فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۴۱ تا ۲٬۰۶۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
393 - 416
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر نتیجه حاصل از یک روایت پژوهی درباره تجربه های زیسته معلمان زبان انگلیسی ایران است که در دوران کرونا از آموزش آنلاین استفاده کرده اند. داده های جمع آوری شده توسط پرسشنامه از 28 معلم زبان انگلیسی با هدف پاسخگویی به سوالات مورد تحلیل قرار گرفته است که معلمان زبان انگلیسی چه درکی از آمادگی خود برای آموزش آنلاین دارند، در طول این انتقال (از آموزش رودررو به آموزش آنلاین) با چه چالش هایی مواجه شدند و چگونه مهارت های آموزش آنلاین خود را در مواجهه با چالش ها ارتقا دادند. تحلیل داده ها نشان داد که معلمان زبان انگلیسی برای چنین انتقال عظیمی آمادگی نداشته اند و در این انتقال به آموزش آنلاین با چالش های متعددی مواجه شده اند. همچنین بیشتر رشد حرفه ای معلم ها به صورت خودآموزش و در نطام های خرد و میان نظام انجام شده است. یافته ها همچنین نشان می دهد یک انتقال موفق به آموزش آنلاین ممکن نیست، مگر زمانی که معلمان خود در جهت رشد گام بردارند که این رشد از چهار لایه خردنظام ، میان نظام ، برون نظام و کلان نظام متاثر است. این پژوهش علاوه بر اضافه کردن به ادبیات موجود در آموزش زبان به کمک فناوری ، بینش مناسبی برای تربیت معلم زبان برای آموزش با فناوری، متخصصان طراحی دوره های رشد حرفه ای آموزش زبان به کمک فناوری و تصمیم گیرندگان این حوزه، می دهد.
Evaluation of ELT Practicum Courses: Exploring the Perspectives of Student Teachers and Graduated Student Teachers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Practicum as a component of the English language teacher education program has been welcomed by pre-service teacher education institutes. Despite the great emphasis laid on practicum by Farhangian University, it has not been evaluated comprehensively by the student teachers and graduated student teachers up to now. The main objective of the study was to explore the benefits and problems of the practicum program. To do so, a qualitative case study was employed. 25 informants were recruited using a purposive sampling procedure. The data were collected through semi-structured interviews with student teachers and graduated student teachers. The interpretational and reflective analysis techniques were employed to analyze the data. The findings were content analyzed in terms of benefits/advantages and challenges of the practicum. They indicate that practicum courses make the student teachers ready for real teaching, help them learn about the realities of real teaching and overcome the negative attitudes and feelings about the teaching profession. It has been also found that the practicum program needs revision in terms of evaluation, quality of placement schools, and cooperation between mentors, university educators and student teachers. Findings can be used by teacher training institutes, practicum educators, school mentors, and EFL student teachers.
A Corpus-based Analysis of Lexical Richness in EAP Texts Written by Iranian TEFL Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The literature on second/foreign language (L2/FL) discourse is replete with corpus-based studies into the use of various features representing lexical proficiency. Nonetheless, the lexical construct of English for academic purposes (EAP) texts developed by postgraduates majoring in teaching English as a foreign language (TEFL) still sounds like a relatively unexplored domain that merits further multi-dimensional investigation. To narrow the gap, the authors in the current study set out to evaluate the lexical richness of a corpus containing doctoral dissertations written by Iranian TEFL students in terms of lexical density, diversity, and sophistication. Taking advantage of the computational tool Coh-Metrix to analyze the lexical features, the corpus was analyzed in comparison with a first language (L1) baseline containing doctoral dissertations written by English native speakers. The comparative analysis of the L1 and L2 corpora revealed that the texts written by Iranian TEFL learners were lexically less diverse but more sophisticated. Additionally, the lexical density of the L2 corpus exceeded that of the L1 one in terms of nouns and adjectives. Based on the results drawn from a discriminant function analysis (DFA), the features representing lexical sophistication and density were found to be the best predictors of lexical richness since they could significantly discriminate between the two sub-corpora. The findings may provide new insights into the ways of evaluating and enhancing the lexical richness of FL/L2 written discourse.
