فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۴۰۱ تا ۶٬۴۲۰ مورد از کل ۱۰٬۵۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
شناسة سوم شخص مفرد، یعنی /-ad/ در لهجة محاوره ای معیار به صورت [e] و در لهجة اصفهانی به صورت [ed] تلفظ می شود. تلفظ معیار نتیجة حذف همخوان /d/ و تبدیل واکة /a/ به [e]است. ولی در لهجة اصفهانی همخوان /d/ حذف نمی شود، بلکه فقط واکة /a/ به [e] تبدیل می شود. همچنین، در هر دو لهجة محاوره ای معیار و اصفهانی اگرآخرین واج فعل واکة /A/ باشد همخوان /d/ حذف نمی شود، واکة/a/ نیز به واکة [e] تبدیل نمی شود، بلکه حذف می شود. در نتیجه، شناسة سوم شخص مفرد به صورت [d] تلفظ می شود. هدف این مقاله این است که دلایل تلفظ شناسة سوم شخص مفرد به این سه صورت مختلف، در چارچوب نظریه بهینگی (Vide. Prince & Smolensky, 1993/ 2004) از طریق دست یابی به رتبه بندهای در برگیرنده از محدودیت های مختلف مورد تحلیل و تبیین قرار بگیرد. در این پژوهش پیش از ورود به مباحث نظریة بهینگی استدلال می شود که حذف همخوان /d/ زمینه چین تبدیل واکة /a/ به [e]در لهجة محاوره ای معیار است. همچنین، استدلال می شود که اگر چه تبدیل واکة /a/ به [e]در هر دو لهجة محاوره ای معیار و اصفهانی رخ می دهد، دو محدودیت نشانداری مختلف عامل رخداد این فرآیند در هر یک از این دو لهجه هستند. این پژوهش به شیوة توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است.
شناسایی و توزیع بافت های تعاملی در کلاس های زبان بیگانه ی انگلیسی: بررسی تأثیر دو عامل محیطی(Identification and Distribution of Interactional Contexts in EFL Classes: The Effect of Two Contextual Factors)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه ی حاضر افزایش آگاهی در زمینه ی ساختار تعامل در کلاسهای زبان بیگانه ی انگلیسی است. با استفاده از چارچوب متدولوژیکی گفتمانکاوی، تعاملات کلاسی پنجاه و دو معلم به مدت سه ساعت ضبط و جمع آوری گردید تا بافت های تعاملی بر اساس اهداف آموزشی در توالی نوبت ها شناسایی شوند. سپس با تلفیق روش گفتمان کاوی با روش های کمی، توزیع بافت های تعاملی و تاثیر عوامل محیطی، شامل توانش زبانی شاگردان و تربیت (آموزش) معلمین، مورد بررسی قرار گرفت. با تحلیل گفتمان کاوانه ی اطلاعات تحریری، چهار بافت تعاملی، شامل بافت هایی با محوریت ساختار، معنا، مهارت، و مدیریت، مورد شناسایی قرار گرفت. بررسی توزیع بافت ها نشان داد که بخش عمده ای از تعاملات کلاسی با محوریت ساختار و مهارت های زبانی شکل می گیرند. در حالی که بافت معنامحور کمترین سهم را در تعاملات کلاسی دارد. تحلیل واریانس چند متغیره یدوسویه نشان داد که توزیع تمامیبافت های شناسایی شده تحت تأثیر سطح توانش زبانی شاگردان می باشد. اما آموزش معلمین تنها بر توزیع بافت ها با محوریت ساختار و مدیریت مؤثرند. یافته های مطالعه ی حاضر توجه معلمین و مربیان تربیت معلم را به لزوم اصلاحات در وضعیت کنونی تعاملات کلاسی سوق می دهد.
