فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
در پژوهش پیشِ رو، پیشوندهای فارسی برگزیده فرهنگستان زبان و ادب فارسی (فرهنگستان سوم) دربرابر پیشوندهای انگلیسی بررسی شده است. این پژوهش با رویکردی ساخت بنیاد و در چارچوب نظریه ساخت واژه ساختی انجام گرفته و به روش توصیفی- تحلیلی الگوهای واژه سازی برپایه طرح واره های ساختی- معنایی تبیین شده است. داده های پژوهش برگرفته از 17 دفتر فرهنگستان سوم به صورت تمام شماری (51200 واژه) بوده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که حدود 4319 واژه مصوب با روش پیشوندافزایی ساخته شده اند. فرهنگستان سوم با افزودن تعداد 16 پیشوند و 51 پیشوندواره، تعداد 67 پیشوند و پیشوندواره فعّال و نیمه فعّال را در ساخت واژه های مصوب به کار گرفته است که این شمار برای ساخت واژه های علمی بسنده نیست. چندگانگی مشتقات پیشوندی فارسی دربرابر پیشوندهای انگلیسی، ناهمگونی معنایی – ساختاری پیشوندهای فارسی دربرابر پیشوندهای انگلیسی و مغایرت بعضی از آن ها با اصول و ضوابط واژه گزینی از دیگر یافته های پژوهش است که می توان به آن اشاره کرد.
بررسی تغییرات نوسانی امواج مغزی توجه و تمرکز زبان آموزان زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی در حین آزمون درک مطلب استنتاجی خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال ۵۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
155 - 177
حوزههای تخصصی:
پژوهش بین رشته ای حاضر به بررسی فعالیت های ارتعاشی-مغزی نسبت تتا / بتا (TBR) حین انجام آزمون خواندن درک مطلب می پردازد. سی نفر زبان آموز سطح متوسط (15 مرد،15 زن)در این مطالعه شرکت کردند. شرکت کنندگان آزمون خواندن درک مطلب را جواب دادند در حالی که ارتعاشات مغزی آنها با استفاده ازدستگاه الکتروانسفالوگرافی کمی (QEEG) اندازه گیری می شد. نتایج تحقیق نشان داد تفاوت های معناداری بین مقادیر TBR (شاخص توجه) قبل و در حین انجام آزمون خواندن وجود دارد. به طور مشابه، یافته های توپوگرافی کاهش قدرت TBR در مناطق Fz و Pz مغز در حین انجام آزمون خواندن را نشان می دهد که بیانگر نقش مهم آزمون درک مطلب استنتاجی در افزایش توجه داخلی است. این مطالعه برای تمام محققان رشته آموزش جهت استفاده از رویکردهای بین رشته ای و در نظر گرفتن اهمیت آزمون های خواندن و درک مطلب به منظور افزایش توجه مفید است.
تبیین مرکبهای گروهی در فارسی در چارچوب صرف توزیعی و رویکرد هارلی (2008) و صدیقی (2009)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
50 - 25
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به مرکب های گروهیِ زبان فارسی در چارچوپ صرف توزیعی و رویکرد هارلی ( 2008) و صدیقی( 2009) پرداخته است. هدف این جستار مشخص کردن وجود یا نبود این عناصر در زبان فارسی و توصیف و تبیین شیوه ساخته شدن آنها بر اساس ساخت و کار موجود در نظریه مذکور بوده است. بررسی داده ها نشان می دهد که در این زبان دو نوع مرکب دیده می شود که مرکب نوع اول دارای ساخت های دارای N/A [N/A + NP] و N[S + NP] و مرکب نوع دوم دارای ساخت N/A[N/A + PP] است. در ساخت هایی مانند «بادمجان دور قاب چین» و «دست از جان شسته» مشخص شد که در این زبان یک مرکب گروهی در جایگاه غیر هسته مرکب گروهی دیگری واقع می شود که تایید کننده نظر پفل(2017) است. همچنین نتایج نشان می دهد که ساخت مرکب های گروهی در فارسی به روش اشتقاق سطح صفرِ هارلی(2008) است، به این صورت که یک هسته نقشیِ اسم ساز یا صفت ساز از طریق وند افزایی به گروه نحوی ضمیمه می شود و از طریق قانون درونداد- بروندادِ پفل(2015-2017) در درون بافت به اسم یا صفت تبدیل می شود. بر اساس این مشخص شده است که مرکب های گروهیِ فارسی دارای ساخت NN و AN هستند. داده های این پژوهش که برگرفته از شّمِ زبانیِ نویسندگان و طباطبایی (1387) است و تحلیلی که برای آنها ارائه شد موید این باور زیربنایی موجود در صرف توزیعی است که صرف ساختِ متناسبی از نحو است که در چارچوب برنامه کمینه گرا شکل می گیرد. به بیانی دیگر، در صرف توزیعی توصیف صریحی از ساخت واژه ارائه می شود.
