فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۱۶٬۳۲۵ مورد.
منبع:
ادبیات عرفانی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۹
45 - 71
حوزه های تخصصی:
لاهیجی از عارفان بزرگ ایرانی و سلسله نوربخشیه، در شرحی که بر گلشن راز شبستری نگاشته، از مکاشفات عرفانی خویش سخن گفته است. مکاشفات عرفانی به عنوان تجارب خاص عارفان در تبیین نگاه عرفانی و عوامل موثر در گزارش این تجربه ها و احساس هایی که عارف از سر گذرانده، پیوسته مورد توجه پژوهشگران فلسفه عرفان بوده است. از دیگر جنبه های مهم در بررسی تجارب عرفانی تأثیرات بافت و زمینه فرهنگی و تعالیمی است که عارف با آنها پیوسته در ارتباط بوده است. براین اساس، نوشتار حاضر باتوجه به این پرسش که «عناصر و اجزای تجارب عرفانی لاهیجی چه چیزهایی هستند و شیخ تا چه اندازه متأثر از تعالیم پیشینی و بافت فرهنگی خود بوده است؟»، با روش توصیفی و تحلیلی به بررسی اجزا و عناصر مکاشفات شیخ پرداخته است. براساس سه نظریه غالب در فلسفه عرفان، گزارش های لاهیجی را می توان در تأیید نگاه بینابینی تعریف کرد. همچنین، افزون بر نظریات و مدل هایی که محققان درباره تجربه احساس های سه گانه (موجود یگانه، یگانگی موجودات ویگانگی با موجودات) ارائه کرده اند، احساس یگانگی با موجود یگانه نیز گزارش شده است که می تواند حالت چهارمی در این مدل فرض گردد. شیخ در توصیف تجارب خود حالاتی را از سر گذرانده که طی آنها پس از درک حضور خداوند و تجلیات ذاتی او، احساس یگانگی با خداوند کرده و به تجربه آگاهی محض رسیده است.
خوانش تطبیقی پدیدۀ استعمار در رمان بیوتن و بادبادک باز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این جستار، پدیده استعمار در رمان بادبادک باز، نوشته خالد حسینی و بیوتن، اثر رضا امیرخانی از منظر مطالعه تطبیقی ادبیات موردبررسی قرار گرفت. این دو رمان که برخاسته از فرهنگ شرق هستند یک نقطه اتصال قوی دارند و آن، امتداد زندگی شخص اول کتاب، امیر و ارمیا، در غرب (امریکا) است. مهاجرت به امریکا برای هر دوی آنها، مهاجرتی اجباری است که طی آن، نویسنده به پدیده استعمار و مظاهر آن می پردازد. همبستگی فرهنگی این آثار و شکل گیری آنها در خط سیری موازی، سبب بروز مؤلفه های همسان و به تبع آن، انتخاب این دو اثر برای تطبیق شد. در این پژوهش که به شیوه توصیفی-تحلیلی و به روش کتابخانه ای و سند کاوی انجام شده است با مطالعه تطبیقی و مقایسه ای دو اثر، مهاجرت قهرمان از وطن که با نوعی از خود بیگانگی همراه است و نقش استعمار در ایجاد این الیناسیون مورد بحث واقع شد. هدف این پژوهش آن است که از رهگذر خوانش تطبیقی پدیده استعمار، دریافت تازه ای از مفاهیم و ریشه های شکل گیری آثار ارائه بدهد. در پژوهش پیش رو، پدیده استعمار در این دو رمان، از منظر مطالعه تطبیقی ادبیات، مورد بررسی قرار گرفت و هشت مؤلفه اصلی و دو مؤلفه فرعیِ مربوط به آن، توصیف و تحلیل شد که عبارتند از: سفر شخصیت از شرق به غرب، وطن (ریشه عمیق شخصیت اصلی رمان در وطن)، حضور عنصر یاریگر (کشته استعمار)، نوستالژی، فرهنگ (پاکدامنی شخصیت)، وجهه دوگانه مذهب، الیناسیون و نفی سرمایه داری.
