فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۰۰۱ تا ۴٬۰۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۷۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش پیش رو بررسی ترجیح بینندگان غربی به زیرنویس نام غذاها در فیلم های ایرانی است. بدین منظور، پیکره ای شامل 30 فیلم ایرانی و زیرنویس رسمی انگلیسی آن ها برای استخراج نام غذاها و تکنیک ترجمه به کاررفته بررسی شد. برای جمع آوری داده های پژوهش، پرسش نامه ای طراحی شد و در اختیار تعداد 223 بیننده غربی قرار گرفت. نظریه ناپیدایی ونوتی (1995/2008) و رویکردهای غرابت گرا و بومی گرای وی برای تحلیل نظر بینندگان به کار رفت. نتایج به دست آمده نشان دهنده رویکردی بومی گرا در زیرنویس نام غذاها در فیلم های ایرانی است. در مقابل، نتایج پژوهش حاکی از این است که بینندگان غربی رویکرد غرابت گرا در ترجمه نام غذاها در زیرنویس فیلم های ایرانی را ترجیح می دهند. با توجه به تحلیل نتایج، ترجمه ای غرابت گرا برای ترجمه نام غذاها در زیرنویس فیلم های ایرانی پیشنهاد می شود. این نوع رویکرد نه تنها با ترجیح بیننده غربی هم راستاست و انتظار وی را برآورده می کند، بلکه با حفظ تصویری از هویت ملی و فرهنگی ایرانی، می تواند به گفتمان دوطرفه فرهنگی در روابط نامتوازن قدرت در جوامع امروز تبدیل شود.
بررسی تاریخی ویژگی های آوایی شمال غربی در گویش کُردی سُنقُر کُلیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The Role of Social Goals in Iranian Undergraduate Students' Cognitive, Emotional, and Behavioral Engagement(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۸ , N. ۱ , ۲۰۱۹
115 - 138
حوزههای تخصصی:
Learning in every context is influenced by the social factors such as the people with whom the learners are communicating in that specific learning environment. As the role that social factors can potentially play in the process of education seems not to have been explored comprehensively in the field of English language teaching, in general, and in the Iranian educational context, in particular, the purpose of the present study was to investigate the impact of both social goals and achievement goals on emotional, behavioral, and cognitive engagement, in an academic context. The participants of the study consisted of 302 undergraduate students (88 females, 206 males, 8 unspecified), majoring in English literature at two state universities and two private universities in Iran. The data were collected through one questionnaire consisting of items relating to different types of social goals and various types of engagement. Confirmatory Factor Analysis (CFA) and Regression Analysis were conducted to analyze the data. The results of CFA confirmed the validity of such goals in our context. Also, regression analysis showed that mastery goals, social status goals, and social concern goals predicted variance in different facets of engagement.
تحلیلی ساخت محور از ترکیبات نام اندام "سر" در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی ساخت ترکیب های نام اندام «سر»، به عنوان یکی از فعال ترین نام اندام های زبان فارسی است- تا در چارچوب صرف ساختی (Booij, 2010) به تحلیل الگوی واژه سازی ]سر-[X پرداخته شود. همپنین این مقاله می کوشد تنوع های معنایی، عمومی ترین طرح واره ساختی ناظر بر عملکرد این الگوی واژه سازی، انشعابات حاصل و نیز ساختار سلسله مراتبی آن را در واژگان گویشوران زبان فارسی بر اساس داده های همزمانی و درزمانی مورد بررسی قرار دهد. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی است و داده ها شامل 178 واژه مرکب است که از جستجو در فرهنگ سخن (Anvari, 2002)، فرهنگ زانسو (Keshani, 1993)، پیکره بیجن خان و جستجوگر گوگل استخراج شده اند. یافته های پژوهش نشان دهنده آن است که دو طرح واره ساختی عمومی و چندین زیرطرح واره فرعی تشکیل دهنده نظام سلسله مراتبی این ساخت هستند. همچنین مفاهیم «هستار مرتبط با معنای سر و X» و «ویژگی متمایزکننده هستار مرتبط با معنای سر و X» ، انتزاعی ترین همبستگی های صورت و معنای ناظر بر عملکرد این ساخت هستند. این مطلب بیان گر آن است که الگوی ]سر-[X از اساس ساختی با قابلیت کارکرد چندگانه است. به سخنِ دیگر، چندمعنایی که در این جا با آن روبه رو هستیم نه در سطح واژه های عینی، بلکه در سطح ساخت ها و طرح واره های انتزاعی قابل تبیین است. همچنین، مشخص شد که علاوه بر معنای حاصل از ساخت، عامل های دیگری مانند معنای هریک از اجزای شرکت کننده در ساخت و رابطه آن ها، دانش دایره المعارفی، بافت و همچنین ساز و کارهای مفهومی استعاره و مجاز نقش مهمی در تعیین معنای واژه های مرکب حاصل از این ساخت دارند.