Fostering Cultural Awareness in EFL Classes: An Exploration of EFL Teachers’ Perceptions and Practices in Iranian Language Schools(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Culture is an integral facet of teaching and learning English as a foreign language. This qualitative study examined EFL teachers’ perceptions toward fostering their students’ cultural awareness in Iranian language schools. Based on a researcher-developed protocol, semi-structured interviews were conducted with twelve EFL teachers from Tehran, Karaj, and Urmia, Iran, whose teaching experiences ranged from 6 to 19 years, with the purpose of identifying their perceptions, experiences, and challenges regarding fostering students’ cultural awareness. The interviews drew upon emergent methodology to categorize the interviewees’ value-laden comments into six major attitudinal themes of meaning of culture, the role of English culture and social norms in EFL teaching and learning, the materials and activities teachers employ to foster their students’ cultural awareness, benefits of teaching English culture in Iranian language schools, EFL teachers’ challenges regarding teaching English culture, and teachers’ suggestions or recommendations regarding teaching culture in the Iranian EFL context. The findings illustrated that despite the fact that Iranian EFL teachers preferred to include cultural content in their courses, they faced a variety of challenges regarding teaching English culture and social norms. Further, Iranian policymakers, stakeholders, and educators are expected to provide professional training opportunities for EFL teachers in teaching English culture. Thus, teaching culture should be underscored in EFL classes and instructors are required to explore and apply various effective strategies and authentic materials to enhance their language learners’ cultural knowledge. The implications are presented and discussed in more detail in the paper.
واژه بست های ضمیری کردی موکری: تحلیلی نوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه بست ها به طور کلّی ماهیتی بیناحوزه ای دارند و رابط حوزه های واج شناسی، ساخت واژه و نحو هستند. این عناصر ازلحاظ آوایی فاقد استقلال آوایی هستند و به منظور بازنمایی به میزبانی با استقلال آوایی نیاز دارند. توزیع واژه بست ها تابع حوزه های پیش گفته است. واژه بست های ضمیری کردی موکری در نقش های متعدّدی ازجمله مطابقه، مفعول (مستقیم و غیر مستقیم)، مالکیت اسم و ... ظاهر می شوند و از قابلیت حرکت بالایی برخوردار هستند. از این رو عناصر مختلفی متعلّق به مقوله های مختلف، می توانند نقش میزبانی آن ها را بپذیرند. در نوشتار پیش رو با بهره گیری از نظریه واج شناسی نوایی (سلکرک، 1995؛ تراکنبرات، 1999 و آندرسن، 2005) و سلسله مراتب سطوح هفت گانه آن، به مثابه یکی از حوزه های واج شناسی زایشی، جایگاه واژه بست های ضمیری کردی موکری بررسی می شود. پژوهش حاضر به روش توصیفی - تحلیلی و میدانی انجام شده است. به منظور گردآوری داده ها نگارنده از شمّ زبانی خود (به منزله گویشور کردی موکری (گویش موکریانی، اُشنویه)) و نیز گویشوران اصیل این زبان به همراه فیش برداری از کتاب ها، مجلاّت و نوشتارهای سایت ها و ضبط حدود پانزده ساعت صدای گویشوران گویش مورد نظر یاری می جوید. مطالعه و بررسی داده های کردی موکری نشان داد که واژه بست های ضمیری به طور نظام مند پس از اوّلین گروه واجی (کلمه نوایی) در درون حوزه فعلی خود واقع می شوند.
