فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۸۴۱ تا ۵٬۸۶۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی انطباق فارس نت با شبکه واژگانیِ انگلیسی پرینستون (وردنت) می پردازد و در پی پاسخ به پرسش های زیر است: آیا دسته های هم معنایی که در فارس نت بدون تطابق با وردنت اند، واژه های ویژه زبان فارسی اند؟ به عبارت دیگر آیا این واژه ها در زبان انگلیسی آمریکایی و یا شبکه واژگانی پرینستون واقعاً خلأ واژگانی به شمار می روند؟ پرسش دیگر اینکه این موارد را چگونه می توان تقسیم بندی کرد و درصد هرکدام به چه میزان است؟ آیا می توان برای بعضی از آن ها با کنکاش و بررسی بیشتر معادلی در انگلیسی یا وردنت پرینستون یافت؛ به عبارت دیگر آیا می توان گفت، خلأ واژگانی نیستند؛ بلکه علت، عدم سهولتِ یافتن معادل های آن هاست؟ به این منظور، با بررسی نمونه ای شامل 2000 دسته هم معنای فارس نت به مواردی که بدون انطباق با دسته های هم معنای وردنت اند، پرداخته می شود. دسته های هم معنای یادشده استخراج می شوند که حدوداً پانزده درصد از نمونه ها را به خود اختصاص می دهند. طبقه بندی و بررسی موارد یادشده حاکی از این امر است که درحدود دوسوم از مواردِ بدون انطباق، واژه های ویژه زبان فارسی اند و یک سوم دیگر به علل دیگری بدون انطباق اند که بسیاری از آن ها واژه های ویژه زبان فارسی نیستند. در پایان با تکمیل اطلاعات موجود در وردنت و فارس نت برای برخی از دسته های هم معنای بدون انطباق در فارس نت می توان معادل هایی در وردنت یا زبان انگلیسی یافت و با تکمیل اطلاعات وردنت می توان میان دسته های هم معنای فارس نت و آن ها انطباق برقرار کرد.
اختلالات نوایی در بیماران زبان پریش بروکای فارسی زبان: تولید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سکته مغزی می تواند بر توانایی فرد در به کارگیریِ مناسب ویژگی های آکوستیکی به عنوان پارامترهای نوای گفتار در سطح جمله اثر منفی بگذارد. هدف از پژوهش حاضر تعیین ماهیت اختلالات آوایی در سطح جمله در بیماران زبان پریش بروکای فارسی زبان در چارچوب نظریه واج شناسی لایه ای است، که به منزله نظریه ای مطرح در واج شناسی آهنگ به شمار می رود. آزمودنی های این پژوهش، سه نفر مرد فارسی زبان بودند که به صورت هدفمند از میان بیماران زبان پریشِ مراجعه کننده به واحد گفتاردرمانی مرکز آموزشی، پژوهشی و درمانی قائم شهر مشهد انتخاب شدند. این بیماران دچار ضایعه ای در نیمکره چپ و به ویژه ناحیه پیشانی گیجگاهی بودند. پارامترهای آکوستیکی دیرش، شدت و اجزاء پایانی فرکانس پایه که جملات پرسشیِ آری نه را از جفت خبری آن ها متمایز می سازد، در یک تکلیف روخوانی در این بیماران سنجیده شد. نتایج پژوهش نشان داد که افراد زبان پریش بروکا قادر به تولید جملات پرسشی آری نه و جفت خبری آن ها بر اساس اجزاء پایانی پارامتر فرکانس پایه بودند؛ اما آن ها عملکرد ضعیف تری نسبت به افراد گروه شاهد داشتند. به طورکلی، پژوهش حاضر تأیید می کند که توانایی زبان شناختی بیماران زبان پریش فارسی زبان به منظور متمایز ساختن جملات خبری از پرسشی تقریباً سالم باقی مانده است. نیز، این پژوهش بر اهمیت نیمکره چپ در تولید نوای گفتار و حساسیت ناحیه پیشانی گیجگاهی به منحنی های نوایی در سطح جمله صحه می گذارد.