رمولوس کبیر و مرگ یزدگرد از منظر تاریخ گرایی نوین: نگاه دو نمایشنامه نویس به سقوط دو امپراتوری باستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ولاً به هنگام برخورد با آثار هنری دارای مضمون تاریخی، یا انتظار تطابق عین به عین آن اثر با تاریخ را داریم، یا اینکه منتظریم به نوعی خوانش هنرمند را از آن دوره تاریخی ببینیم. حالت اول که به هیچ عنوان، آن هم در جهان هنر قابل بازسازی و بازنمایی نیست. شیوه دوم نیز دیگر کارکرد سابق را ندارد. با داشتن شناختی کافی از نویسنده و شرایط گفتمانی و روابط قدرت در دوره زیست او بهتر می توان نوع نگاهش به تاریخ را در اثری تاریخی واکاوی کرد. در این مقاله با روش تطبیقی و تاریخی، دو اثر مرگ یزدگرد نوشته بهرام بیضایی و رمولوس کبیر نوشته فردریش دورنمات از منظر تاریخ گرایی نوین بررسی می شوند تا نشان داده شود که چگونه دو نمایشنامه نویس در دو مکان و زمان متفاوت از تاریخ اثر گرفته اند و بر تاریخ زمانه خود اثر گذاشته اند. این مقایسه تطبیقی نشان می دهد که انتخاب دوره ای خاص از تاریخ برای نوشتن نمایشنامه از طرف نمایشنامه نویس هدفمند بوده است و همچنین پرداختن به یک دوره تاریخی، متأثر از دوره زیست و فرهنگ نمایشنامه نویس است و علت تفاوت جایگاه قدرت و پایان بندی متن ها در همین موضوع نهفته است.
بررسی پدیده عزلت گزینی از دیدگاه مولانا و کارن هورنای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۹
168 - 137
حوزه های تخصصی:
بسیاری از رنج های روانی انسان ریشه در رفتار والدین با وی در دوران کودکی دارد. کارن هورنای روان شناس نئوفرویدی، نظریّه «روان رنجوری» را بر اساسِ رنج های روانی و عوارضِ آن ها بنا کرده است. هورنای معتقد است شخص روان رنجور به مکانیسم های دفاعی «مهرطلبی»، «برتری طلبی» و «عزلت گزینی» پناه می بَرَد، امّا این مکانیسم ها تسکین موقّت روان رنجوری را به دنبال دارد و ممکن است منجر به تشدید ناراحتی وی شوند. مولانا نیز، به عنوان عارفی مردمی که رفتار اقشار مختلف جامعه را به دقّت زیر نظر داشته، در پرتو علوم و معارف گران قدر اسلامی، راهکارهایی را برای درمان روان رنجوری افراد ارائه کرده است که شباهت هایی با مکانیسم های نظریّه کارن هورنای دارد. این مقاله به روش تحلیلی تطبیقی، نمودهای مختلف «عزلت گزینی» را در مثنوی بررسی کرده و به این نتیجه رسیده است که عزلت گزینی روان رنجورانه نمودهای بیشتری در رفتار شخصیت های مثنوی دارد. همچنین مولانا برای صحبت، در تکامل انسان و اجتماع شأنی عظیم قائل است و عزلت گزینی را در صورتی جایز می داند که به هیچ وجه امکان معاشرت وجود نداشته باشد. وی برای عزلت گزینی انواع متعددی چون عرفانی، اجتماعی و روان رنجورانه قائل است و عزلت گزینی روان رنجورانه را بیشتر ناشی ازعواملی چون جهل، حسد، نفرت، عدم درک فلسفه اختلافات انسانی و عدم درک متقابل می داند.
تحلیل بن مایه های اسطوره ای داستان «بانوی باغ» شهریار مندنی پور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۹
200 - 169
حوزه های تخصصی:
داستان کوتاه بانوی باغ از هفت ناخدای مندنی پور، شرح دیدگاهی پدرسالارانه درباره زن و جامعه ای است که در آن زندگی می کند. وی برای بیان دیدگاه های خود از جامعه و سرزمینش از زبان نماد و بن مایه های اساطیری در فضای بوف کوری و وهمناک استمداد می جوید. این مقاله می کوشد با دیدگاه اسطوره ای و روش توصیفی تحلیلی پاسخ دهد که نویسنده از کدام بن مایه ها و روایات اسطوره ای برای تفهیم بهتر داستان بهره جسته است؟ وآیا این بن مایه ها در تار و پود داستان فرو رفته اند یا صرفاً به صورتی نمادین حضور دارند؟ مندنی پور برای توضیح مرگِ زیبایی و پیشرفت، عدم تغییر و نرسیدن به آمال در سرزمینش، از اسطوره سفر به جهان زیرین، مرگِ ایزد گیاهی سخن می گوید و از نمادهای مربوط به دوران برزیگری چاه، گُل و... نام می برد؛ عامل نابودی را دیو می نامد و تقابلی بین ایزدبانوی برزیگری و خدای آریاییان ایجاد می کند. نویسنده با آگاهی از «تکرار اساطیر در زمان مقدّس» تبیین می کند که در هر زمان قهرمانی سعی در تغییری شگرف دارد و در نهایت به آن ایده آل نمی رسد، چراکه افراد، حقیقت، زیبایی و تغییر را در پدیده خاصی می جویند.