مقایسه بازنمایی معنایی و مفهوم سازی های فعل پوشیدن و wear در زبان های فارسی و انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش چندرشته ای و توصیفی - تحلیلی حاضر، در چارچوب کلّی روان شناسی زبان، معناشناسی شناختی و زبان شناسی فرهنگی، به مقایسه بازنمایی معنایی (مدل ذهنی) و مفهوم سازی های فعل های پوشیدن و wear ، با توجّه به پوشش بدن انسان، در زبان های فارسی و انگلیسی می پردازد. هدف پژوهش بررسی مدل های ذهنی فارسی زبانان و انگلیسی زبانان و مفهوم سازی های مختلف آن ها با توجّه به مفاهیم پیش نمونه ای «پوشیدن» و wear بوده و به این منظور از تابلوهای ذهنی پیشنهادی جانسون - لیرد (1983) استفاده شده است. جامعه آماری متشکّل از تمامی کلیدواژه ها و عبارت های فارسی و انگلیسیِ حاوی مفهوم «پوشیدن/ پوشاندن» بود که در شش فرهنگ لغت یک زبانه و دوزبانه منتخب وجود داشت و حجم نمونه شامل واژه ها و عبارت های حاوی مفاهیم پیش گفته است که از این فرهنگ ها جمع آوری شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که مدل های ذهنی فارسی زبانان و انگلیسی زبانان و نیز مفهوم سازی های آن ها در این زمینه تفاوت های چشم گیر و شباهت های اندکی باهم دارند و فارسی زبانان به طور پیچیده تر و متنوّع تری به مفهوم سازی و بازنمایی معنایی می پردازند که این امر ناشی از دانش فرهنگی متفاوت آنان در این زمینه است. افزون بر این، فارسی زبانان از تعدادی فعل سبک و فعل مرکب به همراه اشیاء پوششی متنوّع استفاده می کنند تا مفهوم «پوشیدن/ پوشاندن» را بیان کنند که موجب چندمعنایی گسترده تر پوشیدن نسبت به wear می شود
Listening Assessment Task Types, Time-on-Task, and the Use of Listening Strategies among Iranian EFL Learners(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aimed to investigate the relationship between listening assessment task types, time on task, and the use of listening strategy by Iranian EFL learners. For this purpose, a group of 44 Iranian EFL students (Males and Females; 14 to 25 years old) selected through convenience sampling from an English language institute in Sanandaj participated in this study. Then, they were randomly assigned into four experimental groups. In one group, note-taking was considered the listening assessment task, while in the second group oral reproduction was specified as the assessment task for assessing listening comprehension. After that, each group was further subdivided randomly into a shorter time-on-task group (20 minutes) and a longer time-on-task group (40 minutes). Next, all groups completed Vandergrift, Goh, Mareschal, and Tafaghodtari’s (2006) Meta-cognitive Awareness Listening Strategy Questionnaire. A two-way ANOVA was run to examine the effects of both listening assessment task type and time on task on listening strategy use among the four groups. The results revealed that the students in the oral reproduction task with high time on task group significantly showed higher preferences for choosing Planning-Evaluation, Mental Translation, and Problem-Solving strategies and those in the note-taking with low time on task group preferred the Directed-Attention strategy, while those in the note-taking with high time on task group preferred Person-Knowledge strategy.
بومی سازی: رویکرد مناسب با آموزش زبان فرانسه در آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش مبانی جامعه شناختی زبان و نقش مؤثر مؤلفه های مرتبط با بافت در آموزش زبان دست اندکاران آموزش زبان های خارجی در جهان را در سال های اخیر، به سوی رویکردهای مرتبط با «بومی سازی آموزش زبان های خارجی» سوق داده است. در این میان، برطرف کردن نواقص و کمبودهای آموزشی موجود در متدهای همگانی آموزش زبان های خارجی از جمله بی توجهی آن ها به بافت و نیازهای زبان آموزان جامعه هدف، سبب تقویت مبانی نظری و راهکارهای عملی در حوزه بومی سازی شده است. پژوهش حاضر نیز در پی مطالعه مفهوم و سازوکار بومی سازی آموزش زبان فرانسه در مدارس ایران متناسب با بافت اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و آموزشی و با تبعیت از رویکرد بینافرهنگی در کشور است. این پژوهش در پی پاسخ دادن به این دو پرسش اساسی است: بومی سازی آموزش زبان فرانسه در مدارس ایران چه ضرورت ها و چه سازوکاری را به دنبال دارد و اینکه آموزش فرهنگ در کتب درسی آموزش زبان فرانسه چگونه و تا چه میزانی اعمال شده است. این تحقیق از نظر ماهیت، کاربردی بوده و از نظر نوع روش، توصیفی تحلیلی است که با روش تحلیل محتوای کیفی در پی پاسخ به پرسش های اصلی پژوهش است. نتایج این پژوهش مؤید این مطلب است که آموزش زبان فرانسه در ایران در سه سطح کلان (بومی سازی آموزشی)، میانی (بومی سازی برنامه درسی) و خُرد (بومی سازی کتاب های درسی) قابل اجراست. از سوی دیگر، تحلیل محتوای هفت کتاب درسی آموزش زبان فرانسه از به کارگیری مؤلفه های هویت ملی و مؤلفه های فرهنگ فرانسه به صورت نابرابر و نامتوازن و نادیده گرفتن رویکرد بینافرهنگی خبر می دهد.