TEXTUAL AND INTER-TEXTUAL ANALYSES OF IRANIAN EFL UNDERGRADUATES’ TYPES OF ENGLISH READING TOWARDS DEVELOPING A CAREFUL READING FRAMEWORK (تحلیل مهارت های خواندن متون انگلیسی در سطح متن و بین متن برای ارائه الگوی تقویت مهارت خواندن با دقت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت مهارت های دقت در خواندن در آموزش عالی بویژه در سطوح متن و بین متنی و نقش آن در یادگیری موثر دانشجویان، در این تحقیق ""خواندن با دقت"" در بین دانشجویان کارشناسی مترجمی زبان انگلیسی دانشگاه پیام نور شیراز مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری مورد بررسی در این تحقیق 78 نفر از دانشجویان سال سوم و آخر دانشگاه پیام نور واحد شیراز در سال 1393 بودند که تمامی این جامعه به عنوان نمونه انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند و بر این اساس داده های مورد نیاز جمع آوری شد. داده ها از روش پرسشنامه بسته، دفتر مطالعه، مصاحبه، آزمون و پروتکلهای گذشته نگر کلامی به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای کیفی و کمی استفاده شد. بخشی از داده های مورد نیاز با استفاده از الگوی ""تم"" مورد بررسی قرار گرفت و برای تحلیل داده های کمی از روش آمار استنباطی و آزمون فرض مبتنی بر تحلیل واریانس یکطرفه استفاده شد و بر این اساس تاثیر فاکتورهای مستقل مانند، سن، جنس و سطح تحصیلات بر کیفیت خواندن با دقت ارزیابی شد. نتایج تحقیق نشان داد که مهارت دقت در خواندن در سطح جمله و متن بطور مکرر توسط شرکت کنندگان در تحقیق استفاده می شد. اما مهارتهایی نظیر بررسی نظرات نویسنده و خواندن منتقدانه، تبادل و مقایسه نظرات مختلف، قضاوت در مورد ارتباط بین متن ها و برقراری ارتباط بین متن ها که عموما منجر به خواندن موثر در سطوح بالاتر بین متنی مورد استفاده قرار می گیرد، توسط این دانشجویان مورد استفاده قرار نمی گرفت.
TEACHERS AS REFLECTIVE PRACTITIONERS: A SURVEY ON IRANIAN ENGLISH TEACHERS’ REFLECTIVE PRACTICE (مطالعه ای بر عملکرد آموزش مدبرانه ی معلم های زبان انگلیسی در ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش مدبرانه، که اصلی جداناپذیر در آموزش است، هنوز مفهومی غیر واقعی دارد، احتمالاً به خاطر این است که زمانی در دسترس است که معلم ها با فرصت هایی برای ساخت دانش حرفه ای و نشان دادن تمرینات آموزش مدبرانه آماده می شوند. هدف مطالعه حاضر این است تا میزان سطح ادراک معلم های زبان انگلیسی از آموزش مدبرانه و نحوه ارائه آنها از این ادراک آزموده شود. برای این مطالعه طرحی چند روشی در دو مرحله آورده شد. در مرحله اول، داده ها از 60 معلم زبان انگلیسی با استفاده از یک پرسش نامه (اکبری، بهزادپور و دادوند، 2010) گردآوری شدند. در مرحله دوم، 6 معلم به صورت تصادفی در بین معلم هایی که نظرسنجی شده بودند انتخاب شدند و تدریس شان به صورت عملی مشاهده شد. پس از آن، مشاهدات توسط تکنیک نمودار صندلی بررسی شد تا بتوان نشانه هایی ازاستفاده آموزش مدبرانه در تدریس شان تحلیل شود. نتایج نشان دادند که معلم های تحت مطالعه درجه نسبتاً پایینی از این روش را بکار می گیرند و بیشتر تمایل داشتند به تدریس شخصی خودشان اکتفا کنند. پیشنهاد می شود برای اینکه معلم ها سطح قابل قبولی از یکپارچگی آموزش را بدست آورند، از شیوه های یادگیری دانش آموزانشان آگاهی یابند تا آنها را در جنبه های مهم تدریس درگیر کنند.
Relationship between Burnout and Reflective Teaching among EFL Teachers(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۳, Issue ۱۲, Winter ۲۰۱۵
41 - 51
حوزههای تخصصی:
During the course of the past few decades, teachers have increasingly become the center of attention in education, since their significant role in teaching contexts has been approved, and therefore their different aspects, such as reflective teaching and burnout have received great attention. This study investigated the relationship between teacher burnout, and reflective teaching among Iranian EFL teachers. To this end, 50 participants (25 males and 25 females) were selected through convenience sampling. The participants were administered Maslach Burnout Inventory-Educators’ Survey and Behzadpour Reflective Teaching Questionnaire. The data were analyzed using Pearson product-moment correlation coefficient. The results of the study revealed that there was a weak negative relationship between reflective teaching and burnout for male and female teachers and for both groups considered as a composite group of language teachers.