تأملی در «ساقی به یاد دار: نقدها و تأملاتی در حوزه ی خاقانی شناسی» نوشته ی سعیداللّه قره بگلو
حوزههای تخصصی:
خاقانی پژوهی و مطالعات خاقانی شناسانه موضوعی ست که در سال های اخیر رشد چشمگیری داشته است و هرکدام از استادان و خاقانی پژوهان سعی کرده اند به فراخور دانش و آگاهی خود قدمی در این راه بردارند. درراستای همین مطالعات خاقانی پژوهانه، کتاب «ساقی به یاد دار: نقدها و تأملاتی درحوزه ی خاقانی شناسی» از دکتر سعیداللّه قره بگلو در سال 1395 منتشر شد. کتاب یادشده دو موضوع کلی را پی گرفته است: بخش اول با عنوان «نقد بر نقد» و بخش دوم «مقاله ها». نویسنده ی گرامی در بخش «نقد بر نقد» انتقادات چندی به تلاش های دکتر محمد استعلامی در کتاب «نقد و شرح قصاید خاقانی» وارد کرده است. در این مقاله تلاش بر این بوده است ضمن نقد روش نگارش کتاب، به انتقادات نویسنده با روشنگری بیش تر پاسخ داده شود. نگارنده برخی از دیدگاه های نویسنده ی کتاب را ذیل «نقد بر نقد» بررسی و نقد کرده است که امید است با پذیرش آن مطالب، بر غنای هرچه بیش تر کتاب افزوده شود.
تحلیل ساختار و گفتمان بخش تقدیر پایان نامه های فارسی در دو مقطع کارشناسی ارشد و دکتری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صفحه قدردانی و سپاس، معمولاً بخشی کوتاه از یک پایان نامه یا رساله دانشگاهی است که در آن، دانشجو از افرادی مانند استادها، اعضای خانواده، دوستان و همکاران و نهادهایی مانند کتابخانه، دانشکده، گروه و یا شرکت ها و نهادهای غیردانشگاهی قدردانی و سپاس گزاری می کند. بر پایه انگاره نظری هایلند (Hyland, 2004) سه مرحله تأمل، سپاس و اطلاع در متن های قدردانی پایان نامه های دانشگاهی به کار می رود. در پژوهش حاضر، 240 متنِ قدردانی و سپاس از 120 پایان نامه کارشناسی ارشد و 120 رساله دکتری از شش رشته علوم سخت (کامپیوتر، مهندسی برق، زیست شناسی) و علوم نرم (مدیریت، حسابداری، زبان شناسی) استخراج و بررسی شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که گسترده ترین متن های تقدیر در رشته زبان شناسی همگانی (با 6340 واژه)، و کوتاه ترین متن های تقدیر در رشته حسابداری (با 3804 واژه) نگارش شده اند. یافته های پژوهش، به طور کلی نشان دهنده آن است که در متن های قدردانی پایان نامه ها و رساله های ایرانی نیز مرحله ها و گام های الگوی هایلند دنبال می شود، با این تفاوت عمده که در 50 درصد از متن های فارسی، دانشجویان از خداوند نیز سپاس گزاری کرده اند. این در حالی است که هایلند چنین مرحله یا گامی را در انگاره 2018 خود در نظر نگرفته است. با بررسی صفحه قدردانی در رشته های گوناگون، مشاهده شد که دانشجویان رشته های علوم انسانی در مقایسه با رشته های علوم پایه و مهندسی، متون تقدیر طولانی تری نوشته اند. همچنین فراوانی سپاس از نهادهای غیردانشگاهی مانند آزمایشگاه ها، مراکز تولیدی و تجاری در رشته های علوم پایه و مهندسی بیشتر است. با توجه به متغیر مقطع تحصیلی نیز دریافتیم که دانشجویان دوره دکتری نسبت به دانشجویان کارشناسی ارشد، متن های قدردانی گسترده تری نوشته اند.
