فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۲۱ تا ۹۴۰ مورد از کل ۵٬۶۵۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
ریشه اسطوره ای حماسه آرش ، گاو معجزه آمیزی بوده که مرز بین ایران و توران را نمایان می کرده و پس از مرگ ، روان او از تنش بیرون آمده و به بارگاه اهورایی راه برده است . آرمان آرش از پرتاب نیزه مرزنمایی برای بارش باران پس از خشکسالی دیرسال است . پس از آنکه افراسیاب ، دیو خشکسالی به ایران می تازد ، مرزهای ایران و توران را در هم می نوردد ، چشمه ها را ویران و رودخانه ها را خشک می کند ، دشمنی آسمان و زمین برانگیخته می گردد و فرجام آن خشکسالی است ...
روابط قدرت در رمان شازده احتجاب
حوزههای تخصصی:
"تحلیل انتقادی گفتمان، شاخه ای از مطالعات زبان شناختی است که به مفاهیمی همچون قدرت، سلطه و ایدئولوژی می پردازد. در این مقاله با استفاده از رهیافت های این رشته، روابط میان عاملان قدرت و نیز دگردیسی شکل اعمال قدرت در رمان شازده احتجاب بررسی می شود. به این منظور، تمهیدات هنری و داستانی متن به دقت بررسی شده، اثر هنری به عنوان محصولی گفتمانی در بافت تاریخی اش تحلیل شده است. توجه به وقایع و شخصیت های دوره تاریخی ای که رمان روایتگر آن است، همچنین در نظر گرفتن بافت اجتماعی سیاسی خلق اثر، نشان می دهد که تقابل نیروی اندیشه ورزی روشنفکرانه با قدرت تمامیت طلب حاکم، مولف را به سمت گزینش معنادار وقایع تاریخی برده است. گلشیری، تحت تاثیر گفتمان روشنفکری زمان خود، در این رمان با نشان دادن قدرت و خشونت منجر به انقراض در خاندان قاجار، میان داستان خود و شرایط اجتماعی- سیاسی حکومت پهلوی دست به نوعی معادل سازی زده است.
"
نقد و بررسی کتاب: زندانی نای؛ سیروس شمیسا، چاپ اول
حوزههای تخصصی:
گشتارهای ثابت در سفرنامه های روحانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های کلاسیک منظومه های داستانی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های کلاسیک داستانهای بلند منثور
- حوزههای تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های کلاسیک سفرنامه و حسب حال
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی ریخت شناسی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق شاعران و نویسندگان فارسی زبان بر یکدیگر
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
نماد شناسی داستان های کوتاه ادبیّات پایداری لبنان با تکیه بر کتاب «عَناقیدُ العَطَش» اثر علی حجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از تجلّیگاه های ادبیّات مقاومت، داستان نویسی است، خواه داستان کوتاه باشد یا رمان. از میان کشورهای اسلامی، لبنان همواره مورد هجوم دشمن صهیونیستی بوده؛ به همین خاطر نویسندگان زیادی به بیان رشادت ها و پایداری مردم لبنان در برابر دشمنان خود پرداخته اند. کتاب «عناقید العطش» اثر علی حجازی با 12 داستان کوتاه، به عنوان یک مجموعه داستانی به بیان پایداری و استقامت مردم لبنان پرداخته است. بررسی این کتاب از آنجا حائز اهمّیّت می باشد که نویسنده بر اثر شرایط سیاسی و اجتماعی حاکم بر جامعه خود در داستان های واقعی خود از زبان رمز به موضوع پایداری و استقامت در برابر دشمن اشاره نموده است. آنچه نگارندگان در این مقاله برآنند تا به آن پاسخ دهند این است که: 1- مهمترین نمادهای بکار رفته در داستان های کتاب «عناقید العطش» چیست؟ 2- نویسنده به چه دلیل از نمادهای مشخّصی برای دشمن صهیونیستی استفاده کرده است؟ در پایان می توان چنین نتیجه گرفت که نویسنده کتاب، متناسب با هر یک از خصلت ها و خوی مستکبرانه دشمنان خود از نمادهای مشخّصی اعم از جان دار و بی جان مانند: مار، کفتار، شیطان، مترسک و ... استفاده نموده است. همچنین نویسنده به منظور بیان جلوه های مقاومت و پایداری مردم لبنان و عشق و دلبستگی آنان به وطن خویش، از نمادهای مشخّصی در این زمینه بهره برده است. پژوهش حاضر برآن است تا با روشی توصیفی – تحلیلی به بیان و رمز گشایی نمادهای مقاومت در کتاب «عَناقیدُ العَطَش» بپردازد و در خلال آن به مهمترین جلوه های ادبیّات پایداری در داستان نویسی این مجموعه داستانی اشاره نماید.