آیا مردان و زنان در پردازش نحوی متفاوت عمل می کنند؟ شواهد الکتروانسفالوگرافی از سخنگویان تک زبانه فارسی/Do Men and Women Differ in Syntactic Processing? Electroencephalographic Evidence from Persian Monolinguals(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۰
113 - 140
حوزههای تخصصی:
مردان و زنان زبان را به گونه ای متفاوت پردازش می کنند، اما نحوه عملکرد مغز برای پشتیبانی از این تفاوت هنوز بحث برانگیز است. ادعا شده است که کارکردهای زبانی به احتمال زیاد در مردان جانبی شده تر و در زنان هر دو نیمکره مغز را درگیر می کند، اما مطالعات فعلی برای اثبات این امر ناکافی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر جنسیّت بر پردازش نحوی با استفاده از تحلیل سیگنال های الکتروانسفالوگرافی اجرا شد. این رویکرد امکان شناسایی تفاوت بین زنان و مردان را در مؤلفه های ERP مرتبط با پردازش نحوی فراهم می کند. ازاین رو، 22 نفر سخنگوی تک زبانه فارسی (11 زن) با میزان بسندگی بالا در زبان فارسی به صورت هدفمند در این پژوهش شرکت کردند. پتانسیل های وابسته به رویداد با استفاده از الگوی شنیداری نقض نحوی در هجای پایانی جملات فارسی در نرم افزار متلب استخراج و مقادیر میانگین دامنه با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار SPSS-26 تحلیل شد. یافته های الکتروانسفالوگرافی حاضر نشان داد گرچه زنان در مقایسه با مردان دامنه سیگنال بزرگتری را در محرک های نادستوری در مقایسه با محرک های دستوری در بازه زمانی 500 700 هزارم ثانیه نشان دادند، اما این اختلاف به لحاظ آماری معنادار نبود (05/0 p >). افزون براین، دامنه سیگنال در نواحی خلفی نیمکره چپ در مقایسه با نیمکره راست گسترده تر بود، اما تأثیر معنادار جنسیت مشاهده نشد. به طورکلی، بر اساس یافته های حاضر می توان نتیجه گرفت که پردازش نحوی در زنان و مردان با بسندگی زبانی بالا مستقل از متغیر جنسیت عمل می کند.
بررسی تمایل به خواندن زبان آموزان زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی با رویکرد نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
359 - 383
حوزههای تخصصی:
علاقه مندی به برقراری ارتباط (WTC) که گاهی اوقات با عنوان علاقه مندی به خواندن (WTR) هم شناخته می شود، اغلب به عنوان بخشی از یک ساختار کلی در نظر گرفته می شود که وابسته به زبان است. در واقع، اصول نظری به کار رفته در تئوری تمایل به برقراری ارتباط (WTC) بدون هیچ توجیه تجربی ای، برای تمایل به خواندن (WTR) به کار گرفته شده است. در این پژوهش، ما تمایل به خواندن را به عنوان یک مفهوم مستقل معرفی و مفهوم پردازی می کنیم. با توجه به اهمیت خواندن در بستر آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی (EFL) در ایران، بر آن شدیم تا مفهوم تمایل به خواندن را بررسی کنیم تا درک بهتری از آن به دست آوریم. به همین منظور، با تکیه بر یک مطالعه مبتنی بر نظریه بنیادی (گراندد تئوری)، ۲۵ مصاحبه را انجام داده و از نرم افزار MAXQDA 2022 برای تحلیل محتوای کیفی استفاده نمودیم که شامل سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی بود. تحلیل مذکور منجر به یک دسته بندی مرکزی از تمایل به خواندن در زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی شد که یک ساختار چندبُعدی داشته که با یک طبقه بندی پنج بعدی از یکدیگر متمایز می شوند که شامل: محرک های زمینه ای (محرک های پایین به بالا، محرک های بالابه پایین)، راهبُردها، عوامل بازدارنده، عوامل عِلّی (محرک های مرتبط با کلاس) و تمایل به خواندن می باشند که می توانند تمایل به خواندن را در میان فراگیران EFL شکل دهند. پایایی مدل از طریق شاخص کاپا (کمتر از ۱٫۹۶) برآورد شد که از لحاظ آماری معنادار بود. به طور کلی، نتیجه گیری می کنیم که تمایل به خواندن در EFL را می توان در کنار سایر احساسات مرتبط با زبان که با خواندن EFL مرتبط هستند، در نظر گرفت.
