فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۰۶۱ تا ۶٬۰۸۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تاثیرات برنامه ریزی راهبردی، نوعی از برنامه ریزی قبل از انجام وظیفه، بر روی دقت و شیوایی شرکت کنند گان فارسی زبان در حال یادگیری زبان انگلیسی در سه سطح توانش پایین، متوسط و بالا طراحی و اجرا شد. نود شرکت کننده فارسی زبان درحال فراگیری انگلیسی به سه گروه برابر سطح پایین، سطح متوسط و سطح بالا تقسیم شدند، سپس کارکرد شفاهی آنان بر روی یک وظیفه روایتی بررسی و واکاوی شد. آزمون های t انجام شده بر روی داده ها نشان داد که شرکت کنندگان سطح زبانی متوسط، هم از نظر دقت و هم از نظر شیوایی، بیشترین بهره بری را از برنامه ریزی راهبردی بردند. اما شرکت کنندگان سطح زبانی پایین، هیچ بهری از دقت و شیوایی نبردند. شرکت کنندگان سطح زبانی بالای دارای زمان برنامه ریزی راهبردی، شیوایی فزونتری از خود نشان دادند. نتیجه این پژوهش آموزش زبان وظیفه محور، پیشنهاد هایی را برای شیوه آموزش زبان انگلیسی و نکته هایی برای پژوهش های بیشتر و گسترده تر ارائه داده است.
Working Memory Capacity and Semantic-Morphosyntactic Competition: A Comparison of L1 and L2 Sentence Processing(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study explored the competition between semantic and morphosyntactic processing in L1 and L2. In addition, the relationship between working memory capacity (WMC) and L2 semantic-morphosyntactic processing was scrutinized. To this purpose, 73 Persian learners of English as a Foreign Language (EFL) participated in an offline grammaticality judgment test (GJT), an L1 as well as an L2 semantically-primed test, and a WMC test. The results showed that L1 morphosyntactic processing was not affected by semantic priming. But, L2 morphosyntactic parsing decisions, irrespective of the participants’ WMC, was significantly influenced by semantic priming, indicating that L2 morphosyntactic knowledge in learners' interlanguage system might be shaky and subject to communicative aspects of input. Additionally, the findings revealed a significant relationship between the participants' WMC and their L2 semantic/morphosyntactic processing. The findings of the study provide some implications for foreign language teachers with regard to teaching morphosyntactic aspects of language and correcting morphosyntactic errors.
الگوی آهنگیِ ساخت اطلاعی در لهجه کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی الگوی آهنگ پاره گفتارهای کاشانی در انواعِ کانون گسترده، محدود و تقابلی با ساخت های نحوی متفاوت است. این ساخت های نحوی با تغییر ترتیب سازه های فعل، فاعل و مفعول حاصل شده است. داده ها شامل چهار جمله در سه ساختِ نحوی با کانون گسترده، یک ساخت نحویِ بی نشان در کانون های محدود و تقابلی (درمجموع پنج حالت) از هشت گویشور زن و هشت گویشور مرد کاشانی است که در فضای آکوستیک با فرکانس نمونه برداری 22050 هرتز ضبط شد. تمامی 320 جمله ضبط شده در دو لایه نواخت و آوا در نرم افزار پرات برچسب گذاری شد و فرکانس پایه هر کلمه در پنج فاصله زمانی اندازه گیری شد، و بعد از محاسبه میانگینِ آن ها، منحنی آهنگ پاره گفتارها در نرم افزار آماری spss ترسیم شد. نتایج نشان داد منحنی تغییرات زیروبمی پاره گفتار کاشانی در حالت بی نشان، تابع الگوی نزول منحنی است، به علاوه، منحنی آهنگ به جایگاه فعل، به عنوان هسته حساس است. فعل آخرین سازه دریافت کننده تکیه زیروبمی در جمله است و سازه های بعد از خود را تکیه زدایی می کند. در نهایت آنکه، سازه کانونی در انواع کانون های محدود و تقابلی با دامنه فرکانس و برجستگی بیشتر، در مقایسه با دیگر سازه ها، در جمله ظاهر می شود. همچنین، ترادفِ قله تکیه زیروبمی در تمام هجاهای تکیه بر با واکه هجای بعد از هجای تکیه بر انطباق دارد. نتایج این پژوهش می تواند در رده بندی لهجه ها و گویش ها و نیز در شناسایی گویشورانِ گویش های مختلف کاربرد داشته باشد.
