فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
Emotions are well-documented to influence behaviors, learning process, and learning outcomes. Boredom, a negative emotion, can affect students significantly in academic settings. This case study explores the causes of students’ boredom in foreign language classrooms and their coping strategies. Data were collected through semi-structured interviews with twenty English-majored juniors learning Chinese as an additional required language at a university in Vietnam. Results showed that boredom in English language and Chinese language classrooms could be classified into four broad categories: lesson-related, teacher-related, student-related, and others (e.g., learning environment). As the students reported, task diversity, teachers’ sense of humor, and students’ motivation were supposed to reduce boredom in language classrooms. To overcome this negative emotion, the students used various facilitative and debilitative strategies. They positively attempted to mitigate boredom by initiating jokes with their teachers and classmates, suggesting interesting topics to discuss, and raising hands to change the classroom atmosphere. However, other students tended to have gossips with their classmates, text their friends, and go outside for a while. The results suggest implications for improving foreign language teaching and learning in Vietnam and other similar contexts.
بررسی نحوی و معنایی فعل «خواستن» در زبان فارسی: (تحلیلی پیکره بنیاد در چارچوب دستور نقش و ارجاع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فعل «خواستن» در زبان فارسی دارای ماهیتی دوگانه است، به گونه ای که می تواند هم زمان به عنوان فعل کمکی و فعل واژگانی به کار رود. «خواستن» در مقام فعل واژگانی مبین معانی مختلفی است که در قالب ساختارهای متفاوتی نیز بیان می شود. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بحث و بررسی ابعاد نحوی و معنایی این فعل در ساخت های مختلف است. نگارندگان معتقدند که دستور نقش و ارجاع با رویکردی که به مطالعه ساخت های مرکب دارد، می تواند از عهده توصیف همه جانبه ساخت های مورد نظر بر آید. در این دستور ساخت های مرکب براساس «سلسله مراتب میان بندی» تبیین می شوند. سلسله مراتب مذکور خود متشکل از دو پیوستار نحوی و معنایی است. در بُعد نحوی روابط الحاق پیوند مد نظر هستند و در پیوستار معنایی نوع روابط معنایی براساس محمول اصلی مطرح است. در همین راستا تلاش شد که انواع کاربردهای فعل «خواستن» براساس سلسله مراتب توصیف شوند و از این رهیافت نیز مفروضات دستور نقش و ارجاع بر مبنای یافته های پژوهش آزموده شوند. برخی یافته ها حاکی از آن است که فعل «خواستن» به جهت معنایی در زمره محمول های روان کنش، سببی امری و نگرش گزاره ای جای می گیرد و در بُعد نحوی نیز در قالب هم وابستگی مرکزی و ناهم پایگی مرکزی بروز می یابد. گفتنی است داده های پژوهش حاضر برگرفته از پیکره همشهری 2 هستند.
Examining Iranian Pre-Service and In-Service EFL Teachers’ Digital Competence: Does Gender Make a Difference?(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Nowadays, teachers are expected to demonstrate a notable level of digital competence. Therefore, the current study investigated Iranian male and female pre-service and in-service EFL teachers’ digital competence. The study employed a mixed methods approach and three instruments including a questionnaire, structured interviews, and observations were utilized. Therefore, 157 Iranian in-service EFL teachers completed the DIGIGLO questionnaire. Also, 15 in-service and 15 pre-service EFL teachers participated in structured interviews. Moreover, 30 classes were observed. To analyze the qualitative data, thematic analysis was used and in the phase of quantitative analysis, descriptive statistics and independent sample t-tests were used. The results indicated that the level of Iranian in-service EFL teachers’ digital competence was moderate to high. In addition, some similarities and differences could be seen in the interview questions between in-service and pre-service EFL teachers. Moreover, it was revealed that there were no significant differences between male and female in-service EFL teachers’ digital competence. Furthermore, it was found that a majority of teachers incorporated digital technologies into their teaching practice. The results of this study can help curriculum developers and teacher educators realize a better conception of Iranian pre-service and in-service EFL teachers’ digital competence and their practices of using digital tools.
