فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۸۱ تا ۱٬۲۰۰ مورد از کل ۱۰٬۵۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
تحلیل صوت شناختیِ آواهای گفتار با اهداف مختلفی انجام می شود، که مقاصد آموزشی یکی از آنها است. در آموزش زبان دوم معمولاً گفته می شود که فراگیران، واکه های ناآشنای زبان دوم را مشابهِ نزدیک ترین واکه به زبان خودشان تلفظ می کنند. از آنجا که تلفظ در یادگیری زبان و ایجاد ارتباط مؤثر است، در این مقاله ویژگی های صوت شناختیِ تلفظ واکه ناآشنای [] انگلیسی آمریکایی توسط فراگیران فارسی زبان، بررسی شده است. به این منظور متغیرهای آکوستیکیِ سازه های اول، دوم و سوم در پاره گفتارِ ضبط شده، با معادلِ تلفظ آن توسط فرد بومیِ انگلیسی آمریکایی (AE)، در تلفظ دو واکه [] و [e] مقایسه شده است. نتایج تحقیق حاضر نشان داده است که متغیر سازه اول و دوم در واکه []، در تلفظِ دو گروهِ گویشوران، اختلاف معنادار نشان داده است ولی سازه سومِ این واکه اختلاف معناداری نشان نمی دهد؛ در مورد هر سه سازه اول واکة [e]، اما، اختلاف معناداری گزارش شده است. درنهایت، در مواردی که اختلاف هریک از متغیرهای مذکور معنادار بوده است، بر اساس ملاحظات صوت شناختی، جهت بهبود تلفظ واکه های مورد نظر نزد فارسی زبانان، توصیه هایی آموزشی ارائه گردیده است.
دست نوشته ای نو از اندرز اوشنر دانا (دست نوشتة TD26)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از اندرزنامه ای که به نام اندرز اوشنر دانا مشهور است تاکنون پنج نسخة دست نویس یافت شده (K20، P33، M90، R410 و C165)، که همگی مضمونی یکسان دارند، به جز آن که دست نوشته های R410 و C165 فقط مشتمل بر 22 بند از سه دست نوشتة دیگر است. در این مقاله، دست نوشته ای نو منسوب به اوشنر دانا معرفی می شود (دست نوشتة TD26) که با پنج دست نوشتة دیگر بسیار متفاوت است. برخی از اندرزهای متن پیشین را ندارد و تعدادی اندرزهای دیگر دارد که به همان سبک نوشته شده است و به همین دلیل می توان یقین داشت که TD26 مشتمل بر بخشی از اندرزنامة اصلی اوشنر است که در پنج دست نوشتة پیشین باقی نمانده است.
مطالعة تطبیقی شیوة بازنمایی کنشگران ایرانی و غربی در پروندة هسته ای ایران در رسانه های بین المللی (الگوی 2008 ون لیون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اهداف تحلیل گفتمان انتقادی، بررسی روابط نابرابر و سلطه گرانة حاکم بر رسانه و ایجاد آگاهی، بینش و نگاه انتقادی در مخاطبان رسانه هاست و انگاره اجتماعی- معنایی نحوة بازنمایی کنشگران اجتماعی (Van Leeuwen, 2008) چارچوب نظری مناسبی برای پژوهش در این حوزه در اختیار زبان شناسان و تحلیلگران گفتمان قرار می دهد. در تحقیق حاضر، پنجاه خبر و مقالة منتشر شده در رسانه های معتبر بین المللی که در دو ماه پایانی سال 2010م دربارة پروندة اتمی جمهوری اسلامی ایران منتشر شده اند، در چارچوب انگارة یادشده بررسی و نحوة بازنمایی کنشگران اجتماعی دو طرف منازعه (ایران- غرب) تحلیل می شود تا میزان بی طرفی یا جانبداری این رسانه ها در بازنمایی نقش آفرینان این کشمکش بین المللی آشکار شود. نتایج پژوهش مؤید این واقعیت است که با وجود ادعای بازنمایی بی طرفانة وقایع توسط خبرگزاری ها و مطبوعات مهم بین المللی، جریانی هدفمند از سازکارهای زبانی و اجتماعی در مطالب منتشر شده توسط آن ها دربارة پروندة اتمی ایران دیده می شود: کنشگران اجتماعیِ طرف ایرانی، هم ازنظر حجم و محتوا و هم به لحاظ نحوة نام دهی و هویت دهی، به شیوه ای متفاوت با کنشگران غربی بازنمایی می شوند و تصویری غیرمنطقی و ستیزه جو از ایشان نشان داده می شود؛ درحالی که کنشگران طرف دیگر منازعه با همدلی بیشتر و به عنوان افرادی منطقی و صلح طلب معرفی می شوند.
