فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
منبع:
علم زبان سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۹
211 - 254
حوزههای تخصصی:
پیرامون مصدر و ساخت نحوی اش اتفاق نظر وجود ندارد؛ برخی آن را اسم و دیگران فعل می دانند. دسته سومی نیز بنابه رفتار اسم فعل گونه آن، مصدر را ذیل مقولات مشکّک یا مقوله پذیر در بافت، تلقی می کنند. در پژوهش حاضر برآن بودیم تا بدون نیاز به نگرش سوم، پیشنهادی برای سلسله مراتب فرافکنی مصدر در چارچوب صرف توزیعی ارائه کنیم؛ به نحوی که نه تنها منطبق بر ویژگی های دوگانه اسم فعل گونه اش باشد، بلکه نشان دهد چگونه مصدر فارسی در مقام صفت نیز می تواند ایفای نقش کند. در نیل به این هدف، ساخت نحوی و ویژگی های مصدر فارسی بررسی شدند که این ویژگی ها، افزون بر موارد پیش گفته در سایر مطالعات، از این قرار بودند: مصدر فارسی با مصدر زبان هایی نظیر انگلیسی متفاوت است و از جنبه هایی به اسم مصدر میل می کند، گرچه رفتار آن مطلقاً بر اسم مصدر نیز منطبق نیست. بنابراین، ماهیت مصدر فارسی با هر دو مقوله مصدر و اسم مصدر انگلیسی تفاوت دارد و به تبع، اشتقاق شان یکسان نخواهد بود؛ پرسشواژه در ساخت مصدری به کار می رود؛ مصدر (منفی) می تواند به هیچ واژه مجوز حضور بدهد؛ همچنین، مصدر می تواند نه به عنوان اسم و نه به عنوان فعل، بلکه در مقام صفت به کار رود. بدین ترتیب، پیشنهادی برای سلسله مراتب فرافکنی مصدر ارائه شد و جایگاه ادغام وند مصدری نیز بررسی شد. شواهد نشان دادند که برخلاف فرض های محتمل اولیه، هیچ کدام از هسته های اسم کوچک، زمان و فعل کوچک محل درج وند مصدری فارسی نیستند. درنهایت، اتخاذ رویکرد صرف توزیعی اجازه داد رابطه میان فعل خودایستا و صورت متناظر مصدری اش در قالب فرایندهای نحوی مشترکی منعکس شود.
TEFL Ph.D. Students' Engagement with Peer Feedback and Automated Feedback on Their Dissertation Proposals(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
This study was conducted to examine the comments provided by ChatGPT 3.5 and doctoral students on doctoral dissertation proposals. Feedback receivers’ behavioral engagement with these two feedback types was also examined. The participants of this study, selected based on convenience sampling, were 28 Teaching English as a Foreign Language PhD students from three provinces who wrote their dissertation proposals in English. The first version and revised versions of their proposals and the provided comments were analyzed to identify the feedback types and the extent they applied the comments. Furthermore, stimulated recall interviews were used to identify the reasons why they did not apply some of the participants. Findings showed that both ChatGPT 3.5 and doctoral students were successful in providing both content-related and form-related comments. These two feedback sources also provided significant numbers of elaborated and justified feedback on dissertation proposals. Feedback receivers applied most of the comments provided by these feedback sources, and the specificity levels of comments affected the incorporation rate. The findings of the thematic analysis of the stimulated recall interview data revealed that the participants did not apply the comments because they were too broad, inaccurate, difficult to apply, and difficult to understand.