بررسی گفتمانی، منظور شناختی، و معنایی قابلیت فراگیری و تجزیة دوگانة پارامتر ضمیرافکنی در دستور جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بنیان دستور جهانی چامسکی به ارائه پاسخ به این پرسش معطوف است که شالودة نظریه پردازی در زبان شناسی چیست (چامسکی، ١٩٨٦). نخستین پرسشی که در این زمینه مطرح می شود، این است که «دانش زبانی از چه تشکیل می شود؟» از دیدگاه چامسکی، دانستن یک زبان به منزلة قرار داشتن در وضعیت ذهنی خاصی است که مشخصة آن، ساختار شناختی خاص متشکل از دستگاه قواعد و اصول است. پرسش دیگری که شالودة نظریه پردازی در زبان شناسی است، این است که «دانش زبانی چگونه فرا گرفته می شود؟» این پرسش به مشکل منطقی فراگیری زبان می انجامد که جنبة خاصی از مشکل افلاطونی است. پاسخ چامسکی به این پرسش در تمامی آثارش، فرضیة ذاتی بودن زبان است که طبق آن، انسان از دانش زبانی ذاتی و غیرآگاهانه برخوردار است که قوة زبان نام دارد. دستور جهانی مربوط به ماهیت این دانش پیشینی برحسب همگانی های زبانی است که نظریة اصول و پارامترها نام دارد. براساس تعامل این اصول با پارامترهای برخوردار از ارزش مقید و غالبا"" دوگانه است که همگانی های زبانی و تنوع زبانی در اردوگاه چامسکی تبیین می شود (چامسکی، ١٩٩٣، ١٩٩٥؛ چامسکی و لاسنیک، ١٩٩٣). یکی از جذابیت های اصلی دستور جهانی، ارائه پارامترهایی است که دستورهای قابل اکتساب را محدود می کند و حیطة از پیش تعیین شده ای را مشخص می کند که هر دستور خاص، در چارچوب آن قرار می گیرد. یکی از این پارامترها که چامسکی (١٩٨٢) خصوصا"" پس از پلموتر (١٩٧١)، تارالدسن (١٩٧٨)، یگلی (١٩٨٢)، و ریتسی (١٩٨٢) وضع کرد، پارامتر ضمیرافکنی است. این پارامتر معین می کند که آیا می توان فاعل یک جمله یا بند را حذف کرد یا خیر. این پارامتر دارای دو ارزش است: ضمیرافکنی و ضمیرگذاری. براساس دستور جهانی، زبان های ضمیرافکن مانند فارسی و ایتالیایی، دارای جمله های بدون فاعل اند، حال آنکه، زبان های ضمیرگذار مانند انگلیسی و فرانسه، فاقد این جمله هااند. این مقاله به نقد پارامتر ضمیرافکنی از منظر (١) قابلیت فراگیری این پارامتر، (٢) نقش عوامل گفتمانی، منظورشناختی، و معنایی، (٣) تقسیم ساده انگارانة زبان ها به ضمیرافکن و ضمیرگذار می پردازد.
