فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۲۱ تا ۱٬۲۴۰ مورد از کل ۵٬۶۵۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
ساکنان استان لرستان، به دو گویش لری بختیاری و لری فارسی و زبان لکی سخن می گویند. لک زبانان ساکن شمال و غرب لرستان، بسیاری از آداب و رسوم و فرهنگ خود را در قالب تک بیتی به زبان لکی به صورت شفاهی یا کتبی بیان کرده اند. از جمله این تک بیتی ها - که بیانگر آداب و رسوم و فرهنگ مردم این خطه است- می توان به تک بیتی های فال «چل سرو» و «مور» اشاره کرد. مقاله حاضر بر اساس منابع کتابخانه ای و به شیوه توصیفی- تحلیلی انجام گرفته و هدف از آن، کشف رابطه میان تک بیت ها و پوشش زنان و مردان لک زبان است. در تک بیتی های فال «چل سرو» - که به آن اشعار شادیانه هم گفته می شود- معمولاً پوشش زنان ازجمله سرون، سرداری، کلنجه، کوش، کراس، ژیرجامه، و زیورآلات مختلف زنانه، توصیف شده است که حاکی از اهمیت و تنوع پوشش زنان لک زبان، جایگاه اجتماعی و میزان دارایی آنان است. در ابیات «مور» (مویه) نیز که مضامین غمناک و اندوه آلود را دربر دارد، پوشش مردان بیشتر از پوشش زنان توصیف شده است. در برخی از این ابیات، به شباهت پوشش دولت مردان ماد و آیین زردشت با پوشش لک زبانان این استان، اشاره شده است.
استعاره در ویس و رامین فخرالدین اسعد گرگانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
منظومه ی دلاویز «ویس و رامین» از داستان های روزگار اشکانیان است که فخرالدین اسعد گرگانی از شاعران بزرگ سبک خراسانی در میان سال های (432-446ه.ق.) آن را به نظم درآورده است. وی علاوه بر به کارگیری انواع صور خیال، با امتزاج گونه های متنوع استعاره در شعر خود به آفرینش سبکی فاخر و هنری دست یازیده که دربردارنده ی نهایت احساس و جهان بینی شاعر به این شگرد شاعرانه است. در حقیقت اهمیت استعاره در این است که رکن اساسی خلاقیت و نمود فردیت هنری شاعر شمرده می شود و سبک شناسان استعاره را به منزله یک سبک رده بندی می کنند؛ چرا که هر کدام از صورت های مختلف استعاره، زاییده ی نگرش خاص و وضعیت بخصوصی از ذهن شاعر است و از طریق هر کدام از این صورت ها، می توان زاویه ی دید و دریافت شاعر از رابطه ی میان اشیاء را مشخص نمود که در نتیجه سبب تفاوت محتوا و شکل اندیشه ی شاعر با دیگران می شود. هدف این پژوهش، شناساندن ویژگی های استعاره و دیدگاه شناختیان در ارتباط با آن و بررسی نقش ها و ساختار استعاره های فخرالدین است. روش پژوهش توصیفی است و نتایج با استفاده از تحلیل بیت ها و آمارگیری، به شیوه کتابخانه ای و سندکاوی بررسی شده است. نتیجه نشان می دهد، فهم استعاره از دیدگاه شناختی در شعر فخرالدین، علاوه بر کمک به شناخت هر چه بهتر جنبه های زیباشناسانه در شعر او، به شناخت ابعادی نوین از ذهنیت و ایدئولوژی شاعر در برخورد با جهان هستی کمک خواهد کرد.
