فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۴۱ تا ۱٬۶۶۰ مورد از کل ۵٬۶۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
نقش قصه گو در پردازش قصه های عامیانه آمره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه و تحلیل علمی جلوه های گوناگون ادبیات عامه موجب درک شایسته تر ماهیت، عناصر سازندة درونی و عوامل تأثیرگذار در پردازش فرهنگ شفاهی می گردد. قصه گویی یکی از کهن ترین اشکال ادبیات شفاهی است. در روزگاران کهن، قصه گوها تاریخ، سنت، مذهب، آداب، قهرمانی ها و غرور قومی را از نسلی به نسل دیگر منتقل می کردند. اصولا قصه زمانی شکل می گیرد و عینیت می یابد که از زبان راوی نقل شود. قصه گو یا راوی خواه ناخواه خویشتنِ خویش را در قصه می بیند و برای جلب نظر شنونده یا خواننده، از ذوق و هنر خویش برای تبیین هرچه بیشتر قصه کمک می گیرد. این عوامل موجب ایجاد تغییراتی در ساختار و محتوای قصه می شود.
پژوهش حاضر به نقش قصه گو در شکل گیری قصه می پردازد و درپی یافتن دلایلی است که سبب می شود قصه گو در روند قصه تغییراتی پدید آورد. نکته ای که توجه نگارنده را هنگام ضبط و گردآوری قصه های آمره طی دو دهه به خود جلب کرده، وجود روایات متعدد یا متفاوت از قصه ای واحد به سبب تعدد قصه گویان و تصرف آنان در قصه است.
معشوق شعری در ادبیات معاصر با تأکید بر شعر شمس لنگرودی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مطالعه سیر تحول شعر عاشقانه از گذشته تا امروز، ما را با شاعرانی آشنا می کند، که عشق جوهر وجود آنان و هم ذات شعرشان بوده است. بر این اساس تاکنون آثار و اندیشه تعدادی از شاعران نام آشنای معاصر چون احمد شاملو، فروغ فرخزاد، هوشنگ ابتهاج، حمید مصدق، حسین منزوی و ... مورد نقد و بررسی قرار گرفته است؛ اما راز و رمز شعر گروهی دیگر همچنان در پرده ابهام باقی مانده و کمتر کسی به سراغشان رفته است. این جستار به نقد و بررسی اشعار عاشقانه شاعر معاصر، شمس لنگرودی، و نگرش او به معشوق پرداخته است. در پنجاه و سه ترانه عاشقانه و دیگر اشعار این شاعر، شاهد نگرش جهانی و انسانی لنگرودی به معشوق هستیم. مخاطب شعر شمس به خوبی می تواند تفاوت های معشوق شعر سنتی را با شعر نو مورد مقایسه قرار دهد. این پژوهش سعی کرده است، الگوهای ارزشی معشوق شعری را در عاشقانه های شمس لنگرودی معرفی کند.
تحلیل بلاغی و تأویلی تصویر خورشید در مثنوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال چهارم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱۰
39 - 50
حوزههای تخصصی:
این مقاله در پی نمایاندن محوری ترین و کانونی ترین تصویر در جهان ذهن و اندیشه مولوی است. نویسنده درصدد است با تجزیه و تحلیل این تصویر پویا و پرابهام در مثنوی با تکیه بر دلالت های ساده زبانی و صورت های بلاغی، الگوی اندیشگی شاعر را بررسی کند. مولوی چه آن زمان که در بلخ (خراسان) می زیست و چه وقتی که در معرض آفتاب شمس در قونیه قرار گرفت، محو تابناک ترین تجلی حق بود. در این پژوهش، ضمن اینکه به ویژگی های صوری و ذاتی خورشید اشاره شده، مقاصد مولوی نیز برای بیان امور غیرحسی، غیبی، آن جهانی و غیرمادی کاملاً هویدا گشته است.