Cohesive Readability of Expository Texts and Reading Comprehension Performance: Iranian EFL students of Different Proficiency Levels in Focus
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱, Issue ۳, Autumn ۲۰۱۳
23 - 35
حوزههای تخصصی:
The present study is an attempt to investigate the relationship between cohesive readability of expository texts and reading comprehension in EFL students with different proficiency levels. One hundred students formed the participant of this study. They were undergraduate students majoring in English at University of Isfahan. To collect the relevant data, participants were divided into three groups of low proficient, intermediate and high proficient based on their scores on an OPT proficiency test. A series of expository reading comprehension tests were prepared and their cohesive readability was measured through related programs. They were divided into two groups of authentic and manipulated texts, with the cohesive readability of manipulated texts reduced. The participants answered the related tests in one session. As a result of data analysis, the findings indicated that manipulation, i.e. cohesive readability reduction has a direct impact on the students' performance in reading expository texts. It was further revealed that text manipulation, i.e. reduction of cohesive readability, was more influential on the intermediate group, i.e. positive relationship between the students’ proficiency level and their reading comprehension of expository texts with different cohesive readability levels.
Holistic Approach and Language Teaching: Listening-speaking Development and Self-efficacy in Focus(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Iinternational Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۹, Issue ۳۶, Summer ۲۰۲۱
115 - 126
حوزههای تخصصی:
The purpose of holistic language teaching is the development of the learners’ ability to handle both their language oral skills as well as maximizing their life skills. This study aimed to fulfill these objectives through a mixed-methods design, using holistic teaching procedures. The participants of the study comprised 60 Iranian EFL pre-intermediate learners homogenized through Cambridge Placement Test, from a population of 78 students who had been selected by simple random sampling. They were divided into two experimental and control groups (30 students in each group) who received the treatment--a holistic and sequenced series of listening-speaking activities, and traditional teaching instruction, respectively. Four instruments were used to collect the data for analysis: Cambridge Placement Test, a comprehensive test of speaking and listening used as pretest and posttest, a questionnaire to estimate the learners’ self-efficacy and finally, an unstructured interview. The findings of the study proved that the experimental group that was exposed to the holistic teaching procedures outperformed the control group, meaning that the participants in this group performed more satisfactorily in both listening and speaking. Moreover, their self-efficacy improved to an acceptable level as they expressed in the interview their satisfaction with the use of holistic teaching procedures. These findings have some implications for both teachers and students concerning the enhancement of language interaction in and outside the English classes.
آسیب شناسی و واکاوی علمی–انتقادی فمینیسم و رویکردهای آن: خوانشِ در روزگار خویش؛ تاریخ فمینیسم در جوامع غربی
حوزههای تخصصی:
به عنوانِ یک جنبش اجتماعی، فمینیسم بیشترین تمرکزِ خود را معطوف به تحدیدِ نابرابری های جنسیتی و پیش برد حقوق، علائق و مسائل زنان کرده است. رویکردهایِ نظری به فمینیسم عمدتاً از ابتدای قرن 19 پدید آمدند. فمینیسم (به عنوان جنبش اصالت زنان) بخشی از پدیده یا جنبش توجه به دیگری یا اصالت دیگری است، جنبشی که در قلمرو نژاد، قومیت و جنسیت پدیدار شد . این جستار کتاب در روزگار خویش؛ تاریخ فمینیسم در جوامع غربی اثر مرلین لی گیتز (2001) از مجموعه های انتقادی انتشارات راتلج را به منظور توصیف، دسته بندی و خوانش انتقادی مفهوم فمینیسم برگزیده است.
