فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۸۰۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
رودباری از گویش های ایرانی جنوب غربی است که در جنوب استان کرمان در شهرستان های رودبار، کهنوج، منوجان، قلعه گنج، جیرفت، عنبرآباد و همچنین برخی از مناطق استان هرمزگان رایج است و گونه های مختلفی دارد. در این مقاله به معرفی وندهای فعال گونة کهنوجی و توصیف و طبقه بندی آنها در دو زیرگروه اشتقاقی و تصریفی، به مقایسة آنها با زبان فارسی معیار پرداخته ایم. براساس داده های این پژوهش، هرچند بسیاری از وندهای کهنوجی با زبان فارسی رسمی مشترک است، با این حال، برخی از وندهای این گویش یا در زبان فارسی وجود ندارند و یا از بین رفته اند. بنابراین ریشه آنها را باید در زبان فارسی دری یا میانه دنبال کرد. از آنجا که تاکنون تحقیق مستقلی در زمینه معرفی وندهای این گویش صورت نگرفته است، توصیف و شناسایی آنها می تواند امکانات این گویش را در حوزة واژه سازی، بیش از پیش برای پژوهشگران علاقه مند مشخص سازد.
ماهیتِ الف و نگارشِ آن در عربی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همزه و الف یک حرف هستند یا دو حرف؟ دراین باره دو دیدگاه مغایر وجود دارد؛ برخی حروف الفبای عربی را 28 و بعضی 29 حرف میدانند. دیگرآنکه الف با یکی از سه نشانه ا، ی، و نوشته میشود: «دعا»، «رمیٰ»، «صلٰوه». جز این ها، الف گاهی نوشته میشود، ولی خوانده نمیشود، و گاهی خوانده میشود، ولی نوشته نمیشود. مجموعِ این مسائل باعث شده که نویسندگان، بهویژه کسانی که به هردو زبان عربی و فارسی مینویسند، درهنگام نوشتن کلماتِ الف دار با مشکلاتی رو به رو شوند.
این مقاله برای طرح این مسائل موردِمناقشه و نیز برای دستیابی به اهداف زیر نگارش یافته است:
1. روشن کردن ماهیت الف و جایگاه آن در میان حروف الفبای عربی.
2. تبیین رسمالخط صحیح الف در عربی و فارسی، با استناد به کتابهای معتبر صرف و نحو، املای عربی و فارسی، و نیز با تکیه بر شیوه نگارش ادیبان و نویسندگان توانا.
3. تدوین و تنظیم قواعد الف، به گونهای که در عین جامع و کامل بودن فراگیری آن نیز آسان باشد، و نیز تبیین موارد اشتراک و اختلاف نگارش الف در عربی و فارسی برای کسانی که به هردو زبان مینویسند.
فعل در رمان جای خالی سلوچ و منشأ آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این جستار، به بررسی، توصیف و تحلیل ماهیت و کیفیت افعال در رمان جای خالی سلوچ و خاستگاه های زبانی آنها پرداخته است. از آن جا که در سبک نوشتار داستانی محمود دولت آبادی، یکی از دغدغه هایش به کارگیری زبانی غنی و سالم است، در جستجوی چنین زبانی، او از سرچشمه های زبان فارسی (معیار، محاوره، ادبی و کهن) و گویش (سبزواری و غیر آن) بهرة بسیار برده است. این رویکرد به عنوان نمونه در یکی از معروف ترین رمان های وی، جای خالی سلوچ، به ویژه در پیدایش افعالی متنوع و متفاوت، آشکار می شود. این تنوع و تفاوت از این نظر برجستگی می یابد که در جنبه های معنایی و واژگانی و ساختار (صرفی و نحوی) افعال توجه خواننده را به خود جلب می کنند؛ چنان که برای خواننده مسألة منشأ این افعال پیش می آید. در این که پاره ای از این افعال منشأ گویشی (سبزواری) و فارسی (معیار و ... ) دارند، شکی نیست؛ اما بخش عظیمی را باید از مشترکات گونه های زبان و گویش دانست.
زبان فارســـی: نگاهی تازه به مبحث میانوند
حوزههای تخصصی:
زبان فارســـی: فعل مرکب و راه های تشخیص آن
حوزههای تخصصی:
بررسی اجزای کلام در جنیدنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله بررسی های مفید برای آشکار شدن ساز و کار روایت ها و به طور خاص قصّه های عامیانه، روش تجزیه و تحلیل تودوروف، نظریه پرداز عرصه ساختارگرایی است که در تحلیل روایت های اسطوره ای به کار گرفته شده است. وی این نوع قصّه ها را از جنبه های مختلف مورد توجه قرار داده و در بررسی اجزای کلام قصه ها، آنها را همچون پاره های گفتمان به سه دسته اسم، صفت و فعل تقسیم کرده است. بنابراین با تجزیه و تحلیل روایت، می توان به واحدهایی صوری دست پیدا کرد که با اجزای کلام دستوری شباهت چشمگیری دارند.
این نوشته «جنیدنامه» را از جنبه اجزای کلام بررسی می کند و می کوشد، با تکیه بر نظریه تودوروف به درک ارتباط متقابل شخصیت های «جنیدنامه» دست یابد. برای دستیابی به این هدف ابتدا توضیح مختصری در مورد نظریه تودوروف در زمینه اجزای کلام داده می شود و سپس اجزای کلام؛ یعنی اسم خاص (شخصیت)، فعل (کنش)، صفت (ویژگی) و همچنین چگونگی ارتباط شخصیت های قصّه با توجه به هریک از این اجزا مورد توجه قرار می گیرد. بررسی این ویژگی در درک پیکربندی روایت و نیز شناخت زنجیره ارتباطات شخصیت ها که قصه بر اساس آن پایه ریزی می شود مؤثّر خواهد بود.