On the Effect of Dynamic Assessment on Iranian Intermediate EFL Learners’ L2 Grammar Learning and Retention: A Gender-Based Study
حوزههای تخصصی:
Dissatisfaction with product-oriented and static forms of assessment led to the emergence of process-oriented testing or dynamic assessment. Learners’ involvement in the assessment process can enhance their learning autonomy and help them process linguistic features more deeply. Accordingly, using a quantitative quasi-experimental research design, the researchers sought to explore whether utilizing DA principles would have any differential impact, believed to be statistically significant, on the Iranian male and female intermediate EFL learners’ learning and retention of English grammar. To this end, 30 EFL learners from two intact classes who were taking a general English course at Shayestegan English Language Institute, in Rasht, Iran were selected as a homoscedastic group of participants based on the scores they obtained on a sample copy of Oxford Solutions Placement Test (OSPT). The intact classes, each comprising 15 students, were then assigned to one experimental and one control group who then received treatment on their L2 grammar under different conditions: The experimental group received instruction on English grammar as per the principles of dynamic assessment in an eight-session intervention program. The control group likewise received treatment on L2 grammar over the course of the study, but they were trained using teacher-fronted instruction. Finally, the groups sat for an immediate and a delayed posttest of grammar to demonstrate their degree of learning and amount of retention of English grammar. Capitalizing on a 2 by 2 factorial design, which allowed for examination of both main and interaction effects of instructional modality and participants’ gender, the researchers employed a two-way Analysis of Variance (ANOVA) to examine the participants’ performance scores. The results revealed that, regardless of participants’ gender, instruction as delivered through dynamic assessment privileged the participants in the experimental group much better than that of the conventional method in terms of their learning an
Cognitive and Sociolinguistic Analysis of Gendered Communication Patterns in Iraqi TV Talk Shows(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۲, Issue ۴۹, Summer ۲۰۲۴
201 - 215
حوزههای تخصصی:
This article examines gendered patterns in public discourse by analyzing the cognitive and sociolinguistic features of interruptions, turn-taking, and collaborative language during Iraqi TV talk shows. We used a mixed-methods approach to examine transcripts from 20 episodes of TV talk shows in which both male and female guests appeared. This and other studies suggest that there are strong gender-based differences in, for example the per cent of talk with interruptions (evaluated by numerical frequency), topic control or continue, males talking more than females coded as take-talks or pivoting responses, whereas types of type-control regards turn taking was higher among female speakers than male while total degree of fluency to engaged language use. These trends are consistent with Iraq's historical gendered norms — a juxtaposition against American shifts toward more equitable media relations. The main conclusions suggest the significance of cultural constraints in communication, indicating practical paths for media literacy as well as suggestions where sociolinguistic training and gender-inclusive policy design may benefit from a closer look.
باورهای یادگیری فارسی آموزان غیر ایرانی: تأثیر متغیرهای جمعیت شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
9 - 37
حوزههای تخصصی:
باورهای زبان آموزان در مورد یادگیری زبان می تواند تأثیرات مهمی بر توانایی و انتظارات آن ها برای یادگیری زبان داشته باشد. به نظر می رسد که تاکنون پژوهشی در مورد باورهای فارسی آموزان غیرایرانی در باره یادگیری فارسی در حوزه زبان دوم انجام نشده است. هدف این پژوهش، بررسی باورهای این زبان آموزان است. ابزار پژوهش حاضر، پرسشنامه باورهای یادگیری هورویتز (Horwitz, 2008) مشتمل بر 34 گویه و دربرگیرنده 5 سویگانِ استعداد یادگیری زبان خارجی، سویگانِ دشواری یادگیری زبان، سویگانِ سرشت یادگیری زبان، سویگانِ راهبردهای یادگیری و ارتباطی و سویگانِ انگیزه ها و انتظارات است. روایی و پایایی پرسشنامه پس از محاسبه ضریب آلفای کرونباخ 842/0 به دست آمد. 167 زبان آموز غیر فارسی در بازه سنی 20 تا 30 سال و با سابقه یادگیری زبان فارسی از 6 ماه تا یک سال در این پژوهش شرکت کردند. یافته های به دست آمده نشان می دهد که از دیدگاه زبان آموزان غیرایرانی، یادگیری زبان فارسی کمی دشوار است. بر اساس دیگر یافته های این پژوهش، متغییرهایی چون سن و جنسیت تأثیری بر باورهای یادگیری زبان فارسی زبان آموزان ندارد. یافته های دیگر این پژوهش نشان می دهد که میانگین سویگان استعداد یادگیری گروه فارسی آموزان دارای تحصیلات دانشگاهی، به طور معنا داری با میانگین گروه فارسی آموزان بدونِ تحصیلات دانشگاهی تفاوت دارد. یافته ها همچنین نشان می دهد که در میان فارسی آموزان عربی زبان و غیر عربی زبان، بین میانگین سویگان استعداد یادگیری و میانگین سویگان انگیزه و انتظارات تفاوت معنا داری وجود ندارد. به این معنا که زبان مادری تأثیری بر استعداد یادگیری زبان و انگیزه و انتظارات نداشته است. ولی آزمون های آماری در مورد سویگان های دشواری یادگیری زبان، سرشت یادگیری زبان و راهبردهای ارتباطی و یادگیری معنا دار بوده است. مدرسان با شناخت باورهای یادگیری زبان بهتر می توانند روش ها و شیوه های یاددهی خود را با باورهای فارسی آموزان خارجی سازگار و هماهنگ سازند.
