مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
قصه های پریان
ولادیمیر پراپ، فولکلورشناس روسی می اندیشید که در بررسی قصه عامیانه باید از اسلوب مطالعاتی علوم طبیعی استفاده کرد. وی معتقد بود که طبقه بندی قصه ها حاصل کارهای پژوهشی بسیاری است که در پایان مطالعه به دست می آید، ولی عموم محققان ابتدا موضوع را دسته بندی می کنند، سپس مواد کار را در قالب این طبقه بندی تحمیلی می گنجانند. پراپ خود به بررسی ریخت شناسیک صد قصه از مجموعه ای از قصه های روسی پرداخت که آفاناسی یف آنها را جمع آوری کرده بود. وی دریافت که تمامی کارهای موجود در قصه به سی و یک عملکرد محدود می شود. او می پنداشت که در زیر ظاهر آشفته روایات، قوانینی بر زایش و تکامل این نوع قصه حاکم است که باید فرمول بندی شود و این دستاورد آغازگاه علم روایت شناسی به شمار می آید. پراپ برای هر یک از این عملکردها نمادی تعیین می کند و با در کنار هم قرار دادن آنها فرمول نهایی ساخت قصه های پریان را به دست می آورد. کاربرد مدلهای روش شناختی نقد مدرن در ادبیات کلاسیک همیشه با دشواریهایی روبه رو بوده است. این نوشته با توجه به اینکه جزو اولین نمونه های به کارگیری روش ریخت شناسی است، سعی دارد علاوه بر آزمایش این مدل در حوزه ادبیات تطبیقی از دشواریهای این کار درگذرد. مواد کار این نوشته یکی از حکایتهای جامع هزار و یک شب است که افزون بر حکایت اصلی، سه حکایت دیگر را نیز در بر دارد. در تحلیل این حکایت علاوه بر استفاده از نمادهای ریخت شناسی پراپ، بنا به مقتضای تحلیل، نمادهای دیگری به آن مجموعه افزوده، و در پایان هم نمودار ریخت شناسی حکایت به دست داده شده است. به کارگیری این روش علاوه بر اینکه آزمونی برای نظریه ریخت شناسی به شمار می رود، می تواند با توجه به مدل ساختاری به دست آمده، حکایات الحاقی را از اصلی جدا کند.
ریخت شناسی”باب بازجست کار دمنه”از کلیله و دمنه(براساس نظریه ولادیمیر پراپ)
منبع:
رخسار زبان سال دوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴
۱۰۱– ۸۳
حوزه های تخصصی:
در دوره معاصر نقد ادبی کانون توجه بسیاری از پژوهشگران قرار گرفته است و آثار ادبی از دیدگاههای مختلفی بررسی می شود.پیشرفت های نقد ادبی، منجر به ایجاد مکتب ساخت گرایی با الهام از نظریات زبان شناسانه "فردینان دوسوسور" گردید. ریخت شناسی یکی از انواع رویکردهای نقد ادبی است که در آن محقّق می کوشد روابط متقابل بین واحدهای ساختاری را بررسی و تجزیه و تحلیل کند. در نتیجه بتواند به یکی از مهمترین اهداف پژوهش یعنی تعیین چارچوب علمی برای داستان دست یابد. این شیوه تحلیلی از دهه های نخست قرن بیستم با "ریخت شناسی قصه های پریان" پراپ آغاز شد. روش کار پراپ این گونه بود که او هر قصّه را به قسمت های کوچک تقسیم و با یکدیگر مقایسه می کرد. سپس آن ها را بر اساس ماهیت این قصّه ها و روابط متقابل شان با یکدیگر و با کل قصّه توصیف می کرد. این پژوهش بر آن است که "باب بازجست کار دمنه" از کتاب کلیله و دمنه را بر اساس نظریه ولادیمیر پراپ، ریخت شناس روس واکاوی کند.