دراسه أسلوبیه لقصیده "یا ست الدنیا یا بیروت" لنزار قبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
33-65
حوزه های تخصصی:
لدراسه النص الأدبی مناهج نقدیه متعدده کلٌّ یقارب النص من ناحیه خاصه والنص هو الذی یدعو الناقد إلی اختیار المنهج لأنّ کل نص رغم إمکانیه دراسته بالمناهج المختلفه إلّا أنّ مقاربته تتناسب مع منهج أکثر. الأسلوبیه منهج داخلی یرکّز علی دراسه بنیه النص، فالنص هو الوسیله والهدف فی نفس الوقت. ورغم وجهات النظر المتعدده فی مجال الدراسه الأسلوبیه إلّا أنها تصل فی النهایه إلی دراسه البنیه التی تتألّف من مستویات وإن وجدت فروق فی تصنیف المستویات إلّا أن الأهم عباره عن: المستوی الصوتی، والمستوی الترکیبی والمستوی الدلالی. والأسلوبیه بوصفها فرعاً من اللسانیات التی تری اللغه نظاماً من الرموز والعلاقات، تری النص نظاماً بنیویاً متشکّلاً من الأجزاء التی ترتبط بعضها ببعض. فی الدراسه الأسلوبیه لقصیده نزار وصلنا إلی أنّ خیارات الشاعر فی مجال الصوت والترکیب والدلاله ذات إیحاء دلالی وجمالی. والشاعر تمکّن من امتلاک أسلوبه الخاص بمیزاته الفریده التی تظهر فی اختیار الأصوات والبحر العروضی، ثم فی اختیار الأسالیب الإنشائیه والحقول الدلالیه، وأخیرا فی تجلّی رؤیته من خلال الرموز الأساطیریه.
بررسی چرایی و چگونگی تأویل آیات قرآنی در کشف المحجوب هجویری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
9 - 36
حوزه های تخصصی:
کشف المحجوب نخستین کتابی است که در تصوف به زبان فارسی تألیف شده و استناد به آیات قرآن از ویژگی های سبکی این متن کهن به شمار می آید. در این پژوهش، چگونگی تأویل آیات قرآنیِ به کاررفته در مقدمه و شش باب آغازین این کتاب، که مؤلف در آن به موضوعات بنیادین تصوف پرداخته، بررسی و تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد که هجویری در این بخش از کتاب برای بررسی و تبیین 17 موضوع نسبتاً کلی و گوناگون به 55 آیه از قرآن استناد کرده که برداشتش از 27 آیه صحیح بوده، از 26 آیه برداشت شخصی داشته و در تأویل 2 آیه خطای آشکار داشته است . بر این اساس، تأویل بیش از نیمی از آیات بررسی شده مورد استناد هجویری، شخصی بوده که اثبات مدعا و مطلوب مؤلّف و تفسیر مدِّ نظر وی از برخی مفاهیم تصوف عامل اصلی برداشت های شخصی و ناصحیح او از این آیات است. از عوامل اصلی این تأویلاتِ نادرست، می توان به تقلید هجویری از پیشینیان، شناخت محدود او از آیات و روایات و استفاده هدفمند از آن، انگیزه خاص وی در اثبات مدّعا و مطلوب خویش، و نوعی خودباوری برآمده از آشنایی او با عرفان و تصوف اشاره کرد. کشف المحجوب نخستین کتابی است که در تصوف به زبان فارسی تألیف شده و استناد به آیات قرآن از ویژگی های سبکی این متن کهن به شمار می آید. در این پژوهش، چگونگی تأویل آیات قرآنیِ به کاررفته در مقدمه و شش باب آغازین این کتاب، که مؤلف در آن به موضوعات بنیادین تصوف پرداخته، بررسی و تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد که هجویری در این بخش از کتاب برای بررسی و تبیین 17 موضوع نسبتاً کلی و گوناگون به 55 آیه از قرآن استناد کرده که برداشتش از 27 آیه صحیح بوده، از 26 آیه برداشت شخصی داشته و در تأویل 2 آیه خطای آشکار داشته است . بر این اساس، تأویل بیش از نیمی از آیات بررسی شده مورد استناد هجویری، شخصی بوده که اثبات مدعا و مطلوب مؤلّف و تفسیر مدِّ نظر وی از برخی مفاهیم تصوف عامل اصلی برداشت های شخصی و ناصحیح او از این آیات است. از عوامل اصلی این تأویلاتِ نادرست، می توان به تقلید هجویری از پیشینیان، شناخت محدود او از آیات و روایات و استفاده هدفمند از آن، انگیزه خاص وی در اثبات مدّعا و مطلوب خویش، و نوعی خودباوری برآمده از آشنایی او با عرفان و تصوف اشاره کرد.