ارزشیابی کیفیت ترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر ابتدا رویکردهای گوناگون به دو اصطلاح "کیفیت" و "ارزشیابی" مطرح و سپس کلیات روشهای نظری برای ارزشیابی ترجمه ارائه می شود. در ادامه مقاله، پنج روش عملی که در دانشگاهها و نهادهای آموزشی برای ارزشیابی ترجمه برای اهداف آموزشی به کار گرفته می شود، با جزئیات کامل مطرح و در پایان پیشنهادهایی برای انجام چند طرح پژوهشی به منظور مقایسه سرعت، دقت، سهولت و میزان عینیت نمره گذاری براساس هر یک از روشهای مذکور ارائه می گردد.
ارنست یونگر و عقبنشینی از ادبیات جنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارنست یونگر، نویسنده ادبیات جنگ در دهه بیست و ایدئولوگ نئوناسیونالیسم، با نوشتن کتاب قلب ماجراجویانه در سال 1929 نشانه هایی از دوره جدید فعالیت ادبی خود به نام جهان اندیشه ها را ارایه داده است، اما این بدان معنی نیست که او دیگر مسایل سیاسی روز را مورد بررسی قرار ندهد. وی اگرچه در آغاز دهه سی در صدد این بود که از نگارش ادبیات جنگ در خدمت نئوناسیونالسم خودداری کند، ولی کتاب کارگر، نوشته شده در سال 1932، همچنان بیانگر تردید او طی یک مسیر ادبی جدید است. این نکته در کتاب برگ ها و سنگ ها نیز که در سال 1334 منتشر شده و در آن نه فقط دیدگاه های ادبی، بلکه مسائل سیاسی نیز مورد بحث قرار گرفته اند، هویدا است. انتشار رمان بازی های آفریقایی در سال 1936، نشان دهنده عقب نشینی کامل ارنست یونگر از ادبیات جنگ است. او سرانجام با کتاب بر فراز صخره های مرمر در سال 1939، شیوه ای جدید در آثار ادبی خود برمی گزیند و مبارزه ای سمبلیک علیه خشونت، دیکتاتوری، آنارشیسم و اقدامات جنایتکارانه سردمداران رایش سوم ارایه می دهد. البته نباید از نظر دور داشت که این مبارزه در نزد نویسنده در لفافه و در قالب فرار به طبیعت روی می دهد.
تحلیل گفتمان انتقادی نامه امام علی(ع) به معاویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نامه های رهبران، زمینه مناسبی برای تحلیل گفتمان انتقادی است. از جمله این مکاتبات ارزشمند، نامه شماره 28 نهج البلاغه به معاویه است که در میان نامه های علی(ع) جایگاه ویژه ای دارد. این نامه در اصل گفتمان مشروعیت حضرت است. حال پرسش اصلی این مقاله این است که رابطه لایه های مختلف زبانی با این گفتمان چگونه است؟ و چگونه گفتمان مشروعیت حضرت از طریق گزینش های زبانی شکل می گیرد و چگونه با گفتمان مخالف(معاویه) به مقابله می پردازد؟ فرض ما این است که حضرت در این نامه برای تداوم و ترویج مشروعیتش و مقابله با گفتمان مخالف گزینش های ویژه ای از امکانات زبانی انجام می دهد و می کوشد مخاطبان را با سیاست هایش همراه سازد. برای کشف این، این نوشتار با به کارگیری گرامر هالیدی، نامه امام را از نظر سه فرانقش اندیشگانی، میان فردی و متنی، بررسی می کند و بر روی نتایج حاصل از گرامر هالیدی، تحلیل انتقادی انجام می دهد. بررسی ها نشان داد که گفتمان مشروعیت امام، برای تثبیت و ترویج و تقویت در برابر گفتمان مخالف(معاویه)، ایده «ما و آنها» را در نامه گسترانده است و از امکانات زبانی گزینش های متناسب و باریکی را در این راستا انجام داده است. به ویژه در کاربست فرایندهای ارتباطی و مادی، این مهم معنی دار است. همچنین وجهیّت نیز از این ایده پشتیبانی می کند و فرانقش متنی آنها را در قالب یک گفتمان منسجم مشروعیت، ساخت بندی می کند.