منظومه های علمی و آموزشی در ادبیات فارسی و بررسی سیر و محتوای آن (تا قرن نهم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش قابل توجهی از ادبیات فارسی شامل منظومه های علمی است که با اهداف آموزشی سروده شده است. هدف این مقاله بررسی این منظومه هاست که از منظرهایی چون مؤلفه های این نوع ادبی، دلایل و انگیزه های سرایش و سیر آن در ادبیات فارسی بررسی شده است. این نوع ادبیات به نظم علوم مختلف می پردازد و اگرچه از عناصر شعری چون وزن و قافیه بهره می گیرد، عناصری چون خیال جایگاه بسیار اندک و ثانویه ای در آن دارد. دلایلی چون تنوع و گسترش شیوه های آموزشی و نقش وزن در ایجاد رغبت به مطالعه و حفظ و به خاطر سپردن موضوعات از عوامل گسترش این منظومه ها بوده است. از منظر دسته بندی علوم، این منظومه ها بیشتر در علوم منقول همچون بلاغت، عروض و لغت است. نخستین اثری که در این حوزه سروده شده قصیده ای از ابوالهیثم (اواخر قرن چهارم) است و از قرن هفتم به بعد رواج این منظومه ها گسترش قابل توجهی یافته است. از نظر تقسیم بندی علوم در گذشته، منظومه های آموزشی هم در علوم معقول و هم در علوم منقول سروده شده؛ اگرچه میزان منظومه هایی در علوم نقلی مانند کلام، لغت، صرف و نحو و علوم بلاغی بسیار بیشتر از علوم عقلی مانند طب است. البته در لابه لای برخی آثار نیز سروده هایی دیده می شود که می توان از مقوله آموزشی محسوب کرد.
بررسی و مقایسه رمان های شازده احتجاب هوشنگ گلشی ری و نام ها و سایه های محمدرحیم اخوت براساس نظریه جفری لیچ
حوزههای تخصصی:
روش تحلیلی که جفری لیچ برای بررسی زبان یک متن در پیش می گیرد، در حقیقت یک روش زبان شناختی است. او معتقد است که اثر در درون خود ویژگی های برجسته ای دارد که شاعر یا نویسنده آنها را گزینش کرده و همین نظام سبب تمایز آثار مختلف با یکدیگر می گردد. لیچ در تقسیم بندی خ ود، فراهنج اره ا را ب ه دو ن وع زبانی و معنایی دسته بندی کرده که گونه زبانی آن شامل هنجارگریزی های واژگانی، دستوری، نوشتاری، گویشی، سبکی و زمانی است. در این پژوهش، با استفاده از نظریه لیچ و وارد کردن شاخص های ادبیت مکتب فرمالیسم، دو رمان فارسی با فاصله زمانی چهل ساله بررسی شده است تا ویژگی های ادبی آنها استخراج شود. ویژگی های این آثار در حیطه هایی همچون میزان حرکت در معیارهای ادبیت متن، واژگان خارج از زبان معیار مانند به کارگیری واژگان قدیمی، واژگان بومی و خلق واژگان جدید بررسی شده است. حاصل مطالعات نشان می دهد که در رمان شازده احتجاب، هوشنگ گلشیری بیشتر به دشوارنویسی روی آورده، در حالی که اخوت در رمان نام ها و سایه ها به روان نویسی گرایش داشته است. در حیطه واژگانی در دو نسل، نویسندگان اغلب به واژگان زبان معیار وفادار مانده اند. در زمینه خلق واژگان جدید تفاوتی در دو نسل دیده نمی شود. از نظر مقایسه بین دو نسل می توان گفت که نسل دوم (دهه80) نسبت به نسل اول (دهه40)، نقض قواعد هنجاری را به شیوه متعادل تری دنبال می کند، تا کمتر در جهت دشوارسازی زبانی باشد.
مکر و نیرنگ در عاشقانه های حماسه های ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حماسه های ملی ایران سرشار از عاشقانه های کوتاه و بلند است و عشق بدنه ی اصلی این حماسه ها را تشکیل می دهد. عشق های حماسی با عاشقانه های محض چون لیلی و مجنون و خسرو وشیرین و ... تفاوت های اساسی دارند. یکی از موضوعات برجسته و متفاوت در عاشقانه های حماسی مکر و نیرنگ است که به تناسب موضوع به وفور یافت می شوند. مکرها به انواع مختلف در این عاشقانه ها نمود پیدا می کنند و در اغلب موارد نیز بار معنایی منفی ندارند. نیرنگ ها اغلب بوسیله ی پریان و زنان و در مواردی نیز از طرف مردان صورت می گیرند. این مقاله با روش توصیف و تحلیل محتوا و روش کتابخانه ای به بررسی مکر و نیرنگ در عاشقانه های حماسه های ملی ایران می پردازد. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که مضامین بسیاری در قسمت مکر و نیرنگ در عاشقانه ها همانند بیهشانه خوراندن، فریبکاری واسطه ها، پنهان کردن نام و ... به صورت بینامتنی به کار رفته اند. همچنین بسامد نیرنگ ها در عاشقانه ها نسبت به سایر قسمت های حماسه ها بیشتر بوده، و نسبت مکّاری زنان نیز نسبت به مردان بیشتر است.