کرامات زمینه ساز چهره ای اسطوره ای از عارفان براساس نظریات جوزف کمپبل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: یکی از مباحث پرمناقشه عرفان اسلامی، متصورشدن قدرت کرامت گونه برای شیوخ متصوفه است که قرابت معنایی و محتوایی بسیاری به معجزه دارد. با این تفاوت که معجزه مخصوص پیامبران و کرامت، کارهای خارق العاده اولیاءالله است. با سازمان یافتن طریقت ها در میانه های قرن پنجم هجری و ضعف شدید حکومت سلجوقی بعد از شکست سنجر (م. 552 ق.) از غزان و فروپاشی اوضاع اجتماعی و سیاسی، کرامت مدلولی متفاوت یافت و به کارهای فوق بشری مرشد طریقت اشاره می کرد. پیر و مراد دیگر تنها یک شخص روحانی صرف نیست؛ بلکه مانند قهرمانان اسطوره ای با قدرت الهی تصویر می شود که نظم و قوانین الهی حاکم بر طبیعت را می شکند. کراماتْ مسیر سفر سالک را مانند سفر قهرمان اسطوره ها ترسیم می کند که شیخ از مسیر بسیار سخت و صعبی گذر کرده تا توانسته است به چنین قدرت مافوق انسانی دست یابد و از ثمرات آن، مریدان و حامیانش را بهره مند کند. نظریه «تک اسطوره» جوزف کمپبل، انطباق بسیاری با مسیر سفر روحانی سالک دارد. روش: در این مقاله منابع مکتوب عرفانی و تاریخی مربوط به سیر حرکت عارف تا رسیدن به کمال گردآوری شد؛ سپس آن مفاهیم با سه مرحله «جدایی»، «تشرف» و «بازگشت» نظریه کمپبل تطبیق داده شد. نتایج و یافته ها: از تطابق یادشده به این نتیجه می توان رسید که هدف از خلق کرامات، ساخت چهره ای اسطوره ای از عارفان است تا آنان را قهرمانان مذهبی عصر جدید معرفی کنند.
خنده و سرشت بشر
منبع:
ادبیات متعهد دوره دوم اردیبهشت ۱۴۰۱ شماره ۳
4 - 14
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به بررسی رابطه میان خنده و عوارض ناشی از اندیشه ورزی بشر که شامل نظریه پردازی و در نتیجه پیش بینی پذیر شدن رویدادهای جهان می باشد پرداخته ایم. فرضیه ما این است که بشر برای گریز یا کنترل دردهای حیات اقدام به نظریه پردازی می کند تا جهان را قابل پیش بینی کند. اما پیش بینی پذیری مانند یک شمشیر دو لبه است، زیرا از طرفی می تواند دردهای بشر را از میان بردارد، و از طرفی منجر به یکنواختی، عادت، ملال و روزمرگی می شود. در همین راستا خنده بر علیه یکنواختی و پیش بینی پذیری ها به مقابله برمی خیزد و خواهان بروز رفتارهایی تعریف نشده و غیرقابل پیش بینی است تا بشر را از ملال و کرختی ناشی اندیشه ورزی، نظریه پردازی و پیش بینی پذیری نجات دهد، او را به جهان هایی پرتاب کند که قوانینی نو و تازه بر روابط میان رویدادهای آن حاکم است و لذت نفس کشیدن در دنیایی جدید و کشف نشده را منتقل کند که مانند مخدرها پر از لذت و فراموشی است.
