فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۹۰۱ تا ۶٬۹۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
Application of Ellipsis and Lexical Cohesion in Subtitling and Dubbing: The Case of Prison Break TV Series
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۲ No. ۲, August ۲۰۱۳
70 - 90
حوزههای تخصصی:
This study is a descriptive piece of research attempting to compare and contrast the use of two types of cohesive devices (i.e., lexical cohesion and ellipsis) in the original dialogues of a television series with the Persian subtitled and dubbed versions of the same dialogues. The data used in the study comprises the dialogues of 10 scenes randomly selected by the researcher from the television series Prison Break as well as the dubbed and subtitled counterparts of the dialogues of the same scenes. The study seeks two objectives: First, it attempts to investigate the original dialogues of the film in terms of the frequency of the use of the two mentioned types of cohesive devices and to compare them with the dubbed and subtitled versions; second, it aims to compare the two types of audio-visual translations (i.e., dubbing and subtitling) to find out how they have dealt with these cohesive devices and what difference exist between these two types of translation in terms of their handling lexical cohesion and ellipsis. For this purpose, the study employs the model proposed by Halliday and Hasan (1976). Also, in order to determine the interrater reliability of the analyses, Chi Square test is conducted. The findings reveal that repetition has the greatest frequency of use among lexical cohesion elements and clausal ellipsis has the greatest frequency among ellipsis types in the original dialogues. The findings also demonstrate that the two translated versions are relatively similar in their handling lexical cohesion but the dubbed version contains a substantially greater number of cases of ellipsis than the subtitled version does. The findings of this paper could provide audiovisual translators with information as to how the cohesive elements are differently used in the English dialogues and their Persian translations (subtitled and dubbed dialogues).
تأثیر قدرت موضوعات فعلی بر حالت نمایی افتر`اقی: شواهدی از گویش هورامی
حوزههای تخصصی:
ح الت نمایی افت راقی پدیده ای در نظام صرفی زبان هایی است که مشخّصه حالت را به شکل آشکار و به وسیله وندهای تصریفی بر روی گروه های اسمی نمایش می دهند. این پدیده در زبان های دارای نظام حالت مفعولی، به شکل حالت نمایی افتراقی سازه مفعول و در زبان های واجد نظام کنایی، به شکل حالت نمایی افتراقی سازه فاعل است. این مقاله ضمن معرّفی و توصیف موارد فاعل نمایی و مفعول نمایی افتراقی در گویش هورامی، شرایط ظهور این پدیده ها را در ساخت های کنایی و مفعولیِ این گویش تبیین می نماید. در این راستا، با معرّفی قدرت موضوعات فعلی و نحوه محاسبه آن در ساخت های مفعولی و کنایی، نشان می دهیم که تفاوت در میزان قدرت موضوعات فعلی موجب پدیدآمدن حالت نمایی افتراقی در این گویش می شود؛ بدین معنا که تنها موضوعات فعلی قوی و برجسته میزبان پایانه صرفی حالت نما هستند. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهند که حالت نمایی آشکار در ساخت های مفعولیِ گویش هورامی برای بازشناسی روابط دستوری و در ساخت های کنایی این گویش جهت بازنمایی برجستگی کلامی سازه گیرنده تکواژ حالت نما به کار می رود.
An Analysis of Social Systems in the Translation of The Great Gatsby(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This article was written based on the key concept of polysystem theory which, in translating any literary text, emphasizes the transference of the social systems in which a text is embedded. As stated by Tynjanov (1978a), polysystem theory saw translated literature as a system operating in the larger social systems of the target text. Thus, the task of understanding as well as transferring such systems in their translations, which can certainly affect the readers’ adequate understanding of texts, is a challenging job for most of the literary translators. After identifying three main social systems in The Great Gatsby as the corpus which was ranked second in the lists of the 100 Best Novels of the 20th Century, the source and the target texts were studied attentively, to study the way the respective systems were translated by the Iranian literary translators. Therefore, the prominent element of Nord’s textual analysis (1991), macrostructure, was focused throughout data collection procedure. Then, it was demonstrated that especially through an appropriate transference of the major conflict between the two predominant classes in the novel, the translator has managed to suitably convey most of the text’s social systems in his translation. Finally, it could be deduced that most of the literary translators in Iran, somehow transferred the concerned systems into some significantly adequate equivalents in their works.