درباره واژه maysjyāna در فرهنگ سکایی ختنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The Relationship between Iranian EFL Learners’ Linguistic and Logical Intelligences and the Frequency of Fallacies and Evidence in their Argumentative Writing: A Gender-based Study(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۲, No.۲۵, Fall & Winter ۲۰۱۹
151-169
حوزههای تخصصی:
The learners’ ability to write a well-organized argumentative essay has gained prominence within the last decades. The multiple intelligences play a significant role in enhancing the precision of both language and thought during the writing process. The current study aimed at investigating the possible relationship between linguistic and logical intelligences and the frequency of informal fallacies and evidence types in Iranian EFL learners’ argumentative essays. To the end, a total of 110 upper-intermediate EFL learners were asked to respond to the relevant items of Multiple Intelligences Developmental Assessment Scale (MIDAS) and to write an argumentative essay. The informal fallacies and four categories of evidence were identified using two models of argumentation. Among several categories of informal fallacies and evidence, only statistical evidence was absent in argumentative essays. The results of Pearson product-moment correlation coefficient revealed a significant relationship between the participants’ linguistic and logical intelligences and the frequency of informal fallacies and evidence types in their argumentation. However, no significant difference was found between male and female EFL learners in terms of the frequency of informal fallacies and evidence types in their argumentative essays. The findings contribute to enhancing the efficiency of writing materials and courses by considering the learners’ individual differences.
مقایسه کیفی و کمی نوازه های دریافتی مدرسان زبان انگلیسی از سوی زبان آموزان براساس عامل جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۹ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
927 - 958
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر بر آن hست تا به شیوه ای کیفی و کمی، نوازه های دریافتی مدرسان زبان انگلیسی از سوی زبان آموزان زبان انگلیسی را با درنظرگرفتن عامل جنسیتِ مدرس مورد کنکاش قرار دهد. در مرحله کیفی، شرکت کنندگان متشکل از 28 مدرس انتخاب گردید. انواع نوازه های دریافتی مدرسان به واسطه مصاحبه های نیمه ساختاریافته با آن ها، مورد بررسی قرار گرفت و پرسشنامه ای طراحی شد. پس از تأیید روایی و پایایی آن، پرسشنامه در اختیار 181 مدرس قرار داده شد و تفاوت نوازه های دریافتی مدرسان به لحاظ کمی مورد تحلیل واقع شد. یافته-های کیفی نشان داد که مدرسان زن در مقایسه با مدرسان مرد، نسبت به دریافت نوازه های غیرکلامی مثبت، کلامی غیرشرطی منفی و کلامی شرطی منفی حساس تر بودند. نتایج بخش کمی نیز نشان داد که میان بهره نوازه ای مدرسان زن و مرد از نظر حسی که در نتیجه دریافت انواع نوازه های غیرکلامی مثبت، عدم دریافت نوازه و کلامی شرطی منفی ایجاد می شود، تفاوت معناردار وجود دارد.