ویژگی های مصدر در زبان های حاشیه خزر (تاتی، تالشی و گیلکی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مصدر از اجزای مهمّ هر زبان است که به شناخت مباحث دستوری آن زبان از جمله ریشه، ماده، انواع وندهای ماضی ساز، انواع صفت فاعلی، انواع صفت مفعولی، انواع پیشوندهای اشتقاقی و تصریفی فعل، و... کمک فراوانی می کند. این تحقیق که مستخرج از طرحی پژوهشی در زمینه مصدرِ30 گونه زبانی از زبان های حوزه خزر (تاتی، تالشی و گیلکی) است، دربردارنده ویژگی های مصدر در این زبان هاست. در این تحقیق، مصدر در چهار بخش عمده کارکردهای مصدر، ساختمان مصدر، عناصر سازنده مصدر، و سایر نکات مربوط به مصدر بررسی شده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که مصدر در زبان های حوزه خزر که از زبان های ایرانی شمال غربی اند، ضمن داشتن اشتراکات فراوان صرفی، کارکردهای یکسانی نیز دارند؛ یعنی در اغلب آنها، مصدر کامل در ساخت فعل های غیرشخصی، فعل های ماضی مستمر و مضارع مستمر و فعل نهی دخیل است و به عنوان گروه اسمی و فعل تابع نیز به کار می رود. مصادر ساده و پیشوندی این حوزه در حال فراموشی اند و به جایشان، مصدر مرکّب به سرعت درحال افزایش است. در اغلب گونه های زبانی این ناحیه، نزدیک به دویست مصدر ساده و چهارصد مصدر پیشوندی وجود دارد. در ساختار مصدر این حوزه، علاوه بر وند مصدری، هشت جایگاه برای وندهای مختلف وجود دارد که از جمله آنها می توان به وند واداری، وند مجهول ساز، وند اشتقاقی، و وند ماضی ساز اشاره کرد. در این زبان ها، مصدر دچار دستوری شدگی شده حتی به عنوان حرف اضافه به کار می رود و گاه حتی شناسه می گیرد.
ابعاد کاربرد شناختی گذشته دستوری در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"مفهوم ’اشاره‘ (deixis) موضوعی بسیار مهم در کاربرد شناسی زبان محسوب می شود که توجه محققین فراوانی را در حوزه های مختلف از جمله فلسفه، مردم شناسی، و زبان شناسی بخود معطوف داشته است. با این وجود، باب پژوهش درباره آن همچنان گشوده مانده است. مهمتر اینکه تاکنون مطالعه جدی پیرامون پدیده ’اشاره‘ در زبان فارسی انجام نگرفته است. از آنجایی که زمان های دستوری مطلق (absolute tense) یکی از مقوله های ’اشاره‘ محسوب می گردند، مطالعه حاضر سعی دارد با تمرکز بر روی دو کاربرد نشاندار زمان دستوری گذشته زبان فارسی (یعنی کاربرد گذشته برای بیان آینده متقن و کاربرد گذشته برای بیان الزام و هشدار) ابعاد اشاره ای و ذهنی آنها را تشریح و تحلیل نماید. به عبارت روشن تر، استدلال مقاله حاضر این است که تنها براساس دو اصل کابرد شناسی زبان یعنی پدیده ’اشاره‘ و ’ذهنیت‘ می توان کاربرد زمان گذشته را برای بیان مفهوم آینده حتمی و الزام توجیه نمود. نویسنده این مقاله علاوه بر استدلال های معناشناختی و کاربرد شناختی، گاهی اوقات از تحلیل های اجتماعی و فرهنگی نیز کمک گرفته است.
"
زبانها و گویش های ایرانی
اشتراک عینی در برخی اشعار احمد شاملو و نیما یوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اشتراک عینی فنی است که در آن، شاعر با انتخاب مجموعه ای از اشیاء، موقعیت ها، موضوعات، حالات یا زنجیره ای از حوادث، به نحوی مؤثر واکنشی عاطفی در خواننده به وجود می آورد. در این حالت، شاعر نیازی به بیان صریح احساسات ندارد؛ بلکه آن ها را در قالب اشیاء، موقعیت ها و غیره در ذهن خواننده تداعی می کند. در اشعار نیما یوشیج و احمد شاملو نمونه های بسیاری از فن اشتراک عینی را می بینیم. به نظر می سد تاکنون تحقیق برجسته و قابل توجهی از اشتراک عینی از این دو شاعر دیده نشده است؛ بنابراین هدف مقاله این است که به مقایسه این فن در برخی اشعار این دو بپردازد. از اشعار نیما می توان به شب پا، بخوان ای همسفر با من، شب همه شب، هست شب و از اشعار شاملو به رانده، گل کو، سخنی نیست، او را صدا بزن، مرثیه، وصل، ابراهیم در آتش اشاره کرد.