تأملی در تحول مناظره از در خت آسوریک تا اشعار نیمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر، نوع ادبی مناظره، از ابتدای شکل گیری تا روزگار نیما، بررسی و علل تکامل و توسعه آن تحلیل و تببین شده است. مناظره نوعی بیان هنرمندانه است که به طور غیرمستقیم، خواننده را به خود جلب می کند و قوه سنجش و تفکر او را به چالش می کشد. در این نوع بیان، از مقابله و مقایسه دو عنصر متفاوت و گاه متضاد، و کشمکش های میان آنها برای رسیدن به مقصود استفاده می شود. این نوع ادبی در ابتدا به صورت گفت وگوهای ساده و تمثیل مرسوم بوده، سپس تبدیل به یک فرم خاص و ژانر ادبی شده است. از قرن ششم، به منظور اثبات نظریه های فلسفی، نتایج اخلاقی یا هنرنمایی در عرصه شعر به اوج می رسد. سپس در هر دوره ای بنا بر اقتضای زمان، موضوع و محتوا متفاوت می شود. عنصری و اسدی برای مدح حکام، نظامی گنجوی برای بیان مقاصد رمانتیک، سنایی و مولوی برای تبین مفاهیم عرفانی و اخلاقی و در دوره معاصر، پروین اعتصامی برای بیان مسائل انتقادی از مناظره سود برد ه اند. در واقع، این نیاز جامعه و ادباست که در هر دوره حرکت تکاملی و افت وخیز های مناظره را روشن می کند. قدیمی ترین مناظره موجود «درخت آسوریک» در زبان پهلوی اشکانی است که در آن درخت و بز طی مباحثه به برشمردن فواید خود می پردازند و این مبارزه به پیروزی بز بر درخت می انجامد. در ادب نیمایی نیز پیروی از الگوی کهن مناظره مشاهده می شود، با این تفاوت که دیدگاه های ادبا در قالب و محتوا با شعرای پیشین در انتخاب مضمون بسیار فرق دارد.
بررسی زبان شناختی زاویة دید در داستان کوتاه «صراحت و قاطعیت» بر اساس الگوی سیمپسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله می کوشد تا نوع راوی و وجهیت حاکم بر دیدگاه راوی را در داستان کوتاه بهرام صادقی با عنوان «صراحت و قاطعیت» (1388) بررسی کند. این مطالعه بر اساس الگوی پیشنهادی سیمپسون (1993) صورت می گیرد که در آن روایت و زاویة دید با دیدگاهی زبان شناختی بررسی می شوند. هدف این پژوهش، تعیین نوع راوی و نوع وجهیت این داستان می باشد. بنابراین در وهلة اول تلاش بر آن است که دریابیم از میان انواع راوی طرح شده در الگوی سیمپسون، این داستان به کدام نوع تعلق دارد و سپس بررسی نماییم که آیا وجهیت داستان مثبت، منفی یا خنثی است. فرض ما این است که راوی این داستان سوم شخص روایی و داستان دارای وجهیت خنثی است. در این تحقیق، داده ها بر اساس مقولات و ابزارهای تحلیلی معرفی شده در نظریه، مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند؛ بنابراین روش این تحقیق توصیفی_ تحلیلی است. بررسی این داستان نشان می دهد که راوی از نوع «ب» (سوم شخص در حالت روایی) است که با اراده و اختیار تام وارد ذهن شخصیت ها می شود. با بررسی ابزارهای وجهی به کار رفته در تک تک جملات داستان مشخص می شود که راوی در درجة اول از افعال و قیود تمنایی و سپس جملات بیان کنندة عقیده، جملات عام، فعل های امری، قیود و صفات ارزیابانه که همگی نشان گر وجهیت مثبت هستند، استفاده کرده است. همچنین راوی برای نشان دادن نحوة رخ دادن سوء تفاهمات و همچنین ارزیابی موقعیت، از برخی ابزارهای زبانی مرتبط به وجهیت منفی استفاده کرده که عمده ترین آن ها افعال شناختی است.
