فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۹۰۱ تا ۴٬۹۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۷۴ مورد.
منبع:
علم زبان سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۷
167 - 135
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تاریخ تطور نظریه رتوریکی از حدود چهارصد قبل از میلاد تا نخستین قرن میلادی بررسی می شود. در این پانصد سال چهارچوب های نظری رتوریک سنتی پی ریزی شده و این اصول تا قرن ها بدون تغییر یا با اندک تغییری استمرار یافته است. نخستین اندیشمندی که با رویکردی منطقی مباحث رتوریک را در کتابی مستقل مطرح کرده، ارسطو است، به همین دلیل در این سیر تاریخی نظریه رتوریکی ارسطو با دقت نظر بیشتری بررسی شده است. مباحثی که ارسطو در کتاب <em>خطابه</em> مطرح کرده است، بعدها با تفاوت های فاحش و گاه با تفاوت های اندکی بسط و تفصیل یافته است و مدرسان خطابه در روم از جمله سیسرون و کوئینتیلیان نظریه رتوریک سنتی را به نوبه خود گسترش داده اند. پس از بررسی نظریه ارسطو، نظریه رتوریکی مدرسان خطابه در روم ارزیابی و تفاوت های آن با نظریه ارسطو یادآوری شده است. مجموعه مباحثی که تحت عنوان نظریه رتوریکی ارسطو و نظریه رتوریکی مدرسان خطابه در روم، مطرح می شود، چهارچوب های نظریه رتوریک سنتی به شمار می آید. در این مقاله شباهت ها و تفاوت هایی نظریه رتوریکی ارسطو با نظریه رتوریکی معلمان خطابه در روم بررسی می شود و مشخص می گردد رومیان بر میراث ارسطو چه افزوده اند.
Problems English Majors Encounter in Learning Drama in English at Al Aqsa University in Gaza and Ways to Reduce Them
حوزههای تخصصی:
Drama courses are core at the English departments in the Palestinian Universities. Teaching drama properly will help students have an excellent command of English language and culture. The research aimed to find out the problems English majors at Al-Aqsa University in Palestine encounter in understanding drama. It also aimed to propose ways to reduce the problems students encounter in drama. In order to achieve the study objectives, the study used the descriptive analytical approach. A questionnaire consisting of (25) items was designed (25) items and distributed to (75) male and female English majors at Al Aqsa University. The researchers also conducted interviews with (3) drama teachers at Al Aqsa University to offer ways to help reduce problems in learning drama. The study revealed that more (73%) of the students believed that the major problem encounter them in learning drama is that there is no chance to act the play. The study also found that there is no statistically significant difference attributed to gender or the level of the students in learning drama, and English Language Education students face more problems in learning drama than English Language Literature students. The study offered a number of suggestions to reduce problems in learning drama.
The Problem of “Russian Artistic School” in the Works of Russian Thinkers
حوزههای تخصصی:
The article deals with some “generic” features of Russian literature. The works of Russian thinkers are permeated by the idea of Russian writers’ exclusive fate, which consists in these writers’ discovering their own selves. Their artistic quest was aimed at comprehending the spiritual substance of a human being within themselves. Russian artistic school also implies the period of growth, the development of Russian national culture, its historical and cultural character, and according to N.Ya. Danilevsky and A.S. Khomiakov, it was convinced that our writers should take in the European heritage, but they should not limit their works to it. One should embrace works of different schools and become a free artist. The central and the most intense questions to consider for each thinker are those of Russian artists’ worldview, their spiritual and creative act (their unique “artistry”), the subject matter, lyricism, the artistic word, and particular types of creative works. It is not a coincidence that in their articles they have dwelled on the European (Catholic and Protestant) lifestyles and that of the Old Testament. They concluded that the Russian artistic type is characterized by “completeness and integrity of mind”, maturity and manhood, unparalleled sincerity, simplicity and directness in treating the subject matter, and artistic ingenuousness.