Naturalization in Translation:A Case Study on the Translation of English-Indonesian Medical Terms(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۷, Issue ۲۷, Autumn ۲۰۱۹
11-28
حوزههای تخصصی:
Naturalization is a translation procedure that is predominantly utilized in the translation of English medical terms into Indonesian. This study focuses on identifying types of naturalization involving the adjustment of spelling and pronunciation and investigating whether naturalization has been appropriately applied based on the rules in the Indonesian general guidance of term formation. The data were taken from the translation of selected articles of a medical textbook, General Ophthalmology (2008). The findings show that naturalization in English-Indonesian medical terms occurred in four categories, namely (1) adjustment of spelling with complex adjustment of pronunciation, (2) adjustment of spelling with simple adjustment of pronunciation, (3) adjustment of pronunciation without adjustment of spelling and (4) adjustment of spelling without adjustment of pronunciation. The products of naturalization have followed the guidance yet several new adjustment standards need to be included to enrich the pattern of foreign term adoption. In addition, this study recommends that types of ‘absorption’ in the Indonesian guidance of term formation needs to be revisited in order to precisely classify how foreign term’s pronunciation and spelling adjustment is made in the Indonesian language.
Construction and Validation of a Critical Pedagogy Questionnaire to Assess ELT Teachers: A Mixed-Method Study(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Issues in Language Teaching (ILT), Vol. ۸, No. ۱, June ۲۰۱۹
333 - 375
حوزههای تخصصی:
The transformational approach (Freire, 1998) can be achieved through critical pedagogy. The present study describes the development and validation of a questionnaire to access critical pedagogy for evaluating teachers’ perceptions of critical pedagogy in two different contexts i.e. public and private schools. This study used a mixed-method design. In the qualitative phase, 15 experienced high school teachers from public and private schools in Sabzevar, Iran, participated in a semi-structured interview. Based on the result of the constructivist grounded work and the literature review, the main constructs of critical pedagogy were described. Then, an eight-construct operationalization of language teaching was presented, describing the fundamental principles of language teaching from the point of view of critical pedagogy. In the quantitative phase, 180 valid questionnaires, obtained from 59 males and 121 females, were used to run the Confirmatory Factor Analysis using the software LISREL 8.5. This resulted in a 70-item, five-point Likert-scale instrument with satisfactory construct validity which was based on the 21 constructs of critical pedagogy. As a validated measurement, the Critical Pedagogy Questionnaire can be highly useful for the researchers and designers in the field of ELT, English teachers, and instructors to evaluate the perception of their learners on critical pedagogy.
Exploring Phrasal Complexity Features in Graduate Students’ Data Commentaries and Research Articles(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study aimed at exploring phrasal complexity features in data commentaries produced by graduate students and in research articles written by expert writers. To this end, 25 empirical RAs in the field of Applied Linguistics and 158 data commentaries generated by graduate students of English Language Teaching were comparatively examined. The results revealed that students approximated expert writers in terms of producing two linguistic features (i.e., N+N structures and nominalizations). However, they differed significantly from expert writers in generating four linguistic elements (i.e., attributive adjectives, appositive structures, of -genitives, and PPs as noun post-modifiers). The results also revealed that expert writers’ texts comprise varied presence of exceedingly complex patterns of pre-modification, triple/quadruple/quintuple (pre)modification, a hybrid of novel appositive structures, and multiword hyphenated adjectives. Conversely, graduate students’ language could be characterized by less variety, single/dual (pre)modification, a far less extensive range of noun-participle compounds functioning as nominal pre-modifiers, linguistically limited complex modifications, and minimally multifarious patterns of use associated with N+N formulations. Overall, the findings can give fresh insights into the needs of the L2 student writers in developing an academic text.
