فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۲۸۱ تا ۹٬۳۰۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
teaching novel in EFL reading comprehension classes(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موقعیت حروف اضافه در فارسی بر اساس گزاره آلمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پاسخ به اقتراح
حدود ترجمه پذیری شعر
حوزههای تخصصی:
"صورت شعر نوشته ای فشرده و مختصر است و معنی شعر بیشتر احساسی و اشاره ضمنی است تا لفظی و اشاره عینی. در این نوع نوشته و گفته، صورت و معنی چنان پیوندی ناگسستنی دارند که اگر در فرایند ترجمه از هم جدا شوند بسیاری از آن معانی احساسی غیرقابل بیان و زیباییها و ظرافتهای صوری متن اصلی از بین می روند، چرا که خیلی از ویژگیهای شعر ترجمه ناپذیر و غیر قابل انتقال به زبان دیگرند. هیچ مترجمی نمی تواند صدای خوش آهنگ، وزن و قافیه، اشارات ضمنی، و سایر ویژگیهای اساسی شعر را ترجمه کند مگر با شبیه سازی ها و بدل سازی های کلی که در این صورت نیز تقریبا هیچکدام از محسنات ادبی و زیباییهای طبیعی متن اصلی به ترجمه منتقل نمی شود.
حدود ترجمه ناپذیری شعر از مباحث عمده در مطالعات ترجمه است. رابرت فراست معتقد است آنچه در ترجمه شعر از بین می رود خود شعر است. اعتقاد راسخ رومن یا کوبسن بر این است که شعر صراحتا قابل ترجمه نیست، و شلی نیز اساسا به ناممکن بودن ترجمه شعر عقیده دارد. از طرف دیگر، برخی از دانشمندان نیز استدلال می کنند که تمام معانی همیشه قابل ترجمه است و هر چه در یک زبان قابل بیان باشد به زبان دیگری نیز قابل انتقال خواهد بود.
ما در این مقاله نظریه های مختلفی را در مورد ترجمه پذیری و یا ترجمه ناپذیری شعر بررسی کرده، به این نتیجه می رسیم که ممکن بودن و یا غیر ممکن بودن ترجمه شعر هیچکدام نباید به معنی مطلق آن در نظر گرفته شود. یک پیام را می توان به هر زبان طبیعی انتقال داد، تنها صورت این پیام است که در زبانهای مختلف و نیز در نظم و نثر متفاوت می باشد. بنابر این گر چه این امکان وجود دارد که بتوان یک شعر را به نحوی ترجمه کرد که در زبان مقصد قابل قبول باشد، اما انتقال تمام ویژگیها و زیباییهای متن اصلی شعر زبان ترجمه امکان پذیر نیست."
نگاهی به فرایند بر گردان شعر
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش مختصر حاضر، اشاره به فرایند برگردان آن گونه از زبان ادبی است که تحت عنوان "شعر" طبقه بندی می شود. برای دستیابی به این هدف ابتدا به چگونگی آفرینش "شعر" توجه خواهد شد و شیوه برجسته سازی زبان خودکار برای رسیدن به این گونه ادبی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. سپس سعی بر آن خواهد بود تا به توصیف روشهایی پرداخته شود که مترجمان در برگردان "شعر" پیش رو دارند و برای دست یازیدن به این مهم به کار می گیرند. بر این اساس، ابتدا به چگونگی آفرینش شعر در زبان مبدا اشاره خواهد شد. در بخش بعد، فرایند ترجمه آن گونه که در این مختصر مورد نظر است معرفی خواهد گردید تا از این طریق معلوم گردد که انتخاب های مترجم به هنگام برگردان شعر چگونه صورت می پذیرد و فرایند برگردان شعر از چه نوع عملکردی برخوردار است.