تحلیل ساختاری و گفتمانی آغازگرها در فتوت نامۀ نجم الدین زرکوب بر اساس نظریۀ هالیدی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ششم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۱
1 - 24
حوزه های تخصصی:
آغازگر به عنوان نقطه عزیمت پیام، امکان پردازش پیام متنی را برای گوینده و نیز تعیین جهت گیری کنشی و فکری پیام را برای مخاطب فراهم می آورد. در این پژوهش، به منظور تحلیل ساختاری و گفتمانی متن فتوت نامه نجم الدین زرکوب و کشف ساز و کارهای میان ذهن و زبان نویسنده و بافت فرهنگی-اجتماعی متن از تحلیل آغازگرها استفاده شده است. از تحلیل انواع آغازگرها در این متن که به روش ترکیبی (توصیفی، تحلیلی و آماری) انجام گرفت، این نتایج به دست آمد: فراوانی معنادار آغازگرهای تجربی در این متن، نشانگر غلبه کنش ایضاحی و تبیینی در گفتمان مؤلف است. کاهش معنادار آغازگرهای میان فردی، نشانگر پایین بودن کنش های ارتباطی و تعاملی در متن و مؤید تقویت منظورهای گفتمانی تک صدایی و اقتداری موجود در سازه های تجربی است. از میان آغازگرهای متنی، عناصر ساختاری به جهت نقشی که در پیوستگی و توسعه متن ایفا می کنند، پررنگ تر از دو نوع دیگر (تداومی و افزوده پیوندی) است. در این متن، فراوانی آغازگرهای ساده و بی نشان، بیشتر از آغازگرهای مرکب و نشان دار است که تاثیر آن در متن، به شکل سهولت و قاعده مندی زبانی و دستوری در عین انسجام متنی در بافت گفتمان ایدئولوژیک متن مشاهده می شود.
تحلیل تطبیقی معنویت فطری در مثنوی مولوی و خدای ناخودآگاه ویکتور فرانکل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال چهاردهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
285 - 332
حوزه های تخصصی:
یکی از پایه های مکتب معنادرمانی ویکتورفرانکل خدای ناخودآگاه است. به باور فرانکل سرکوب اعتقاد به خداوند سبب روان رنجوری می شود و درمان آن به خودآگاه درآوردن یادکرد تعالی است. درک خدای ناخودآگاه شهودی است و تمامی انسان ها در موقعیت اضطرار ناخودآگاه از طریق دعا با خداوند ارتباط برقرار می کنند. به باور مولوی نیز معنویت فطری و درک آن شهودی است. در مثنوی تمام انسان ها فارغ از هر دین و مسلکی در تنگناهای زندگی با دعا به درگاه خداوند التجا می کنند. رویکرد تطبیقی در مقایسه معنویت فطری در مثنوی با نظریه خدای ناخودآگاه فرانکل ابعاد و گستره تفکر مولوی را بهتر آشکار خواهد ساخت. پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی درصدد پاسخ به این پرسش هاست که وجوه همسویی و یا تفاوت های این دو دیدگاه در چیست؟ فرضیه این است که باوجود برخی تشابهات، تفاوت هایی در سرچشمه های آن ها دیده می شود. نتایج پژوهش نشان می دهد که فرانکل از منظر روان شناسی نمود خدای ناخودآگاه را در رابطه علت و معلولی اضطرار انسان و دعا برای گشایش می داند، اما مولوی قرارگرفتن در موقعیت اضطرار را عنایت الهی و زمینه ساز قرب به او می شمارد. فرانکل انسان را آغازگر رابطه با خداوند می شمارد، اما مولوی توفیق و عنایت حق را ایجادکننده رابطه می داند. فرانکل نگاهی کارکردی و فایده گرا به ایده خدا دارد، اما مولوی نگاهی وجودی و غایت مند.
