فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۶۱ تا ۱٬۵۸۰ مورد از کل ۱۶٬۷۲۶ مورد.
منبع:
حافظ مهر ۱۳۸۴ شماره ۱۹
حوزههای تخصصی:
دفتر صوفی
بررسی اصل ولایت در سه کتاب التعرف، کشف المحجوب و مصباح الهدایه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصل «ولایت» از مهم ترین محورهای تصوف اسلامی است. نیاز سالک به ارشاد و هدایت شیخی کامل و ولیی مکمل در پیمودن مسیر دشوار سلوک، گردنه های مخوف و وادی های هولناک آن پیوسته در کتاب های تعلیمی منثور و منظوم تصوف مورد تاکید بوده است. در این میان نمی توان نقش موثر امهات کتب نثر صوفیانه از جمله التعرف، کشف المحجوب و مصباح الهدایه را نادیده گرفت. التعرف از جمله آثار صوفیه است که در اوایل قرن چهارم یعنی قرنی طلایی که تصوف در آن به کمال علمی و فنی خود نزدیک می شد در نهایت ایجاز اما به شکلی دقیق و با دلیل و برهان به تحکیم اصول عقاید صوفیان می پردازد، کشف المحجوب نیز پس از شرح تعرف مستملی بخاری نخستین کتاب به زبان فارسی در تصوف است و از این حیث در میان کتاب های صوفیه از اهمیتی بسزا برخوردار است، ضمن این که هجویری در این کتاب، به گونه ای همه جانبه و مستوفی به موضوعاتی از جمله «ولایت» می پردازد که در حال و هوای تصوف روزگار او مطرح بود، مصباح الهدایه نیز در تصوف و اخلاق در میان آثار فارسی قرن هفتم به بعد ممتاز و منحصر به فرد است. بررسی نظریات مولفان این سه اثر مهم در باب «ولایت» می تواند تا حدود زیادی نشان دهنده عقاید رایج در این زمینه، در سه مقطع زمانی متفاوت، یعنی قرن های چهارم، پنجم و هفتم باشد و از آن جا که این کتاب ها، قطعا از آثار قبل یا هم عصر خود بهره جسته و بر آثار بعد از خود نیز تاثیرگذار بوده اند، بررسی آن ها می تواند مبین عقاید کلی پیرامون مساله مهم «ولایت» در تصوف اسلامی باشد.
بررسی و تحلیل یقین در متون منظوم عرفانی
حوزههای تخصصی:
احوال عرفانی یکی از مباحث مهم عرفان و تصوف اسلامی به شمار می آید. سالک در سیر استکمالی خود باید درون را تزکیه و صافی کند تا آماده و شایسته دریافت احوال شود. علاوه بر جایگاه والایی که یقین در قرآن کریم دارد، عرفا نیز به عنوان یکی از احوال عرفانی، اهمیت زیادی برای آن قایل شده و آن را اصل و ریشه همه احوال عرفانی دانسته اند. بیشتر نویسندگان و شاعران به موضوع یقین توجه نشان داده و ابعاد گوناگون آن را تبیین کرده اند. بدین جهت، این حال عرفانی در متون منظوم بازتاب گسترده ای داشته است.این مقاله بر آن است که با مطالعه متون منظوم عرفانی تا پایان قرن ششم هجری، یقین را به عنوان آخرین حال عرفانی نقد و تحلیل کند و بازتاب آن را در این متون تبیین سازد.
تاثیرپذیری امیر معزی از معلقه امروء القیس (عنوان عربی: تأثر أمیر معزّی بمعلّقة امرئ القیس)
حوزههای تخصصی:
امیر معزی از شاعران بزرگ و مشهور خراسان است که به ادب عربی ارادت می ورزید؛ به همین دلیل بسیاری از مضامین شعری خود را چه به صورت مستقیم و چه به صورت غیرمستقیم از طریق شاعران پیش از خود، از ادب عرب اخذ کرده و در تعدادی از قصاید خود، طرح کلی و ساختار عمومی و مضامین و تصاویر شعری قصاید عربی جاهلی را رعایت کرده است.هدف مقاله حاضر، این است که با بررسی دو قصیده و ابیاتی چند از دیگر قصاید امیر معزی، تاثیرپذیری او را از معلقه امروء القیس و مضامین و مفاهیم و تصاویر شعری او نشان دهد.چکیده عربی:یعتبر أمیر معزّی من کبار الشعراء المشهورین فی خراسان ومن محبی الأدب العربی؛ ما جعله متمسکا بالأدب العربی فی کثیر من مضامینه الشعریة بشکل مباشر أو غیر مباشر و عن طریق الشعراء الذین سبقوه کما تمسک فی عدد من قصائده بالشعر الجاهلی فی السیاق العام للقصیدة و مضامینها و صورها.یهدف هذا المقال إلی کشف اللثام عن تأثر أمیر معزی بمعلقة امرئ القیس و مضامینه الشعریة و صوره و مفاهیمه بعد دراسة مقارنة بین قصیدتین کاملتین للشاعرین و مجموعة أخری من أبیات أمیر معزی فی باقی قصائده.
