فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۲۱ تا ۲٬۴۴۰ مورد از کل ۳٬۶۷۹ مورد.
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۳
139 - 156
حوزههای تخصصی:
زبان های انگلیسی، آلمانی، روسی و فرانسوی، مهم ترین زبان هایی بودند که اشعار حافظ بدان ها برگردانده شد. بسیاری از مترجمین، دست به برگردان های تحت اللفظی و مستقیم از اصل فارسی غزل ها زده و برخی نیز از زبان های واسطه استفاده کردند. هرچند به مرور ترجمه هایی قابل قبول از غزلیات پدیدار شدند، اما هیچ کدام نتوانستند ظرافت های ادبی موجود در آن ها را بیان نمایند. در زبان آلمانی، ترجمه هامر پورگشتال ، مبنایی برای آشنایی بسیاری از ادبا با اشعار این شاعر شرقی شد. گوته شاعر و ادیب آلمانی با خواندن ترجمه این اشعار، انس عجیبی با آن ها برقرار کرد و تحت تأثیر این غزل ها، دیوانی از اشعار دل انگیز به نام «دیوان شرقیِ غربی» را سرود و به عنوان الحاقیه دیوان حافظ در غرب درآمد.
بررسی تطبیقی نوحه عاشورایی در میناب و مسقط(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال پنجم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۶
94 - 123
حوزههای تخصصی:
نوحه در میناب و مسقط، در حاشیه خلیج فارس و دریای عمان با یکدیگر متفاوت می باشد. چنین پیداست که اشعار عاشورایی در «میناب» با «مسقط» از جنبه های گوناگونی از جمله «ادبیات» (زبان، گویش، لهجه) تفاوت بسزایی دارد. در میناب، اکثر مردم به زبان فارسی صحبت می کنند. بنابراین؛ اکثر اشعار این منطقه، به زبان فارسی می باشد که گاهی با لهجه مینابی مطرح می شود.تنوع زیادی در نوحه های مینابی از نظر وزن وجود دارد. اشعار عاشورایی میناب در قالب های مثنوی، مستزاد،ترجیع بند، قصیده،غزل، بحر طویل و ... سروده شده اند که همین امر سبب تنوع مضامین و اوزان می شود.در مسقط، زبان رایج، عربی است. بنابراین نوحه های این منطقه به زبان عربی می باشد. مذهب غالب در مسقط، سنی می باشد. بنابراین؛ این مراسمات هم در سفارت ایران برگزار می شود که شیعیان این منطقه می توانند از آن استفاده کنند. در پایان این نتیجه حاصل می شود که اگرچه نوحه در میناب با نوحه در مسقط از نظر زبان متفاوت است اما وجوه اشتراکی مانند استفاده از آرایه های ادبی، مضمون و ... دارد. ضرورت انجام این تحقیق با توجه به جایگاه و اهمیت مراسم عاشورا در بین مسلمانان مشخص می شود.
تطبیق و بررسی ویژگی های اقلیمی و روستایی در رمان های «زائری زیر باران» اثر احمد محمود و «الربیع العاصف» اثر نجیب الکیلانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ششم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۹
180 - 201
حوزههای تخصصی:
ادبیّات اقلیمی به عنوان یکی از زیرشاخه های مهم ادبیّات داستانی در تحولات اجتماعی و سیاسی اکثر جوامع تأثیر داشته است. احمد محمود و نجیب کیلانی، دو نویسنده بزرگ معاصر فارسی و عربی، از جمله نویسندگان متعهد با اتکا به فرهنگ بومی، مشکلات جامعه را مطرح و اذهان را برای چاره جویی و درک آن ها در قالب داستان های خود فرا می خواندند. داستان «الربیع العاصف» از آثار نجیب کیلانی در مورد روستایی با امید و رنج در امتداد تحولات تاریخی معاصر مصر در اواخر قرن بیستم است. داستان «زائری زیر باران» اثر احمد محمود نیز انعکاس اوضاع اقلیم جنوب و مصائب مردم را با چیره دستی در صحنه های نمایش داستان با نگاه نویسنده نقاد به تصویر کشیده است. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی از محدوده مورد مطالعه به بررسی و ارزیابی عناصر اقلیمی با روش کیفی- تطبیقی پرداخته است. ابتدا منابع اولیه در حیطه های جغرافیایی و محلی استخراج شده از آثار احمد محمود و نجیب کیلانی در ارتباط با پیامدهای اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است. اهمیت بررسی این موضوع زمانی آشکار می شود که در صورت شناخت تأثیر هویت بومی و محلی بسیاری از مشکلات اجتماعی و فرهنگی در جوامع اسلامی نیز حل می شد. نتایج حاصل از این پژوهش برای دست یابی به عناصر اقلیمی و بومی تأثیرگذار بمنظور اهداف توسعه پایدار لازم و ضروری است.