بررسی ساختار ادب غنایی از دیدگاه زبانشناسی با تکیه بر نظریّة «نقش های زبانی یاکوبسن»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادب غنایی یکی از گسترده ترین انواع ادبی است که هدف آن گزارش و بیان احساسات گوینده و در کنار آن، لذّت بخشیدن به مخاطب است. گویندة ادب غنایی می تواند از روش های مختلفی برای بیان «پیام غنایی» خود استفاده کند. آنچه در مقالة حاضر مطرح می شود، ارائة ابزارهایی برای طبقه بندی و تمایز ادب غنایی از دیگر انواع ادبی است. جامعیّت این ابزارها سبب کاربرد گستردة آنها شده است، به گونه ای که می توان آنها را در طبقه بندی دیگر انواع و گونه های ادبی نیز به کار برد. در این مقاله، با تکیه بر نظریّة یاکوبسن، دو روش برای بیان «پیام غنایی» ذکر شده است: 1 روش مستقیم «فرستنده مدار». 2 روش «غیرمستقیم فرستنده مدار». بر اساس دو روش مذکور، در روند برقراری ارتباط، از یک سو، می توان مخاطبی را مدّ نظر قرار داد و از سوی دیگر، می توان آن را نادیده گرفت. نتایج حاصل از پژوهش، بیانگر آن است که با استفاده از نظریّة «نقش های زبانی یاکوبسن» و ارائة ابزار «گوینده مدار» و «گیرنده مدار» بودن پیام و متن، می توان آثار غنایی را سبک شناسی کرد و بر اساس وجوه اشتراک حاصل از آثار، متون غنایی را از متون حماسی و تعلیمی جدا نمود و در یک طبقه قرار داد.
تحلیل سیر تکوینی تعاریف ادبیّات پایداری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای ورود به هر گونه بحثی در حوزه ادبیّات پایداری، لازم است نخست یکی از تعاریف متعدّد آن را پذیرفت. هر کدام از این تعاریف به گونه ای بر نقاط سلبی و ایجابی آن تأکید کرده اند. بررسی سیر تکوینی این تعاریف نشان می دهد ادبیّات پایداری در آغاز صرفاً به ادبیّات دفاع مقدّس اطلاق می شده، اما به مرور و با در نظر گرفتن ریشه ها و زمینه های پیدایش آن، پهنه گسترده تری یافته است. با تکیه بر تعریف های متعدّد پیشین و مرور سیر تحوّل آنها و با در نظر گرفتن متغیّرهای متعدّد آن، می توان گفت ادبیّات پایداری به مجموعه آثار ادبی متعهّد و ملتزمی اطلاق می شود که به منظور ایجاد انگیزه در جامعه، برای حفظ هویّت در برابر عوامل تهدید کننده آن پدید آمده باشد.
پیوند عناصر جادویی و انگاره های کهن الگویی در قصه های عامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قصه های عامه یکی از محبوب ترین انواع ادب شفاهی و بستری مناسب برای مطالعه فرهنگ هر ملت است. این قصه ها دربردارنده عناصر جادویی است که از گذشته های دور، جزئی از باورهای رایج در میان مردم بوده است. عناصر جادویی قصه ها را می توان به سه گروه شخصیت های دارنده قدرت جادویی، اشیای دارنده قدرت جادویی و کلام جادویی تقسیم کرد. ترتیب بسامد و فراوانی این عناصر در قصه ها عبارت اند از: اشیای برساخته بشر، عناصر طبیعت، جادوگران، اشیای خیالی، موجودات خیالی، کلام جادویی، موجودات پیکرگردان، حیوانات جادوگر و شیطان. یافته ها نشان می دهند که عناصر جادویی در 89% جامعه آماری، در قصه های دربردارنده کهن الگوی سفر دیده می شوند. عناصر جادویی در روساخت قصه ها، در تحلیل عمیق تر خود با خویشکاری های انگاره های
کهن الگویی در ژرف ساخت قصه در پیوند هستند. کارکرد دوگانه دارندگان قدرت جادویی سبب شده است عناصر جادویی دارای خویشکاری دوگانه کهن الگویی، رهایی بخش و خطرناک باشند که جادوی سفید و جادوی سیاه نام گرفته است. بدین سبب در قصه ها انگاره کهن الگویی سایه با خویشکاری خطرناک و جادوی سیاه، نقش درگیرکردن قهرمان با چالش ها را به عهده دارد و انگاره کهن الگویی پیرخرد با خویشکاری یاری گری و جادوی سفید، نقش رهانندگی قهرمان از چالش ها را به عهده گرفته است.