بررسی رابطه بین تفکر انتقادی، عزم یادگیری زبان خارجی، حل مسئله، و تاب آوری زبان آموزان سطح متوسط ایرانی: مدل سازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
385 - 401
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین تفکر انتقادی، عزم یادگیری زبان خارجی، حل مسئله و تاب آوری زبان آموزان ایرانی زبان انگلیسی و ایجاد یک مدل معادلات ساختاری انجام شد. در این تحقیق که از نوع توصیفی و از نظر ماهیت کمی بود، 382 زبان آموز با سطح مهارت متوسط با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس به عنوان شرکت کننده انتخاب شدند. همه شرکت کنندگان، دانش آموزان آموزشگاه های مختلف زبان شهرضا بودند. با تأیید مدیران آموزشگاه ها، جمع آوری داده ها در کلاس ها انجام شد و تکمیل پرسش نامه ها به طور متوسط 30 دقیقه زمان برد. از آنها خواسته شد به پرسش نامه هایی در زمینه تفکر انتقادی، عزم یادگیری زبان خارجی، حل مسئله و تاب آوری پاسخ دهند. مدل سازی معادلات ساختاری و تصویر بصری، مدل پیش فرض را تأیید کرد و تعاملی درونی و قوی بین متغییرهای تفکر انتقادی، عزم یادگیری، حل مسئله، و تاب آوری را نشان داد. با توجه به یافته ها، تفکر انتقادی باعث افزایش عزم یادگیری می شود و عزم یادگیری زبان خارجی باعث افزایش تاب آوری و حل مسئله می شود. علاوه بر این، این مطالعه نشان داد که عزم یادگیری زبان خارجی تأثیر بیشتری بر تاب آوری نسبت به حل مسئله دارد. نتایج این مطالعه دارای پیامدهای آموزشی برای مربیان و سیاست گذاران است.
روش ها و چالش های آموزش زبان انگلیسی به دانش آموزان نابینا و کم بینا در مدارس استثنایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
403 - 414
حوزههای تخصصی:
ازآنجاکه رویکردها و تکنیک های آموزشی نامناسب، افراد نابینا را از انتخاب رشته های نیازمند به مهارت درزبان خارجه باز می دارد، مطالعات درزمینه آموزش زبان خارجه به چنین فراگیرانی ضرورت دارد. لذا، مطالعه حاضر برآن بوده است تا درباره چالش ها و نقاط قوت معلمان زبان انگلیسی در مدارس نابینایان و کم بینایان ایران و همچنین تکنیک ها و مواد درسی بکارگرفته شده توسط آنان پژوهش نماید. بدین منظور، با درنظرگرفتن روش توصیفی– تحلیلی برای پژوهش، پس از مصاحبه با تمامی معلمان زبان انگلیسی در چنین مدارسی در تهران و مشاهده کلاس های آنان، تحلیل موضوعی روی داده های به دست آمده صورت پذیرفت. یافته ها گویای این مطلب است که با توجه به عدم برگزاری دوره های آموزشی مناسب برای معلمان از سوی وزرات آموزش و پرورش و فقدان مواد درسی مناسب سازی شده، روش قدیمی دستور زبان و ترجمه و نیز تکنیک ها و مواد درسی مشابه با آنچه برای فراگیران بینا به کار می رود، درکلاس های نابینایان نیز مورد استفاده قرار می گیرد. درحالی که طبق پژوهش های اخیر، این فراگیران رفتارهای اجتماعی و شیوه های فراگیری متفاوتی دارند. این پژوهش به سیاست گذاران و کارشناسان این حوزه پیشنهاد می دهد تا باارزیابی مجدد دوره های آموزشی قبل و حین خدمت معلمان نابینایان، دوره هایی مؤثرتر تدوین و برگزار نمایند. همچنین، به ایجاد تکنیک ها و مواددرسی ویژه برای این دسته از فراگیران و تشکیل محیط های آموزشی تلفیقی کارشناسی شده متشکل از دانش آموزان بینا و نابینا توصیه می نماید.