نشان داری آغازگر در زبان های فارسی و انگلیسی براساس رویکرد دستور نقشگرای نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مقابله ای نشان داری آغازگر در متون پزشکی فارسی و انگلیسی به نگارش درآمده است. این مقاله برآن است تا وجوه افتراق و اشتراک زبان فارسی و انگلیسی را ازنظر نشان داری آغازگر مشخص کند. پژوهش برپایة دستور نقشگرای نظام مند هلیدی انجام شده و فقط فرانقش متنی در آن مورد نظر است. برای انجام آن، کتاب ها و مقاله هایی از متون پزشکی انتخاب شده که پیکره ای شامل هزار بند از متون نوشتاری فارسی و انگلیسی را تشکیل داده است. این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. نتایج نشان می دهد در متون پزشکی فارسی، افزوده های حاشیه ای با بسامد وقوع بالا در جایگاه آغازگر قرار می گیرند. این بسامد وقوع بالا می تواند بیانگر این نکته باشد که وقوع افزوده های حاشیه ای در جایگاه مورد نظر در زبان فارسی نشان دار به شمار نمی آید. به نظر می رسد زبان فارسی در متون پزشکی از آرایش سازه ای متفاوتی در مقایسه با زبان انگلیسی برخوردار است و برخلاف زبان انگلیسی، در مقولة نشان داری کاملاً از نظریة هلیدی پیروی نمی کند. همچنین، این مقاله نشان می دهد ویژگی های ضمیراندازی و نداشتن آرایش واژگانی ثابت، ازنظر نشان داری، فارسی را از انگلیسی متمایز می کند. نشان داری آغازگر در فارسی و انگلیسی علاوه بر تفاوت های زبانی، متأثر از عوامل دیگری ازقبیل سبک متن (قلم خاص نویسنده)، فرم نوشتار (کتاب، مقاله و غیره)، ارتباط بین بند و متن، تأکید، تقابل و ژانر متن است. از آنجایی که عوامل یادشده در فارسی و انگلیسی بر نشان داری آغازگر مؤثرند، می توان آن ها را وجوه اشتراک این دو زبان در این حیطه دانست؛ در حالی که تفاوت های زبانی (ساختار فارسی و انگلیسی) به وجوه افتراق در نشان داری آن ها اشاره دارد.
تحلیلی معنی شناختی از کاربرد نام حیوانات در ضرب المثل های گویش لار (با تکیه بر دلالت، موضوعیّت و کارکرد اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قصه ها، حکایت ها ، لالایی ها و ضرب المثل های یک منطقه بخشی از ادبیات شفاهی آن منطقه را تشکیل می دهند و، از آنجا که برخاسته از دل مردم هستند، خالص ترین و عمیق ترین احساسات ، ظریف ترین افکار و اندیشه ها و مهم تر از همه، واقعیات یک جامعه را منعکس می سازند.از این رو، این بخش از ادبیات یکی از منابع غنی و مطمئن در مطالعه فرهنگ یک جامعه است و نمودار واقعی استعداد، قریحه و فرهنگ آن به شمار می رود. ضرب المثل ها، در عین ساختار ساده و مختصرشان، در معنا بسیار عمیق و غالباً معادل یک داستان یا رویداد کامل هستند. ویژگی دیگر ضرب المثل ها، کاربرد کلمات معمول و مأنوس، همچون اسامی حیوانات، گیاهان و میوه ها، اعضای بدن و رنگ ها در مفاهیم ارجاعی و نیز غیرارجاعی و استعاری است که اغلب با هدف برجسته ساختن یک مختصه معنایی مثبت یا منفی در آنها و جلب نظر مخاطب به اهمیت موضوع است. هدف این مطالعه، بررسی کاربرد و نقش نام حیوانات در ضرب المثل های گویش لاری به لحاظ «دلالت معنایی»، «موضوع» و نیز نوع «کارکرد» است. بدین منظور، پس از گردآوری مجموعه ای شامل «چهار صد و سی و پنج» (435) ضرب المثل گویش لاری ، تعداد «صد و ده» (110) مثَل، حاوی نام انواع حیوانات، استخراج گردید و سپس در چهارچوب حوزه سه گانه فوق بررسی شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که موضوعِ غالب در کاربرد نام حیوانات در مثَل ها، انعکاس مسائل اخلاقی و آموزشی است. بیشترین کارکرد متوجه نهاد تعلیم و تربیت بوده، به لحاظ دلالت معنایی ، کاربرد حیوانات، بر خلاف جهان واقعیت، از نوع دلالت نیمه ارجاعی است. به علاوه، مقایسه نتایج این بررسی با بررسی مشابه بر روی گویش کرمانی موارد اشتراک قابل توجهی را نشان داد.
