فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۲۸۱ تا ۶٬۳۰۰ مورد از کل ۱۰٬۵۱۵ مورد.
بررسی پدیده دو زبان گونگی در شهراردبیل از دیدگاه زبان شناسی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی پدیده دوزبانگونگی در حوزه های رسمی و غیررسمی و همچنین، بررسی تأثیر عوامل سن، جنس، سطح تحصیلات و شغل، بر کاربرد دو زبان فارسی و ترکی در شهر اردبیل است. این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- پیمایشی است. نمونه آماری تحقیق از میان جامعه آماری (جمعیت شهر اردبیل) به روش نمونه گیری مرحله ای و براساس جدول مورگان ۴۰۰ نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه پژوهشی پاراشرو برای تحلیل یافته ها از آزمون های آماری t دو نمونه وابسته و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شده است. مقایسه کاربرد زبان فارسی با ترکی در شهر اردبیل نشان داد که : جوانان نسبت به سالمندان،زنان نسبت به مردان،دارندگان تحصیلات بالا نسبت تحصیلات پایین و حوزه های آموزشی و اداری نسبت به دیگر حوزه ها بیشتر از زبان فارسی استفاده می کنند.
بررسی رابطة درون داد تعاملی از جانب مادر با نمود دانش پیشین در روایت کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی اصطلاحات خویشاوندی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر از منظری تاریخی و رده شناختی به بررسی اصطلاحات خویشاوندی در زبان فارسی می پردازد و نشان می دهد که اولا، نظام اصطلاحات خویشاوندی در زبان فارسی با همگانیهای گرینبرگی مطابقت دارد و دوم از دیدگاهی تاریخی اصطلاحات مربوط به یک خانواده هسته ای شامل پدر، مادر، خواهر، برادر، دختر، پسر، زن و شوهر از دوره باستان به امروز رسیده اند. اما اصطلاحات مربوط به عمه، عمو، خاله، دایی از عربی و ترکی وامگیری شده اند. ورود این واژه ها که تمایز جنس و نسل را بیان می کنند با حذف مقوله جنس در دوره میانه بی ارتباط نیست. حذف تصریف جنس که در دوره باستان موجود بوده است، باعث می شود در دوره میانه با ابزارهای دیگری مقوله جنس در اصطلاحات خویشاوندی (که از مقوله اسم اند) نشان داده شود. این اصطلاحات هر چه که بوده اند به فارسی امروز نرسیده اند. اما ورود معادلهای عربی و ترکی به فارسی و کاربرد گسترده آنها نشان می دهد تمایز جنس در اصطلاحات خویشاوندی برای فارسی زبانها ضروری بوده است.
بررسی معنایی چند واژه کهن فارسی بر اساس گویش بختیاری (گله، کودبان، جفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حاشیه نویسی تعاریف واژگان در محیط های چندرسانه ای: بررسی مقایسه ای اثرات انواع حاشیه نویسی و دلالت های آن(Multimedia Annotation: Comparability of Gloss Modalities and their Implications for Reading Comprehension)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی اثرات دو نوع از انواع حاشیه نویسی تعاریف واژگان بر درک مطلب خواندن در میان دانشجویانی که در سطح متوسطی از مهارت زبانی هستند پرداخته است.بدین منظور، دو گروه آزمایشی مورد مطالعه به خواندن 10 متن آکادمیک تحت شرایط مختلف مبادرت ورزیدند. یکی از گروه ها، هنگام خواندن متن چندرسانه ای کامپیوتری، از تعاریف متنی که با اشاره گر ماوس بر صفحه نمایش ظاهر می شد استفاده کرد. گروه دیگر، هنگام خواندن متون، از تعاریف ترکیبی(متن و تصویر) که به آشکارسازی معانی کلید واژگان کمک می کرد بهره جست. گروه کنترل، در مقابل،از هیچ نوع حاشیه نویسی استفاده نکرد و تنها بر متد حدس زدن تکیه کرد. نتایج تحقیق نشان داد که گروه آزمایشی که از حاشیه نویسی ترکیبی استفاده کرده بود میانگین بالاتری را نسبت به دو گروه دیگر در آزمون درک مطلب کسب نمود. در عین حال، گروهی که از تعاریف متنی استفاده کرده بود نسبت به گروه کنترل میانگین بالاتری اخذ کرد. یک توجیه آن است که به احتمال زیاد حاشیه نویسی ترکیبی تعاریف واژگان در آشکارسازی بهتر و مؤثرتر واژگان کلیدی متن خواندن کمک بیشتری می کند که در نتیجه آن درک مطلب به نحو عمیق تری صورت می گیرد.