یأس و امید در شعر أمل دنقل و سیاوش کسرایی (تحلیل نشانه شناسی مؤلفه های: مکان-زمان و اسطوره ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال چهاردهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
333 - 353
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر دانش نشانه شناسی بابی تازه در تحلیل، فهم و نقد متون ادبی و کشف زوایای پنهان آن به وجود آورده است. أمل دنقل شاعر معاصر مصری و سیاوش کسرایی از جمله شاعران دغدغه مندی هستند که در زمانه ای متلاطم زیسته اند. نابسامانی های سیاسی و اجتماعی در محتوا و ساختار شعر این دو به شدت تأثیر گذاشته است. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی، مضمون «یأس و امید» در مؤلفه های نشانه شناسی مکان-زمان و اسطوره ها، در سروده های این دو شاعر را بررسی و با هم مقایسه نموده است و درصدد پاسخ گویی به این پرسش است که این درون مایه چگونه در شعر دو شاعر متجلی شده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش، گویای آن است که شعر دو شاعر با وجود شباهت های فراوان در درون مایه-هایی چون اعتراض به وضع موجود و دعوت به مبارزه، بسیار با هم متفاوت است. در شعرکسرایی همواره جلوه هایی از روشنایی و بالندگی دیده می شود. کاربست نشانه های مکان، زمان و اسطوره ها در شعر او، به منزله دمیدن روح امید در هموطنان است. شعر حماسی «آرش کمانگیر» نمونه ای آشکار از این نگاه سرشار از امیدواری است؛ اما شعر امل دنقل که سرشار از هنر شعری و هنجارگریزی های زبانی است، به شکلی عمیق متأثر از شکست های پی در پی جهان عرب و در گرداب یأسی سهمگین غوطه ور است؛ به گونه ای که کاربرد مکان، زمان و اسطوره ها در شعر وی، به شدت تیره است. شعر وی سویه تاریک حوادث را برجسته نموده است. سروده «البکاء بین یدی رزقاء الیمامه»، تصویری جامع از همه شعر اوست.
علل و مصادیق تابوشکنی در داستان شیخ صنعان براساس نظریه یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«تابو» در لغت به معنی حرام و ممنوع است و در اصطلاح به اموری گفته می شود که آن امور دارای حد و مرز و قوانین خاصی هستند که نباید تحت هیچ شرایط شکسته شوند و در صورت شکسته شدن، فرد و اطرافیان دچار پی آمدهای منفی و زیانبار می شوند. پژوهش حاضر به روش کتابخانه ای و با رویکرد توصیفی تحلیلی به بررسی مصادیق تابوشکنی در داستان شیخ صنعان از منظومه عرفانی منطق الطیر عطار می پردازد. برای تحلیل ، تابوها به دو دسته تابوهای اسلامی و تابوهای مسیحی تقسیم شده و هر یک از این تابوها از منظر خود آن دین، تحلیل گردیده است. این پژوهش در صدد پاسخ به این سؤال اساسی است که با توجه به شخصیت شیخ صنعان، چرا این تابوها شکسته می شود؟ پاسخ به این سؤال از دیدگاه روان شناسی یونگ با توجه به دین اسلام و مسیحیّت بیان می شود. کارل گوستاو یونگ معتقد است ویژگی ها و عوامل ناسازگار و منفی حاصل عملکرد کهن الگوی سایه است. بر این اساس در این پژوهش سبب تابوشکنی قهرمانان داستان شیخ صنعان و دختر ترسا کنش کهن الگوی سایه دانسته شده است.
زبان تصویری قلعه الموت (مطالعه تطبیقی متن و تصویر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصویر زبانی بین المللی است، یعنی مردم با هر ملیّت، نژاد و زبانی می توانند با آن ارتباط برقرار کنند و به ترجمان نیازی ندارد. قلعه الموت از مهم ترین قلاع اسماعیلیه است اما برای بررسی آن عمدتاً به منابع تاریخی رجوع شده و منابع تصویری، به طور اخص نگاره ها، مورد توجّه قرار نگرفته است. با توجه به اینکه تصویر روشنی از قلعه الموت پیش از حمله مغول و تخریب آن در دست نیست، این پژوهش قصد دارد بر مبنای نگاره ها موقعیّت و جایگاه الموت را بررسی کند و نشان دهد چگونه از این تصاویر می توان برای بازسازی قلعه مدد جست؟ جستار حاضر در تلاش برای یافتن تجسمی از قلعه الموت، نگاره های سه متن تاریخی کهن یعنی جهانگشا ، چنگیزنامه و جامع التّواریخ را بررسی می کند. موقعیت جغرافیایی الموت، کاشی های زرین فام قلعه، تصویر هلاکو خان و... از جمله مواردی است که از رهگذر این نگاره ها به دست می آید. حاصل پژوهش نشان می دهد نگاره ها به ارائه تجسّمی از قلعه پیش از تخریب و در هم شکستن عظمتش کمک کرده و در واقع روایت متنی را به روایت تصویری تبدیل می کنند.