جنسیت در مقالات علمی فارسی زبان: مطالعه پیکره بنیاد نشانگرهای فراگفتمان تعاملی براساس انگاره هایلند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«فراگفتمان» اصطلاحی برای نامیدن امکانات فرازبانی برای برقراری تعامل در گفتمان است. الگوی این پژوهش، انگاره هایلند (2005) است. در انگاره هایلند یکی از دو طبقه اصلی فراگفتمان، فراگفتمان تعاملی است که با تمرکز بر شرکت کنندگان در تعامل، بر هویت گوینده یا نویسنده و هنجارهای جامعه کنشی تأکید می ورزد و شامل 5 نوع نشانگر متفاوت است. هدف پژوهش حاضر، دستیابی به پاسخ این سؤال است که آیا تفاوت معناداری ازنظر جنسیت در کاربرد کلی نشانگرهای فراگفتمان تعاملی و نیز میان توزیع انواع نشانگرهای فراگفتمان تعاملی موجود در مقالات علمی-پژوهشی وجود دارد یا خیر. برای نیل به این هدف، پیکره ای مشتمل بر 30 مقاله علمی - پژوهشی فارسی تک نویسنده منظور شد که نیمی از مقالات به قلم زنان و نویسنده نیم دیگر، مردان بودند. سپس پیکره به دقت و با در نظر گرفتن بافت موقعیت ارزیابی شد تا انواع نشانگرهای تعاملی موجود و بسامد رخداد آنها تعیین شوند. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نشان داد با توجه به متغیر جنسیت، تفاوت معناداری در میزان فراوانی نشانگرهای فراگفتمان تعاملی به صورت کلی وجود دارد. در بازبینی تفکیکیِ انواع نشانگرهای فراگفتمان تعاملی در ارتباط با متغیر جنسیت نیز مشخص شد درباره تردیدنماها، نگرش نماها و خوداظهارها تفاوت معنادار وجود دارد و فقط درباره یقین نماها و دخیل سازها تفاوت معناداری مشاهده نمی شود؛ ازاین رو با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان ادعا کرد رویکرد جنسیت گرا درباره تمایز میان زنان و مردان در استفاده از صورت های زبانی تأیید می شود.
تبیین رویکرد نظری سبک شناختی ملک الشعرای بهار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قدمت مطالعات سبک شناسی و سبک پژوهی از کتاب تاریخ تطور نثر فارسیِ ملک الشعرای بهار فراتر نمی رود. رویکرد نظری سبک شناختی وی نیز تا به حال به درستی کشف و استخراج نشده است. از این رو، هدف از پژوهش حاضر کشف و شناخت متغیرها و مؤلفه های نظریه سبک شناختی ملک الشعرای بهار و مقوله سازی و فرضیه سازی آن با روش و تکنیک تحلیل محتوای کیفی عمقی است. بدین منظور، آثار ملک الشعرای بهار در زمینه سبک شناسی براساس نمونه گیری هدفمند و معیارِ اشباع نظری بررسی شد. از محتوای این آثار با حذف و اضافه و اصلاح و تلخیص، تعداد 409 کد اولیه به دست آمد. درنهایت، طی سه مرحله کدگذاری، مدلی از کدها استخراج شده است که بیانگر دو بلوک «بافت و محیط زمینه ای» و «سبک شناسی» است و همچنین، فرضیه اصلیِ چگونگی تأثیر «بافت و محیط زمینه ای» را بر «سبک» نشان می دهد. مطابق با نظر بهار، «بافت و محیط زمینه ای» تأثیر بسزایی بر «سبک» و «سبک شناسی» در ایران گذاشته است که این ارتباط و تأثیر و تأثر، در پژوهش های سبک شناختی به دقت تبیین نشده است. از این رو، متغیرها و مفاهیم رویکرد نظری سبک شناختی ملک الشعرای بهار و همچنین، روابط این متغیرها با یکدیگر کشف می شود و سرانجام به مدل سازی می انجامد و این فرض را تقویت می کند که او در این حیطه صاحب نظر بوده است.
The Assessment of Pragmatic Knowledge in the Online General IELTS-Practice Resources: A Corpus Analysis of Writing Tasks(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Motivated by the concept of Communicative Language Ability and the eminence of the IELTS exam, this study intended to scrutinize the representation of functional knowledge (FK) and socio-linguistic knowledge (SK) as sub-components of pragmatic knowledge in the writing performances of both tasks of the online General IELTS-practice resources across three band scores. This quantitative inter-scores/intra-tasks and inter-tasks investigation aimed to reveal firstly whether the writers of three band scores 7, 8, and 9 differed from each other in their FK and SK level, and secondly whether the tasks differed in activating them. This study adopted a taxonomy of five illocutionary acts and 20 register features to investigate representation of FK and SK in a well-established corpus of 180 writing performances through both manual analysis and Multidimensional Analysis Tagger software. While the results of statistical analyses revealed no FK differences between the bands in task one (T1), T2’s higher bands involved more functional features because of the expression of a diverse range of psychological states, no speaker’s involvement, and less commitment to a future course of actions. Furthermore, socio-linguistically, band 9 scripts encompassed more logical relations, but conversational and spoken style in T1 and more integration, less simplified structures and ego-involvement in T2. The inter-task analyses uncovered T1’s greater activation of FK through self-mentions, others involvement, emotion, and intention expression. Nevertheless, when it came to SK register features, T2 overdid in both spoken and written genre elements except in persuasion, writers’ involvement, mental acts expression, and interactive discourse creation.
