ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۲٬۰۰۵ مورد.
۵۶۲.

شگردها و زمینه های تداعی معانی در داستان «دا»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تداعی معانی تضاد مشابهت ادبیات داستانی پایداری دا مجاورت

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های معاصر داستان و داستان کوتاه
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات حماسی ادب جنگ و مقاومت
تعداد بازدید : ۱۷۷۳ تعداد دانلود : ۸۹۸
ادبیات داستانی پایداری با بهره گیری از قالب های مختلف و متنوع، در فضایی واقع گرا و به شیوه «پس رویدادی» به بیان حوادث و وقایع دوران دفاع مقدس پرداخته و جاودانه نمودن دلاوری ها و سلحشوری های از جان گذشتگان و دلاوران سرزمین ایران اسلامی را وجهه همت و هدف والای خود قرار داده است. گره خوردگی کنش های داستانی با احساس، عاطفه و تجربه راویان این نوع ادبی، سبب شده که بسیاری از وقایع و حوادث تحت تاثیر اصل تداعی معانی به ذهن نویسندگان وارد شود و از آنجا در پهنه بیان و داستان، بروز و ظهور یابد. در رمان «دا» که یکی از رمان های بسیار تاثیرگذار ادبیات پایداری است، راوی و نویسنده هر یک به نوبه خود، تحت تاثیر فضای معنوی اثر قرار گرفته اند و با بهره گیری آگاهانه یا ناخودآگاه از تکنیک های گوناگون داستانی، به آفرینش این اثر ارزشمند پرداخته اند. در این گفتار، نویسنده با استفاده از روش سندکاوی و به شیوه تحلیلی - توصیفی، جایگاه و نقش «تداعی معانی» را در فراخوانی حادثه ها و شکل دهی به آنها در مرکز توجه خود قرار داده و پس از تبیین اصول و مبانی حاکم بر این اصل، نقش ها، زمینه ها و کارکردهای آن را در کتاب «دا» نشان داده است.
۵۷۵.

بررسی و تحلیل آخر خوش شاهنامه با تأکید بر مبانی سنت شفاهی روایات حماسی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نقالی شاهنامه خوانی آخر شاهنامه حلقه سیستانی شاهنامه کردی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های معاصر نقالی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای فرهنگ عامه ضرب المثلها
تعداد بازدید : ۱۷۶۳ تعداد دانلود : ۱۲۱۳
مثل «شاهنامه آخرش خوش است» مثلی معروف در فرهنگ عامه ایرانیان است که بار معنایی آن دو وجه مختلف دارد. غالب محققان این مثل را کنایه و اشاره ای طنزآلود به اتفاقی ناخوشایند در پایان اثر استنباط کرده اند(1). اما به نظر می رسد که لااقل در فرهنگ عامیانه و در ادبیات شفاهی نقالان، این مثل در حالت عکس نیز کاربرد داشته است. مقاله حاضر بر آن است تا با گزارش بنیادها و دامنه داستانی دو سنت نسبتاً مستقل «رسمی» و «غیر رسمی» روایات حماسی ایرانی، ضمن تأکید به وجه تعریضی مثل مذکور، پنجره ای تازه در استدراک برخی معانی و مفاهیم حماسی بگشاید. بدین منظور، مبحث اصالت و گستردگی سنت کهن شفاهی اساس کار این تحقیق قرار گرفته و بنا به ضرورت موضوع، ساختار و فرم دو شاخه تنومند از روایات شفاهی ایرانی یعنی «حلقه حماسی سیستانی» و «شاهنامه کردی» را که محتملاً از دسترس گفتمان تأثیرگذار «روایت رسمی» مصون مانده اند به بحث کشیده است. استنباط این تحقیق چنین است که مثل «شاهنامه آخرش خوش است»، در سطح درک و دریافت برخی راویان و حماسه خوانان از شاهنامه، در سنت روایت شفاهی، معنایی دگرگونه یافته است. همچنین این تحقیق نشان می دهد که روایت شفاهی شاهنامه گاه چه تفاوت های بنیادینی با روایت فردوسی پیدا کرده و این دو، از منظر ساختار و درون مایه، دارای اختلاف های چشمگیری هستند. بنابراین پایان خوش شاهنامه، در بخشی از سنت روایت شفاهی، به بازگشت قدرت به گروه پهلوانان شاهنامه و انتقام گیری آذربرزین فرزند فرامرز از بهمن، آخرین شاه کینه جوی کیانی اشاره می کند.
۵۷۶.

از اسطوره تا ادبیات: منطق داستان در گذار از باورهای شفاهی به متون ادبی مکتوب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داستان اسطوره خیال انواع ادبی ادبیات قهرمان کهن الگو نوشتار اودیپ شفاهی مکتوب

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات شفاهی
  4. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد پسامدرنیستی
تعداد بازدید : ۱۷۶۲ تعداد دانلود : ۲۳۴۴
اسطوره یکی از مباحث مطرح در ادبیات تطبیقی است. پیوند اسطوره و ادبیات، با توجه به اینکه اولی شفاهی و در گسترهٔ باورهای انسانی و دومی نوشتاری و در قلمرو زیباشناسی است، اندکی گنگ می نماید. اما با بررسی بیشتر آشکار می شود که همانندی های بسیاری میان آن دو وجود دارد و هر دوِ این مقولات از منطق یکسانی پیروی می کنند که همان منطق داستان است. از سوی دیگر، منطق داستان خود دارای ساختاری است که ریشه در قواعد خیال دارد. گذار از اسطورهٔ شفاهی به متن ادبی روندی کند و بلندمدت داشته است که طی آن سراینده، شنونده، بیننده و مضمون جای خود را به شاعر (یا نویسنده)، خوانندهٔ منفرد و داستان ادبی داده اند. جهان اسطوره و جهان ادبیات در دنیای بزرگ تری به نام دنیای داستان جای می گیرند.
۵۸۰.

اسطوره ی یحیی زکریا در تعزیه ی ایرانی و نمایشنامه ی سالومه ی اسکار وایلد(مقاله علمی وزارت علوم)

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان