فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۰۱ تا ۱٬۷۲۰ مورد از کل ۱۶٬۷۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
مشاهدات میدانی مدرسان آموزش زبان دوم، نشان می دهد در بسیاری از مواقع فراگیران زبان دوم، عناصری از زبان مادری را در زبان دوم به کار می برند. این مشاهدات سبب شده فرضیه ها و نظریه های گوناگونی در علومی چون زبان شناسی و آموزش زبان دوم پدید آیند. تحلیل مقابله ای در زبان شناسی مقابله ای یکی از این نظریه ها است. تجزیه و تحلیل مقابله ای، ساختار زبان مادری و زبان خارجی را با هم مقایسه و تفاوتها و شباهت های آنها را تجزیه و تحلیل می کند و می کوشد تا به یاری زبان مادری پیشنهادهایی برای تسهیل یادگیری زبان خارجی ارائه نماید. پژوهش حاضر بر پایه همین نظر در پی بررسی خطاهای دستوری زبان آموزان آذری از نظر روی ساخت جمله های ساده خبری در سطوح میانی (B1 وB2) به روش تلفیقی کتابخانه ای- توصیفی تحلیلی است. از این رو 105 نمونه خطا برگرفته از متون نگارشی زبان آموز آذری زبان براساس دسته بندی استیون پیت کوردر بررسی و تحلیل شد تا نسبت توزیع خطاها در هریک از دسته ها تعیین گردد. داده های به دست آمده از تحلیل خطاهای زبان آموزان آذری نشان داد، خطاهای دستوری این زبان آموزان متنوع است و خطاهای بین زبانی بیش از خطاهای درون زبانی و دیگر خطاها هستند.
بررسی تطبیقی حمزه نامه با حمزه البهلوان: منشأ قصّه، شخصیّت اصلی، محتوا و گونه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مشهورترین قصّه های عامیانه فارسی، «حمزه نامه» یا قصّه امیرالمؤمنین حمزه است. ترجمه به زبان های دیگر، تهیّه نسخه مصوّر به دستور اکبرشاه هندی و داشتن آدابی ویژه برای نقل این قصّه، نشان دهنده اهمیّت آن برای مردم و شاهان در برهه ای از تاریخ است. اصل این داستان عربی است و «حمزه البهلوان» نام دارد و شخصّیت اصلی قصّه، پهلوانی خیالی است. این قصّه و شخصیّت اصلی قصّه، تحت تأثیر داستان هایی مانند رستم و اسفندیار که در شبه جزیره برای مردم نقل می شد، ساخته و پرداخته شده است و شخصیّت «حمزه العرب»، بدیل عربی رستم است که ایرانیان برای فروکاستن و حتّی از میان بردن حس نژادپرستی خود به این پهلوان خیالی، نام او را تغییر داده اند و در نتیجه، شخصیّت داستانی تحریف شده است. بهتر است «حمزه نامه» را قصه ای پهلوانی بدانیم، نه یک قصّه شبه تاریخی یا حماسه مشهور دینی یا حتی رمانس؛ امّا قصّه «حمزه البهلوان» جزو آثار «ادب الشّعبی» و «السّیره الشّعبیّه» است. در ادبیّات عرب، «ادب الشّعبی» در برابر ادب رسمی قرار می گیرد. در «ادب الشّعبی» متن مکتوب وجود ندارد؛ بنابراین به تعداد شنوندگان، راوی پدید می آید. بخشی از «ادب الشّعبی» در اصطلاح ، «السّیره الشّبیّه» نام دارد. «السّیره الشّعبیّه» از دل «ادب الشّعبی» می جوشد و ضمن بهره مندی از امکانات افسانه های خیالی و پهلوانی از پالایه اعتقادات اسلامی می گذرد.