گسترش معنایی مزه واژه ها در گلستان سعدی در چارچوب معناشناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
189 - 221
حوزههای تخصصی:
ادراک حسی از محیط پیرامون می تواند نقش مهمی در شناخت و شیوه مفهوم سازی انسان از رخدادهای جهان خارج داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش ساز و کارهای مفهومی و معیارهای برون زبانی در برداشت معانی مجازی از مزه واژه ها درگلستان سعدی انجام شده است. داده های این مقاله، از بیت ها و جمله های گلستان سعدی که دربردارنده مزه واژه های شیرین، تلخ، ترش، شور، تند و نمکین هستند، استخراج شده و در چارچوب معناشناسی شناختی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. یافته های به دست آمده از تحلیل داده ها نشان می دهد که کاربرد مجازی مزه واژه ها در حوزه های شخصیت، اخلاقیات و عواطف، اغلب مبتنی بر ساز و کارهای مجاز و استعاره مفهومی هستند که بر پایه تجربه بدنمند ما از محیط پیرامون و کاربرد پیاپی پاره گفته های چشایی شکل می گیرند. تجربه های خوشایند مربوط به چشیدن شیرینی، تجربه ناخوشایند ناشی از مصرف مواد تلخ، چین و چروک چهره بعد از چشیدن مواد غذایی ترش، تغییر حالات عاطفی در اثر خارش و گرمای ناشی از مصرف مواد غذایی تند و زیان ناشی از وجود نمک زیاد در آب از نمونه تجربیات بدنمند ما هستند که پس از گذشتن از صافی فرهنگ، در نگاشت میان مزه واژه ها و ویژگی های شخصیتی به کار می روند. از این رو، اغلب معانی مجازی برداشت شده از مزه واژه شیرین خوشایند است؛ ولی مزه واژه های ترش، تلخ، شور و تند غالباً معانی ناخوشایند و احساسات منفی را مفهوم سازی می کنند. یافته های این پژوهش، همسو با پژوهش های اخیر در حوزه ادراک حسی، بر نقشِ بدنمندی معنا، نشانه های بافتی، کاربرد زبان و دانش دایره المعارفی ما در برداشت معنای مجازی از مزه واژه ها در گلستان سعدی تأکید می کند.
خلاقیت استعاری در داستان های کوتاه زکریا تامر (مورد کاوی دو مجموعه داستان کوتاه صهیل الجواد الأبیض و دمشق الحرائق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان شناسان شناختی منکر خلاقیت استعاری شاعران و نویسندگان نیستند. براساس نظریه «شعرشناسی شناختی» لیکاف و ترنر (1989) شاعران و نویسندگان در آثارشان اغلب از همان استعاره های مفهومی معمولی در زبان عادی و روزمره استفاده می کنند و خلاقیت شاعرانه نتیجه به کارگیری و تغییر استادانه همین استعاره های مفهومی روزمره در اثر بهره گیری از چهار ابزار مفهومی: گسترش، پیچیده سازی، پرسش و ترکیب است. هدف اصلی از این پژوهش معرفی این شگردها و بررسی قابلیت کاربرد آن ها در تحلیل شناختی پاره ای از استعاره های نو در دو مجموعه از داستان های کوتاه زکریا تامر (1931) نویسنده مشهور و معاصر سوری است. تحلیل داده ها نشان می دهد تامر در داستان هایش از همان استعاره های مفهومی روزمره استفاده کرده است. بنابراین، خلاقیت این نویسنده می تواند نتیجه بهره گرفتن از ابزارهای نامبرده در کاربرد استادانه استعاره های معمولی باشد. برپایه تحلیل داده ها، تامر در آفرینش استعاره های بررسی شده، بیشتر از ابزار ترکیب و کم تر از ابزار پرسش بهره برده و از ابزارهای گسترش و پیچیده سازی به طور متوسط استفاده کرده است. نتایج به دست آمده همچنین نشان می دهد تامر با بهره گیری هوشمندانه از استعاره علاوه بر ایجاد ظرافت و زیبایی در بیان، مفاهیم و پیام داستان هایش را به خواننده انتقال می دهد.
