در این مقاله تلاش شده است تا ضمن تعریف و تبیین وجوه تشابه و تفاوت اسطوره و آیین و عرفان، تجلّی و تأثیر و ردّپای محسوس و نامحسوس زمان و مکان مقدّس اساطیری و آیین های مربوط به هر یک در برگزیده نثر عرفانی فارسی تا قرن هفتم هجری قمری مورد تبیین و تحلیل قرار گیرد. با توجه به برخی بنیادهای مشترک اسطوره و عرفان در آفاق تاریخ تفکّر بشر، و در پرتو ضمیر ناخودآگاه مشترک وی، زمان و مکان قدسی و آیینی نیز به مثابه دو مقوله مشترک بین اسطوره و عرفان، کارکردهایی مشابه و مشترک یافته اند که این تشابه و اشتراکات در متون عرفانی ادوار گوناگون، تجلّی یافته اند. کارکردهایی از قبیل ترک دنیا، شهود حق، ادب دانی، بازگشت به زمان ومکان ازلی،احساس آرامش، تزکیه، درک حضورخدایان وطلب خواسته ها.
قربانی آیینی مذهبی است که در میان اقوام و ملل مختلف با اهداف گوناگون رواج دارد. بسیاری از سنت های دینی برای دور ماندن از بلایا و یا رفع آن، کشتن حیوانی را توصیه می کنند. باور بلاگردانی میان قوم بختیاری با هدف انتقال شر و دور ریختن آن در اشکال خونی و غیر خونی است. قوم بختیاری بر اساس آموزه های دین اسلام و در روز عید قربان، بر فراز کوه ها به قربانی حیواناتی همچون گوسفند، بز و گاو می پردازند. شکل دیگر خون ریزی برای دفع شر، چشم زخم و بلا، هنگام جشن عروسی و ... است. از دیگر نمود های بلاگردانی می توان به موارد غیرخونی مانند دَم بند کردن و دعانویسی اشاره کرد. هدف این پژوهش، تحلیل چگونگی برگزاری مراسم، هدف و اشکال باور بلاگردانی با خون ازجمله قربانی و خون ریختن و غیر خونی در قوم بختیاری است. این پژوهش به شکل بنیادی، بر پایة مطالعات کتابخانه ای میدانی و به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است. قوم بختیاری عمل آیینی قربانی را برای پیروی از فرمان الهی انجام می دهند؛ اما برخی از اعمال این قوم مانند انجام قربانی در بالای کوه، پرورش و تزیین حیوان و بریدن سر آن در پای درخت، ریختن خون بر زمین (جرعه افشانی)، مالیدن آن بر سروصورت و همچنین بستن مهره ها و بازوبند ها در پارچه تیره رنگ، نمودی اساطیری دارند.
شاعران و نویسندگانى که اندیشهء آنها از یک نظم فلسفى و منطقى برخوردار است، نه تنها آن نظم در زندگى فردى و اجتماعى آنان اثر مى گذارد بلکه در آثار ادبى که حاصل تراوش فکرى آنان است بسیار مؤثر است. در این مقاله سعى شده است که این شیوه و رویه در اندیشهء علامه اقبال به صورت کوتاه نشان داده شود وگوشه اى از تجلى قرآن کریم در ذهن و زبان اقبال بررسى شود. بویژه تأثیرى که فرآیند آن بزرگترین فلسفه اقبال یعنى اسرار خودى و رموز بیخودى را براى او و جهان بشریت به ارمغان آورد و او را به عنوان شاعرى هدفمند و خردورز و اجتماعى به جهان معرفى نمود.