فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۵٬۲۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تحت عنوان »توسل و شفاعت در اشعار شهاب محمود الحلبی« می باشد که به بررسی و تبیین اشعار شهاب محمود الحلبی می پردازد. در این مقاله نمونه هایی از اندیشه های شاعران دوره فترت در قالب شعر در حقانیت مکتب تشیع در مسأله توسل مورد بررسی قرار می گجیرد. شعر دوره فترت مملو از اشعاری است: درباره توسل به ذات پیامبر(ص) و اولیاء (ع) و توسل به قبور این صالحان. شعر و ادبیات هر قوم یا مکتب و آئین، آیینه افکار، باورها و گرایش های آن است، درباره شعر توسل نیز می توان گفت که نماد تفکر، اعتقادات و فرهنگ مکتبی شیعه در آیینه ادبیات آیینی شاعران ولایی متجلی است. از آنجا که شعر توسل نماد تشیع است، چندان هم گزافه نیست اگر شعر توسل را هم خانواده و همسو با شعر شیعی به شمار آوریم. شاعرانی همچون شهاب محمود الحلبی از جمله شاعران شیعه و مبارزی که قدم در این عرصه گذاشته است. با توجه به مطالب مذکور یافته ها حاکی از آن است که دوره فترت یکی از دوره های تاریخی است که با فراز و نشیب های بسیاری توأم است و بخش عمده مضامین شعری دوره فترت، شعر مدح است، که همین، عامل اصلی در پیدایش و شکل گیری شعر توسل است و در کنار عوامل سیاسی و مذهبی حاکم بر دوره فترت، مودت و دوستی پیامبر (ص) و ائمه (ع) چشمه سار زلال اندیشه شاعران این دوره است و شاعران بسیاری از شیعه و سنی دیوان خود را مزین به مدح و توسل به خاندان عترت و طهارت نموده اند.
نمادهای اسطوره ای در اشیا و دستینه های سنگسری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عشایر کوچنده سنگسری یکی از کهن ترین اقوام ساکن در ایران هستند که بخش عمده معیشتشان بر پایه دامداری مبتنی بر کوچ استوار است و هنوز برخی از آن ها به این شیوه زندگی وفادار مانده اند. هدف از این مقاله بررسی تداوم فرهنگی از طریق ریشه یابی تاریخی نقوش اسطوره ای و نمادینی است که زنان ایل سنگسری بر روی انواع صنایع به ویژه دست بافته ها و زیورآلات سنتی خلق کرده اند. هویت فرهنگی هر ملتی دراساس امری تاریخی است و بحث محوری در این فرض، مفهوم تداوم است؛ بنابراین بدون دیرینه شناسی عناصر فرهنگی نمی توان هر فرهنگ را کامل و جامع شناخت؛ زیرا شناخت فرهنگ هر قوم یا گروهی مستلزم پژوهش های ریشه ای و تاریخی است. روش مطالعه این پژوهش مبتنی بر بررسی اسناد و متون و مشاهده مستقیم صنایع دستی مردم سنگسر است.
بررسی کارکرد موتیف نمادگرایی یوسف (ع) و بازآفرینی آن در اشعار محمود درویش و قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قصّه یوسف (ع) و حوادث مربوط با زندگی ایشان در ادب عربی و فارسی مطرح شده است و می توان از آن به عنوان نماد، اسطوره و موتیف نام برد. محمود درویش و قیصر امین پور با توجّه به شرایط موجود و حاکم بر جامعه خویش از عناصر این قصّه برای بیان افکار و مقاصد خویش استفاده کرده اند و به غربت و بی پناهی و حسن و جمال یوسف (ع) اشاره کرده اند و امید به رهایی را بشارت داده اند و قیصر در ورای این نماد، انتظار ظهور امام دوازدهم را بیان می کند و مهارت هردو شاعر در بازآفرینی عناصر این داستان مثال زدنی است. این نوشتار به روش تحلیلی – توصیفی به بیان دیدگاه این دو شاعر درمورد یوسف (ع) و چگونگی بازآفرینی آن می پردازد و از بین عناصر داستان یوسف (ع)، غربت و بی پناهی یوسف، برادرکشی، مفهوم سیاسی و اجتماعی یوسف (ع)، چاه، مفهوم انتظار، پیراهن و حُسن یوسف (ع) را مطرح کرده است.