مقاله به زبان انگلیسی: ارزشیابی کمّی، مشوّقی برای پرداختن دانشجویان به بازخورد اصلاحی استاد در مهارت نوشتاری؛ Grading, no longer an obstacle to learners’ attendance to teacher feedback(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اغلب مشاهده می شود که زبان آموزان انگیزه ی کافی برای توجه به و به کار گیری نظرات و پیشنهادات استاد برای بهبود کیفیت نوشته های خود را ندارند. از طرف دیگراساتید اغلب همراه با تصحیح متون نگاشته شده توسط دانشجویان، اقدام به ارزشیابی کمی آنها نیز می نمایند علیرغم اینکه می دانند این نوع ارزشیابی باعث منحرف شدن هر چه بیشتر توجه دانشجویان از نظرات و پیشنهادات استاد می شود. با این وجود عدم ارزشیابی کمی امکان پذیر نمی باشد چرا که هم دانشجویان و هم موسسات آموزشی خواستار چنین ارزشیابی ای هستند. برای فائق آمدن به این مشکلات، تکنیک جدیدی به نام ارزشیابی پلکانی ابداع گردید تا ارزشیابی کمی دیگر نه تنها باعث بی توجهی به نظرات استاد نشود بلکه دانشجویان را به پرداختن به و اعمال آن ها در نوشته های خود مشتاق سازد. در ارزشیابی پلکانی دانشجویان می توانند با اعمال نظرات استاد اقدام به بهبود کیفیت نوشته های اولیه خود نموده و بر اساس کیفیت نسخه ی اصلاح شده، نمره ی دریافتی خود را ارتقا بخشند. این روند می تواند تا ٢ مرتبه ادامه یابد. نمره نهایی دانشجو، میانگین نمراتی خواهد بود که وی در آخرین نسخه ی اصلاح شده ی هر یک از تکالیف خود در طول ترم تحصیلی کسب کرده است. مطالعه ی حاضر ، تلاشی در راستای بررسی تاثیر این شیوه ی جدید بر روی سه شاخص روانی نوشتار، پیچیدگی ساختار و صحت ساختار بود. نتایج به دست آمده حاکی از پیشرفت دانشجویان گروه آزمایش در هر سه مقیاس بود در حالیکه گروه گواه تنها توانست در مقیاس روانی نوشتار پیشرفت کند.
هنر پرت و پلاگویی
Exploring Dialogism and Multivocality in L2 Classroom-Discourse Architecture in Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Critical pedagogy (CP), as a poststructuralist educational movement, challenges the asymmetrical, power-over nature of classroom discourse and seeks to accommodate multivocality in the classroom and in the society. This study probed the discourse architecture of EFL classrooms in Iran. Specifically, it aimed to explore to what extent Iranian EFL classrooms have stepped away from the teacher-dominant initiation-response-follow-up (IRF) discourse structure and welcomed CP-oriented dialogism and multivocality. To this end, a number of EFL classrooms in Isfahan and Shahrekord (Iran) were observed, and the running classroom discourse was audio-recorded, transcribed, and analyzed. The results showed that discourse-construction opportunities were distributed unevenly in favor of teachers regarded as the sole authority in the classroom. Student-regulated symmetrical talks were seldom evidenced in the classrooms. The findings further demonstrated that the power-over IRF discourse architecture, despite its communicative inadequacies, still seems to be dominant in EFL classrooms in Iran. Finally, it is suggested that L2 practitioners should move towards transforming the status quo, include more elements of CP into L2 classrooms, and invest in dialogism and multivocality as essential mechanisms to de-silence the students.