تبیین فازی موضوع درونی محذوف در گروه فعلی زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله در چارچوب رویکرد پویا به نظریه فاز، به تبیین چگونگی حذف موضوع درونی فعل در زبان فارسی می پردازیم. ابتدا با استفاده از معیارهایی مانند خروج هسته فعلی به بیرون از گروه فعلی، همسانی فعل، حذف متمم گروه حرف اضافه، ساخت هم پایه، ترتیب قید حالت و مفعول و همچنین قلب نحوی به بررسی داده های موردنظر در زبان فارسی می پردازیم تا نشان دهیم که فرایند حذف از کدام نوع است: حذف موضوع و یا حذف گروه فعلی به همراه ابقای فعل اصلی. آنگاه با توجه به ناکارآمدی معیارهای ذکرشده در مطالعات پیشین، براساس رویکردی پویا به نظریه فاز در نحو کمینه گرا برمبنای آرای بشکویچ (2005, 2013, 2014) به تحلیل فرایند حذف در جملات مورد نظر می پردازیم و نشان می دهیم که دراین چارچوب نظری، آنچه در دامنه گروه فعلی ساده حذف می شود معادل کل فاز و یا متممِ فاز است. بدین ترتیب، بر مبنای این رویکرد می توان به جای تحلیل دوگانه حذف گروه فعلی به همراه ابقای فعل و یا حذف موضوع از ساخت های مورد نظر، تحلیلی جامع و به تبع آن اقتصادی به دست داد.
Exploring EFL teachers’ and learners’ beliefs and practices about task rehearsal(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The goal of this study was to explore English as a foreign language (EFL) teachers’ and learners’ beliefs and classroom practices in relation to task rehearsal as an operationalization of repeating a task, which entails learners’ awareness of the repeated performance before they do a task for the first time. Five intact EFL classes with five teachers and 32 learners were recruited. The teachers asked the learners to perform a task that was included in the textbook twice with an interval of one week, while they made the learners aware of the second iteration prior to their first performance. Data were collected through observing the two sessions of each class and interviewing both the teachers and the learners immediately after the second task occasion. Results indicated that the participants (both teachers and learners) believed that task rehearsal was beneficial for facilitating task implementation and task performance. Findings also showed that task rehearsal led the participants to show changes in their classroom behaviors related to this practice from the first to the second session, which clearly reflected their beliefs. Implications of these results for L2 task implementation and teacher education are discussed.
بررسی سوگیری جنسیتی در کتاب های «فارسی ایران امروز» و «گام اوّل»: پژوهشی پیکره بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۲
39 - 69
حوزههای تخصصی:
نمایش نادرست و یا نمایش ندادن نقش هر یک از دو جنس زن و مرد در مواد آموزشی زبان، نشان از سو گیری جنسیتی دارد و منجر به بازتولید کلیشه های جنسیتی در زبان آموزان خواهد شد. پژوهش حاضر به بررسی چگونگی بازنمایی جنسیت در مواد آموزشی آزفا، به ویژه تألیف نگارندگان خارج از ایران و داخل ایران می پردازد. به این منظور، کتاب «فارسی ایران امروز، جلد1» به عنوان نمونه ای از اثر نگارندگان خارج از ایران و کتاب «گام اوّل» به عنوان نمونه ای از تألیف نگارندگان داخل ایران، مورد ارزیابی قرار گرفته اند. پژوهش حاضر پیکره بنیاد است. بنابراین، در گام نخست براساس متن ها و تصاویر مواد آموزشیِ پیش گفته، پیکره های جداگانه مناسبی با هدف پژوهش ایجاد شد. سپس با استفاده از نرم افزارهای استروگرپ و لنکس باکس پیکره ها مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند و جدول هایی برای تحلیل و بررسی پرسش های پژوهش، ارائه شد. یافته های پژوهش نشان می دهد منبع های آموزشی مورداشاره، در بخش بازنمودهای زبانی (اسم های، صفت ها و شمار مشارکت کننده ها در گفت وگو) و نیز در بخش بازنمودهای غیرزبانی (مشاغل و تصاویر) پراکندگی جنسیتی یکسانی ندارند و جلوه های سوگیری جنسیتی در این منابع درسی بارز است. مقایسه دو منبع نیز نشان می دهد اگر چه کتاب «فارسی ایران امروز» نسبت به کتاب «گام اوّل» سوگیری جنسیتی متعادل تری دارد و با شرایط جامعه ایران امروز سازگاری بیشتری را نشان می دهد؛ ولی هر دو کتاب به بازبینی دوباره نیاز دارند. یافته های این پژوهش می تواند برای برنامه ریزان آموزشی، نگارندگان کتاب های درسی، معلمان آزفا و زبان شناسان اجتماعی برای ایجاد فضای آموزشی عادلانه و دور از کلیشه های جنسیتی مفید باشد.