بررسی ریشه های ایرانی و روابط بینامتنی در داستان «خلیل» اثر لئانید لئوناف نویسنده روسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۷
145 - 171
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسیروابط موروثی و بینامتنی داستان «خلیل» اثر لئانید لئوناف نویسنده سده بیست روسیه پرداخته است. این اثر تحت تأثیر آثار ادبیات عرفانی و کلاسیک ایران و با فضایی شرقی و ایرانی خلق شده است؛ بنابراین برای دستیابی به این هدف، ابتدا به توضیح بینامتنیت و چگونگی تلاقی متون در آثار خواهیم پرداخت و سپس اثر «خلیل» را به عنوان یکی از آثارمنعکس کننده این نظریه بررسی خواهیم کرد. الگوی اولیه (پروتوتیپ)، قهرمان (خلیل) از پادشاهان ایرانی دوره تیموری است و الگوی زمان ی مکانی (کرونوتوپ) داستان نیز مربوط به ایران باستان است. فضای شرقی داستان از طریق استفاده از تعداد زیادی از واژه های فارسی در متن، پرداختن به شخصیت اثر با ویژگی قهرمانان ادبی ایرانی و همچنین ساختار ظاهری و سبک زبانی مشابه آثار ایرانی به خواننده القاء می شود. این داستان با روایت های عرفانی، اسطوره ای و عامیانه از حیث مضمون و ساختار، دارای قرابت های معنایی و ساختاری است و مضامین، مفاهیم و بن مایه های آن از حکایت های گوناگون اقتباس شده است و هر یک بر قسمتی از داستان تأثیر نهاده است. در پایان به روش تحلیل ی تطبیقی نشان خواهیم داد که لئوناف تا چه میزان در آفرینش داستانی ویژه با گفتمانی چند سویه و تلفیق شده با سنت های روایی شرقی موفق بوده است.
أسالیب "عُبیدٍ الزاکانیّ"، الساخره وفق "نظریه تفریغ الکبت" الفرُویْدیّه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
63 - 83
حوزههای تخصصی:
قد تمّ فی هذا البحث تصنیف کلّ أسالیب عبید الساخره، فاتّضح أنّ جلّها یستقیم فی مجموعتین لا غیر من أدبیّاته الساخره: الأولى، أدبیات ساخره تنطوی على مضامین کاشفه للمستور، سیاسیّه خارقه للناموس أو اجتماعیه طوباویه؛ وهی کلّها محظوره، مسکوت عنها فی أغلب الأحایین، لا بل محرّمه فی أحایین أخرى، ولا یمکن المساس بها أو الدنو منها بالمرّه؛ والثانیه، مزاحات أو ملاطفات أو فلنقل هزلیات أو بالأحرى فکاهات ترتبط بعاهات جسدیّه ونقائص جسمیّه. والأولى، تنحصر –کما مرّ- فی موضوعات لا یمکن البوح بها أو حتى التلمیح إلیها. وهی إمّا أن تکون محظورات جنسیّه، وإمّا محرّمات دینیه، أو محاذیر قانونیه أو عُرفیّه، أو خطوط حمراء سیاسیه. والثانیه، فهی تمثّل موضوعات تتناول عاهات بشریّه، ونقائص آدمیّه، ترتبط بنقص ظاهری مادّیّ، أو نقص نفسیّ أخلاقی سلوکی، أو نقص عقلی؛ وهی فکاهات تتطرق إلى نواقص جسدیّه وعاهات جسمیّه، تنطوی فی مجامیع من فکاهات ثقافیّه وأخلاقیّه، وتنطوی فیها أحیاناً فکاهات تتعلّق بغباوات إنسانیّه وجهالات بشریّه وعنجهیات آدمیّه. وفی هذه الدراسه، ینهض السعی للبحث عن الدواعی النفسیّه وحوافزها المحرّکه التی تُمکّن هذه الأدبیات من دغدغه المشاعر أو الإضحاک، ضحکاً دفیناً ألیماً کان أو سافراً عذباً؛ وذلک بتسلیط الضوء علی مختلف مواضیع عُبید الفکهه: وتنتمی الموضوعات الأولى من فکاهات عبید إلى المجموعه الأولی من تصنیف فرُویْد فی نظریته الکبتیّه ورؤیتها التفریغیّه والتحریریّه؛ أی الفکاهات التی تسبب الإضحاک عن طریق التنفیس عن المشاعر المکبوته وتفریغها. وترتبط الموضوعات الثانیه منها بمجموعه فروید الثانیه من تصنیفه فی تلک النظریه؛ أی التقلید البحت وغیر المتقن والمحترف للحرکات والقوانین الطبیعیّه والأعراف الاجتماعیّه، مما یکون مدعاه للإضحاک، وذلک بسبب تحریره لطاقات فکریّه أو ذهنیه مکنونه، وتحفیزه لإطلاقها وإخراجها للعلن. أمّا المجموعه الثالثه من تصنیف فروید، فهی لاتتعلّق بموضوع بعینه، بل تتعلّق بإحدی التقنیّات، ألا وهی تقنیه المباغته التی قد أفاد منها عُبید فی صیاغه فکاهاته وسخریاته؛ إذ أنّ أیّه فکاهه، فی أیّ موضوع کانت، إذا ما وظّفت فیها تقنیه المباغته، فهی تثیر الضحک، لکونها تدفع بالفکر أو الذهن لیکون علی مشارف مفارقه تنفیس عن شعورین مختلفین فی آن واحد.
مقایسه معانی حرف اضافه «به» در تاریخ بلعمی با حرف جر «باء» در زبان عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال یازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
165-193
حوزههای تخصصی:
اسطوره خون (بررسی برخی کارکردهای وابسته به خون و نمود آن در شاهنامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۵
107 - 140
حوزههای تخصصی:
زندگی آدمی با اسطوره و آیین عجین شده است؛ اشتراک در مفاهیمی چون رنج، شادی، جنگ، صلح، عشق و سایر عواطف، روزنه ای به سوی یک حس مشترک می گشاید که دلیلی برای روی آوردن انسان های تنها، به جمع می شود و به اسطوره و آیین آن ها معنا می بخشد. خون، بخشی از وجود زیستی آدمی و حیات سیال اوست که از پیکر فرد فراتر رفته، به میان افراد رسیده، بخشی از حس مشترک آدمیان را تشکیل داده و به نوبه خود منشأ بسیاری از اسطوره ها و آیین های کهن در زندگی فردی و اجتماعی بشر شده است. اسطوره خون در میان ملت های مختلف به صورت های گوناگون نمود یافته است. در میان اقوام ایرانی، اسطوره های مربوط به آن متنوع است که بخشی از آن ها در پیکر حماسه ملی ایران بروز و ظهور پیدا کرده است. ریختن خون و نوشیدن آن از جمله موارد تلفیق آیین و اسطوره است که در شاهنامه دیده می شود. این پژوهش با رویکرد تحلیلی تطبیقی همراه با شواهدی از فرهنگ های مختلف به بررسی اسطوره خون و کارکردهای آیینی آن، با توجه به داستان های شاهنامه پرداخته است. نتیجه تحقیق نشان می دهد که این اسطوره عمدتاً به صورت های بلاگردانی، دفع شرّ، کین خواهی، سوگواری، حیات و نیروی دوباره، کارکردی آیینی یافته است.