بررسی درستی استناد مناجات خمس عشر به امام سجاد (ع) براساس تکنیک های سبک سنجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۵ بهمن و اسفند ۱۴۰۳ شماره ۶ (پیاپی ۸۴)
137 - 171
حوزههای تخصصی:
با پیشرفت علم و تکنولوژی، دیگر وجود آثار با نویسنده مشکوک، پذیرفتنی نیست. سبک سنجی روشی است که با استفاده از تجزیه و تحلیل آماری، نویسنده آثار ادبی را تعیین می کند. روش های انتساب نویسنده، عمدتاً متکی بر شناسایی نویسنده براساس سبک نوشتاری هستند؛ با این پیش فرض که سبک نوشتاری هر شخص، دارای ویژگی های منحصربه فردی است. تشخیص هوشمند نویسنده در زمینه هایی مانند: سرقت ادبی، جرم شناسی و تعیین نویسنده نامشخص، کاربرد دارد. به دلیل آنکه عوامل بسیاری در تشخیص نویسنده متون، دخیل هستند، تاکنون روشی با دقت 100 درصد ارائه نشده است و پژوهشگران همچنان در تلاش هستند روشی را ارائه کنند که خطای محاسباتی را به حداقل ممکن برسانند. یکی از روش هایی که ادعاشده از دقت خوبی برخودار است نظریه یول است. در جستار حاضر، نظریه یول و چهار نظریه دیگر در زمینه غنای واژگانی، ترکیب شده اند و با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی و تبیین داده های آماری، مقایسه ای میان غنای واژگانی مناجات خمس عشر و دعاهای صحیفه سجادیه انجام شده تا درستی انتساب این مناجات به امام سجاد (ع) مورد بررسی قرار گیرد. نتایج تحقیق، بیانگر دقت بالای محاسبات انجام شده و نیز عدم وابستگی خروجی نظریه ها به طول متن است. همچنین به دلیل عدم وجود اختلاف قابل ملاحظه، میان غنای واژگانی مناجات خمس عشر و دعاهای صحیفه سجادیه، انتساب این مناجات به امام سجاد (ع) تأیید می شود.
Intercultural Language Education in an EFL Context: Policymakers’ Beliefs, Knowledge, and Planning(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Although intercultural communicative competence (ICC) has been foregrounded in L2 pedagogy, the status of intercultural pedagogy in the context of English as a foreign language (EFL) education in terms of policymaking and planning stages has remained under-represented. Against this backdrop, the present study used interviews as a data source to explore the intercultural beliefs, knowledge, and planning of language institute managers and supervisors as micro-level policymakers. The findings revealed that, in general, participants were in favor of intercultural pedagogy and held positive views; yet, they lacked sufficient knowledge and neglected ICC in most aspects of their educational decisions and planning. In addition, their preference for considering learners’ L1 culture and the existence of restrictive macro-level language policies were among the factors that hindered intercultural practice. Overall, the findings can enhance our understanding of ICC practice in language institutes and policymaking for ICC pedagogy.
بررسی نقش کتاب های آموزش زبان آلمانی به غیر آلمانی زبان ها برای کسب آمادگی شرکت در آزمون های رسمی زبان آلمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر میزان هماهنگی میان آزمون های استاندارد بین المللی و محتوای آموزشی در کلاس های یادگیری زبان آلمانی را مورد مطالعه و بررسی قرار می دهد. ضرورت و فایده محتوای درسی برای رسیدن به اهداف آموزشی بر کسی پوشیده نیست و استفاده از کتاب درسی درخور می تواند فراگیران را سریعتر به سمت اهداف قصدشده سوق دهد. یکی از اصلی ترین اهداف آموزش، کسب آمادگی لازم برای شرکت در آزمون های بین المللی زبان آلمانی است. در این مقاله ابتدا مفهوم آزمون بین المللی استاندارد تبیین و سپس شرایط و ویژگی های محتوای آموزشی اثربخش اعم از معیارهای کیفیت و استفاده از انواع تمرین به عنوان گامی لازم برای ایجاد آمادگی پیش از آزمون ذکر می گردد و به این سوال اساسی که «آشنایی با تمرین های کتاب آموزشی چه نقشی را برای آمادگی شرکت در آزمون های استاندارد بین المللی بازی می کند؟» پاسخ می دهد. در اینجا، با استفاده از جدول معیارها با رویکرد تحلیلی، مقایسه تطبیقی میان یکی از آزمون های بین المللی استاندار زبان آلمانی به نام ÖSD B2 و تمرین های یک کتاب آموزشی برای پایان سطح میانی با عنوان Sicher B2 انجام می گردد و در آخر نشان خواهیم داد که آیا تمرین های این کتاب آموزشی شرایط لازم برای ایجاد آمادگی کلی آلمانی آموزان جهت شرکت در آزمون های بین المللی زبان آلمانی را دارند. نتیجه اینکه: Sicher B2 می تواند کتاب آموزشی مناسبی برای ایجاد آمادگی نسبی به منظور شرکت در آزمون بین المللی ÖSD B2 باشد، مشروط بر اینکه مدرسین با شناسایی کمبود ها و بهره گیری از محتوای آموزشی همخوان با سوالات آزمون برای اثربخشی و بهترشدن نتایج یادگیری برنامه ریزی کنند.