شاعرانگی فضا در صد سال تنهایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر خوانشی موازی و تطبیقی بین رمان صد سال تنهایی نوشته گابریل گارسیا مارکز و اثری نظری گاستون باشلار با عنوان شاعرانگی فضا است. قدم نخست بررسی تشابه بین اصطلاح «فضای شاعرانه » مارکز و «فضای محرم» باشلار می باشد. زمینه فلسفی این تحقیق‘ یعنی پدیدار شناسی‘ شیوه نگاهی که باشلار برای فضاهای انسانی انتخاب کرده است را روشن می سازد. فضاهای مورد بررسی به جای اینکه شیء باشند پدیده هایی هستند که هویت خود را با تلاقی با آگاهی انسانی کسب می کنند. در بدنه اصلی این مقاله‘ سه فضای اصلی (به عنوان نمونه هایی از فضای محرم)‘ شهر‘ خانه‘ و اشیاء مورد بررسی قرار می گیرند تا عمق شاعرانه زبان رمان روشن گردد. علاوه بر این‘ این نکته که چگونه این فضاها «جغرافیایی انسانی» پدید می آورند که در آن شخصیت ها با فضایی که در آن زندگی می کنند در تعامل و ارتباط عاطفی هستند مورد بحث قرار می گیرد.
سبک شناسی حکایت های تفسیر سورة یوسف اثر احمدبن محمدبن زید طوسی در چارچوب فرانقش متنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از الگوهای زبان شناختی در بررسی سبک متون مختلف، اعم از ادبی و غیرادبی، می تواند سبک شناسی فارسی را از ورطة تکرار روش های سنّتی بیرون آورد و آن را وارد مسیری نو کند. مسیری که منجر به پویایی بیش تر و کاربردی تر شدن این دانش می شود. به این منظور، در پژوهش حاضر تلاش کرده ایم تا با به کارگیری چارچوب نظری دستور نقش گرای نظام مند هلیدی، مشخصاً فرانقش متنی، به سبک شناسی حکایت های تفسیر سورة یوسفبپردازیم. برای رسیدن به این هدف پس از تجزیه و تحلیل 16 حکایت از کتاب مزبور، به این نتیجه رسیدیم که اگرچه در نگاه نخست بسامد بالاتر استفاده از آغازگرهای بی نشان و ساده، و نیز کاربرد بیش تر ارجاع برای ایجاد انسجام نثر این حکایت ها را مرسل جلوه می دهد، امّا استفادة نسبی از جملات طولانی و آغازگرهای نشان دار و مرکّب، و نیز بسامد اندک عامل انسجامی حذف و جایگزینی برای ایجاد سجع و موازنه، حاکی از گرایش مؤلّف به نثری بینابین است.
بررسی بی ادبی کلامی در نمایش نامه ی «صیادان»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیدة ادب یکی از مقولاتی است که همواره مورد توجه پژوهشگران رشته های مختلف همچون روان شناسی و جامعه شناسی و مردم شناسی قرار گرفته است. در حوزة مطالعات کاربردشناسی زبان نیز به مقولة ادب کلامی پرداخته می شود. یکی از مفاهیمی که به دنبال ادب در زبان شناسی مطرح می شود بی ادبی کلامی است. افراد مختلفی همچون گافمن(1967)، براون ولوینسون (1987)، بوسفیلد (2008)، کالپپر (1996،2003،2011)، یوهانی رودانکو (1996) به بررسی مقوله ادب/ بی ادبی کلامی پرداخته اند. علیرغم مطالعات فراوانی که در زمینة الگوهای بی ادبی در فرهنگ غرب انجام شده است، این مفهوم در زبان فارسی چندان مورد کاوش قرار نگرفته است. در همین راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی کارکرد این پدیده در زبان فارسی از طریق توصیف آن در نمایش نامة «صیادان» برگرفته از مجموعه نمایش نامة روی صحنة آبی نوشتة اکبر رادی است. علت انتخاب متون نمایشی نیز آن است که این متون بی شک بازتابی از زندگی روزمرة مردم و محاورات آن ها هستند. الگوی نظری ای که در بررسی داده های این پژوهش استفاده شد الگوی ارائه شده از سوی کالپپر (1996؛2003؛2011) است؛ یعنی ترکیبی از الگوهای بی ادبی (1996؛2003) و عواملی همچون هنجارهای اجتماعی، بافت و احساسات (2011). پرسش های این پژوهش عبارتند از: 1. کدام یک از راهکارهای پیشنهاد شده از سوی کالپپر در نمایشنامة صیادان به کار رفته است؟ و 2.کدام راهکار بیش از بقیه از سوی تعامل کنندگان به کار گرفته شده است؟ نتیجه آنکه پرکاربردترین راهکار در صیادان بی ادبی ایجابی و کم کاربردترین راهکار مربوط به کنایة نیش دار بود. راهکارهایی که مرکب از چند راهکار بودند در مرتبة دوم و بی ادبی سلبی در مرتبة چهارم قرار گرفت. ادب کنایه دار نیز در میان داده ها یافت نشد. علاوه بر این، موارد جدید نیز معرفی شدند.