انعکاس داستان آفرینش آدم / انسان در برخی از متون ادب عرفانی فارسی (تا قرن نهم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان آفرینش آدم/انسان یکی از مهم ترین موضوعاتى است که بخش هاى زیادى از آثار دینى و غیر دینى را به خود اختصاص داده است. در این آثار، به مطالبى از این نوع، فراوان برمى خوریم که آدم/انسان چگونه آفریده شد، چرا آفریده شد، چرا بر روى زمین جاى گرفت و در میان دیگر موجودات، چه جایگاهى دارد. هریک از اسطوره هاى کهن، آثار آیینى و دینى و آثار ادبى و عرفانى کوشیده اند به گونه اى به این پرسش ها پاسخ دهند. در آثار ادب عرفانى فارسى این نگرش حاکم است که نخستین آفریده انسانى، آدم است و آفرینش او نیز به صورت مستقیم از خاک انجام مى گیرد. در این آثار، درباره چگونگى گردآورى این خاک و سپس آماده کردن آن براى فراهم آوردن گِل قالبِ آدم، فراوان سخن گفته اند و هر یک برداشت خاص خود را ارائه کرده اند که در این نوشتار بدان ها اشاره شده و هریک مورد بررسی قرار گرفته است. در بررسی نهایی آشکار می شود که آثار ادب عرفانی فارسی، ضمن آن که در این زمینه از قرآن تأثیر پذیرفته اند، بیش از آن - احتمالاً از طریق روایات اسرائیلی که وارد احادیث و متون تفسیری اسلامی شده اند – تحت تأثیر روایت یهودی آفرینش بوده اند.
اندیشه های عرفانی سنایی در بابِ دعا (با تکیه بر حدیقه الحقیقه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عبادت، فطری و ذاتیِ انسان است. یکی از این عبادتها، دعا و نیایش است که هرکس ممکن است، نسبت بدان تلقّی و برداشتی متفاوت از دیگران داشته باشد؛ به همین جهت، دعا ممکن است عابدانه، زاهدانه یا عارفانه باشد. دعای عابدانه معمولاً با معامله گری و دعای زاهدانه با ترس و بیم همراه است؛ اما دعای عارفانه از آنجا که عاشقانه است، فی نفسه مطلوبیّت دارد و داعی با چنین نگرشی، دیگر منتظر برآورده شدنِ حاجت های خود؛ بخصوص، نیازهای مادّیِ خویش نیست، همین که معشوق به عاشق اذنِ گفتگو داده، لذّتبخش است.
در این مقاله سعی برآن است که ابتدا مباحثی چون: سرّ وجوبِ عبادتها، ذکر و یادِ حق تعالی و درجه عبادتها مطرح شود، سپس اندیشه های عرفانی سنایی شامل: خواسته های سنایی به دعا، رابطه دعا و رضا، ردّ درخواست هایِ مادّی، شرایطِ برآورده شدنِ دعا و رازهای عدم اجابتِ آن ذکر گردد. بنابراین، اوج لذّت و سرمستی سنایی را در مراحل مختلفِ دعاهای عرفانیِ وی (مرحله تجلّیِ افعالی، مرحله تجلّیِ صفاتی و مرحله تجلّیِ ذاتیِ پروردگار) ملاحظه می نماییم.
تشبیهات هنری در غزل سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از راههای طبقه بندی تشبیه علاوه بر شیوه های متعارف، تقسیم تشبیه از دید اغراقهای هنری است که جدول آن هم با توجه به استعداد و خلاقیت سخنوران قابل گسترش است. هدف هنرمند در این شگردهای بیانی، رهایی از افسردگی و کهنگی و رفع ابتذال از تشبیه و نوسازی آن است که موجب کشف افقهای بیکرانه در سخن و تصاویر مربوط بدان می شود. در مقاله حاضر,تشبیهات شیخ اجل سعدی درغزل از دید اغراقهای هنری،بررسی و براساس مبانی نظری تبیین شده است و مواضعی را که هنرمند از اصل نظریه عدول کرده و به هنجار هنری و سبک شخصی خود دست یافته، بررسی نموده است. روش تحقیق دراینگفتار،کتابخانه ای است وبا بهره گیری از فن تحلیل و توصیف محتوا به نقد و تطبیق شواهد پرداخته و نتایج به دست آمده, طبقه بندی و ارائه شده است.