مناسبات بینامتنی میان حکایات مثنوی مولوی در دفتر اول با متون عربی (بر اساس نظریه ژارژ ژنت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بینامتنیت به بررسی روابط موجود در بین متون می پردازد. چراکه در هر متنی اشاراتی به آثار پیش از آن وجود دارد. ازاین رو، می توان گفت که هیچ متن جدید و بکری وجود ندارد. در بینامتنیت دو متن باهم مقایسه می شوند: یک متن زیر و یک متن زبر. ژنت، بینامتنیت را به سه دسته تقسیم می کند که در قالب: حضور صریح و اعلام شده، پنهان و ضمنیِ یک متن در متن دیگر، قابل بررسی است. نگارندگان در این نوشتار، ابتدا ریشه حکایات و اندیشه های عرفانی مولوی را در دفتر اول مثنوی در آثار عرفانی، داستانی، تفسیری، دواوین شعر و کتب تاریخی عربی کاویده، سپس این حکایات را بر اساس نظریه بینامتنیت ژنت به سه دسته تقسیم کرده اند. در این مرحله، متن زیرین مثنوی مشخص شده است. این متن زیرین باید هم تقدم زمانی و تاریخی بر متون دیگر داشته و هم بیشترین شباهت را با روایت مثنوی داشته باشد. در نهایت شباهت ها و تفاوت های دو متن بررسی شده است. این بررسی نشان می دهد که مولوی بسیاری از کتب تاریخی، تفسیری، داستانی و عرفانی عربی پیش از خود را خوانده و آن ها را در لابه لای مثنوی آورده است. هرچند در همه موارد بررسی شده، وی اندیشه های عرفانی و حکایات پیشین را برای نیل به اهداف عرفانی، کلامی و اخلاقی خود با تغییراتی همراه ساخته است. در این میان، ابن الفارض و ثعلبی در بخش نظریات عرفانی و حکایات، بیشتر از دیگران در دفتر اول مثنوی حضور دارند.
مطالعه جایگاه شعر در زیباشناسی باومگارتن و کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تلاش براین است با روش توصیفی–تحلیلی به سوال اصلی پاسخ داده شود: نظر کانت درباره جایگاه شعر در میان هنرهای زیبا چه وجوه اشتراک و افتراق و همخوانی هایی با رأی باومگارتن دارد؟ هدف مقاله روشن کردن دلایل درنظرگرفتن ِشعر به منزله برترین هنر نزد یکی از پیروان اصالت عقل و مقایسه آن با نظر کانت است. باومگارتن در عصر روشنگری شعر را به منزله گفتار و خطابه کامل حسی در نظر می گیرد. او بر آوا، غنای کلام و اثرگذاری آن بر تأثرات و عواطف و فرم گرایی و کمال حسی تأکید می کند. وی، هماهنگی اندیشه ها به صورت مجزا از ابزار بیان، هماهنگی اندیشه ها و ابزار بیان، همچنین نظم و هماهنگیِ نشانه های ابزار بیان را سه منشأ زیبایی شعر می خواند. باومگارتن، به کمال درجه ادراک حسی در مواجهه با زیبایی می پردازد. کانت علاوه بر تمایز شعر از خطابه به دو نوع زیبایی در شعر یعنی: زیبایی آزاد معطوف به هماهنگی، وزن و ریتم یا آوای واژگان و زیبایی وابسته در ارتباط با علاقه عقلی اشاره می کند. از نظر وی زیبایی شعر به منزله زیبایی آزاد رها از مفهوم کمال و نیز صورت آن، برانگیزنده بازی آزادی است که بین حس و فاهمه در می گیرد. در نظر باومگارتن با مفهوم کمال حسی در شعر، جایی برای بازی آزاد قوا باقی نمی ماند.
