فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۱۶٬۳۲۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
مولانا جلال الدین محمد بلخی از بزرگترین مفاخر ادب فارسی و از اندیشمندان بنام اسلامی در قرن هفتم است. مثنوی معنوی وی ‘ گنجینه ای عظیم ازمعارف والای بشری ومتضمن پاره ای از علوم اسلامی است . قضا و قدر از جمله مباحث جدال برانگیز کلام اسلامی است که مولوی بادقت تمام در ابیات پراکنده ای ازدفاتر ششگانه مثنوی بدان پرداخته است . موضوع این پژوهش بررسی دیدگاه شاعر در این مبحث کلامی است . این پژوهش در بردارنده مقدمه ای در پیشینه موضوع ‘ تعریف قضا و قدردرمثنوی ‘ انواع قضا و قدر ‘ پاسخگویی مولوی به شبهات حاصل از اعتقاد به قضا و قدر و... است .
مقایسه درون مایه اخلاقی حکایات کلیله و دمنه و داستان های هانس کریستین اندرسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کلیله و دمنه نصرالله منشی با وجود تحولات بسیاری که در طول تاریخ آفریده شدنش پذیرفته، یکی از آثار ماندگار در حوزه ادبیات تعلیمی در تاریخ ادبیات ایران و جهان است. داستان های هانس کریستین اندرسن نیز از آثار ماندگار اخلاقی و تعلیمی در ادبیات جهان محسوب می شود. پیام های اخلاقی و فرازهای ارزشمند، یکپارچگی داستان ها، تمثیل و توصیف و نثر زیبا، دلیل ماندگاری کلیله و دمنه محسوب می شود. دلایل ماندگاری داستان های اندرسن نیز پیام های اخلاقی، استفاده از تمثیل و نثر توصیفی زیبا است. با بررسی همه این عوامل در هر دو دسته آثار، مهمترین عامل، درون مایه و پیام اخلاقی داستان ها و بیان پیام به صورت یک داستان تمثیلی است. در این پژوهش، خلاصه چهار حکایت از کلیله و دمنه و چهار داستان از اندرسن بیان شده، پس از آن درون مایه و پیام اخلاقی هر داستان به صورت جداگانه بررسی شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که پیام اخلاقی حکایات کلیله و دمنه مبتنی بر محافظه کاری و حفظ منافع فردی و عمل گرایی قهرمان است که در هدایت فرد برای رسیدن به اهداف و امیال شخصی، بسیار مفید و کارساز است اما داستان های اندرسن حاوی پیام های اخلاقی اجتماعی بر اساس ایمان به خدا، پیروزی خیر بر شر و ایثار و گذشت است.
براعت استهلال های تغزّل گونه در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وقتی به ساختار نامة نامورِ قوم ایرانی، شاهنامة فردوسی، ژرف می نگریم؛ علاوه بر محتوی و بُن مایه های سخت و سُتوارش، قالب داستان ها و روند روایت آن ها هم به جای خود بسیار هوشمندانه و عالمانه هستند. یکی از شگردهایی که سهم افزونی در این داستان ها دارد، براعت استهلال های آن ها می باشد. از شُمار فراوان مقدمه های داستان های شاهنامه ده مقدمه براعت استهلال کامل هست؛ که از این ده براعت استهلال، سه مقدمة آن از نظر ساختار بیشتر به یکدیگر شباهت دارند و با هفت مقدمة دیگر دارای تفاوت هایی می باشند. این سه دیباچه، براعت استهلال داستان های «کیخسرو»، «رستم و اسفندیار» و «پادشاهی هرمزد» هستند؛ که ساختاری شبیه تغزّل های قصیده دارند. یعنی از نظر: الف) تعداد بیت ها، ب) موضوع، فضا، روایت و شخصیت آن ها و ج) بیت تخلّص(گریز) هم خوانی های بارزی با تغزّل دارند، به گونه ای که تغزّل قصاید را به ذهن تداعی می کنند. در این پژوهش به روش تطبیقی- تحلیلی با نگاهی بر تغزّل در قصیدة پارسی و براعت استهلال در ادب پارسی و کاربردِ آن در شاهنامه؛ ساختار سه براعت استهلال مذکور و قیاس و سنجش آن ها با دیگر براعت استهلال های شاهنامه و تغزّل قصاید بررسی شده است. در آخر نیز به چرایی و چگونگی به وجود آمدن این پدیده پرداخته ایم.
بررسی آیین شمنی و سایر جادوها در داستان «رستم و اسفندیار»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جادو و آیین های مربوط به آن، موضوعی است که همواره از جنبه های گوناگون مورد توجه انسان بوده است. در شاهکارهای ادبی از جمله شاهنامهفردوسی نیز، این موضوع به چشم می خورد. هدف این پژوهش، بررسی جادوها و آیین های جادویی در داستان رستم و اسفندیار است. بدین منظور، کوشیده شده است تا با روش کتابخانه ای و تحلیل محتوا، ضمن بررسی و تحلیل جادوهای این داستان و آیین های مربوط (مانند آیین شمنی و شمنیسم، جادو درمانی، سلاح جادویی، رویین تنی و شکست طلسم آن و سایر جادوها)، به بررسی تطبیقی این موارد در دنیای واقعی و نیز مقایسه آنها با اساطیر اقوام دیگر پرداخته شود. سپس، علل رویکرد بشر به امور جادویی و ماوراءالطبیعه و همچنین، میزان تاثیر قدرت های جادویی در جاودانگی یا فناپذیری دارندگان چنین قدرت هایی مورد بررسی قرار گرفته است. حاصل آنکه وجوه مشترکی میان جادوها و آیین های جادویی در این داستان با جامعه ایران باستان و سایر تمدن های باستانی و نیز، شباهت هایی میان اسطوره های داستان با برخی از اساطیر اقوام دیگر به چشم می خورد. دیگر آنکه از عمده ترین دلایل توجه و گرایش بشر به جادو و قدرت های ماورایی و خلق قهرمانان اسطوره ای، غلبه او بر ناتوانی خویش در مقابله با رنج ها و سختی های زندگی و دستیابی به بزرگترین آرزویش، یعنی حیات جاودانه است. همچنین درمی یابیم تحقّق این آرزو حتی در مورد اسطوره های ساخته ذهن بشر نیز علی رغم داشتن قدرت های جادویی و نامیرایی، امکان پذیر نیست و سرانجام آنها شکست و مرگ است.
سعدی و مرثیه سرایی
حوزه های تخصصی:
در ادب عربی انواع مهم شعر را حماسه و تشبیب و ادب و مدیح و هجا و رثاء دانسته اند و رثاء یا مرثیه اشعاری است که در عزا و سوگ کسی سروده شده باشد. گاهی نیز بیان اندوه بر حیوان یا سقوط شهری است که در ادب فارسی نیز جایگاهی در خور دارد. سعدی شاعر بزرگ ایران نیز در این زمینه اشعاری نغز سروده است که یکی از آنها مرثیه مستعصم آخرین خلیفه عباسی و قصیده ای دیگر در رثاء سقوط بغداد است. در این مقاله کوشیده شده تا ضمن بررسی این قصاید و مقایسه آن با اشعار دیگر شاعران، به دیگر مراثی سعدی نیز اشاره شود.
بررسی تطبیقی «روایت پردازی» در «رسالة الطیر غزالی» و«منطق الطیر عطار»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیان تجربه ها و آموزه های عرفانی از طریق متون روایی نمادین، پیشینه ای طولانی دارد. متونی از این دست به دلیل بهره گیری از ابزاری کارآمد جهت انتقال مخاطب از حقیقت به عینیت و هدایت ذهن «روایت-گیر» در سیری استعلایی، موجبات استحالة وی را در جهت انفکاک از من تجربی و دست یافتن به جهانی آرمانی فراهم می آورد. در این میان «رسالة الطیر غزالی» و«منطق الطیر عطار» حکایت هایی تمام عیار و با پردازشی ماهرانه هستند که با نگرشی نمادین به قلم درآمده اند و در حقیقت نوعی «حماسة عرفانی» به شمار می روند که سفر فکرت قلبی را در قالب هجرتی پرمخاطره به تصویر می کشند.