آیا ترجمه ادبی نوع خاصی از ترجمه است؟
منبع:
زبان و ادب ۱۳۷۷ شماره ۶
حوزههای تخصصی:
جستاری در گونه های زبانی و کنش های گفتاری برنامه های رادیویی «جوان ایرانی سلام» (رادیو جوان) و «سلام ایران» (رادیو ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی زبان شناختی برنامه های رادیویی و انتخاب گونه زبانی مناسب برای هر برنامه، با توجه به گونة زبانی مخاطب هدف هر برنامه، هویت، کارکرد و مأموریت شبکه ها، مسئله ای مهم در مطالعة رابطة زبان و رسانة رادیو است. این پژوهش به روش تحلیل محتوای کیفی و با استناد به نظریه کنش های گفتاری/ سخن (جان آستین) و ویژگی های گونة زبان گفتاری (یول و براون)، به عنوان چارچوب نظری تحقیق انجام شده است. پس از تجزیه وتحلیل بیست برنامه صبحگاهی انتخابی (10 برنامه از رادیو جوان و 10 برنامه از رادیو ایران) مشخص شد که زبان برنامه های صبحگاهی رادیو جوان از ویژگی هایی نظیر کاربرد اصطلاحات و واژگان مصطلح در زبان جوانان، استفاده کردن از زبان مخفی و واژگان مخفف، داشتن صراحت و جسارت در کلام و بهره گیری از جملات کوتاه و پرشتاب با توجه به مخاطب هدف برخوردار هستند. گونه زبانی برنامه های صبحگاهی رادیو ایران دارای ویژگی هایی نظیر توجه به مخاطب هدف و بی نشانی نسبی گونة زبانی برنامه ها، نزدیک بودن به زبان معیار، بکار نبردن واژگان مخفف و زبان مخفی و در مواردی استفاده از واژگان مصطلح در زبان جوانان است. همچنین مشخص شد که مقولة جنسیت در گزینش سبک گفتاری گویندگان مانند وجود اطناب، قطع کلام مخاطب و نوبت گیری در کلام گویندگان مرد مؤثر است.
صرف مجدّد تک صیغه های دورة میانه در دورة نو (یک تحوّل تاریخی زبان فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زبان فارسی، فرایندی وجود دارد که درآن تک صیغه های دورة میانه دیگر به عنوان صیغة فعل شناخته نمی شوند، بلکه به عنوان عنصری بسیط، نه مشتق، در دستگاه فعلی پذیرفته و دوباره صرف می شوند. دلیل فرایند مذکور این است که با از بین رفتن برخی امکانات فعلی زبان فارسی، مانند شناسه های فعلی، صیغه های مختلفی که با استفاده از آن امکانات ساخته شده اند و هنوز در زبان باقی مانده اند به صورت لغات بسیط و قالبی درمی آیند. زیرا امکاناتی که آن صیغه ها بر آن اساس ساخته شده اند، ناشناخته اند. از سوی دیگر تحت تأثیر قاعدة قیاس نیز صیغه های بی قاعده، به تدریج به سوی قاعده مند شدن پیش می روند. این فرایند تاریخی را می توان در دو سطح مشاهده کرد: 1/ سطح واژگانی ؛ 2/ سطح ساختی. در سطح واژگانی دو تک صیغة سوم شخص مفرد و فعل امر مفرد از مصدر «بودن» در دورة نو ماده پنداشته و مجدداً صرف شده اند: 1/ هست؛ 2/ باش. در سطح ساختی دو ساختمان فعلی به صورت کلی، نه از مصدری خاص، مجدداً صرف شده اند: 1/ صیغة سوم شخص مفرد فعل التزامی (فعل دعا)؛ 2/ فعل تمنایی.