مقاله به زبان عربی: بعد کاربردی زبان معاصر و اصول برنامه ریزی کتب درسی (البعد التداولی للمعاصر من اللغة، و مناهج تصمیم الکتاب المدرسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب درسی ارزش و اهمیت بسزایی نزد پیشینیان داشته است, چرا که هدف و ثمره تعلیم و تعلّم است و هر فردی با تکیه بر آن می تواند با دستیابی به فرهنگ آن به درجه اصالت برسد, سپس دانش و آگاهی و بهره برداری از آن در تعامل فرد با جامعه از نظر فکری, تداوم, بینش و شکل گیری و تکوین نمایان خواهد شد؛ بدین معنی که معیارهای نظم اجتماعی و ارزش های رفتاری و تمدنی پایدار و نوین آن, دانش و آگاهی را در شخصیت دانش آموختگان برمی انگیزد و آن را آشکار می سازد. بر این اساس باید یک کتاب درسی از فرهنگ زبانی معاصر و رایج کتاب برخوردار باشد؛ فرهنگی که از نظر نگارنده مقاله در امور ذیل خلاصه می شود:
1. بحث و گفت وگو و مناظره و سؤال و جواب.
2. خواندن قصه و رمان و بازی کردن نقش شخصیات و تقلید آن.
3. گزارش ها و خطبه ها و ضرب المثل ها و سخنرانی ها.
4. راهنمایی کردن و آموزش دادن.
5. مصاحبه های شخصی و مدیریت نشست ها و گردهمایی ها و مشارکت و همکاری در آن.
6. توصیف اشیاء با دقت واقع بینانه و اقامه برهان و دفاع از آراء و نظرات و درخواست دلیل و برهان و تفسیر و مباحثه و تحلیل و بررسی و تفحص و شرح و تعلیق.
از نظر نگارنده این پژوهش این جوانب باید در زبان و سبک کتاب درسی نمایانده شود, تا با تکیه بر وسائل کاربردی نمایش زبان و حد و مرزهای آن, که اثر تکوینی غیر مستقیمی بر جای می گذارد, باعث پیشرفت عوامل زبان معاصر از نظر طرح و برنامه ریزی و تعریف و سازگاری با واقعیات شود. و علاوه بر موضوع علمی, شیوه تقدیم و سبک بررسی مضمون و ارائه محتوا و خصوصیت نظام های زبانی فراهم آمده و اساس تربیتی, به عنوان مدخل های اجرائی و منطقی محصول فرهنگی زبانی به شمار می رود. به عنوان نمونه, تکرار و پیامدهای شگفت آن بعد از آموزش, و آثار روانی و ایدئولوژیکی آن در مباحث کتاب درسی باعث شکل گیری جهان بینی دانش آموختگان می شود, به ویژه از جهت محتوا و تکنیک زبان, تا بدین ترتیب نسلی را پرورش دهد که پیوند آن با واقعیات ناگسستنی است.
The Impact of Code-Switching on Bilingual EFL Learners’ Reading Comprehension(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Applied Linguistics Vol. ۶, No. ۱۳, fall ۲۰۱۳
167 - 179
حوزههای تخصصی:
This study sought to investigate the probable effects of code-switching (CS) on Iranian bilingual English learners' reading comprehension. In this study, two intact classes of freshmen, taking the four-credit Reading and Comprehension Course 1, comprising a total of 70 participants, with 35 in each class, were randomly assigned as the experimental and the control groups after their initial homogeneity in reading comprehension was assessed via the reading section of the Preliminary English Test (PET). In the experimental group, the participants were allowed to switch codes during the twenty-hour-treatment that extended over five weeks. The participants in the control group, however, were required to rely exclusively on English as the language of communication and instruction with no CS. The independent samples t-test of the post test scores, administered at the end of the treatment, revealed significant differences in the reading comprehension of the two groups. The experimental CS group outperformed the control group. Since variables such as proficiency, teaching materials, and teach methodology, were kept constant in both classes, CS might be regarded as one of the probable causes of different levels of achievement in reading comprehension in both groups. Cautious use of CS to promote different aspects of the learning process will be discussed in the paper.