بررسی و مقایسه کیفیت آموزه های تعلیمی در حکایت «مناظره دیو گاوپای با مرد دینی» از روضه العقول با حکایت «دیو گاوپای و دانای دینی» از مرزبان نامه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال سوم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۹
138-154
حوزههای تخصصی:
در گستره ادب فارسی، مسائل تعلیمی و اندرزی از جایگاه مهمی برخوردار است، به طوری که نفوذ و سیطره آن را در همه گونه های ادبی شاهد هستیم. در این بین، برخی آثار کاملاً بر این مبنا نوشته شده اند که مجموعه ای از اخلاقیات را در قالب داستان به مخاطب انتقال دهند که در این بین، روضه العقول و مرزبان نامه قابل توجه اند. در این پژوهش، با تکیه بر روش توصیفی -تحلیلی و استناد به منابع کتاب خانه ای، حکایت «مناظره دیو گاوپای با مرد دینی» از روضه العقول با حکایت «دیو گاوپای و دانای دینی» از مرزبان نامه به لحاظ بازنمایی آموزه های تعلیمی، تحلیل و مقایسه شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که دو نویسنده بیش از همه بر آموزه های «خردورزی و علم آموزی» و «نکوهش دنیا و دنیاستیزی» تأکید کرده اند. همچنین، ملطیوی به مسائلی چون: «نکوهش غرور و خودبرتربینی؛ نیکوسخنی؛ زهدگرایی و پرهیزگاری؛ خدامحوری و توکل به حق تعالی؛ قناعت ورزیدن و اهمیت راست گویی و راست کرداری» اشاره کرده و وراوینی هم، از اندرزهایی چون: «نکوهش گرایش به هوی و هوس؛ ممکن الخطا بودن حواس آدمی و نکوهش تقدیرگرایی و تسلیم بودن» سخن گفته است. این بررسی مشخص نمود که تنوع و فراگیری اخلاقیات در روضه العقول افزون تر است که این امر می تواند ناشی از حجم بیشتر تألیف ملطیوی باشد.
سفر در سنت اول عرفانی با تکیه بر آرا و نظریه های عطار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سفر همواره یکی از موضوعات مطرح در عرفان و تصوف بوده است و عارفان برای تهذیب نفس به سفرهای طولانی می پرداختند. درواقع عرفان و تصوف نوعی مسافرت و تجربه ای است که فرد در عین بی خویشی، خدا را در خود احساس می کند. بسیاری از چهره های نامدار تصوف، سیر آفاق و انفس را با یکدیگر آمیخته اند و از سفر ظاهری برای مقدمه ای بر سیر درون بهره جسته اند. ازسوی دیگر در بیشتر امهات متون تصوف، بخش یا بخش هایی به سفر ظاهری و بیان آداب و شرایط آن اختصاص یافته است. در تعالیم اسلام توجه ویژه ای به سفر شده است و به همین سبب، مشایخ عرفان و تصوف نیز در آثار و گفتار خود به این امر توجه خاص داشته اند. با دقت در آثار عطار نیشابوری نکته ای بسیار مهم جلوه می کند و آن اینکه عطار در آثارش گویی به نوعی سفرهای آفاقی و انفسی را تجربه کرده است و گاه حتی می کوشد برخی از آنچه در این سیر آفاق و انفس دیده است، توصیف کند. در این مقاله به شیوه توصیفی تحلیلی تلاش شده است تا سفر در متون عرفانی، آداب، شرایط و لوازم سفر با تکیه بر آثار منظوم و منثور عطار واکاوی و تحلیل شود. نتیجه پژوهش نشان از آن دارد که هدف اصلی از سیر آفاق، مخالفت با هواهای نفسانی، تربیت نفس و تبدیل صفات رذیله آن به صفات پسندیده است که در این سفرها در مقایسه با انواع دیگر، با جدیّت بیشتری دنبال می شود
تحلیل بینامتنی شاهنامه و تاریخ نوشته های عمومی از سده پنجم تا میانه سده هشتم هجری برمبنای ترامتنیّت ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متن ها همواره با دلایل و انگیزه های خاص و به شیوه های گوناگون با متن های دیگر پیوند می یابند. متن های تاریخ عمومی که در طول تاریخ نوشته شده، نیز چنین هستند. شاهنامه پیش متنی است که حضور گسترده آن در تاریخ نوشته های عمومی حاکی از وجود رابطه بینامتنی بین این دو متن در دو شاخه متفاوت، امّا وابسته است. از این رو مسئله پژوهش این است که پیوند بینامتنی میان شاهنامه و تاریخ نوشته های عمومی از سده پنجم تا میانه سده هشتم هجری چگونه بوده است؟ بدین منظور از نظریّه ترامتنیّت ژرار ژنت که یک نظریّه کامل در یافتن تمام جنبه های یک رابطه بینامتنی است، بهره برده ایم. هدف اصلی در این پژوهش کشف و شناخت انواع روابط ترامتنی با شاهنامه در تاریخ نوشته های عمومی است. روش پژوهش از نظر فضای انجام کار کتابخانه ای و از جهت تحلیل داده-ها کیفی است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که تاریخ نگاران با تأثیرپذیری از موقعیّت اجتماعی و نهاد حمایتگر خود، آگاهانه در جهت دست یابی به اهداف و انگیزه های خود از نگارش تاریخ عمومی با شاهنامه رابطه بینامتنی برقرار کرده و در این راستا به ترتیبِ بیشترین تا کمترین از سه گونه ترامتنی بینامتنیّت، سرمتنیّت و فرامتنیّت بهره برده اند.