Developing the Intercultural Communicative Competence of Iranian Medical ESP Students Through Explicit Instruction(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
As the world evolves into more globalized, ethnically, and linguistically mixed societies, Intercultural Communicative Competence (ICC) stages itself as a crucial asset. This fact holds particularly true when it comes to increasingly globalized healthcare academic milieux, where cultivating ICC is crucial for healthcare professionals to interact effectively with patients from diverse cultural backgrounds. The present study, employing a quasi-experimental pretest-posttest control group design, explored the development of ICC among nursing, as the control group (27 participants), and medical students (32), as the experimental one through explicit ICC training at Zanjan University of Medical Sciences in Zanjan, Iran. Hence, targeted ICC training effectiveness in enhancing the cultural empathy (CE), flexibility (F), social initiative (SI), open-mindedness (OM), and emotional stability (ES) of medical students was investigated employing the Multicultural Personality Questionnaire (MPQ) as a key tool to gauge learners' ICC before and after the training. The findings showed a significant improvement in the participants' all ICC sub-scales, indicating the positive impact of explicit training on the development of CE, F, SI, and OM.
واکاوی مسائل و چالش های پیرامون زبان عربی در ایران با رویکردی آینده نگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
445 - 461
حوزههای تخصصی:
داشتن رویکرد راهبردی به مسائل یکی از ضروریات مدیریت کلان نهادها و سازمان ها است. فهم مسئله اولین گام در هر نوع سیاست گذاری محسوب می شود. نخستین گام سیاست گذاری عمومی، شناخت مسئله و صورت بندی آن برای قرار دادن در دستور کار سیاست گذاری است که فرایندی مجزا در سیاست گذاری عمومی به شمار می آید. هدف از انجام «مطالعات نظام مسائل» به عنوان مطالعه راهبردی، تعیین خطوط کلی بینش و تجربه موجود درباره موضوعات اصلی و کلیدی در حوزه ای مشخص است. به منظور شناسایی، اولویت بندی و گزینش مسائل اولویت دار زبان عربی تحقیقی جامع، کل نگر و راهبردی نیاز است. پژوهش حاضر به واکاوی «نظام مسائل زبان عربی با رویکردی آینده نگرانه» پرداخته، این پژوهش در زمره پژوهش های کاربردی محسوب می شود، زیرا با واکاوی نظام مسائل زبان عربی به دنبال ایجاد مبنایی برای سیاست گذاری حل مسائل زبان عربی است. روش گردآوری اطلاعات احصای مسائل زبان عربی با رویکرد توصیفی اکتشافی برپایه تلفیقِ روش های کمّی و کیفی بوده و روش تحلیل اطلاعات، مبتنی بر تحلیل مضمون (به عنوان راهبرد پژوهش) است. گردآوری داده ها از طریق مطالعات اسنادی، انجام مصاحبه، اجرای پرسش نامه و برگزاری نشست تخصصی صورت گرفت. نتایج نشان می دهد ابرچالش زبان عربی در ایران «خلاء گفتمان غالب در حوزه زبان عربی در ایران» است. خلاء گفتمانی که از«رهاشدگی زبان عربی در ایران» حکایت می کند؛ سه چالش کلیدی به عنوان اولویت دارترمسائل شامل ورود هوش مصنوعی به آموزش زبان عربی، عدم ارتباط بین آموزش زبان عربی و مهارت های مورد نیاز بازارکار و دوگانگی آموزش زبان عربی با هدف فهم متون دینی و یا اهداف عمومی است. رویکرد آینده نگر به مسائل پیش روی زبان عربی و توجه به تغییرات جدید در سپهر فناوری و تأثیر آن بر بروز چالش های نوظهور و جدید از جمله ورود هوش مصنوعی به آموزش زبان عربی، از نوآوری های این مقاله است و وجه تمایز این مقاله با پژوهش های پیشین است.