آموزش به شیوه های متفاوت، راه حلی برای مدیریت ناهمگنی زبان آموزان در کلاس زبان فرانسه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی نوع نگرش و عملکرد مدرسان زبان فرانسه در یک کلاس ناهمگن است. جاییکه زبان آموزان ازنظر سطح زبانی، شرایط زندگی و نوع نگرش فرهنگی-اجتماعی، تفاوت هایی با یکدیگر دارند. بدین منظور، ابتدا آموزش به شیوه های متفاوت به عنوان راهکاری برای هدایت زبان آموزان در یک کلاس ناهمگن معرفی می گردد. سپس به منظور روشن تر شدن ماهیت این روند آموزشی و کاربردها و موانع احتمالی استفاده از آن در ایران، از پژوهشی میدانی بهره خواهیم برد. برای تحقق این امر، مصاحبه های نیمه سازمان یافته ای با مدرسان زبان فرانسه در آموزشگاه های زبان در تهران انجام شد و نگرش و نوع عملکرد آن ها نسبت به آموزش به شیوه های متفاوت مورد بررسی قرارگرفت. نتیجه بررسی نشان داده است که مدرسان نگرش روشنی از این نوع آموزش ندارند، یعنی مفاهیم مرتبط با آن در آموزش اولیه ی آن ها وجود ندارد، ولی به طور ناخودآگاه از این روند، به صورت غیر نظام مند و پراکنده، در اشکال مختلف آموزشی در کلاس خود استفاده می کنند.
بررسی واژة «دیدن» براساس معناشناسی قالبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقالة حاضر به بررسی واژة «دیدن» از منظر معناشناسی قالبی می پردازیم و نشان می دهیم که چگونه معنای برخی از واژه ها در تجارب روزمره و دانش پیش زمینة انسان ها وجود دارد. به عبارت دیگر، هدف این مقاله دستیابی به تفاوت معنایی ظریف بین واژگان هم معناست و تصور بر این است که ریشة این تمایزات در تجارب نهفته باشد که چنین تمایزات معنایی در لغت نامه ها عموماً نادیده گرفته می شود. راهکار انجام این تحقیق، بررسی متون متنوع و پیکره ای است تا از این طریق بتوانیم قالب های معنایی فعل «دیدن» را یافته و از یک سو روابط و تفاوت های بین فعل «دیدن» و فعل های هم معنا نظیر «مشاهده کردن»، «تماشا کردن»، «نگاه کردن» و غیره را استخراج کنیم و از سوی دیگر، چند معنایی فعل «دیدن» را در قالب های متعدد مشخص نمائیم. از تحلیل داده ها می توان به نتایجی چند دست یافت، از آن جمله می توان نشان داد که رابطة بین قالب های متعدد با قالب «ادراکی- دیداری» عامل ایجاد چند معنایی فعل «دیدن» شده است. همچنین، واژگان دیگری که با ادراک دیداری در ارتباط هستند، از طریق متغیرهایی از قبیل هدف، دقت، اراده و غیره از فعل «دیدن» تمیز داده شده اند. آنچه در نهایت حاصل می آید الگویی از ارتباط معنایی فعل «دیدن» و سایر افعال هم معنا می باشد.