Investigating the Iranian Translator’s Strategies for Subtitling the Cultural-bound References in “Harry Potter” Movies
حوزههای تخصصی:
Subtitling, like all other types of audiovisual translation, has always been influenced by cultural factors, and in turn, subtitles have influenced their target readers. The relation between culture and language in interlingual subtitling might cause some problems in translating Culture References (CRs). The aim of the present study was to classify the samples of CRs in the “Harry Potter” movie series based on Klingberg’s (1986) model. It was also intended to investigate the strategies applied by Iranian translators in subtitling the (CRs) in “Harry Potter” movies from English into Persian based on Diaz Cintas's (2007) proposed strategies. To do so, instances of CRs were drawn from the two series of Harry Potter entitled Harry Potter and the Philosopher's Stone (2001) and Harry Potter and Goblet of Fire (2005). The data analysis was carried out by descriptive statistics to indicate the frequency and percentages. The findings revealed that “Personal Names” and “Magical Objects”, were the most frequently used CRs in the two selected series of Harry Potter movies based on Klingberg’s (1986) model. Additionally, the results showed that “Loan” and “Calque” were the most frequently used strategies in subtitling the CRs. The findings of the present study may be useful for English translation students, subtitlers, and fansubbers who do subtitle English movies in the Iranian context
نظامِ «فعل» در گویشِ «انارکی»: مقوله های «واژمعنایی» و، نظامِ مطابقه «انشقاقی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان فارسی و گویش های ایرانی سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱ (شماره ۷)
10.22124/plid.2019.11418.1313
حوزههای تخصصی:
انارک، از بخش های شهرستان نائین، در شرق استان اصفهان است. داده های انارکی حاکی اند که در این گویش، نشانه هر سه وجه امری، اخباری و التزامی، یکسان و پیشوندe- است. نشانه های زمان گذشته و نفی در این گویش به ترتیب پسوند-tو پیشوندna- هستند، با این توضیح که زمان گذشته در بسیاری از افعال انارکی، با «نظام مطابقه انشقاقی» این گویش نیز رمزگذاری می شود. با این نظام دو شقی و نادر، جایگاه و مقوله ساختواژی نشانه های مطابقه نسبت به زمان تغییر می کند، به طوری که در زمان حال، صورت پسوند و در زمان گذشته، صورت پیش بست دارند. واکاوی وضعیت حاضر در این گویش از آن رو اهمیت دارد که نشانه های مطابقه، در غالب زبان های دنیا، وندهای تصریفی هستند و به دلیل اصل «وابستگی» گرایش به کسب آخرین جایگاه در فعل دارند. با وجود این، مشاهده می شود که داده های انارکی، اصل جهانی «وابستگی» را نقض و مطابقه فاعلی را در زمان گذشته با واژه بست و نیز در نزدیک ترین نشانه به پایه برقرار می کند.
نظریه گام و کوتاه ترین فاصله میان دو نقطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی شرط نفوذناپذیری گام، و در کل نظریه گام، مشخص کردن مسیر حرکت سازه های زبانی است. در این مقاله، نگارندگان ابتدا مسیر حرکت درون بندی فاعل محمول های نامفعولی را بررسی می کنند و استدلال می کنند که فاعل از لبه گروه فعلی کوچک حرکت می کند و سپس به مشخص گر گروه زمان می رود. برخلاف حرکت فاعل، در حرکت مفعول رایی و غیررایی و جزء غیرفعلی فعل مرکب نشانه ای نمی توان یافت تا براساس آن حرکت از لبه گروه فعلی کوچک را تأیید کرد. درباره متمم گروه حرف اضافه ای نیز ادعا می شود که متمم حرف اضافه پس از خارج شدن از این گروه، که به منظور مبتداسازی یا کانونی سازی انجام می گیرد، از لبه گروه فعلی کوچک می گذرد و نقش نمای «را« دریافت می کند. با توجه به داده های این مقاله و براساس قضیه کوتاه ترین فاصله میان دو نقطه (قضیه حمار) تصریح می شود که در زبان شناسی کمینه گرایی مطلق نیز مانند هم معنایی مطلق وجود ندارد.