بررسی تأثیر آموزش مهارتهای تفکر انتقادی بر استفاده از راهبردهای یادگیری زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی چگونگی بهره مندی زبانآموزان ایرانی با سطوح متفاوت هوش
هیجانی از آموزش مهارتهای تفکر انتقادی و تاثیر این آموزش بر استفاده آنها از راهبردهای
یادگیری مناسب زبان میباشد. یکی دیگر از اهداف این پژوهش، بررسی ارتباط میان تفکر
انتقادی، راهبردهای یادگیری زبان، و هوش هیجانی زبانآموزان ایرانی است. جهت انجام این
پژوهش، به 88 زبانآموز از آموزشگاههای خصوصی زبان انگلیسی واقع در شهر شیراز، چهار
ابزار جهت جمع آوری دادهها داده شد. این ابزارها عبارت بودند از آزمون تعیین سطح آکسفورد،
آزمون مهارتهای تفکر انتقادی کالیفرنیا، پرسشنامهی هوش هیجانی بار - آن، و پرسشنامهی
راهبردهای یادگیری زبان. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که تدریس
مهارتهای تفکر انتقادی تاثیر معناداری بر استفاده از راهبردهای یادگیری زبان در زبانآموزان
با هوش هیجانی متفاوت دارد. همچنین این پژوهش نشان داد که هیچ تفاوت معناداری در
میزان استفاده زبان آموزان با سطوح هوش هیجانی بالا و پایین از راهبردهای یادگیری زبان
وجود ندارد. بعلاوه، ارتباط مثبت و معناداری بین تفکر انتقادی و هوش هیجانی، و تفکر
انتقادی و راهبردهای یادگیری زبان بدست آمد. نتایج حاصل از این پژوهش می تواند به درک
هرچه بیشتر معلمان زبان انگلیسی نسبت به مهارت های فکری مورد نیاز جهت استفادهی
موفق از راهبردهای یادگیری زبان در زمینههای یادگیری زبان خارجی کمک کند
بررسی واژه بست های ضمیری گویش مزینانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به توصیف و تبیین ویژگی های واژنحوی واژه بست های ضمیری گویش مزینان، از توابع شهرستان سبزوار، می پردازد. طبق این بررسی، واژه بست های ضمیری گویش مزینانی در مجاورت بلافصل فعل ظاهر شده و برخلاف فارسی معیار به تکواژهای امر، نهی، و نفی و سازه های نحوی در نقش مفعول مستقیم و غیرمستقیم نیز می پیوندند. همچنین، این عناصر بدون استفاده از ادات نقش نما در نقش های نحوی غیرصریح مانند حالت های به ای، ازی، و برایی ظاهر می شوند. مضافاً، چگونگی اختصاص حالت دستوری در ساخت های دومفعولی گویش مزینانی در چارچوب فرضیه انشقاق پوسته فعلی بررسی و این نتیجه حاصل شد که به لحاظ تاریخی، حوزه عملکرد واژه بست های ضمیری، به نفع ساخت های اضافی، از حوزه بند و جمله به حوزه گروه فعلی کاهش یافته است.
تحلیل نشانه معنا شناختی «دیدن» و پدیدارهای دیداری درکشف الاسرار و مکاشفات الانوار روزبهان بقلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نظریة نشانه شناسی دیداری پساگرماسی، عناصر صوری گفتمان به محتوایی باز می گردد که نظیر آن محتوا در ساحت نشانه شناسیک جهان طبیعی حضور دارد؛ پس می توان به وابستگی متقابل میان زبان و ادراک جهان قائل شد. آن چه این پیوستگی را ممکن می سازد، وجود واسطه ای به نام جسم است. در نتیجه، از یک سو، فرآیند معنادهی برخاسته از زبان در اختیارمان است و از دیگر سو، ادراکی است که از واکنش حسی به پدیده های جهان حاصل می شود. این مقاله در نظر دارد با اتکا به بعد حسی ادراکی موجود در تصویرهای دیداری مکاشفه های روزبهان و با کاربست نظریه نشانه -معناشناسی فونتنی و گرماس،سه عامل اساسی را در فرایندهای دیداری، شامل دامنه نوع ادراکات حسی، نقش ادراک حسی و جایگاه جسمانه در شکل گردانی پدیدارهای دیداری در کشف الأسرار و مکاشفات الأنوار تبیین کند. حاصل پژوهش در مورد نخست، حکایت از وجود دو طیف کمی-شناختی و کیفی- عاطفی در این اثر دارد؛ که البته، طیف نخست، به جهت گسترده بودن فضای تجربة عرفانی و ابهام و رازوارگی آن بر صراحت و فشردگی طیف دوم غلبه دارد. در مورد دوم، پیوند میان ادراک عارف با دو عامل موقعیت (گونه های مختلف دیدن) و ذهنیت (باورها، سلائق) موجب درنگ در روند تکوین و روایت مشاهدات و خلق تصویرهای هنری در آن می شود. شکل گردانی مبیّن اهمیت جسمانه در جریان تجربه و دیدار است و به ایجاد هنجارگریزی در تصویرها و زبان عارفانه مبتنی برمقام تشبیه نزد روزبهان می انجامد.