تحلیل بازتاب «فولکلور» در ادبیات غنایی با تکیه و تأکید بر غزل های شهریار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ادبیات عامیانه هر قوم و ملّتی بخش عظیمی از فرهنگ معنوی آن ملت است که سینه به سینه از نسل های قدیم تا به امروز نقل شده و در گذر زمان حافظ هویت فرهنگی ملّت ها بوده است؛ این نوع ادبی شامل عادات، سنن، افسانه ها، قصه ها، باورها، آیین ها، ترانه ها، آداب و رسوم و ... می شود. بخش قابل توجهی از اصطلاحات عامیانه ایران، ضرب المثل هایی است که بر زبان عوام جاری است؛ این کاربردها در نثر فارسی و به خصوص در نوع ادبی داستان و رمان بیشتر از شعر بود؛ با این حال در شعر فارسی و به ویژه در شعر شاعرانی که هم برخاسته از متن جامعه و هم با فرهنگ عامه آشنا بودند یا گرایش به زبان کودکانه داشتند، گستره وسیع تری یافت. شهریار از این نوع شاعران است؛ او هم از متن جامعه بود و هم با فرهنگ هزار ساله ایران و آداب و رسوم جامعه آشنا بود؛ نگاه او در ادبیات عامه به مراتب از بسیاری دیگر از شاعران فراگیرتر و جامع تر است. به کارگیری مثل ها، ضرب المثل ها، باورها و عقاید خرافی، واژگان و زبان برخاسته از توده عامه مردم موضوع اصلی این مقاله است. در این مقاله، سعی بر آن است تا با بررسی غزلیات شهریار و یافتن مواردی از امثال و حکم و آداب و رسوم و باورهای موجود در اشعار او و توضیح و تبیین آن ها چهره ادبیات عامه یا بخش هایی از آن در شعر نو و به ویژه زبان شهریار روشن شود.
درآمدی بر نظریه عام کلیشه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«نظریه عام کلیشه ها» یکی از نگاه های صورت گرایانه قرن بیستم به ادبیات عامیانه است که به تأثیر از مطالعات عامیانه، عبارت شناسی و واژگان شناسی صورت گرفت. جی. ال. پرمیاکوف زبان شناس و نویسنده روسی، با نوشتن کتاب از مثل تا قصه های عامیانه (1968) چارچوب نظری این نظریه را بنیان نهاد و با بررسی عناصر بازتولیدی زبان از قبیل ضرب المثل ها، چیستان، کنایات، قصه ها، و هرگونه عبارت قالبی و فرمولوار زبان در تقابل با متون تولیدی و خلاق زبان، نظریه عام کلیشه ها را معرفی نمود. پرمیاکوف و برخی هم نظران وی برخلاف گروهی که عقیده داشتند در آفرینش های ادبی باید از عناصر کلیشه ای زبان پرهیز شود و چندان نظر مساعدی به این گونه عبارات نداشتند، تلاش کردند که علت وجودی کلیشه ها و فواید ساختار آن را توجیه کنند. و نشان دهند که کلیشه ها صرفاً مشتی عبارات دست دوم، کهنه و پیش پا افتاده نیست.
پرمیاکوف از منظر زبان شناسی، نظریه عام کلیشه ها را ارائه می کند و حدود طرح کلی نظریه اش از ضرب المثل ها (کوچکترین واحد ادبیات عامیانه) تا افسانه ها (بزرگترین واحد ادبیات عامیانه) را شامل می شود و بیشتر به دنبال تحلیل ساختاری واحد های ادبیات عامیانه است. با استناد به عنوان فرعی این کتاب: «یادداشت هایی درباره نظریه عام کلیشه ها» می توان ادعا نمود که این نظریه هنوز کامل نیست و پرمیاکوف بیشتر به دنبال طرح مقدماتی این نظریه بوده است.