بررسی تطبیقی تابو در سه اثر حماسی: گیل گمش، رامایانا و گرشاسپ نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله که به شیوه تحلیلی - تطبیقی و با هدف شناخت تابوها و کارکرد آن ها ، نگاشته شده است، خوانندگان را با اندیشه های همسان و ناهمسانِ سه قومِ سومری، هندی و ایرانی، در سه مقطع تاریخی آشنا خواهیم ساخت. در این راستا با خوانش سه اثر بر گزیده: گیل گمش،رامایانا و گرشاسپ نامه ،همراه با شناخت تابوهای موجود در این آثار، به تحلیل و توصیف این مقوله خواهیم پرداخت. تابو، به مثابه باورداشت به وجود نیرویی ماورایی و حرمت بخش در شماری از اشیاء، گیاهان، جانوران و آدمیان، با برخورداری از دو ویژگی «تقدس» و «حرمت»، مقوله-مفهومی برجسته در عرصه مطالعات ادبی و مردم شناختی است. نگارندگان با شناخت و تحلیل تابوهای موجود در سه اثر یادشده، نشان خواهند داد که باورها و قوانین تابویی، با کارکردهای ویژه خویش، نقشی برجسته در این آثار، ایفا می کنند و به کنش- واکنش های شخصیت های حماسی- اساطیری، سمت و سویی خاص می بخشند؛ ویژگی ای که گویای همگونی نوع کارکرد ذهن آدمی، در دوره های گوناگون پیشاتاریخی- تاریخی، در عرصه های متفاوت جغرافیایی است.
المدرسة السریالیة ومبادؤها؛ دراسة نقدیة من رؤیة إسلامیة(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۹
72-41
حوزههای تخصصی:
اجتاحت اتجاهات فلسفیة غربیة عدیدة ومذاهب فکریة شتی الفکر المعاصر وغلبت علیها الفوضویة والعدمیة والتشتت. وتسربت هذه الفکرة إلی الأدب العربی الذی ترعرع فی المجتمع الذی تختلف جذوره الثقافیة وفکرته الفلسفیة عن المجتمع الغربی، حیث أدی هذا الأمر إلی تشویه الهویة وإلی نوع من الازدواجیة بین الفئات المختلفة فی المجتمع العربی، ومن ثم جعل المجتمعات الشرقیة فی دوامة أزمة الهویة التی تتمثل بصورة خاصة فی المذاهب الأدبیة التی انبهر بها الأدباء والمثقفون فی مجتمعاتنا الإسلامیة. واعتمدت المدرسة السریالیة بوصفها إحدی هذه المدارس الفکریة علی فکرة الغرب الفلسفیة وثقافته وإیدئولوجیته، قد تلقفها أدباؤنا إما عشوائیاً من غیر وعی بأساسها الفکری واختلاف أرضیتها وإما عن وعی وإثر الانبهار الثقافی أو تشویه الهویة التی ابتلوا به لا شعوریاً علی الهوة الحضاریة بین مختلف البلدان، أو ربما دون الاهتمام بهذه الخلافات بینها. وانطلاقا من هذا؛ یقوم هذا البحث علی أساس منهج وصفی – تحلیلی بدراسة أهم مبادئ هذه المدرسة دراسةً إشکالیةً من رؤیة إسلامیة بغیة تبیین هذه الخلافات الفکریة والثقافیة وإبراز مساوئها علی ضوء الاهتمام بالتراث الفکری والأدبی للحضارة الإسلامیة. وخلص البحث إلی أن هذه المدرسة لا تستطیع أن تؤدی الوظیفة التی یحملها الأدب فی البلدان الإسلامیة کونها مدرسة أحادیة البعد ومادیة عقیمة، قائمة علی أساس آراء فروید النفسیة التی ترید هدم کل شیء دون تقدیم بدیل له.