آیا جوانان و نوجوانان از سبک گفتار جدید رضایت دارند؟
حوزههای تخصصی:
زبان پارسى: زایایى وندها
حوزههای تخصصی:
زبان پارسى: فرآیندهاى واجى در زبان و ادب پارسى
حوزههای تخصصی:
زبان پارسی: تأملی بر تکواژ
حوزههای تخصصی:
بررسی روش تکرار در ساخت واژه در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سخنگویان هر زبانی بنا به نیاز بی وقفه خود برای انتقال مفاهیم و بیان اندیشه ها و افکار و خواسته های خویش، واژگان جدیدی می آفرینند و در این فرایند، از توانایی های پیدا و پنهان زبان خود بهره می برند. برای نمونه، اشتقاقی بودن زبان عربی باعث شده است تا اهل زبان بتوانند واژگان فراوانی با معانی متعدد از یک ریشه برسازند. انگلیسی زبانان هم از ویژگی اشتقاقی، ترکیبی و پیوندی زبان خود برای خلق واژه استفاده می کنند. در زبان فارسی نیز اهل زبان با تکیه بر امکانات و توانایی های زبان خویش، واژگان جدیدی می آفرینند. در زبان فارسی حداقل از پنج روش برای ساخت واژه جدید استفاده می شود که برخی نظیر ترکیب، اشتقاق، تکرار، تخفیف و تخلیص یا سرواژه سازی، پرکاربرد هستند و برخی دیگر در مباحث زبانی مغفول مانده اند. تکرار از روش های ساخت واژه است و از این روش، واژه های فراوانی ساخته شده است. این مقاله می کوشد با توجه به متن سه کتاب صور خیال در شعر فارسی شفیعی کدکنی، سخن ها را بشنویم اسلامی ندوشن و با کاروان حله زرّین کوب، رویکرد واژه سازی از راه تکرار را در زبان معاصر فارسی بکاود و به پرسش توانایی زبان فارسی در آفرینش واژه های جدید از طریق تکرار پاسخی درخور دهد.
بررسی احوال مسندالیه در کتاب راحه الصدور و آیه السرور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
چون تا به حال تمام یا اغلب تحقیقات زیبایی شناسی در متون فارسی عموما بر روی متون نظم انجام گرفته و این در حالی است که متون نثر نیز ویژگی های مورد نظر را از این نظر دارا می باشد، لذا بررسی، طبقه بندی و تحلیل بلاغی آثار منثوری نظیر کتاب راحه الصدور و آیه السرور راوندی به روش علمی که توانسته اند در دوره ای خاص به نظم نزدیک شده و صفت شعر منثور را زیبنده خود نمایند، لازم و ضروری به نظر می رسد.در این مقاله، کتاب راحه الصدور فقط از حیث یکی از مقاصد علم معانی یعنی احوال مسندالیه، مورد مطالعه، نقد و بررسی قرار گرفته، چگونگی کاربرد حالات مسندالیه در این کتاب استخراج، تبیین و توجیه می گردد.در این مقاله ابتدا مباحثی مختصر و کلی در رابطه با معرفی کتاب راحه الصدور و ارزش ادبی آن، تعریف زبان، جمله، اجزای جمله، مسندالیه و رابطه دستور و علم معانی ذکر گردیده، سپس به ذکر شاهد مثال های استخراج شده از کتاب راحه الصدور و توضیح و طبقه بندی آنها بر اساس کتاب های علوم بلاغی به طور عموم و سه کتاب «معالم البلاغه، معانی و بیان استاد همایی و علم معانی دکتر شمیسا» به طور خصوص پرداخته می شود.
قید و متمم قیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شمایل های سببی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شمایل گونگی به عنوان مفهومی بنیادین در زبان شناسی شناختی، به وجود انگیختگی میان صورت و معنای ساخت های زبانی اشاره دارد و بیانگر هر گونه تطابق، قیاس و یا شباهت میان صورت یک نشانه و مصداق آن می باشد. در رویکرد شناختی زبان بخشی از نظام شناختی در نظر گرفته می شود که سازمان مفهومی ذهن را باز می تاباند و نشانگر جهان در ذهن گوینده است. بر اساس این نگرش، تجربه جهان خارج و شناخت در ساختار زبان منعکس می شود و صورت های زبانی کاملاً مرتبط با ساخت های معنایی که قرار است بیان دارند. از برجسته ترین مدل ها ی این رویکرد می توان به انگاره دستور شناختی لنگکر اشاره کرد. این دستور ماهیت زبان را نمادین می داند و زبان را مجموعه ای از واحدهای نمادین فرض می کند که به نمادین سازی معنا و تفکر می پردازند. در این مدل اعتقاد بر آن است که ساخت های زبانی از طریق فرآیندهای شناختی بر انگیخته می شوند و وجود ساخت های شمایل گونه و انگیخته در زبان امری کاملاً طبیعی تلقی می شود. از جمله ساخت های انگیخته در زبان می توان ساخت های سببی را نام برد. بر این اساس، در مقاله حاضر از منظر دستور شناختی به بررسی شمایل گونگی در ساخت های سببی زبان فارسی پرداخته می شود و یافته های آن حاکی از آن است که ساخت های سببی زبان فارسی بازتابنده انواع پنجگانه شمایل گونگی نموداری (فاصله، استقلال، ترتیب، پیچیدگی و مقوله بندی) هستند. از این منظر است که نگارنده تمامی این پنج نوع را «شمایل های سببی» در فارسی می نامد.