مطالب مرتبط با کلیدواژه

حکما


۱.

طور ماورای عقل با نگاهی به منظومه های «سعادت نامه» و «گلشن راز» شیخ محمود شبستری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: معرفت غزالی شبستری عرفا و صوفیه حکما

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای فلسفه
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
تعداد بازدید : ۲۴۷۸ تعداد دانلود : ۹۲۱
در تاریخ اندیشه اسلامی جستجو برای دست یابی به معرفت حقیقی تحت چهار عنوان، فلسفه، کلام، حکمت اشراق و عرفان و تصوف صورت گرفته است.طریق اندیشندگان اشراقی با اندکی تفاوت به طریق عرفا و صوفیه نزدیک است.حکمای اشراقی و عارفان و صوفیان پاکدل، تمام هم خویش را صرف تصفیه دل از رذایل و تحلیه آن به فضایل نموده و کوشیده اند تا آینه دل را از خار انکار و نقوش اغیار به آب ذکر، شست و شو دهند تا بتوانند جمال محبوب ازلی را در آن تماشا کنند.از نظر عرفا و صوفیه و اندیشندگان اشراقی، «طور ماورای عقل» یکی از راههای نیل به معرفت حقیقی است. «طور» کلمه ای قرآنی است و مفهوم طور ماورای عقل را در آثار قدمای بزرگ صوفیه، قبل از قرن پنجم می توان یافت. این تعبیر ظاهرا نخستین بار از آثار غزالی وارد عرصه شعر و ادب عرفانی فارسی شده است و سپس آن را در آثار عین القضات همدانی، عطار نیشابوری، و حتی فلاسفه عصر صفوی، می توان یافت.شیخ محمود شبستری که در آثار خود تحت تاثیر افکار و اندیشه های امام محمد غزالی است. در نوشته های خویش، برای اثبات هر حقیقتی از حقایق و نیل به معرفت یقینی، علاوه بر عقل و نقل، به کشف و شهود و ذوق نیز قایل است. از نظر او انسان، ورای طور عقل و استدلال، اطوار دیگری دارد که به کمک آنها می تواند به اسرار نهفته و بیرون از حیطه عقل نظری، دست یابد و به معرفت واقعی برسد. شبستری برترین و بالاترین مرتبه معرفت رایگانگی عارف و معروف و از میان رفتن وهم اثنینیت و تمییز میان آنها می داند که در زبان صوفیه و عرفا از آن به «بقا بعد الفنا» نیز تعبیر می شود.
۲.

تأملی بر تعاریف قدرت نزد حکیمان و متکلمان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فخر رازی متکلمان حکما قدرت خداوند تعاریف قدرت محقق خفری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۴۶ تعداد دانلود : ۶۰۸
متکلمان و حکیمان مسلمان، تعاریف مختلفی برای قدرت ارائه کرده اند. مشهور آن است که متکلمان قدرت را به «صحة الفعل و الترک» و حکما آن را به «کون الفاعل بحیث إن شاء فعل و إن لم یشأ لم یفعل» تعریف کرده اند. به نظر میرسد باید قدرت را امری وجودی و دارای مراتب تشکیکی بدانیم که مراتب مافوق، کمالات مراتب مادون را داشته باشند؛ در این صورت، تعریف حکما شامل تمامی مراتب وجودی (حق تعالی و غیر او) و تعریف متکلمان فقط شامل مراتب مادون خداوند میگردد.
۳.

راهکارهای احیای اخلاق در جامعه از دیدگاه صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخلاق صدرالمتألهین فقها حکما عرفا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۳ تعداد دانلود : ۳۳۳
بررسی راهکارهای احیای اخلاق در جوامعی که رذالتهای اخلاقی بر آنها حکمفرما شده است یا در مسیر انفکاک از ارزشهای اخلاق الهی قرار گرفته اند، میتواند نقشی تعیین کننده در ادامه حیات این جوامع داشته باشد. صدرالمتألهین، با نظر به اوضاع و شرایط نامناسب اجتماعی و سیاسی زمانه خود در حکومت صفویه به نقد حوزه اجتماعی و تبیین عوامل مختلف در تحقق مدینه فاضله پرداخته است. با توجه به مبانی حکمت متعالیه میتوان برخی از راهکارهای احیای اخلاق در جامعه مدنی را استنباط نمود. موارد زیر از جمله این راهکارها است که یا ملاصدرا مستقیماً به آنها اشاره کرده است یا از مبانی حکمت صدرایی قابل استنباط است و بوسیله آنها میتوان جامعه را بسمت مدینه فاضله سوق داد: 1. تصحیح اعتقادات و التزام به احکام شرع 2. توجه همزمان به فقه، حکمت و عرفان بعنوان مبانی دین3. تبعیت سیاست از شریعت 4. ترویج فرهنگ مهرورزی، نوع دوستی و عشق به همنوع 5. ترویج صنایع و علوم دقیقه و لطیفه در جامعه 6. توجه فقها، حکما و عرفا به وظایف سیاسی و اجتماعیشان 7. پرهیز از ظاهربینی، قشرینگری و بیبصیرتی مردم، فقها، حکما و عرفا 8. شکستن بتهای جاهلی که همان شخصیتهای عارف نما، حکیم نما، فقیه نما و سیاستبازان عرصه اجتماعیند.
۴.