بازتاب هایی از کتاب مقدس در اشعار سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
485 - 504
حوزههای تخصصی:
سهراب سپهری (1307-1359) از شاعران برجسته معاصر است که در کنار دین اسلام، با سایر ادیان نیز آشنایی داشته است و همین آشنایی، شعر او را سرشار از تلمیحات متعدد و متنوع کرده است. بررسی تلمیحات در اشعار سپهری ، نشان دهنده آشنایی او با ادیان مختلف است. این آشنایی را می توان مرهون مطالعات مداوم او در این خصوص و نیز مسافرت های فراوان او به کشورهای مختلف دانست. یکی از خاستگاه های عمده تلمیحات در شعر سپهری ، کتاب مقدس عهد عتیق(تورات) و عهد جدید(انجیل) است. بسامد این تلمیحات در مجموعه های نخستین، اندک است و به تدریج افزونی می یابد. بیش ترین تلمیحات به کتاب مقدس در مجموعه های «مسافر» و «حجم سبز» آمده است. تلمیحات به تورات نسبت به تلمیحات به انجیل، بسامد بیش تری دارد. اغلب این تلمیحات، تلمیحاتی مضمر و با وابسته های اندک هستند. بیش ترین بازتاب کتاب مقدس در اشعار سپهری ، مربوط به داستان آدم و حوّا و خوردن میوه ممنوعه است. هدف از این مقاله که به روش اسنادی و تحلیل محتوا انجام گرفته است، بررسی و تحلیل تلمیحات به کتاب مقدس در «هشت کتاب» سهراب سپهری است.
بررسی تطبیقی آرمانشهر از منظر ملک الشعراء بهار و هاینریش بُل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۰
99 - 118
حوزههای تخصصی:
شاعران و نویسندگان به عنوان اعضای جامعه، در تمامی مکان ها و در همه روزگاران دیدگاه های خود را درباره اوضاع جامعه خود ابراز کرده اند. در این میان، ملک ا لشعراء بهار و هاینریش بل از دو کشور ایران و آلمان به عنوان مطرح کنندگان دیدگاه های سیاسی و اجتماعی خود به قصد انتقاد از وضعیت موجود و آشکار ساختن نارسایی ها و ناروایی های جامعه خویش، انسان ها را به بازآفرینی ذهنی جامعه رهنمون ساخته اند. در این تحقیق سعی شده است با بررسی شاخصه های آرمانشهر و بیان تعاریف و مفاهیم، این موضوع را در اشعار ارزشمند ملک الشعراء بهار و داستان های هاینریش بل مورد بررسی قرار داده و دیدگاه های این دو را در این خصوص تبیین نماییم و با تکیه بر تعاریفی از شاخصه های آرمانشهر نشان دهیم که شاخصه های آرمانی ملک الشعراء بهار و هاینریش بل جنبه جهانی داشته و پیامی آرمانی برای انسان امروزی به شمار می آید.