انضمام در زبان فارسی از نگاه گذرایی پیوستاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«انضمام» اسم یکی از فرآیندهای واژه سازی در نظر گرفته شده که در زبان های مختلف عمکردی یک پارچه و واحد نداشته و از نظر نحوی نمود متفاوت دارد. اسم منضم شده در مورد مشخصه هایی نظیر معرفگی و مشخص بودگی، بی نشان شده و حرف تعریف، اشاره یا نشانة حالت نمی گیرد.
هدف این تحقیق، یافتن راهی برای تبیین پدیدة انضمام در زبان فارسی و دلیل وقوع آن است که بتوان با توسل به آن در مورد انضمامی یا غیر انضمامی بودن ساخت های موجود تصمیم گرفت. در این راستا، سعی شده به فرآیند انضمام از منظر ارتباط آن با گذرایی نگریسته شود. از این منظر می توان منضم شدن اسم را در قالب درجات گذرایی و نیز حضور یا عدم حضور مؤلفه های گذرایی مورد بررسی قرار داد. نتایج بررسی داده ها حاکی از این است که از میان مؤلفه های گذرایی دو مؤلفة مهم فردیّت مفعول و تأثیرپذیری مفعول در رخ دادن پدیدة انضمام نقش دارند. البته نمود نیز به دلیل ارتباط با تأثیرپذیری، نقشی غیر مستقیم در این پدیده دارد. بنابراین، انضمام را می بایست یکی از گونه های کاهش گذرایی در نظر گرفت که در نتیجة پایین بودن دو مؤلفة فردیّت و تأثیرپذیری مفعول در بند گذرا رخ می دهد. تفاوت های ساختاری انضمام از نمونة اعلای گذرا نیز ناشی از انحراف از این نمونة اعلا و عدم حضور مؤلفه های مورد بحث است.
جنسیت و زبان: چگونگی بیان اهمیت در سخنرانی های علمی کلاسی انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی ویژگی های زبانی سخنرانی های علمی کلاسی انگلیسی است که استادان دانشگاه در هر جلسه بکار می برند. به طور خاص، این پژوهش کوشیده چگونگی پررنگ کردن مطالب مهم سخنرانی های کلاسی انگلیسی توسط استادان مرد و زن را بررسی کند. انجام این پژوهش مبتنی بر یک روش پژوهش پیکره محور، ترکیبی از طرح اکتشافی و تجزیه وبررسی کلامی است. برای این هدف، پیکرهء بیس با 160 سخنرانی علمی بررسی شد. نتیجهء بررسی ویژگی های کلامی این سخنرانی ها نشان داد، صرف نظر از جنسیت سخنران، اهمیت مطلب را می-توان با استفاده از پنج روش (1) سازماندهی کلام، (2) وضعیت مطلب، (3) پوشش موضوع، (4) ارتباط با امتحان و (5) هم کنش با مخاطب بیان کرد. افزون بر این، نتایج نشان داد، بیان اهمیت به بایستگی آشکارا و با استفاده از صفات و قیود ارزیابی انجام نمی شوند. همچنین، مشخص شد جهت گیری نشانگر به متن، ارائه کننده و هم کنشی تا حد زیادی به نوع نشانگر بستگی دارد. افزون بر این، یافته ها حاکی از این است که استادان زن بیشتر از استادان مرد به هم کنش با مخاطب گرایش دارند.