با وجود وجوه افتراق در ساختار و پرداخت دو حکایت، از جمله توجه ویژه عطار به بهره گیری از حکایت های میانی، استفاده از عناوین ابتدایی، شرح و تفصیل ماجراها و بر صحنه آوردن شخصیت هایی گسترده و همه جانبه، عنایت خاص غزالی به خط روایی متصل، به تصویر کشیدن قهرمانان ناشناس و رعایت حداکثر ایجاز در روایت پردازی، موارد تشابه دو حکایت نیز درخور توجه هستند که از آن جمله اند: بهره گیری از راوی دانای کل و بن مایة «سفر» در هر دو حکایت، اشتراک مقصد نهایی سفر پویایی و استحالة شخصیت ها و حاکمیت بی چون و چرای اقتدار الهی که در نهایت راهگشای تفکر مخاطب در بررفتن از محسوس به معقول و تعین به شهود می شود.
هدف اصلی این نوشتار، انجام پژوهشی تطبیقی میان دو حکایت برای دست یابی به موارد اشتراک و افتراق دو اثر و واکاوی ابزار کارآمد روایت برای پردازش متنی اثرگذار است.
نگاهی گذرا به تماشاگه راز
حوزه های تخصصی:
این مقاله برآن است که ضمن معرفی تماشاگه راز و مطالعات نقدشناختی استاد مطهری ، شیوه برخورد آن شهید را در بررسی و تحلیل و ارزیابی گونه های حافظ پژوهی خاصه حافظ پژوهی مرحوم احمد شاملو با استفاده از یافته های نقد جدید ، بازشناسی و باز خوانی کند.
بنابراین ، مقاله را می توان به دو بخش عمده تقسیم کرد:
1-معرفی دیدگاههای نقدشناختی استاد مطهری (نقد نظری)
2-معرفی تماشاگه راز (نقد عملی)
تماشاگه راز خود به چند بخش قابل تقسیم است :
1-نقد دیدگاهها
2-طرحی روشمند برای شناخت حافظ جهت رهیابی به ساختار اندیشه خواجه
3-تحلیل و تاویل کلیدواژگان غزلیات حافظ
4-آزمون فرضیه های حافظ پژوهی
5-شناخت مفاهیم و معارف عرفانی
6-خدا، انسان و طبیعت از دیدگاه عرفا .
بررسی تطبیقی نمادینگی عناصر طبیعت در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسطورة طبیعت، نماد دوران پیش از دانش و صنعت، و نشان مشخّص روزگارانِ باستان است. طبیعت همواره در پیدایش تحولات مذهبی مردمانِ باستان و به ویژه آریایی های ساکن ایران و هند، نقشی بی بدیل داشته است. اعتقاد به قوای طبیعت به مرور زمان در میان آریایی ها، به صورت اعتقاد به خدایان مختلف در آمد و کم کم برای عناصری چون خورشید، ماه، ستارگان و باد، علائمی را اختراع کردند و آنها را قوای خدایی نامیدند. اهمیت چهار عنصر آب و آتش و باد و خاک ـ بارزترین مظاهر طبیعت ـ از آن نظر بوده که بنابر کهن ترین عقاید و باورهای پیشین، این عناصر نمایندة پاکی و سرچشمة زندگی در هستی بوده اند. تعمق در شاهنامه مؤیّد تأثیرپذیری فردوسی و غور و تفحص وی در متون کهن ایران باستان و ملل دیگری چون هند، چین و یونان ـ که وجوه اشتراک اساطیریِ بسیاری با ما دارند ـ است. عناصر طبیعت در شاهنامه، بنیانی اساطیری و هویتی منحصر به فرد دارند و صاحب روح هستند که در جای جای داستان، یاریگر قهرمان حماسه اند.