پوروشه (برگردان فارسی و توضیحات واژگانی) و مقایسه آن با اسطوره کیومرث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پوروشه غول نخستینی است که از قربانی شدن و تکه های بدن او هستی شکل می گیرد. این اسطوره در سرود 90 ماندالای دهم ریگ ودا آمده و یکی از اسطوره های آفرینش هندی است که به قربانی شدن کیومرث و شکل گیری زندگی بشری از نطفه او شباهت دارد. پوروشه که دارای هزار سر و هزار چشم و به اندازه همه آدمیان و ایزدان است، توسط ایزدان قربانی می شود تا همه چهارپایان، جنگل ها و روستاها، سرودها، مناجات ها و آیین ها شکل بگیرند. از اجزای بدن او برهمن ها، جنگاوران، بازرگانان و کشاورزان به وجود می آیند. این سرود شامل شانزده بیت است. در مقاله حاضر ابیات این سرود به فارسی برگردانده شده، واژگان مهم آن از منظر دستوری و ریشه شناسی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته، سپس با مقایسه اسطوره پوروشه و کیومرث شباهت ها و تفاوت های آنها بررسی شده است.
فرایند تکرار در گویش شوشتری: نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوزه ساخت واژه با ساختار درونی کلمات سروکار دارد و واژه سازی از مباحث مهم آن به شمار می رود. یکی از فرآیندهای زایا و زیرشاخه واژه سازی، فرایند ساخت واژه تکرار است. از آن جایی که فرایند تکرار در بیش تر زبان های بشری دیده می شود، از دیدگاه ها و نظریه های مختلفی تحلیل و تبیین شده است. نظریه بهینگی یکی از این نظریه ها است که در پی کشف مشترکات زبان ها وگویش های گوناگون است. پژوهش حاضر نیز به تحلیل و توصیف فرایند تکرار در گویش شوشتری، یکی از زیرشاخه های گویش بختیاری و متعلق به زبان های ایرانی نو جنوب غربی، در چارچوب نظریه تناظر بهینگی می پردازد. در این مطالعه روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است و داده های زبانی از متون و واژه نامه های گویش شوشتری و همچنین گفت وگوهای روزمره گویشوران شوشتری گردآوری شده اند. در تحلیل داده ها از شم زبانی یکی از مولفین که خود گویشور بومی است، استفاده شده است. تحلیل داده ها حاکی از آن است که در گویش شوشتری فرایند تکرار کامل افزوده و ناافزوده قابل مشاهده است و تکرار کامل افزوده خود نیز بر دو نوع میانی و پایانی تقسیم می شود. فرایند تکرار ناقص نیز به دو صورت پیشوندی و پسوندی در گویش شوشتری دیده می شود. در ادامه محدودیت های مرتبط با هر کدام از فرایندها شناسایی شده و با توجه الگوی ساختاری هر یک در تابلوهای بهینگی رتبه بندی شده اند. یافته های این جستار کارآمدی نظریه بهینگی در تحلیل انواع فرایند تکرار را نشان می دهند. بر اساس یافته ها می توان به این امر نیز پی برد که چگونه در ساخت انواع متفاوت فرایند تکرار در شوشتری از محدودیت های خاص پایایی و نشانداری، با سلسه مراتب ویژه پیروی می شود.