بررسی جنبه های عرفانی در«لیلی و مجنون» نظامی و مقایسه ی آن با «مصیبت نامه ی» عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منظومه ی «لیلی و مجنون» نظامی گنجه ای، غمنامه ای عاشقانه است که روح درد و رنج سالکان حق را آشکارا می توان در آن دید. لیلی و مجنون دارای قابلیت های زیادی برای تحلیل مفاهیم و صفات عرفانی است که گاه به طور مستقیم، در بیان نظامی و به خصوص از زبان پدر مجنون، و گاه به طور غیرمستقیم، در پس سخنان شاعر جلوه گر می شود. در این مقاله سعی شده است که قابلیت های عرفانی لیلی و مجنون در پرتو صفات و مقاماتی چون صبر، عنایت، ظرفیت، درد، وحدت، فنا، جنون و رحمت نمایانده و بررسی شود تا عشق متعالی متجلی در ظاهر منظومه، مکشوف گردد. برای تبیین این عشق متعالی و در جهت رسیدن به جهان بینی معرفتی نظامی در لیلی و مجنون، مقامات و صفات عرفانی این اثر با «مصیبت نامه ی» عطار، به عنوان منظومه ای دردآلود در ادبیات عرفانی مقایسه شده است.
بازنمایی جنسیت در رمان رازهای سرزمین من(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، رمان رازهای سرزمین من، از حیث نحوه ی بازنمایی شخصیت زنان در آن بررسی شده است. برای این منظور از روش های انتقادی تحلیل گفتمان جهت بررسی متن و نیز از نظریات سیمون دوبووار در باب جنسیت جهت تبیین یافته ها استفاده شده است. تحلیل رمان به این روش، نشان داده است که ویژگی های مهم نحوه ی خاص تصویر زنان در این رمان، یکی تغییر در جفت تقابلی زنانه است؛ به این معنا که دوگانه ی اثیری/ لکاته که هدایت آن را پررنگ کرده، در این جا به دوگانه ی مادر انقلابی/ «نشمه ی سلطنتی» بدل شده است؛ و دیگری، پررنگ کردن نقش سیاسی زنان در انقلاب، تأکید بر اهمیت حضور زنان و نیز اقتدار و روشن بینی و آزاداندیشی سیاسی آن هاست. در این جا ایدئولوژی مستتر در متن، مسئله ی زنان و ارزش داوری ها و پیش فرض های رایج در مورد آن ها را بدل به مسئله ای سیاسی و طبقاتی کرده است و همچنین بر خوانش نویسنده از تاریخ (موضوع اصلی رمان) اثر گذارده است. همچنین نشان داده ایم که استعاره ی سرزمین به مثابه مادر، به شکل ذهنیتی اسطوره ای بر متن حاکم است.