سعدی و سیرت پادشاهان: مدخلی بر بحث سعدی و تجدد
حوزه های تخصصی:
این مقاله باب اول گلستان را که در مورد سیرت پادشاهان است، مورد تحلیل قرار میدهد و نظر سعدی در مورد پادشاهان را بررسی میکند. با وجودی که سعدی شهرتی در باب مدح شاهان دارد ولی در باب اول گلستان با زیرکی و درایتی حیرتآور، تصویری سخت تکان دهنده از سیرت پادشاهان عرضه کرده است. مراد سعدی در کل حکایتها همان اصل برابری انسانها است که رکن اصلی اندیشه دموکراسی در تجدد است.
بررسی تطبیقی مراحل سلوک در منطق الطیر عطار و یوگاسوتره های پاتنجلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مراحل سلوک در یوگاسوتره، هشت مرحله و در منطق الطیر عطار هفت وادی است. سالک طریقت در هر دوی آنها ابتدا از شریعت، اخلاقیات شرعی و قواعد انضباطی آغاز می کند و به مراحل لطیف تر سلوک قدم می نهد و پس از عبور از این مراحل به نوعی یگانگی و به اصطلاح، «فنا» (در منطق الطیر) یا «سمادهی» (در مکتب یوگا) می رسد؛ با این تفاوت ساختاری که سالک عرفان اسلامی در پی وحدت با خداوند است اما سالک یوگایی در پی وحدت با خویشتن. این مقاله آموزه های عرفانی در یوگاسوتره ها و منطق الطیر را با تأکید بر وادی های هفت گانه و مراحل هشت گانة سلوک به صورت تلفیقی مورد بررسی و مقایسه قرار می دهد و اختلافات و اشتراکات آنها را بیان می کند.
خواب و خوابگزاری در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به منظور تبیین ارزشها و کارکردهای اسطوره شناختی خواب و خوابگزاری در شاهنامه فردوسی نوشته شده است . بر اساس بررسی انجام شده در شاهنامه مجموعاَ 33 خواب مطرح ، بیان و تعبیر شده است . نگارنده پس از بحث در باره ماهیت و انواع خواب ، خوابهای شاهنامه را در 7 گروه جای داده و پس از بحث در باره آنها به بررسی خوابگزاران ، ویژگیهای مشترک خوابها ، شیوه های خوابگزاری و نقشهای داستانی خواب در شاهنامه پرداخته است . تکنیک و روش مطالعه در گفتار حاضر عبارت است از تحلیل محتوا ، توصیف و طبقه بندی انواع رویا ، مطالب و شواهد مورد نظر به شیوه کتابخانه ای و سند کاوی جمع آوری شده است .
«شاهنامه» ای ترین شعر غنایی
حوزه های تخصصی:
یکی از قلمروهای مهم نفوذ و تأثیر شاهنامه در فرهنگ و ادب ایران، «ادب غنایی»، به ویژه شاخه عاشقانه (زمینی) آن است. در این حوزه ـ در حدود جستجوهای نگارنده ـ مسمط نُه بندی ویژه مراسم «سخنوری»، که ظاهراً سروده میرزا عبدالله شکوهی است، به دلیل کثرت و تنوع اشارات حماسی ـ اساطیری، اصطلاحاً «شاهنامه»ای ترین شعر غنایی ادب فارسی در موضوع مخاطبه و توصیف معشوق است.
تلمیحات شاهنامه ای این شعر برگرفته از سه منبعِ شاهنامه، منظومه های پهلوانی پیرو شاهنامه و گزارشهای نقالی و مردمی از داستانهای شاهنامه است و در تصویرهای برساخته شکوهی نوآوریهایی نیز دیده می شود.
سیمای معشوق جنگجو و ستیهنده شاعر در این شعر یادآور بانوگشسپ، دختر پهلوان و زیباروی رستم است و شکوهی، بسان مدیحه سرایان، گاهی او را از یلان و شهریاران شاهنامه برتر دانسته است.