تأثیر هویت حرفه ای، شناخت و تحصیلات معلم بر فرآیند ارزیابی پویا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی تأثیر هویت، شناخت و تحصیلات معلم بر فرآیند ارزیابی پویای دانشجویان زبان انگلیسی است. بنابراین، این مطالعه از نظر هدف جز تحقیقات توسعه ای و از لحاظ شیوه ی گردآوری یافته ها با رویکرد کیفی و روش سنتز پژوهی مبتنی بر مدل شش مرحله ای روبرتس (2009) انجام شده است. جامعه آماری این مطالعه را تمامی مقالات معتبر علمی مرتبط با موضوع در بازه زمانی (2023-2000) می باشد که در پایگاه های تخصصی و علمی داخل و خارج از کشور ثبت شده اند. از بین این مطالعات پس از چند مرحله غربالگری با شاخص های بررسی عنوان، چکیده، محتوا و کیفیت پژوهش و معیار مهارت های ارزیابی حیاتی (CASP)، 25 منبع به صورت هدفمند انتخاب گردید. داده ها از طریق فرم چک لیست محقق ساخته و روش تحلیل مضمون در محیط نرم افزار MAXQDA کدگذاری و تحلیل شدند. اعتباریابی یافته ها از طریق چهار معیار لینکن و گوبا (1985)، خودبازبینی محقق، توافق بین دو کدگذار مورد ارزیابی قرار گرفت. بر اساس یافته های پژوهش، 130 مضمون پایه به عنوان نشانگرها و 27 مضمون سازمان دهنده به عنوان مؤلفه ها شناخته شده اند. با توجه به یافته های پژوهش معلمان باید به طور کامل با هویت حرفه ای خود آشنا باشند و از این اطلاعات در فرآیند ارزیابی استفاده کنند. همچنین، معلمان با شناخت کامل از ماموریت و اهداف حرفه ای خود و نیز درک بهتر از نیازها و توانایی های دانش آموزان و تقویت مهارت های تدریس و توانایی های آموزشی، برنامه های آموزشی را بهبود بخشیده و از این طریق بهبود ارزیابی پویای زبان آموزان را تسهیل کنند.
Illuminating the Pedagogical Odyssey: Perspectives of Iranian EFL Educators Grounded in the Principles of Critical Pedagogy(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Applied Language Studies,Vol ۱۶, No. ۲, ۲۰۲۴
157 - 176
حوزههای تخصصی:
Critical Pedagogy (CP) is a prerequisite for a democratic society where pedagogy empowers teachers and learners to be both socially reasonable and knowledgeable. It is a novel and rather minimally investigated motif, being rarely noticed in the Iranian educational system. Recognizing the importance of fostering critical thinking and active engagement within educational settings, the current study intended to investigate perspectives on critical pedagogy among English as a Foreign Language (EFL) teachers with different academic degrees and language backgrounds. Following a qualitative research design, a semi-structured interview was conducted with 18 EFL teachers to provide information on their perspective of CP to identify the challenges against CP awareness and solutions towards a balanced CP. Grounded Theory (Strauss & Corbin, 1990) as a thematic analysis approach was followed for the purpose of qualitative data analysis. The results showed that although teachers were aware of the importance of critical pedagogy, they did not have the freedom to put it into practice. The findings yield implications for teachers, students, and educational systems, highlighting the need for greater emphasis on CP in the Iranian context.