نقش تغییر موضوع و نقض اصول گرایس توسط متهم در بازجویی هامطالعة موردی در آگاهی تهران بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خوانش راهبرد های ترجمه با الگوی برخورد «من غالب» با «دیگری مغلوب» از منظر اریک لاندوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همان گونه که از سوسور به بعد بر جای مانده است، معنای واحدها به شکل جوهره ای و ایجابی در خود واحدها نمی باشد، بلکه معنا اساساً جنبه ای افتراقی دارد. از این منظر همة بها به «ارتباط» داده می شود تا به تک تک واحدها یا واژه ها به شکلی مجزا. همین مسئله دربارة سوژه («من»/ «ما») و هویت او نیز صدق می کند: سوژه نیز با «تفاوت»، خود را تعریف می کند و برای نائل آمدن به هویتی مشخص به دیگری («او») نیاز دارد. بر همین اساس، لاندوفسکی الگوی کلی را مطرح می کند که شامل چهار استراتژی گوناگون دربارة وجوه متفاوت برخورد «خودِ» غالب ِمرجع (یک گروه غالب مرجع) با «دیگری» مغلوب است؛ الگویی که باید آن را به شکل ریشه ای برگرفته از «مربع معناشناسی» گرمَس دانست. این استراتژی ها عبارت اند از شبیه سازی، طرد، تفکیک و پذیرش هویتی. هدف اصلی این مقاله این است که نشان دهد می توان این الگو را در قلمرو ترجمه که فضای پر تنش برخورد زبان خود با زبان دیگری بیگانه است، پیاده کرد. اما پرسش اصلی این است که اساساً چگونه می توان الگوی هویتی لاندوفسکی را برای خوانش تازه ای از استراتژی های ترجمه به کار برد؟
بررسی موفقیت آموزشی معلمان زبان خارجی: نقش هوش معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معلمان می توانند فرآیند پیچیده یادگیری را در آموزش بطور اعم و در آموزش زبان خارجی بطور اخص تحت تاثیر قرار دهند. به تبع آن، درک عواملی که موفقیت آموزشی معلمان زبان خارجی را تحت تاثیر قرار می دهد به آموزش موثر معلمان کمک شایان می نماید. هدف این تحقیق بررسی نقش هوش معنوی در موفقیت آموزشی معلمان می باشد. در این راستا، این تحقیق رابطه بین هوش معنوی و موفقیت آموزشی معلمان را از منظر زبان آموزان بررسی کرد. همچنین، حدی که هوش معنوی معلمان زبان خارجی می تواند به موفقیت آموزشی آنها کمک نماید، مورد کنکاش قرار گرفت. به همین منظور، با روش کمی-کیفی، داده های کمی از پرسشنامه هایی که به 130 معلم زبان انگلیسی و 780 زبان آموز زبان انگلیسی داده شد، جمع آوری گردید. همچنین از داده های مصاحبه با 45 معلم زبان انگلیسی و مشاهدات کلاسی و تجزیه و تحلیل برنامه درسی برای سه سویه سازی داده ها استفاده گردید. نتایج ضریب همبستگی حاکی از وجود رابطه مثبت معناداری بین هوش معنوی معلمان و موفقیت آموزشی آنها داشت. همچنین، تحلیل رگرسیون چندگانه حاکی از تاثیر معنادار و نسبتاً بالای سه مولفه هوش معنوی (خود درکی متعالی، تجربه معنوی و شکیبایی) در موفقیت معلمان بود. تحلیل متعاقب کیفی نشان داد که معلمان با هوش معنوی بالاتر مسوولیت پذیرتر، با شهامت تر، خلاق تر، با اعتماد به نفس تر و آگاه تر و در رابطه بین- فردی موفق تر و کم اضطراب تر در کسب اهداف آموزشی خود بودند. نتایج تحقیق حاکی از این است که هوش معنوی بالا به معلمان در افزایش موفقیت آموزشی آنها و به تبع آن به موفقیت زبان آموزان کمک می نماید.
