مطالب مرتبط با کلیدواژه

افشین و بودلف


۱.

تفاوت دستور زبان داستان در دو روایت مختلف از داستان «افشین و بودلف»

کلیدواژه‌ها: روایت شناسی ساختارگرا دستور زبان داستان افشین و بودلف پیرنگ تاریخ بیهقی فرج بعدالشده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۴ تعداد دانلود : ۴۸۹
هدف این مقاله بررسی تطبیقی دستور زبان داستان و ساختار پیرنگ در دو روایت از داستان «افشین و بودلف» در تاریخ بیهقی به قلم ابوالفضل بیهقی، و فرج بعد الشدهًْ اثر قاضی محسن تنوخی است. به نظر می رسد اگرچه از نظر گونه روایت و نقطه دید، تفاوتی در ساختار دستور زبان دو روایت دیده نمی شود، اما در واکاوی و تحلیل ساختار دستور زبان دو روایت، از دیدگاه علم روایت شناسیِ ساختارگرا، همواره این نکته جالب ذهن نگارندگان را به خود مشغول کرده بود که با وجود شباهت دستور زبان داستانی در گونه روایت و نوع پیرنگ، و مرحله عقد قرار داد کنشگران، بین دو روایت تفاوتی موجود است؛ بدین صورت که در روایت تاریخ بیهقی مرحله عقد قرارداد بین کنشگران به صورت ملموس به زبان می آید، در حالی که روایت فرج بعد الشدهًْ، فاقد عقد قرارداد بین کنشگران است. نتایج پژوهش حاضر که به شیوه توصیفی - تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای فراهم آمده است، نشان می دهد که با توجه به نظریه دو گونه روایت دنیای داستان، همسانِ متن گرا و کنشگر در هر دو روایت وجود دارد و پیرنگ آنها از نوع فرمول الگوی پیوندی (PN۱=f{s۱→s۲∩o) است، درحالی که از نظر دستور زبان داستان و مرحله عقد قرارداد کنشگران، بین دو روایت تفاوتی موجود است.
۲.

بررسی و تحلیل نظریه ی چندصدایی درحکایت افشین و بودلف از تاریخ بیهقی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: باختین چندصدایی تاریخ بیهقی افشین و بودلف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۰ تعداد دانلود : ۱۱۵
چندصدایی، یکی از مهم ترین نظریات «میخاییل باختین» در حوزه ی نقد و نظریه های ادبی است. برمبنای این نظریه، متون چندصدایی، متونی هستند که شخصیت های حاضر در آن ها هرکدام به یک میزان، حقّ اظهار نظر دارند و آزادانه تفکّرات خود را بیان می کنند؛ بدون این که صدایی بر صدای دیگر، برتری داشته باشد. باختین با مطالعه ی آثار «داستایوسکی» به این کشف، نائل شد و متون قبل از او را متونی تک صدایی نامید که فقط صدای راوی یا نویسنده ی داستان به گوش می رسید. گرچه از نظر منتقدان ادبی، متون چندصدایی عمدتاً مربوط به روزگار معاصر هستند امّا بررسی متون کهن نیز از این منظر، نشان دهنده ی حضور رگه هایی از خصلت چند صدایی است که در این بررسی ها همواره باید احتیاط را درنظرگرفت تا نظریه ها  بی وجه و بی دلیل بر متن ها تحمیل نشوند. تاریخ بیهقی، یکی ازمتن های مهمّ ادب فارسی است که در برخی از داستان هایش رگه هایی از چندصدایی دیده می شود. داستان«افشین و بودلف»یکی از این داستان هاست که با تأمّل در گفتار و مکالمه ی شخصیت ها می توان برخی از مشخصه های چندصدایی را درآن مشاهده کرد. این پژوهش به بررسی و تحلیل این داستان از منظر نظریه ی چندصدایی می پردازد. یافته های پژوهش حاضر، نشان دهنده ی آن است که گرچه برخی از داستان های بیهقی از خصلت تک صدایی به دور نیستند امّا در حکایت افشین و بودلف، آواها و صداهای مختلفی به گوش می رسد که حاوی جهان بینی و طرز تفکّر اشخاص این داستان است.