مطالب مرتبط با کلیدواژه

قهرمانان اساطیری


۱.

بررسی و معرفی برخی ازقهرمانان اساطیری منظومه ی کوش نامه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شاهنامه کوش نامه کوش پیلگوش قهرمانان اساطیری نبردها و کارزار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۶۳ تعداد دانلود : ۱۴۰۱
منظومه ی کوش نامه در زمره ی حماسه های ملی، اساطیری و پهلوانی است که حکیم ایرانشاه بن ابی الخیر در قرن ششم ه.ق آن را به نظم درآورده است. این کتاب داستان کوش پیلگوش، برادر زاده ی ضحاک است که سال های طولانی در چین، مغرب و آفریقا با قدرت و ستمگری فرمانروایی کرده و در این مدت همواره با جمشیدیان به دشمنی و نبرد می پردازد، اما سرانجام، راه دادگری و یزدان پرستی پیشه می کند. این کتاب، حاوی شرح ویژگی های تعدادی از شخصیت های اساطیری است. در منظومه، همچنین، قهرمانانی حاضرند که حکیم فردوسی نیز از تعدادی از آن ها پیشتر و با روایتی متفاوت سخن گفته است. با بررسی این قهرمانان مشترک و شباهت ها و تفاوت های داستانی میان آن ها در می یابیم مآخذ دو منظومه، تا حدودی با یکدیگر متفاوت بوده اند که ارائه ی آن ها به پربار کردن فرهنگ تاریخ اساطیری و حماسه ی ملی یاری می رساند.
۲.

مطالعه تطبیقی گناهان سه گانه قهرمانان اساطیری در دو اثر حماسی داراب نامه طرسوسی و اودیسه هومر«با تأکید بر کنش جنگاوری و سلحشوری در آراء اسطوره شناسی تطبیقی ژرژ دومزیل»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: اسطوره شناسی تطبیقی ژرژ دومزیل کنش جنگاوری گناهان سه گانه قهرمانان اساطیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۱۲۲
اسطوره در کنار حماسه، افسانه و فرهنگ عامه، یکی از عناصر تشکل دهنده فرهنگ و هویّت قومی و ملی جوامع و منشوری از باورهای اجتماعی است که در بستر فرهنگی تولید می شود. موضوع اسطوره از مطالعات آیین های مذهبی جدا نیست و می توان آن را در حکم ابزاری دانست که اعتقادات و نهادهای موجود را با استناد به دین توضیح می دهد. «گناه» به منزله کنش یا رفتار، مفهومی حائز اهمیت است؛ تا جایی که بدون درک ارتباط مفهوم و اثرات انگیزاننده اش نمی توان رخدادهای فرهنگی مربوط به آن را درک کرد. «داراب» و «اولیس» به عنوان قهرمانان اساطیری، شخصیت های فرهنگی به شمار می روند و موضوع «گناه» آن ها نیز به مثابه یک کنش در مقوله فرهنگ جای می گیرد. نظریه اسطوره شناسی تطبیقی ژرژ دومزیل با توجه به زمینه های فرهنگی یک اثر، علاوه بر کاوش معنای نهفته و ضمنی متن، به بافت اجتماعی/ فرهنگی نیز توجه دارد. یافته های این پژوهش که به شیوه توصیفی – تحلیلی انجام شده نشان می دهد که خط سیری از یک اسطوره و گناه او در دو تمدن ایران و یونان به وضوح مشخص است. درون مایه هایی همچون «فریب از اهریمنان» و «شک در خالق»، «غرور و ادعای خدایی»، «رسیدن به قدرت و ترس از دست دادن حکومت»، «سرپیچی کردن از فرمان ایزدان و خدایان»، «کشتن موجودات و پهلوانان آیینی»، «بی احترامی به آتش و کاشتن تخم کینه در نهاد بشر»، زمینه ساز بیشترین گناهان در میان ایران و جهان است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که ساختار ثابتی در اساطیر هندواروپایی وجود دارد؛ که در طی قرن ها، در این فرهنگ ها باقی مانده و به رغم گستردگی جغرافیایی و اصلاحات ادیان مختلف، ردپای آن ها، همچنان پس از سال ها پیدا است.