زبان فارسی معیار. ناصرقلی سارلی، تهران: هرمس، 1399، 366 صفحه.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
315 - 325
حوزههای تخصصی:
کتاب زبان فارسی معیار صورت بازنویسی شده رساله دکتری ناصرقلی سارلی است که در سال 1382 از آن دفاع کرد. این اثر برای نخستین بار در سال 1387 منتشر شد و چاپ دوم آن نیز در سال 1399 انتشار یافت. در کتاب حاضر، سارلی ضمن بهره گیری از آثار پژوهشگران پیشین درباره فارسی معیار، در 5 فصل به بررسی زبان فارسی معیار پرداخته و آن را به عنوان نخستین کتاب مستقلی که به زبان فارسی معیار و روند شکل گیری و تحول آن پرداخته، به دست چاپ سپرده است. در اینجا به اختصار این کتاب را معرفی می کنیم.
رویکردی ساخت بنیاد به وندواره ها در ترکیب های درون مرکز زبان فارسی: مطالعه موردی حیوان واژه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
71 - 98
حوزههای تخصصی:
وندواره اصطلاحی است که برخی دستورپژوهان برای اشاره به عنصری به کار می برند که از برخی جنبه ها شبیه یک تکواژ آزاد است و از برخی جنبه ها شبیه به وند. در زبان فارسی، سازه هایی را که در مقام جزء آغازی یا پایانی برخی واژه های مرکب به کار می روند که معنای آنها در ترکیب با معنای شان در مقام واژ ه ای مستقل، اندکی تفاوت دارد و کلیت یافته را می توان وندواره به شمار آورد. پژوهش حاضر از منظر انگاره صرف ساخت به تحلیل الگوهای واژه سازی ساخت های مرکب دوجزئی فاقد پایه فعلی درون مرکز در زبان فارسی می پردازد که یکی از سازه های این ساخت ها وندواره ای بوده و یکی از حیوان واژه های«خر»، «سگ» و «شیر» است. روش این پژوهش توصیفی تحلیلی بوده و داده های آن از پایگاه داده های زبان فارسی، شبکه هستان شناسی فارس نت، پیکره بی جن خان، فرهنگ زانسو، فرهنگ سخن، پیکره وب و وبگاه ویکی پدیای فارسی گردآوری شده اند. سپس، واژه های مستخرج در فرهنگ بزرگ سخن (انوری، 1381) مورد بررسی قرار گرفته و مواردی که با برچسب منسوخ و یا قدیمی مشخص شده بودند، کنار گذاشته شدند. بوی (۲۰۰۲) جریان تدریجی بودن روند شکل گیری وندواره ها و تبدیل آنها به وند را در پیوستار دستوری شدگی از جزء آزاد واژگانی تا وند دستوری مورد بررسی قرار می دهد و اشاره می کند زمان تبدیل یک جزء آزاد واژگانی به یک وند کاملاًدستوری مشخص نیست. یافته های پژوهش گویای آن است که اسم های «خر»، «شیر» و «سگ» در برخی از ساخت های مرکب دوجزئی درون مرکز بدون پایه فعلی، نه در معنای اصلی خود، بلکه در هیئت وندواره با یک معنای دستوری عام و قابل پیش بینی مورد استفاده قرار می گیرند. همچنین، یک طرحواره ساختی ناظر بر ساخت هرکدام از این ترکیب ها بوده و معنای اجزای ساخت و رابطه آنها، دانش دانش نامه ای، بافت و همچنین استعاره، نقش بسزایی در تعیین معنای این صفت های مرکب دارند.