بررسی فرایند بلوغ کودکان در قصه پریان «آهوی شل» با تأکید بر نظریات برونو بتلهایم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال هفتم بهمن و اسفند ۱۳۹۸ شماره ۳۰
101-124
حوزه های تخصصی:
روان کاوان و روان شناسان مکاتب گوناگون، قصه های پریان را برای مقاصد روان کاوانه خویش تجزیه و تحلیل کردند. برونو بتلهایم از شاگردان مکتب فروید می کوشد نشان دهد که قصه های پریان چگونه با کمک صورت های خیالی، فرایند رشد سالم انسان را شکل می دهند و گذراندن مراحل این رشد را برای کودک جالب، باورپذیر و مفید می سازند. قصه «آهوی شل» با بیانی نمادین به کودک کمک می کند که چگونه با دو احساس متضاد عشق و نفرت نسبت به پدر و مادر، کنار بیاید و تصویر چهره مهربان پدر و مادر برای او حفظ شود. ترک خانه از سوی دو کودک به معنای این است که فردیت و استقلال ذهنی و روانی مستلزم ترک محیط خانه است. فرار از دست دیو، نمادی است از اینکه کودک خطرهای زمان بلوغ را به صورت موجودات آزاردهنده خیالی می بیند. خواهر و برادر نمادی هستند از اینکه انسان باید گرایش های متضاد انسانی و حیوانی را در درون خود یکپارچه کند تا به رشد واقعی دست یابد. بلعیدن خواهر از سوی نهنگ نشان دهنده یک مرگ غیر واقعی برای رسیدن به هستی برتر است. پیش فرض مقاله این است که «جایگزین سازی»، «اصلاح و تلطیف کشمکش ها و تعارض های عمیق روانی»، «فردیت و استقلال هویتی»، «برون افکنی روانی»، «یکپارچه سازی شخصیت»، «نظم پذیری ذهنی، روانی و اجتماعی» و «پرورش تخیل» از مهم ترین کارکردهایی است که می توان از قصه «آهوی شل» انتظار داشت. به این ترتیب قصه های پریان توانایی آن را دارند که مشکلات اساسی فرایند بلوغ کودکان را به شکلی مخیل و با بیانی غیرمستقیم مطرح و در نهایت، حل کنند.
کارکرد نماد در حکایت های حدیقه، داستان های مثنوی و قصه های پریان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۴۰۰ شماره ۸۹
217 - 241
حوزه های تخصصی:
متون عرفانی و قصه های پریان غالباً در حوزه ادبیات تعلیمی و تمثیلی اند و نقش نماد در تحلیل کارکرد بلاغی و اندیشگانی این آثار، برجسته است. نمادپردازی علاوه بر آنکه شگردی مؤثر برای ادبیّت بخشی به متون ادبی است، ابزاری دقیق برای سنجش محتوایی این آثار نیز محسوب می شود و مهم ترین و در عین حال مؤثرترین شیوه بیان مباحث متون رمزی است. بررسی کارکرد نماد در تحلیل مفاهیم صریح و محتوای پنهان حکایت های حدیقه، داستان های مثنوی و قصه های پریان هدف اصلی این پژوهش است. کیفیت استفاده از شیوه های نمادپردازی در جهت استنباط معانیِ این آثار به درک بهتر اهمیت نمادگرایی برای تأویل کلام در داستان های عرفانی و قصه های پریان منجر می شود. این مقاله، با روش توصیفی- تحلیلی، اهمیت نماد را در تفسیر و تأویل مفاهیم این آثار بررسی می کند. سپس از طریق مقایسه برخی نمونه ها، نشان می دهد که شناخت ویژگی ها و کارکردهای نماد در تحلیل محتوای متون مورد اشاره تا چه اندازه برای کشف لایه های مکتوم مضامین آن ها مؤثر است. نتیجه این است که استفاده از نماد در متون عرفانی، اغلب برای روشن شدنِ مفاهیم باطنی در ذهن خواننده است و حال آنکه در قصه های پریان، ابهام آفرینی در معنا به قصد بلوغ فکریِ مخاطب، هدف غایی محسوب می شود. این آثار با تفسیرهای صحیح خواننده، اصالت و تازگی خود را در خوانش های مکرر حفظ می کنند و چنین کیفیتی آن ها را به متنی باز، با قابلیت تأویل های گوناگون تبدیل می کند.
داستان های اپیزودیک در روایت های حماسی ایرانی و پیوند آن با قصه های پریان (بررسی موردی: شاهنامه و بهمن نامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۵۰)
128 - 154
حوزه های تخصصی:
وحدت و انسجام روایی و داستانی از ویژگی هایی است که از دیرباز به عنوان یکی از مؤلفه های مهم در نگاه به روایت های حماسی مطرح بوده است. حماسه های ایرانی به ویژه با توجه به متأخربودن زمان نگارش آن ها در مقایسه با حماسه های هندی و یونانی، گاه ساختاری اپیزودیک دارند و درخلال سلسله داستان ها، اپیزودهایی بدون ارتباط منسجم با داستان های پیش و پسِ خود آمده است، چنان که در ساختار کلان اثر حماسی نمی گنجند و به لحاظ ساختاری، روایت هایی فرعی هستند که به زنجیره ی خطی روایت حماسی افزوده شده اند. با توجه به بسامد این ویژگی در روایت های حماسیِ ایرانی، شناخت الگوهای روایی و اسطوره ایِ حاکم بر داستان های اپیزودیک از ضروریات پژوهش در این حوزه است. براین اساس با بررسی دو اثر شاهنامه و بهمن نامه یازده داستان اپیزودیک استخراج شده است؛ سپس با استخراج کمینه های رواییِ این داستان ها، تببین ساختار روایی آن ها، تحلیل ژرف ساخت اسطوره ای و بررسی چگونگی پیوند یافتن آن ها با ساختار کلان اثر در جریان تکوین روایت حماسی، در پی تبیین الگوهای روایی و اسطوره ایِ حاکم بر داستان های اپیزودیک در روایت های حماسی هستیم. نتایج تحقیق بیانگر تفاوت های قابل توجه خاستگاه ها و ساختارهای روایی و اسطوره ایِ این اپیزودها با ساختار کلان روایت های حماسی و ارتباط آن ها با قصه های پریان است.