Investigating Grammatical Cohesive Devices: Shifts of cohesion in translating narrative text type(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۳, Issue ۱۰, Summer ۲۰۱۵
63 - 82
حوزههای تخصصی:
This study focused mainly on the shifts of the grammatical cohesion in texts translated from English into Persian. It aimed to identify the grammatical cohesive devices (GCDs) in ST and TT separately, based on Halliday and Hassn's Model (1976), determine the number of occurrences of GCDs in two texts and finally, illustrate types of shifts of grammatical cohesion and strategies used in TT. To achieve these aims, a mixed-method (comparative and descriptive model) research design was used to spot cohesive shifts in TT due to translation, together with the employed strategies. To this purpose, the book, Oral Reproduction of Stories was investigated, with its translation. 39 different stories by different writers were selected as the sample of analysis. The results showed that the TT adopted all the three types of GCDs except verbal and casual substitution, with verbal substitution in Persian being carried down by reference, ellipsis and lexical cohesion. The occurrence of GCDs in the TT was more frequent than that of ST. Regarding the general analysis of the cohesion shifts, the study showed that three types of shifts (i.e. establishment of new cohesion, elimination of cohesion and change of type of cohesive features) occur in translation. Finally it was revealed that the translation strategies undertaken by the various translators are motivated and influenced by three factors (i. e. systemic language differences Baker (1992), stylistic preferences and the translation process itself (Blum- Kulka, 1986).
Teaching Modal Verbs: Task-based vs. traditional approaches(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۳, Issue ۱۱, Autumn ۲۰۱۵
39 - 46
حوزههای تخصصی:
Task-based language teaching is considered an effective way to achieve a harmony between grammar and communication. The present study investigates two different ways of teaching modal verbs: task-based versus traditional approaches. To this purpose, an Oxford Placement Test was administered to select 40 homogeneous participants out of a larger population who took this test. The selected participants were randomly divided into experimental and control groups of 20 students each. Those in the experimental group attended an English class six days a week, practicing grammar through tasked-based approach, while the control group did not receive any task-based work. The OPT was administered at the end of the semester again to see which group could do modal verbs better. A final test of modal verb tasks was also administered at the end of the study to see if all the learners have improved in using modal verbs in the same way/at the same amount through task-based language teaching. The results of this study indicated that there is a statistically significant difference between the experimental group and the control group, meaning that teaching modal verbs through task-based approaches has been more effective than teaching them in traditional ways. It was also revealed that the modal verb can was improved much more, while have to and must were improved less. The results of the study may have a significant implication for teaching modal verbs in particular and language learning in general.
The Effect of Cooperation versus Collaboration on Iranian Students’ Reading Ability(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۳, Issue ۱۱, Autumn ۲۰۱۵
79 - 90
حوزههای تخصصی:
The present study attempted to investigate the impact of cooperation versus collaboration on college students` reading ability. To fulfill the purpose of the study, 90 participants were chosen from among 140 by means of administering the Nelson Proficiency Test. They were divided into three groups: cooperative group, collaborative group, and control group. A fifty-item multiple-choice reading vocabulary test was developed, validated, and used as the pretest. The results of the one-way ANOVA showed that there was no significant difference among the groups. Then after a number of cooperative and collaborative strategies used as the treatment in this study in six sessions of ninety minutes for each experimental group class, (control group without treatment) the posttest, which resembled the pretest in many respects, was administered to the three groups. The results of one-way ANOVA and Scheffee Test showed that the cooperative and collaborative groups worked better than the control group, and the collaborative one performed best.
rēž- و nam- دو فعل غیرشخصی در زبان سغدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فعل غیرشخصی فعلی است که به صورت سوّم شخص مفرد صرف می شود و فاعل منطقی آن حالت غیر فاعلی دارد. این گونه افعال غالباً در بر دارندة معانی تجارب فیزیکی، ذهنی و ادراکی هستند که بر فاعل منطقی حادث می شوند و خارج از کنترل و ارادة او هستند. این فاعل منطقی که همیشه جاندار است تجربه گر نامیده می شود. عنصر دیگری که در جملات غیرشخصی ظاهر می شود منشأ بروز واقعه یا تجربه است و حضور آن در جمله بستگی به معنای فعل دارد. در زبان سغدی در کنار برخی از افعال وجهیِ این زبان که با تعریف افعال غیرشخصی سازگارند دو فعل دیگر نیز صرف غیرشخصی دارند. این دو فعل rēž- و nam- هستند. rēž- ظاهراً در تمامی نمونه های موجود و nam- تنها یک بار به صورت غیرشخصی صرف شده است. بررسی و تحلیل این دو فعل موضوع این نوشتار است.