Fulfillment of Basic Psychological Needs of English for Specific Purpose Learners during Online Learning: Lecturers' and Learners' Perspectives(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Investigating learners' motivational factors from Basic Psychological Needs (BPN) has been prevalent in a foreign/second language domain, but there is a dearth of well-documented research on ESP instruction. This study addressed the void by scrutinizing ESP learners' BPN of relatedness, competence, and autonomy using a validated and reliable BPN instrument to assess online ESP practices and challenges within unideal EFL situations. A total of 617 ESP students and 94 ESP lecturers from 14 universities across provincial areas of Indonesia participated in the study. A mixed-method design administering questionnaire and interview was applied to draw ESP students' BPN from the perspective of lecturers and students. The results revealed significant differences between lecturers' and learners' perceptions regarding several indicators of relatedness, competence, and autonomy categories. While the lecturers' questionnaire and interviews reported that the ESP students had an acceptable level of engagement with wider ESP communities, the students mentioned their low engagement with content lecturers, stakeholders/experts, and communities. These differences are then utilized as a stepping stone to design a more 'ideal' ESP program using a specific BPN framework to enhance ESP lecturers' and students' specific English and content knowledge under the online learning platforms. The study implies that to help ESP students learn English, online ESP programs should be collaboratively designed by involving English lecturers, content lecturers, ESP stakeholders from relevant fields, and technology-related materials that meet English and specific content knowledge needs.
مقایسه صرف فعل در چند گویش مرزی خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در گویش های فارسی خراسان شمالی و حتی رضوی گاه آمیختگی هایی را با الگوهای زبانی برخی اقوام مهاجر شاهد هستیم که موجب شده اطلس گویشی آن ها ناهمگن شود. این در حالی است که نواحی جنوبی استان خراسان رضوی و نیز خراسان جنوبی به جهت واقع بودن در حاشیه کویر و دوری از مرکز، گویش های فارسی اصیلی دارد که برخی از ویژگی های فارسی میانه و دری آغازین را به یادگار داشته و در مواردی با گویش های فارسی مرزی در افغانستان نیز بی شباهت نیست. به دلیل ماهیت پیکره بنیاد پژوهش در زبان ها و گویش های ایرانی بررسی تطبیقی آن ها در تحقیقات دانشگاهی کشور چندان معمول نبوده و کمبود اطلاعات گویشی با رویکرد مقایسه ای، انجام این دسته از پژوهش ها را محدود کرده است. مقاله حاضر از نتایج یک تحقیق میدانی در باب بررسی تطبیقی گویش های مرزی شرق ایران است که در آن گونه های متنوع صرف فعل در زمان های مختلف در چند گویش از نواحی جنوبی استان خراسان رضوی شامل شهرهای خواف، تایباد و تربت جام همراه با مثال های مرتبط ارائه شده اند. پژوهنده به این منظور از رهگذر مصاحبه و همچنین مشاهده مستقیم، پیکره گویشی مورد نیاز را استخراج و ثبت کرده است. تعداد گویشوران از هر گویش 5 نفر مرد و زن بومی با میانگین سن 60 سال است. نتایج تحقیق حاضر حاکی از تفاوت هایی در ساخت فعل در برخی از گویش های مورد مطالعه از حیث نمود استمرار در زمان های حال و گذشته مستمر (ملموس) و نیز درج پیشوند be بر ابتدای برخی ساخت های گذشته، همسو با زبان فارسی میانه است.