تحلیل روانشناسانه آموزه های مثنوی جمشید و خورشید بر رشد روانی مخاطبان کودک و نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله جستاری تحقیقی در مورد تأثیر داستان جمشید و خورشید، اثر سلمان ساوجی، بر رشد روانی کودکان و نوجوانان است. قصّه های عامیانه یکی از گونه های غنی و محبوب در ادبیّات هر قوم و ملّتی است که از پایگاه محکمی در میان مردم برخوردار هستند. هدف این مطالعه بررسی تأثیرات فراوان این داستان در رشد طبیعی کودکان و راهنمایی آنان به طور غیر مستقیم در حلّ تعارضات درونی است. در این پژوهش نشان داده می شود که قصّه جمشید و خورشید که در حیطه داستان های پریان قراردارد بخوبی با کودکان ارتباط برقرار می کند و بسیاری از تعارضات و کشمکش های درونی آنها را در خود منعکس می سازد. با توجّه به قابلیّت های این اثر در تحلیل روانشناسانه، این داستان از منظر روانشناسان برجسته: زیگموند فروید، برونو بتلهایم و گوستاو یونگ بررسی شد. مثنوی جمشید و خورشید داستان سفر پر مخاطره پسر نوجوانی است که از خانواده خود جدا می شود و به دنیایی خطرناک پا می گذارد تا بتواند به معشوق خود دست یابد. این داستان، تجلّی استقلال خواهی نوجوان و تلاش او در به دست آوردن هویّت است. داستان جمشید و خورشید به کودک می آموزد غلبه بر خواسته های جسمانی و توجّه به فرامن راه دستیابی او به موفقیّت و کسب هویّت است. این گونه آموزش و راهنمایی به کودک به صورت غیرمستقیم تأثیر فراوانی بر کودک دارد. قصّه مستقیماٌ به او امر و نهی نمی کند بلکه او را درحلّ مشکلات درونی به نحو بهتری راهنمایی می کند. او دیگر نمی تواند تنها به پدر و مادر خود متکی باشد بلکه باید هویّتی مستقل برای خود کسب کند و دوران کودکی را به سلامت پشت سر بگذارد. هماهنگی نیروهای درونی و حلّ تعارضات درونی مهمترین پیام این داستان است.
خاستگاه روایی قصه های پریان و مبانی سیاسی- ایدئولوژیک فرهنگ های هند و اروپایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
۲۰۷-۱۶۳
حوزه های تخصصی:
«قصه های پریان» از گونه های معروف روایی و ادبی جهان محسوب می شوند. گستردگی جهانیِ این قصه ها چنان است که رسیدن به قطعیتی متقن و جامع درباره خاستگاه قصه های پریان را با چالش ها و دشواری های بسیاری همراه کرده است، چنان که دیدگاه های مطرح در این زمینه نیز با چالش ها و خلل های متعددی روبه رو هستند. رواج گسترده این قصه ها در فرهنگ های هندواروپایی، و وجود الگوها، عناصر و کارکردهای روایی مشابه در این قصه ها نیز مسائل دیگری است که ضرورت پژوهش برای تبیین خاستگاه های تاریخی و رواییِ قصه های پریان را نشان می دهد. در این مقاله به منظور واکاوی خاستگاه های روایی و تاریخی شکل گیری قصه های پریان؛ مسئله رواج و انتشار باستانیِ این قصه ها در فرهنگ های هندواروپایی؛ کارکردهای آیینی و معرفتی این قصه ها در این فرهنگ ها، و ارتباط آن با بنیان های فرهنگی و آیینیِ اقوام هندواروپایی، با تکیه بر شواهد روایی، آیینی و اسطوره شناختی، به بررسی و تحلیل خاستگاه های شکل گیری قصه های پریان می پردازیم. نتایج پژوهش نشان می دهد که خاستگاه اولیه شکل گیری قصه های پریان به «هزاره دوم پیش از میلاد»؛ یعنی به دوره مواجهه اقوام هندواروپایی در ایران، آسیای صغیر و اروپا با فرهنگ ها و آیین های بومیِ سرزمین های مقصدِ مهاجرتشان بازمی گردد، چنان که نظام روایی و معرفت شناختی مشترکی در این قصه ها دیده می شود که کارکردی آموزشی تربیتی با رویکرد سیاسی ایدئولوژیک برای مخاطبانشان داشته اند و در ارتباط با نوع مخاطب خردسال یا بزرگ سال نیز شکل و کارکرد روایی و فرهنگیِ خاصّ خود را داشته اند و استمرار بلندمدت و باستانی این قصه ها نیز منشأ شکل گیری روایت هایی چون برون همسری بوده است.