شاهنامه در تاریخ وصّاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاهنامة فردوسی یکی از برجسته ترین شاهکارهای ادب فارسی است که نگاه سرایندگان و نویسندگان بسیاری را به سمت و سوی خود کشانده و آنان را از ظرفیّت های بی شمار خود بهره مند ساخته است. در کنار تقلیدهای نه چندان موفّق از این اثر، تضمین ابیات و بهره گیری از حال و هوا و فضای حماسی آن در غالب آثار ادب فارسی به چشم می خورد. یکی از آثاری که شاهنامه در آن نمود بارزی دارد، تاریخ وصّاف است. وصّاف در عصری به شاهنامه روی آورده که جریان حماسه سرایی رو به افول است، امّا او با بهره گیری از ابیات و ظرفیّت های محتوایی، زبانی و بلاغی شاهنامه، بر ارزش و اعتبار اثر خود افزوده است و منبعی قابل اعتماد برای بررسی صحّت و سقم برخی از ابیات شاهنامه در اختیار پژوهندگان این شاهکار ادب فارسی قرار داده است. شاهنامه گرایی وصّاف پاسخ هوشمندانه به نیازهای روحی و روانی ایرانیانی است که طعم تلخ شکست از مغولان، آنان را در یأسی جانکاه فرو برده بود. از این رو، وصّاف با یادکرد شکوه ایرانیان در قالب اشعار ماندگار فردوسی، می کوشد روح امید در کالبد نیمه جان ایرانیان معاصر خود بدمد. این مقاله با روشی توصیفی، تحلیلی و تطبیقی، گونه های بهره گیری وصّاف از ابیات شاهنامه و علل و عوامل آن را بر مبنای مجلّدات پنجگانة تاریخ وصّاف مورد نقد و بررسی قرار داده است.
بررسی اندیشة خیّام در چهارچوب چهار حقیقت شریف در بودیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس مکتب فراتاریخی می توان هر نظام اندیشه گانی را با نظامی دیگر مقایسه کرد، به شرطی که حول یک محور مشابه شکل گرفته باشند. بر همین اساس در این مقاله نشان می دهیم که با وجود تفاوتی که میان اندیشة خیّام و نظام اندیشه گانی بودیسم وجود دارد، می توان نظام اندیشه گانی خیّام را در چهارچوبِ چهار حقیقتِ شریف بودیسم تحلیل کرد. زیرا اندیشة محوری هر دو نظام فکری صیرورت یا نپایندگی است. صیرورت و نپایندگی، حقیقت شریف اوّل و حقیقت رنج است. اما این صیرورت فی الذاته نه در اندیشة بودا و نه در اندیشة خیّام بد و تناقض آفرین نیست؛ بلکه هنگامی این رنج خود را آشکار می کند که انسان به امور نپاینده و گرفتار در چرخة صیرورت دل می بنندد. این دومین حقیقت شریف است. رنج در هر دو نظام اندیشه گانی به تناقضی معطوف است میان دلبستگی و عطش به بقای در عالم و نظام نپاینده و بی ثبات عالم. اصلی ترین راه حل در هر دو نظام فکری، حضور در لحظه و زندگی در حال با آگاهی تمام عیار است، این حقیقت شریف سوم و چهارم است. گرچه حضور در لحظة بودیسم با خیّام از جهاتی مانند آگاهی و مراقبه متفاوت است.
جناس های قرآنی در شعر شاعران سبک آذربایجانی( نظامی، خاقانی، قطران تبریزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی تردید قرآن در خلق، تحوّل و تطوّر علوم بلاغی نقش عمده و اساسی داشته است؛ چنانچه با بررسی متون ادبی هر دوره ی ادب فارسی، به خوبی جلوه های لفظی و معنایی قرآن در ایجاد تصویرهای بلاغی و آرایه های بدیعی، آشکار می شود. این مقاله به منظور نمایان ساختن نقش قرآن در تحول و تطوّر آرایه های بدیعی و یافتن شواهد قرآنی در این زمینه، همچنین با هدف کاوشی نو درباره ی جناس، و آشنایی بیشتر با شعر شاعران بزرگ سبک آذربایجان و میزان تأثیر پذیری شعر آن ها از قرآن، ، جناس های قرآنی را در شعرسه تن از شاعران بزرگ این سبک(خاقانی، نظامی، قطران تبریزی)، مورد بررسی قرار داده است. در این زمینه به 20 قسم جناس قرآنی در شعر این شاعران، دست یافته ایم.