Students’ Strategies in Reading Literature: Literary Study in the EFL, Phenomenological Psychology Perspective(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aims to explore the strategies Indonesian students employ in writing comparative Indonesian-English literary criticism within the context of EFL students. A qualitative approach was utilized, and data collection techniques included questionnaires and interviews. The data analysis technique used the identification, classification, reduction, and exposure stages. This study used four phases, namely the screening phase, the reading process phase, the interpretation phase, and the reflection phase. The results showed that in the screening phase, 14.1% of participants expressed a liking for English, while 85.9% remained neutral; the mean score of English obtained by the participants was 45.1% very good, 45.1% good, 8.5% sufficient, 1.3% insufficient; and regarding the English courses attended by participants, 62% never attended, and 38% had taken English courses. In the reading process phase, 74% of the participants searched for translated novels on Google, 7% translated English novels using Google Translate, 3.5% engaged in skimmed reading, 2.5% translated English novels using translators, and other reading strategies were below 3%. Participants who responded with ‘loved’ were 71%, participants who responded with ‘liked’ were 19%, participants who responded with ‘neutral’ were 7%, and those who responded with ‘disliked’ were 3%.
گونه های ترکی استان لرستان، اثرپذیری از موقعیت تماس زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، وضعیت گونه های ترکی استان لرستان بررسی شده است. زبان های غالب این استان لری، لکی و در برخی مناطق، گونه ای فارسیِ متأثر از زبان لری است، اما در شهرستان های الیگودرز، ازنا و بروجرد این استان، شماری روستای ترک زبان نیز وجود دارد. ترکی رایج در این روستاها، به لحاظ واژگانی و گاه ساخت واژی و نحوی ویژگی های خاصی دارد. از این رو، این مسئله مطرح می شود که چنین ویژگی هایی ممکن است حاصل قرار داشتن این گونه های زبانی در موقعیت تماس با زبان لری، به عنوان رایج ترین زبان منطقه باشد. بررسی های این پژوهش از یک سو نشان می دهد که در سطح واژگانی، اثرپذیری گونه های ترکی لرستان از لری و فارسی در برخی از مقوله های واژگانی به نحو معناداری بیش از مقوله های دیگر است، و از سوی دیگر، میزان اثرپذیری گونه های ترکی سه شهرستان مذکور از لری یکسان به نظر نمی رسد و با توجه به شرایط جامعه های زبانی که این گونه های ترکی در آن به کار می روند، باید چشم انداز متفاوتی برای آن ها متصور شد.
نقش خودکارآمدی نگارش و استراتژی نگارش در عملکرد نگارشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۵ بهمن و اسفند ۱۴۰۳ شماره ۶ (پیاپی ۸۴)
405 - 436
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین خودکارآمدی نگارش و استراتژی در عملکرد نگارشی است. بدین منظور، 110 شرکت کننده دو پرسش نامه، شامل پرسش نامه خودکارآمدی نگارش و پرسش نامه استراتژی نگارش را تکمیل کردند و دو نگارش استدلالی و روایی منتخب از بخش نگارش آزمون تافل را نوشتند. برای تحلیل داده ها، از ضریب هم بستگی و تحلیل رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد. یافته ها نشان داد که هیچ رابطه معناداری بین خودکارآمدی نگارش و استفاده از استراتژی نگارش وجود نداشت. رابطه معناداری بین خودکارآمدی نگارش و موفقیت در نگارش پیدا شد. همچنین، رابطه منفی بین استراتژی نگارش و عملکرد نگارشی دیده شد. نتایج رگرسیون نشان داد که تنها خودکارآمدی نگارش عملکرد نگارشی را پیش بینی کرد. نتایج این پژوهش می تواند به معلمان زبان کمک کند تا عملکرد نگارش زبان آموزانشان را بهبود بخشند.