تحلیل پاسخهای پسند نشده در گفتمان فراگیران ایرانی زبان انگلیسی (An Analysis of Iranian EFL Learners’ Dis-preferred Responses in Interactional Discourse)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ارتباط کلامی، پاسخهای پسند نشده می توانند برای فراگیران غیربومی که دارای ارزشها و هنجارهای فرهنگی متفاوت با زبان مقصد هستند یک چالش باشند. این تحقیق بر آن است تا استفاده از تدابیر امتناع توسط دانشجویان ایرانی رشته ی زبان انگلیسی و میزان همانندی این الگوهای امتناع را با الگوهای زبان مقصد بررسی کند و دریابد تا چه میزان انتقال کاربردی می تواند رخ دهد. هدف دیگر تحقیق، ارزیابی رابطه ی میان سازماندهی جوابهای پسند نشده و ساختار نوبت گرفتن در ارتباط کلامی بوده است. در این راستا، ٤٠ شرکت کننده که بطور تصادفی برای این مطالعه انتخاب شدند در مکالمه های شفاهی شرکت کردند، که بر اساس آنها تدابیر بکاررفته در ارائه ی جوابهای پسند نشده و پیچیدگی نوبت در صحبت استخراج شد. دیگر هدف مهم این تحقیق مقایسه ی دو روش ارزیابی زبان دوم بود. علاوه بر زبان آموزانی که در مکالمه های شفاهی شرکت کردند، ٢٠ زبان آموز دیگر هم به پرسشنامه ی تکمیل گفتمان پاسخ دادند. همه ی داده ها پس از کد گذاری براساس مدل لوینسون (1983) تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که دو روش جمع آوری داده ها از نظر فراوانی، نوع تدابیر امتناع اتخاذ شده و ساختار نوبت، نمونه های متفاوتی را ارائه دادند. این تفاوت ها دال بر این نکته بود که پرسشنامه های تکمیل گفتمان فقط برای بررسی یک ویژگی خاص وارد شده در جوابهای پسند نشده عملی هستند. بطور کلی، یافته ها نشان داد که شمار قابل توجهی از یادگیرنده ها، با استفاده از عذر و نقش نماهای گفتمان که بیشترین فراوانی را در بین تدابیر بکار گرفته شده توسط شرکت کنندگان داشت، تحت تاثیر انتقال کاربردی مسئولیت جواب پسند نشده را به منبع دیگری واگذار کردند. در ارتباط با سازماندهی رجحانی نتایج نشان داد که اتفاق نظر، جنبه ی غالب در بین ایرانیان به عنوان فراگیران زبان انگلیسی به عنوان یک زبان خارجی است. همچنین، یافته ها نشان داد که پرسشنامه های تکمیل گفتمان نمی توانند پیچیدگی مکالمات طبیعی را که در آنها فراگیران اختیار کنترل مکالمه ی خود را دارند به تصویر بکشند.
شفافیت و تیرگی معنایی اسامی مرکب زبان فارسی از دیدگاه شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعة ویژگی های صرفی، نحوی، آوایی و معنایی اسامی مرکب همواره مورد توجه زبان شناسان بوده است. شفافیت و تیرگی معنایی اسامی مرکب از موضوعاتی است که در حوزة معنا شناسی محل مطالعات مختلف است. در پژوهش های انجام شده انواع اسامی مرکب به لحاظ دارا بودن یا نبودن هستة معنایی، شناسایی و توصیف شده اند و با استناد به معیار وجود یا نبود هسته، اسامی مرکب به دو گروه اصلی درون مرکز و برون مرکز تقسیم شده اند. گروه اول دارای هسته و به لحاظ معنایی شفاف اند و گروه دوم فاقد هسته اند و معنای تیره دارند. تا جایی که نگارنده آگاهی دارد، پژوهش های انجام شده دربارة این واژه ها مبتنی بر توصیف صرفی و نحوی و ایجاد تمایز معنایی بین اسامی مرکب است و علت شفافیت و تیرگی این نوع واژه ها به روشنی تبیین نشده است. در این مقاله، با رویکردی شناختی به تبیین شفافیت و تیرگی معنایی اسامی مرکب پرداخته می شود. دستاوردهای نظریة کارین (1997 و 2001) در روان شناسی زبان- که اهداف دیگری را در زمینة تولید و پردازش اسامی مرکب در ذهن گویشوران دنبال می کند- به طور غیر مستقیم برای تبیین شفافیت و تیرگی معنای اسامی مرکب راهگشاست. این مقاله کوششی است نوآورانه برای رسیدن به این تبیین.
ریشه شناسی چند مصدر گیلکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گیلکی از گویش های ایرانی نو است که در بخش هایی از گیلان رواج دارد. این گویش در کنار گویش های تالشی و رودباری، از گویش های عمده این ناحیه به شمار می رود. شواهد زبان شناختی نشان از تعلق این گویش به زبان های شمال غربی ایران دارد.
