فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۶۱ تا ۲٬۹۸۰ مورد از کل ۱۰٬۳۳۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر بر اقسام «مضاعف سازیِ[1]» کامل در زبان فارسی (شامل مضاعف سازیِ کاملِ محض[2]، مضاعف سازیِ کاملِ میانی[3] و مضاعف سازیِ کاملِ پایانی[4]) متمرکز می شود و ویژگی های نحوی و معناییِ برون دادِ این فرایندهای واژه سازی را در الگوهای متفاوت و متعدد مورد بررسی قرار می دهد. تحلیل الگوهای موردنظر در چارچوبِ نظریه جدیدِ «دوگان سازیِ ساخت واژی[5]»، موسوم به رویکردِ MDT (اینکلاس و زُول[6]، 2005)، انجام گرفته است که خود در مقامِ رفعِ کاستی های نظری و روش شناختیِ رهیافت های عمدتاً واج شناختیِ پیشین تدوین یافته است. پرسش این است که آیا الگوهای مضاعف سازیِ کامل در زبان فارسی مؤیّدِ یافته های نظریِ مدلِ دوگان سازیِ ساخت واژی هستند یا خیر؟ به عبارت دیگر، آیا می توان با توسّل به رویکردِ MDT، توصیف و تحلیلِ موجه و قابل قبولی از فرایندِ مضاعف سازیِ کامل در زبان فارسی ارائه داد؟ گردآوریِ داده ها به روشِ کتابخانه ای و با مراجعه به مراجعِ ساخت واژه زبان فارسی صورت گرفته است و الگوهای موردنظر با استفاده از «طرح واره های ساختمانیِ» معمول در رویکردِ دوگان سازیِ ساخت واژی تحلیل گردیده اند. در میانِ مهم ترین نتایجِ تحقیق که عمدتاً مؤید، و بعضاً مغایرِ یافته های چارچوبِ نظریِ مذکور بوده اند، می توان از موارد زیر یاد کرد: 1) الگوهای مضاعف سازیِ کامل در زبان فارسی محدود به سطحِ تحلیلِ ساخت واژی نمی شوند و دامنه ای متغیّر از واژه های منفرد تا ساخت های کاملِ نحوی را در بر می گیرند. 2) ویژگی های معناییِ مترتب بر برون دادِ فرایندِ مضاعف سازیِ کامل در زبان فارسی بسته به نوعِ الگوی موردنظر بر روی پیوستاری نسبی از معانیِ مؤلفه ایِ محض تا معانیِ اصطلاحی و استعاری تغییر می کند و در برخی از الگوها متأثر از تأثیراتِ بافتی است. 3) الگوهای حاصل از فرایندِ مضاعف سازیِ کامل در زبان فارسی بعضاً دارای ارزش سبکی هستند و در معرض محدودیت های کاربردیِ معین قرار دارند. 4) برخی از الگوهای مضاعف سازیِ کامل در زبانِ فارسی از جهاتِ مختلف، مخصوصاً از حیثِ ویژگی های معنایی، روشِ تحلیلیِ الگوی دوگان سازیِ ساخت واژی را به چالش می کشانند.
بررسی دامنه نفوذ، گسترش و دگرگونیِ معناییِ واژه های فارسیِ شطرنج در زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نفوذ و گسترش شایان توجه واژه های زبان فارسی، در ادوار مختلف، در زبان های گوناگون، از جمله موضوعات قابل توجه در حوزه ریشه شناسی و مطالعات تاریخی است. از جمله زبان هایی که در طول تاریخ، به طور غیرمستقیم، وام گیرنده واژه هایی از زبان فارسی بوده اند، می توان به زبان های اروپایی، و از آن جمله انگلیسی، اشاره کرد. بررسی این دسته از واژه ها خود ارائه کننده تصویری گویا از فرهنگ، تمدن و رویدادهای اجتماعی و تاریخی ایران زمین است. بنابراین، در این مقاله، با بهره گیری از پیکره حاصل از بررسی جامع ریشه شناختی واژه های فارسی در زبان انگلیسی، با شیوه ای توصیفی تحلیلی، به طور مشخص به سیر انتقال و گسترش شگرف چهار واژه فارسیِ بازی شطرنج در زبان انگلیسی پرداخته می شود. نتیجه حاصل نه تنها تصویری از دامنه نفوذ این واژه ها را ترسیم می نماید، بلکه ابعادی ارزشمند از دگرگونی های معنایی و آوایی را در این دسته از واژه های قرضی آشکار می سازد.