XML تبیین تشدیدزدایی از پایانه مشدّد وام واژه های عربی در چارچوب نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه هایی در زبان عربی وجود دارند که پایانه هجایشان دارای همخوان مشدّد است. این واژه ها وارد زبان فارسی شده اند. ولی از آنجا که در زبان فارسی وجود همخوان مشدّد در پایانه مجاز نیست، این پایانه ها از حالت مشدّد به غیرمشدّد یا ساده تبدیل شده اند. این فرایند، تشدیدزداییِ پایانه نامیده می شود. هدف این پژوهشِ تحلیلی، تبیین این فرایند در چارچوب نظریه بهینگی (پرینس و اسمولنسکی، 1993/2004) است. نخست، تشدید و گونه های آن تعریف می شود تا بر آن اساس بتوان تشدیدزدایی را مورد تحلیل قرار داد. سپس، استدلال می شود که این واژه ها در درون داد مشدّدند و از توالی دو همخوان یکسان تشکیل شده اند، نه یک همخوان کشیده. در تحلیل فرایندهای مربوط به تشدید و تشدیدزدایی، معمولاً واج شناسانِ نظریه بهینگی از نظریه مورایی یا نظریه ایکس بهره می گیرند. در این پژوهش استدلال می شود که نظریه مورایی برای تبیین فرایند تشدیدزداییِ پایانه در زبان فارسی کارایی لازم را ندارد و هرچند نظریه ایکس کارآمدتر است، دچار یک نارسایی است. بدین منظور این واژه ها در سه بافت مورد تحلیل قرار می گیرند؛ در حالت مجزّا و در بافت هایی که نخستین واجِ تکواژ یا واژه ای که در پی آنها می آید یک همخوان یا یک واکه باشد. محدودیت هایی که عامل رخداد تشدیدزداییِ پایانه در هر گروه هستند در قالب رتبه بندی ارائه می شوند. هدف دست یابی به یک رتبه بندیِ دربرگیرنده نهایی است که قابلیت تبیین تشدیدزداییِ پایانه در هر سه بافت را داشته باشد.
تحلیل انتقادی استعاره دستوری در گفتمان سیاسی روزنامه های داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استعاره دستوری یکی از موضوعات اساسی در نقش گرایی نظام مند است که در سال های اخیر توجّه بسیاری از محقّقان را به خود جلب کرده است. پرسش اصلی تحقیق این است که کارکردهای استعاره دستوری مانند اسم سازی و وجهیت در گفتمان سیاسی چیست و چرا رسانه ها از استعاره های دستوری استفاده می کنند؟ در حقیقت هدف اصلی تحقیق این است که نقش استعاره دستوری در گفتمان سیاسی بر اساس دستور نقش گرای نظام مند توصیف و تبیین گردد. در این تحقیق کارکردهای اصلی استعاره دستوری اسم سازی و وجهیت در گفتمان سیاسی مورد بررسی قرار گرفته است. داده های تحقیق از متون سیاسی دو روزنامه رسالت و شرق استخراج شده است که بسامد استعاره دستوری اسم سازی در متون سیاسی روزنامه رسالت 408 مورد و بسامد استعاره وجهیت 30 مورد بوده است و بسامد استعاره اسم سازی در متون سیاسی روزنامه شرق 304 مورد و بسامد استعاره وجهیت 32 مورد بوده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که کارکردهای اصلی استعاره اسم سازی، برجسته سازی نقاط قوّت خودی ها، برجسته سازی نقاط ضعف غیرخودی ها، پنهان سازی ایدئولوژی ها و پوشیدگی پیام، ایجاد انسجام و پیوستگی معنایی، متراکم سازی اطّلاعات و به تبع آن پیچیدگی پیام، تغییر توزیع آغازگر و پایان بخش و اطّلاع کهنه و نو و برجستگی عناصر در بند است. همچنین نتایج تحقیق نشان می دهد که کارکردهای اصلی استعاره وجهیت در متون سیاسی بازنمایی عینی ایدئولوژی ها، بیان نگرش نویسنده و میزان قطعیت وقوع گزاره و برجسته سازی ایدئولوژی هاست.
