ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۸۱ تا ۱٬۴۰۰ مورد از کل ۵٬۲۳۷ مورد.
۱۳۸۳.

پژوهشی اجتماعی در شعر لری

کلیدواژه‌ها: ادبیات اقلیمی شعر گویشی فرهنگ مردم بویر احمد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵۵ تعداد دانلود : ۳۴۱۱
"ادبیات عامه، در هر جامعه و سرزمینی، دوش به دوش ادبیات رسمی وجود داشته است. چنین ابیاتی از آنجا که بر پایه واقعیات زندگی و عاری از هر گونه تعارف و ملاحظه ای است آینه تمام نمای بخش از حقایق تاریخی – اجتماعی است. علاوه بر آن گویاترین تصویر زندگی مردمان که آداب و رسوم، سنت ها و باورهای منطقه ای حاضر است. ادبیات لری با پیشینه ای کهن تصویرگر زندگی سنتی و ایلی است. شناخت چنین ادبیاتی مددرسان شناخت ویژگی های مردم شناختی و جامعه شناسی آن ناحیه است. این نوشتار به بررسی بافت عشیره ای و ایلاتی جامعه لر با تاکید بر شهرستان بویر احمد پرداخته است. محدود زمانی این بررسی دهه هزار و سیصد و پنجاه و قبل از آن است سدگی و بی پیرایگی رسوم لری را – قبل از آمیزش با ادبیات رسمی دهه های اخیر – بیان می کند."
۱۳۸۴.

دوگانگی زبان در احادیث نبوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آوا زبان شناسی لهجه قبیله احادیث نبوی دوگانگی زبان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵۵ تعداد دانلود : ۷۹۰
زبان به عنوان یک پدیده اجتماعی همواره پلی میان زندگی بشر و اندیشه های او بوده است. پیامبراکرم (ص) نیز با فصاحت وبلاغت خویش توانستند چنان از این عنصر فعال و پویا برای انتقال سخنان واندیشه های خود استفاده کنند که زبان شناسان قدیم ومعاصر عربی به توفیقی وتوقیفی بودن زبان ایشان اذعان نموده اند. از این روست که نص حدیث شریف یکی از منابع مهمِ زبان شناسان ونحویان در استشهاد به جنبه های لغوی وزبانی ونیز در پژوهش های آوایی زبان عربی است. زبان حدیث نتوانست به گویش های عامیانه خاتمه دهد به همین جهت زبان عربی از همان قدیم دو بیانه بوده است. با واکاوی در احادیث نبوی در می یابیم که دوگانکی زبان در این احادیث در سطوح مختلف نحوی، صرفی، صوتی وآوایی واستعمال الفاظ غریب وناآشنا قابل بررسی است. پیامبراکرم(ص) هیچ تعصبی نسبت به زبان ولهجه خاصی نداشتند.گاهی به لهجه ی خطاب لب به سخن می گشودند و از تمامی ظرفیت های صوتی وآوایی آن لهجه که به رسایی و روانی سخن کمک می کرد بهره می گرفتند.نمی توان از دوگانگی زبان در احادیث نبوی به عنوان عامل ضعف و سستی زبان یاد کرد؛ چرا که همراه با حفظ قوانین تطور زبان، در تغییر وتحول واژگان به یکدیگر اصل «مشابهت»رعایت گردیده است.
۱۳۸۷.

علل دگردیسی ریشه های اساطیری شخصیت سودابه در داستان سیاوش شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شاهنامه سیاوش کیخسرو سودابه الهه آب

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای اسطوره شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
تعداد بازدید : ۱۶۵۵ تعداد دانلود : ۱۸۱۸
پژوهش حاضر بر آن است که علل و عوامل تغییر و دگرگونی عظیم الهه باستانی آب را مورد بررسی قرار دهد. در عصر ماقبل تاریخ، بر اثر پدیدة وام گیریِ اسطوره، باورها و آیین های مربوط به الهه آب به ماوراءالنهر کشیده شده است. هم زمان با شکل گیری نهایی داستان های حماسی در ایران این الهه علاوه بر تحولات اجتناب ناپذیر اساطیری در جریان تلفیق و هماهنگی با الگوهای مردسالارانة قبایل هندوایرانی کهن و تطبیق با سنت های اجتماعی رایج آن سامان، در افواه نقالان و گوسانان دربارهای پارتیان اشکانی و کوشانیان به جایگاه بس فروتری هبوط کرد تا جایی که به طور کلی از جهان خدایان پایین آمد. الهه آب با فراموش شدن ریشه و اصل آسمانی اش و تحت تأثیر خوارمایه انگاری زن و تغییرات متعدد سرانجام در شاهنامهخصوصیات نو پذیرفت و به صورت سودابه درآمد. از سوی دیگر دُموزی ایزد نباتی ِمرتبط با الهة بین النهرینی نیز در اساطیر ایران بر اثر عامل شکستگی به دو تن تبدیل شد: یکی سیاوش که نقش و خویشکاری او همانند ایزد مقتول نباتی بین النهرینی است و دیگری کیخسرو که نقش ایزد بازآینده و تجدید حیات کنندة سیاوش را دارد. این شخصیت ها به صورت داستان سیاوش و سودابه و همچنین کیخسرو به شاهنامةابومنصوری و از آنجا نیز به شاهنامهفردوسی راه پیدا می کنند.
۱۳۹۰.