فارسی کرمان
حوزههای تخصصی:
تفاوت های تاثیرگذاری سطوح پردازش لغت در پردازش اسم و فعل در زبان دوم و اهمیت آن در آموزش زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس مطالعات روانشناسی زبان، در پردازش و بازیافت لغت، آمادگی ادراکی، مفاهیم لغوی، کدگذاری نحوی، ویژگی های وندی، والگوهای آوایی مورد تاکید قرارگرفته اند. همچنین با در نظرگرفتن مطالعات پیشین، نظریاتی در مورد توالی و همزمانی سطوح پردازش لغت به لحاظ آوایی، وندی، نحوی، و معنایی مطرح شده است، اما میزان تاثیرگذاری این سطوح در پردازش لغت مورد بررسی قرار نگرفته است. در این پژوهش که با مشارکت هشتاد و شش نفر دانشجوی مقطع کارشناسی زبان و ادبیات انگلیسی انجام گرفت، با استفاده از آزمون نامیدن تصویر به عنوان ابزاری شناختی، تفاوت های تاثیرگذاری سطوح پردازش لغت در بازیافت اسم و فعل در زبان دوم بررسی شد. بر اساس نتایج این پژوهش، در زبان دوم، پردازش اسامی بیشتر متاثر از سطح ادراک، و پردازش افعال بیشتر متاثر از سطح قاعده سازی می باشد. در نتیجه در آموزش اسامی به زبان انگلیسی، تاکید بر ویژگی های فیزیکی و خصوصیت ظاهری قابل مشاهده و در آموزش افعال تاکید بر خصوصیت های وندی به نحو معناداری یادگیری را تسهیل می کند. همچنین، اسامی مدت زمان بیشتری در حافظه باقی می ماند، ولی یادگیری ضمنی افعال در مقایسه با اسامی بیشتر می باشد.
فعل در زبان هرزنی
پژوهش متن ، اسکار وایلند و شکل گیری دریافت عمومی از آثار وی در قرن بیستم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسکار وایلد (1900- 1854)، نویسنده نامدار انگلیسی - ایرلندی، یکی از چهره های شاخص ادبی دهه پایانی سده نوزدهم انگلستان است که سخن از این دوره اثر گذار در ادبیات این کشور، بدون ذکر نام وی ناممکن است. با این وجود، او در زمان مرگ، نویسنده ای گمنام بود که در صورت عدم تلاش مجدانه رابرت راس (1918- 1859) دوست و اولین ویراستار مجموعه آثار وی در قرن بیستم، اکنون به یقین چهره ای فراموش شده به حساب می آمد. راس با استفاده از ابزار موثر «مجموعه آثار» در صنعت چاپ و نشر و کاربری فنونی که تمامی در علم «پژوهش متن» (textual criticism) یا ویراستاری قابل مطالعه اند نام وایلد را «احیا» کرده و به تثبیت متن آثار او پرداخت و با وجود انتقادات بسیاری که بر شیوه کار او و ارزش پژوهشی آن وارد است، موفق شد زمینه کلاسیک شدن نام وی را فراهم آورد. این مقاله به بررسی بعضی از اقدامات راس در این زمینه و تاثیر آن بر دریافت عمومی از آثار وایلد در بخش عمده قرن بیستم می پردازد.