بن مایه های ادب پایداری در شعر شاعران مسیحی فلسطین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کمال ناصر، شاعر فلسطینی و مسیحی معاصر، از شخصیّت های برجسته ادبیّات مقاومت به شمار می آید که نقش بسزایی در گسترش ادبیّات بیداری و آگاه سازی مردمی و دفاع از مظلومیّت و آزادی ایفا نموده است. کمال، علاوه بر مشارکت در فعّالیّت های سیاسی و اجتماعی، احساسات و عواطف انسان دوستانه خود را در قالب شعر بیان کرده است. وی، بخش زیادی از شعر خود را به موضوع مقاومت و پایداری اختصاص داده است؛ وطن دوستی، وحدت ملّی- قومی، رثای شهیدان و ستایش مبارزان، امیدبخشی به آوارگان فلسطینی و همدردی با آنان، غم و دلواپسی، نکوهش حاکمان عرب و جنایتکاران آمریکایی و انگلیسی و ... او برای چنین مضمون هایی از شخصیّت های اسطوره ای و مذهبی و نمادها بهره فراوان برده است. صور خیال، به ویژه تشبیه و استعاره در شعر پایداری وی، بیشترین کاربرد را دارد. استفاده از قالب های سنّتی و نو از دیگر ویژگی های شعری اوست که سرشار از روح جهاد و مبارزه است.
تحلیل نشانه - معناشناختی گفتمان روایی ضحاک و فریدون براساس نظریه گرمس
حوزههای تخصصی:
نشانه–معناشناسی روایی بر دو اصل کنش و تغییر استوار است. کنشگران در این نظام اغلب بر اساس برنامه های از پیش تعیین شده پیش می روند تا به معنایی مطلوب دست یابند. به نظرمی رسد که در بافت داستان های اسطوره ای گفتمان غالب، گفتمان منطقی-روایی است. در این جستار، داستان «ضحاک و فریدون» از شاهنامه فردوسی را از منظر نشانه–معناشناسی به روش توصیفی-تحلیلی واکاوی می کنیم تا نشان دهیم که تمامی مؤلفه های روایی داستان به سوی تغییر شرایط معنایی پیش می روند. نتایج حاکی است که این گفتمان پویاست و در انتهای داستان وضعیت اولیه به گونه ای به وضعیت ثانویه تغییر یافته که شرایط آن گونه که در ابتدا بوده نیست. مراحل تحول کلامی این گفتمان در چهار مرحله عقد قرارداد، توانشی، کنشی و ارزیابی خلاصه می گردد. ارزش مطرح برای هر دو شخصیت اصلی این داستان، مادی است. ضحاک در پی تاج و تخت و فریدون در پی نابودی حکومت ضحاک است. نظام کنشی–معنایی این گفتمان بر اساس شناسه مکانی به مکان های خودی، کنشی و واسطه ای قابل تقسیم است.
بازتاب اوضاع اقتصادی و رفاه اجتماعی قرن پنجم در سفرنامه ناصر خسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سفرنامه ها منابعی هستند که با استفاده از آن ها می توان به بررسی مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، دینی، تاریخی، جغرافیایی، نوع لباس، خوراک و آداب و رسوم و غیره پرداخت. در میان سفرنامه های فارسی، سفرنامه ناصر خسرو را شاید بتوان دقیق ترین منبع در نوع خود به شمار آورد. توصیف ناصر خسرو در این اثر از مکان ها، جوانب مختلف را در بر می گیرد. یکی از این جنبه ها توجّه به وضعیّت اقتصادی مناطق است. وی با دقّت، به توصیف اوضاع اقتصادی مناطقی که در طی سفر از آن ها عبور کرده، از جمله وضعیّت تجارت، کشاورزی، صنعت و عوامل موثّر بر رشد اقتصادی شهرها و نیز شاخص های رفاه مانند عمارت ها، تولیدات کشاورزی و مشاغل پرداخته است. رونق و شکوفایی اقتصاد شهرها بیشتر به عواملی چون: تدبیر حاکمان، شرایط اقلیمی، رواج تجارت و تنوّع مشاغل بستگی داشته است. بر اساس توصیف های ناصر خسرو، مصر از جهات مختلف، از اقتصاد و رفاه بهتری برخوردار و از نظر شکوه عمارت ها، تنوّع محصولات و گوناگونی مشاغل در میان شهرها شاخص بوده است. این تحقیق به روش کتابخانه ای و اسنادی و تحلیل محتوا انجام گرفته است.