The Impact of Structured Input-based Tasks on L2 Learners’ Grammar Learning(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
International Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۴, Issue ۱۳, Spring ۲۰۱۶
47 - 57
حوزههای تخصصی:
Task-based language teaching has received increased attention in second language research. However, the combination of structured input-based approach and task-based language teaching has not been examined in relation to L2 grammar learning. To address this gap, the present study investigated how the structured input-based tasks with and without explicit information impacted learners’ grammar learning. The participants were 60 adult learners of English, assigned to two experimental groups and one control group. The two experimental groups were exposed to structured input-based tasks in two types of explicit and implicit information. A pretest-posttest design was employed in order to detect any improvement in participants’ grammar learning. The results revealed that (a) the experimental groups significantly outperformed the control group, (b) participants’ grammar learning significantly improved in both the experimental groups, (c) structured input-based tasks with explicit information was significantly superior to structured input-based tasks without explicit information.
An Online System’s Effect on Iranians’ EFL Academic Writing Performance across Different Proficiency Levels(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aimed to discover whether an online writing system has any effect on Iranians’ EFL academic writing performance. The study also sought to find out whether the proficiency level of learners influenced the effect of the system on academic writing. To meet this end, an online writing system was developed and 68 undergraduate students of the General English language course studying at Sharif University of Technology were requested to participate in this study. First, their English language proficiency was measured by a language proficiency test that included 80 questions of one of the latest versions of the official TOEFL iBT test, which was provided by the Educational Testing Service (ETS). Then, over an eight-week period, the participants were assigned to write eight versions of academic writing that followed a genre-based teaching approach through computer-based instructions. The writing scores were statistically analyzed and the results revealed that providing students with computer-assisted instruction (CAI) led to significant improvements in their academic writing performance. Moreover, according to the findings of this study, the learners’ level of proficiency did influence the effect of the system.
معنی شناسی روایت، منطق موجهات و جهان های ممکن داستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه جهان های ممکن، الگویی برای معنی شناسی روایت ارائه می کند. این مقاله بر کاربرد نظریه جهان های ممکن در معنی شناسی روایت با رویکردی بینارشته ای تمرکز دارد. فهم روایت بر اساس دیدگاه جهان های ممکن هدف و نتیجه عمده ای است که این جستار درپی تبیین آن است. در این نظرگاه پی رنگ تنها عبارت از جهان واقعیِ متنی نیست که رویدادهایی در آن رخ می دهد، بلکه شامل جهان های ممکنی است که بدون لحاظ کردن آن ها معنی شناسی روایت ناقص خواهد ماند. چنین دیدگاهی برگرفته از دلالت شناسی منطق موجهات است. بنابراین، برای تبیین این دیدگاه باید به منطق موجهات توجه داشت. نظریه های معنایی معاصر سه شاخه عمده دارد: معنی شناسی فلسفی، منطقی و زبانی. معنی شناسی زبانی از معنی شناسی صوری یا منطقی به مثابه یک منطق معنایی برای چگونگی مطالعه معنی استفاده می کند. در این جستار نشان داده می شود که معنی شناسی صوری در قلمروی معنی شناسی روایت نیز کاربرد دارد. با توجه به نتایج به دست آمده، با لحاظ کردن دنیاهای درونی شخصیت ها، دنیاهای اذهان داستانی و جهان های ممکن گوناگون در خوانش متن، فهم کامل تر و عمیق تری از معنای روایت حاصل خواهد شد، زیرا داستان به مثابه یک نظام وجهی کامل درک می شود و بازنمودهای ذهنی شخصیت ها به منزله «جهان های ممکنِ یک نظام وجهی» درک می شوند. از مهم ترین دستاوردهایی که در پرتو نظر افکندن به معنای متن روایی بر اساس این الگو حاصل می شود، بازتعریفِ مفهومِ پی رنگ و نیز مفهوم تعارض داستانی است. برای توضیح عملی مباحث، دوگانه جزیره سرگردانی و ساربان سرگردان از سیمین دانشور انتخاب شده است.