بررسی و نقد مبانی ادبی ابن تیمیه در تفسیر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابن تیمیه، به عنوان اثرگذارترین عالم سلفی، دارای مبانی و دیدگاه هایی خاص در تفسیر قرآن است. پیرامون این مبانی، تألیفات گسترده ای انجام شده، ولی درباره مبانی ادبی وی در تفسیر، تحقیقی صورت نپذیرفته است. در مقاله حاضر، مهم ترین مبانی ادبی ابن تیمیه در تفسیر قرآن را تبیین کرده و سپس مورد بررسی و نقد قرار می دهیم و نشان می دهیم که انکار مجاز، مهمترین مبنای ادبی در دیدگاه تفسیری ابن تیمیه است. ادله ابن تیمیه در انکار مجاز را که عبارت است از: عدم ذکر مجاز در کلام صحابه و تابعین و علمای سلف، عدم تعریف جامع و مانع از مجاز، انکار وضع لغات و ادعای توقیفی بودن زبان، عدم وجود علامت صحیح برای تشخیص حقیقت و مجاز و انکار استعمالات مجازی را بررسی و نقد می نماییم. سپس، دیگر مبانی ادبی ابن تیمیه در تفسیر را که شامل: تأکید ناپذیری مجاز، تغایر لازمه عطف، انکار افاده نفی ابدی برای ""لن"" ، عدم بکارگیری حروف به جای یکدیگر و تحریف اصطلاحات و ضرب المثل ها را گزارش و نقد می نماییم.
بازتاب خویشکاری «وایو » در منظومه های حماسی ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وایو یکی از مرموزترین خدایان هندوایرانی است است که برخلاف دیگر ایزدان مزدایی، حاملِ مفهومی از تقابل دوگانه ی حیات و مرگ است. از وی در ریگ ودا، اوستا و متون پهلوی یاد می شود. با بررسی انعکاس دو چهره ی متضادّ اهورایی و اهریمنی از او در متون نامبرده و به دنبال آن در حماسه های ملّی، می توان به قدرت ماندگاری این ایزد کهن در قالب الگوهای آیینی-اسطوره ایِ نیایش، رزم و مرگ پی برد.
در این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای تلاش شده است نشان دهیم که علی رغم حضورِ واژه ی ساده ی باد در حماسه ها، باید به آن چه در لایه های زیرین این واژه و آن چه در بارِ معنایی–اسطوره ای آن وجود دارد، توجه بیشتر شود.
نگارندگان، ضمن بررسی شواهدِ مختلف در حماسه های منظوم بدین نتیجه رسیده اند که باد در این آثار نمایانگر یک پدپده ی صِرف طبیعی نیست، بلکه ایزد باد یا وایو، کارکردهای اسطوره ای خود را در حماسه ها به ویژه در شاهنامه حفظ کرده و در سه نقش اصلیِ خدای جنگ و جنگاوران با طیف متنوعی از اعمال از جمله نبرد باد با قهرمان، یاری سپاه، یاری پهلوان در گذر از دریا، سرنگونی درفش و حمایت از شاه، نیز نقش ِپیک مرگ و سرانجام، به عنوان همکارِ تیشتَر در اعمالی مانندِ جادویی کردن با باد و آزمون پهلوان با باد و سرما، خویشکاری های دیرین خود را انعکاس داده است.