بررسی برخی از ویژگی های متمم در زبان روسی (در مقایسه با زبان فارسی)
حوزههای تخصصی:
در زبان روسى متمم عضو فرعى جمله است که به نشانه و چگونگی موضوع "شىء" اشاره مى کند و به چنین سؤالاتى مثل چگونه؟ مال چه کسى؟ و کدام یک؟ پاسخ مى گوید. این تعریف بیان کننده این موضوع است که در زبان روسى صورت متمم از اهمیت برخوردار نیست و کافى است تنها به بیان چگونگى موضوع اشاره شود. بنابراین شکل ظاهرى و صورت متمم مى تواند به هر شکل باشد و با هر عنصرى ترکیب شود. به همین خاطر در زبان روسى متمم هاى هماهنگ5 "پزشک با تجربه/ ماهر" و متمم هاى غیر هماهنگ "عینک آندرى"مجسمه داستایفسکى " وجود دارد. در حالى که در زبان فارسى اکثر زبان شناسان بر این عقیده اند که متمم بر اساس معنا و صورت مشخص مى شود و براى داشتن متمم وجود حرف اضافه لازم و ضرورى است. در این مقاله سعى شده است انواع متمم هاى زبان روسى مورد بررسى قرار گیرد و به شکل مختصر با متمم زبان فارسى مقایسه شود.
ساخت سببی ریشه ای، تک واژی و کمکی در ترکی آذری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود اهمیت ساخت سببی- که جزء جهانی هاست- و نیز انجام شدن پژوهش های گسترده درباره این گونه ساخت ها در زبان های دیگر، تحقیق درباره ساخت سببی ریشه ای، تک واژی و کمکی ترکی آذری، محدود به بررسی های سنتی است، و توصیف ها به افزوده شدن تک واژ سببی دئر (dir) به پایه های فعلیای چون قاچ دیرماق (qaçdirmaq)، یعنی دواندن/ دوانیدن و یاتدیرماق (yatdirmaq)، یعنی خواباندن/ خوابانیدن اختصاص دارند؛ بنابر این، در پژوهش حاضر، به بررسی معنایی، نحوی و کار برد شناختی ساخت سببی ریشه ای، تک واژی و کمکی در چهار چوب دستور نقش و ارجاع می پردازیم. مهم ترین نتایج حاصل از این بررسی به شرح ذیل است:
الف) سببی های ریشه ای، تک واژی و کمکی، القا کننده سببی مستقیم هستند؛
ب) فعل ها بیشتر، فرایند های مفید و دست آورد را نشان می دهند؛
ج) ساخت های سببی در حالت بی نشان، دارای تأکید محمولی هستند؛ ولی در حالت نشان دار هم می توانند تأکید محدود و هم نوع جمله ای را داشته باشند.
بررسی الگوی تکیه ی زیروبمی در گفتار فارسی مردان و زنان ایرانی مسلّط به زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه ی واج شناسی لایه ای، دو نوع تکیه را متمایز می کند که عبارتند از تکیه واژگانی و تکیه زیروبمی. این مقاله به بررسی و تحلیل صوت شناختی تکیه ی زیروبمی در گفتار فارسی گویشوران فارسی مسلّط به زبان انگلیسی می پردازد. زبان شناسان همواره از پدیده ی تداخل زبانی که طی آن ویژگی های مختلف زبان اول عناصر متناظر در زبان دوم را تحت تأثیر قرار می دهند. اما در این پژوهش تأثیر معکوس زبان دوم بر زبان اوّل مورد بررسی است که کمتر به آن توجه می شود. بر این اساس، با ارائه الگوی تکیه و مقایسه ی دو زبان انگلیسی و فارسی، گفتار فارسی افراد دوزبانه ی فارسی- انگلیسی از الگوی تکیه مورد تحلیل و مقایسه قرار می گیرد. در تحقیقات پیشین، الگوی تکیه ی زبان انگلیسی در هجاهای آغازین یا میانی کلمات یعنی الگوی تکیه ی چپ گرا و الگوی تکیه ی زبان فارسی در هجای پایانی کلمات یا الگوی تکیه ی راست گرا بیان شده است. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار پِرَت مورد تحلیل صوت شناختی قرار گرفت و در نهایت، الگوی تکیه ی گفتار فارسی افراد به تفکیک جنسیت ارائه شد. نتایج حاکی از تأثیرپذیری نسبی الگوی تکیه در تلفظ فارسی افراد مورد آزمایش از الگوی تکیه زبان انگلیسی بود و این تأثیر در زنان به مراتب بیشتر از مردان مشاهده شد.