ساخت های نامعین کاربردی در فارسی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی معناهای کاربردی «ساخت های نامعین» در زبان فارسی معاصر ازمنظر دستور ساختی است. در فارسی معاصر، ساخت نامعین [(če) (Ɂajab) … [X]NPi=i] معناهای کاربردی ’تأکیدی‘، ’تقدیری‘ و ’تحقیری‘ را رمزگذاری می کند. علاوه بر این ساخت، در این دوره از زبان فارسی ساخت های نامعین کاربردی [(ye) [X]seni]j با معنای ’تأکیدی‘، [(ye) [X]NPi] با معنای ’تحقیری‘،[ye/yak [X]NPi=i] با معنای ’تقدیری‘ و[yak [X]APi] با معنای ’'تأکیدی‘ وجود دارند. نشانه های نامعین (=ی (=i)، یه (ye) و یَک (yak)) در نقش های کاربردی تکیه براند؛ به این معنا که در رمزگذاری معناهای کاربردی ’تأکیدی‘، ’تقدیری‘ و ’تحقیری‘ دارای دیرش بیشتری نسبت به همتای دستوری خود هستند و همچنین ذکر این نکته لازم است که این نشانه ها در نقش های ’تأکیدی‘ و ’تقدیری‘ نسبت به نقش ’تحقیری‘ دیرش کم تری دارند و در رمزگذاری دو نقش اول افزایش شدت انرژی تولیدی تدریجی و در نقش بعدی کاهش انرژی تدریجی قابل مشاهده است. به منظور بررسی فارسی معاصر، بخشی از پیکره گفتاری برخط هم بام (HAMBAM)، متشکل از یک سخنرانی رسمی به مدت 31 دقیقه و چند مصاحبه غیررسمی به مدت 40 دقیقه و علاوه بر آن دو کتاب انتری که لوطیش مرده بود (چوبک، 1395) و حاجی آقا (هدایت، 1330)، به عنوان پیکره این پژوهش برگزیده شدند. تحلیل های آوایی نشانه های «نامعین» موجود در ساخت های نامعین کاربردی را در پیکره گفتاری با بهره گیری از نرم افزار پرَت (praat) 08/0/6 به دست داده ایم.
تحلیل مطالعات آگاهی واج شناختی در کودکان نارساخوان فارسی زبان: مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تحلیل نوشتگان مربوط به آگاهی واج شناختی در کودکان نارساخوان به منظور جمع بندی نتایج درمانی و تعیین خلأهای پژوهشی است تا از یافته های موجود در تدوین کتب و از خلأهای پژوهشی برای هدایت پژوهش های آینده استفاده شود. برای انجام این مطالعه، ابتدا کلیدواژه های «نارساخوانی، اختلال خواندن، خوانش پریشی، خواندن پریشی و اختلال یادگیری» در پرتال جامع علوم انسانی، مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، نورمگز، مگیران و ایران داک» جستجو و تمام عناوین مرتبط با آگاهی واج شناختی جدا شد و در مرحله بعد با خواندن چکیده ها و درصورت نیاز کل مقاله، مقالات مرتبط با موضوع پژوهش گردآوری شدند. بررسی 42 مطالعه یافت شده نشان داد در بخش عمده مطالعات (62%) به بررسی تأثیر آموزش آگاهی واج شناختی در کودکان نارساخوان پرداخته شده است و تأثیر آگاهی واج شناختی بر بهبود خواندن و نوشتن این کودکان تأیید شده است. بنابراین با توجه به عدم آموزش آگاهی واج شناختی در سیستم های آموزشی جدید خواندن و نوشتن (کلمه خوانی) در مدارس، لازم است علاوه بر تکمیل پژوهش های لازم در این حوزه، طراحی کتب و آموزش آنها آموزش اگاهی واج شناختی و آموزش خواندن به روش تطابق واج-نویسه (از مسیر واجی) مورد توجه قرار گیرد.