رویکردی انتقادی از منظر میزان توجّه به جایگاه سیاق در ترجمه های تحت اللّفظ، امین، معنایی و تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث تعیین کننده در فهم قرآن کریم، میزان توجّه به سیاق است. شکّی نیست که توجّه به بافت سخن و سایر اجزای کلام، در فهم مراد گوینده نقشی اساسی دارد. بر این اساس، توجّه به سیاق در ترجمة قرآن کریم نیز ضروری می نماید؛ چراکه هر ترجمه ای مستلزم فهم صحیح آیات است. امّا این موضوع که کدام یک از روش های ترجمة قرآن کریم به مقولة سیاق توجّه داشته است و از ظرفیّت لازم در این راستا برخوردار است، درخور تأمّل و تحقیق است. این پژوهش با بررسی مهم ترین انواع ترجمه های موجود از قرآن کریم، میزان توجّه مترجمان به سیاق را در ترجمه های تحت اللّفظی، امین، معنایی و تفسیری مورد ارزیابی و نقد قرار داده است و به این نتیجه دست یافته که از میان ترجمه های یادشده، میزان توجّه به سیاق در ترجمة تفسیری بیشتر است.
پژوهشی در نقوش و نشان های نمادین و اساطیری مشترک در ایران و هند (با تکیه بر مطالعات سنگ نگاره ها و گچ بری های دوره ی ساسانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران و هند دارای مشترکات فرهنگی هنری بسیاری می باشند؛ این اشتراکات را می توان نتیجه ارتباط گسترده و همزیستی تاریخی این دو تمدن بزرگ دانست. در این پژوهش سعی برآن است با تکیه بر نقوش و نشان های نمادین و اساطیری موجود در سنگ نگاره ها و گچ بری های دوره ی ساسانی و مقایسه ی آنها با نقوش نمادین موجود در هنر هند، نقوش و نشان های نمادین و اساطیری مشترک در این دو تمدن بررسی و ارزیابی شود. نتایج حاصل از این پژوهش که بر اساس هدف از نوع تحقیقات بنیادی و بر اساس ماهیت از نوع تحقیقات تاریخی به شمار می رود آشکارا نشان می دهد: در غالب مفاهیم و بازنمایی ها در هر دو تمدن، یک هدف مشترک دنبال می شود و آن مبارزه در مقابل نیروهای شیطانی و اهریمنی است. نقوش و نشان های نمادین و اساطیری بکار رفته در ایران و هند را می توان در ارتباطی تنگاتنگ با اعتقاد و مذهب آن روزگار دانست که تعدادی از آنها همانند گراز و شیر در کالبد خدایان و ایزدان تجلی یافته اند.
مباحث کلامی توحید در مثنوی های عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات عرفانی همواره با رمز و راز همراه بوده است؛ درک مفاهیم، تعابیر، اصطلاحات و مضامین مندرج در شعر و نثر عرفانی از جمله اصطلاحات و مضامین کلامی که با نماد ها و تمثیل های خاص آمیخته شده، هیچ گاه به سادگی ممکن نبوده است. آثار ارکان ادب عرفانی در عین سادگی سؤالات عمیقی را در ذهن می آفریند که پاسخ به آنها نیاز به درک درست دیدگاه های عرفانی، مذهبی و کلامی مؤلفان دارد. عطار از جمله شعرای عارفی است که در تمامی آثار خود بسیاری از دیدگاه های اعتقادی و دینی خود را با ذوق عارفانه آمیخته است. این مقاله با روشی توصیفی- تحلیلی و با این فرض که اندیشه های عرفانی عطار آمیخته با اندیشه های کلامی اوست سعی دارد تأثیر مذاهب کلامی مختلف را بر مبانی فکری و عرفانی آثار عطار در بحث توحید بر پایه چهار مثنوی مشهور او بررسی کند. نتایج حاصل از این پژوهش حکایت از آن دارد که نفوذ مباحث کلامی درآثار بررسی شده به حدی است که بررسی آثارعطار بدون آگاهی از دیدگاه های کلامی او ناتمام خواهد بود؛ هرچند اصرار بر انتساب عطار به یکی از مذاهب کلامی نیزراه به جایی نمی برد.