بررسی نمود استمراری و نام در زبان اشاره ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان اشاره ایرانی، زبانی دیداری/فضایی است که با دارا بودن ساختار نحوی و معنایی خاصّ خود در جامعه ناشنوایان در سرتاسر ایران با تفاوت لهجه های مختلف، رشد کرده است. وجود اشارات قراردادی در این زبان اثبات می کند که زبانی حقیقی است و تنها مجموعه ای از تصاویر در فضا نمی باشد. انگیزه اصلی انجام پژوهش حاضر با بررسی نمود در زبان اشاره ایرانی، معطوف کردن توجّه زبان شناسان به یکی از ویژگی های زبانی این زبان است، تا بتوان آنها را از خصوصیات و طبیعی بودن آن آگاه کرد، چرا که در جامعه ناشنوایان از اهمّیت و ارزش بالایی برخوردار است و تاثیر مستقیمی بر روی زندگی آنها دارد. سؤال اصلی که در این پژوهش مدّ نظر قرار گرفته آن است که در این زبان مقوله نمود (استمراری و تام) به چه صورت نشان داده می شود. یافته های این پژوهش مشخّص نمود که در زبان اشاره ایرانی جهت مشخّص کردن نمود از روش های مختلفی استفاده می شود. نمود استمراری از طریق تکرار در حرکات فعل بیان می شود و نمود تام با استفاده از نشانگر مجزای واژگانی ""تمام شدن"" بیان می شود که جایگاه این نشانگر بعنوان مشخّصه نمود در پایان عبارت بعد از فعل اصلی است که بخوبی مبیّن معنی کامل شدن عمل است.
آموزش دستور زبان فارسی به خارجیان در چارچوب رابطه بین کارکردهای زبانی و صورت های دستوری(مقاله علمی وزارت علوم)
دستور حوزه ای از زبان است که به دلیل طبیعت خاص و پیچیده آن همواره مورد نقد و بررسی بوده است. تحقیق حاضر در صدد پاسخ گویی به مسئله ماهیت دستور آموزشی و میزان انعکاس آن در برخی از منابع آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان است. برای این منظور ابتدا در چارچوب سطح بندی اروپایی، بعضی از منابع انگلیسی را از حیث رابطه مفاهیم، کارکردها و صورت های دستوری متناسب با آنها در هر سطح تحلیل نمودیم و سپس میزان آموزش این عناصر مهم را در منابع آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان ارزیابی کردیم. نتایج پژوهش، حاکی از آن است که قواعد دستور آموزشی انعکاس ضعیفی در منابع آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان دارد. دیگر آنکه، چینش محتوای دستوری در این کتاب ها صورتی چرخه ای ندارد و شاید یکی از دلایل مهم آن عدم وجود معیار مشخص و مشترک در تدوین و سطح بندی کتاب های زبان فارسی به غیرفارسی زبانان است.