اعمال نفوذ در روابط داخلی دربار غزنوی (با تکیه بر میانجیگری در تاریخ بیهقی)
منبع:
رخسار زبان سال دوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴
۱۴۶ – ۱۲۹
حوزههای تخصصی:
در دربار غزنوی افراد با نفوذ در تصمیم گیری های مهم نقش بسیاری داشتند و دائماً شاهد حضور آن ها در تصمیم گیری های مختلف هستیم. شفاعت گری هم جنبه ای از نمایش نفوذ این افراد است. در این پژوهش با تبیین و بررسی انواع میانجی گری ها در دربار غزنوی تصویری از دربار غزنوی ارائه می شود. به این منظور ابتدا حدود معنایی و کلامی شفاعت بررسی شده است و پس از بررسی شفاعت در سیاستنامه خواجه نظام الملک به عنوان مانیفست سیاسی قرن پنجم، به بررسی شفاعت گری در تاریخ بیهقی پرداخته شده است. به طور کلی می توان در تاریخ بیهقی شفاعت گری را ذیل چهار عنوان بررسی نمود: تقاضای شفاعت گری، کسب منافع شخصی در شفاعت، شفاعت از گروهی خاص، دلایل سیاسی و حکومتی قبول شفاعت گری ها. یافته ها حاکی از آن است که بسیاری از میانجی گری ها صوری بوده و علاوه بر نجات شفاعت شونده، منافعی برای شفاعت گر و شفاعت پذیر نیز در میان بوده است. نتیجه این که دربار غزنوی کانون انواع زد و بندهای سیاسی بوده و با وجود پادشاهی دهن بین چون مسعود غزنوی، فضا برای انواع سعایت و اعمال نفوذ مهیّا بود. در چنین جوی هیچ کس از آینده ی خود مطمئن نبود و دائم شاهد فروگرفتن و سپس آزاد کردن و یا مصادره و قتل افراد در دربار غزنوی هستیم. این مقاله به روش تحلیلی- توصیفی انجام شده است.
The Impact of Proactive and Reactive Focus on Form in Multimodal Settings on EFL Learners' Comprehension and Production of Modal Auxiliaries(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The major objective of this experimental research was to assess the differences between two varieties of focus on form instruction, namely proactive and reactive across multimodal vs. traditional input settings in both comprehension and production of modal auxiliaries. The participants of the study were 75 Iranian English as a foreign language (EFL) high school students at the elementary level in three classes. The students in each class took part in a pre-test including both comprehension and production items. Then, they were randomly exposed to one of the three types of grammar instruction, i.e. proactive focus on form in which students were exposed to multimodal input through preplanned techniques of input enhancement and input flood, reactive focus on form in which the tasks occurred in multimodal episodes including negotiation and correction by the instructor through recasts, clarification requests, and repetition techniques. Lastly, in the control group, the students were provided with a pamphlet and their teacher’s explanations. The post-test was then administered to the three groups, and the results were analyzed by conducting a one-way-analysis of covariance (ANCOVA) which revealed a significant difference among these three groups. The results showed that the proactive group outperformed the reactive and control groups both in the comprehension and production of modal auxiliaries. At the end of the experiment, a brief survey which was accomplished through an interview revealed that the majority of the students highly favored PowerPoint presentations, teacher's explanations, and video clips respectively.
Comparison of the effects of Written Corrective Feedback and Task-complexity Manipulation on the Grammatical Accuracy of EFL Learners’ Writing(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Teaching Language Skills (JTLS), Volume ۳۷, Issue ۴, winter ۲۰۱۹
167 - 194
حوزههای تخصصی:
This study compared the effects of teacher-provided written corrective feedback and manipulation of resource-directing dimensions of task cognitive-complexity along +/- Here and Now condition on the grammatical accuracy of Iranian EFL learners’ writing products. There were 45 participants in the study who were randomly assigned to three experimental groups. All the participants were first given a prompt for the pre-test of writing, and then each group received its own intervention (direct written corrective feedback, indirect written corrective feedback, and task manipulation) for four sessions during four weeks. Subsequently, all the groups took the pre-test prompt of writing for their post-test performance after which the data were collected for the statistical analyses and fed into SPSS. The findings of the study confirmed the significant effects of direct written corrective feedback on increasing the grammatical accuracy of learners’ writings. There were implications, then, based on the results, highlighting the role of meaningful context of task application in the classroom.