Insights into Moral Education: Iranian English Teachers’ Conception of Morality(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study attempted to look deeply into how Iranian English teachers defined morality and if there was any significant difference with respect to gender and years of teaching experience. The study followed a mixed-methods design including a semi-structured interview and a multiple choice single-item questionnaire. The results revealed that while the main concern for the participants in different decades of teaching was choosing right over wrong, the prevailing theme for male and female teachers differed in that the male teachers moved towards less personalized and more agentic conceptions, whereas female teachers were more concerned with the context and society as their experience increased. The analysis of the quantitative data also illustrated there was a significant difference between female and male teachers in the 2nd and 3rd decades of teaching. Moreover, the differences between participants based on their level of experience were statistically significant
بازنمایی قدرت، سلطه و مقاومت در گفتمان دادگاه: جستاری در گفتمان کاوی قضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام قضایی موجود در هر کشور از مهم ترین نهادهای اعمال قدرت محسوب می شود. در این نظام مهم ترین ابزارکنش اجتماعی، زبان است تا جایی که می توان اذعان کرد که در هیچ بافتی به اندازه بافت حقوقی و قضایی چگونگی کاربرد زبان محسوس و تأثیرگذار نیست. زبان در بافت های مذکور ابزاری در جهت اعمال قدرت، سلطه و کنترل است. پژوهش حاضر با هدف واکاوی ابعاد مختلف گفتمان محاکمه به بررسی انواع بازنمایی های قدرت در تعامل مشارکان در جلسات مختلف دادگاه می پردازد. بدین منظور جلسات متعدد دادگاه حقوقی، کیفری و خانواده مربوط به دادگاه و دادسرای شهرستان دورود مورد بحث و بررسی قرار می گیرند. تحلیل داده ها در مطالعه حاضر بر مبنای تلفیقی از رویکردهای کمی و کیفی است. در بعد کمی از محاسبات آماری، و در بعد کیفی با اتکاء بر چارچوب قوم نگاری (هایمز، 1974) به تحلیل داده ها پرداختیم. یافته ها مؤید آن هستند که در گفتمان محاکمه، مشارکان حقوقی (قاضی، بازپرس، دادیار و غیره) جهت تثبیت قدرت و سلطه خود از راهبردهای مختلف کلامی و غیرکلامی بهره می جویند که از میان آن ها می توان به «پرسش» و «قطع کلام» اشاره کرد. در مقابل، مشارکان عادی (اعم از متهم، شاکی، متشکی و غیره) با به کارگیری شگردهایی چون مداخله، قطع کلام، پرسش متقابل و سکوت مقاومت خود را در برابر اعمال سلطه و قدرت نشان می دهند. نتایج پژوهش حاضر می تواند گامی در جهت بهبود تعامل مشارکان در گفتمان محاکمه تلقی شود که بر مبنای آن افراد با آگاهی بیش تری در پیشبرد اهداف خود در بافت های قضایی اقدام کنند.
باورهای یادگیری فارسی آموزان غیر ایرانی: تأثیر متغیرهای جمعیت شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
9 - 37
حوزههای تخصصی:
باورهای زبان آموزان در مورد یادگیری زبان می تواند تأثیرات مهمی بر توانایی و انتظارات آن ها برای یادگیری زبان داشته باشد. به نظر می رسد که تاکنون پژوهشی در مورد باورهای فارسی آموزان غیرایرانی در باره یادگیری فارسی در حوزه زبان دوم انجام نشده است. هدف این پژوهش، بررسی باورهای این زبان آموزان است. ابزار پژوهش حاضر، پرسشنامه باورهای یادگیری هورویتز (Horwitz, 2008) مشتمل بر 34 گویه و دربرگیرنده 5 سویگانِ استعداد یادگیری زبان خارجی، سویگانِ دشواری یادگیری زبان، سویگانِ سرشت یادگیری زبان، سویگانِ راهبردهای یادگیری و ارتباطی و سویگانِ انگیزه ها و انتظارات است. روایی و پایایی پرسشنامه پس از محاسبه ضریب آلفای کرونباخ 842/0 به دست آمد. 167 زبان آموز غیر فارسی در بازه سنی 20 تا 30 سال و با سابقه یادگیری زبان فارسی از 6 ماه تا یک سال در این پژوهش شرکت