«سویه گی» در ترجمه شفاهی
حوزههای تخصصی:
هر گاه بحثی در مورد ترجمه به میان می آید، شماری از مساءل بدیهی انگاشته می شوند و در نتیجه علی رغم اهمیتی که می توانند داشته باشند، شاید هرگز به بحث کشیده نشوند و همچنان در توده ای از ابهام باقی بمانند. این در حالی است که بررسی هر یک از آنها چه بسا مسائلی را روشن کند که به دلیل بدیهی انگاشته شدن مبهم باقی مانده اند. برخی از این مسائل جنبه نظری ترجمه را در بر می گیرد و برخی دیگر فارغ از مسائل نظری، صرفا به جنبه های عملی می پردازد که شاید با بحث در مورد آنها بتوان راهکارهایی را بدست داد و از این طریق دست اندرکاران بتوانند از بعد عملی، مسائل مربوط به ترجمه را حل کنند و گامی مثبت برای آموزش ترجمه بردارند. پدیده "سویه گی" [directionality] یکی از همین مسائل است که تقریبا هرگز مورد بحث و بررسی قرار نمی گیرد. در این مقاله سعی بر آن است تا با توجه به عملکرد ترجمه، به زبانگونگی [linguality] در ترجمه پرداخته شود و از این طریق بحثی در باره تعیین اهداف آموزش ترجمه مطرح گردد تا معلوم شود مساله "سویه گی" در ترجمه چگونه امکان بررسی می یابد.
ترجمه های فارسی باستان و میانه
حوزههای تخصصی:
"هدف مقاله حاضر پاسخ به این مساله است که آیا در دوران باستان و میانه در ایران ترجمه وجود داشته است یا نه؟ و اگر وجود داشته، دلایل و چگونگی پیدایش آن چه بوده است؟ نقشهای آن کدامند؟ و بررسی آن چه کمکی به علوم زبانی می کند؟
به این منظور با کنکاش در آثار ایران شناسان ایرانی وغیر ایرانی، به توصیف آثار ترجمه پرداخته می شود و تاثیر بررسی تاریخ ترجمه بر تحقیقات تاریخی محض و نیز چرایی پیدایش ترجمه و تاثیر آن بر زندگی اجتماعی این دوران مورد تحلیل قرار می گیرد؛ و ترجمه به عنوان عامل حفظ مذهب، اتحاد، سلطه گرایی، و ایستادگی در برابر نیستی معرفی می شود، عاملی که نخستین مدارج تکاملی اجتماعی را منعکس می کند و خبر از تحولات و چگونگی همزیستی اقوام پیشین می دهد.
در لا به لای متن مقاله، آثار ترجمه شده و زبانهایی که در آنها به کار گرفته شده اند به تفکیک معرفی می شوند و برای دستیابی سریع خواننده به ارتباط زبانهای مکتوب، در انتهای مقاله جدولی مقدماتی که ارتباط این زبانها را نشان می دهد ارائه می گردد."
شگفتی های بینامتنی در سه قطره خون
حوزههای تخصصی:
بینامتنى ارتباط میان گفته هاى ادبى را نمایان مى سازد و با کمک آن، مى توان به مقایسه داستان کوتاه ( سه قطره خون ) اثر صادق هدایت و قطعه شعرى به نام ( سه قطره خون روى برف ) در پرسوال یا داستا ن گراآل اثر کرتین دوتروا پرداخت. داستان هدایت در تیمارستان شروع مى شود، خون قنارى یا گربه اى که قنارى را گرفته است، به زمین مى ریزد و دخترى که به راوى نظر دارد با مرد دیگرى (عباس) مى رود. داستان در خانهء سیاوش به پایان مى رسد، خون گربه اى دیگر ریخته مى شود و دخترى که نامزد راوى است با سیاوش مى رود. داستان پرسوال، از محلى کم درخت در جنگل آغاز مى شود، شاهینی خون غازى را بر زمین مى ریزد. غاز دوباره به پرواز درمى آید، ولى پرسوال مدتى طولانى به سه قطره خون روى برف خیره مى شود و به یاد چهرهء گلگون دلدار خود مى افتد. سپس با رسیدن گوون و بردن پرسوال نزد شاه آرتور، داستان پایان مى یابد.
بن مضارع اشتقاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان فارسی، زبانی است ترکیبی و نه اشتقاقی اما در موارد بسیار نادر و استثنایی برخی از واژه ها که از بن مضارع ساخته می شوند؛ در آنها ساختار بن فعل می شکند و حرفی میان آن افزوده می شود و یا حرفی به حرف دیگر یا حروف دیگر تبدیل می یابد....
تحول کاربرد حروف اضافه زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قلمرو حروف اضافه ، زبان متون نثر کهن فارسی از زبان نثر ادبی معاصر ، کاملا متمایز است و از یکدیگر باز شناخته می شوند و این امر ، نتیجه تحول زبان فارسی در چند قرن زندگی خود می باشد . آنچه موجب این تمایز گردیده عبارت است از : 1- برخی تکنواژهای نحوی که در زبان متون نثر کهن فارسی به عنوان حرف اضافه مورد استفاده قرار گرفته است یا در زبان نثر ادبی معاصر کاربردی ندارد و یا بهندرت در نقش حروف اضافه قار می گیرد ؛ 2- استعمال یک حرف اضافه با گونه های مختلف آن ؛ مانند«با» که شامل گونه های : «ابا» ، «با» و «وا» می باشد . ....
Teaching Reading to Children: Methods and Techniques(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب ۱۳۸۲ شماره ۱۸
حوزههای تخصصی:
A Compartive Study Between the Test of Spoken English (TSE) and the IELTS Interview with Respect to(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب ۱۳۸۲ شماره ۱۸
حوزههای تخصصی:
تدریس ساختارهای غیرشخصی زبان روسی به فارسی زبانان
حوزههای تخصصی:
جملات و ساختارهاى غیر شخصی در زبان روسى، از مسائل مهم دستور به شمار مى آید. زبانشناسان توجه زیادى به این پدیده نحوى داشته اند. جملات غیر شخصی، جملاتى اند که در ساختار نحوى آن ها، فاعل دستوری و کنندهء کار که در حالت فاعلى قرار مى گیرد، وجود ندارد. این ساختارها در ارتباط با پدیده هاى دستورى و عوامل متعددى که گفتار انسان به آن ها نیاز دارد، ساخته شده و بکار مى روند. این جملات در وحله اول بیان کننده وضع جسمانى شخص اوضاع زیست محیطى و طبیعى اند،اما این گونه ساختارها به لحاظ معناشناسى. به معانى دیگرى (بایستن، ضرورت داشتن یا نداشتن عمل و غیره) اشاره مى کنند که به حالت و شکل کلمات (فعل، اسم و غیره) در جمله بستگى پیدا خواهند کرد. این جملات به لحاظ کمیت گسترش مى یابند. تحقیقات انجام شده بیان کننده این مسئله است که این ساختارها به لحاظ انواع و معانى از تنوع زیادى برخوردارند.
نفی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث هر زبان ، نحوه منفی ساختن در سطوح مختلف - جمله ، گروه ، واژه و تکواژ است و در این مورد ، هر زبان ویژگیهای خود را دارد . در زبان فارسی ، تا آن جا که نگارنده می داند ، در این باره کاری انجام نگرفته است ؛ البته در دستورهای زبان فارسی اشاره ای مختصر به منفی سازی فعل شده است ، ولی نه جامع است و نه دقیق . در این گفتار ، مسائل مربوط به منفی سازی در زبان فارسی بررسی می شود .
پیشنهادی در طبقه بندی تقابل معنایی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب ۱۳۸۲ شماره ۱۸
حوزههای تخصصی:
حالت تهی زبان انگلیسی در میان گویشوران فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله تحقیقی است در مورد یادگیری ساختارهای نظارت فاعل در زبان انگلیسی توسط گویشوران فارسی. ساختارهای نظارت، بندهای پیرو مصدری هستند که دارای فاعل انتزاعی با حالت تهی می باشند. در زبان فارسی بندهای پیرو همیشه دارای مشخصه زمان و فاعلی هستند. براساس فرضیه های مختلف بلوغ مانند فرضیه پارامتری بودن مقوله های کارکردی و فرضیه نقصان مشخصه های دستوری حالت تهی می تواند یکی از مشخصات پایدار و غیرقابل یادگیری برای گویشوران زبانهایی باشد که فاقد این مشخصه هستند. شواهد بدست آمده از چهار گروه فارسی زبان که در مقاطع مختلف یادگیری زبان انگلیسی می باشند نشان می دهد که این پیش بینی فرضیات فوق تحقق نمی پذیرد و گرچه فراگیران در مراحل اولیه یادگیری بجای ساختارهای مصدری از ساختارهای مصدری از ساختارهای زماندار استفاده می نمایند؛ اما علیرغم این انتقال اولیه در مراحل بعد ساختارهای مصدری ظاهر می گردند. در این ساختارها نه فاعل و یا ضمیری با حالت فاعلی و نه مشخصه زمان مشاهده می گردد.