ما گل های خندانیم، فرزندان ایرانیم: جستاری پیرامون شعر کودک در ایران
حوزه های تخصصی:
بازتاب مشروطیت در اشعار نسیم شمال و احمد شوقی
حوزه های تخصصی:
"بیداری و آگاهی مردم، آزادی خواهی، عدالت خواهی، قانون گرایی، مبارزه با استبداد، وطن دوستی و در یک کلمه «مشروطه خواهی» از مهم ترین حوادث دوران معاصر ایران و برخی دیگر از کشورهای پیرامون ما بوده است. نویسندگان این مقاله، در پی نشان دادن این درونمایه مشترک در شعر دو شاعر هم عصر نسیم شمال، شاعر ایرانی، و احمد شوقی، شاعر مصری است. نسیم شمال و احمد شوقی، با دو زبان متفاوت و در دو کشور غیر همسایه زندگی کرده اند، ولی مفاهیم و مضامین مربوط به مشروطه خواهی در اشعار آنها بسیار مشترک است و این نشان دهنده اشتراکات فرهنگی و اجتماعی دو ملت ایران و مصر است. آنان خواهان نظام مشروطه و پارلمانی و مبتنی بر قانون و عدالت، با حاکمانی لایق، کاردان و عالم اند. نظامی که آسایش و سعادت و پیشرفت مردم را تامین نماید و مانع ظلم و ستم شود. اما افسوس که نظام مشروطه در دوره این شاعرانه در ایران و مصرـ آن گونه که باید، رشد نمی کند و به ثمر نمی نشیند. مخالفان مشروطه بر مجلس و دیگر ارکان مملکت سیطره می یابند و وطن در معرض نابسامانی و آشفتگی قرار می گیرد. به همین سبب است که هر دو شاعر، مردم را به پاس داشت و حفاظت از وطن، فرا می خوانند.
"
موسیقی در غزلیات مولانا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
زمان در شعر حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از جنبه های فلسفی شعر حافظ، شیوه استفاده او از مقوله های مختلف زمان و تصرف شاعرانه وی در آن است. از منظر فلسفه هنر، شعر از جمله هنرهایی است که در زمان، اجرا (خوانده) می شود و اجرای آن به گونه ای است که زمان حال درآن محور قرار می گیرد. با توجه به اینکه در شعر دو افق گذشته و حال با یکدیگر تلاقی پیدا می کنند، بر اثر آن، نوعی زمان به وجود می آید که می توان آن را زمان جهان متن یا زمان دراماتیک نامید. این نوع زمان در شعر یا متن ادبی هست، اما هنر حافظ در این است که وجود آن را با در هم آمیختن زمانها برجسته می کند و آن را فراروی خواننده می آورد. حافظ نسبیت زمان و محدودیت زبان را در دلالت بر زمان واقعی با تمهیدات مختلف برجسته می کند و تا جایی که ظرفیت شهر اجازه می دهد، از همه انواع زمان در شعر خود استفاده می کند، به طور کلی، می توان گفت نحوه رویکرد حافظ نسبت به زمان، یکی از ویژگی های سبک شناختی شعر او را تشکیل می دهد.
جهان بینی سعدی
منبع:
گوهر تیر ۱۳۵۳ شماره ۱۶
حوزه های تخصصی:
آفاق شعر سعدی و حافظ: بحثی در سهولت و امتناع در شعر
حوزه های تخصصی:
موضوع مورد بحث در این مقاله افقها و فضاهای جغرافیایی و هندسیی است که از رهگذر اشعار سعدی و حافظ بر روی ما گشوده می شوند و ما به درون آنها راه مییابیم. فضاها و افقهایی مثلا، از نوع «بامداد، صحرا، صومعه، خیمه، گلزار و خانه». نویسنده با سنجش همین فضاها و افقهای موجود در اشعار سعدی و حافظ مقایسهای بین این دو شاعر برجسته شیرازی انجام داده و ساختار شعر سعدی را اصالتا ساختاری مجاز بنیاد و ساختار شعر حافظ را ساختاری استعاره بنیاد و دلیل آن را سرشت آسان یاب و سهلالحصول بودن شعر سعدی و طبیعت رازآمیز و پرابهام شعر حافظ میداند.