بررسی فرایندهای کشش جبرانی و حذف در گویش کُرمانجی با تأکید بر نظریه مورایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«کُردی» یکی از زبان های پرگویشور در چهار کشور است. این زبان در ایران و در استان هایی نظیر کردستان، ایلام، کرمانشاه، همدان، آذربایجان غربی و شمال خراسان دارای لهجه های گوناگونی است که دو گویش «کُرمانجی» و «سورانی» پرتکلم ترین گویش های آن به شمار می روند. در حقیقت «گویش ها» شاخه هایی هستند که از یک زبان واحد منشعب شده اند اما از نظر آوایی، واژگانی و ساختاری با یکدیگر تفاوت دارند. هدف از انجام این پژوهش بررسی برخی از فرایندهای پربسامد در گویش کُرمانجی برحسب «نظریه مورایی» است. این پژوهش به دنبال پاسخ دادن به این پرسش است که آیا فرایندهای «کشش جبرانی» و «حذف» در این گویش و در نظریه مورایی قابل تبیین هستند یا خیر. به منظور پاسخ به این پرسش، داده ها با استفاده از روش میدانی، از طریق ارائه پرسشنامه به گویشوران بومی و همین طور بهره گیری از پایان نامه و منابع مکتوب گردآوری شد. در ادامه، پس از بیان پیشینه و معرفی نظریه مورایی، تحلیل داده ها از طریق گزینش نمونه های مناسب برای هر فرایند و بررسی آن ها در نظریه مورایی انجام شد. یافته ها نشان داد که این فرایندها قابلیت تبیین در نظریه مورایی را دارند.
بررسی ترکیبات حاصل از مادّه مضارع در قافیه های شعر فارسی (مطالعه موردی: اشعار نظامی گنجوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چندمعنایی نظام مند در رویکرد شناختی، تحلیل چندمعنایی فعل حسّ دیدن در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهشِ توصیفی- تحلیلیِ حاضر با استفاده از الگوی جسم انگاری (آنتونانو، 1999 و 2002) و شبکه معناییِ افعال حسّی (افراشی و عسگری، 1396) چندمعنایی فعل حسّی دیدن را توصیف و تحلیل کرده است. بدین منظور، معانی فعل دیدن در زبان فارسی با استفاده از لغت نامه دهخدا ، فرهنگ معین و پایگاه دادگان زبان فارسی جمع آوری شدند. در این مرحله (4500) جمله از پایگاه دادگان زبان فارسی استفاده شد که برمبنای معانی بسط یافته دسته بندی شدند. تحلیل های نوشتار پیش رو که بیشتر با مدّ نظر قراردادن قابلیت های حواس بشری و شیوه دریافت ما از جهان اطراف صورت می گیرد، نشان می دهد که جسم انگاری سرچشمه مفهوم سازی استعاری و بسط معنایی فعل دیدن است و چندمعنایی فعل دیدن حاصل تعامل محتوای معنایی این فعل با دیگر عناصر سطح جمله است. یافته های پژوهش حاضر در راستای آنتونانو (1999) و افراشی و عسگری (1396) است. مواردی نیز یافت شد که آنتونانو (1999 و 2002) به آن ها اشاره ای نکرده است. از طرفی، یافته های نوشتار پیش رو درراستای اظهاراتِ آنتونانو (2002)، ایوانز و ویلکینز (2000) و کووچش (2005) است که ایده جهانی بودن بسط معنایی افعال حسّی سویتزر (1990) را مورد تردید قرار داده بودند.