نقش معنا در رفع ابهام جملات موصولی مبهم در زبان دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر به پردازش بندهای موصولی مبهم توسط فارسی زبانان فراگیر انگلیسی به عنوان زبان دوم که دارای درجات متفاوتی از ظرفیت حافظه فعال و تسلط به زبان انگلیسی هستند می پردازد. بندهای موصولی مورد مطالعه از آن جهت مبهم هستند که میتوانند به یکی از دو عبارت اسمی ماقبل خود اشاره کنند. هدف اصلی مقاله بررسی تاثیر معنا بر نحوه رفع ابهام این گونه جملات می باشد. بدین ترتیب رابطه معنایی بین فاعل/فعل عبارت اصلی و یکی از دو عبارت اسمی که قبل از بند موصولی آمده اند ایجاد شد. طبق پیش بینی مدل انتشار فعال سازی، احتمال این که عبارت اسمی که به واسطه ارتباط معنایی با فاعل/فعل در ذهن فعال شده به عنوان مرجع بند موصولی انتخاب شود بیشتر خواهد بود. نتایج دو آزمایش صورت گرفته نشان داد که ارتباط معنایی نقشی در رفع ابهام بندهای موصولی ندارد. بلکه فارسی زبانان فراگیر انگلیسی تحت تاثیر اطلاعات نحوی جمله میباشد. همچنین نتایج نشان داد که ظرفیت حافظه فعال افراد به میزان معناداری با نحوه ابهام زدایی از این گونه جملات ارتباط معکوس دارد.
درک اصطلاحات فارسی در بیماران زبان پریش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش و نحوه کارکرد هریک از دو نیمکره مغز در درک اصطلاحات، از مدت ها پیش بررسی شده است. برخی از یافته های علمی نقش نیمکره راست را در پردازش اصطلاحات تأیید کرده اند و یافته های برخی پژوهش های دیگر دلالت بر نقش نیمکره چپ در پردازش اصطلاحات داشته اند. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش دو نیمکره مغز در درک عباراتِ اصطلاحی بوده است. آزمودنی های بررسی شده در این پژوهش، دو بیمار آسیب دیده نیمکره راست، دو بیمار آسیب دیده نیمکره چپ و 15 فرد سالم به عنوان گروه کنترل بوده اند. ابزارهای پژوهش نیز شامل سه آزمونِ درکی (آزمون معنی کردن شفاهی، آزمون مطابقت جمله با واژه و آزمون مطابقت جمله با تصویر) بوده اند. یافته های این پژوهش نشان داده اند که بیماران آسیب دیده مغزی به میزان قابل توجهی در درک اصطلاحات ضعیف تر از افراد سالم عمل کرده اند. ازسوی دیگر، عملکرد بیماران آسیب دیده نیمکره چپ و بیماران آسیب دیده نیمکره راست مغز در آزمون های درک اصطلاحات تفاوت معناداری با یکدیگر نداشته اند. البته عواملی مانند نقصان های
فضایی دیداریِ بیماران آسیب دیده نیمکره راست و یا نقایص تولیدیِ شدیدِ بیماران آسیب دیده نیمکره چپ، در عملکرد بیماران در هریک از آزمون ها دخالت داشته و در این پژوهش بحث شده اند. بنابراین، برخلاف یافته های بسیاری از پژوهش ها که دخالت نیمکره راست را در پردازش اصطلاحات تاًکید کرده اند، نتایج حاصل از پژوهش حاضر چنین نقش انحصاری ای را برای نیمکره راست مغز به دست نیاورده است.