«الطریق الطویل» آینة حماسه و ایستادگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاومت به عنوان راهکاری دفاعی در برابر تعدّی و تجاوز، ارزش خاصی در زندگی انسان دارد. این ارزش، توجّه شاعران و نویسندگان را در قرون اخیر به خود جلب کرد و سبب شد که مقاومت در آثار ادبی انعکاس یابد و ادبیّاتی به نام ادبیّات مقاومت یا ادبیّات پایداری شکل گیرد. رمان «الطریق الطویل» اثر نجیب الکیلانی، نویسندة معاصر مصری که در این پژوهش مورد بحث و بررسی واقع شده، یکی از بهترین شواهد ادبیّات مقاومت است.نویسنده در رمان مذکور اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مصر را در اثنای جنگ جهانی دوم تا زمان خروج استعمار انگلیس از این کشور به تصویر کشیده است. در این برهه، پیامدهای منفی جنگ و استعمار و آثار سوء استبداد و دست نشاندگی حکّام موجب نابسامانی اوضاع، محرومیّت مردم از حقوق خود و نارضایتی آنان گردید و ایشان را در برابر انگلیسی ها و حکّام دست نشانده وادار به مقاومت نمود. مقاومت آنها که به اشکال مختلفی چون شورش، تظاهرات و مبارزه مسلّحانه بروز یافت، سرانجام با ایمان، میهن دوستی، اصرار واتّحاد آنان به ثمر نشست و با براندازی حکومت دست نشانده و بیرون راندن استعمار، استقلال و آزادی را برای کشورشان به ارمغان آورد. با این تفاصیل، استنتاج می شود که مردم مقاوم مصر در یک بازة زمانی طولانی تحت اهرم فشار دو عامل خارجی (جنگ و استعمار) و عوامل داخلی (استبداد و دست نشاندگیِ حکّام ) قرار گرفته اند؛ از همین رو، رنج و مشقّت فراوانی را متحمّل شده اند و به دلیل عدم توجّه انگلیسی ها و حکّام دست نشانده به حقوق آنها برای واقعیّت بخشیدن به خواستة خود، راهی جز مقاومت نداشته اند و اگر روحیة آنان با صفاتی چون ایمان، میهن دوستی، اصرار و اتّحاد تقویت نمی شد، مقاومت آنها به نتیجة مطلوب نمی رسید.
امیر؛ پازواری یا مازندرانی، کدام یک؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امیر پازواری، مشهورترین شاعرِ بومی سرای مازندران است. زمان و مکان زندگی او به درستی مشخص نیست. خاورشناسان در سده سیزدهم هجری دیوانش را ثبت کردند و برنهارد دارن آن را تنظیم و با نام کنزالاسرار مازندرانی در سن پترزبورگ منتشر کرد. اشعار برجای مانده از امیر پازواری، بیانگر وجود دیوانی مکتوب، تا دست کم دو سده پیش از کتاب کنزالاسرار است؛ ولی آنچه امروزه به آن استناد می شود همین کتاب مذکور است. امیر در میان پژوهشگران، یادآور نامِ امیر تیمور قاجار ساروی نیز هست که در زمان محمدشاه و اوایل سلطنت ناصرالدین شاه قاجار می زیست و نصاب طبری (مازندرانی) اثر منتشرشده اوست. در حال حاضر امیر، مشهور به «امیر مازندرانی» است و با امیر پازواری که در اسنادِ برجای مانده به «امیر مازندرانی» شهرت دارد، تفاوت یافته است؛ اما با شناخته شدن نسخ خطی متعدد، تعلق پسوندِ «مازندرانی» به امیر تیمور و عنوان امیر پازواری، پرسش ها و تردیدهایی را در پی دارد. پژوهش حاضر، با اشاره به پیشینه زبان تبری و جایگاه امیر پازواری در ادب عامه، به این مسئله می پردازد که مصادره به نفع خود از ویژگی هایِ فرهنگ و ادب عامه است و امیر غیر از پسوند پازواری، به استناد منابع چاپ شده، با پسوندهای دیگری نیز شناخته می شده است. نگارندگان با استناد به نسخه های خطی شناسایی شده، به بررسی دو پسوند پازواری و مازندرانی و دلایل جابه جایی این انتساب ها می پردازند. طرح این موضوع یکی از پرسمان ها و مؤلفه های ناشناخته در تاریخ ادبیات بومی مازندران است که در فحوای کلام امیری پژوهان- به خصوص پژوهشگران بومی- نیز وجود دارد.