بررسی افعال سبک در دو پیکرۀ تخصصی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مقوله هایی که در چارچوب زبان شناسی پیکره ای مورد بررسی قرار گرفته، فعل مرکب است. افعال مرکب از دو بخش «جزء غیرفعلی» و «فعل سبک» تشکیل شده اند. در این پژوهش فراوانی افعال سبک از دو پیکره تخصصی «پیکره پژوهش نامه» و «پکا» (پیکره کتاب های ایرانداک) استخراج شده است و فراوانی سه فعل سبک اول در این دو پیکره با فراوانی افعال سبک در یک پیکره عمومی، یعنی «پیکره متنی فارسی» مقایسه شده است. در این دو پیکره تخصصی، که در مجموع نزدیک به هشت میلیون واژه در این پیکره ها موجود است، از میان افعال سبک «زدن»، «داشتن»، «کردن»، «سپردن»، «گرفتن»، «آمدن»، «دادن»، «افتادن»، «خوردن»، «کشیدن»، «آوردن»، «نمودن»، «رفتن»، «بردن» و «انداختن»، دو فعل سبک «کردن» با فراوانی 5848 و فعل «دادن» با فراوانی 5037، در رتبه اول و دوم از نظر فراوانی قرار دارند؛ فروانی این دو فعل سبک در پیکره عمومی نیز بالا است و در رتبه های نخست قرار دارند. فعل سبک «گرفتن» با فراوانی 3246 در پیکره های تخصصی در رتبه سوم قرار دارد. حال آنکه در پیکره عمومی، فعل سبک «گرفتن» ، از نظر فراوانی بعد از افعال سبک «کردن»، «دادن»، «داشتن» و «نمودن» قرار دارد. پس از استخراج فراوانی افعال سبک و بررسی آن ها، افعال مرکبی که با این سه فعل سبک (کردن، دادن و گرفتن) ساخته می شوند از نظر احتمال فاصله میان جزء غیرفعلی و فعل سبک در بافت تعریف شده (پنج نگاشت قبل و پنج نگاشت بعد از فعل سبک موردنظر) نیز مورد بررسی کلی قرار گرفتند. بررسی رفتار افعال مرکب پربسامد در پیکره های تخصصی نشان داد نویسندگان متون تخصصی، عمدتاً پژوهشگران، دانشجویان و استادان، کمتر تمایل دارند بین جزء غیرفعلی و فعل سبک فاصله بیاندازند و بنابراین، در بیشتر افعال مرکب جزء غیرفعلی و فعل سبک در کنار هم قرار می گیرند و مقوله و گروه نحوی میان آن ها قرار نمی گیرد. در حالیکه در متون عمومی احتمال اینکه نویسندگان گروه/ گروه های نحوی و مقولات گوناگون میان جزء غیرفعلی و فعلی قرار دهند بیشتر از متون تخصصی است.
گویش سنجی گونه های زبانی رایج در حدّ ِفاصل جنوب استان همدان تا شمال استان خوزستان: با استفاده از رویکرد فاصلۀ لونشتاین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گویش سنجی، رویکردی رایانشی، کمّی و آماری است که در آن تفاوت های زبانی در گستره جغرافیایی معیّن، با استفاده از روش های مشخص بررسی می شود. در پژوهش پیشِ رو، فاصله زبانی گونه های رایج در حدِّفاصل جنوب استان همدان تا شمال استان خوزستان و نحوه توزیع منطقه ای آن ها با استفاده از رویکردی نوین در گویش سنجی بررسی شده است. این گونه های زبانی عمدتاً لکی و لری هستند. این پژوهش به روش کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. بنابراین، برای انجام آن، فاصله زبانی معادل 100 واژه در 80 جایگاه با استفاده از فاصله لونشتاین در بسته نرم افزاری Rug/L04 سنجش و اندازه گیری شده است. بروندادهای حاصل از تحلیل فاصله های زبانی به صورت نقشه ها و نمودارهای قابلِ تفسیر و تحلیل های آماری ارائه می گردد. عمده ترین دستاوردهای این پژوهش عبارت اند از: 1. خوشه بندی گونه های زبانی؛ 2. نحوه توزیع زبانی- جغرافیایی آن ها در طول پیوستار زبانی. بررسی تفاوت های آوایی-واژگانی میان داده های زبانی گردآوری شده نیز ماهیت پیوستاری بودن این گونه های زبانی را تأیید می کند. از این رو، در یک سر پیوستار، گونه های زبانی لکی و لُری لرستانی و در سر دیگر آن گونه های زبانی لُری بختیاری واقع شده اند.
Examining Iranian Pre-Service and In-Service EFL Teachers’ Digital Competence: Does Gender Make a Difference?(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Nowadays, teachers are expected to demonstrate a notable level of digital competence. Therefore, the current study investigated Iranian male and female pre-service and in-service EFL teachers’ digital competence. The study employed a mixed methods approach and three instruments including a questionnaire, structured interviews, and observations were utilized. Therefore, 157 Iranian in-service EFL teachers completed the DIGIGLO questionnaire. Also, 15 in-service and 15 pre-service EFL teachers participated in structured interviews. Moreover, 30 classes were observed. To analyze the qualitative data, thematic analysis was used and in the phase of quantitative analysis, descriptive statistics and independent sample t-tests were used. The results indicated that the level of Iranian in-service EFL teachers’ digital competence was moderate to high. In addition, some similarities and differences could be seen in the interview questions between in-service and pre-service EFL teachers. Moreover, it was revealed that there were no significant differences between male and female in-service EFL teachers’ digital competence. Furthermore, it was found that a majority of teachers incorporated digital technologies into their teaching practice. The results of this study can help curriculum developers and teacher educators realize a better conception of Iranian pre-service and in-service EFL teachers’ digital competence and their practices of using digital tools.