بررسی برخی مضامین پدیدآورنده میلِ جاودانگی با رویکردی اسطوره شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نامیرایی و سیالیّت اسطوره ها باعث شده است که آنها همواره در ناخودآگاه انسان ها در طول اعصار تداوم یابند ویکی از اجزای جدایی ناپذیر زندگی آدمی محسوب شوند؛ به گونه ای که تداوم زندگی بشر از لحاظ معناشناختی بدون حضور اسطوره ها غیرممکن به نظر می رسد؛ زیرا اسطوره ها همواره پاسخی شگرف، برای یکی از بنیادی ترین بحران های انسان در تمام ادوار، یعنی میل به جاودانگی بوده اند. این پژوهش مضامین اصلی پدیدآورندة میل به جاودانگی و دلیل تقارن و استفاده از ساختارهای یکسان در آیین ها و اقوام مختلف، برای رهایی از زمان و مکان و نیل به جاودانگی را با روشی تحلیلی- استنادی بررسی می کند. اسطوره هایی همچون بازگشت ازلی، اسطوره باروری، رستاخیز، بازگشت به دوران کودکی، بازگشت به وحدت و اسطوره نویسنده شدن، از جمله بن مایه های اسطوره ای هستند که گریزگاهی به جاودانگی در بطن آنها وجود دارد و به دلیل کارکرد مشترک ذهن اسطوره ای (ناخودآگاه جمعی) ساختار شکل گیری مضامین نام برده تقریباً یکسان است.
فیلم هزار و یک شب در آیینة بازآفرینی ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترة مقالة حاضر، بررسیِ تفسیر خاصّ استیو بارون از کتاب هزار و یک شب در شکل بازآفرینی آن در فیلم هزار و یک شب است. مسئلة تحقیق این است که فیلم هزار و یک شب، چقدر به متن هزار و یک شب نزدیک و چقدر از آن فاصله گرفته و آیا امکان افزودن تفاسیر جدید به متن هزار و یک شب را دارد؟ هدف از این مقاله، اثبات این نکته است که بازآفرینی، اخذ است ولی گرته برداری نیست، بلکه یک اثر فرهمند فرهنگی تازه است که دارای شأن و شوکت هنری خاصّ خود است. در این مقاله، فیلم هزار و یک شب، ساخت سال 2000 م، به کارگردانی بارون با متن عربی و فارسی هزار و یک شب انطباق داده شده است. نتیجة انطباق فیلم با متن این بود که بارون، هزار و یک شب را مِلک کِلک خویش ساخته و تغییراتی را در آن ایجاد کرده است و به طبع خویش، جهان بینی خود را بر فیلم هزار و یک شب سوار کرده و از متن فاصله گرفته و به بازنمایی شرق پرداخته است. روش تحقیق این مقاله، با استناد به نظریّة اقتباس ادبی لیندا هاچن می باشد که قائل به اصالت اقتباس است.
بازتاب برخی داده های علمی درشعرمعاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله برآن است تا نشان دهد کدام یک از رشته های علمی در مضمون سازی با تکیه بر داده های علمی در شعر معاصر حضور پر رنگ تری دارند. هدف ما از تکیه بر مضمون سازی آن ست که بگوییم ردیابی داده های علمی در شعر گذشته، از درج الفاظ و اصطلاحات و نهایتاً بازی های زبانی با آن فرارتر نمی رود. اما امروز فراروی سطح علمی جامعه و الزام آموزش کلاسیک، مفاهیم علمی را بیشتر به درون جامعه آورده است و بدین سبب کار شاعران را نیز برای فرانمود آن و پرداختن مضامین شاعرانه آسان تر کرده است. شیوه ی استقرایی ما در این مقاله، مطالعه ی متون با رویکرد به شاعرانی بوده است که در شناختی عمومی، بیشتر معناگرا به حساب می آمده اند تا زبان ورز. اگرچه حسب موضوع، ردیابی الفاظ، اصطلاحات و مضامین علمی بیش از هر چیزی مورد نظر بوده است. یافته های این مقاله-که تفات آن با برخی پژوهش های همسو در تأکید بر مضمون سازی است نه صرف درج اصطلاحات- نشان می دهد که علم فیزیک، به دلیل طبیعت گرایی شعر معاصر و همچنین سابقه ی حضور این علم در ادبیات گذشته، بیش از سایر علوم دست مایه ی مضمون پروری شاعران شده است؛ و این که برتری خاصی میان شاعران در استفاده از مضامین علمی دیده نمی شود. واژه های کلیدی: داده های علمی، شعر معاصر، مضمون سازی، علم فیزیک.