بررسی تطبیقی درون مایه های پایداری در سروده های شفیق حبیب و سلمان هراتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
219-241
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی درون مایه های پایداری در سروده های شفیق حبیب و سلمان هراتی چکیده مقاومت و پایداری از جمله مضامینی است که در ادبیّات ملل مختلف وجود دارد. شفیق حبیب – شاعر فلسطینی - و سلمان هراتی - شاعر ایرانی - درون مایه های ادبیّات مقاومت و پایداری را در اشعار خود منعکس کرده اند. این نوشتار بر اساس مکتب ادبیات تطبیقی و با رویکرد تحلیل محتوا، به بیان و مقایسه چگونگی این انعکاس می پردازد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که این دوشاعر ضمن اینکه رویکرد مشابهی را در سروده هایشان در مورد وطن، القای امید، اعتراض، بیان نمادین و... داشته اند شعرهایشان در برخی موارد تفاوت های قابل توجّهی هم دارد؛ نوعِ بیان اشتیاق برای وطن، لحن تحدّی گونه شفیق در القای امید و صراحت وی در نقد رهبران کشورش و سرزنش حکّام عرب و عدم این نقد در اشعار سلمان از جمله تفاوت بین سروده های این دو شاعر است. کلیدواژه ها: شفیق حبیب، سلمان هراتی، پایداری.
فاعلیه الرموز الطبیعیه فی شعر الأطفال لسلیمان العیسی (دیوان "أراجیح تغنی للأطفال" نموذجًا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۴
59 - 31
حوزههای تخصصی:
یعتبر الرمز بوصفه أرقی أنواع التخیل الذی یربط مخیله الفنان ولاشعور الأدیب بالحقائق الکونیه؛ من أکثر الآلیات الفنیه استعمالاً فی النصوص الأدبیه بأنواعها المختلفه. فی أدب الأطفال وبرغم سطحیه التفکیر لدی المخاطب وعدم إدراکه للدلالات السیمیائیه الموجوده فی النص، فالحاجه ملحه لتوظیف الرموز ذات الدلالات المعروفه إلی جانب خلق رموز ذات دلالات تعبیریه جدیده بهدف نقل المفاهیم الانتزاعیه إلی مخیله الأطفال، وإثراء مخیلتهم البدائیه وتطویرها فضلاً عن توسیع أفق نظرتهم للحیاه. تعتبر الرموز الطبیعیه من أکثر الرموز استعمالاً فی أدب الأطفال، حیث یقوم الشاعر والکاتب بخلق رموز عبر الاستعانه بعناصر الطبیعه کالجبل والودیان والبحر و...، فی محاوله منه لتجسید الأفکار والمفاهیم المجرده ونقلها إلی مخیله الأطفال لتصبح مفاهیما حسیه ویکون الطفل قادراً علی إدراکها. تسعی هذه الدراسه عبر الاعتماد علی المنهج الوصفی والتحلیلی لتبیین الظواهر الطبیعیه التی وردت فی شعر الشاعر السوری سلیمان العیسی وأخذت دلالات رمزیه، وصولاً لمعرفه أهداف الشاعر فیما یتعلق باستخدام الرموز. ومن أهم النتائج التی توصلنا إلیها من خلال هذه الدراسه، هی أن استخدام الشاعر للرموز الطبیعیه الشخصیه وغیرها یدخل فی إطار طموحاته الخاصه وهی الأمل بالمستقبل وخلق روح المثابره لدی الأطفال والیافعین بغیه الوصول إلی الطموحات القومیه منها المقاومه وانتصار الأطفال الفلسطینیین. ثم إن الشاعر یستعین باسلوب الانزیاح لوصف بعض الرموز المعروفه لتحبیبها فی أذهان الأطفال وتغییر رؤیه الأطفال نحوها.
