فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۲۱ تا ۱٬۳۴۰ مورد از کل ۵٬۲۳۷ مورد.
جامی و جامعه او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامی در میان مردان متصوف جایگاهی ممتاز دارد. او از یک سو با پیش گرفتن نوعی پارسایی پرخلوص، از سلسله صوفیان دروغین بیرون می آید، از سوی دیگر با ابراز دغدغه و نگرانی از معاش و معشیت انسان ها و معضلات و موانع زندگی آنان، تصوف را با زندگی و زمین آشتی می دهد، برخلاف بسیاری از نام آوران این آیین، دامن از درگیری با زمانه خود در نمی چیند! یکایک عوامل و انگیزه های اضمحلال و انحطاط زندگی مردم را در نظر می آورد، بر روی ریشه ها و رخنه گاههای آن انگشت می نهد، و بدین گونه الگویی ارزشمند از صوفی گری را عرضه می دارد که آن از دغدغه های دینی و عارفانه، بدون امعان نظر به دغدغه های روزگار، راه به جایی نمی برد.
علم در مقابل ادبیات
اسطوره و روایت (درآمدی بر نقد شعر از دیدگاه اسطوره شناسی)
حوزههای تخصصی:
اسفندیار و آشیل
حوزههای تخصصی:
بازنگری جایگاه مهر در یزدان شناسی مانوی
منبع:
فرهنگ بهار ۱۳۷۵ شماره ۱۷
حوزههای تخصصی:
ازدواج جادویی در هفت پیکر نظامی مقایسه تطبیقی قهرمانان اسطوره ای ایران و یونان و کارکرد مشترک نجوم و کیمیاگری در روایت هفت پیکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظامی با دانش گسترده اش در ستاره شناسی، کیمیاگری و قصص اساطیری، در منظومه هفت پیکر داستانی رمزی و شگفت می آفریند که در هر خوانشی می تواند بعد و رنگی تازه از خود به نمایش بگذارد. بهرام گور قهرمان روایت نظامی است که با گذر از مراحل هفت گانه به خودشناسی و کمال درون می رسد و این فرایند فردیت با ازدواج با دختر پادشاه ایران در روز جمعه پایان می یابد. بهرام (مریخ ) با شاهدخت ایرانی (زهره ) پیوند می یابد و کمال بهرام از آنجا حاصل می شود. ازدواج جادویی تعادلی بین جانب مردانه و زنانه روح است. ازدواج مقدس (Hieros Gamos) به معنی اتحاد میان خدا و خدابانو و یا موجودی الهی و انسان و گاه به طور خاص وحدت بین شاه و الهه است. در کیمیاگری ستاره زهره با نشانه و مریخ با نشانه مشخص شده اند. زهره متعلق به فلز مس است و علامت آن خورشیدی است که صلیبی در زیر دارد و علامت مریخ که فلز مربوط به آن آهن است، خورشیدی است که صلیبی در بالا دارد. وقتی این دو ستاره یکی می شوند، تعادل و کمال به جان بازمی گردد. در داستان نظامی این ازدواج جادویی با پیوند بهرام و شاهدخت ایرانی به ثمر می رسد. مقاله حاضر بر آن است تا ضمن تبیین بحث ازدواج جادویی در کیمیاگری و اسطوره شناسی از یکی از ساحت های پنهان و پوشیده داستان هفت پیکر پرده برگیرد و با تکیه بر قابلیت-های سمبولیک متن و دیدگاه های روان شناسانه کارل گوستاو یونگ، برداشتی تازه از این روایت اسرارآمیز ارائه دهد.
نقش گویشها در کمک به از میان بردن برخی ابهامات واژگانی متون کهن فارسی دری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی و توصیف گویشها نه تنها برای ثبت و ضبط گفتاری که بر اثر تاثیر رسانههای گروهی بخصوص تلویزیون، همگانی شدن تحصیلات ابتدایی و مهاجرت روستائیان به شهرهای بزرگ، به ویژه تهران، در آیندهای نه چندان دور از میان خواهد رفت سودمند است، بلکه از واژگان آن میتوان برای برطرف کردن مشکلاتی که در برخی متون کهن فارسی دری از نظر فهم و درک دیده میشود سود جست. زیرا گویشها به ویژه گویشهای خراسان، غالباً ادامه فارسی قرنهای چهارم و پنجم و ششم هجری است . در این مقاله برخی از واژههای گویش قاینی با برابرهای آن در فرهنگهایی مانند: برهان قاطع، فرهنگ جهانگیری و نیز بعضی از متون کهن فارسی دری مقایسه شده و نشان داده شده که تفاوت چندانی میان واژههای گویش قاینی و واژههای این فرهنگها و متون کهن فارسی دیده نمیشود و اگر اختلافی وجود دارد، اختلاف آوایی است که در طی این مدت در گویشها صورت گرفته است.