مقاله به زبان انگلیسی: راهبردهای مورد استفاده زبان آموزان ایرانی طی خواندن متنهای تخصصی (Reading Strategies Used by Iranian EFL Learners While Reading Academic Texts)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی فراوانی و ماهیت راهبردهای مورد استفاده زبان آموزان ایرانی طی خواندن متنهای تخصصی انگلیسی می پردازد. زبان آموزان معمولا تمام مطالب ارایه شده در متن را مطالعه مینمایند. بنابراین سعی کردیم بدانیم زبان آموزان از چه راهبرهایی برای درک بهتر متن بهره می برند. تعداد 45 دانشجوی کارشناسی رشته های متفاوت در دانشگاه آزاد اسلامی واحد فلاورجان بصورت تصادفی برای این مطالعه انتخاب شدند. یک پرسشنامه 30 سوالی به افراد تحت مطالعه ارایه شد که شامل سه بخش می گردید، 13 سوال راهبرهای کلی، 8 سوال راهبردهای حل مساله و 9 سوال راهبردهای حمایتی را بررسی می نمودند. نتایج حاصل نشان داد که زبان آموزان به میزان 5/44 درصد از راهبرهای کلی ، 29 درصد از راهبردهای حل مساله و 5/26 درصد راهبردهای حمایتی هنگام خواندن متنهای تخصصی بهره بردند . یافته های مطالعه اخیرمی تواند به مدرسان در تقویت راهبردهای مورد استفاده زبان آموزان کمک کند. همچنین زبان آموزان را در به کار بردن راهبردها به شیوه ای درست و موثریاری می نماید
توالی بندهای قیدی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر ضمن بررسی توالی بندهای قیدی، به رابطة آن با عواملی چون معنا، کلام، وزن و تصویرگونگی پرداخته ایم. بدین منظور پیکره ای با 1343 جمله حاوی بند قیدی گردآوری کرده ایم که شامل شش نوع بند قیدی زمان، شرطی، سببی، منظوری، نتیجه ای و حالت است. با استفاده از تحلیل آماری درمی یابیم که بندهای قیدی در فارسی در دو جایگاه آغازی و پایانی واقع می شوند و گرایش غالب آنها به قرار گرفتن در جایگاه آغازی است و همچنین از چهار عامل یادشده، سه عامل در تعیین توالی این بندها مؤثر است. عامل معنا تأثیر بسزایی در توالی انواع بندهای قیدی دارد و عامل کلام نیز عامل بسیار مهمی در تعیین جایگاه بندهای قیدی است. وزن به عنوان عاملی شناخته شد که نقشی در تعیین این توالی ندارد، اما تصویرگونگی عاملی مهم در تعیین جایگاه این گونه بندها، به ویژه بندهای آغازی است
شکل گیری ارجاع در متون، نمونة مورد بررسی رمان دوبلینی ها: مقایسة متن انگلیسی و دو ترجمة فارسی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقالة حاضر، در چارچوب نظریة انسجام هلیدی، نحوة توزیع مقوله های ارجاعی و انواع آن در دو متن ترجمه شده از کتاب دوبلینی ها اثر جیمز جویس و خود کتاب را بررسی و متن مبدأ و متون مقصد را با یکدیگر مقایسه کردیم. هدف از انجام این پژوهش، شکل گیری ارجاع در متون رمان دوبلینی ها و مقایسة متن انگلیسی و دو ترجمة فارسی آن، بررسی علمی و کاربرد انواع ارجاع در متن مقصد، مقایسة انواع ارجاع در متن مبدأ و مقایسة کاربرد ارجاع در دو متن ترجمه از یک متن واحد است؛ به همین منظور، از تحلیل تقابلی برای شناخت ماهیت ترجمه استفاده کردیم. در روش تحلیل تقابلی، دو زبان دربرابر یکدیگر قرار می گیرند، سطوح مختلف آوایی و واژگانی و نحوی و به طور کلی ساخت دستوری آن ها با یکدیگر مقایسه می شوند و وجوه اشتراک و افتراق آن ها سنجیده می شود. آنچه در این مطالعه مطمح نظر است، چگونگی عملکرد ارجاع در متون ترجمه، مقایسة آن با متن مبدأ و نیز چگونگی شیوه های رخداد ارجاع و تفاوت این شیوه ها در متون ترجمه است.