پژوهشی در بازی های زبانی ادبیات عامه کُردی ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازی افزون بر نقش و کارکرد مهمی که در زندگی کودک دارد، به تکامل و رشد او نیز کمک می کند. ازجمله کارکردهای مهم بازی رشد و درمان جسم، رشد اخلاقی و اجتماعی و تربیت کودک است. افزون براین، بازی از نظر زبانی و ادبی نیز اهمیت دارد و نیازمند بررسی و مطالعه است؛ به ویژه برخی از بازی ها که به بازی زبانی موسوم اند و تنها با حرکات زبان پدید می آیند. بازی زبانی گونه ای از کارکردهای زبانی است که درواقع با ذهن کودکان و نوجوانان و حتی بزرگ سالان در پیوند است. این گونه زبانی به مثابه «متن» در ژانر اصلی ادبیات شفاهی و حوزه ادبیات تعلیمی جای می گیرد؛ زیرا ضمن حفظ جنبه تفریحی و سرگرمی، در آموزش زبانی و ذهنی نیز تأثیرگذار است.
در این پژوهش با گردآوری و ذکر مواردی از زبان گیرها و ترانه های بازی کُردی ایلامی، ویژگی های این گونه زبانی و عوامل ایجاد آن ها به روش کتابخانه ای و شیوه توصیفی- تحلیلی مطالعه و بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که وزن باستانی هجایی، توزیع (هم حروفی)، جناس، تکرار، تنافر حروف، جابه جایی و ... از مهم ترین ویژگی های ادبی بازی های زبانی است.
جستاری در مأخذشناسی برخی از اندرزهای بوستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سعدی از شاعرانی است که برای موعظه و ارشاد مردم جایگاه ویژه ای قائل شده است و از میان آثارش، سراسر بوستان را به پند و اندرز در موضوعات مختلفِ حکمی و اخلاقی اختصاص داده اس ت؛ یقیناً وی در سرودن این اثر و بیان نکات اخلاقی آن، مستقیم یا غیرمستقیم تحت تأثیر برخی منابع پیش از خود قرار گرفته است واحیاناًاز مطالب آن ها استفاده هایی نیز کرده است. هدف اصلی این گفتار آن است که به بررسی زمینه و منشأ اندرزهای موجود در بوستان بپردازد و نشان دهد که سعدی هنگام بیان پندهای این اثر تحت تأثیر کدام دسته از متون و آثار قرار داشته است؛ بدین منظور سعی شده است تا با جست وجو و پژوهش در منابعی که کمابیش به موضوع اندرزگویی اختصاص یافته اند، رگه هایی از تأثیرپذیری سعدی از مطالب اخلاقی و اندرزی آن ها کشف و استخراج شود؛ از مهم ترین یافته های این تحقیق می توان به تأثیرگذاری غیرمستقیم برخی اندرزنامه های پهلوی (نظیر اندرزهای آذرباد مارسپندان و اندرزنامه بزرگمهر) و نیز تأثیرپذیری مستقیم سعدی از آثار حکمی و اخلاقی برخی شاعران و نویسندگان پیش از خود اشاره کرد؛ از این میان تأثیرپذیری سعدی از اندرزهای ابوشکور بلخی، فردوسی و عنصرالمعالی کیکاووس بن اسکندر چشمگیر و شایان توجه است.