مانی و مانویت در روایات کهن پارسی تا سده پنجم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، هفت متن فارسی کهن از سده های چهارم و پنجم هجری که درباره مانی و مانویت بحث کرده اند، مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد. این آثار عبارتند از تاریخ بلعمی، حدودالعالم، شاهنامه، زین الاخبار، لغت فُرس، بیان الادیان، و کشف المحجوب. بررسی این آثار نشان می دهد که نویسندگان ایرانی سده های مذکور درباره مانویت، سه گونه اطلاعات به دست داده اند: 1) اطلاعاتی که با متون اصیل مانوی همخوانی دارد، 2) اطلاعاتی که با هاله های افسانه ای همراه است، 3) اطلاعات نادرست و بی ماخذ. متون مذکور از مانی دو چهره مثبت و منفی ارائه داده اند. چهره مثبت او نگارگری و هنرهای خلاّقه اوست که حتی مخالفان را به دیده اعجاب وا می دارد، و چهره منفی اش که همان بدعت ثنوی نور و ظلمت اوست و بیش تر با لفظ "زندیق" به باد انتقاد گرفته شده است. مقاله حاضر کوششی است در جهت اثبات دیدگاه ایرانی مانویت که پایه هایش در سده های نخستین بعد از اسلام شکل گرفته است.
مباحث کلامی توحید در مثنوی های عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات عرفانی همواره با رمز و راز همراه بوده است؛ درک مفاهیم، تعابیر، اصطلاحات و مضامین مندرج در شعر و نثر عرفانی از جمله اصطلاحات و مضامین کلامی که با نماد ها و تمثیل های خاص آمیخته شده، هیچ گاه به سادگی ممکن نبوده است. آثار ارکان ادب عرفانی در عین سادگی سؤالات عمیقی را در ذهن می آفریند که پاسخ به آنها نیاز به درک درست دیدگاه های عرفانی، مذهبی و کلامی مؤلفان دارد. عطار از جمله شعرای عارفی است که در تمامی آثار خود بسیاری از دیدگاه های اعتقادی و دینی خود را با ذوق عارفانه آمیخته است. این مقاله با روشی توصیفی- تحلیلی و با این فرض که اندیشه های عرفانی عطار آمیخته با اندیشه های کلامی اوست سعی دارد تأثیر مذاهب کلامی مختلف را بر مبانی فکری و عرفانی آثار عطار در بحث توحید بر پایه چهار مثنوی مشهور او بررسی کند. نتایج حاصل از این پژوهش حکایت از آن دارد که نفوذ مباحث کلامی درآثار بررسی شده به حدی است که بررسی آثارعطار بدون آگاهی از دیدگاه های کلامی او ناتمام خواهد بود؛ هرچند اصرار بر انتساب عطار به یکی از مذاهب کلامی نیزراه به جایی نمی برد.
کارکردشناسی ساختار تکرار در تصویرپردازی های قرآن (مطالعه موردی داستان حضرت موسی(ع))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خداوند متعال مفاهیم و حقایق والا و قدسی را در قالب متن قرآن کریم بر پیامبر اسلام(ص) وحی نموده است. در طی این فرایند جهت بهره مندی وهدایت بشریت، بخشی از این مفاهیم در قالب داستانهای پیامبران بیان شده است. تصویرپردازی ها و جنبه های هنری و زیبا شناختی گنجانده شده در این داستان ها چنان است که عقل و روان هر شنونده و خواننده ای را مجذوب خود می سازد.
بررسی قصه های قرآنی از جمله داستان حضرت موسی(ع) که در این تحقیق بطور اخص بدان پرداخته می شود، ما را با ابعادی از تصویرپردازی قرآن آشنا می سازد. به طوری که قرآن کریم شیوه های مختلفی را در تصویرسازی خود به کار بسته است، از جمله ساختار تکرار، که در آن وجود تراکیب یا عبارات به ظاهر یکسان یا متشابه، در نگاه نخست ممکن است این ذهنیت در خواننده ایجاد شود که این گزاره ها بی هیچ تفاوت معنایی در سوره های مختلف تکرار شده اند. حال آنکه بررسی دقیق اینگونه ساختارها ما را به تفاوتهای دقیق و لطیفی میان آنها رهنمون می سازد و نشان می دهد این گزاره ها در سوره های مختلف، هرچند در کلیت امر مشترک می باشند اما هریک نسبت به دیگری مفهوم و دلالت خاص خود را نیز دارد، به طوری که در حقیقت هر گزاره به زمانی خاص و حادثه ای مشخص و بخشی از کل داستان اشاره دارد. به طوریکه از کنار هم گذاشتن مجموع این آیات و گزاره ها می توان به تصویری کامل و دقیق از داستان های پیامبران از جمله داستان حضرت موسی (ع) در قرآن دست یافت.