بررسی تأثیر جنسیت و سن بر کاربرد دشواژه ها در گفتار گویشوران فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۱
77 - 103
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر دو عامل «جنسیت» و «سن» بر کاربرد «دشواژه ها » در گفتار روزمره گویشوران زبان فارسی است. برای دست یابی به این هدف از پرسشنامه ای محقق ساخته بهره گرفتیم و آن را به صورت تصادفی میان 523 زن و مرد فارسی زبان در 4 گروه سنی مختلف (25-15 سال، 35-26 سال، 45-36 سال و بالای 45 سال) توزیع کردیم. این پژوهش از جنبه روش شناسی، میدانی و پیمایشی بوده و ماهیتاً توصیفی-تحلیلی ست. داده های گردآمده از پرسشنامه برپایه تلفیقی از آرای باتیستلا (Batisttella, 2005)، جی (Jay, 2009) و وارداف (Wardhaugh, 2006) در پیوند با دسته بندی «دشواژه ها» تحلیل شدند. یافته های برآمده از تحلیل های آماری با بهره گیری از آزمون های تی، تحلیل واریانس و توکی نشان داد مردان در حالت عادی و نیز عصبانیت بیشتر از زنان از «دشواژه» استفاده می کنند و میانگین کاربرد دشواژه های رکیک تر در مردان بالاتر است. افزون براین، یافته ها نشان داد زنان و مردان فارسی زبان به طورکلی از شش دسته از دشواژه ها در گفتار روزمره خود بهره می گیرندکه فراوانی دشواژه های مربوط به دسته های «مسائل جنسی»، «دفعیات بدن» و «انگ ها» در مردان بالاتر است؛ درحالی که در گفتار زنان فراوانی دشواژه های مربوط به دسته «مرگ و بیماری (نفرین)» بیشتر است. همچنین، روشن شد تفاوت میزان به کارگیری دشواژه در بین گروه های سنی مختلف از جنبه آماری معنادار است: در بیشتر موارد و در هر دو حالت عادی و عصبانیت، شرکت کنندگان 25-15 ساله دشواژه های بیشتر و رکیک تری را نسبت به سه گروه سنی دیگر به کار می بردند؛ درحالی که در مورد افراد 45 سال به بالا این موضوع کاملاً برعکس است.
از نشانه تا کنش- معنا : تحلیل ابعاد بازآرایی در سفرنامه سه سال در آسیا اثر آرتور دوگوبینو با تکیه بر نظریه کنش - معناشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۵ بهمن و اسفند ۱۴۰۳ شماره ۶ (پیاپی ۸۴)
241 - 270
حوزههای تخصصی:
سفرنامه ها به عنوان یکی از مهم ترین منابع شناخت «خود» در آینه «دیگری» محسوب می شوند. هنگامی که «خود» در سفرنامه به بازنمایی «دیگری» می پردازد، همواره بخشی از واقعیت «دیگری» را به خوانندگان نشان می دهد. گزینش واژگان در جهت نگارش واقعیت به «گفت وگومندی نام گذاری» که حوزه ای از «کنش معناشناسی» است، مرتبط می شود. کنش معناشناسی، به مثابه نوعی معناشناسی، تولید معنا در زبان و فرایندهای گذر از زبان به گفتمان به واسطه انواع کنش های اجتماعی، فرهنگی و زبانی را مورد تحلیل قرار می دهد. در این راستا، بررسی «بازآرایی» در متن سفرنامه می تواند به عنوان مسئله اصلی پژوهش، روشنگر مکانیسم های خودگفت وگومندی باشد که طی آن گفته پرداز با گفتمان خود وارد گفت وگو می شود. از این رو، سفرنامه سه سال در آسیا اثر کنت آرتور دوگوبینو، نویسنده نام آشنای فرانسوی، به عنوان منبع تحقیق انتخاب گردید. هدف تحقیق، آشکارسازی ابعاد زبان شناسانه و تازه ای از شیوه معرفی «دیگری» به زبان «خود» در سفرنامه است. در مقاله حاضر تلاش شده است تا ضمن معرفی نظریه کنش معناشناسی، فرایند بازآرایی در سفرنامه گوبینو بررسی و به این پرسش ها پاسخ داده شود: چگونه بازآرایی می تواند در سطح زبانی به معرفی «دیگری» بینجامد و این موضوع تا چه حد در برقراری گفت وگوی بینافرهنگی مؤثر خواهد بود؟ نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که علی رغم گسست های چاپی و بیانی، گوبینو غالباً سعی در ایجاد تعادل میان دو جهان «خود» و «دیگری» در سطح زبانی کرده و فرایند نام گذاری را تا حد زیادی مصون از دیدگاهی نژادپرستانه و فرادستانه نگاه داشته است.