بررسی کارکردهای نشانه معناشناختی نور بر اساس قصّه ای از مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اصلی ترین نشانه ها در فهم متون عرفانی عنصر «نور» است. یافتن دلالت های معنایی و مناسبات درونی عنصر نور در متون عرفانی، درک ژرفای معانی آن ها را آسان می کند. نشانه معناشناسی، به مثابة یکی از روش های نقد ادبی نُو، به ما اجازه می دهد تا به مطالعه این کارکردها در درون گفتمان بپردازیم. این مقاله در پی آن است تا با روش توصیفی تحلیلی، کارکردهای نور را در بخشی از قصّه «آمدن جعفر به گرفتن قلعه ای به تنهایی» از دفتر ششم مثنوی، بر اساس رویکرد نشانه معناشناختی بررسی و تبیین کند. پرسش اصلی پژوهش این است که عنصر نور چگونه فضای گفتمانی را تحت تأثیر خود قرار می دهد و سبب آفرینش چه معناهایی می گردد. درواقع هدف از این پژوهش مطالعه شرایط داستانی و گفتمانی نور در این قصّه برای نشان دادن سیالیّت معناست. عنصر نور در این قصّه کارکرد داستانی و گفتمانی پیدا می کند و از این طریق گفتمانی پویا و سیّال آفریده می شود. فرضیّه اساسی این است که نور در این گفتمان دارای کارکردهای جسمانه ای، شناختی، واسطه ای، استحاله ای، و استعلایی است و این کارکردها همواره از ویژگی های تنشی، شَوِشی، عاطفی، نمودی، انفجاری، واسازی، انعکاسی و زیبایی شناختی برخوردارند. بررسی کارکردها و ویژگی های نشانه معناشناختی نور می تواند ظرفیّت های داستانی و گفتمانی قصّه های مثنوی را به خوبی بشناساند و افق جدیدی به روی مطالعات مثنوی بگشاید.
واژگان بافتی
بررسی ترجمه دانشجویان قبل و بعد از دروس ترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترجمه به عنوان یک موضوع مورد بحث در تدریس و یادگیری همیشه مطرح بوده است. اصطلاحات بخش جدانشدنی از زبان را تشکیل می دهند و ترجمه مناسب آنها امری بسیار ظریف بوده که نه تنها به ذوق و استعداد بلکه به داشتن اطلاعات نظری نیازمند است. مسئله مورد نظر ما در این تحقیق این است که آیا دانشجویان گروه انگلیسی از اصول و روشهای مناسب در ترجمه اصطلاحات استفاده می نمایند یا خیر. در این رابطه ابتد مبانی نظری اصطلاحات که می تواند، راهنمای مترجم باشد و نیز روشهای ترجمه که نشانگر امکانات مختلف در ترجمه اصطلاحات است, بررسی گردیده سپس دو گروه از دانشجویان که یک گروه دروس ترجمه را نگذرانده و گروه دیگر این دروس را گذرانده و با مبانی و روش های ترجمه آشنائی کافی داشتند، مقایسه شده اند. سی جمله حاوی اصطلاحات متداول در زبان انگلیسی جهت ترجمه از انگلیسی به زبان فارسی در اختیار دو گروه از دانشجویان قرار گرفت. بررسی ترجمه ها نشان داد که تعداد زیادی از دانشجویان معنی اصطلاحات انگلیسی را نمی دانستند. دانشجویانی که اصطلاح را از غیر اصطلاح تمیز داده بودند نیز در عمل از اصول نظری مربوط به ترجمه اصطلاحات پیروی ننموده بودند. مقایسه دو گروه نشان داد که عملکرد دانشجویان بعد از گذراندن دروس ترجمه برتر از گروهی بود که این دروس را نگذرانده بودند؛ اما هنوز هم فاصله زیادی بین ترجمه مناسب و مطابق با اهداف ترجمه اصطلاحات به صورتی که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته و ترجمه دانشجویان، وجود دارد. نتایج این تحقیق می تواند در تدریس ترجمه اصطلاحات مورد استفاده قرار گیرد.