اصول ساده سازی متن هایِ کهنِ ادبی: مطالعه موردی کلیله و دمنه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متن های کلاسیک ادبی دارای اهمیت فرهنگی خاصی هستند، با وجودی که گویشوران فارسی زبان هنوز می توانند این متن های کهن را پس از صدها سال بخوانند و بفهمند (و این ویژگی خاص زبان فارسی است)، ولی این امر، به دلیل تغییرات واژگانی و تا حدی نحوی، برای نسل جوان و نوآموزان به سختی امکان پذیر است. از این رو، بسیاری از این متن ها برای کودکان و گاه بزرگ سالان ساده سازی شده است. در این پژوهش، کوشش شده است با بررسی داستانِ «موش آهن خور» از کلیله و دمنه با نمونه های ساده شده آن مقایسه شود تا ضمن بررسی چگونگی تغییرات متن ادبی در روند ساده سازی ها، روش های ساده سازی استخراج شود و در نهایت، الگویی کلی برای روند ساده سازی متن های کهن و کلاسیک ارائه شود. در نتیجه، چگونگی ساده سازی و شناسایی ابزارهای واژگانی دستوری مسئله ای این پژوهش بوده است. دلیل انتخاب کلیله و دمنه از یک سو این است که از نثرهای فنی و مصنوع فارسی به شمار می آید و از سوی دیگر، بارها ساده نویسی شده است. در این بررسی، تغییرها در چهار سطح صرفی، نحوی، واژگانی و متنی طبقه بندی شده است. با توجه به بررسیِ انجام گرفته، سه نوع رویکرد به سازوکار ساده سازی متن های ادبی کهن فارسی مشاهده می شود: 1. گرایش به وفاداری هم به محتوا و هم در صورت متن اصلی، 2. گرایش به وفاداری به محتوا و دست کاری در صورت متن اصلی و 3. گرایش به دست کاری هم در محتوا و هم در صورت متن اصلی. بنابراین، صورت همیشه دستکاری شده است. همچنین، دستکاری ها را می توان در چهار سطح واژگانی، صرفی، نحوی و متنی دسته بندی کرد.
An Investigation into the Impact of Language Learning Strategy Instruction on the Less Successful Iranian EFL Learners’ L2 Achievement(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study investigated the impact of language learning strategy instruction on the enhancement of less successful Iranian English as a Foreign Language (EFL) learners’ L2 achievement. To this end, 40 less successful EFL students took part in the study, 20 of whom were trained based on CALLA (Cognitive Academic Language Learning Approach) and the rest formed the control group. A complete TOEFL PBT test was administered to the 40 participants of the study to homogenize them in terms of language proficiency.The results of two independent samples t-tests and two separate paired samples t-tests indicated that explicit strategy instruction had a significant positive impact on L2 achievement of less successful Iranian EFL learners as the participants in the experimental group significantly outperformed their counterparts in the control group. The results of the current study might contribute to the educational policymakers, materials writers, syllabus designers, curriculum developers, and foreign language teachers to incorporate learning strategies in their policies, curricula, syllabi, materials, and instructional tasks if they intend to boost EFL learners’ L2 achievement.
Grit and Foreign Language Anxiety as Predictors of Willingness to Communicate in the Context of Foreign Language Learning: A Structural Equation Modeling Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Given its key role in enhancing learners’ communicative competence, willingness to communicate (WTC) has received much research attention in the field of second language (L2) teaching and learning. Numerous studies have explored the antecedents of WTC in English as a Foreign Language (EFL) context. As an attempt to shed more light on this line of research, this study was set to investigate the effects of grit and foreign language anxiety as predictors of L2 WTC among Iranian EFL learners. For this purpose, a number of 163 undergraduate English major students from several universities participated in this survey. The required data were collected by distributing valid and reliable instruments measuring the three target variables (i.e., WTC, grit, and anxiety). A structural equation modeling (SEM) approach was utilized to test the hypothesized structural models for the relations between these variables. The SEM results indicated that grit accounted for 10.6 % of the variance and FL anxiety explained 20% of the variance in the participants’ L2 WTC. Furthermore, the unique impact of foreign language anxiety on WTC was greater than that of grit. The implications of these findings for language teaching and learning are discussed at the end of the paper.
Application of Polysystem Theory to English to Persian Translations of Rowling’s Harry Potter and the Chamber of Secrets
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۶, No. ۱, Winter ۲۰۲۱
1 - 20
حوزههای تخصصی:
The aim of the present study was to investigate the acceptability of two Persian translations of Rowling's Harry Potter and the Chamber of Secrets by finding the position of each Persian translation in the literary polysystem of Iran. It also aimed to identify the most/least used translation strategies applied by each Persian translator, Morteza Madaninejad (2000) and Hamideh Ashkannezhand (2004), for translating culture-specific items (CSIs) from English into Persian. To do so, CSIs were extracted from the novel and classified based on Espindola and Vasconcellos's (2006) classification of cultural items. Then, Pederson's (2005) taxonomy of translation strategies was used to analyze the two Persian translations. The results indicated that Madaninejad preferred to use source oriented strategies. Thus, the translation he produced occupied the primary position in the literary polysystem. By contrast, Ashkannezhand had an interest in the use of target -oriented strategies. The findings have implications for translators of literary texts.