نقش خودکارآمدی نگارش و استراتژی نگارش در عملکرد نگارشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۵ بهمن و اسفند ۱۴۰۳ شماره ۶ (پیاپی ۸۴)
405 - 436
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین خودکارآمدی نگارش و استراتژی در عملکرد نگارشی است. بدین منظور، 110 شرکت کننده دو پرسش نامه، شامل پرسش نامه خودکارآمدی نگارش و پرسش نامه استراتژی نگارش را تکمیل کردند و دو نگارش استدلالی و روایی منتخب از بخش نگارش آزمون تافل را نوشتند. برای تحلیل داده ها، از ضریب هم بستگی و تحلیل رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد. یافته ها نشان داد که هیچ رابطه معناداری بین خودکارآمدی نگارش و استفاده از استراتژی نگارش وجود نداشت. رابطه معناداری بین خودکارآمدی نگارش و موفقیت در نگارش پیدا شد. همچنین، رابطه منفی بین استراتژی نگارش و عملکرد نگارشی دیده شد. نتایج رگرسیون نشان داد که تنها خودکارآمدی نگارش عملکرد نگارشی را پیش بینی کرد. نتایج این پژوهش می تواند به معلمان زبان کمک کند تا عملکرد نگارش زبان آموزانشان را بهبود بخشند.
جنسیت و قدرت: بررسی تسلط مشارکتی در نمایشنامه های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به ارزیابی برهم کنش های واقعی میان جنسیت های مختلف می پردازد و فضای بازسازی شده نمایشی را برمی گزیند که درآن برهم کنش های انسانیِ پالوده و اندیشیده، تجلی می یابد. هدف این پژوهش، بررسی تأثیرِ جنسیت بر تولید شاخص های زبانی قطع گفتار، همپوشی کلام و پرسش های ضمیمه ای به عنوان عوامل اصلی تسط مشارکتی در گفت وگو است. جنسیت در دو سطح جنسیت شخصیت های نمایشی و نیز جنسیت نویسنده بررسی می شود. گفت وگوها نیز در دو مقطع پیش و پس از انقلاب با هم مقایسه می شوند. جامعه آماری این تحقیق تمام نمایشنامه های ایرانی چاپ شده شصت سال اخیر ادبیات نمایشی ایران و حجم نمونه عبارت است از نه نمایشنامه که به شیوه نمونه گیری غیرتصادفی انتخاب شده اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد فراوانی قطع گفتار در میان مردان بیش از زنان، و همپوشی کلام و به کارگیری پرسش های ضمیمه ای در زنان به مراتب بیشتر از مردان است. جنسیت نمایشنامه نویسان بر تولید دو شاخص همپوشی کلام و پرسش های ضمیمه ای تأثیر معناداری دارد اما بر بازتولید قطع گفتار تأثیری ندارد. از میان شاخص های تسلط مکالمه ای، فراوانیِ قطع گفتار و همپوشی کلام در آثار پیش از انقلاب، بیش از آثار پس از انقلاب بوده است. به طور کلی، این تحقیق بازتولیدِ جنسیت در گفتمان زنان و مردان را تأیید می کند و نشان می دهد که گفتمان ادبیات نمایشی ایران حاوی مؤلفه های جنسیت گرا است. نتایج این پژوهش برای نویسندگان، زبان شناسان اجتماعی، جامعه شناسان و نیز برنامه ریزان زبانی در شناخت الگوهای زبانی و مکالمه ای و نیز آشنایی با پارادایم توزیع روابط قدرت بین دو جنس و در نهایت درک بهتر زبان و عملکرد آن در جامعه سودمند است.