بررسی تطبیقی جایگزینی واج های ملازیِ وام واژهای عربی در فارسی معیار و گویش رودباری (کرمان) در چارچوب نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۶
45 - 66
حوزههای تخصصی:
جایگزینی یک واجِ زبان وام دهنده با شبیه ترین آوای موجود در زبان وام گیرنده «جایگزینی صدا» یا «جایگزینی واج» نامیده می شود. واژه های بسیاری از زبان عربی وارد زبان فارسی و گویش های گوناگون آن شده اند که دارای دو نویسه «ق» و «غ» هستند. این دو نویسه که در زبان عربی به ترتیب به صورت همخوان های ملازی انسدادی بی واک /q/ و سایشی واک دار /R/ تلفظ می شوند، در زبان فارسی معیار تلفظی یکسان دارند و هر دو به صورت همخوان ملازی انسدادی واک دار /G/ تلفظ می شوند. در واقع دو همخوان /q/ و /R/ موجود در درون داد وام واژه های عربی با همخوان انسدادی واک دار [G] در زبان فارسی معیار جایگزین می شوند. برخلاف فارسی معیار، در گویش رودباری (کرمان) همخوان /R/ وجود دارد. از این رو، این همخوان با همخوان دیگری در برون داد جایگزین نمی شود. از سویی دیگر، در این گویش نه تنها همخوان بی واک /q/ بلکه جفت واک دارش یعنی [G] هم وجود ندارد. بنابراین، این همخوان در آغازه هجا در بافت پیش از واکه های پسین با همخوان [k] و در بافت پیش از واکه های غیرپسین با همخوان کامی [c] جایگزین می شود. همچنین این همخوان در انتهای واژه ها با همخوان کامی [c] جایگزین می گردد. این پژوهش توصیفی- تحلیلی در چارچوب نظریه بهینگی (Prince & Smolensky, 1993/2004) انجام شده و هدف آن تبیین یک به یک فرایندهای اشاره شده است. این تببین ها از طریق استدلال پیرامون محدودیت هایی که عامل رخداد این فرایندها هستند و رتبه بندی آن ها انجام شده است. همچنین، درپیوند با گویش رودباری، یک رتبه بندی نهایی که تبیین کننده جایگزینی همخوان ملازی /q/ با همخوان های [k] یا [c] در هر سه بافت مورد بررسی است، ارائه شده است.
تبیین فرایند کشش جبرانی در گویش لکی دلفان در چارچوب نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به توصیف و تحلیل فرایند کشش جبرانی با استفاده از چهارچوب بهینگی می پردازد. روش پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی و چهارچوب نظری، رویکرد بهینگی است. داده ها، شامل ضبط 14 ساعت مصاحبه از 14 گویشور (زن و مرد) 35 تا 75 ساله، به روش جمع آوری میدانی است و براساس الفبای آوانگار بین المللی،آوانویسی شده اند. در گویش لکی، با حذف همخوان های چاکنایی /h,?/ در واژه های دو هجایی در ساخت های هجایی cvc.cv(c) رخ می دهد و منجر به کشش جبرانی واکه در هجای اوّل می شود و نیز در اثر حذف همخوان مشدّد در این گویش، فرایند کشش جبرانی رخ می دهد که حاصل تعامل دو فرایند همگونی و کشش جبرانی با هم است؛ همچنین حذف همخوان چاکنایی /?,h/ در ساخت cvcc در واژه های تک هجایی این گویش، نیز موجب وقوع فرایند کشش جبرانی پیوسته می شوند. کشش جبرانی ناپیوسته با حذف همخوان های چاکنایی /h,?/ در واژه های تک هجایی و دو هجایی نیز رخ می دهد. همخوان های چاکنایی مذکور در جایگاه عضو دوّم خوشه همخوانی واقع شده اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که کشش جبرانی در گویش لکی دلفان فقط در واژه های بسیط رخ می دهد و این فرایند در واژگان مرکّب و یا در باهم آیی واژگان اتّفاق نمی افتد.
On the Cause of the Asymmetric Distribution between Scrambling and Postposing in Japanese
منبع:
هنر زبان دوره ۳ اردیبهشت ۱۳۹۷ (۲۰۱۸) شماره ۲
77-96
حوزههای تخصصی:
Japanese exhibits a large degree of flexibility in terms of word order. Thus, not only SOV but also OSV (scrambling) and SVO (postposing) are grammatical. In terms of discourse function, there are some similarities between scrambling and (non-pause type) postposing. According to Author (2017) and Shimojo (2005), scrambled objects and postposed elements are anaphorically salient but cataphorically non-salient. Yet, Shimojo (2005: 202) observed no example with a postposed object. In order to explain this tendency, I propose that scrambling is not as costly as postposing due to the following two reasons. First, scrambling follows given-new-ordering whereas postposing does not. Second, rightward movements are more costly than leftward movements in Japanese (Fukui: 1993). Therefore, postposing is expected to be selected when scrambling cannot be chosen. As scrambling can be used for the object but not for the subject in SOV, postposing is dominantly utilized for subjects.