رد پای اندیشه های غزالی در تحفه الوزراء علی بن مجدالدین شاهرودی بسطامی(مصنفک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
207 - 236
حوزههای تخصصی:
کتاب «احیاء علوم الدین» را کارنامه گرانقدر غزالی در دوران عزلت او دانسته اند. این اثر اگرچه مخالفان و موافقان بی شمار داشته اما تأثیری ماندگار بر بزرگان علم و ادب بر جای گذاشته است. «تحفه الوزراء» اگرچه چهار قرن بعد از تصنیف «احیاء علوم الدین» به رشته تحریر درآمده اما در زمره آثاری محسوب می شود که از روش کار غزالی در تبویب و تقسیم علوم و اخلاق تأثیر پذیرفته است. البته این تأثیرپذیری منحصر به ساختار اثر نیست بلکه اشتراک و شباهت شرایط اجتماعی هر دو مصنف، پایه ها و ساختار فکری و اندیشه های سیاسی آنان و منابع و مآخذ این دو اثر، به خوبی تأثیر رویکرد و اندیشه های غزالی را بر علی شاهرودی بسطامی نمایان می سازد. اهتمام نگارنده در این پژوهش بر آن است تا ضمن معرفی نسخه «تحفه الوزراء» و مؤلف آن به تأثیر و بارتاب اندیشه های غزالی در «احیاء علوم» بر این اثر، بپردازد. اهمیت این نگاشته از یک سو در پرداختن به اثری است که در جامعه ای غیر فارسی زبان تصنیف شده و نگارنده آن چون خود اثر، تا کنون ناشناخته باقی مانده است و از سوی دیگر تأثیر متمایز و موسع غزالی را در طول تاریخ فرهنگ اسلامی آشکار می سازد.
نقد و بررسی ترجمه سوره القارعه بر مبنای بافت زبانی آن (موردپژوهانه ترجمه های فولادوند و مکارم شیرازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بافت زبانی مجموعه ای از عناصر درون متنی است که در ارتباط با یکدیگر زمینه دلالتمندی متن را فراهم می کنند و در نتیجه، به انتقال صحیح مفهوم کلام و دریافت گفتمان کلّی متن می انجامد. بافت زبانی، مفهوم کلّی است که چهار لایه لغوی، دستوری (صرفی نحوی)، بلاغی و آوایی را شامل می شود. توجه به بافت زبانی حاکم بر آیات قرآن کریم به فهم پیام مقصود از آن ها کمک می کند. سوره «القارعه» از جمله سوره هایی است که به دلیل بافت زبانی ویژه ای که دارد، مدلول های خاصی را از حادثه عظیم قیامت بیان می کند. ترجمه های مختلفی که از این سوره انجام شده است، در اغلب موارد به بافت زبانی آن به عنوان عنصر دلالتمند در انتقال معنای آیات آن دقت کافی را نداشته اند. پژوهش حاضر با اتخاذ رویکرد تحلیلی و مقایسه دو نمونه از ترجمه های قرآن کریم (فولادوند و مکارم شیرازی) از سوره القارعه را بر اساس اصل هم ارزی بافت زبانی در متن مبدأ و مقصد بررسی می کند و در پایان، ترجمه پیشنهادی ناظر بر بافت زبانی بر پایه سه عنصر لغوی، صرفی نحوی و بلاغی ارائه می دهد. در نهایت، نتایج پژوهش نشانگر آن است که به رغم اینکه برخی از مؤلفه های بافت زبانی در بازگردانی تعدادی از آیات مورد توجه قرار گرفته، ولی در مجموع، انتقال دلالت های ضمنی برخاسته از بافت زبانی کلّ سوره در ترجمه بسیاری از آیات مغفول مانده است.