هدف ما از ارائه این نوشته، معرفی این نظریه و جایگاه آن در نقد ادبی است و برای این منظور، تلقی زبان شناسان و منتقدان ادبی را از منظر محققان شعر شفاهی و نیز صورتگرایان درباره ادبیات عامیانه جستجو نموده ا یم.
نوع ادبی قضیه در وغ وغ ساهابِ صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قضیه یک نوع ادبی طنزآمیز است که به ابتکار صادق هدایت در کتاب وغ وغ ساهاب پدید آمده و با وجود ظرفیت زیاد آن برای کاربرد در طنزپردازی، هنوز مورد بازشناسی دقیق و پیروی جدی قرار نگرفته است. در قضیه با نوع ادبی کلی تر نقیضه مواجه ایم؛ ضمن اینکه مختصات زبانی، شکلی و محتوایی آن، برجستگی خاصی به آن داده است. دو شگردِ برخورد عامیانه با شعر و تخریب عمدی وزن و قافیه نیز هرچه بیشتر به این برجستگی دامن زده و انتقاد از مسائل پنهان اجتماعی، فرهنگی و ادبی نیز بر ویژگی های منحصربه فرد آن افزوده است.
نگارنده در این مقاله به بازکاوی سبک شناسانة قضیه های وغ وغ ساهاب می پردازد و برآن است تا نشان دهد هدایت از چه شگردهایی برای نوشتن قضیه هایش سود جسته است.
طنز؛ زبان تبلیغ و اعتراض در متون عرفانی و سوررئالیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طنز عکس العملی ناشی از ناخرسندی یا عدم تعادل و تناسب است که می تواند بستری هنری و به تبع آن تأثیرگذار برای اعتراض و اصلاح فراهم کند. ادبیّات طنز در پس ظاهر سرگرم کننده اش با زبانی کم خطر، از کاستی های عمیق اجتماعی انتقاد می کند. ورود ادبیّات طنز به حیطه انواع ادبی بهترین شاهد این مدعا است. زبان طنزآمیز برخی از متون عرفانی که منعکس کنندة اوضاع اجتماعی و فرهنگی حاکم بر روزگار آفرینش خود هستند، ابزاری ادبی برای عصیان در برابر جامعه و تبلیغ باورهای درست از طریق نقد باورهای نادرست است. کنایه های طنزآمیز سوررئالیست ها در سال های قبل و بعد از جنگ جهانی اوّل، جامعه مسیحی اروپا، انسان اروپایی، اندیشه غربی و متعلّقات آن را هدف ریشخند قرار می دهد. با توجّه به تأثیرپذیری سوررئالیسم از عرفان اسلامی، تشابهاتی بین این دو مکتب پدید می آید که «زبان طنزآمیز» یکی از آنها است. در این مقاله، با اذعان به تفاوت های اساسی دو مکتب از نظر فکری و هنری و صرف نظر از آنها، زبان طنزآمیز آنها با رویکرد تطبیقی بررسی شده است.
تحلیل الگوهای ساختاری نمایش نامه های حمید امجد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حمید امجد یکی از نمایش نامه نویسان معاصر و صاحب سبک است. او از ١٣٦٥ تاکنون با نوشتن نمایش نامه و به صحنه بردن نمایش ها، حضوری مستمر و ارزشمند در این عرصه داشته است. در این مقاله، پس از مقدمه ای کوتاه و معرفی اجمالی حمید امجد، به اختصار به مفهوم ساختار و ساختارگرایی و سپس تحلیل بخشی از آثار امجد (نمایش نامه های دهه های هفتاد و هشتاد) با تکیه بر ساختار روایت آن ها می پردازیم. هر نمایش نامه جداگانه مورد بررسی قرار گرفته است. در تحلیل الگوی ساختاری نمایش نامه ها، از الگوی کلود برمون استفاده شده است. این بررسی نشان می دهد نمایش نامه های دهه های هفتاد و هشتاد امجد به لحاظ ساختاری (الگوی برمون) اغلب منجر به شکست شده اند و پیروزی در این نمایش نامه ها نادر بوده است. مقاله جزئیات این الگوها را نیز بررسی کرده است.