مقایسه بیش متنیت اشعار ابوالعتاهیه با پروین اعتصامی در آموزه های اخلاقی قرآن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال چهارم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
21 - 43
حوزههای تخصصی:
قرآن بهترین راهنما و اخلاق یکی از مهمترین مسائل در زندگی بشر است از اینرو رهگیری موضوعات اخلاقی در قرآن اهمیت ویژه می یابد، زبان شعر نیز بسیار گویا و از شاخصه های هر فرهنگی به شمار می رود و آثار قرآنی اخلاقی شاعران مسلمان، دارای اهمیت زیاد است، بیش متنیت یکی از زیر مجموعه های نظریه ژنت در موضوع بینامتنیت است که برداشت متن دوم از متن اول است به گونه ای که اگر متن اول نبود امکان شکل گیری متن دوم وجود نداشت. این نگاشته با روش تحلیل واژگان و محتوا انجام پذیرفته است. بررسی مقایسه ای اشعار دو شاعر مسلمان یعنی ابوالعتاهیه و پروین اعتصامی در زمینه مفاهیم اخلاقی قرآنی با رویکرد بیش متنیت ژنت هدف اصلی این مقاله است. جامعه آماری این تحقیق، دیوان پروین اعتصامی و دیوان ابوالعتاهیه است. این بررسی نشان داد دوشاعر مفاهیم اخلاقی قرآن را با زبان شعر، بازنشر داده اند، با توجه به تقسیم بندی مسائل اخلاقی به کلیات اخلاق، اخلاق بندگی، فردی، اجتماعی و زیست محیطی، بررسی مقایسه ای در سه زمینه اول، انجام شد که این نتایج به دست آمد: در کلیات اخلاق؛ تطابق و تناسب پاداش انسان با اعمالش، آلی بودن دنیا برای آخرت و نه اصالی بودن آن، در اخلاق بندگی؛ همیشه خود را در محضر خدا دانستن و همیشه راضی به قضای الهی بودن و در اخلاق فردی، برخورداری از ملکه صبر در زندگی و عبرت آموزی از گذشتگان و توجه به گردش روزگار برای همگان.
آموزه های تعلیمی طب القلوب و کیمیای سعادت بر اساس روی کرد بینامتنیت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال سوم بهار ۱۳۹۸ شماره ۷
25 - 47
حوزههای تخصصی:
تحلیل با رویکرد «بینامتنیت» ارتباط یک متن با سایر متون را بررسی می کند. هدف اصلی این پژوهش، مقایسه تعالیم اخلاقی کیمیای سعادت و طب القلوب است. اخلاق، بخش مهمی از ادب تعلیمی را در ادبیات فارسی به خود اختصاص داده است. به گونه ای که در زبان فارسی آثاری همچون کیمیای سعادت و طب القلوب، با موضوع ادب تعلیمی و سرشار از آموزه های اخلاقی به وجود آمده اند. در بررسی پاره ای از فضایل و رذایل اخلاقی این دو کتاب، درمی یابیم تعالیم اخلاقی در این دو اثر به خوبی نمایان و چشمگیر است. غزالی و نقشبندی در آثار خود به صراحت پیام های اخلاقی خود را به نوع بشر عرضه می کنند. انسان عصر حاضر، به عامل کنترل کننده و بازدارنده از سقوط در منجلاب فساد، بیشتر از روزگاران گذشته نیازمند است. درنتیجه نیاز جهان معاصر به اخلاقیات، برای برون رفت از فسادهای اخلاقی موجود، حیاتی است. بر این اساس با شناخت فضیلت ها و رذیلت های اخلاقی از نگاه این دو نویسنده، می توان به جهان بینی آن ها پی برد و با تعمّق در اندیشه هایشان، درراه معرفت اخلاقیات و نیز معرفی پیام های اخلاقی آن ها در راستای اِعمال آن ها در زندگی فردی و اجتماعی برای نجات نوع بشر از تباهی و فسادهای دنیای کنونی، گام برداشت، نگارنده با رهیافتی توصیفی – تحلیلی با بهره گیری از روش کتابخانه ای موضوع حاضر را در قالب مقاله ای علمی -پژوهشی بررسی و تحلیل کرده است.