بررسی نقش ساخت اطلاع در بکار گیری بازنمایی موضوعی متعدد در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گویشوران به طور معمول برای بیان یک گزاره مشخّص، در هر موقعیت ارتباطی می توانند از بین چندین صورت زبانی با معنای گزاره ای یکسان، یکی را بر گزینند. عوامل متفاوتی می توانند روی این گزینش تأثیر بگذارند. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش یکی از این عوامل، یعنی ساخت اطّلاع است. ساخت اطّلاع روی مقایسه جمله هایی متمرکز شده که از لحاظ معنایی برابر، امّا از نظر صوری و کاربردشناختی متفاوت هستند. نمونه ای از چنین جمله هایی، بازنمایی موضوعی متعدّد است که در آن فعلی با موضوع هایش در ساخت های زبانی متفاوتی با معنای گزاره ای یکسان تظاهر می یابد؛ از این رو، در این مقاله با هدف بررسی نقش ساخت اطّلاع در به کارگیری این نوع بازنمایی در زبان فارسی، نمونه هایی از آن بر اساس تعریف لِوین و رَپپورت هُواو (2005) و نیز نظریه لَمبرِکت (1994) مطالعه شدند. در ابتدا، نمونه ها به طور تصادفی از متون مطبوعاتیِ روزنامه های کثیرالانتشار داخل کشور استخراج شدند، سپس (150) جمله موجود در (50) نمونه با توجّه به روابط کاربردشناختی مبتدا - کانون و وضعیّت بازنمایی مصداق های کلام تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل نشان دادند که میزان تشخیص پذیری و فعّال بودن مصداق های مبتدایی و نوع ساخت کانونی در ایجاد بازنمایی موضوعی تأثیرگذارند؛ همچنین، تأثیر فرایندهایی همچون پیشایندسازی و ارتقاء مبتدا در این نوع بازنمایی مشاهده شد.
گستاخی نشاندار در نمایشنامه پلکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر درپی بررسی نمود رفتارهای زبانی تهدید کننده یا سازنده وجهه در نمایشنامه پلکان اثر اکبر رادی براساس نظریه ترکورافی ( 2008 ) است که براساس آن رفتارهای زبانی به پنج دسته ادب بی نشان، ادب نشاندار، بی ادبی، گستاخی بی نشان و گستاخی نشاندار تقسیم می شود. تعیین الگوی رفتار زبانی با بیشترین فراوانی در کل نمایشنامه، شناسایی الگوهای زبانی شخصیت های فرادست و فرودست، تشخیص الگوی رفتار کلامی شخصیت های نمایش با شخصیت اصلی در موقعیت فرودستی او و همچنین بررسی نحوه تغییر الگوی کلامی شخصیت اصلی در عبور از پله فرودستی تا پله های فرادستی از اهداف این پژوهش است. براساس نتایج، در میان الگوهای کلامی، گستاخی نشاندار دارای بیشترین فراوانی در پلکان است و در الگوی کلامی شخصیت های فرادست تمایلی برای حفظ و ساخت وجهه فرودستان وجود ندارد؛ وجهه فرودستان از روی عمد و با بیشترین استفاده از گستاخی نشاندار از سوی شخصیت های فرادست تهدید می شود. الگوی کلامی شخصیت های فرودست از تنوع بیشتری برخوردار است و آنان از گستاخی بی نشان بیشتر از سایر الگوهای کلامی استفاده می کنند. به علاوه، الگوی کلامی شخصیت اصلی داستان درگذر از موقعیت فرودستی به موقعیت فرادستی از بی ادبی به گستاخی نشاندار تغیر می کند و هرچه از پلکان موقعیت و جایگاه بالاتر می رود، از گستاخی نشاندار بیشتری استفاده می کند.