بررسی نحله های فکری -اعتقادی مؤثر بر توصیف آفرینش در عجایب المخلوقات طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عجایب نامه طوسی آفرینش متشرعان حکما

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۸ تعداد دانلود : ۱۳۴
عجایب نامه ها از جمله آثاری به شمار می آیند، که به توصیف شگفتی های جهان و موضوعاتی ظاهراً وهمی می پردازد.این مطالعه درصدد بررسی موضوع آفرینش و کیّفیت آن در عجایب المخلوقات و غرایب الموجودات طوسی برآمده است تا از خلال این موضوع، به رایج ترین تلقی های زمانه طوسی (قرن ششم هجری) درباره مصادیقی چون آفرینش، دست یابد و این امکان را مورد بررسی قرار دهد که آیا طوسی در طرح نظرات در این اثر، براساس ساختار مشخصی پیش رفته است یا خیر! در این پژوهش، روش توصیفی- تحلیلی، به کار رفته است. در مرحله ابتدایی با توجّه به گوناگونی آراء در اثر مزبور، ابتدا به طبقه بندی گرایش های فکری پرداخته شده و سپس آراء حکما و فلاسفه، متشرّعان، متکلّمان و... با محوریّت موضوع آفرینش به تفکیک منعکس گردیده است. طوسی تلاش می کند، با توجّه به حساسیّت های زمانه، نوعی از توازن را در ارائه آراء برقرار سازد؛ امّا در عین حال، تأکید بیشتری بر آراء متشرّعان دارد. وی علیرغم بهره بردن از چارچوب استدلالی متکلّمان و منابع دانشی حکما تلاشی در جهت اعتباربخشی به جایگاه این گروه ها، صورت نمی دهد. نمودار ساختاری نظرات طوسی در موضوع آفرینش براساس مادّه، مراتب (مدّت) و وسائط تنظیم شده است و نتیجه آن عالم امکان است که دوگانه انسان و روح، مظهر تجلّی آن به شمار می آید.
۵.

انسان شناسیِ علوم انسانیِ مسلمانان: بررسی تطبیقیِ انسان شناسی فارابی و ابن خلدون(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فارابى ابن خلدون انسان شناسى علوم انسانى اسلامى اشاعره حکما

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۱۰۵
سده های نخستین در تمدن اسلامی، تجربه ای موفق در زمینهٔ علم بومی و به همین اعتبار دینی بود. این علم دست کم دو ویژگی داشت: اولاً از چارچوبی استدلالی برای بیان اسلامی بودن خود برخوردار بود، و ثانیاً اسلامی بودن آن واجد نوعی خودانگیختگی ذاتی بود. متفکران سده های طلایی در تمدن اسلامی، از قرن سوم تا هفتم و حتی ابن خلدون در قرن هشتم، از دیگر اشکال تمدنی آگاهی کاملی نداشتند؛ به همین دلیل علوم آنان ضرورتاً رنگ و بوی اسلامی داشت. از میان متفکران اسلامی، فارابی در دستهٔ حکما و ابن خلدون در دستهٔ اشاعره علومی عرضه کردند که در همهٔ حوزه های انسان شناسی و هستی شناسی و معرفت شناسی، وجهی دینی دارد. در مقالهٔ حاضر هدف ما بررسی یکی از مفردات اندیشهٔ فارابی و ابن خلدون است که توجه بسیاری از متفکران مسلمان را به خود جلب کرده است. پرسش اساسی مقاله این خواهد بود که چه تفاوتی میان انسان شناسی فارابی و ابن خلدون وجود دارد، و آیای با در نظر داشتن این تفاوت و با توجه به مبانی مشترک اندیشهٔ این دو متفکر، ساخت علمی تألیفی ممکن است؟ برای این منظور، روش مقایسه ای را به کار می گیریم و مقدمه ای در زمینهٔ دشواری های اخذ علوم سخت از سوی حکما و سازش آنان با این علوم ذکر می کنیم. سپس با بررسی اندیشهٔ فارابی و ابن خلدون، تلاش خواهیم کرد بر ساحت هایی از تفاوت های انسان شناسی این دو متفکر نظر بیفکنیم.