سعدیِ مترجم در «گلستان» ادب پارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با الهام از چارچوب نظری تاریخ نگاریِ خُرد در حوزه ترجمه (ازجمله کار آدامو، ۲۰۰۶) بر یکی از وجوه هنریِ مغفول مانده و پراهمیت سعدی انگشت می گذارد: پادشاه سخن در ساحت مترجمی چیره دست. بدین منظور، پس از مروری بر پیشینه مطالعاتیِ موجود و معرفی اجمالی رویکرد تاریخ نگاریِ خُرد، گونه های مختلف ترجمه را در گلستان طبقه بندی و با تحلیل نمونه هایی از هریک، ابعاد مختلف کنش ترجمانی سعدی را کندوکاو کرده ایم. یافته های مقاله مبین آن است که سعدی از سبکی تلفیقی در ترجمه بهره می گیرد که گاه توأم با پای بندی به متن مبدأ در عین سادگی و بی آلایشی است و گاه، در مواردی بیشتر، از متن مبدأ فاصله می گیرد و به ویژگی های سبکیِ نثر فنّی از حیث بیان مسجع و موزون و توسل به آرایه های ادبی نزدیک می شود. در عین حال، سعدی در هر دو شیوه به معیارهای تألیف در حد متعالیِ آن نایل آمده و به نظر می رسد که در همه حال نیاز مخاطب را مدّ نظر داشته است. به طور کلی، سبک ترجمه سعدی نیز همچون سایر وجوه هنری او خلاف آمد عادتِ معمول در زمانه اوست و این دقیقاً نکته ای است که بر نبوغ یکّه و یگانه وی مهر تأیید می زند: سعدی در همه حال بی همتاست، در تألیف و در ترجمه.
مؤلفه های زبان شناختی و جامعه شناختی- معنایی و بازنمایی کنشگران اجتماعی در متون مطبوعاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر را با هدف شفاف سازی متون مطبوعاتی و کشف لایه های پنهان معانی آن ها در چارچوب تحلیل گفتمان انتقادی انجام داده ایم؛ بنابراین، چهل متن از چهار روزنامة داخلی ایران را در یک دورة دوماهة مرداد و شهریور 1390، با بهره گیری از مؤلفه های جامعه شناختی- معنایی الگوی ون لیوون (1996) به صورت کیفی تجزیه و تحلیل کردیم. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش نشان می دهد که ایدئولوژی حاکم بر ذهن نویسندگان، گروه ها و صاحبان اندیشه، با بهره گیری از مؤلفه های گفتمان مدار همچون تشخص بخشی، تشخص زدایی، فعال سازی، کمرنگ سازی و ...، در متن منعکس می شود و تظاهر زبان شناختی ساخت های گفتمان مدار در متون، درقالب ساخت های زبانی نظیر فرآیند اسم سازی، استفاده از توصیفگرهای پیشین (در ترکیب اضافی)، معلوم دربرابر مجهول، هم پایگی و ...، صورت می گیرد. همچنین، مؤلفه های گفتمان مدار و ایدئولوژی و روابط قدرت در تعامل تنگاتنگ هستند و رابطه ای دوسویه دارند که با بررسی این ساخت ها در متون و نهادهای اجتماعی قابل تبیین است.
Comprehension Strategy Instruction and Iranian High School EFL Learners' Reading Anxiety and Reading Comprehension(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study was conducted to examine empirically and systematically the effect of explicit instruction of comprehension strategies on EFL learners’ reading anxiety and reading comprehension in Iranian high schools. To this end, two intact classes (65 students) participated in this study as members of control and experimental groups. The experimental group underwent 10 sessions of reading strategies training based on McNamara, Ozuro, Best, and O’Reilly's (2007) 4-pronged Comprehension Strategy Framework. Data were collected through the employment of Saito, Garza, and Horwitz's (1999) Foreign Language Reading Anxiety Scale (FLRAS) and Preliminary English Test (PET) multiple-choice reading comprehension tests. All the students filled the FLRAS questionnaire and took the reading comprehension test two times, once as a pre-test one week before the beginning of instruction and the other as a post-test one week after the instructional treatment. After the post-test, a group of 7 students who received instruction participated in the focus group interview. T-tests were used to analyze the obtained statistical data. It was revealed that explicit reading strategy instruction was quite beneficial in improving EFL high school students' comprehension and reducing their anxiety level, while reading anxiety and reading comprehension were negatively correlated. The results of the interview with the focus group revealed the positive effect of strategy training on learners' reading comprehension and alleviating reading anxiety. This study rendered some educational implications for materials developers and instructors to invest on reading as a fundamental skill in education.