مقایسه همخوان های سایشی و انسدادی در خوشه با توالی آنها در مرز ترکیب بر اساس محل تولید و اندام های تولید فعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسایل مهم در واج آرایی واژگان زبان فارسی نحوه قرارگیری واحدهای واجی در کنار هم و تولید واژه هایی با هجاهای سبک و سنگین است. هدف از این پژوهش مقایسه توالی های سایشی و انسدادی در مرز ترکیب در واژه های مرکب و مشتق- مرکب با خوشه آنها در واژگان بسیط است. همخوان های سایشی و انسدادی در خوشه و توالی با توجه به محل تولید و اندام های تولید فعال چه تفاوتی دارند؟ به منظور پاسخ به این پرسش 15446 واژه مرکب و مشتق- مرکب برای بررسی توالی و 14336 واژه بسیط برای بررسی خوشه از فرهنگ های فارسی جمع آوری شده و اطلاعات واج شناختی مربوط به هر واژه استخراج شده است. نتایج بررسی داده ها نشان می دهد: الف) در خوشه های سایشی و انسدادی در واژه های بسیط، بسامدکلی خوشه با دو اندام تولید فعال حدود 25/5 برابر بیشتر از تولید با یک اندام فعال و در مرز ترکیب، بسامد کلی توالی های دو اندامی حدود 88/2 برابر بیشتر از تولید با یک اندام فعال است. ب) خوشه های دوانسدادی تنها از نوع متباین و توالی های دوانسدادی، از دو نوع متباین و هم محل تولید هستند. ج) تنها در خوشه های سایشی- انسدادی سه نوع خوشه هم محل تولید، همجوار و متباین دیده می شود، در مقابل در سه گروه از توالی ها هر سه نوع توالی متباین، هم محل تولید و همجوار دیده می شود. د) هر چه تعداد محل های تولید دیگر، میان دو عضو خوشه متباین افزایش یابد، بسامد تولید کاهش می یابد؛ چنین کاهش بسامدی تنها در توالی های متباین دو انسدادی و سایشی- انسدادی دیده می شود.
دیگری و نقش آن در گفتمان مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
253 - 279
حوزههای تخصصی:
«دیگری»، از موضوعات مهمِ طرح شده در حوزه های مطالعات فرهنگی، فلسفی، انسان شناختی و نشانه- معناشناسی است. یکی از مبحث های اصلی گفتمانِ عرفانیِ شرق، «دیگری» است و اصولاً در تمام عرفان مسأله مهم، نگاه کردن از منظر «دیگری» است. مسأله «دیگری»، از ویژگی های شاخص گفتمان عرفانی و فرهنگی مولانا نیز به شمار می آید. در گفتمان مولانا، دیگری در کارکردهای مختلفِ گفتمانی نمود می یابد و پیوسته تعاملی میان دیگری و من برقرار می شود. مسأله مهم این است که این تعامل، چگونه تحقق می یابد و چه طور در شکل دهی به معنا دخالت می کند. بر اساس این، پرسش اصلیِ پژوهشِ حاضر این است که چگونه و بر اساس کدام کارکردهای گفتمانی، تعامل میان دیگری و من تحقق می پذیرد و این تعامل در قالب چه گفتمانی طرح و نمایه می گردد. در واقع، هدف مقاله، تبیین ویژگی های نظام «دیگرمحور» و چگونگی تحقق آن، در دو نمونه از غزل های مولانا و بررسی نقش آن در شکل دهی به فضاهای فرهنگی و ارزشی است. فرضیه پژوهش از این قرار است که در غزل مولانا «دیگری» حضوری متمرکز دارد و مرکز انرژی ها است. هر چند این وجه متمرکز، در فرایندی تطبیقی حضور خود را به صورت متکثّر به تمام فضا تسرّی می دهد و با ارتقای پایگاه حضوری من، ابژه ها و سوژه ها، وضعیتی استعلایی را رقم می زند. این وضعیت، برآیند حضور بنیادی دیگریِ دیگری ها (فرامن) است که همه عوامل گفتمانی در پیوند با او معنا و ارزش می یابند.