نمودهای تولّد دوباره قهرمان در داستان «طاهر و زهره» بر مبنای روایت های ایران، قبرس و کوموک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسطوره قهرمان که با خرد و الهام فراوان همراه است، بیانگر شوق بشر به رشد تحول گراست. مخاطبان این اسطوره با قهرمان هم ذات پنداری می کنند و در واقع اساطیر، زمینه ای پدید می آورند که فرد بتواند با خواندن و شنیدن آن دگرگون شود و به کمال برسد. یکی از داستان های معروف اسطوره ای که روایت های مختلف آن در ایران، آذربایجان، تاتار، ترکمن، ازبک، قبرس، آناتولی، کوموک و ... شهرتی دارد، داستان «طاهر و زهره» است. این داستان که مانند دیگر ادبیات «عاشیقلار» تلفیقی از نثر و نظم است، نمود مرگ و تولد دوباره قهرمان است که در طی داستان بارها اتفاق می افتد. این مقاله مرگ و بازتولّد تکراری قهرمان را در روایت های مختلف داستان «طاهر و زهره» بر مبنای کهن الگوی بازتولد یونگ به روش توصیفی و تحلیلی بررسی می کند. قهرمان داستان در سیر داستان بجز تناسخ چهار نوع از بازتولد: 1- تولد مجدد 2- مشارکت در فرآیند تحول، 3- تجسد و 4- رستاخیز را تجربه می کند. در این داستان آنچه می میرد، معمولاً «خود» سابق قهرمان است که با مرگ و بازتولد خود، بیداری جامعه را رقم می زند. این مرگ می تواند مرگ تردید، پیمان شکنی، خیانت، دروغ و مکر و نیرنگ باشد که به یاری عشق ممکن می گردد، عشقی که تجلی آن همواره در زندگی بشر دیده می شود.
بررسی تطبیقی هستی شناسی عرفانی ابوحامد غزالی و بهاءولد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۸
9 - 37
حوزه های تخصصی:
هستی شناسی یکی از مهم ترین مباحث عرفان اسلامی است که کمابیش از ابتدای مکتوب شدن مطالب عرفانی مورد توجه عرفا و متصوفه بوده است. هر یک از عرفای بزرگ صاحب اثر، براساس مشاهده، مکاشفه و تجربه ای که خود داشته، به تبیین چینش نظام هستی و مطالب مربوط به هستی شناسی پرداخته است. از جمله این عرفا امام محمد غزالی و بهاءالدین ولد، از بزرگ ترین عرفای اسلامی در قرن پنجم و ششم، هستند. این پژوهش به روش تحلیلی- توصیفی و تطبیقی به بررسی مهم ترین عناوین هستی شناختی مطرح شده در آثار این دو عارف پرداخته است. خدا، جهان و انسان و مسائل مربوط به آنها سه محور عمده هستی شناسی هستند که در این پژوهش موضوعات مهم مرتبط با آنها از آثار دو عارف -احتمالا برای نخستین بار به این شیوه در تحقیقات مرتبط با هستی شناسی- به صورت روشن استخراج و بررسی شده است. براساس نتایج، اصطلاحات هستی شناسی با وجود اشتراک لفظی با برخی علوم مانند کلام اختلاف معنایی دارد. دیدگاه توحیدی هر دو عارف به مفهوم وحدت وجود نزدیک است و در مراتب وجود در آثار هر دو عارف تفاوت هایی در چینش و تعداد وجود دارد.
روان اسطوره شناسی داستان کودکانه «بوقی که خروسک گرفته بود»: بر اساس نظریه فرایند تفرّد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یونگ روان کاوی را باستان شناسی در بستر گونه های انسانی می داند. از همین رو اصطلاح «کهن الگو» (آرکی تایپ) که زیربنای نظریه فرایند تفرّد است، حاصل اشتقاق دو واژه باستان شناسی (آرکیولوژی) و گونه شناسی (تایپولوژی) است. تفرّد، کهن الگوی رشد روانی است که غیرارادی، تدریجی، منظم و نیرومند است. این کهن الگو متشکل از زنجیره کهن الگوهایی همچون سایه، نقاب، پیر خردمند، آنیما و خویشتن است. غایت فرایند تفرّد چیزی جز یکپارچه سازی آگاهانه تمام حلقه های این زنجیره کهن الگویی نیست. در همین راستا، پژوهش پیشِ رو با روش تحلیلی توصیفی در پی بازشناسی زنجیره کهن الگوهای تفرّد و چگونگی فرایند یکپارچه شدن آنها است. از آنجا که در خوانش یونگیِ کتاب های کودک ایرانی، نشانه های تصویری همواره مغفول واقع شده اند؛ کتاب تصویری «بوقی که خروسک گرفته بود» برای موضوع پژوهش اختیار شده است. کتاب مذکور اثر حامد حبیبی و به تصویرگری علی رضا گلدوزیان است. نتیجه پژوهش نشان می دهد: شناخت شکاف های میان خودآگاه و ناخودآگاه و پذیرش بخش تاریکِ وجود، لازمه شکل گیری هویت یکپارچه انسان است.