بررسی خطاهای دستوری در روایت های نوشتاری دانش آموزان کم توان ذهنی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طبقه بندی، تحلیل و مقایسه انواع خطاهای دستوری در روایت های نوشتاری دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر شهر تهران در مقطع ابتدایی (پایه های سوم، چهارم، پنجم) و مقطع پیش حرفه ای (اول، دوم و سوم) انجام شده است. این پژوهش را می توان در زمره پژوهش های اکتشافی قلمداد کرد. پس از کشف خطاهای دستوری، طبقه بندی خطاها با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی صورت می-گیرد. ابزار پژوهش چهار داستان مصور است که روایی شان مورد تأیید متخصصان قرار گرفته است و داستان این تصاویر توسط تک تک دانش آموزان به صورت نوشتاری روایت می شود. نمونه آماری 125 دانش آموز در مقطع ابتدایی و 143 دانش آموز در مقطع پیش حرفه ای در چهار مدرسه ویژه این دانش آموزان است. انتخاب مدارس به روش تصادفی نظام مند و انتخاب دانش آموزان با هدف گردآوری حداکثر داده ممکن، از طریق نمونه گیری در دسترس متشکل از کلیه دانش آموزان داوطلب در مدارس مورد نظر بوده است. اخطاهای دستوری در نمونه های مورد بررسی به دو گروه خطاهای ساخت واژی-نحوی (کاربرد اشتباه وندهای زمان، وجه و نمود؛ عدم مطابقه فعل با فاعل و عدم مطابقه اسم با ضمیر ) و خطاهای نحوی (حذف، افزودن، قلب، جایگزینی، هم آمیزی) قابل تقسیم است. حذف با 25% و کاربرد اشتباه وندهای زمان، وجه و نمود با 23% فراوانی، پر رخدادترین خطاها هستند. پربسامدترین خطاهای دستوری در کاربرد حرف اضافه دیده می شود. خطاهای نحوی 51 درصد و ساخت واژی-نحوی 49 درصد خطاها را در بر می گیرند که با توجه به گسترده تر بودن مقولات طبقه بندی شده در حیطه خطاهای نحوی، این توزیع درصد خطاها می-تواند نشان دهنده ضعف بیشتر این دانش آموزان در مقوله تصریف باشد.
نقش بار ذهنی زبان آموزان در دریافت معنی واژگان جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعداد قابل ملاحظه ای از پژوهش های حوزه آموزش انگلیسی در سالهای اخیر معطوف به یادگیری واژه های جدید بوده است. در این راستا، پژوهشگران برآن بوده اند که روش های یادگیری موثرتری را ابداع کنند.برآیند این پژوهش ها نشان می دهد روش های مختلف آموزش واژه، درجه های متفاوتی از بارذهنی را برای زبان آموزان ایجاد می کند. به منظوربررسی نقش این بارذهنی در یادگیری واژه ها، 9 زبان به طور تصادفی به یکی از سه گروه زبان آموزان تقسیم شده ومورد تحقیق قرار گرفتند. هرگروه از شرکت کنندگان نسخه ی متفاوتی از یک متن را دریافت کردند که برای حدس زدن کلمات ناآشنا در آن ها، بار ذهنی متفاوتی را تجربه می کردند. از طریق پروتکل کلامی فکری، گفته ها، واکنش ها و راهبردهای شرکت کنندگان حین استنباط واژگان ضبط و ثبت شد. تحلیل یافته ها حاکی از آن است که راهبردهای اتخاذ شده در بین گروها متفاوت بوده و درجه بار ذهنی در موفقیت حدس ها نقش دارد.
بررسی چندمعنایی در زبان ترکی آذربایجانی در چارچوب معنی شناسی شناختی: فعل دیداری/ görmǝk / (دیدن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی نقش استعاره در چندمعنایی فعل دیداری فعل دیداری/görmǝk / (تماشا کردن) در زبان ترکی آذربایجانی در چارچوب معنی شناسی شناختی است. این تحقیق توصیفی – اسنادی است و سعی شده تا معانی گوناگون فعل براساس رویکرد معنی شناسی شناختی ارائه دهد. جهت نیل به این هدف پیکره ی زبانی مورد استفاده در این پژوهش ترکیبی از پایگاه داده های زبان ترکی آذربایجانی از جمله فرهنگ های لغت، کتاب ها، مجلات، روزنامه ها و شم زبانی نویسنده می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهند که برای فعل دیداری /görmǝk / (تماشا کردن) 24 معنا بعد از طبقه بندی و انتزاع گونه های بافتی استخراج گردید. همچنین آنها نشان میدهند که چندمعنایی پدیدهای نظاممند بوده و عواملی همچون استعاره و مجاز در شکلگیری و توصیف آن بسیاردخیلند. به این ترتیب شبکه گسترده معنایی فعل شکل میگیرد و از سوی دیگر میتوان گفت که استعاره نقش پر رنگتری نسبت به مجاز در شکلگیری چندمعنایی و کاربرد فعل در بافتهای گوناگون دارد.
