فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۴۲۱ تا ۸٬۴۴۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
در تحلیل مقوله های نحوی، ایجاد تمایز میان سه جنبه توزیعی، نقشی و معنایی امری ضروری است. این تحقیق با نگاهی منتقدانه به برخی از مهمترین توصیف های گذشته در باب گروه های قیدی، نشان داده است که بیشتر تحلیل های موجود در باب گروه های قیدی یا توصیفی ناقص و یا تصویری مخدوش از این مقوله ارائه کرده اند. در این تحقیق، برای نخستین بار هفت ملاک توزیعی برای تمایز صوری گروه های قیدی فارسی از دیگر مقوله های نحوی ارائه شده است. تشریح تفصیلی نقش های نحوی مترتب بر گروه های قیدی جایگاه خاصی در این تحقیق داشته است. در بخش پایانی ضمن اذعان به وجود نقش معنایی گوناگون برای گروه های قیدی، تنها به برخی از مهمترین نقش ها اشاره شده است. از ویژگی های مهم این تحقیق، بهره گیری از یک چارچوب مشخص متعارف و پرهیز از تعاریف ذهنی است. زدودن ابهام های موجود در باب ماهیت گروه های قیدی فارسی از دست آوردهای مهم این پژوهش است.
Different Learning Levels in Multiple-choice and Essay Tests: Immediate and Delayed Retention(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Applied Linguistics Vol. ۲, No. ۴, Spring ۲۰۰۹
194 - 215
حوزههای تخصصی:
This study investigated the effects of different learning levels, including Remember an Instance (RI), Remember a Generality (RG), and Use a Generality (UG) in multiple-choice and essay tests on immediate and delayed retention. Three-hundred pre-intermediate students participated in the study. Reading passages with multiple-choice and essay questions in different levels of learning were given to the participants to investigate the effects on both immediate and delayed retention. The findings revealed that to evaluate immediate retention, multiple-choice questions at remember levels are effective, but for enhancing delayed retention, essay questions, especially at UG level, are more effective. The results of the study suggest that tests can be used as aids to retention beyond their primary evaluation function.
The Role of Content-Based Texts to Motivate Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In recent years a great number of books have appeared in various fields of ESP، and the number is increasing every year. These books are specially prepared and adapted for foreign students possessing varying degrees of language skills.
Experts believe that the production of ESP books is a vital task that requires several stages and procedures. To produce these materials، special attention should be paid to the age of the learners their English background، their level of knowledge in specialist field and the teaching method. The best should be done to provide materials which enable the learners to increase their English proficiency، learn the required skills for communication، and achieve their terminal behavior.
Since the majority of university graduates in Iran are not equipped with sufficient knowledge of English to read and understand the original specialized textbooks، this paper aimed to test the appropriateness of materials used in ESP classes، based on a study conducted at Chabahar Maritime University.
The finding of this research rejected the null hypothesis، because the observed t. was 2.83 and the value of critical t.’ with the 49 degrees of freedom at the .05 level was 2، and this signifies that the novel content based texts motivated the students and improved their English proficiency.
English Through Fun!(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزش فرهنگی ترجمه ضرب المثل ها و کنایات (عربی - فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتیبه رباطک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتیبه رباطک در سال 1993 (م.) در تپه ای باستانی در شمال غربی بغلان افغانستان کشف شد. روستای رباطک در فاصله چهل کیلومتری شمال غربی منطقه باستانی سرخ کتل، نزدیک مرز بغلان و سمنگان واقع است. این کتیبه شامل بیست و سه سطر به زبان بلخی و خط راست گوشه یونانی است. زبان بلخی یکی از زبان های ایرانی میانه شرقی است که برای چندین سده در میان ساکنین مناطق شمالی افغانستان رواج داشته و علی رغم دو سده تسلط اسکندر مقدونی و جانشینان او بر این سرزمین هیچگاه از رونق آن کاسته نشد. کتیبه رباطک پس از کتیبه سرخ کتل از مهمترین کتیبه های زبان بلخی به شمار می رود که افزون بر ارایه آگاهی های ارزشمند در زمینه زبان شناسی تاریخی زبان های ایرانی، از جهت اشتمال بر داده های تاریخی مربوط به عصر کوشانیان از اهمیت خاصی برخوردار است.