نگرش مدرسان زبان نسبت به استفاده نوآورانه از فناوری: مطالعه موردی کشور هند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
507 - 524
حوزههای تخصصی:
استفاده از فناوری در آموزش و یادگیری در بسیاری از محافل آموزشی فراگیر شده است، اما این استفاده گسترده به معنای بهرمندی موثر مدرسان از فناوری نمی باشد. این مطالعه به بررسی نگرش مدرسان زبان نسبت به بکارگیری نوآوری های فناورانه می پردازد. موضوع مطالعه با استناد به خلاء پژوهشی پیرامون مهارت های فنی و آموزشی، ابزار فناورانه، اراده، تجربه و نوآوری مدرسان در پذیرش و بکارگیری فناوری طراحی شده است. الگویی بسط یافته، با عنوان WESTINN ، با استناد به مطالعات پیشین (الگوی WST نزک و کریستنسن، 2008، و الگوی WEST فارجون و همکاران، 2018) ارائه و مورد ارزیابی قرارگرفت. پرسش های پژوهش به شرح زیر می باشند: مدرسان زبان، اراده، تجربه، مهارت ، ابزارهای فناورانه و نوآوری های خود را چگونه ارزیابی می کنند؟ آیا الگوی پیشنهادی دربرگیرنده بکارگیری نوآورانه فناوری توسط مدرسان زبان می باشد؟ داده های پژوهش از 115 مدرس زبان در هند، از طریق پرسشنامه ای شامل 48 گویه جمع آوری، و بااستفاده از نرم افزار IBMSPSS v26 مورد تحلیل قرارگرفت. نتایج بیانگر آن بود که مدرسان نگرش مثبتی نسبت به پذیرش و اجرای فناوری های نوآورانه در کلاس دارند. بعلاوه، تحلیل همبستگی و رگرسیون بیانگر آن بود که الگوی WESTINN، الگویی قوی برای ارزیابی نگرش مدرسان نسبت به پذیرش و بکارگیری نوآوری های فناورانه و آموزشی می باشد. بدین سان، ابزارهای فناورانه و اراده در مرحله اول، و سپس مهارت و نوآوری در استفاده از فناوری بعنوان شاخص ترین مولفه ها شناخته شدند و تجربه نقش معناداری در پذیرش و بکارگیری فناوری ایفا نکرد. یافته های این پژوهش را می توان برای ارزیابی نگرش مدرسان پیرامون بکارگیری فناوری های نوین در کلاس های زبان مورد استفاده قرارداد.
سواد پژوهشی معلمان: مرور دامنه ای نقش معلمان در پژوهش و الگوهای سواد پژوهشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز گسترش دانش از طریق پژوهش یکی از محورهای اصلی پیشرفت در نظام آموزشی محسوب می شود. برای تحقق این هدف، لازم است که معلمان از سواد پژوهشی که پیش نیاز مشارکت در پژوهش است برخوردار باشند و با به کارگیری رویکردهای مبتنی بر نتایج پژوهشی در کلاس های خود در مسیر بهبود کیفیت فرایندهای آموزشی حرکت کنند. یکی از اقدامات اولیه ب رای توانمندسازی معلمان در این حوزه، آگاهی از وضعیت کنونی سواد پژوهشی و تعی ین دان ش و مهارت های مورد نیاز آن ها ب رای مشارکت مؤثر در پژوهش است. در این راستا، پژوهش حاضر به معرفی مفهوم سواد پژوهشی به عنوان سازه ای مهم و تأثیرگذار در مشارکت معلمان در پژوهش و اهمیت آن در غنی سازی روش های تدریس و درنهایت ارتقای کیفیت آموزش می پردازد. مقاله حاضر بر آن است تا از طریق مروری دامنه ای ضمن پرداختن به نقش های معلمان در رابطه با پژوهش، به تبیین مفهوم سواد پژوهشی و الگو های مطرح شده برای سازه سواد پژوهشی در حوزه آموزش بپردازد. یافته های این مطالعه حاکی از آن است که معلمان به منظور حل مسائل مرتبط با فرایندهای تصمیم گیری درمورد فرایندهای مختلف آموزشی و پیاده سازی کاربردهای مطالعات پژوهشی در کلاس های درس نیازمند سواد درک انتقادی گزارش های پژوهشی و کاربرد یافته های پژوهشی در آموزش هستند. درنهایت، با هدف تقویت پویایی نظام آموزشی و بهره برداری از یافته های پژوهشی کارآمد در محافل آموزشی راهکارهایی عملی در راستای تثبیت و ترویج جایگاه و فرهنگ پژوهش در محیط های آموزشی و همچنین توانمندسازی معلمان برای مشارکت در پژوهش از طریق گسترش سواد پژوهشی آن ها ارائه می شود.