اشارتی گذرا به تأثیر مضامین قرآن کریم در شعر حافظ
حوزههای تخصصی:
ارزیابی و نقد آزمون کتاب سوم مرکز زبان و معارف اسلامی جامعه المصطفی براساس استانداردهای آزمون
منبع:
مطالعات آموزش زبان فارسی سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۸
113 - 134
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر شاهد پیشرفتهای قابل توجهی در زمینه آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان بوده ایم. طبعاً این کار از جهات گوناگون قابل ارزیابی است. آزمون سازی زبانی را یکی از بهترین روش های کشف نقصو ضعف های موجود آموزش زبان می توان دانست. یکی از روشها در پیشبرد آموزش، «تحلیل آموزشی» است که به وسیله آن ما درواقع اطلاعات و شواهدی، جهت کنترل کیفیت آموزش و یاددهی و تعیین میزان پیشرفت زبان آموز به دست می آوریم. در این تحقیق سعی می شود با روش توصیفی – میدانی آزمون کتاب سوم مرکز آموزش زبان فارسی جامعه المصطفی در قم مورد نقد و ارزیابی قرار گیرد تا بدین ترتیب، بتوانیم براساس استانداردهای ارزیابی به درک صحیح میزان ارتباط سنجش و آموزش و الگوهای صحیح ارزیابی و تحلیل خطاها و توصیف آنها بپردازیم و به این واسطه میزان رعایت این الگو در آزمونهای آن مرکز روشن شود. آنچه به عنوان زیر فصل خاص آزمون سازی در این تحقیق مورد توجه قرار گرفته است، ارزیابی و نقد میزان استانداردهای یک آزمون در سطح کتاب سوم و تعیین میزان هدف گذاری، جهت نیل به اهداف بلند یادگیری در حوزه زبان آموزی است. نتیایج این تحقیق نشان می شود که آزمون هدف در بعضی از بخش ها دارای اشکالات و نواقصی است که حتی آزمون را از مسیر زبانی بودن خارج می کند؛ لذا با توجه به استانداردهای آزمون سازی نیاز به تغییر و اصلاحاتی دارد.
مقایسه اشعار مشاهیر آذربایجانی در عرفان و تصوف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۰
73 - 98
حوزههای تخصصی:
در ارتباط با شناخت هنروری حافظ و نظامی در استفاده از معانی مجازی در کاربرد اصطلاحات عارفانه و خلق اشعار عرفانی به بررسی سروده های غزلی مشاهیر قرن ششم نیز پرداخته شد تصوف نظری و عرفان مدرسی آمیخته با آراء فلسفی و کلام، شاهکارهای بزرگ شعر عرفانی سنایی آغازگر عرفان، خاقانی و نظامی در وسعت معنایی گسترده رقم خورد که موجب تکامل بلندای عرفان با ترکیب های مناسب و ارتقاء معنا شد، گویی تصوف قرن شش خاقانی و نظامی را بر دروازه این مسلک با تأسی از سنایی نشاند. در این مقاله از خاقانی و نظامی با آوردن اصطلاحات در عبارات معمولی و سخن ناگفتن از وصال حقیقی در ابتدای ورود وادی شوریدگان است. شیوه سخن در شعر خاقانی در عین آراستگی از تکلف خالی نیست. خاقانی و نظامی هر دو با استفاده از طرزی توانا در آفرینش ترکیبات بدیع چون پیر مغان و دیر مغان با تعبیری دلنشین و عارفانه خلقی جدید و معجزگون را در سخن از خود به یادگار گذاشته اند و همچون چراغی فراسوی ادوار بعد در بدل عرفان شرعی به نظری نقشی ارزنده ایفا نموده اند.