طرح واره های تداعی شده تکواژ «کار» به عنوان مقوله ای چندمعنا: مطالعه ای در صرفِ شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر سعی بر آن است تا در چارچوب صرفِ شناختی، به ویژگی های معناییِ تکواژ زایای «کار» به عنوان مقوله ای چندمعنا پرداخته شود و امکاناتِ طرح واره های تصوری برای طبقه بندیِ صورت هایی که این تکواژ در آن به کار می رود، معرفی شود. این تحقیق نشان می دهد که فارسی زبان ها هنگام مواجهه با بسیاری از واژه های حاوی تکواژ «کار»، معنای استعاری آن را درک می کنند و طرح واره های تصوری آن را در ذهن خود می سازند. به این منظور، نخست رویکرد شناختی در مطالعه صرف آورده شده است و سپس مفهوم استعاره و طرح واره های تصوری از همین دیدگاه معرفی شده اند. لازم به ذکر است در این مطالعه پیکره زبانی از مجموعه دادگان زبان فارسی معیار، از جمله فرهنگ فارسی معین، فرهنگ فارسی عمید و فرهنگ فارسی عامیانه ابوالحسن نجفی و دادگان زبان فارسی به کوشش پژوهشگاه علوم انسانی و فرهنگ واژه یاب آنلاین فارسی و نیازمندی های شغلی روزنامه، انتخاب شده است. سعی این مقاله بر آن است تا با بررسی همزمانی کارکردهای مختلفِ این تکواژ از منظر دیدگاه شناختی، طرح واره های متداعی با آن معرفی شوند. در نهایت می توان گفت، برای تبیین تکواژ «کار» می توان آن را در حالت پسوند، تکواژ آزاد در واژه مرکب و به صورت استعاری در اصطلاح های مختلف در نظر گرفت و در اکثر موارد، چندمعناییِ همزمانی دیده می شود.
نقد و بررسی کتاب: فرهنگ ریشه شناختی فارسی، محمد حسن دوست، 1393 تهران، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، دوره پنج جلدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جلد نخست این مجموعه در سال 1383 زیر همین نام به نظارت روانشاد دکتر سرکاراتی و با مقدمه ای از ایشان از سوی فرهنگستان زبان و ادب فارسی انتشار یافته است؛ اما در مجموعه پنج جلدی کنونی ساختار جلد اول، شیوه کار و واژه ها، تغییر اساسی یافته و مقدمه ای در 165 صفحه، شامل تحولات تاریخی واج های فارسی (پیوست یکم در 61 صفحه)، و سپس پیوست دوم و فهرست سوم شامل جدول تطبیقی واج های زبان فرضی هندواروپایی و تحولات شایع آنها در زبان هندواروپاییِ مادر در قالب جدول هایی برای هریک از زبان ها آمده است. سرواژه ها و آگاهی ذیل آنها نیز به نسبتِ جلد پیشین تغییر یافته است، به گونه ای که باید جلد نخستِ کنونی را تألیفی مستقل از جلد پیشین به شمار آورد.
مؤلفِ مجموعه، دکتر محمد حسن دوست، عضو هیأت علمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی و دانش آموخته رشته فرهنگ و زبان های باستانی است و از تحولات تاریخی زبان فارسی و گویش های آن شناختی علمی دارد.
خوانشی متفاوت از جدال کهنه و نو در اساطیر ایران و یونان: نقد نظریه ی « تاریخ مذکر »(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله می کوشد تا با استفاده از نظریه شرق شناسی ادوارد سعید، نظریه مطرح شده در تاریخ مذکر براهنی را درباره نوستیزی شرق و کهنه ستیزی غرب، با تکیه بر داستان رستم و سهراب شاهنامه فردوسی و تراژدی های ادیپ شهریار اثر سوفوکل و هرکول و مده آ اثر اوریپید، به نقد بکشد. این مقاله به سه بخش تقسیم می شود. در مقدمه، ابتدا نظریه براهنی در تاریخ مذکر و دیدگاه او نسبت به تاریخ و ادبیات شرق به عنوان تاریخ مردسالار و نوستیز در مقابل تاریخ و فرهنگ غرب (یونان) که در آن پیرها جای خود را به جوان ها می دهند، معرفی می شود. سپس به طرح مسئله پردازدخته می شو د: اینکه چرا با وجود قهرمانی چون هرکول که از هر نظر با رستم همخوانی دارد و همچون رستم، نادانسته مرتکب فرزندکشی شده، براهنی، برای اثبات نظریه خود، ادیپ شاه پدرکش از تراژدی سوفوکل را هم تراز رستم می بیند. آنگاه با ارائه مثال های دیگری از فرزندکشی در ادبیات یونان، نتایج