بررسی لحن روایت در داستان اعرابی درویش و ماجرای زن با او؛ بر پایه نظریّه کانون روایت ژرار ژنت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال سوم بهار ۱۳۹۸ شماره ۷
48 - 60
حوزههای تخصصی:
روایت شناسی در دهه های اخیر با ارائه نظریّه های گوناگون بیش از پیش مورد توجّه قرار گرفته و دست کم در ادبیّات داستانی از جهات بسیاری راه گشا بوده است. در این رابطه، یکی از نظریّه پردازان برجسته، ژرار ژنت نام دارد که با تکیه بر مقوله لحن، تحوّل مهمّی در روایت شناسی پدید آورده است. کاربست مبانی آراء ژنت در داستان های فارسی، بخش های نوینی از هنرنمایی نویسندگان را آشکار می کند. در حوزه ادبیّات داستانی کلاسیک فارسی، مولوی چهره ای ممتاز است. او در مثنوی بسیاری از موضوعات اخلاقی، عرفانی و دینی را در قالب داستان تشریح کرده است. در مقاله پیش رو، با روش توصیفی- تحلیلی، تکنیک های روایی به کاررفته در حکایت اعرابی درویش و ماجرای زن با او و لحن آن با رویکرد به آراء ژنت، کاویده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که زمان غالب روایت، هم زمانی و کانون مکان روایت پربسامد، من- قهرمان بوده است. دیگر آن که، تک گویی درونی تنها مؤلّفه ای بوده که در داستان دیده نشده است. این امر، بیانگر برون گرایی شخصیّت ها و کنشگری آن ها در دنیای واقعی است.
مطالعه تطبیقی بهره گیری از استعاره به مثابه یک تکنیک ادبی در آثار شاخص معماری قرن نوزده و بیستم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به طورمعمول، معماری مدرن با مفهوم انتزاع گره خورده است. این بدان معناست که برخلاف روح استعاری حاکم بر معماری در اعصار پیشین، کمتر می توان از معناگرایی و نشانه پردازی در فرم های مدرن سراغ گرفت. این در حالی است که فرم معماری به صورت تاریخی با بیان استعاری نظام های نمادینی همچون فرهنگ، طبیعت، تاریخ و ...واجد معنا می شده است. بااین حال، ازآنجایی که استعاره با زبان و تفکر در معنای عام آن آمیخته است، می توان این پرسش را طرح کرد که «آیا می توان در آثار پیشگامان معماری مدرن، صورت هایی از استعاره را شناسایی کرد؟». در راستای پاسخ به این پرسش، ابتدا به تعریف مفهوم استعاره و بررسی کارکردهای آن در حوزه های ادبیات، فلسفه و هنر پرداخته شده است. سپس با گونه بندی انواع استعاره در معماری به دو شکل محسوس و نامحسوس، به مطالعه تطبیقی تعدادی از آثار برجسته معماری قرن نوزده و همچنین آثار معماری مدرن قرن بیست، بر مبنای محسوس یا نامحسوس بودن استعاره پرداخته شده است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که اگرچه به فاصله یک قرن، معماری مدرن با جداسازی خود از تاریخ به انتزاع روی آورده است اما این انتزاع متمرکز بر حذف جلوه های استعاری محسوس بوده است و رد پای استعاره های نامحسوس را می توان در آثار پیشگامان معماری مدرن در قرن بیستم مشاهده کرد.
بررسی تطبیقی ترکیب بند محتشم کاشانی با اثناعشریات بحر العلوم (ازمنظر واژگانی و مضمونی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رثای امام حسین (ع) و یاران باوفایش یکی از مضامین رایج میان دو زبان فارسی و عربی است. در بین شعرهایی که در رثای حضرت سیّدالشهداء (ع) به زبان عربی و به پیروی و تقلید از دوازده بند محتشم به نظم درآمده، می توان به ترکیب بند مشهور سیّد محمّدمهدی بحرالعلوم اشاره کرد که در یازده بند سروده شده است. در پژوهش حاضر پس از ذکر مقدّمه ای مختصر، میزان تأثیرپذیری بحرالعلوم از ترکیب بند محتشم کاشانی بررسی شده است. در نوشتار پیش رو، اثناعشریات بحرالعلوم در چارچوبی علمی در دو لایه مضمونی و واژگانی با ترکیب بند محتشم به طور تطبیقی مقایسه و میزان و نوع تأثیرپذیری بحرالعلوم در سرودن ترکیب بند مشهورش بررسی شده است. شایان ذکر است که این بررسی و تطبیق براساس مکتب فرانسوی انجام شده است. بحرالعلوم با بهره گیری از مفردات و ترکیبات کلیدی و مضمون ساز دوازده بند محتشم، بر غنای شعر خویش افزوده است.