حدیث نفس در شعر فروغ فرخزاد و نازِک الملائکه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۰
119 - 137
حوزههای تخصصی:
فروغ فرخزاد شاعر نوپرداز معاصر ایران و نازک الملائکه شاعر معاصر عرب و از پیشگامان شعر نو در ادبیات عرب، وظیفه انتقال بخش های مهمی از مفاهیم شعرهای خویش را به عهده حدیث نفس گذاشته اند. این دو شاعر زن که هر دو نماینده مطرح ادبیات زنانه در ایران و عراق هستند، علاوه بر زبان و احساس زنانه، روایت گر اندیشه های حاکم بر روزگارشان می باشند و مسائلی همچون تنهایی و غربت، مردستیزی، مظلومیت زن، بدبینی، مسائل اجتماعی و ... در شعرشان نمود دارد. فروغ و نازک الملائکه برای بیان این افکار و اندیشه ها و بیان ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه شان به گفت وگوی درونی یا حدیث نفس پرداخته اند، و سعی کرده اند از این طریق تأثیرگذاری شعرشان را بیش تر کنند.
بررسی تطبیقی رمزگشایی رنگ ها در آثار داستانی بوف کور و پیکر فرهاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۱
135 - 160
حوزههای تخصصی:
عنصر رنگ جزئی گسترده از جهان محسوس ماست و همانند موسیقی، زبان مشترک مردم دنیا محسوب می شود. رنگ ها اغلب مفاهیم نمادین دارند و نمود آن در آثار ادبی غیر قابل انکار است. پدیدآورندگان آثار با توجه به محیط زندگی، باورها و علایق خود از رنگ ها بهره برده اند. لذا از این طریق می توان بسیاری از راز و رمزها و حتی اوضاع اجتماعی عصر نویسنده را کشف نمود و به شخصیت، حالات روحی و افکار ذهنی آنان پی برد. در ادبیات داستانی معاصر به خصوص در «بوف کور» هدایت و «پیکر فرهاد» معروفی به دلیل درونمایه، ساختار و زبان پیچیده آن که در بستری از خیال و واقعیت شناورند، رنگ جایگاه ویژه ای دارد. این مقاله در نظر دارد با بررسی تطبیقی رنگ ها در آثار مذکور به درک بهتری از محتوای پیچیده و ابهام آمیز آن ها نایل شود. هدایت و معروفی با بکارگیری زبان نمادین رنگ ها، خود را از دسترس خوانندگان سطحی دور کرده اند. آنان نیت واقعی داستان را ورای محتوای رمزی رنگ ها پنهان داشته اند. با بررسی بسامد رنگ ها در این آثار می توان فضای ذهنی نویسندگان را درک و کشف نمود. در مجموع معانی پنهان رنگ های پرکاربرد و کم کاربرد در این آثار شامل مفاهیم مثبت و نیز معانی منفی است.
بررسی دستور تاریخی زبان داستان «خیشخانه» تاریخ بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
37 - 54
حوزههای تخصصی:
دستور و مباحث دستوری وسعتی بی انتها دارد. زبان اعم از گفتاری و نوشتاری پایدار نیست و همچون بسیاری از پدیده ها دستخوش تحول و دگرگونی می شود. در مسیر پویایی زبان واژگان، حروف، فعل ها و آنچه به زبان مربوط است، گاه فراموش می شوند و گاه تغییر می کنند، و همین رخداد شناخت زبان و دستور زبان را مشکل ساخته است. شناخت فرایندها و دگرگونی های دستوری از گذشته تا به امروز سبب می شود تا به درک و دریافت بهتر و دقیق تری از متون کهن رسید. «تاریخ بیهقی» یکی از متونی است که از نظر ادبی، تاریخی، اجتماعی، جغرافیایی، مردم شناسی و ... همواره مورد توجه پژوهش گران قرار گرفته است. شناخت زبان و نکات دستوری این اثر فهم درست مخاطب را به همراه دارد. نثر این کتاب، نثری بینابین است. این نثر آمیزه ای از استواری و سادگی نثر سامانیان و نثر فنی روزگار خویش است. در این پژوهش بر آن ایم تا به بررسی دستور تاریخی زبان در داستان «خیشخانه» بپردازیم.