تحلیل حرکت تصوف اسلامی در مقایسه با جنبش های اجتماعی جهان معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عرفان تصوف جامعه شناسی تاریخ تصوف جنبش های اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵۳ تعداد دانلود : ۸۷۰
تصوف اسلامی به عنوان یک حرکت اجتماعی تاثیرگذار در جوامع اسلامی، همواره توجه صاحب نظران را به خود جلب کرده است. بر اساس علم جامعه شناسی امروز، آیا این حرکت شتابنده و موثر با جریان های اجتماعی معاصر قابل مقایسه است؟ ویژگی های مشترک و متمایزکننده هر یک کدام است؟ آیا می توان تصوف را یک جنبش اجتماعی دانست؟ حرکت تصوف اسلامی، ابعاد اجتماعی گسترده ای دارد و به ویژه برخی زمینه های اجتماعی در ظهور و گسترش آن، نقش بسیار مهمی داشته است. همین اثر باعث شده که برخی، حرکت تصوف اسلامی را در بنیان خود، جریانی اجتماعی بدانند و عده ای نیز از آن با عنوان «جنبش اجتماعی» یاد کنند. مفهوم جنبش اجتماعی از مباحث پیچیده و پر تناقض در جامعه شناسی سیاسی جدید به شمار می رود. بررسی ها نشان می دهد که تصوف اسلامی، با وجود داشتن برخی وجوه اشتراک با جنبش های اجتماعی، در چندین شاخصه مهم، با آنها مغایرت دارد. همچنین نوع حرکت تصوف اسلامی با بسیاری از قیام ها و شورش های جهان قدیم نیز قابل انطباق نیست.
۱۳۹۲.

تحلیل گفتمان انتقادی سوره قصص بر اساس رویکرد نورمن فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف سوره قصص

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵۷ تعداد دانلود : ۸۳۵
تحلیل گفتمان انتقادی، رویکردی نو از نظریه تحلیل گفتمان است که به دو رویکرد اجتماعی و زبانشناختی پرداخته می شود. در رویکرد اجتماعی به گفتمان، بافت موقعیّتی و در رویکرد زبانشناختی، بافت متنی تشریح می شود. نظریه تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف، یکی از مشهورترین نظریه های حوزه گفتمان کاوی به شمار می آید که در تلاش است ضمن بیان رابطه میان ملاک های درونی و برونی متن، قدرت مسلّط جامعه ای را که اثر ادبی در آن شکل گرفته، از طریق سه محور توصیف، تفسیر و تبیین مورد کنکاش قرار دهد. این نوشتار درصدد است به گفتمان کاوی سوره قصص در سطوح سه گانه بپردازد و به این پرسش ها پاسخ دهد که: تأثیر فرامتن در سوره قصص چگونه رُخ داده است؟ آیا گفتمان رسمیِ حاکم بر سوره قصص بر اقشار اجتماعی نمود یافته است؟ نتایج فرامتن و گفتمانِ رسمی در این سوره کدام است؟ روش پژوهش با استفاده از ابزار کتابخانه ای و به صورت توصیفی- تحلیلی و براساس الگوی تحلیل گفتمان فرکلاف است. نتایج نشان می دهد که در سطح توصیف، با کنکاش ساختار متنی همچون واژگان و جملات، ایدئولوژی تبیین شده است. در سطح تفسیر، غلبه گفتمان الهی است که دربرابر گفتمان های استکباری به وضوح دیده می شود. در سطح تبیین، تأثیرگذاری فرامتن و گفتمان رسمی بر جامعه، شخصیّت ها و آینده آنان، نمود می یابد.                    
۱۳۹۵.