نظری و اجتماعی این یک سونگری و الگوی قالبی بررسی می شود. این مقاله از نظریه «شرق شناسی» ادوارد سعید که در آن تفکر غربی «شرق» را تنها مترادف الگوهای قالبی می داند، به عنوان شیوه بررسی استفاده می کند. سپس به اختصار از آبشخور نظریه سعید نزد فانون و نیز تأثیر سعید بر نظریه پردازان دیگر پسااستعماری ذکر خواهد شد. آنگاه در پی یافتن ردپای سلطه الگوی غربی بر نگرش روشنفکر شرقی (در اینجا در حوزه نقد ادبی) در نظریه «تاریخ مذکر» خواهد بود. پس از واکاوی مثال های براهنی و یافتن نقیض تِز او در همان مثال ها، یعنی «مده آ» و «ادیپ شاه» و به یاری چند مثال نقض دیگر در اساطیر یونان نشان خواهد داد که «تاریخ مذکر»، آگاهانه یا ناآگاهانه، تحت تأثیر الگوهای غربی، تصویری کلیشه ای از فرهنگ شرق ارائه می دهد که در نهایت در جهت حفظ و بقای سلطه غرب بر شرق است.
رویکردهای عمده در آموزش خواندن و نقش آنها در «آموزش نوین زبان فارسی»(مقاله علمی وزارت علوم)
به دلیل اهمیت خواندن، رویکردهای عمده ای در طی چند دهه گذشته برای آموزش آن پدید آمده که می توان با بررسی فرایندهای مربوط بینش بهتری نسبت به آنها کسب نمود. همزمان با مطالعات نظری، منابع درسی ویژه خواندن و یا مجموعه هایی برای آموزش هر چهار مهارت شنیدن، گفتن، خواندن و نوشتن فارسی به غیرفارسی زبانان تدوین گردیده که در بالا بردن کیفیت آموزش و یادگیری زبان فارسی در سطح جهان از اهمیت خاصی برخوردارند. بررسی و ارزیابی این منابع می تواند در شناخت بیشتر مبانی نظری و ارتقاء شیوه های آموزش زبان فارسی تأثیرگذار باشد. در بررسی حاضر که به شیوه توصیفی- تحلیلی و با هدف ارتقاء آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان انجام گرفته، ابتدا به یافته های مهم در حوزه خواندن، از جمله فرایندهای دخیل در این حوزه پرداخته شده و سپس رویکرد های عمده خواندن، یعنی سه رویکرد پایین به بالا، بالا به پایین و تعاملی مورد بحث قرار گرفته است. در پایان، «آموزش نوین زبان فارسی» (قبول، ۱۳۹۰)، که جدیدترین مجموعة آموزشی به شمار می آید، براساس انگاره خواندن نیل اندرسون (۱۹۹۴) بررسی و تحلیل گردیده است. نتیجه بررسی بر همخوانی پنج جلد مجموعه با اصول اندرسون به نسبت های متفاوت دلالت دارد.
Translation and Hybridity in Scenes and Frames Semantics(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study is a theoretical attempt to illustrate how Fillmore's Scenes and Frames Semantics (SFS) could be employed as a framework to portray the process of understanding and translating hybrid texts. It first reviews the origin of SFS; then it maps SFS onto Nida’s linguistic model of translation process and the Interpretive Theory of Translation; it examines in the next section, within the framework of SFS, different forms of understanding and translating hybrid and pure texts with reference to the selection of linguistic frames and more importantly the activation of scenes. The paper explains all four processes of hybridization, dehybridization, rehybridization and hybridity preservation using SFS. The study concludes that, although hybridity is a complex phenomenon, Fillmore’s scenes and frames semantics can adequately explain and justify its different aspects and manifestations. Moreover, it revealed that understanding, seen in SFS model, has an element of individuality and this gives rise to a broader perspective on translation where there can potentially be as many valid translations as there are translators. This has significant implications for our conception, analysis and assessment of translation.