بررسی گونه های فخر در دیوان طالب آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفاخره که از فروع نوع ادبی حماسه به حساب می آید، یکی از بن مایه های مضمونی شعر فارسی، بلکه ادبیات جهان به شمار می رود. البته در این میان برخی شاعران به فراوانی از آن سود می برند که طالب آملی یکی از این چهره هاست. طالب آملی با نازش به خود و شیفتگی به شعر خویش، در خودستایی و برتری جویی مبالغه کرده است. در این مقاله، گونه های مختلف فخر طالب در بیش از ده تقسیم بررسی و دلایل مفاخره ی شاعر نیز به تمامی بیان شده است و این نکته چشم انداز تازه ای برای این مقاله رقم زده است. همچنین سخن در «ضد فخر یا واسوخت از فخر» مبحث جدیدی است که در مقاله ی حاضر و با توجه به شواهد متعدد آن در شعر طالب آملی، مورد توجه قرار گرفته است. سخن ستایی و فخر به فضایل اخلاقی، از برترین مفاخرات طالب آملی است.
بررسی عنصر حسرت در اندوهیادهای شاعران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرثیه، شعری است که در ماتم گذشتگان و تعزیت بازماندگان و اظهار تاسف و تالم بر مرگ عزیزان از دست رفته یا حوادث و بلایای ناگهانی یا طبیعی و... سروده شده است.
سوگ سروده های ادیبان برای دیگر شاعران را می توان از قدیم ترین انواع شعر رثائیه دانست که نخستین نمونه های آن در دیوان رودکی در رثای شاعری به نام مرادی و یا در مرثیه ی شهید بلخی یافت می شود.
در دوره ی معاصر نیز، سرودن اندوهیاد برای شاعران توسط دوستان و حتی گاهی دشمنان آنها وجود دارد که غیر از ادای حق دوستی، عواملی چون تحریک حس همکاری، شعر دوستی و رابطه ی ادبی، علت سرودن آن بوده و در مقایسه با انواع دیگر مرثیه، به سبب اصالت احساس آن واجد ارزش ادبی بیشتری است؛ مانند سوگ سروده ی ملک الشعرای بهار برای ایرج میرزا و یا اندوهیادهایی که در سوگ شاعرانی چون اخوان ثالث، سپهری، فرخزاد، شاملو و.... سروده شده است.
در این مقاله، ابتدا اندوهیادهایی که شاعران معاصر در سوگ دیگر شاعران سروده اند، از منابع مختلف استخراج شده، سپس به بررسی عنصر«حسرت» و جنبه های مختلف آن در اشعار کلاسیک و نیمایی پرداخته می شود و همراه با ذکر شاهد، تحلیلی از آن صورت می گیرد و در پایان نیز، نتیجه ی بحث ارائه می گرد
ارتباط حکمرانان در دو دوره اسطوره ای و پهلوانی شاهنامه فردوسی
حوزههای تخصصی:
ارتباطات را می توان عمل انتقال مفاهیم یا انتقال معانی و تبادل پیام ها برشمرد. آنچه ارتباطات انسانی را از ارتباط دیگر موجودات زنده متمایز و مشخص می سازد، به کارگرفتن اصول و معیارهایی برای ارتباط بهتر و موفق تر و توانایی انسان در خلق و استفاده از نمادها است. این مقاله در تبیین سیر ارتباطات انسانی در شاهنامه فردوسی تا پایان دوره پهلوانی است. ارتباطات انسانی در شاهنامه بر سه نوع: ارتباطات حکمرانان، پهلوانان و مردم قابل تقسیم بندی است که در این مقاله فقط به ارتباط حکمرانان می پردازیم. ارتباطات حکمرانان در شاهنامه را می توان در پنج بخش قرار داد که عبارتند از: ارتباط حکمرانان با خود و دیگران، ارتباط حکمرانان با خدا، ارتباط حکمرانان با طبیعت، ارتباط حکمرانان با ماورا طبیعت و ارتباط حکمرانان با موجودات ماورایی. مهم ترین اهداف ارتباطی که در این مقاله مورد بحث قرار گرفته، عبارت است از: انواع ارتباطات حکمرانان، اهداف ارتباطی آنان و نتایج ارتباط آنان.