The Effect of Online Learning Tools on L2 Reading Comprehension and Vocabulary Learning(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Teaching Language Skills (JTLS), Volume ۳۷, Issue ۳, fall ۲۰۱۸
211 - 238
حوزههای تخصصی:
The aim of this study was to investigate the effects of various online techniques (word reference, media, and vocabulary games) on reading comprehension as well as vocabulary comprehension and production. For this purpose, 60 language learners were selected and divided into three groups, and each group was randomly assigned to one of the treatment conditions. In the first session of treatment, a vocabulary test was administered as the pretest of the study. During treatment, the language learners in those three groups were instructed through online vocabulary games, online media along with transcript and online word reference. At the end of the treatment, a reading comprehension test, a vocabulary comprehension, and a vocabulary production test were given as the posttests. The collected data were analyzed using three one-way ANOVA procedures. The results showed that the online media group outperformed the other groups. Based on the findings of this study, it can be concluded that different online tools may have differential effects on learning different aspects of language. This implies that adhering to any single online tool may not necessarily bring about desirable results. The conclusion to be drawn from this is that teachers need to make use of a combination of these tools.
مقایسه مشخصه های اجتماعی-معنایی در گفتمان سازمان های مردم نهاد (سمن ها) و مؤسسات خیریه بر اساس رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف، لاکلا و موف
منبع:
پازند سال ۱۴بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵۲ و ۵۳
37 - 56
حوزههای تخصصی:
طبق نظریه پساساختگرایی لاکلا و موف (1985)، همه پدیده های اجتماعی تحت تاثیر فرآیندهای گفتمانی شکل می گیرند و اجتماع، عرصه مبارزه برای تعریف و تثبیت معنا است. آنان معتقدند گفتمان ها همواره با استفاده از سازوکارهای معنایی از طریق روش های مختلفی همچون مطبوعات، برای تاثیرگذاری بر روی افکار عمومی با هم در حال رقابت اند و این منازعات معنایی تابع تحولات اجتماعی است. در این پژوهش با تلفیق نظریه لاکلا و موف و نظریه تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف (1995) که زبان را به عنوان کنش اجتماعی با کاربرد متفاوت معرفی می کند، قصد بر این است تا مشخصه های اجتماعی- معنایی در گفتمان سمن ها (به عنوان گروه اولِ تحقیق حاضر) و مؤسسات خیریه (به عنوان گروهِ دوم) و نیز چگونگى شکل گیرى و تعامل بین آنها و بازنمایى منازعات معنایى این دو گفتمان در محافل اجتماعی به ویژه مطبوعات در حوزه کودکان کار و خیابان بررسی شود. همچنین، در پژوهش حاضر بر اساس دیدگاه فرکلاف، مفصل بندی گفتمان و استفاده از دو سازوکار مهم برجسته سازی و حاشیه رانی و فرایندهای دیگر تحلیل انتقادی مانند مجهول سازی و اسم سازی که از ابزارهای برجسته سازی اند، ارتباط بین دیدگاه های فکری، سیاسی و اجتماعی فعالان دو گروه نام برده مشخص و تبیین می شود. داده های تحقیق حاضر شامل متون منتخبی از رسانه ها و مطبوعاتی است که به صورت موردی از خیریه ها و سمن های فعال در زمینه کودکان کار و خیابان در دهه هشتاد و نود شمسی انتخاب شده است. بررسی و تحلیل متون انتخابی پیرامون تحلیل گفتمان انتقادی از دیدگاه های ایدئولوژیکی نهادهای مربوطه به مفصل بندی گفتمان برای تعیین محل نزاع معنایی آنها توصیف و تبیین گردیده است.