مصدر در گویش گیلکی بر پایه دو ماده ماضی و مضارع و نیز برخی اسم ها و صفت ها بنا شده است. علی رغم تغییرات آوایی فراوانی که در واژه های گیلکی صورت گرفته و گاه شکل واژه را یکسره دگرگون ساخته است، بازشناسی صورت کهن آنها چندان دشوار نمی نماید. در این جستار، ضمن نگاهی کوتاه به ساخت مصدر درگویش گیلکی و معرفی اجمالی پیشوندهای مصدری (فعلی)، چند مصدر گیلکی از نظر ریشه شناسی بررسی شده اند.
On the Relationship between Iranian EFL Teachers’ Efficacy of Classroom Management, Reflective Thinking, and Transformational Leadership Style: A Structural Equation Modeling(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In spite of the significant role of teachers in the efficacy of classroom management particularly in teaching English as a Foreign Language, the issue has not been addressed sufficiently especially in relation with other individual variables. Hence, this study made an attempt to investigate the association between Iranian EFL teachers’ classroom management, reflective thinking and transformational leadership style. 247 English Foreign Language teachers took part in the study. To measure the variables of the study, Teachers Sense of Efficacy Scale (Tschannen-Moran & Woolfolk Hoy, 2001), Reflective Thinking Scale (Choy & Oo, 2012) and Multifactor Leadership Questionnaire(Avolio, Bass & Jung, 1995) were used. Structural Equation Modeling (SEM) was applied to test the hypothesized model of associations. After confirming the hypothesized model (= 1.275; RMSEA=.02; RMR =.03; GFI =.97; AGFI =.93; NFI =.97; CFI =.99; IFI =.99), the results revealed significant internal correlations among the main as well as the sub-scales of the study. Multiple regression analysis further confirmed the direction of the path model proposed for the study. Generally, it was concluded that reflective thinking and transformational leadership improve teachers' efficacy of classroom management which, in turn, facilitates teaching processes. Implications are discussed.
بررسی کارایی دو شیوة ترجمة تحت اللفظی و آزاد از دیدگاه خوانندگان (مطالعة موردی: ترجمه های رمان هزار خورشید تابان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از گذشته، دربارة ساختار و معنا اختلاف نظر میان مترجمان و صاحب نظران ترجمه بوده است. عده ای معتقد هستند ابتدا، سبک و سپس، مفهوم نویسنده در درجة اول اهمیت قرار دارند؛ بنابراین، ترجمة ساختار را مقدم بر مفهوم می دانند و روش ترجمة تحت اللفظی را انتخاب می کنند. برخی نیز انتقال مفهوم را در اولویت قرار می دهند و به سبک اهمیت نمی دهند؛ درنتیجه، ترجمة آزاد را برمی گزینند. این پژوهش تلاشی است برای بررسی دو ترجمه، از دیدگاه خوانندگان که برای ارزیابی کارآمدی دو شیوة ترجمة تحت اللفظی و آزاد انجام شده است. متن موردارزیابی در این تحقیق، بخشی از رمان Thousand Splendid Suns A، اثر خالد حسینی است که به همراه دو ترجمه از مهدی غبرایی و نفیسه معتکف ارائه شده است. مقایسه ازطریق پرسش نامه و گروهی شامل سی نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی رشتة مترجمی زبان انگلیسی دانشگاه بیرجند انجام شد. پس از بررسی و تحلیل داده ها، نتایج حاصل نشان داد که باوجود سوگیری های فراوان به ترجمة تحت اللفظی به عنوان روشی نامناسب برای ترجمه، از دید خوانندگان، این روش توانست علاوه بر حفظ سبک نویسنده، مفهوم را نیز به خوبی انتقال دهد؛ البته رساندن مفهوم همیشه در اولویت است؛ اما کاربرد روشی که بتواند سبک و نیز مفهوم را انتقال دهد، از اهمیت بسزایی برخوردار می باشد.