اسکندر: از هجوم تا جذب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاهنامه اسکندر اسکندر ستیزی خویشاوندی اسکندر و داراب

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای تاریخ بازتاب رویدادها و شخصیتهای تاریخی
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق شاعران و نویسندگان فارسی زبان بر یکدیگر
تعداد بازدید : ۱۶۵۲ تعداد دانلود : ۱۴۹۷
با این که شخصیت اسکندر در حماسة ملی ایران آمیخته ای است از صفات خوب و بد، در مطالعات شاهنامه شناسی و تاریخی ایران نوعی ""اسکندرستیزی"" غیر منطقی به چشم می خورد که با اشاعة داستان اسکندر در فرهنگ ادبی و شفاهی ایران در تناقض است. به روایت شاهنامه، اسکندر فرزند داراب و از سلالة شاهان ایران است و از نظر قانونی بر تاج و تخت ایران حق دارد. داستان کشورگشایی های او (2408 بیت) با تفصیلی بیش از برخی داستان های معروف شاهنامه نقل شده است. برخی از محققین به تبعیت از نولدکه معتقدند ایرانیان برای این که از خواری شکست به دست اسکندر برهند، داستان خویشاوندی اسکندر با داراب را اختراع کردند تا اسکندر را شاهی ایرانی قلمداد کنند. این مقاله احتمالات دیگر را در این باب در نظر می گیرد. یکی این که داستان خویشاوندی اسکندر با داراب ساختة دستگاه تبلیغاتی اسکندر باشد، زیرا داستان مشابهی در باب خویشاوندی اسکندر با شاهان مصر باستان که برای مشروعیت بخشیدن به حکومت اسکندر بر مصر اختراع شده نیز موجود است. دوم این که این قصص ساخته و پرداختة اشراف دورگة ایرانی ـ یونانی و مصری ـ یونانی باشد، که پس از فتح ایران و مصر از ازدواج فاتحان یونانی و دختران اشراف این دو سرزمین به وجود آمدند. مؤلف بر این نظر است که امکان وجود این علل چندگانه در عرض هم بیشتر از این است که ایرانیان داستان اسکندر را به خاطر کاستن از تلخی شکست ساخته باشند. همین که اسکندر به صورت قهرمانی ملی و کاملا ً ایرانی در آمده است، نشان می دهد که منشا داستان هرچه باشد، اسکندر در ادب رسمی و عامیانة ایران از دیرباز پذیرفته و ایرانی شده بوده است
۱۳۹۸.

گزینش، پذیرش و ویژگی های فرستاده (سفیر) در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای تاریخ بازتاب رویدادها و شخصیتهای تاریخی
تعداد بازدید : ۱۶۵۰ تعداد دانلود : ۹۷۵
«فرستاده» در مفهوم مطلقِ میانجی در نامور نامه حکیم توس، جایگاه ویژه و حضوری چشم گیر دارد. مقاله حاضر که حاصل بررسی موضوع سفارت در سراسر شاهنامه فردوسی است، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی در تبیین مواضع تیره و روشن آن کوشیده است. مواضع تیره یعنی زوایای پنهان و ابعاد مغفول مانده امر خطیر سفارت را کاویده و یافته های نوی را درباره ارکان سه گانه آن(فرستنده، فرستاده، پذیرنده) به دست داده است. در مواضع روشنِ سفارت یعنی آنچه کم و بیش در متون دیگر نیز به چشم می خورد، به برجسته سازی نکاتی که تاکنون کمتر مورد توجه قرار گرفته، پرداخته و نشان داده است که فرستاده همواره انتقال دهنده صِرف پیام نبوده و از آنجایی که بخش اعظمی از کامیابی فرستنده بستگی به گزینش شخصی شایسته داشته است، در انتخاب فرستاده افزون بر ویژگی هایی نظیر خصوصیات اخلاقی و همسویی روحیه وی با پیغامی که حامل آن بوده، حتی به زیبایی ظاهری و تناسب اندام او نیز توجه می شده است. یافته های مقاله حاضر همچنین نشان می دهد که شأن، میزان و حدود اختیار فرستادگان یکسان نبوده است. به فرستادگانِ کاردان در کنار وظایف معمول، اختیار تام تفویض می شده است تا بنا به صلاح دید خویش و اقتضای شرایط، اجازه اتخاذ تصمیماتِ از پیش تعیین نشده را داشته باشند. فرستادگان نیز بنا بر آداب رایج و تجربیات و شگردهای شخصی، برای برآمدن مقصود، دقایقی را به کار می بسته اند که در جای خویش شایان توجه است. بررسی تمامی مصادیق پذیرشِ فرستاده در شاهنامه فردوسی نشان می دهد که هر چند پذیرفتنِ فرستاده آدابی داشته است، پذیرنده وی در تمامی موقعیت ها خود را ملزم به رعایت آداب و آیین های پذیرش نمی دانسته، بلکه پایبندی به آدابِ یادشده تابعی از متغیرهایی همچون دوستانه یا خصمانه بودن روابط طرفین، شأن فرستنده، شأن فرستاده، محتوای پیام و... بوده است و پذیرنده، متناسب با آنها شیوه هایی را برای مواجهه با فرستاده برمی گزیده است که به تفصیل درباره آنها سخن خواهیم گفت.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان