فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۶۱ تا ۱٬۴۸۰ مورد از کل ۵٬۲۳۷ مورد.
جامعه شناسی ادبیات، شاخه ها و روش ها
حوزههای تخصصی:
تحلیل معنا- ساختاری دو حکایت از تاریخ بیهقی با تکیه بر الگوی کنشگرهای گریماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گریماس و دیگر معناشناسان مکتب پاریس بر این باورند که واقعیت، همواره گریزنده است و عوامل بیرونی دخیل در پدید آمدن روایت و ریشه های واقعی آن همواره مبهم اند. بر این اساس، روایت گونه ای شبیه سازی از واقعیت یا شبه واقعیت است. در این مقاله با استفاده از الگوی کنشگرهای گریماس به تحلیل و بررسی دو حکایت از تاریخ بیهقی پرداخته و در پی آشکار ساختن دو گونه از روایت در این اثر بوده ایم: گونه اول روایتهایی که بیهقی به جزئیات موثق درباره آنها دسترسی نداشته است و به دلیل شخصیت پردازی ضعیف قابلیت محدودی برای تطبیق بر این الگو دارند.گونه دوم حکایاتی که به دلیل شخصیت پردازی عالی، الگوی کنشگرها کاملاً بر آنها قابل تطبیق است. این حکایات دارای میزان واقع نمایی بالایی هستند و هنرمندی بی مانند بیهقی را در شبیه سازی واقعیتهای تاریخی در قالب روایتهایی باور پذیر نشان می دهند.
بیهقی، اولین خبرنگار تمام عیار ایرانی
حوزههای تخصصی:
اسطوره در شعر معاصر عرب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ملت ها در طول حیات خود افسانه ها و اساطیری ساخته اند که کم و بیش مورد قبول و اعتقاد باطنی آنها نیز بوده است. این اسطوره ها در میان برخی ملت ها بیشتر و پررنگ تر هستند.شاعران عرب نیز در اشعار خود اسطوره های عربی و حتی اسطوره های دیگر ملل قدیم را به کار برده و با توجه به محیط و شرایط، افکار و اندیشه های خود را با استفاده از این اسطوره ها ابراز داشته اند.در این مقاله، برآنیم، ضمن تعریف لغوی و اصطلاحی اسطوره و آشنایی مختصر با بعضی از معروفترین اسطوره های یونان، بین النهرین، روم باستان و مصر، به جایگاه اسطوره و شبه اسطوره در شعر معاصر عرب پرداخته و بارزترین آنها را در شعر برخی شاعران معاصر عرب مورد بررسی قرار دهیم تا علل کاربرد اسطوره در شعر شاعران معاصر را بهتر بشناسیم.
رابعه در گذار از پل مجاز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله پیش رو، آن است که نشان دهد چرا در قلمرو عرفان، همواره این گونه یاد شده است که نخست بار، زنی از عشق و محبت الهی دم زده است. در این مقاله، با نگاهی ساختارشکنانه، نخست، تردد روانی رابعه در دو قلمرو عشق و عرفان کاویده و آسیب گاههای نگره عرفانی رابعه با تامل بر خصیصه های وابستگی، مازوخیستی و از خود بیگانگی او گزارده می شود. سپس در بخشی با عنوان رابعه به مثابه زن نارسیسیست، چرایی گرایش او به عرفان از منظری نوین تحلیل می گردد. نتیجه به دست آمده از این مقاله آن است که گرایش به عرفان، گاه می تواند پیامد نوعی واپس خوردگی در قلمرو زیست جهان دنیوی فرد باشد.
بررسی تطبیقی آیینهای سوگ در شاهنامه و بازمانده های تاریخی – مذهبی سوگواری در ایران باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه و بررسی آیینهای سوگواری در شاهنامه و مقایسه آن با آیینهای سوگواری، که از دیرباز در مناطقی از ایران برگزار می شده است، نشان می دهد که میان روایات داستانی شاهنامه و واقعیتهای تاریخی درباره آیینهای سوگ، شباهتهایی هست. در این مقاله بر آنیم تا با بیان اموری که در برخی شرایط مرگ در این دو فضا رخ می دهد، نخست با هشت دلیل تاریخی صدق حضور آنها را در ایران باستان یادآور شویم و سپس به بررسی تناقض آنها با قوانین جدی و سختگیرانه مذهبی بپردازیم و در راستای پی جویی دلایل این تفاوتها سه پاسخ احتمالی را مطرح سازیم: شمالی - شرقی بودن روایتهایی که این سوگواریها در آنها موجود است. تاثیر خداینامه های شاهی بر وقایع مربوط به سوگ در شاهنامه و یادآوری نقش زرتشت در تعدیل بسیاری از آیینها و از جمله سوگواریهای شدید در ایران باستان.
أثر قصّه سلیمان(ع) و ملکه سبأ فی غزلیّه 216 دیوان حافظ الشیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
للقرآن الکریم أثر هامّ فی غزلیّات حافظ الشیرازی و قد تأثّر حافظ، بهذا الکتاب الکریم بشکل رمزیّ و تأویلیّ یمیل إلی الإبهام الفنیّ و الشعریّ أکثر من أن یدلّ علی الوضوح. یأخذ حافظ الشاعر، ألفاظاً و معانیَ قرآنیّه ثمّ یصوغ منها أسلوبا شعریّا خلابا له سلطه تأثیریّه قویّه. هناک یبدو، بین الغزلیّه 216 فی الدیوان و قصه سلیمان و ملکه سبأ فی سوره النمل، تَلاؤم فنیّ و رمزیّ من حیث المفردات و المضامین بحیث اقتبس الشاعر، من القصّه القرآنیّه و الروایات التی جاءت فی تفسیر الآیه الرابعه و الأربعین من سوره النمل فی التفاسیر لا سیما الکشّاف للزمخشری حول الجنّ و ملکه سبأ من کراهیه الجنّ أن یتزوجها سلیمان خوفا من إفضاء الملکه بأسرارهم الی سلیمان و العیوب التی نموها الی الملکه من العیب فی عقلها و ساقها و قدمها و کشفها عن ساقها واختبار عقلها بتنکیر العرش و... من المضامین التی تؤید هذا التلاؤم و الاشتراک أکثر فأکثر و قد اتّخذ حافظ الشیرازیّ، هذه القصّه القرآنیه الخلابه، بناء وطیدا و مادّه غنیّه لأفکاره و غزلیّته و أثری بها جمالیّتها بحیث نری أنّه هدم بناء القصّه و أحدث منها و علیها بناء جدیداً کما أنشد شعره فی أسالیّب أدبیّه بشکل رمزیّ یلقی الضوء علی کل مخاطب یتلقی منه معناه الخاصّ و یؤولّه تأویلا یختلف مع الآخراختلافا ما. مثلا انّ حافظا أخذ مادّه ""نظر"" من قصّه سلیمان التی استعُملت فی تراکیب: سَنَنظُرُ /فَانظُرْ/فَانظُرِى /فَنَاظِرَه/نَنظُر، فأحدث منها بناءا جدیدا و تراکیب حدیثه ذات إبهام جمیل و رمزمثالیّ و هی"" منظور خردمند"" (المنظوره العاقله) و ""صاحب نظر"" و ""نظر کردن"" (النظر) جاء بها فی غزلیّته بشکل رمزیّ لا ینتقل المخاطب إلی القصّه القرآنیّه إلّا بعد تأمّل عمیق. و هذا الأسلوب الرمزیّ ممّا جعل شعره فتانا طیله الزمن و خلابا علی مرّ الدهور.