بازخوانی چند مثل از «دره نادره»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«دره نادره» از مهم ترین آثار میرزا مهدی خان منشی به شمار می آید که درباره رخدادهای زمان نادرشاه به نثر مصنوع نوشته شده است. میرزا مهدی در نگارش این کتاب بیش از آن که به فکر روایت تاریخ و بازگویی کشاکش های سیاسی و نظامی نادرشاه باشد، همّ خود را متوجه فضیلت مآبی و خودنمایی های ادبی کرده است. وی در پرداخت کتاب از واژه ها و ترکیبات دشوار تازی و پارسی، آیات، احادیث، امثال و اشعار عرب و صنایع لفظی و معنوی بهره برده است. پژوهش حاضر به بررسی و بازخوانی چند مثل از «دره نادره» و ربط آنها و بررسی آنچه استاد جعفر شهیدی در توضیح و تصحیح امثال ارائه کرده اند، اختصاص دارد. بررسی ها نشان می دهد که استاد شهیدی در تصحیح و توضیح پاره ای از امثال دچار خطا گشته است. همچنین در این مقاله به توضیح و تبیین چند مثل که شهیدی از توضیح آنها صرف نظر کرده است، پرداخته می شود.
بررسی تطبیقی آیین های گذر در ایران و هند؛ مطالعه موردی: تولد و مرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیین های گذر یا «گذار» اصطلاحی برای گذشتن و درآمدن از یک مرحله به مرحله ای دیگر از حیات زیستی و فرهنگی است که با آیین ها و مراسمی مخصوص به خود همراه می شود و تشخصی متفاوت حاصل می کند. مهم ترین رویدادهای زندگی انسان شامل سه مرحله اصلی است: تولد، ازدواج، مرگ. در این تحقیق به دو مرحله آغازین و فرجامین، یعنی تولد و مرگ، در ایران و هند پرداخته شده و به صورت تطبیقی بررسی شده اند. به نظر می رسد شباهت های ناگزیر در انجام آیین های مربوط به این به دو مرحله از زندگی انسان در ایران و هند و آگاهی از چند و چون آنها از ضرورت های مطالعات هندشناسی در محافل علمی است. دلیل این نیاز مطالعه و بازیابی اشتراکات فرهنگ معنوی میان ایران و هند، به منظور تفاهم و درک بیشتر است. این مقاله تلاش دارد تا دو مقوله اساسی آیین های مربوط به تولد و مرگ را در این دو کشور بررسی و مطالعه کند. از این رو سنوال اصلی این پژوهش عبارت است از بررسی و شناخت چگونگی دو مقوله اساسی آیین های تولد و مرگ در اندیشه مردمان ایران و هند. رسیدن به ریشه های مشترک فرهنگی و هم سویی در انجام بسیاری از این آیین ها، نتیجه نهایی این پژوهش خواهد بود. برای دسترسی به نتیجه، تلاش شده است از منابع مکتوب و روش کتابخانه ای و تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده و نیز از روش مشاهده و تجربه فعالیت میدانی در این راستا استفاده شود.
درختان اساطیری در افسانه های هفت پیکر نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظامی برجسته ترین شاعر ادبیات کلاسیک فارسی در حوزه منظومه های غنایی است که پنج گنج او از شهرت و اهمیّت خاصی برخوردار است. در میان منظومه های پنج گانه او، هفت پیکر تمایز و تشخّص ویژه ای دارد؛ زیرا در قالب افسانه های آن، مجموعه ای از اسطوره ها، رمزها، و نمادها به مخاطب ارائه شده است. در هرکدام از شخصیّت ها، اقلیم ها، سیّارات، گنبدها، و رنگ های توصیف شده در این افسانه ها رمز یا نشانه ای اسطوره ای نهفته است. در میان این نمادها و اسطوره ها، عناصر نباتی به ویژه درختان بسیار قابل توجه هستند. برخی از این عناصر نمادهایی هستند که به این اثر اختصاص ندارند و جلوه های آنها را می توان در اسطوره های سایر ملل نیز مشاهده کرد. نگارندگان در این مقاله که به روش اسنادی و کتابخانه ای نوشته شده است، کوشیده اند با نگاهی دیگرگونه به افسانه های هفت پیکر، درختان نمادین توصیف شده در آنها را بررسی کنند.