مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
فارسی آموز غیرایرانی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی سبکهای یادگیری فارسی آموزان غیرایرانی در کشور ایران به عنوان محیط زبان دوم می پردازد. هدف نخست، یافتن سبکهای غالب یادگیری ادراکی آنان است. هدفهای بعدی، بررسی و آگاهی از ارتباط میان زبان (عریی زبانان و غیرعربی زبانان)، ملیت در دو حوزه ی آسیا و اروپا، مقطع تحصیلی (داشتن یا نداشتن تحصیلات دانشگاهی) و جنسیت فارسی آموزان با سبکهای غالب یادگیری ادراکی است. آزمودنیهای این پژوهش 131 زبان آموز دختر و پسر غیرایرانی می باشند که به طور تصادفی از کلاسهای مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) انتخاب شدند. نتایج به دست آمده با کمک پرسشنامه ی سبکهای غالب یادگیری رید (1987) نشان می دهد که بیشترین فراوانی اولویت دهی سبکهای یادگیری مربوط به اولویت اصلی در سبکهای بساوشی، شنیداری و جنبشی و اولویت فرعی در سبکهای دیداری، گروهی و انفرادی است. اما دیگر یافته ها حاکی از آن است که میانگین نمرات در دو سبک یادگیری شنیداری و گروهی در میان زبان آموزان اروپایی به طور معنا داری کمتر از زبان آموزان آسیایی می باشد. در سبک یادگیری جنبشی، میانگین نمرات در گروه غیرعربی زبانان به طور معناداری بیشتر از عرب زبانان است. سایر نتایج اختلاف آماری معنا داری میان نمرات سبک های مختلف یادگیری در دو گروه زنان و مردان را نشان نمی دهد.
خودمختاری در یادگیری زبان دوم: ادراک فارسی آموزان از مسئولیت ها، توانایی ها و انگیزه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان آموزان برای یادگیری زبان فارسی در دانشگاه ها مدت زمان کوتاهی را می گذرانند و در این مدت باید به طور چشمگیری بر زبان تسلط یابند. آموزش زبان های دوم در سال های اخیر، از محیط آموزشی مدرس محور به محیط آموزشی یادگیرنده محور تغییر یافته است تا زبان آموزان یادگیری خویش را در اختیار گیرند و به خودمختاری دست یابند. در این راستا، پژوهش حاضر میزان آمادگی فارسی آموزان غیرایرانی را برای خودمختار بودن بررسی می کند. شرکت کنندگان شامل 155 تن از فارسی آموزان سطح تکمیلی هستند. برای جمع آوری داده ها، از پرسش نامه تامر ( 2013 ) بهره گرفته شده است که دارای چهار بخش مسئولیت ها، توانایی ها، انگیزه و فعالیت های درون و بیرون کلاس است. در پایان پرسش نامه بخشی با عنوان بازپاسخ برای فارسی آموزان درنظر گرفته شده است. پاسخ های فارسی آموزان حاکی از نوعی تضاد میان بخش مسئولیت ها با بخش توانایی ها، انگیزه و فعالیت های درون و بیرون کلاس است. یافته ها نشان می دهد که با وجود آنکه فارسی آموزان خود را از توانایی و انگیزه لازم جهت یادگیری خودمختارانه زبان فارسی بهره مند می دانند و خود را در انجام فعالیت های درون و بیرون کلاس فعال می دانند، اما بیشتر مسئولیت یادگیری را متوجه مدرسان می کنند. علاوه بر این، بررسی های آماری نشان دهنده رابطه معکوس و معنا داری میان ادراک فارسی آموزان از مسئولیت ها و فعالیت های درون کلاس است. از جهت دیگر، میان توانایی های فارسی آموزان با انگیزه و فعالیت های درون و بیرون کلاس و همچنین میان انگیزه با فعالیت های درون و بیرون کلاس رابطه مستقیم و معنا داری دیده می شود.
ساخت آغازگری_پایان بخشی در بندهای خبری نوشتار فارسی آموزان غیرایرانی سطح تکمیلی: تحلیلی بر پایه ی دستور نظام مند- نقشگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مساله اصلی پژوهش حاضر تعیین وضعیت ساخت آغازگری _ پایان بخشی در بندهای خبری نوشتار فارسی آموزان غیرایرانی سطح تکمیلی و همچنین تعیین وضعیت نشانداری این بندهاست. پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی و پیکره بنیاد است. پیکره ی پژوهش دربرگیرنده ی 49 نمونه از نوشتار فارسی آموزان غیرایرانی سطح تکمیلی از 13 ملیت در مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره) و چارچوب نظری کار دستور نظام مند-نقش گرای هلیدی(2004) است. برای انجام پژوهش ابتدا ساخت آغازگری-پایان بخشی در بندهای خبری نوشته های فارسی آموزان بررسی شده، آنگاه انواع آغازگرها از نظر متنی، بینافردی و تجربی بودن تعیین گردیده اند؛ سپس آغازگرهای نشاندار یا بی نشان مشخص شده اند. داده ها و نتایج بیانگر آن است که بسامد به کارگیری آغازگرهای مرکب و ساده با هم برابر بوده(هرکدام 43%) و آغازگر بندی 14% آغازگرها را تشکیل میدهد. از بین آغازگرهای مرکب، آغازگر متنی-تجربی(43/88%) بیشترین فراوانی را داشته است. نتایج همچنین موید بی نشان بودن بیشتر آغازگرها(81%) در بندهای خبری نوشته های فارسی آموزان غیرایرانی سطح تکمیلی و همچنین تفاوت بسامد به کارگیری آغازگرهای بی نشان در بندهای خبری در نوشتار فارسی آموزان با ملیت های گوناگون است.