مقاله به زبان انگلیسی: تحلیل ژانر محور بخش پیشنهادات برای پژوهش های بیشتر در پایان نامه های رشته زبانشناسی کاربردی در ایران (Writing Suggestions for Further Research in Iranian Applied Linguistics Theses: A Generic and Metadiscoursal Investigation)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علیرغم اهمیت پایان نامه ها بعنوان بخش مهمی از تحصیلات تکمیلی، در سال های اخیر، بیشتر مطالعات ژانر محور بر روی مقالات تحقیقی صورت گرفته است (بانتن، 2002: سویلز، 1990). علاوه بر این، از میان مطالعات مبتنی بر راهبرد نقشی Move)) که در مورد بخش های مختلف پایان نامه های تحصیلات تکمیلی انجام شده، مطالعات بسیار کمی در مورد بخش آخر پایان نامه ها، بخش پیشنهادات برای تحقیق بیشتر، و تحلیل درشت ساختار آنها صورت گرفته است. بنابراین، هدف از این تحقیق، مقایسه و بررسی ژانر این بخش از پایان نامه های کارشناسی ارشد و دکتری در رشته زبانشناسی کاربردی و شناسایی علائم استعاره ای بکار برده شده در هر راهبرد و مرحله (Move/Step) می باشد. بدین منظور، مجموعا 160 بخش پیشنهادات برای تحقیق بیشتر پایان نامه های کارشناسی ارشد و رساله های دکتری انتخاب و براساس الگوی پیشنهادی شامل شش راهبرد (Move) و پانزده مرحله (Step) و مدل طبقه بندی علائم استعاره ی هایلند (2005) مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند. یافته های تحقیق، سه مرحله ی (Step) اجباری در بخش های یک، دو، و پنج ((M1S1, M2S3, M5S1 را نشان داد. همچنین، نتایج مقایسه این دو گروه حاکی از آن بود که تفاوت معنا داری در بخش های توجیه تحقیق حاضر، پیشنهادات برای تکرار تحقیق، کاربردهای تحقیق، و اننتظارات محقق وجود داشت. نتایج حاصله از این تحقیق می تواند برای توسعه ی سبک های بلاغی بخش بحث مفید واقع شود، و براین اساس، راهکارهای آموزشی مهمی برای متخصصان و نویسندگان تحصیلات تکمیلی بومی و غیر بومی ارائه می کند.
تحلیل و توصیف فرایند کشش جبرانی در گویش کردی کلهری بر پایه نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش تلاش بر آن است، تا با استفاده از نظریه بهینگی، به تحلیل و توصیف فرایند ی در گوییِی پرداخته شود. در این مقاله سعییی با فرایندهای حذف و اضافه در این گویش مورد بررسی قرار گی های انتخابِ این فرایند، نسبت به سایر فرایند ها، در قالب نظریه بهینگی نمایش داده شود. همچنین نشان داده شده است نظریه بهینگی با گزینه های زنجیره ای در توجیه فرایی نسبت به نظریه بهینگیییِ بالاتری برخوردار است. شیوه گردآوری داده ها نیز به صورت میدانی ازمیان افراد سالخورده تا جوانان تحصیین از شم زبانی نویسنده نیز استفاده شده است.
بازنمایی کنشگران اجتماعی در گفتمان سیاست خارجیِ محمدرضا پهلوی براساس مدل اجتماعی-معنایی فان لیوون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل انتقادی گفتمان با واردکردن مفاهیم قدرت و ایدئولوژی به واکاوی روابط نابرابر قدرت و رمزگشایی ایدئولوژی های پنهان شده در متن ها می پردازد. در این پژوهش بر اساس مدل بازنمایی کنشگران اجتماعی فان لیوون (2008) و از طریق تحلیل ﻣﺆلفه های گفتمان مدار در متن های مربوط به سیاست خارجیِ محمدرضا پهلوی، چگونگی بازنمایی کنشگران اجتماعی و ارجاع های به کاررفته در گفتمان سیاست خارجیِ او بررسی می شود، تا از این رهگذر نشان داده شود که چگونه این بازنمایی ها در راستای برجسته سازی و حاشیه رانی مفاهیم دل خواه و غیردل خواه به کارگرفته می شوند. نتایج نشان می دهد که بازنماییِ کنشگرانِ اجتماعی، در متن های سیاست خارجیِ شاه، با استفاده از ارجاع های مختلف و متناسب با هدف و قصدی که وی دنبال می کند، صورت می پذیرد. هویت های ""خودی"" غالباً به صورت مثبت و فعال بازنمایی می شوند، درحالی که هویت های ""دیگری"" به صورت منفی بازنمایی می شوند. همچنین نتایج نشان می دهد که شاه برای ارجاع به هویت های ""خودی"" بیشتر از ﻣﺆلفه پیونددهی و هویت دهی رابطه ای استفاده می کند و برای ارجاع به هویت های ""دیگری""ﻣﺆلفه ارزش گذاری را بیشتر به کار می گیرد.