مضامین مشترک در اشعار سلمان هراتی و بدرشاکرالسیّاب با تکیه بر«أنشوده المطر»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال اول پاییز ۱۳۹۶ شماره ۱
105 - 125
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقی به مقایسه و موازنه میان آثار ادبی می پردازد و این مقاله کوششی تطبیقی است که برخی از مضامین مشترک را در آثار سلمان هراتی، شاعر پارسی گوی و «أنشوده المطر» بدر شاکر السیاب، شاعر عرب بیان کند. هردو شاعر به وطن خویش عشق ورزیده و آن را چون موجودی زنده به تصویر کشیده اند؛ سلمان هراتی در توصیف وطن، عقل و عشق و معنویت را در هم آمیخته است. این دو شاعر در اشعار خود، از غفلت مردم گلایه می کنند و در عین حال به آن ها نوید فردای بهتر و روشن تر را می دهند. سلمان هراتی، امید به فردا را با مفهوم انتظار در هم می آمیزد و السیاب با بهره گیری از نماد باران، این امید را منعکس می کند. بدر شاکر السیاب و سلمان هراتی، برای بیان آن چه که از گفتن صریح آن عاجز هستند، از نمادها و رمزهای گوناگونی مانند شب، باران، حیوانات و... کمک می گیرند و این کاربرد در اشعار السیاب از پیچیدگی بیشتری برخوردار است و وی آن را با اسطوره ها در هم آمیخته است.
عقلانیت انتقادی مقدمه ای بر معرفت شهودی حافظ (بررسی تطبیقی اندیشه حافظ و نظریه کارل ریموند پوپر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارل ریموند پوپر(1902- 1994)، فیلسوف اتریشی، دیدگاه خود را با عنوان عقلانیت انتقادی مطرح کرد و به سرعت این نظریه در ابعاد متفاوت زندگی بشر سایه افکند. این دیدگاه با منسوخ ساختن دیدگاههای فلسفه سنتی یا عقلانیت فراگیر، تحوّلی مهم در زمینه معرفت شناسی بود. عقلانیت انتقادی، با نفی انحصار حقیقت به فرد یا گروه خاصّی، دستیابی به حقیقت مطلق را رد می کند. لزوم تعقّل درباره مسائل مختلف و تلاش برای بهبود خطای خود در پرتو توجّه به استدلال انتقادی دیگران، نزدیکی به حقیقت را امکانپذیر می سازد. این پژوهش به شیوه ای تحلیلی- توصیفی با مطالعه همه جنبه های نظریه وی، آن را در پنج محور عمده طبقه بندی کرده است. پس از آن با مطالعه دیوان غزلیات حافظ، شاعر نامدار ایران در قرن هشتم ه.ش. و تأکید بر ماهیت انتقادی آن، شباهتهای اساسی این دو متفکّر منتقد شرح و طبقه بندی شده است. شباهتهای ساختاری اندیشه حافظ، با تأکید بر ماهیت شهودی معرفت وی و عینی گرایی و جامعه محوری همزمان آن، در پنج مقوله ویژگی معرفت و صاحبان آن، منابع معرفت و شیوه های کسب آن و نمودهای اخلاقی و مذهبی معرفت ارائه شده است. شباهتهای اساسی این مقایسه، دیدگاه فرازمانی حافظ و اندیشه انتقادی جامع وی را در برخود با ناملایمات روزگارش اثبات نموده است.
صوره أطفال الحجاره فی الانتفاضه الفلسطینیه الأولی عند نزار قبانی؛ ثلاثیه أطفال الحجاره أنموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۳
105 - 90
حوزههای تخصصی:
بعد هزیمه العالم العربی النکراء التی تجرعها أمام الکیان الصهیونی، خاض نزار قبانی بقلمه فی ساحه حرب ضدّ الصهاینه واللوم على ساسه العالم العربی، حیث التحق بالانتفاضه وصنع من الحجاره بید الأطفال شعراً ثوریاً، لیجعلهم روّاد انتفاضه الحجر. فحاولنا فی بحثنا هذا وفی ضوء منهج وصفی تحلیلی أن نلقی الضوء على أهمّ ما أنشده نزار قبانی تحت عنوان "ثلاثیه أطفال الحجاره" ونرى کیف استطاع أطفال الحجاره أن یلعبوا دورهم فی ساحه المقاومه وکیف تجلّت صورتهم فی شعر نزار قبانی. ودراسه الأشعار تبیّن أنّ صوره الأطفال فی شعر الشاعر تأتی ردّا على نکسه الرجال الکبار أمام الصهاینه وتغافل المجتمع العربی إزاء قضیه "فلسطین" حیث تتجلى صوره أطفال الحجاره فی شخصیات یقاومون وینفجرون ویستشهدون عن الرجال الخونه المشغولین بتجارتهم ومقاهیهم وقصورهم ،کما یعید إلیهم هویتهم ولغتهم وأسماءهم العربیه، ضدّ حرکه الصهاینه لتهوید "فلسطین" وتاریخها وثقافتها ویبثّون الأمل والنور فی الظلمه وفی تصویر آخر یکسر هؤلاء الأطفال المقاومون بأحجارهم المتحوّله إلى ماس ثمین، الأشعار التافهه للشعراء.