کردند. یافته های به دست آمده نشان می دهد که از دیدگاه زبان آموزان غیرایرانی، یادگیری زبان فارسی کمی دشوار است. بر اساس دیگر یافته های این پژوهش، متغییرهایی چون سن و جنسیت تأثیری بر باورهای یادگیری زبان فارسی زبان آموزان ندارد. یافته های دیگر این پژوهش نشان می دهد که میانگین سویگان استعداد یادگیری گروه فارسی آموزان دارای تحصیلات دانشگاهی، به طور معنا داری با میانگین گروه فارسی آموزان بدونِ تحصیلات دانشگاهی تفاوت دارد. یافته ها همچنین نشان می دهد که در میان فارسی آموزان عربی زبان و غیر عربی زبان، بین میانگین سویگان استعداد یادگیری و میانگین سویگان انگیزه و انتظارات تفاوت معنا داری وجود ندارد. به این معنا که زبان مادری تأثیری بر استعداد یادگیری زبان و انگیزه و انتظارات نداشته است. ولی آزمون های آماری در مورد سویگان های دشواری یادگیری زبان، سرشت یادگیری زبان و راهبردهای ارتباطی و یادگیری معنا دار بوده است. مدرسان با شناخت باورهای یادگیری زبان بهتر می توانند روش ها و شیوه های یاددهی خود را با باورهای فارسی آموزان خارجی سازگار و هماهنگ سازند.
How Has Political and Socio-economic Status affected Iranian EFL Learners’ Motivation to learn English(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۷, No.۳۴, Spring & Summer ۲۰۲۴
310 - 328
حوزههای تخصصی:
This research study aims to investigate the motivation behind Iranian EFL learners' desire to learn English, with a specific focus on the political and socio-economic factors that influence them. The study takes into account the changing political and social landscape in Iran, which has been shaped by globalization and advancements in information and communication technology (ICT). In order to gain a deeper understanding of the driving forces behind Iranian EFL learners' English language acquisition, the researcher conducted interviews with thirty participants who had been studying English for approximately 3 to 6 years. The interviews were transcribed and the data was then analyzed using a systematic approach, including open, axial, and selective coding. The resulting model identified seven factors and twenty-seven categories that contribute to language motivation. These seven factors were a) The government’s foreign and economic policy, b) Transfer of religious and national ideology and patriotism, c) Academic and occupational aspirations, d) Improving social life, e) Fear of failure, f) International posture, and g) IT advancements. This model can serve as a valuable resource for informing future educational policies and curriculum development in Iran.
دربارۀ شمار اسم در بادرودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زبان های ایرانی غربی نو شمار جمع در اسم یک مقوله اجباری است و با روش های ساختواژی یعنی افزودن پسوند جمع ساز یا پایانه صرفی به اسم نشان داده می شود و در کنار آن از مطابقه فعلی هم برای نشانه گذاری شمار جمع استفاده می شود. بادرودی از زبان های مرکزی ایران نمونه خاصی است که در آن نه تنها شمار جمع اسم اجباری نیست، بلکه علاوه بر پسوند جمع ساز و مطابقه فعلی روش های دیگری را برای نشانه گذاری جمع به کار می برد. در بادرودی شمار جمع در اسم گاهی با پسوند –u نشان داده شود؛ اما بیشتر از مطابقه فعلی و مطابقه ضمیری برای نشانه گذاری جمع استفاده می شود. در این میان مضاعف سازی ستاک اسم نیز روشی است که دست کم درباره اسم های جاندار استفاده می شود. بررسی های این مقاله نشان می دهد در تمام روش هایی که شمار اسم نشانه گذاری می شود، مطابقه فعلی همیشه وجود دارد؛ اما استفاده از پسوند جمع ساز، مطابقه ضمیری و مضاعف سازی اختیاری است. مواردی هم وجود دارد که اسم با هیچ روشی نشانه گذاری نمی شود، که نشان می دهد تمایز شمار در بادرودی مقوله ای اجباری نیست