رزم نامة کنیزک (حماسه ای به زبان گورانی و روایتی از یادگار زریران)
حوزههای تخصصی:
رزم نامه کنیزک حماسه ای ملی و روایتی از یادگار زریران است. این حماسه بخشی از دستنویس منظومه هفت لشکر به زبان گورانی و بازتابی از یک نوعِ ادبی شاهنامه سرایی در غرب ایران است. ساختار رزم نامه و رویکرد نمایشی آن در دو نگاه یادآور یادگار زریران است. در نگاهی جزیی، بخش میانی رزم نامه دقیقاً روایتی از یادگار زریران پهلویست که در آن زردشتی زدایی و نام گردانی صورت گرفته است. در این بررسی رزم نامه در مقایسه با شاهنامه و غررالسیر به یادگار زریران پهلوی نزدیک تر است. در نگاه کلی رزم نامه یادآور سه داستان گشتاسپ و ارجاسپ، اسفندیار و ارجاسپ، و هفت خان اسفندیار است که می توان آن را یادگار زریران پارتی نامید. در این بررسی یادگار زریران پارتی در انتقال به خدای نامه و شاهنامه ابومنصوری ساختار اصلی خود را از دست داده، اما رزم نامه کنیزک این ساختار پارتی را حفظ کرده است. بنابراین باتوجه به رزم نامه می توان بصورت نخستین و کامل یادگار زریران پارتی دست یافت.
تفاوت دستور زبان داستان در دو روایت مختلف از داستان «افشین و بودلف»
منبع:
مطالعات داستانی سال سوم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۱ (پیاپی ۹)
23 - 40
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی تطبیقی دستور زبان داستان و ساختار پیرنگ در دو روایت از داستان «افشین و بودلف» در تاریخ بیهقی به قلم ابوالفضل بیهقی، و فرج بعد الشدهًْ اثر قاضی محسن تنوخی است. به نظر می رسد اگرچه از نظر گونه روایت و نقطه دید، تفاوتی در ساختار دستور زبان دو روایت دیده نمی شود، اما در واکاوی و تحلیل ساختار دستور زبان دو روایت، از دیدگاه علم روایت شناسیِ ساختارگرا، همواره این نکته جالب ذهن نگارندگان را به خود مشغول کرده بود که با وجود شباهت دستور زبان داستانی در گونه روایت و نوع پیرنگ، و مرحله عقد قرار داد کنشگران، بین دو روایت تفاوتی موجود است؛ بدین صورت که در روایت تاریخ بیهقی مرحله عقد قرارداد بین کنشگران به صورت ملموس به زبان می آید، در حالی که روایت فرج بعد الشدهًْ، فاقد عقد قرارداد بین کنشگران است. نتایج پژوهش حاضر که به شیوه توصیفی - تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای فراهم آمده است، نشان می دهد که با توجه به نظریه دو گونه روایت دنیای داستان، همسانِ متن گرا و کنشگر در هر دو روایت وجود دارد و پیرنگ آنها از نوع فرمول الگوی پیوندی (PN۱=f{s۱→s۲∩o) است، درحالی که از نظر دستور زبان داستان و مرحله عقد قرارداد کنشگران، بین دو روایت تفاوتی موجود است.