La traduction des métaphores politiques dans le discours diplomatique des hommes d’états iraniens durant la période de pré-PAGC et post-PAGC(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۵ مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۸۱)
301 - 333
حوزههای تخصصی:
Cet article s’interroge sur la traduction des métaphores politiques dans le discours diplomatique des hommes d’Etat iraniens au cours des deux périodes qui précédent et suivent le PAGC. En optant le modèle de la traduction des métaphores proposées par Hagström, cette étude vise à découvrir les méthodes et les stratégies de traduction que les traducteurs utilisent lorsqu’ils sont confrontés à des métaphores politiques venant des cartes conceptuelles éloignées.
Il en ressort que pour les sphères sociolinguistiques éloignées (Iran vs pays occidentaux) tout un large éventail des stratégies est utilisé afin de restituer les allusions métaphoriques. En outre, il paraît que les stratégies de la traduction des métaphores politiques sont plus variées dans la période de Pré-PAGC, alors que durant la période de Post-PAGC les stratégies sont moins variées et elles se contentent de restituer une traduction littérale (reprise de la même métaphore de la culture source et sa restitution dans la langue-culture cible), réclamant ainsi une lecture plus active de la part des destinataires
Dynamic Assessment as the Linchpin of Academic Buoyancy, Reflective Thinking, and Academic Resilience for Intermediate Iranian EFL Learners: A Phenomenological Study
حوزههای تخصصی:
In recent years, dynamic assessment and positive psychology have attracted the attention of many researchers. This phenomenological study explores Iranian intermediate English as a Foreign Language (EFL) learners' perception of academic buoyancy, reflective thinking, and academic resilience in response to dynamic assessment. Data were gathered through narrative inquiry, observation, and focus group discussion involving 18 intermediate EFL learners at a language institute in South Iran. Member checking, peer debriefing, and audit trail were used to ensure the credibility and dependability of the instruments. Thematic analysis of the qualitative data revealed that dynamic assessment positively influenced learners' academic buoyancy by providing tailored scaffolding and support, fostering resilience in the face of academic challenges, and enhancing reflective thinking abilities. These findings suggest that integrating dynamic assessment techniques into language teaching practices contributes to students' adaptive coping mechanisms and ability to navigate academic setbacks, enhancing their academic success and overall well-being. The study underscores the importance of incorporating dynamic assessment approaches to cultivate resilient and empowered learners within EFL settings. This study contributes to understanding dynamic assessment's role in fostering academic resilience and reflective thinking in language learning contexts. The implications of the study are discussed.
An Investigation of Written Corrective Feedback in EFL Writing Assessment: How Teachers’ Feedback Practices Meet Students’ Expectations
حوزههای تخصصی:
Written corrective feedback (WCF) becomes an essential part of students writing development. The efficacy of WCF for EFL learners has been the subject of numerous studies. However, the studies neglected the idea of the feedback literacy. Thus, this study aimed to investigate how two English teachers provide WCF, what students expect from their teachers, and whether or not both students and teachers share common grounds seen from the feedback literacy framework. Thus, thirty EFL students and two teachers from EFL writing classes of one Indonesian Islamic university participated in this study. The data related to students' expectations of WCF and teachers' practices were gathered through open ended questionnaire, interview, and observations. Positive attitudes toward WCF were shared by students and teachers. It was discovered that students place a higher value on direct feedback rather than indirect feedback. Students perceived their learning motivation is best preserved through a positive tone of feedback, such as interaction with teachers and teachers' compliments on their strength instead comments on deficiencies. The study indicated that there was a gap between students’ expectation and teacher practices about the type and relevance of feedback. Students perceived indirect feedback as less helpful in addressing their specific writing issues. While teachers have demonstrated feedback literacy in their practices, students' readiness and ability to fully engage in feedback literacy may vary depending on their proficiency levels and developmental stages. To bridge this gap, both students and teachers need to have good literacy in feedback. The findings highlight the potential significance of further exploring the impact of cultural factors in driving WCF decisions.