استعاره های جهتی قرآن با رویکرد شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله، بررسی زبان شناختی استعارة جهتی در قرآن با توجه به رویکرد نظریة معاصر استعاره است. اهمیت این تحقیق در اینجاست که استعاره بخش مهمی از ارتباط های گفتاری و کلامی را تشکیل می ¬ دهد و آن قدر طبیعی وارد زندگی ما می شود که ممکن است در عمل جلب توجه نکند. استعاره در زبان دین نیز کمتر از سایر صورت های زبانی نیست. در استعاره¬های جهتی، نظامی کلی از مفاهیم با توجه به مفاهیمی از نظامی دیگر سازمان¬بندی می¬شود. استعاره¬های جهتی، مفاهیم را با اعطای صورت مکانی در جهات متقابل به یکدیگر مرتبط می¬کنند. این جهت¬های مکانی، قراردادی یا دلبخواهی نیستند؛ بلکه بر مبنای تجربه های فیزیکی و فرهنگی انسان ها شکل می¬گیرند. وظیفه این نوع استعاره ها بیش از هر چیز، برقراریِ انسجام در نظام مفهومیِ ماست. تقابل های «بالا یا پایین، جلو یا پشت، راست یا چپ، مرکزی یا حاشیه¬ای، درون یا بیرون» همه از این دست است. این جهت¬های فضایی یا مکانی با تصویر فضایِ هندسی¬ای که در ذهن به وجود می آورند، مفهومی جدید و در نتیجه درکی جدید می آفرینند.
ریخت شناسی داستان پیامبران در تفسیر طبری و سورآبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ریخت شناسی به مفهوم بررسی اجزای سازنده قصه ها، روابط متقابل سازه ها با یکدیگر و کل قصه است. پراپ معتقد است اگرچه در قصه های پریان شخصیت های متفاوت و گوناگونی دیده می شود، اما عناصری در آنها وجود دارد که پیوسته در قصه تکرار می شوند. او این عناصر را خویشکاری (Function) می نامد.
اگرچه ریخت شناسی پراپ بر روی قصه های پریان صورت گرفته است اما این الگو کم و بیش در قصه های عامیانه و رمزی قابل انطباق است. در ادبیات، داستان پیامبران، در زمره داستان های رمزی قرار می گیرد و خویشکاریهای (همانندی ها) در آن دیده می شود. مقاله حاضر 26 مورد خویشکاری داستان پیامبران را در تفاسیر طبری و سورآبادی بررسی کرده و به بیان شباهتهای آنها پرداخته است و به این نتیجه می رسد که در میان متون مقدس روابط بینامتنی محکمی وجود دارد.
گزارش منوچهر جوان جم از تیشتر باران ساز در متن فارسی میانه دادستان دینی
حوزههای تخصصی:
باران در اساطیر ایران پدیده ای اهورایی است. پیدایی این اسطوره به واسطهٔ ویژگی های آب و هوایی فلات ایران امری منطقی است. اسطورهٔ باران سازی «تیشتر» در اوستا و غالب متون فارسی میانه آمده است اما هیچ یک از این منابع اشاره ای به دادستان دینی نکرده اند. در این مقاله، گزارش منوچهر جوان جم، مؤلف دادستان دینی، دربارة اسطورهٔ باران و نقش «تیشتر» در ایجاد این پدیده بررسی شده است.