ترجمه ادبیات کودک از منظر پارادایم اسکوپوس و تعادل (مطالعه موردی: داستان شازده کوچولو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر بر آن است تا عملکرد دو پارادایم مهم ترجمه را در ادبیات کودک به تصویر بکشد. این دو پارادایم عبارت اند از: 1) پارادایم تعادل؛ 2) پارادایم اسکوپوس. پارادایم نخست تعادل را در متن مبدأ جستجو می کند، درحالی که پارادایم دوم به دنبال آن در متن مقصد است. بدین منظور سه ترجمه برجسته داستان شازده کوچولو از محمد قاضی، احمد شاملو و ابوالحسن نجفی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. در پایان مشخص شد که ترجمه شاملو، برخلاف دو مترجم دیگر ترجمه ای مخاطب- مدار و بر پایه پارادایم اسکوپوس است که مخاطبین خاص خود،یعنی کودکان را کاملاً در نظر می گیرد. دو مترجم دیگر رویکردی متن- مدار در ترجمه های خود ارائه داده و گاهی از واژگان و عباراتی استفاده کرده اند که درک آن برای کودکان پیچیده است. ترجمه این دو مترجم را باید ذیل پارادایم تعادل در نظر گرفت. پژوهش حاضر به این نتیجه می رسد که پارادایم اسکوپوس، به مراتب فراگیرتر از پارادایم تعادل در مسئله ترجمه ادبیات کودک است.
Critical Pedagogy in the Context of Iran: Exploring English Teachers’ Perceptions(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Three decades ago, the theory of education took a critical turn. From this perspective, classroom is no longer a public sphere of cultural assimilation but a site for identity struggle. The basic argument underlying such an approach is that education cannot be studied in isolation from an analysis of wider social and cultural influences. In such a context, this study investigated Iranian EFL teachers’ perceptions of the basic tenets of critical pedagogy. To this end, a mixed method approach was adopted and the data were gathered through in–depth interviews and questionnaires developed by the researchers. The participants of this study included 21 Iranian EFL teachers at the qualitative phase and 127 teachers at the quantitative phase. Qualitative data analysis included in-depth content analysis of oral data obtained from semi-structured interviews. Quantitative data analysis involved descriptive statistics and independent sample t-tests. The results indicated that Iranian EFL teachers were supportive of the basic tenets of critical pedagogy altogether. Also, mixed findings were obtained concerning their views according to their level of education and field of expertise. Based on the findings, several suggestions are made for classroom management, materials development, and teacher training programs.
بررسی مفهوم «درویش راستین» در متون فارسی میانه زردشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در متون فارسی میانه، واژه های «درویشی»، «شکوه» و «نیاز» بر فقر و تنگدستی دلالت می کند؛ از این میان «درویش» دارای دو مفهوم متفاوت است. در متون فارسی میانه به تفصیل به مفهوم درویشی پرداخته و تصویری روشن از آن ارائه شده است. بر اساس این متون، درویش از یک سو بر فرد تنگدست دلالت می کند که از وضعیت خود ناخرسند است و از سوی دیگر به فرد وارسته ای دلالت دارد که به دلیل خرسندی، تن و روانش در آرامش به سر می برد؛ این فرد در نوشته های فارسی میانه «درویش راستین» نام دارد. در این پژوهش تلاش بر آن است که مفهوم خاص درویش، یعنی درویش راستین، در متون فارسی میانه بررسی و به این سؤالات پاسخ داده شود: درویش راستین به چه کسی گفته می شود، تفاوت درویش راستین و فقیر در چیست و آیا راه و رسم درویشی راستین را در این نوشته ها می توان یافت؟