هدف از نگارش این مقاله نگاهی تازه به کتیبه رباطک و ارایه حرف نویسی، آوانویسی و ترجمه آن به فارسی همراه با تفسیر و فهرستی از ریشه شناسی واژگان آن است. در خلال این پژوهش نکات تاریخی و زبانشناختی نیز مورد بحث واقع خواهد شد.
در این پژوهش کتیبه رباطک بر اساس نسخه هایی که نخستین بار از سوی نیکلاس سیمز ویلیامز از دانشگاه لندن فراهم شده مورد بررسی قرار می گیرد. اینجانب در این پژوهش از روش آوانویسی و حرف نویسی پروفسور سیمز ویلیامز استفاده کرده ام.
جمله های سببی و دومفعولی در دیدگاه حاکمیت و مرجعیت گزینی و کمینه گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله بر آن است تا ساختار درونی جمله های دارای گروه های فعلی دو مفعولی وجمله های سببی را بر اساس نظریه های حاکمیت و مرجع گزینی و نیز کمینه گرایی بررسی، وارایه طریق این نظریه ها را در مورد این گونه ساختها در فارسی امتحان کند و سرانجام چگونگی نمایش آنها را درنمودارهای درختی بنمایاند. با توجه به اینکه جمله های سببی و دارای گروه فعلی دو مفعولی، بیش از یک مفعول اجباری دارد به نظر می رسد پیشنهاد لارسن مبنی بر به کار گیری گروه های فعلی هسته ای و پوسته ای در مورداین ساختها صادق باشد.
فعل حرکتی udmu-xodumb در مفهوم مجازی و طریقة بیان آن در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، «مجاز» بهعنوان مهمترین منبع غنی سازی قاموس واژگان زبان، توجه زبان شناسان روس را به خود جلب کرده است. زبان های روسی و فارسی تصاویر کم و بیش متفاوتی از حرکت را به دست می دهند، در عین حال وجوه مشترکی دارند که با توجه به تعلق آنان به دو خانواده زبانی مختلف، جالب به نظر می رسد. کارکرد فعل حرکتی در گروه واژه های پایدار فعلی- اسمی به علت کارایی گسترده در همهً سبک های زبان قابل بررسی است. از میان دستورنویسان فارسی، خسرو فرشیدورد این دسته از ترکیب واژه ها را تحت عنوان «افعال مرکب»، «ترکیبات فعلی» یا «گروه های فعلی ترجمه ای» بررسی کرده است. تکیـهً اصلی مقالهً حاضر، بررسی مقایسه ای نقش فعل حرکتی udmu-xodumb در معنای مجازی و در قالب ترکیب واژه های پایدار است.
برخی موانع فرهنگی در تدریس نقد ادبی به دانشجویان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد ادبی یکی از چالش انگیزترین درس ها، در مجموعه دروس رشته های ادبیات در دانشگاه های ایران است. بنا به سرفصلی که برای «نقد ادبی» نوشته شده است، هدف این درس عبارت است آشناسازی دانشجویان با طیفی از رویکردهای نقادانه. همچنین استاد می بایست نظریه هایی را تدریس کند که غالبا یا یکدیگر را نفی می کنند و یا این که به مفهومی دیالکتیکی مکمل یکدیگر هستند. هر یک از این نظریه ها، امکانات بالقوه ای را برای نقد متن، در اختیار منتقد قرار می دهد، اما همچنین هر یک واجد محدودیت هایی نیز هست. در این مقاله استدلال می شود که در دانشگاه های ایران، نظریه و نقد ادبی را معمولا نمی توان آن گونه که در سر فصل این درس معین شده است به دانشجویان تدریس کرد و دلیل اصلی عدم توفیق استادان در این زمینه آن است که دانشجویان از درک این نکته ناتوان اند که قرائت نقادانه متون، کنشی است برحسب گفتمان های متفاوت و متناقضی که می تواند صورت بگیرد. مخاطبان درس نقد ادبی در دانشگاه ها غالبا به دنبال نقدهای قطعی و «حرف آخر» در نقد ادبی هستند. به سخن دیگر، آنان مایل اند رویکردی را بیاموزند که روش راهبردی بی نقصی را برای رمزگشایی از همه جوانب متون ادبی در اختیارشان قرار دهد. حتی زمانی که رویکردی کاملا کاربردی و نسبتا آسان برای نقد ادبی به دانشجویان آموخته می شود، آنان غالبا شور و شوقی برای درگیر شدن در عمل نقد از خود نشان نمی دهند و بیشتر ترجیح می دهند که استاد «رمز و راز» متن یا «پیام» آن را خود شخصا بیان کند. در این مقاله استدلال می شود که دشواری تدریس نقد ادبی در دانشگاه های ایران از ذهنیتی ناشی می شود که صدای استاد را یگانه مرجع اقتدار در کلاس تلقی می کند و لذا دانشجویان نمی توانند تکثرگرایی ذاتی نقد ادبی را دریابند. در نتیجه، تغییر وضعیت تدریس نقد ادبی در دانشگاه های ما، منوط به تغییر ذهنیت دانشجویان و استادان درباره ماهیت نقد و تکثر فرهنگی است.
