود آورده است. نویسنده در این پژوهش سعی دارد، نشان دهد که چگونه سراینده سام نامه در قسمت هایی چون انتخاب داستان، نوع حوادث، شیوه روایت، پردازش شخصیت، گزینش مضامین و حتی انتخاب کلمات قافیه کاملاً از شاهنامه تقلید کرده و الگو گرفته است؛ امّا به خاطر نداشتن هنر کافی در صحنه آرایی میدان های جنگ و ناتوانی از توصیف شایسته تخیّلات خود و عدم تسلّط کافی بر زیر و بم ها و فراز و نشیب سخن و نزدیک شدن به زبان و سلیقه مردم عادی، نتوانسته پا در جای پای فردوسی گذارد و اثری چون شاهنامه خلق کند.