Exploring Iranian EFL Teachers’ Critical Thinking Dispositions and Reflective Teaching(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
To effectively and reflectively impart knowledge to their students, Iranian EFL teachers should cultivate their critical thinking dispositions (CTDs). Therefore, the aim of this mixed-methods study is twofold: Firstly, to explore how CTDs and their role in reflective teaching (RT) are addressed and perceived among EFL teachers, and secondly, to explore the interplay between EFL teachers’ CTDs and RT. To do so, 303 Iranian EFL teachers participated in this study. The data collection instruments were two questionnaires, namely CT dispositions and RT questionnaires, and a semi-structured interview. Upon collecting the data, Pearson correlations and Structural Equation Modeling (SEM) using AMOS 20 were used to analyze the quantitative data. Moreover, the descriptive qualitative content analysis technique was used to analyze the qualitative data. The quantitative findings indicated that the largest statistically significant value, which identified the strength of the relationships between CTDs and RT, was attributed to integrity. This value showed that the integrity explains 13 percent of the variance in RT scores based on Regression Weights for RT and CTDs. The second significant variable was perseverance, which explained six percent of the variance in RT scores. Courage and humility variables also explain one percent of the variance in RT scores. Moreover, the qualitative results indicated that CTDs played a significant role in Iranian EFL teachers’ RT practices. The findings may have implications for the Iranian EFL stakeholders, EFL teachers, and EFL teacher training programs.
تدوین و اعتبارسنجی آزمون تعیین سطح آنلاین زبان فارسی براساس مجموعه آموزشی «فراز فارسی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۵
159 - 129
حوزههای تخصصی:
آزمون تعیین سطح، آزمونی است با هدف فراهم کردن اطلاعات که با توجه به توانایی های زبان آموزان، سطح مناسب آن ها را در یک دوره آموزشی مشخص می کند. با توجه به پیشرفت سریع فناوری و کاربرد آن در حوزه آموزش، رویکرد آزمون سازی از آزمون مبتنی بر قلم و کاغذ به آزمون مبتنی بر رایانه تغییر یافته است. هدف پژوهش حاضر طراحی آزمون تعیین سطح آنلاینی است که از اعتبار لازم برای تعیین سطح مناسب فارسی آموزان در مراکز آموزشی و همچنین وب- اپلیکیشن در دست طراحی (برای آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان) برخوردار باشد. این آزمون براساس محتوای مجموعه دوازده جلدی آموزشی «فراز فارسی» (میردهقان فراشاه و همکاران، 1402) و برای سه زیرمهارت واژه، دستور و کارکرد تهیه و به صورت آزمایشی اجرا شده است. برای اجرای آزمون، از میان محیط های آزمون ساز آنلاین موردبررسی، «دیجی فرم» با توجه به ویژگی های برتر ازجمله امکان نمایش تصویر آزمون دهنده و امنیت بالاتر انتخاب شد. به منظور تعیین پایایی، لینک شرکت در آزمون از طریق یک گروه تلگرامی در اختیار 178 نفر از فارسی آموزان غیرفارسی زبان مرکز آزفای دانشگاه شهید بهشتی قرار گرفت. تحلیل داده های حاصل، با استفاده از فرمول 20 کودر و ریچاردسون پایایی 0.93 آزمون را نشان داد. در تعیین روایی محتوایی آزمون، پرسشنامه 10 گویه ای تهیه شده در اختیار 20 نفر از مدرسان (18 زن و 2 مرد) مجموعه آموزشی فراز قرار داده شد. همه مدرسان دارای مدرک کارشناسی ارشد یا دانشجوی دکتری آزفا و با سابقه تدریس بیش از پنج سال بودند. نتایج این پرسشنامه نمایانگر روایی محتوایی مطلوب آزمون می باشد.