فانتزی در ادبیات کودکان
حوزههای تخصصی:
پدیدار شناسی زمان در شعر حافظ با نظر به آرا قدیس آوگوستینوس درباره زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مساله زمان و ماهیت آن از مهم ترین مسایلی است که فکر انسان را به خود مشغول داشته است. پل ریکور، فیلسوف و ادیب فرانسوی معاصر، در اثر فلسفی مهم خود، زمان و روایت، سه نظریه مطرح شده در باب زمان را بررسی کرده است: زمان در آرا قدیس آوگوستینوس؛ پیکربندی زمان در آرا ارسطو؛ تاملات خود او که حاصل نگرش نقادانه اوست به نظریات آوگوستینوس و ارسطو. قدیس آوگوستینوس، در دفتر یازدهم اعترافات مساله بود و نبود زمان را پیش می کشد و می گوید ما همیشه از زمان چنان سخن می گوییم که انگار دارای بود است. می گوییم: امور گذشته بوده اند؛ و امور حال درگذرند؛ و امور آینده خواهند بود. به تعبیری دیگر، همواره از زمان با عباراتی چون بود، هست، خواهد بود سخن می گوییم. وی، در ایراد اشکال بر این تلقی، می پرسد: زمان چگونه ممکن است باشد، اگر گذشته دیگر نیست، حال می گذرد، و آینده هنوز نیست. آوگوستینوس، در این بحث جدلی، هر چند بود گذشته و آینده را به اعتباری تایید می کند، ماهیت وجودی آنها را به زمان حال وابسته می داند. پرسش او این است که طور وجودی گذشته و آینده چیست و پاسخش این است که گذشته و آینده از طریق آنچه در زمان حال می گوییم و می کنیم وجود دارند: چیزهایی را نقل می کنیم و معتقدیم که حقیقت دارند و رویدادهایی را پیشگویی می کنیم که می پنداریم به همان صورت روی می دهند و در این کار پیوسته از تجربه زبان کمک می گیریم. در این میان، روایت گذشته مستلزم حافظه است و پیش بینی آینده مستلزم انتظار. به یادآوردن تصویری است از گذشته و پیش بینی تصویری است از آینده و این هر دو به حال تعلق دارد.
سرچشمه های فکری رمز و تصویر در معارف بهاءولد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهاء ولد به منظور بیان تجربههای عرفانی خویش، تصاویر و رمزهای خاص خود را ابداع کرده است. تخیلات مصور شده او را میتوان حاصل حالات و رویدادهای خلوت و به عنوان دریافتی شهودی از عالمی مثال گونه قلمداد کرد که در روان شناسی تجارب عرفانی، از آن به دیدار با خویشتن تعبیر میشود. این جستار در تحلیل و ماهیت شناسی رمزهای بهاءولد در معارف و در مسیر شناخت سرچشمه های تخییل و خاستگاه های جوشش این تصاویر، نشان می دهد مبنای تصویرها و رمزهای بهاء ولد معیت الله با اوست. وی با درک این معیت، به حال اتحاد می رسد و با دیدگاهی کل نگر، ضمن تعمیم این حال به جهان بیرون، خوشی و لذت ناشی از آن را نیز به همة عناصر هستی نسبت میدهد. او در حقیقت، مزه گرفتن خود در این تجارب را نموداری از همراهی و یگانگی صانع خاص با مصنوع عام میداند. مستند بهاءولد در این باره نظریه ای است مبتنی بر کمال که نوعی تکلیف فراگیر از سوی حق برای اجزای هستی است.
تاثیر ذهنیت کودکی در هنر بزرگسالی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به منظور درک و آشنایی با نقاشی کودکان و اهمیت شیوه بیانی آن در هنر بزرگسالی نگارش شده است. کودکاناز بدو تولد به شناخت محیط و پدیده های مادی جهان می پردازند. و طی این فرایند، تحت شرایط محیطی دوران رشد و همراه با یادگیری زبان، دنیای مادی و رویدادها محیط خود را به صورت تصاویری نمادین که در بر گیرنده مفهوم کلی، ذات و ماهیت اشیا می باشد را در ذهن ثبت می کنند. تصاویری ذهنی که ما به ازای خود در کودک کنشی عاطفی و هیجانی را نیز بر می انگیزد. نقاشی کودکان تصاویری است، به دور از بازنمایی ناظرمدارانه، تقلیدی است از واقعیت، که با تصویر ذهنی او مشترک است. میان تصویر ترسیمی و تصویر درونی تعاملی بی شمار برقرار است و بیانی است، برگرفته از ادراک فردی او. حفظ این احساس کودکانه و به کارگیری آگاهانه این شیوه بیانی، در بزرگسالی، می تواند رهنمون خلق آثاری بدیع و فردی باشد.