ریخت شناسی”باب بازجست کار دمنه”از کلیله و دمنه(براساس نظریه ولادیمیر پراپ)
منبع:
رخسار زبان سال دوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴
۱۰۱– ۸۳
حوزههای تخصصی:
در دوره معاصر نقد ادبی کانون توجه بسیاری از پژوهشگران قرار گرفته است و آثار ادبی از دیدگاههای مختلفی بررسی می شود.پیشرفت های نقد ادبی، منجر به ایجاد مکتب ساخت گرایی با الهام از نظریات زبان شناسانه "فردینان دوسوسور" گردید. ریخت شناسی یکی از انواع رویکردهای نقد ادبی است که در آن محقّق می کوشد روابط متقابل بین واحدهای ساختاری را بررسی و تجزیه و تحلیل کند. در نتیجه بتواند به یکی از مهمترین اهداف پژوهش یعنی تعیین چارچوب علمی برای داستان دست یابد. این شیوه تحلیلی از دهه های نخست قرن بیستم با "ریخت شناسی قصه های پریان" پراپ آغاز شد. روش کار پراپ این گونه بود که او هر قصّه را به قسمت های کوچک تقسیم و با یکدیگر مقایسه می کرد. سپس آن ها را بر اساس ماهیت این قصّه ها و روابط متقابل شان با یکدیگر و با کل قصّه توصیف می کرد. این پژوهش بر آن است که "باب بازجست کار دمنه" از کتاب کلیله و دمنه را بر اساس نظریه ولادیمیر پراپ، ریخت شناس روس واکاوی کند.
از دغدغه زمان تا بحران هویت در داستان گشتیِ شبانه نوشتۀ پاتریک مودیانو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات داستانی قرن بیستم فرانسه با اِدغام کردن واقعیت و خیال در بطن سازه های داستانی توانسته است بسیاری از حوادث گذشته را با روایت منحصربه فرد بازسازی کند. تاریخ و گذشتة یک سرزمین از ورای ادبیات و داستان های رئالیستی و اتوبیوگرافیک می تواند هویت و عناصر فکری آن سرزمین را نشان دهد. جنگ جهانی دوم مثل بسیاری از درون مایه های دیگر برای نویسندگان معاصر فرانسوی همچون پاتریک مودیانو ابزاری را فراهم می کند تا با توسل به رخدادهای فراموش شده و با توجه به تحولات داستان پردازی، از ورای تجربة حسی، تاریخ و حوادثی را به تصویر کشند که هیچ کس را از آن گریزی نیست. داستانِ گشتی شبانه یا کاوش هویتی در تیرگی و تاریکی ها واقعیاتی را به تصویر می کشد که جدا از تجربه، در بطن حافظه و پریشانی های یک فرد، جامعه، ملت قرا گرفته است و برای به تصویر درآوردنِ آن باید به زمان و مکان متوسل شد تا ریشة هویت گرایی یا هویت ستیزی شخصیت های داستانی را در قلمرو خاطره و روایت نشان داد.
تأثیر طول سازه بر حرکت نحوی: تحلیلی بر اساس ردیاب چشمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۷
51 - 7
حوزههای تخصصی:
حرکت نحوی که طی آن تغییراتی در ترتیب سازه ها ایجاد می شود، با هدف اقناع اصول بهره وری صورت می گیرد. طول سازه ها به عنوان عاملی صوری نقش اثرگذاری در عملکرد قواعد حرکت دارد. آرایش ساختار نهایی با سهولت پردازشی همبستگی دارد. این پژوهش با بهره گیری از الگوی ردیاب چشمی به بررسی رفتار چشم در واکنش به سطح پردازشی جملات با ساختارهای نحوی متفاوت می پردازد، و شواهدی رفتاری برای تأثیر طول در عملکرد حرکت دستوری در صورت های متناظر در زبان فارسی ارائه می دهد. در چارچوب الگوی ردیاب چشمی، دو نوع حرکت (خروج بند موصولی و پسایندسازی) در دو مجموعه ی چهل جمله ای، در دو سطح طولی (کوتاه و بلند) بررسی شد. سپس، رفتارهای چشمی نظیر تعداد و دیرش تثبیت، واپسگرد ثبت و داده های خروجی در نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت. در رابطه با الگوی تعداد و دیرش تثبیت، زمانی که طول سازه مورد مطالعه کوتاه بود، تفاوت چندانی میان قبل و بعد عملکرد قاعده ی حرکت دیده نشد و در حالتی که قاعده حرکت عمل نکرده، میانگین تعداد و دیرش تثبیت کمتر بود. افزایش طول سازه منجر به وارونگی الگوی تثبیت ها و تفاوتی معنادارشد. با افزایش طول سازه، تعداد واپسگردها پس از عملکرد حرکت کاهش یافت. از آن جا که مؤلفه های پیش گفته در تحلیل پایش گر چشمی، الگویی کارآمد در سنجش سطح پردازشی جملات است، می توان نتیجه گرفت، عملکرد قواعد حرکت نحوی با طول سازه ها مرتبط است و در راستای تسهیل پردازش انجام می شود. حرکت به جایگاه پسافعلی، با افزایش طول محتمل تر است و با انگیزش افزایش بهره وری پردازشی صورت می گیرد.