Hedges in English for Academic Purposes: A Corpus-based study of Iranian EFL learners(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۸, Issue ۳۳, Winter ۲۰۲۰
115-129
حوزههای تخصصی:
Hedges, as tools to express tentativeness and doubt, have been studied in plenty of research papers in the Iranian EFL research setting. However, their use in a learner corpus, portraying Iranian learner English, is in need of more research attention. With this end in view, this study aimed at investigating how Iranian EFL learners who have majored in English-related fields in Iran deployed hedges in their academic, expository essays. This study was conducted through running the corpus analysis software MonoConc Pro-Semester version 2.2 on the electronically compiled Iranian Corpus of Learner English, totaling 436,035 words. Automatic and manual analyses suggested that hedges comprised only 7.4% of the total metadiscourse in the Iranian Corpus of Learner English, with 0.68 occurrences per 1,000,000 words. In a comparable native corpus, a sub-corpus of the British Academic Written English, hedges were used with 1.43 occurrences per 1,000,000 words (21% of the total metadiscourse in the corpus). Log-likelihood statistical analysis confirmed statistically significant differences between the two corpora in terms of the use of hedges, with underuse of hedges in the Iranian academic, expository essays relative to the English natives’ essays. Implementations of the results for English academic writing instruction including genre-based, explicit teaching of hedges through data-driven techniques with the aid of tools such as AntConc software and corpora such as the BAWE are considered.
نقش راهبردهای نحوی در بازنمایی ایدئولوژی مترجمان فارسی درمتون ترجمه شده مکتوب سیاسی- اجتماعی با نگاه تحلیل گفتمان انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتباط میان زبان شناسی، ترجمه و ایدئولوژی در دهه های اخیر نظر بسیاری از پژوهشگران را به خود جلب کرده است. محققان بر این باورند که هم زبان مبدأ و هم زبان مقصد دربرگیرنده ایدئولوژی پنهان می باشند و بنابراین به نحوی بر انتخاب های زبانی مترجمان تأثیر می گذارند. بنابراین، می توان اذعان داشت که مترجمان بالقوه با مجهز بودن به راهبردها، واژگان و ساختارهایی خاص به منظور انعکاس ایدئولوژی مد نظر خود و نیز مدیریت راهبردی بر اذهان مخاطبان خود، ممکن است آگاهانه یا ناآگاهانه تغییراتی را در صورت های زبانی اعمال کنند. در این راستا در پژوهش حاضر سعی شده است که با بهره گرفتن از دستاوردهای رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی و الگوی نظری وندایک (2004) به کنکاش نقش راهبردها و ساختارهای نحوی، در چگونگی بازنمایی ایدئولوژی مترجمان فارسی پرداخته شود. بدین منظور این تحقیق در دو گام انجام شده است. در گام نخست، به بررسی گفتمان های انگلیسی سیاسی- اجتماعی مکتوب رسانه ای که در بازه زمانی سال های 2015-2014 در ارتباط با ایران مطرح شده پرداخته و سپس جهتِ یافتن تغییرات نحوی ایدئولوژیک اعمال شده، در صدد مقایسه آنها با ترجمه فارسی مترجمان تلاش شده است. در گام نهایی، درصد راهبردهای نحوی ایدئولوژیک، محاسبه و نمونه های مستخرج ترجمه های فارسی بر اساس مربع ایدئولوژیک وندایک مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج یافت شده به آشکارسازی نقش بسزای ساختارها و راهبردهای نحوی بکار بسته شده، به ویژه حذف و اضافه، در جهت بازنمایی ایدئولوژی مترجمان فارسی اشاره دارد.
تأثیر رفتارهای حمایتی استقلال معلمان زبان بر آمادگی زبان آموزان برای کسب استقلال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر به بررسی تاثیر رفتارهای حمایتی استقلال معلمان زبان انگلیسی بر آمادگی زبان آموزان برای کسب استقلال می پردازد. به این منظور، پرسشنامه آمادگی برای کسب استقلال در میان ۲۴۰ زبان آموز سطح متوسط در پنج آموزشگاه شهر کرمانشاه در ایران توزیع شد. سپس محققان چهار معلم را براساس هشت اصل ارتقا استقلال نظریه خودسازماندهی آموزش دادند و زبان آموزان شرکت کننده را به دو گروه آزمایش و کنترل ۱۲۰ نفره تقسیم کردند. گروه آزمایش طی شش ماه تحت آموزش زبان توسط چهار معلم تعلیم دیده قرار گرفتند . پرسشنامه آمادگی برای کسب استقلال مجددا در دو گروه اجرا شد و نتایج آن با پرسشنامه اولیه مقایسه شد . نتایج تحلیل آمار نشان داد که رفتارهای حمایتی استقلال معلمان گروه آزمایش در پنج حوزه تغییر ایجاد کرده است که همگی اجزای مفهوم استقلال می باشند : مسولیت پذیری بیشتر ، شناخت خود به عنوان یادگیرنده، شناخت بهتر محیط یادگیری، آشنایی بیشتر با مراحل یادگیری، و آغازگری بیشتر در فعالیتهای منجر به یادگیری. کاربرد های آموزشی مورد بحث قرار گرفته اند.مطالعه حاضر به بررسی تاثیر رفتارهای حمایتی استقلال معلمان زبان انگلیسی بر آمادگی زبان آموزان برای کسب استقلال می پردازد. به این منظور، پرسشنامه آمادگی برای کسب استقلال در میان ۲۴۰ زبان آموز سطح متوسط در پنج آموزشگاه شهر کرمانشاه در ایران توزیع شد. سپس محققان چهار معلم را براساس هشت اصل ارتقا استقلال نظریه خودسازماندهی آموزش دادند و زبان آموزان شرکت کننده را به دو گروه آزمایش و کنترل ۱۲۰ نفره تقسیم کردند.
یک دیو ناشناخته در ادبیات پهلوی، و هماورد اهورایی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبانشناخت سال نهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
107-123
حوزههای تخصصی:
چکیده املای وخدغجبه عنوان نام یک دیو در بندی از کتاب هشتم دینکرد آمده است. این واژه در رساله گزیده های زادسپرم نیز در هنگام بیان یک صحنه آخرالزّمانی ذکر شده است. در هر دو بار کاربرد آن، ایزد «اهلشونگ» هماورد این دیو ناشناخته است. در متون اوستایی و پهلوی دیوی به عنوان هماورد این ایزدبانو یافت نشد. از این رو، این احتمال به یقین نزدیک تر شد که نام این ایزدبانو به اشتباه در این دو بند ذکر شده است. اکنون با یک معادله دومجهولی روبرو هستیم؛ نه نام دیو معلوم است و نه نام ایزد ستیزگر با آن را می دانیم. تنها سرنخ این است که در آن صحنه آخرالزّمانی از یک آتش یا آتش پیکر سخن به میان آمده است. با تعیین هویّت آتش پیکر، و آنچه از او و دشمنش در آغاز آفرینش صادر شد، مطلب اندکی از ابهام مطلق بیرون آمد. با بررسی چند بند از متن های مختلف سرانجام به این نتیجه رسیدیم که نام این دیو صورت منفی نام هماورد اهورایی آن است. اشتباه در قرائت یک واژه، و جایگزینی مترادف آن قرائت به جای واژه اصلی موجب این ابهام و تناقض شده بود.