الصور الشعریه ومصادرها فی غزلیات بیدل دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۲
90 - 85
حوزههای تخصصی:
تمیّزت الصور الشعریه بألوان ومظاهر شتى فی ظلّ العصور الأدبیه المختلفه. وتلک الصور الشعریه التی تتجلى فی الأشعار ما هی إلا ولیده سببین رئیسین: 1- المجتمع والظروف السیاسیه والاجتماعیه والثقافیه السائده آنذاک. 2- أفکار الشاعر ومخیّلته. أما الصور الشعریه فی أشعار بیدل فإنها ذات أفق خیالی واسع. وعلى ما یبدو إن الشاعر کان یمزج بین التجربتین الحسیه والخیالیه معاً حیث یعجز القارئ عن الحصول على المعنى المقصود والدلاله الموحیه والصریحه لتلک الصوره، ما یمکن القول إن الجانب المعرفی والثقافی لدى القارئ هو ما یعینه فی إدراک المفاهیم الشعریه. تناول البحث دراسه منشأ الصور الشعریه ونوعیتها فی شعر بیدل دهلوی، معتمداً على مصادر المکتبات، متوصلاً إلى أن الصوره الشعریه التی تکوّنت لدى الشاعر تختلف عن صور الشعر الکلاسیکی الفارسی من حیث المبدأ والمنشأ، ذلک لأن مبدأ الصور الشعریه فی الأشعار الکلاسیکیه مستوحى من عناصر وأشیاء محسوسه قریبه من الفهم والإدراک، بینما الصور الشعریه التی تجلّت فی شعر بیدل نشأت من خلال الأفکار الفلسفیه والصوفیه التی تتجسد فی لغه خاصه بها. وهذه اللغه تعرف ب "لغه الرؤیا" وهی لغه تتسم بالتعقید والغموض وفی النهایه تسبب تضییقا فی تحدید الصوره المعینه للمعنى المقصود.
بررسی تطبیقی مبانی ناسیونالیسم در شعر احمد شوقی و سیّد اشرف الدّین حسینی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ناسیونالیسم ازجمله مفاهیمی است که به دنبال آشنایی با تمدّن غرب در اوایل قرن نوزدهم، وارد ادبیات سیاسی ایران و کشورهای عربی شد و سبب ظهور شاعرانی گردید که مهم ترین مضامین شعری آن ها، اشعار وطنی و مهم ترین دغدغه شان، مبارزه با نیروهای مستبد داخلی و خارجی بود که استقلال و آزادی کشورشان را به مخاطره می افکندند. این پژوهش بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی، ضمن بررسی جلوه های گوناگون ناسیونالیسم ایرانی و عربی در دوران نهضت عربی و مشروطه ایران در اشعار احمد شوقی و سیّداشرف الدّین حسینی، با یافتن نقاط تلاقی اندیشه این دو شاعر در عرصه ناسیونالیسم، از خلال اشعار و اندیشه های آن ها به تطبیق این رویکرد به مثابه یکی از رهیافت های فکری عصر حاضر بپردازد. درنهایت با بررسی تطبیقی اشعار این دو شاعر این نتایج به دست آمد که میهن دوستی و عشق به وطن از جلوه های بارز اندیشه ناسیونالیستی آن هاست تا جایی که بازتاب این وطن دوستی در اشعار ایشان آن چنان گسترده است که به عنصری سبک ساز و تعیین کننده در سطحِ محتوایی و زبانی شعر هر دو شاعر تبدیل شده است.