Oral Requests in Advanced Level English Coursebooks and English Movies: An Evaluative Study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Concerns over the phony nature of textbooks and artificiality of their contents in reflecting authentic language have been raised by a number of researchers. It has been argued that many language teaching programs result in the failure of learners of English to successfully communicate in the target language. The problem with these programs is that there is no general agreement about the success of these materials in developing the pragmatic competence necessary for interlocutors’ mutually intelligible communication[D1] . Hence, this study explored communicated requests for nonverbal/verbal goods and services (RNGS/RVGS) in the dialogues of 5 textbooks and 8 English movies. The utterances of the textbooks and movies were evaluated on six criteria deriving from research on speech act theory, politeness, and conversation analysis. These included whether the textbooks discussed second pair parts, the forms of requests, the context of request occurrence, the nature of the devices through which the requests are mitigated, and multi-turn request forms. The results of the analysis revealed that, except for re-requests and dispreferred responses of RNGS,textbooks’ strategies including forms, face, contexts of RVGS, and strategies of RNGSwere not realized through adequate examples compared to their variants in movies.Most importantly,except for bald on record, internal mitigators of RVGS, external mitigators, and direct and indirect forms of RNGS, the other request strategies in the textbooks showed less variety than those of their counterparts in the movies. Internally mitigated RVGS were the onlystrategies variouslyexploited in the textbooks.The findings revealed that textbook designers should improve their instructional materials by incorporatingmore accurate samples of communicated requests in their future textbooks.
تاثیر آموزش راهبردی خواندن زبان دوم در کارکرد خواندن زبان آموزان ایرانی و نگرش آنان نسبت به خواندن زبان دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به بررسی تاثیر آموزش راهبردهای خواندن خواندن زبان دوم بر روی خواندن درک مطلب و نگرش نسبت به خواندن در زبان دوم میپردازد. به این منظور، 48 نفر از دانشجویان سطح متوسط دانشگاه مازندران در دو گروه کنترل و تجربی حضور یافتند. یک آزمون خواندن و پرسشنامه نگرش نسبت به خواندن به عنوان پیش آزمون توزیع شد. پس از آموزش استراتژی خواندن به گروه تجربی پس آزمون گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تجزیه و تحلیل تک متغیره کوواریانس استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد گروه تجربی در نگرش نسبت به خواندن بهتر از گروه کنترل عمل کرد. یافته ها نشان داد آموزش استراتژی خواندن در زبان دوم، بر درک مطلب خواندن و نگرش نسبت به خواندن تاثیر گذار است. توصیه می شود معلمان اهمیت استراتژی خواندن را درک کرده، و سهم نگرش مثبت بر روی نتایج خواندن زبان دوم را در نظر بگیرند. کلمات کلیدی: خواندن درک مطلب، استراتژی های خواندن، نگرش، زبان دوم
بررسی ارجاع گفتمانی در زبان فارسی بر اساس سلسه مراتب کهنگیِ گاندل، هدبرگ و زاخارسکی
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث اصلی در تحلیل گفتمان ساخت اطلاعی است. تأثیر ساخت اطلاعی را در صورت نحوی، واج شناختی و ساخت واژی جمله می توان دید. در حوزه تأثیر ساخت اطلاعی بر صورت ساخت واژی جمله، مبحثی تحت عنوان ارجاع گفتمانی وجود دارد. در این مقاله، ارجاع گفتمانی در رمان «مدیر مدرسه» و کتاب «زبان و تفکر»، بر اساس سلسله مراتب کهنگی گاندل، هدبرگ و زاخارسکی (Gundel, Hedberg and Zacharski, 1993) که یک مدل شناختی است، بررسی شده است. در این سلسله مراتب شش وضعیت شناختی تعریف شده و ایده اصلی این است که انتخاب صورت لفظ ارجاعی بستگی به وضعیت شناختی مرجع در ذهن شنونده (خواننده) دارد. در مقالة حاضر، 12 صورت ارجاعی مختلف انتخاب شده است و بر اساس مثال های گردآوری شده، وضعیت های شناختی هر صورت ارجاعی در قالب یک جدول ارائه می شود. درنهایت، بر اساس ارقام به دست آمده، نتیجه گیری و مشخص می شود که پیش بینی های سلسله مراتب کهنگی تا چه حد با داده های زبان فارسی سازگار است.
The Role of Verbalization in Listening Conceptual Formation among Iranian EFL Learners: A STI Perspective(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study was an attempt to investigate the significance of verbalization and teaching the concepts of listening on the development of listening performance among Iranian EFL learners. To do so, an experimental study was designed in which the participants were sixty pre-intermediate learners selected based on the results of their performance on a standard version of Oxford Placement Test (OPT). The participants were divided into two experimental groups. The learners in experimental group I (Systemic Theoretical Instruction- Explanation and Materialization (STI-EM), were exposed to materialized tools which consisted of presenting the target concept in charts accompanied by the examples and related strategies to extract the concept, while Group II students (Systemic Theoretical Instruction- Explanation, Materialization, and Verbalization (STI-EMV), enjoyed materialized tools as well as collaborative verbalization. The learners in both groups went through pre-test, intervention, and post-test. The collected data were analyzed through employing analysis of covariance (ANCOVA). The results indicated that the group which practiced collaborative verbalization in L1 outperformed the one which was just mediated by teacher's oral explanation and materialized objects