From Academic to Journalistic Texts: A Qualitative Analysis of the Evaluative Language of Science(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Teaching Language Skills (JTLS), Volume ۳۷, Issue ۱, Spring ۲۰۱۸
127 - 158
حوزههای تخصصی:
This study examined academic articles and journalistic reports in 5 disciplinary areas to explore how similar contents might attitudinally be realized in two different genres. To this end, 25 research articles and 210 news reports were carefully selected and underwent detailed discourse semantic and grammatical analyses with the purpose of identifying the evaluative linguistic patterns. The findings showed that academic texts are attitudinally charged with appreciation rather than other categories of attitude. This suggests that markers of appreciation are responsible for detachment, impersonality, and objectivity. On the contrary, notwithstanding the frequent use of appreciation in journalistic texts, other categories of attitude (affect and judgment) are also effectively used. This suggests that affective and judgment markers account for the subjectivity of journalistic texts. One of the findings emerging from this study is that frequent instances of appreciation in the different parts of an RA might be attributed to the development of language use within an individual which does not lead to lowering the level of objectivity in academic texts but enhancing interpersonal communication.
ارجاع در نشانگرهای اهمیت مطلب در سخنرانی های علمی دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۹
179 - 192
حوزههای تخصصی:
درک سخنرانی های علمیِ کلاسیِ استاد، برای دانشجوها امری دشوار است. این دشواری، می تواند ناشی از زودگذر بودنِ مطالب شفاهیِ ارائه شده و پراکندگیِ اطلاعات منسجم در سخنرانی ها باشد. آن چه می تواند به دانشجوها در درک این گونه سخنرانی ها کمک کند، شناختِ این گونه سبک است. به همین منظور، هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی ارجاع در نشان گرهای اهمیت مطلب در سخنرانی های علمی انگلیسی است. به ویژه، این مقاله کوشیده است چگونگی ارجاع دهی در نشان گرهای اهمیت مطلب به وسیله استادهای دانشگاه – با جنسیت مرد و زن- را بررسی نماید. رونوشت 160 سخنرانی موجود در پیکره انگلیسی بیس، بررسی شد و فهرستی از 1،350 نمونه نشان گر اهمیت مطلب استخراج شد. سپس، این نشان گرها به پنج دسته سازمان دهیِ کلام، تعامل با مخاطب، پوششِ موضوع، وضعیتِ مطلب و ارتباط با امتحان گروه بندی شده و از جنبه ارجاع – پیش مرجع، پس مرجع و مرجع مشترک - برای استادهایی با جنسیت متفاوت بررسی شدند. یافته های پژوهش نشان داد؛ (1) تمامی استادها، چه زن و چه مرد، بیشتر تمایل دارند در پیوند با نشان گرهای سازمان دهی کلام و وضعیتِ مطلب، به صورت پس مرجع به مطلب مهم اشاره کنند، (2) هر دو گروهِ استادها، در ارتباط با ویژگیِ پوشش دهیِ موضوع، تقریباً به طور مساوی از نشان گرهای پیش مرجع و پس مرجع استفاده می کنند، (3) ویژگیِ ارتباط با امتحان هم به وسیله استادهای مرد و زن، فقط به صورت پیش مرجع انجام می شود و (4) تعامل با مخاطب، در نشان گرهای اهمیتِ مطلب، بیشتر به صورت پس مرجع صورت می گیرد. به طور کلی، پژوهش حاضر نشان داد، بیشتر نشان گرهای اهمیتِ مطلب در سخنرانی های علمی انگلیسی، پس مرجع هستند.