هخامنشیان در شاهنامه و روایات ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۱
89 - 122
حوزههای تخصصی:
از آن جا که اثری از هخامنشیان در شاهنامه و بالطبع در خدای نامه عصر ساسانی نیست، از ابتدای شکل گیری مطالعات بر دودمان ساسانی، همواره بحث بر این بوده که آیا ساسانیان از هخامنشیان آگاهی داشته اند یا خیر. برخی چون نولدکه، ممزن و یارشاطر نافی این آگاهی بوده اند و برخی دیگر چون فرای، شهبازی و زرین کوب با جدیت بر این یادسپاری تأکید دارند. برخی دیگر چون دریایی نیز با اخذ روی کردی میانه عقیده دارند که ساسانیان آگاهانه یاد هخامنشیان را نادیده گرفته اند تا خود را به کیانیان که دودمان کهن ایران شرقی بودند، نسبت دهند. برخی شواهد و مدارک نشان می دهد که ساسانیان نخستین یقیناً از وجود هخامنشیان آگاه بودند و خود را به آنان منتسب می کردند و ساسانیان پسین آگاهانه با دست برد در تاریخ و دگرگون سازی شخصیت ها با اهداف سیاسی و دینی، چهره های هخامنشی را بنابر صلاح دید خود تا حدودی دگرگون ساختند. بااین حال، هخامنشیان با گرفتن هویت و چهره ای جدید، در تاریخ نگاری ساسانی پابرجا ماندند و به دوران اسلامی راه یافتند. این تحریفات در تاریخ ایران کاملاً آگاهانه از سوی ساسانیان صورت گرفته است و اکنون می توان با بررسی شواهد به میزان و علت این دگرگونی ها پی برد. مقاله پیش رو در پی اثبات وجود چهره های برجسته هخامنشی چون کوروش و داریوش در تاریخ نگاری نوین ساسانی–اسلامی است. لذا مسأله اساسی پژوهش حاضر یافتن دلیل تحریف تاریخ هخامنشیان از سوی ساسانیان و بازیابی آثار وجود هخامنشیان در منابع دوران ساسانی است که نیازمند پژوهش در تاریخ فکری ساسانیان با روی کردی اندیشه گرایانه است.
تضاد (طباق) در سیر تاریخی و روند دگرگونی ها در بوته نقد و تحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به نقد و تحلیل دیدگاه ها و نظریات درباره صنعت تضاد پرداخته شده است. در ابتدا ضمن مقدمه ای کوتاه به طبیعی بودن وجود این صنعت در شعر و سخن اشاره گردیده، آنگاه با مراجعه به پانزده اثر بدیعی و بلاغی، از گذشته تا حال، تعاریف و نظریات نویسندگان آن آثار راجع به صنعت تضاد و سیر تاریخی آن مورد نقد و بررسی قرار گرفته و بهترین دیدگاه ها معرفی شده است. سر انجام به عنوان نتیجه، موارد و نکاتی که باید در پرداختن به آرایه تضاد مد نظر قرار داد، عنوان گردیده است. هدف اصلی از نگارش این مقاله، بیان ضرورت بازنگری و تحقیق و تحلیل همه جانبه صنایع بدیعی است از گذشته تا حال شعر فارسی و نگرشها و کاربردهای ظریف این آرایه ها توسط شاعران.
فرهنگی برای فارسی عامیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندیشه گردآوری و تدوین لغات عامیانه نخستین بار در دوران دانشجویی در دانشگاه تهران به ذهن من راه یافت. چند تن از دانشجویان افغانستانی که دوره عالی ادبیات فارسی را می گذراندند به من می گفتند که رغبتی به خواندن داستانهای ایرانیان ندارند، زیرا بسیاری از لغات و اصطلاحات مستعمل در این نوشته ها را درنمی یابند.