عروض دودویی، نام گذاری و طبقه بندی ریاضی کلیه وزن های کمی ممکن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
249-276
حوزههای تخصصی:
طبقه بندی وزن شعر مساله ای است که قرن هاست عروضیان مشغول چالش با آن هستند و برای حل این مساله، شیوه های زیادی را ابداع کرده اند . عروض دودویی، روشی مبتنی بر ریاضیات برای طبقه بندی وزن شعر ارائه می دهد. این روش دو قسمت دارد : قسمت اول «نام گذاری دودویی» است که در آن به هر رشته وزنی، یک نام یکتا به اسم «کد وزن» تخصیص داده می شود . قسمت دوم «بحر دودویی» است که وزن ها را طبقه بندی می کند. مهم ترین ویژگی های عروض دودویی عبارت است از : توانایی نام گذاری و طبقه بندی هر وزن ممکن، شیوه نام گذاری و طبقه بندی علمی و مبتنی بر ریاضیات، یکتا بودن نام هر وزن، تبدیل ساده نام وزن به رشته وزنی و برعکس، مستقل بودن نام گذاری از رکن بندی با توجه به قراردادی بودن رکن بندی. این روش با توجه به ریاضی بودن می تواند به عنوان مبنایی برای پژوهش های نرم افزاری عروض در نظر گرفته شود، همچنین کد وزنی یکتای آن که یک عدد مبنای شانزده است، توانایی یکپارچه سازی اطلاعات راجع به وزن ها را دارد. علاوه بر این موارد، می توان بر مبنای این کد یکتا، «فرهنگ وزن ها» را پدید آورد که مانند یک لغت نامه در آن همه وزن های موجود در شعر فارسی گردآوری، نام گذاری و طبقه بندی می شوند و هر وزن دارای پرونده ای حاوی اطلاعات مرتبط می شود.
سنجش دانش ساخت واژی فارسی آموزان سطح پیشرفته دانشگاه الزهرا (س): موردپژوهی وندهای اشتقاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
161 - 187
حوزههای تخصصی:
دانش واژه و ساختمان آن از جنبه تصریفی یا اشتقاقی در کاربرد تولیدی زبان اهمیت بسزایی دارد. در این پژوهش کوشش شد با تمرکز بر وندهای اشتقاقی زبان فارسی، دانش ساخت واژی فارسی آموزان در رابطه با وندهای اشتقاقی زبان فارسی شامل پسوندها و پیشوند ها بررسی شود. گرد آوری داده ها مبتنی بر پیکره نوشتاری فارسی آموزان و کتاب درسی پارسا، فارسی عمومی (3) است. بر این اساس، 105 نسخه از نگارش های فارسی آموزان سطح پیشرفته (1) و (2) مرکز آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان دانشگاه الزهرا (س) همراه با کتاب درسی پارسا 3 که مشتمل بر 20 درس است، بررسی شدند و واژه های مشتق به کاررفته در آن ها استخراج و به طور جداگانه مطالعه شدند. یافته های به دست آمده از تحلیل توصیفی و کمی داده ها بر اساس آزمون مقایسه یک گروهی نشان داد میزان کاربرد واژه های مشتق در نگارش فارسی آموزان تا اندازه ای بازتاب میزان مواجهه آن ها با واژه های مشتق موجود درکتاب است که به طور مستقیم یا غیر مستقیم آموزش داده شده است. بنابراین یافته های موردِ اشاره همسو با نظریه پردازش درون داد است که با مهم شمردن نقش درون داد، مواجهه با درون داد را از شرایط لازم در زبان دوم آموزی می داند. یافته های به دست آمده از داده ها نشان می دهد دو تکواژ «-یی/-گی» و «-ه» بالاترین درصد بازنمایی را در نگارش های فارسی آموزان داشته اند. از دیگر یافته های این پژوهش گرایش فارسی آموزان به استفاده از پسوندهای اشتقاقی در مقایسه با پیشوندهای اشتقاقی است. همچنین، بیشترین واژه های مشتق به کاررفته در نگارش فارسی آموزان به ترتیب متعلق به دو مقوله صفت و اسم است.
The Effect of Web 2.0 Technology on Language Achievement and Self-Regulated Learning of EFL Learners: A Case of WhatsApp(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study scrutinized the impact of Web 2.0 on the language achievement and self-regulated learning of Iranian EFL learners in online language courses. A mixed-methods approach was employed to leverage the Learning Management System (LMS) alongside WhatsApp as a supplementary tool in the experimental group. In the quantitative segment conducted over a three-month semester, an experimental design was implemented involving 24 Iranian male and female students from the Iran Language Institute (ILI). These participants were divided into two coeducational online classes: LMS and WhatsApp were utilized in the experimental group (n=12), while the control group (n=12) solely employed LMS. Quantitative data were gathered using the Oxford Placement Test (OPT), the Language Learning Self-Regulated Scale, and pre-test and post-test assessments. Concurrently, the qualitative phase entailed interviews with 8 participants, aimed at capturing nuanced insights into the advantages and disadvantages of utilizing WhatsApp alongside LMS for online learning. The quantitative outcomes revealed a notable impact on language achievement and self-regulated learning among EFL learners in the experimental group, emphasizing WhatsApp's supplementary role. Furthermore, qualitative findings shed light on the multifaceted aspects of employing WhatsApp in conjunction with LMS, unveiling both its merits and drawbacks. The implications for online EFL classes are substantial, offering valuable insights into optimizing digital platforms for enhanced language learning experiences.