خوانش کارکردهای زبانی کارل بولر در ترجمه فارسی رمان الوقائع الغریبه فی اختفاء سعید أبی النحس المتشائل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خوانش کارکردهای زبانی کارل بولر در ترجمه فارسی رمان الوقائع الغریبه فی اختفاء سعید أبی النحس المتشائل مسأله نقش های زبانی از موضوعات جدید زبان شناسی است و این نقش ها تأثیری فراوان در رساندن معنا به دریافت کنندگان، حفظ زبان مبدأ، توضیحات بیشتر یا حتی تحریک احساسات مخاطبان دارد؛ در غیر این صورت، ممکن است ترجمه، نادرست باشد و حتی معنا کاملاً پوشیده باقی بماند. هدف کارل بولر از ارائه نقش های زبانی شامل، نقش های ترکیبی، ارجاعی، بیانی، ترغیبی و عاطفی است و هر مترجمی با توجه به بافت جمله و نیز با توجه به نقش زبانی مورد نیاز آن باید متن را ترجمه کند تا ترجمه، آن گونه که باید تأثیر خود را بگذارد. این بررسی از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و در آن، ترجمه « الوقائع الغریبه فی اختفاء سعید أبی النحس المتشائل » اثر إمیل حبیبی که توسط احسان موسوی خلخالی به فارسی ترجمه شده و عنوان فارسی آن «وقایع غریبِ غیب شدنِ سعیدا بونحسِ خوشبدبین» مورد بررسی قرار گرفته است. این ترجمه از نظر نقش های زبانی بیان شده، شامل نقش های ترکیبی، ارجاعی، بیانی، ترغیبی و عاطفی وتأثیر آن در ترجمه، بررسی شده است. با توجه به ترجمه کتاب، مشخص شد که مترجم بیشترین استفاده را از ترجمه ترکیبی و سپس ارجاعی کرده است. ترجمه بیانی نیز با اختلافی زیاد، پس از دو نقش پیشین قرار می گیرد و نقش عاطفی، بسیار بسیار اندک، مورد استفاده قرار گرفته است.
مروری بر زندگی و آثار اریش کستنر
منبع:
ادبیات متعهد دوره دوم مرداد ۱۴۰۱ شماره ۶
6 - 10
حوزه های تخصصی:
اریش کستنر کیست؟ برای برخی از ما، او سازنده بخشی از نوستالژی های کودکیمان است. برخی دیگر از ما حتی بدون این که بدانیم، او را از طریق فیلم ها و نمایش هایی که براساس آثارش ساخته شده است، می شناسیم و برخی نامی از او شنیده ایم و برخی هم هیچ....
هرمان هسه و شعر
منبع:
ادبیات متعهد دوره دوم مرداد ۱۴۰۱ شماره ۶
11 - 13
حوزه های تخصصی:
هرمان هسه، نویسنده، شاعر و نقاش آلمانی و برنده جایزه نوبل ادبیات، در دوم ژوئیه ۱۸۷۷ میلادی در شهر کالو واقع در کشور آلمان در خانواده ای فرهنگی دیده به جهان گشود. او تا سال ۱۹۶۲ زندگی و طی عمر ۸۵ ساله خود، زندگی پر فراز و نشیبی را تجربه کرد. وی به بحران های روحی و بیماری های روانی شدید دچار شد و طعم فقر را چشید، اما به رغم همه مسائل، هسه بیش از ۸۰ رمان، مجموعه شعر یا کتاب داستان کوتاه از خود به یادگار گذاشت. از او به عنوان پرخواننده ترین نویسنده آلمانی قرنEEWFK بیستم یاد می کنند. او علاوه بر جایزه نوبل، هشت جایزه ادبی دیگر از جمله جایزه جهانی گوته را به دست آورده است.