اما تصمیم نهایی را وقتی گرفتم که روزی، در سال 1362، یک دانشجوی فرانسوی که در رشته زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه تهران تحصیل می کرد، عبارتی را که در کتاب بوف کور صادق هدایت دیده بود به من نشان داد و پرسید: «مگر جان قابل دیدن است؟» آن عبارت که از زبان مرد بیمار گوشه نشینی نقل شده چنین است: «ننجون [= دایه ام] مثل بچه با من رفتار می کرد. می خواست همه جان مرا ببیند.» البته معنای جان برای من فارسی زبان که این زبان را نخست در دامان مادر آموخته ام آشکار بود، اما راستش را بگویم، هر گز توجه نکرده بودم که این کلمه در فارسی عامیانه به معنای «تن و بدن» به خصوص «تن برهنه» است.
تا آن زمان برای عامیانه چند مرجع بیشتر وجود نداشت: یکی «مجموعه کلمات عوامانه فارسی» از محمدعلی جمال زاده بود که در انتهای مجموعه داستانهای او با عنوان یکی بود و یکی نبود، منتشر به سال 1922 میلادی (1300 هجری شمسی) در شهر برلن، به چاپ رسیده و شامل 380 لغت است. دیگری فرهنگ عامیانه (امثال، لغات و مصطلحات) از یوسف رحمتی بود که در سال 1330 در تهران چاپ شده و تقریبا شامل 3.000 لغت است. مرجع دیگر که از دو مرجع پیشین پربارتر و محتوی لغات بیشتر است فرهنگ لغات عامیانه از محمدعلی جمال زاده بود که به کوشش محمدجعفر محجوب در سال 1341 در تهران چاپ شده و تقریبا شامل 10.000 لغت است. اینکه می گویم «لغت» و نمی گویم «مدخل» از آن روست که مدخل در فرهنگ نویسی شرایطی دارد که در لغت نامه های مذکور مراعات نشده است (از جمله: ضبط تلفظ کلمه، تفکیک معانی مختلف کلمه و تعریف آنها، ذکر شاهد از منابع مشخص برای هر کدام از این معانی، احیانا تذکر پاره ای نکات دستوری در کاربرد درست کلمه، و نیز ترکیبات و عبارات اصطلاحی که با استفاده از این کلمه ساخته می شود و چیزهای دیگر). عیب بزرگ تر آنکه لغات گردآمده در این چند اثر محصول حافظه گردآورندگان است و نه حاصل جست و جو در منابع. غالبا شاهدی در کار نیست و آن مقدار اندک شواهد نیز ساخته ذهن خود مولف است...
ویژگی های اقلیمی و روستایی در داستان نویسی خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقلیم گرایی در داستان نویسی معاصر ایران به طور جدّی از دهة هزار و سیصد و سی شمسی آغاز می شود و در دهه های چهل و پنجاه به اوج خود می رسد. داستان های اقلیمی غالباً بازتاب دهندة ویژگی ها و عناصر مشترکی چون فرهنگ، باورها، آداب و رسوم یک منطقه جغرافیایی اند. با توجّه به خاستگاه نویسندگان و ویژگی های اقلیمی بازتابیده در آثارشان، پنج حوزه یا شاخة داستان نویسی اقلیمی شمال، جنوب، غرب(کرمانشاه)، شرق(خراسان) و آذربایجان، در داستان نویسی معاصر ایران قابل تشخیص است. این مقاله پس از دادن تعریفی از داستان اقلیمی و برشمردن ویژگی های آن- که خود مستخرج از داستان های اقلیمی پنج حوزة مذکور و مشترک در میان همة آن هاست به معرّفی انتقادی داستان های اقلیمی و روستایی خراسان و برشمردن ویژگی های آن ها با ارائة شواهد و نمونه های متنی، می پردازد.
چگونه رمان بخوانیم
حوزههای تخصصی: