۴.
کلیدواژهها:
وحدت نگاه تطبیقی عطارنیشابوری ابن عربی عین و سایه
عرفان خراسان از قرن سوم تا قرن ششم ه.ق. بیشترین گستردگی را در فرهنگ و ادب پارسی داشته و از قرن ششم به بعد، خاصّه از قرن هفتم، عرفان نظری با ظهور محیی الدین بن عربی گستردگی بیشتری یافته است. آنچه موجب شکل گیری عرفان نظری و عملی شده ؛ نوع نگاه متفاوت عارفان به مقوله وحدت است. علی رغم پژوهش های بسیار درباره وحدت / توحید، به مسئله خلق در کنار حق و تفاوت سلوک در ارتباط با مقوله وحدت توجه نشده است. براین اساس، آثار منظوم عطار نیشابوری به عنوان نماینده عرفان خراسان و آرای ابن عربی در فصوص الحکم و فتوحات مکیّه مورد مداقّه قرارگرفت و ابیات و مطالبی که وحدت یا توحید، نگاه به خلق و مراتب هستی را تبیین می کرد، استخراج و با توجه به شروح، تحلیل های لازم به دست داده شد. حاصل آنکه در عرفان خراسان نگاه به خالق و توجه صرف به او در رأس حرکت سالک قرار دارد و در عرفان عراق، توجه به خلق و حق توأمان مورد نظر است. عارفان خراسان خلق را سراب و سایه می دانند و در عرفان ابن عربی، خلق عین حق است. از سوی دیگر، مسئله دستیابی به عالی ترین مرتبه وحدت در عرفان خراسان در جایگاه تجلی سیمرغ (مرتبه واحدیت در تطبیق با عرفان نظری) و در عرفان وجودی ابن عربی تعیّن احدیّت است. اساس سلوک عرفان خراسان توجه صرف به حق و نفی وجود و اساس عرفان عراق خودشناسی و پذیرش اصالت وجود است.