بررسی ادبیات بومی در رمان سال های ابری علی اشرف درویشیان
منبع:
مطالعات داستانی سال سوم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۱ (پیاپی ۹)
54 - 71
حوزههای تخصصی:
ادبیات بومی مجموعه ای از ترانه ها، اشعار، قصه ها، افسانه ها، آداب و رسوم اجتماعی، باورها، عقاید و ... هر جامعه است. نویسندگان معاصر زیادی به رمان بومی و اقلیمی روی آورده اند که این نوع رمان به کیفیت و مختصات جغرافیایی و بومی ناحیه ای وفادار است و بر محیط خاصی تمرکز یافته و به توصیف خصوصیات بومی و ناحیه ای آن منطقه شامل زبان، آداب، رسوم و ... می پردازد. استان کرمانشاه همواره نفش خاصی در توسعه این رمان نویسی داشته است و رمان نویسان فراوانی از این منطقه به توسعه و رونق ادبیات بومی و اقلیمی کمک کرده اند. علی اشرف درویشیان، یکی از بزرگ ترین رمان نویسان کرمانشاه و در واقع یکی از بزرگ ترین رمان نویسان در حوزه ادبیات بومی و اقلیمی، در رمان سال های ابری به بیان واژگان محلی، گیاهان، شغل ها، اشعار و جملات محلی، ضرب المثل ها، مکان ها و ... مربوط به استان کرمانشاه پرداخته است. پژوهش حاضر به بررسی این رمان پرداخته و سعی شده در هر بخش گوشه هایی از ادبیات بومی را با تکیه بر نمونه های استنادی مورد بررسی قرار دهد.
بررسی و طبقه بندی انگارة اساطیری «درخت– مرد» در قصه های عامیانة هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به منظور نشان دادن اهمیت بازخوانی ادب عامه به مثابه گنجینه ای سرشار از باورها و نمادهای کهن و اساطیری به طورعام وقصه های عامیانه هرمزگان به طور خاص،انگاره اسطوره ای «درخت- مرد» در قصه های عامیانه هرمزگان بررسی و با اشاره به نمودهای متنوع این باور، صورت های مستقیم و غیر مستقیم آن در قصه ها دسته بندی و تحلیل شده است. این پژوهش نشان می دهد که در قصه های عامیانه هرمزگان انگاره اسطوره ای درخت- مرد نسبت به انگاره اسطوره ای درخت– زن ازبسامدبسیار بالاتری برخوردار است و معمولاً به یکی از اشکال چهارگانه ازدواج دختر با درخت، بارور شدن زن به وسیله درخت، باور به حضور دیویا جن مذکر در درخت، وپیکرگردانی درخت-مرد و مرد-درخت نمود می یابد.
شگردهای باورپذیری در داستان های مارکز
منبع:
مطالعات داستانی سال سوم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
51 - 66
حوزههای تخصصی:
شگرد باورپذیری اولین شرط روایت در ادبیات داستانی است. از آنجا که رئالیسم جادویی یک شیوه روایی برای نقل حوادث جادویی، خارق العاده، فراواقعی، غلوآمیز و شگفت است، طبیعی است که برترین شگرد برای آن، باورپذیری یا منطق روایت باشد. آنچه این جریان ادبی را به صورت یک شیوه روایی مستقل درآورده، از جمله، نگرشی متفاوت به عنصر «زاویه دید» و تبدیل آن به «تکنیک باورپذیری» بوده است. باوراندن ماوراء طبیعت، برترین کارکرد رئالیسم جادویی است که باید مورد توجه مروّجان مفاهیم پیچیده ای چون فلسفه، عرفان و الهیات در ادبیات داستانی قرار گیرد. رسیدن به این هدف ممکن نیست جز با مطالعه آثارِ بزرگانِ این شیوه روایی با تکیه بر شناخت هوشمندی های ایشان در نحوه هم نشانی واقعیت و فراواقعیت و دستیابی به یک واقع گرایی (رئالیسمِ) بومی. در این نوشتار با بهره گیری از شیوه تحلیلی – استنباطی نمونه هایی از به کارگیری شگرد باورپذیری به خصوص در آثار برترین نویسنده رئالیسم جادویی یعنی گابریل گارسیا مارکز بازشناسی شده است. استخراج مواردی از مهارت های باورپذیری نزد مارکز همراه با تبیین و تشریح نحوه به کارگیری آنها به صورت کاربردی مهم ترین دستاورد این پژوهش است.