بررسی تطبیقی استعاره مفهومیِ «عشق جنگ است» در دیوان غزلیات حافظ و سروده های پترارک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر به شیوه ای تحلیلی و تطبیقی، استعاره مفهومیِ «عشق جنگ است» به منظور درک و فهمِ دل دادگی و دل ربودگی و سخن گفتن از آن، در دیوان سروده های عاشقانه حافظ و پترارک در چارچوب نظریه استعاره مفهومی بررسی شده است. باوجود شباهت های بنیادین بسیار در درون مایه استعاری مزبور، دو تفاوت عمده در تصویرپردازیِ حافظ و پترارک از این استعاره مفهومی به چشم می خورد: نخست آنکه حافظ در کاربرد خود از استعاره مفهومی «عشق جنگ است» از تعبیرها و اصطلاحات جنگی بیشتری استفاده می کند؛ دوم آنکه عشق در شعر پترارک در بسیاری موارد در تصویر خداوندگار عشق، کوپیدون در افسانه های رومی، پدیدار می شود که با کمان و پیکان خود دل عاشق را نشانه می رود و او را گرفتار می کند؛ اما در شعر حافظ با چنین تصویرپردازیِ صریحی که به نیروی مجرد و نادیدنیِ عشق در چهره یک ایزد جان و شخصیت ببخشد، روبه رو نیستیم؛ بلکه درعوض این معشوق یا ابروان وی است که به گونه ای استعاری از مژگان ناوک روانه دل عاشق می سازد و روح وی را تسخیر می گرداند.
بررسی و مقایسة اشعار اجتماعی و انسان گرایانة مهدی اخوان ثالث و ایلیا ابوماضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر شعر
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اجتماعی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد اجتماعی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
تحلیل ساختاری یک بیت دشوار از دیوان حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به تحلیل ساختاری بیت: عبوس زهد به وجه خمار ننشیند مرید خرقه دردی کشان خوشخویم از ابیات دشوار دیوان حافظ ، می پردازد. این گفتار، طی بحثی طولانی با بهره گیری از همه کوششهای پیشین در شرح بیت مذکور، سرانجام، این معنای کلی را برای این بیت به دست می دهد: ترشروی پارسایی با پرداخت قیمت شراب انداک که مایه خمارآلودگی و نشانه ناپاکبازی است، از بدخویی دست برنمی دارد و آرام نمی گیرد؛ آری برای این منظور، باید قیمت بیشتری بپردازد و این قیمت، چیزی نیست جز پاکبازی در ترک زهد ریا تا مرز خرقه گروه باده نهادن. از این رو، من مرید خرقه زهد نیستم. بلکه مرید خرقه دردی کشان خوشخویم؛ همان خرقه ای که این آزادمنشان، در عین بی چیزی، به پاکبازی تمام، گرو باده می نهند و باز، دامن خوشخویی را از کف نمی دهند.
دریای غرق در نهنگ تاویل و کشف رمزهای غزل - داستانی از مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاویل و کشف رمز و رازهای اشعار عرفانی مستلزم دقت نظر در ساختار صورت و معنی آنهاست. یکی از غزل- داستان های مولوی در این مقاله بررسی می شود. نگارنده کوشش نموده که این غزل را نخست با بررسی آثار خود مولوی و سپس در مقایسه با دیگر آثار عرفانی رمز گشایی نماید. این غزل در قالب زبان رمزی گزارش فنا و نابودی است و واژگان دلالتی فراتر از محدوده قاموسی خود دارند. نه تنها ضرباهنگ صامت ها و مصوت های این شعر محتوا را برجسته می کند، بلکه با رمزهایی چون سیلاب، دریا و نهنگ، فضایی سور رئالیستی که حاصل دیدار با عوالم ناخود آگاه است، ترسیم می شود. تبیین و تاویل این رویدادها تجربیات عرفانی را ملموس می کند و راهی به سوی تجربیات مشترک و تفسیر آن در آثار عرفانی می گشاید.