واج آرایی پایانه ی هجا در زبان ترکی آذربایجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۶
109 - 137
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی اصول واج آرایی حاکم بر زبان ترکی آذربایجانی گویش اردبیلی در چارچوب نظریه بهینگی می پردازد. هدف این است بر اساس محدودیت های واجی حاکم بر این زبان تعیین شود ساختار مجاز هجا در این زبان چگونه است؟ همچنین مشخص شود آیا توالی واکه ها در ترکی گونه اردبیلی مجاز است یا خیر؟ در تحقیق حاضر از دو روش میدانی و کتابخانه ای استفاده شده است. در مطالعات مربوط به پیشینه نظری و توصیفی به طور عمده از روش کتابخانه ای استفاده شده و گردآوری داده ها با مراجعه و مصاحبه با گویشوران اردبیلی بدون دخالت دادن متغیر جنسیت صورت گرفته است. گویشوران از افراد مسن انتخاب شده اند، تا افرادی باشند که کمتر تحت تأثیر زبان فارسی قرار گرفته اند و به زبان اصیل صحبت می کنند. اصول واج آرایی عبارتند از چهار اصل: اصل توالی رسایی، اصل مرز اجباری، قانون مجاورت هجا و اصل آغازه بیشینه. این اصول در زبان ترکی گونه اردبیلی در چارچوب نظریه بهینگی موردبررسی قرار گرفته است. با بررسی داده های زبان ترکی گونه اردبیلی مشخص شد هر چهار اصل در این زبان فعال بوده و از اصول حاکم بر این زبان هستند؛ بدین صورت که اصل توالی رسایی از اهمیت و اولویت بسیار بالایی در این زبان برخوردار است. همچنین، اصل مرز اجباری نیز در گونه ترکی اردبیلی حاکم است و اگر به هنگام وند افزایی، التقای واکه ها رخ دهد، با اعمال فرآیند درج همخوان بین دو واکه، از نقض اصل مرز اجباری پیشگیری می شود. علاوه بر این، قانون مجاورت هجا در گونه ترکی اردبیلی حاکم است و پایانه هجای قبلی از آغازه هجای بعدی رسا تر است. با توجه به الگوی هجایی گونه ترکی اردبیلی که وجود آغازه ضروری است، به هنگام وند افزایی و هجابندی مجدد این اصل رعایت می شود و حتماً یک همخوان در جایگاه آغازه قرار می گیرد. اگر در مواردی مانند وام واژه هایی که وارد این زبان شده اند، این اصول نقض شوند، با اعمال فرآیند های واجی از قبیل درج و حذف از بروز ساختار های غیر مجاز در این زبان پیشگیری شده و ساختار مجاز در این زبان را به خود می گیرند.
بررسی جنبه های اجتماعی و ارتباطی استعاره در مناظره های انتخاباتی: کاربست نظریه نظام های پویا در تحلیل گفتمان استعاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد نظام های پویا چارچوبی را جهت توصیف استعاره در گفتگوهای رودررو ارائه می دهد که در آن استعاره نگاشت ثابت میان حوزه ها نیست؛ بلکه نوعی پایداری موقت است که از فعالیت نظام های در هم تنیده و مرتبط با کاربرد اجتماعی زبان و فعالیت شناختی حاصل می شود. هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی کاربرد و درک عبارات استعاری در مناظره های انتخاباتی در زبان فارسی در چارچوب نظریه نظام های پویا می باشد. این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی است و داده های تحقیق از طریق مشاهده مناظره های مردمی مربوط به انتخابات مجلس شورای اسلامی در سال 1402 و از برنامه تلویزیونی به اضافه یک جمع آوری شده است. نتایج نشان می دهد که در کنش استعاری به عنوان فرایندی خودسازمانده، جنبه های بدنمند مربوط به تجارب پرتکرار زیستی از قبیل طرحواره های ذهنی دوری-نزدیکی (دور شدن از بحث) یا استعاره های اولیه ای نظیر مقاومت، ایستادن به صورت عمودی است(قد عَلم کردن) نقطه تعادل و بستر ظهور عبارات استعاری محسوب می شوند. به علاوه، تنوع در مفهوم سازی یک موضوع واحد (انتخابات) با استفاده از واژه های حامل متفاوت (قمار، حق)، باعث فهم و استدلال متفاوت از دنیای پیرامون و ظهور عبارات استعاری متنوع (تغییر فاز) در گفتمان می شود. ضمناً، بکارگیری استعاره های مفهومی(سیستان جسد نیمه جان یک انسان است)، استفاده از طرحواره نیرو (سنگین کردن بار طرح) و کاربرد عبارات استعاری بدیع (تقدیم کادو به مخالفین شرکت در انتخابات یا رقیب انتخاباتی) در کنار مؤلفه های فرهنگی و عناصر بافتی-شناختی به صورت غیرخطی و در مقیاس های زمانی و اجتماعی متفاوت شرایط مقتضی برای بیان نگرش و اقناع مخاطبین جهت شرکت یا عدم شرکت در انتخابات را فراهم می آورد.