نگاهی رده شناختی به پی بست های ضمیری در زبان تاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله توزیع و نقش های مختلف پی بست های ضمیری در زبان تاتی، از ایرانی نو شمال غربی، بررسی شده است. ابتدا به صورت گذرا به سیر تاریخی این پی بست ها در فارسی باستان و فارسی میانه اشاره و نقش آنها در تاتی جنوبی بررسی شده است. جایگاه پی بست های ضمیری در فارسی باستان و میانه تا حدودی ثابت بوده است و آنها در جایگاه واکرناگل ظاهر می شده اند. واکرناگل (1892) دریافت که واژه بست ها در اغلب زبان های هندواروپایی در جایگاه دوم، یعنی پس از اولین واژه، در جمله ظاهر می شوند. این پی بست ها در تاتی جنوبی در نقش نشانه فاعل متعدی در زمان گذشته، نشانه مفعول مستقیم و نشانه نقش اضافی به کار می روند. ضمایر پی بستی در تاتی جنوبی در نقش نشانه فاعل متعدی در زمان گذشته در جایگاه واکرناگل ظاهر می شوند و از این حیث با فارسی میانه مشترکند. این پی بست ها در نقش نشانه مفعول در تاتی جنوبی از جایگاه واکرناگل خارج شده اند، ولی هنوز کاملاً به جایگاه پس از فعل نرفته اند و در جایگاه سازه قبل از فعل قرار می گیرند. از این حیث نسبت به فارسی میانه، این پی بست ها به سمت انتهای جمله حرکت کرده اند؛ هرچند هنوز به جایگاه انتهایی نرفته اند. مقایسه فارسی میانه، تاتی جنوبی و فارسی جدید نشان می دهد پدیده کشش به سمت راست در زبان های ایرانی نیز وجود دارد.
The Impact of Morphological Awareness on Iranian Pre-University Students’ Listening Transcription(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Applied Linguistics Vol. ۲, No. ۵, fall ۲۰۰۹
179 - 195
حوزههای تخصصی:
Morphological Awareness (henceforth: MA), defined as the ability to understand the morphemic structure of the words, has been reported to affect various aspects of second language performance including reading comprehension ability, spelling performance, etc. Yet, the concept has been far less treated with reference to l2 listening transcription. Thus, against this background, this study aims to investigate the link between MA and listening transcription ability of Iranian pre-university students. To this aim, 40 pre-university students participated in the study, and were assigned to two control and experimental groups. Both groups were first given three short listening passages to transcribe as the pre-tests. The results of the independent-samples t-test revealed no significant difference between the two groups. The experimental group, then, received five one-hour sessions briefing them on the morphological realization of English words. The two groups were then given three short listening passages to transcribe as their post-tests. The results of the independent-samples t-tests attested to the significant difference between the two groups, thus, supporting the relationship between MA and listening transcription ability. The study concludes with some suggestions as to the incorporation of MA into L2 learning programs.
کمال، گمال، همال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه کمال یا شکل دیگر آن گمال از واژه های کهن زبان فارسی است که در فرهنگهای معتبر و رایج امروز نیامده است. این نیامدن، موجب شده است با واژه همال، که در نگارش، شکلی نزدیک بدان دارد، یکسان پنداشته شود و در متونی که این واژه به کار رفته، کمال یا گمال به همال تغییر یابد و چون مفهوم مناسبی نداشته است، معنی دیگری برای همال تعیین کرده اند. در این مقاله با بررسی نمونه هایی از بدخوانی متون کهن بویژه نسخه های شاهنامه، پیشنهاد شده است به جای ضبط همال، شکل مناسب آن کمال یا گمال جای گیرد تا هم معنی و ارزش بیتهای شاهنامه روشنتر، و هم واژه کمال یا گمال احیا شود.
The Interlanguage of Persian Learners of Italian: a Focus on Complex Predicates(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This paper aims at investigating the acquisition of Italian complex predicates by native speakers of Persian. Complex predication is not as pervasive a phenomenon in Italian as it is in Persian. Yet Italian native speakers use complex predicates productively; spontaneous data show that Persian learners of Italian seem to be perfectly aware of Italian complex predicates and use this familiar feature as a bridge between their native language (NL) and the target language (TL). Elicitation of complex predicates in guided context seems to indicate that the Persian group learners’ group is strikingly uniform to the Native Speakers’ group and quite homogeneous with the control group of learners with NL other than Persian. This research shows that the use of complex predicates in Italian Interlanguage (IL) cannot be considered a simple effect of transfer، but could be also analyzed as a more general IL strategy.
ردیابی عناصر ارجاعی در گفتگوی روزمره و کنترل شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس نظریه های اخیر در زمینه عناصر ارجاعی، قصد ما در پژوهش بررسی توزیع و چگونگی بازیابی اشکال مختلف این عناصر در دو سبک کلامی یعنی گفتمان زنده روزمره و کنترل شده است. به این منظور بیست دانشجوی سال دو دانشگاه به صورت تصادفی برای انجام این گفتگوها انتخاب شدند. این افراد به دو دسته، ""گفتگوی روزمره"" و ""کنترل شده"" و سپس بر اساس محیط گفتمان و موضوع انتخابی، گروه اول به دو گروه ""گفتگوی آکادمیک"" و ""گفتگوی خوابگاهی"" تقسیم شدند. تجزیه و تحلیل داده ها مشخص کرد که تغییر در فضای وضعیتهای گفتگو (برای مثال تغییر از گفتگوی روزمره خوابگاهی به آکادمیک) باعث ایجاد تغییر قابل ملاحظه ای در نوع، فراوانی، فواصل بین مراجع، میزان بازیابی مراجع، چگونگی بازیابی و ساختار شمایی آنها می شد. در مجموع تعداد ضمایر ارجاعی در گفتگوی روزمره خوابگاهی به مراتب بیش از عناصر ارجاعی نوع اسمی است در حالیکه تعداد این عناصر در گفتگوی روزمره آکادمیک بیش از گروههای دیگر بود. فواصل و فراوانی انواع مختلف عناصر ارجاعی اسمی، ضمیری و ضمیر تهی در شرایط متفاوت گفتمان دچار تغییرات قابل توجهی بوده است. بر اساس این تجزیه و تحلیل می توان نتیجه گرفت که الگوهای توزیعی عناصر ارجاعی مختلف در وضعیتهای گفتمانهای مختلف تابعی ار ارزیابی گویشوران از حالت های ذهنی مخاطبان خود می باشد.
Gender Differences in Students’ and Teachers’ Perceptions of the Role of Grammar Instruction and Corrective Feedback(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
This paper explores male and female students' and teachers' perceptions of the role of grammar instruction and corrective feedback. A questionnaire, administered to 60 male and female intermediate EFL students (30 males and 30 females) and 40 teachers (20 males and 20 females), elicited student and teacher perceptions concerning the role of explicit grammar instruction and corrective feedback in learning English as a foreign language. Data comparisons revealed high agreement between students as a group and teachers as a group across genders on the majority of questions. A number of discrepancies were evident between students and teachers’ beliefs within each gender. There were also some comparisons of sample groups based on gender differences which examined the effect of formal grammar instruction in foreign language teaching. Although the differences between students' and teachers’ belief system can be a threat to learning, it is essential to mention that teachers’ consideration of students’ perceptions of those factors will improve the process of new language learning, and an effort to consider the potential mismatch between students’ beliefs and teachers’ instructions will enhance learning.