Iranian TEFL Graduates’ Conceptions of Measurement Error in Research: A Genealogical Narrative Inquiry(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The aim of this study is to investigate Iranian TEFL graduates’ conception of measurement error in research. Adopting a sequential explanatory multi-method strategy (Borg, 2009), the researchers analyzed causal and temporal relations in the research narratives elicited from 30 TEFL graduates. Gee’s (1986) framework for identifying narrative discourse units (lines, stanzas, and episodes) was adopted to investigate participants’ conceptions of logical orders in measure development algorithms and their knowledge of error sources. In addition, taking a narrative positivistic approach, the narratives were rated based on Optimal Matching Analysis (OMA). Finally in ‘continuous event history modeling’ phase of the study, Cox Proportional Regression Analysis showed how temporal markers in research narratives can be used to predict one’s knowledge of measure development in research design. The results suggest that researchers’ error-awareness and algorithmic knowledge correlate significantly with each other and constitute knowledge of measure development in general. The contribution of dimensionality and validity testing to this knowledge was also found to be statistically significant.
نقش تجسم فرهنگ در تدریس زبانهای خارجی راسخ بر مسایل فرافرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش تجسمات زبان آموزان در مورد فرهنگ و زبان بیگانه (مقصد)، همواره از دهه هفتاد قرن بیستم میلادی مورد توجه نظریه پردازان علم آموزش زبان های خارجی بوده است، چرا که یک زبان آموز از تجسمات خود که منشأخودی (مبدأ) دارد در مورد آموختن زبان و فرهنگ مقصد استفاده می کند. این تصورات به دو دسته تقسیم می شوند؛ دسته اول تصوراتی که تعامل و همخوانی با فرهنگ و زبان مقصد دارد که به آموزش کمک می کند و دسته دوم تصوراتی که ریشه در تفکرات اشتباه و یا عدم درک مناسب از زبان و فرهنگ مقصد دارد که در کوتاه مدت به مشکل تبدیل می شود ولی در دراز مدت به پیشرفت آموزش کمک می کند. این تصورات می توانند در بحث های کلاسی به «تفاهم و یا سوء تفاهم فرا فرهنگی» بینجامند، در اینجا نقش مدرس زبان و اشراف او به مباحث دستوری، ترجمه و فرهنگی بسیار تعیین کننده است. مقاله حاضر سعی دارد با توجه به برخی از تئوری های مطرح در مسایل فرافرهنگی آموزش زبان به تجزیه و تحلیل دو نمونه در مورد تعامل و همخوانی و دو نمونه در مورد عدم همخوانی و تفاهم فرهنگی اشاره کند. در انتها راه کارهایی که یک مدرس زبان با کمک آنها بتواند از این تصورات در جهت آموزش بهتر استفاده کند، ارایه می شود.
نقد و بررسی: زبان گیلکی
استراتژی های یادگیری زبان در میان دانش آموزان پیش از ورود به دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لهجه های زرتشتیان ایران
درنگ: مکث یا مرز؟
حوزههای تخصصی:
در منابع زبان شناسی غربی، juncture اصطلاحی است تخصصی در حوزه واج شناسی که سابقه آن به ساخت گرایی آمریکا بازمی گردد. مفهوم مورد اشاره این اصطلاح، علاوه بر واج شناسی، در حوزه ادراک گفتار، در روان شناسی زبان وتبدیل متن به گفتار، در بازشناسی گفتار و در زبان شناسی رایانشی نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در آثار آواشناسی و واج شناسی زبان فارسی، در برابر juncture، معادل «درنگ» به کار رفته است که از آن، مفهوم «مکث» استنباط می شود. مقاله پیشِ رو با مروری بر مهم ترین منابع زبان شناسی غربی، مشخص می کند که این اصطلاح دقیقاً به چه معناست و به کدام ویژگی های زبان اشاره می کند. این بررسی نشان می دهد که به کارگیری معادل «درنگ» برای این اصطلاح مناسب نیست، زیرا درنگ مفهوم مکث را به ذهن متبادر می کند و منظور از juncture در منابع غربی مکث نیست. در این مقاله، ضمن برشمردن برخی از ویژگی های آواییزبان فارسی که به بحث juncture ارتباط دارند، معادل «مرز» برای آن پیشنهاد می شود.