The Relationship between the Interpersonal Intelligence and Reading Comprehension Achievement of Iranian Bilingual and Multilingual EFL Learners
حوزههای تخصصی:
The present study aimed at investigating the relationship between interpersonal intelligence of Iranian bilingual and multilingual EFL learners and their reading comprehension achievement. To do so, 60 intermediate EFL students were selected from a group of 80 based on their OPT scores. They were non-randomly divided into two experimental groups. Data collection took place during the summer semester 2017. Once the interpersonal intelligence questionnaire and the reading comprehension test scores had successfully been collected, the results of Pearson product correlation coefficient analyses showed that there was a significant relationship between Iranian bilingual and multilingual EFL learners’ interpersonal intelligence and their reading comprehension achievement: higher interpersonal intelligence was associated with higher levels of reading comprehension achievement and higher statistical significance among bilingual learners. Therefore, it was suggested that Multiple Intelligence Theories could still serve as determining factors in planning programs to teach reading in spite of the theoretical, conceptual, and empirical criticisms of the idea.
قلب نحوی در کردی کلهری براساس برنامه کمینه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قلب نحوی در کردی کلهری حرکتی مشخّصه مبنا با انگیزه بازبینی مشخّصه تأکید است. انواع مختلف قلب نزدیک، قلب دور، قلب چندگانه نزدیک و دور و قلب به سمت چپ در کردی کلهری رایج است. مفعول مشخّص، گروه فعلی، گروه پرسش واژه و فاعل درونه برخلاف مفعول نامشخّص سازه های مقلوب شدنی در این زبان هستند. قلب نزدیک و دور مفعول مشخّص در کردی کلهری، منجر به ایجاد روابط ارجاعی و مرجع گزینی جدید می شود که ضمن ردّ نظر میاگاوا (2001) و ماهاجان (1990) که موردی از تناقض ویبلهوت نیز است. با ارائه استدلال هایی ازقبیل جایگاه قید جمله و قید گروه و همچنین، ضرورت وجود فاعل در پاسخ کوتاه اثبات شد که برخلاف برخی مطالعات (میاگاوا، 2001؛ ماهاجان، 1994 و کریمی، 2005)، مشخّصه اصل فرافکنی گسترده را نمی توان به مثابه انگیزه قلب نزدیک در کردی کلهری فرض کرد. داده های بررسی شده در این مقاله بیان گر آن است که قلب نزدیک در کردی کلهری حرکتی غیر موضوعی به مشخّص گر گروه تأکید است. یکپارچگی ارائه شده در تبیین قلب نزدیک و دور از دستاوردهای دیگر این مطالعه است که شواهدی برای ردّ ماهاجان (1994)؛ میاگاوا (2001) و کریمی (2005) محسوب می شود. این یکپارچگی در تبیین قلب نزدیک و دور هم سو با اصول اقتصادی موجود در کمینه گرایی مبنی بر استفاده حداقلی از ابزارها در تحلیل داده ها نیز است.
محمد طرزی افشار و ویژگی های زبانی او(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبانشناخت سال نهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
125-151
حوزههای تخصصی:
چکیده محمد طرزی افشار شاعر عهد شاه عباس دوم و شاه صفی از ایل افشار است که متاسفانه، تاکنون چون مرواریدی مکنون در صدف خمول و گمنامی مانده است. زبان او در آثارش ویژگی خاصی دارد که در آثار شاعران دیگر کمتر دیده شده است. این پژوهش بر آن است تا به طریق تحلیلی اشعار طرزی را بررسی کند و نشان دهد تغییراتی که طرزی در آن روزگاران در مورد واژگان انجام داده، امروزه تحت عنوان هنجارگریزی مطرح می گردد. در اینگونه فراهنجاری، شاعر، واژگان و ترکیبات جدیدی را ابداع می کند که در زمان وی کاربرد نداشته است. نتایج تحقیق نشان می دهد طرزی از اسم عام مصدر جعلی ساخته و از ترکیب اسم خاص و نشانه مصدری «یدن» نیز در ساختن فعل های تازه بهره برده است. دو اسم مترادف (معطوف ومعطوفٌ علیه) نیز، که به صورت مصدر جعلی درآید، از کلام طرزی، طرز دیگر می سازد. وی تنها از کلمات مفرد مصدر جعلی نمی سازد بلکه در این خصوص از واژگان مرکب یا عبارت هم استفاده می کند و به این ترتیب، واژگانی نو ابداع می نماید. از مضاف و مضاف الیه هم واژه می پردازد. ساخت مصدر جعلی از حرف و ضمیر در اشعار طرزی دیده می شود و این نکته شامل حروف عربی هم می شود.