طور ماورای عقل با نگاهی به منظومه های «سعادت نامه» و «گلشن راز» شیخ محمود شبستری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در تاریخ اندیشه اسلامی جستجو برای دست یابی به معرفت حقیقی تحت چهار عنوان، فلسفه، کلام، حکمت اشراق و عرفان و تصوف صورت گرفته است.طریق اندیشندگان اشراقی با اندکی تفاوت به طریق عرفا و صوفیه نزدیک است.حکمای اشراقی و عارفان و صوفیان پاکدل، تمام هم خویش را صرف تصفیه دل از رذایل و تحلیه آن به فضایل نموده و کوشیده اند تا آینه دل را از خار انکار و نقوش اغیار به آب ذکر، شست و شو دهند تا بتوانند جمال محبوب ازلی را در آن تماشا کنند.از نظر عرفا و صوفیه و اندیشندگان اشراقی، «طور ماورای عقل» یکی از راههای نیل به معرفت حقیقی است. «طور» کلمه ای قرآنی است و مفهوم طور ماورای عقل را در آثار قدمای بزرگ صوفیه، قبل از قرن پنجم می توان یافت. این تعبیر ظاهرا نخستین بار از آثار غزالی وارد عرصه شعر و ادب عرفانی فارسی شده است و سپس آن را در آثار عین القضات همدانی، عطار نیشابوری، و حتی فلاسفه عصر صفوی، می توان یافت.شیخ محمود شبستری که در آثار خود تحت تاثیر افکار و اندیشه های امام محمد غزالی است. در نوشته های خویش، برای اثبات هر حقیقتی از حقایق و نیل به معرفت یقینی، علاوه بر عقل و نقل، به کشف و شهود و ذوق نیز قایل است. از نظر او انسان، ورای طور عقل و استدلال، اطوار دیگری دارد که به کمک آنها می تواند به اسرار نهفته و بیرون از حیطه عقل نظری، دست یابد و به معرفت واقعی برسد. شبستری برترین و بالاترین مرتبه معرفت رایگانگی عارف و معروف و از میان رفتن وهم اثنینیت و تمییز میان آنها می داند که در زبان صوفیه و عرفا از آن به «بقا بعد الفنا» نیز تعبیر می شود.
بررسی جایگاه ایزدبانو اشی در باورهای ایران باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی جایگاه اشی (A?i) در اندیشه ها و باورهای ایران باستان می پردازد. اشی را باید ایزدی پیش زردشتی دانست. او مینوی پاداش در دین کهن آریایی است. نام او هم در گاهان ـ کهن ترین بخش اوستا ـ و هم در اوستای متاخر آمده است، با این تفاوت که در گاهان، اشی بیشتر به عنوان مفهوم انتزاعی به کار رفته است و بر مفاهیمی چون سهم و قسمت دلالت می کند، حال آنکه در اوستای متاخر او ایزدبانوی فراوانی و برکت است و به یارانش، جلال، شکوه و نیک بختی می بخشد. نام اشی در نوشته های پارسی میانه به صورت «ارد» و «ارت» و با صفت ونگوهی (va?uh?) به معنای نیک، به صورت های «اهرشونگ»، «ارششونگ» و «اششونگ» آمده است. به نظر می رسد آیین ستایش اشی زمانی در شرق و غرب ایران رواج داشته است.
زیبایی شناسی ضرب المثل های فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابعاد زیبایی شناسی امثال فارسی بسیار گسترده است و همین جنبه های بلاغی و ادبی آن باعث شده است تا محققان، امثال را یکی از گونه های ادبی به شمار آورند.در این مقاله، به سه بُعد زیبایی شناسانه پرداخته می شود:
1.وزن وآهنگ ضرب المثل های فارسی؛
2.ابعاد بلاغی در حوزه ی معانی، بیان و بدیع؛
3. زبان وبیان طنزآمیز مثل ها.
در حوزه ی وزن وآهنگ ضرب المثل ها، برای مستندکردن مقاله از میان پنج منبع مهم، هزار مثل را برگزیده ایم تا کیفیت و کمیت وزن و آهنگ را با توجه به این نمونه گیری نشان دهیم.آن گاه پس از این بررسی آماری به تحلیل هر سه بخش و ارائه ی نمونه ها و توصیف آن ها می پردازیم.
با توجه به آن که امثال فارسی از هر جهت به وزن اشعار عامیانه نزدیک است، با بررسی نظرات شش تن از عروضیان و صاحب نظران شعرعامیانه و تقطیع هجایی بیست مثل، به توصیف آن ها می پردازیم تا چگونگی وزن غیرعروضی (هجایی، عددی، عروضی کشش دار و،..) را در آن ها نشان دهیم.
در بخش سوم، عناصر صوتی و تناسب ها و تقارن های بدیعی را در آهنگین کردن امثال فارسی نشان می دهیم و در پایان به عنصر مهم طنز و شگردهای آن اشاره می-کنیم.