واکاوی ساختمان دستوری گروه اسمی در نوشتار فارسی آموزان چینی سطح فرامیانی (B2)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
409 - 431
حوزههای تخصصی:
واکاوی داده های زبانی از جنبه های گوناگون کمک بزرگی به علمی تر شدن فرایند آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان می کند. پژوهش حاضر با هدف برداشتن گامی کوچک به منظور آشنایی بیشتر با ویژگی های دستوری نوشتار فارسی آموزان انجام شده است. پرسش اصلی، چگونگی ساختمان دستوری گروه های اسمی در نوشتار فارسی آموزان چینی سطح فرامیانی است. تعیین پرکاربردترین و کم کاربردترین وابسته های گروه اسمی در نوشتار فارسی آموزان و نیز سنجش کارآمدی دستور توصیفی باطنی از مسائل فرعی پژوهش به شمار می آیند. پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی است و با استفاده از پیکره ای زبانی برگرفته از آزمون نگارش پایان دوره تکمیلی36 فارسی آموز چینی در مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) برپایه دستور توصیفی باطنی انجام گرفته است. براساس یافته های پژوهش، بیشتر گروه های اسمی(84%) هیچ وابسته ای نداشتند؛ در گروه های اسمی تک وابسته که 15% مجموع گروه های اسمی را به خود اختصاص دادند، وابسته های پیرو «اسم»، «صفت» و وابسته پیشرو «اشاری/سور » بیشترین فراوانی را داشتند. در گروه های اسمی دو وابسته که حدوداً 1% مجموع گروه های اسمی را داشتند و نیز در معدود گروه های اسمی سه و چهار وابسته ای، وابسته پیرو «اسم» و «صفت» بیشترین فراوانی را داشتند. به طورکلی، یافته ها نشان از توانایی یا تمایل اندک فارسی آموزان در گسترش ساخت درونی گروه های اسمی با وابسته های پیشرو و پیرو داشت. در سطح جزئی تر یافته ها توانایی یا تمایل بیشتر فارسی آموزان چینی به کاربرد وابسته های پیرو نسبت به وابسته های پیشرو را نشان داد. به نظر می رسد با آموزش ساختمان دستوری گروه اسمی به فارسی آموزان می توان کیفیت نوشتار آنان را افزایش داد. پژوهش همچنین کارایی دستور توصیفی باطنی در توصیف دقیق نوشتار فارسی آموزان چینی را تأیید کرد.
ارزیابی محتوایی درسنامه آموزشی «فراز فارسی» بر اساس شاخص های تاملینسون از دیدگاه مدرسان
منبع:
مطالعات آموزش زبان فارسی سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۴
225 - 249
حوزههای تخصصی:
کتاب درسی عضوی جدانشدنی از کلاس درس است. اهمیت کتاب در تدریس و یادگیری زبان فارسی انکارناشدنی است؛ در واقع بیشتر فارسی آموزان غیرایرانی، زبان فارسی را با کتاب آموزشی یاد می گیرند. این امر نشان می دهد که ارزیابی و تحلیل محتوای آن در بررسی کیفیت کتاب درسی لازم است؛ به این منظور شاخص های شانزده گانه تاملینسون (2011) به عنوان یکی از معیارهای کتاب خوب، مفید و جامع در نظر گرفته شد. در این پژوهش تلاش شد معیارهای تاملینسون در درسنامه «فراز فارسی» که یکی از مجموعه های آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان است، از دیدگاه مدرسان این مجموعه آموزشی ارزیابی شود که آنها به طور مستقیم با منابع آموزشی یادشده سروکار دارند. ابتدا پرسشنامه ای مبنی بر سنجش و میزان اثربخشی هر کدام از معیارهای تاملینسون تهیه شد و در اختیار سی نفر از مدرسان این مجموعه قرار گرفت تا به این پرسش پاسخ دهند که این معیارها تا چه اندازه در مجموعه آموزشی «فراز فارسی» رعایت شده است؟ سپس داده ها محاسبه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که معیارهای تاملینسون در مجموعه آموزش «فراز فارسی» بازنمایی خوبی داشته است و بین نظرات مدرسان تفاوت معناداری وجود ندارد؛ همچنین یافته ها نشان داد که مدرسان دید مثبتی نسبت به شاخص های یادشده داشته اند.