سبک شناسی طنز حافظ
حوزههای تخصصی:
سبک طنزپردازی حافظ، برخاسته از محیط اجتماعی حاکم بر قرن هشتم است. حافظ، شاعر مصلحی است که به قصد مبارزه با کژی ها و نابسامانی ها، تیغ طنز خود را بر غدّه ریا فرود آورده است. از لحاظ سطح فکری، طنز انتقادی او درون گراست و به طنز اجتماعی، مذهبی، فلسفی و سیاسی تقسیم می شود؛ زبان انتقادی او عفیف، غیرمستقیم و آراسته به انواع صناعت و بلاغت ادبی است. سطح ادبی اشعار طنزآمیز او همچون محتوا، متعالی است. مهمترین شگردهای طنزآفرینی او عبارتند از: متناقض نمایی، ایهام، کنایه، استعاره تهکمیه.
بازتاب تمثیلی نفس امّاره در مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مولوی در مثنوی بر اهمیت شناخت نفس تأکید کرده است. وی برای به تصویر کشیدن نفس که مفهومی مجرد، انتزاعی و دور از ادراک انسان است، از میان مواد سازنده صور خیال، از تمثیل بهره گرفته تا بین نفس انسان و عناصر طبیعت ارتباط برقرار کند. از مراتب و درجات نفس نیز به نفس امّاره بیشتر توجه داشته و کوشیده است زشتی های آن را از طریق تمثیل های حیوانی و استفاده از عناصر اربعه و جمادات در حکایت ها بازگو کند و بدین وسیله، نکات تعلیمی و اخلاقی در باب تحذیر از نفس امّاره را با شیوه ای غیر مستقیم و تأثیرگذار بر ذهن و روان مخاطب جاری سازد. هدف این پژوهش، بررسی مفهوم تمثیلی نفس امّاره در سه دفتر اول مثنوی معنوی است. بدین منظور تمثیل های نفس امّاره از سه دفتر اول استخراج و به دو گروه تمثیل های حیوانی و موجودات خیالی و تمثیل های عناصر اربعه و جمادات تقسیم شده اند. بسامد و میزان استفاده از این تمثیل ها نیز از طریق نمودارها نشان داده شده است تا نتیجه تحقیق عینی تر و ملموس تر گردد. در تمثیل های دسته اول، موجودات خیالی بیشترین بسامد را نسبت به حیوانات دارند و در تمثیل های عناصر اربعه و جمادات، آتش بیشتر از عناصر دیگر در مفهوم نفس امّاره ظاهرگشته است.
درختی که تلخ آمد او را سرشت... (درباره سه بیتِ مشهورِ منسوب به فردوسی و سابقه و سیرِ تقلید از آن ها در شعر فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در هجونامه منسوب به فردوسی سه بیتِ معروف وجود دارد که ضبط اصلیِ آن ها مطابق با کهن ترین منابع چنین است: درختی که تلخ آمد او را سرشت ور از جوی خُلدش به هنگامِ آب سرانجام گوهر به کار آورد گرش درنشانی به باغ بهشت به بیخ انگبین ریزی و شیرِ ناب همان میوه تلخ بار آورد این سه بیت که به احتمالِ بسیار، بر الگوی دو بیت از آفرین نامه بوشکور بلخی ساخته شده، به دلیلِ شهرتِ انتساب به فردوسی و هجونامه نامدارِ او بسیار مورد توجّه و تقلیدِ شعرای دیگر قرار گرفته است؛ به طوری که می توان آن را یکی از پرتقلیدترین قطعاتِ شعریِ منسوب به فردوسی و حتّی تاریخ شعر فارسی دانست. قدیمی ترین استقبال از این سه بیت در فرامرزنامه بزرگ (اواخر قرن پنجم) است و پس از آن از سده هشتم و نهم به بعد، گویندگانِ مختلف به نظیره گوییِ آن برخاسته اند که مشهورترینِ آن ها چهار بیتِ هاتفی جامی است. در این مقاله چهارده نمونه از تقلیدها و قطعاتِ مشابهِ سه بیتِ منسوب به فردوسی، به ترتیبِ تاریخی معرّفی و بررسی شده است.