Using Cooperative Group Feedback and Cooperative Group Writing in Writing Classes(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۲, No.۲۵, Fall & Winter ۲۰۱۹
79-103
حوزههای تخصصی:
The present study compared the effect of cooperative group feedback and cooperative group writing techniques in writing classes. Accordingly, 90 male and female intermediate English language learners sat for a sample piloted Preliminary English Test and 60 who scored one standard deviation above and below the mean were selected as the main participants. Both groups were taught the same course book. Moreover, they received the same hours of instruction and teaching aids in the same physical environment; therefore, the most significant point of departure in the two experimental groups in the present study was the form of writing practices presented in the classroom. One group underwent the cooperative group writing while the other the cooperative feedback procedure throughout the treatment period. The findings of this study based upon the results gained from an independent sample t-test run on the two groups’ posttest mean scores revealed that the participants’ L2 writing improved more significantly in the cooperative group writing class compared to the cooperative group feedback. The findings of this study may be contributory to EFL teachers and syllabus designers in the process of developing more efficient second language writing courses.
رویکردهای مختلف به زبان انگلیسی به عنوان زبانی جهانی
منبع:
پازند سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۶ و ۵۷
49 - 64
حوزههای تخصصی:
به موازات فرایند جهانی شدن، دامنه زبان انگلیسی به اکناف جهان گسترانده شده و این زبان در طیف وسیعی از کشورها و جوامع غیرانگلیسی زبان رواج یافته است. این گسترش منجر به ظهور گونه های محلی و غیربومی این زبان شده است. پیدایش گونه های محلی انگلیسی، چالش های نظری و آموزشی متعددی را فراروی برنامه ریزان زبان قرار داده، تمایز میان زبان های اول، دوم و خارجی را از بین برده و بسیاری از مفروضات ما درباره مفهوم معیار زبانی و نگرش های زبانی را در معرض بازبینی قرار داده است. بنابراین، تلاش های مختلفی صورت گرفته تا موقعیت این زبان را در بافت جهانی و در ارتباط با رشد روزافزون پدیده جهانی شدن تبیین نماید. در پژوهش حاضر تلاش می شود تصویری جامع از عمده ترین رویکردهای موجود به زبان انگلیسی ارائه گردد. از جمله این رویکردها می توان به انگلیسی به عنوان زبان معیار جهانی، انگلیسی های جهانی، انگلیسی همگانی، خانواده زبان های انگلیسی، زبان امپریالیستی و زبان های جهانی انگلیسی اشاره کرد. به طور کلی، به نظر می رسد که علیرغم رویکردهای مختلفی که در تبیین وضعیت انگلیسی به مثابه زبانی جهانی وجود دارد، این زبان از مفهوم یکپارچه خود فاصله گرفته، به زبانی ناهمگون تبدیل شده و معیارهای آن صورتی بومی شده یافته است.
سهم گستردگی و عمق دانش واژگان در موفقیت خلاصه نویسی فراگیران زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه بین گستردگی و عمق دانش واژگان وموفقیت خلاصه نویسی فراگیران، به دنبال رسیدن به پاسخ این سوال می باشد که کدام جنبه از دانش واژگانی پیش بینی کننده قوی تری برای نمرات خلاصه نویسی در متون داستانی، استدلالی و تفسیری می باشد. بدین منظور، 80 نفراز دانشجویان زبان انگلیسی در سطح متوسط به بالا، ابتدا آزمون های تافل نوشتاری و آزمون نوشتاری انگلیسی تافل و سپس آزمون های گستردگی دانش واژگان و عمق دانش واژگان را پاسخ دادند و پس از آن به خلاصه نویسی متون مختلف پرداختند. نتایج آزمون همبستگی نشان داد که گستردگی و عمق دانش واژگان با تشخیص نقاط اصلی، استفاده از استراتژی های خلاصه نویسی و شاخص های نگارش در خلاصه های متون داستانی، استدلالی و تفسیری مرتبط است. همچنین، نتایج آزمون رگرسیون نشان داد که عمق دانش واژگان نسبت به گستردگی دانش واژگان، موفقیت در خلاصه نویسی را بهتر پیش بینی می کند. بنابراین، مدرسان باید فراگیران را به خواندن مستمر و زیاد متون مختلف تشویق کنند، تا از این طریق بر عمق دانش واژگانی آنها بیافزایند.