Constructing a Local Rubric for Iranian EFL High School Learners’ Speaking Skill: High School Teachers and University Professors’ Voices(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Reviewing the literature, there is an evident lack of appropriate research on the potential difficulties of assessing speaking skill and the urgent need of more rigorous assessment of speaking skill and its intricacies. Therefore, this study aimed to develop a collaborative local rubric for assessing Iranian high school students’ speaking skill constructed through the school-university members' collaboration. The participants of this study were 3 high school English teachers and 3 university instructors. They had at least 5 years of experience in English teaching and familiarity with rubrics and how to use and develop them.To gather data, a semi-structured interview was conducted with the participants. After coding and analyzing the data, it was revealed that the participants mentioned some similar criteria such as the importance of pronunciation, grammar, vocabulary, fluency and the use of a 0-4 assessment scale. However, some contradictions arose between the participants about the scores and the strictness/flexibility of those levels. The currently-developed speaking rubric, which is a simulation of the IELTS and TOEFL speaking rubrics, intended to help high school teachers undertake a more thorough assessment resulting in students’ enhanced learning of speaking. This study proposed practical implications for teachers and instructors in particular test constructors and examiners.
واکاوی چالش های ترجمه شعر (بر اساس اشعار فارسی و روسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
463 - 472
حوزههای تخصصی:
شعر به عنوان یک صورت هنری خاص، چنان با عناصر زبانی، فرهنگی و زیبایی شناختی خاص خود عجین شده است که ترجمه آن به زبانی دیگر با چالش هایی همراه است. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و با ذکر مثال ها و نمونه های عملی از اشعار فارسی و روسی، به تحلیل چالش های زبانی و فرهنگی در فرآیند ترجمه شعر پرداخته است و نشان می دهد که ترجمه شعر نه تنها به انتقال معانی واژگان، بلکه به حفظ بافت فرهنگی متن نیز وابسته است. در نهایت، این نتیجه حاصل گردید که هر چند ترجمه کامل و دقیق شعر غیرممکن به نظر می رسد، اما مترجم می تواند با بهره گیری از خلاقیت و درک عمیق فرهنگی، بین عناصر زبانی و فرهنگی توازن لازم را برقرار کرده و ترجمه هایی ارائه بدهد که تا حد ممکن به اصل نزدیک باشند. هدف از انجام جستار پیش ِرو، تأکید بر این نکته است که ترجمه شعر تنها یک فعالیت زبانی نیست، بلکه فرآیندی است که در آن فرهنگ ها و جهان بینی ها به تعامل و تبادل می پردازند. بنابراین مترجمان نه تنها باید به مهارت های زبانی، بلکه به درک عمیق از فرهنگ و بافت زبان مبداء نیز مجهز باشند. در پایان پیشنهاد می گردد که به منظور بهبود کیفیت ترجمه شعر، مترجم رویکرد دیالکتیکی اتخاذ نماید.
Beyond Fears and Hopes for Teaching English: An Investigation of Iranian Pre-service and In-service EFL Teachers' Possible Selves(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۵ مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۸۱)
135 - 160
حوزههای تخصصی:
Possible selves represent individuals' ideas of what they might become, what they would like to become and what they are afraid of becoming. This paper, using a mixed method design, probes the possible teaching selves of 108 pre-service and 41 in-service Iranian EFL teachers to explore their professional fears and hopes. Data were collected via Possible Language Teacher Self Questionnaire and semi-structured interviews. Analysis of the qualitative data using MAXQDA demonstrated the fears and hopes of the teachers in terms of professionalism, instructional strategies, classroom management and professional interpersonal relationship. Moreover, both fears and hopes were found to be rooted in personal (cognitive and affective) and social (mostly organizational) sources. Further, analysis of quantitative data via ANOVA, independent-samples T-test also revealed that the pre-service teachers and their in-service counterparts are similar in terms of their feared and ideal to selves whereas their ought self has a determining role in justifying the observable variations in their possible self. In addition, pre-service teachers' year of education was also found to be a significant factor affecting their possible selves; that is, it was shown that first-year, second-year and third-year pre-service teachers' ought self is significantly different from that of in-service teachers. Nevertheless, there was no significant difference between fourth-year-pre-service teachers and in-service teachers in terms of their ought self.
نشانه - معناشناسی گفتمان عاطفی در داستان «اللص و الکلاب» اثر نجیب محفوظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام عاطفی ازجمله گفتمان هایی است که در چارچوب الگوی نشانه معناشناسی مورد بررسی قرار می گیرد. در این نظام، جریان تولید معنی با شرایط ادراکی حسی شوشگر پیوند می خورد و نشانه معناها به گونه های پویا، متکثر و چندبعدی تبدیل می شوند که با کنترل نظامی خاص و طی یک فرایند گفتمانی بروز می یابند. در این راستا هدف از انجام پژوهش حاضر آن است که بر مبنای روش نشانه معناشناسی گفتمانی ضمن تبیین فرایند عاطفی داستان «اللص و الکلاب»، نقش این فرایند در نوع حضور شوشگر و تحول شرایط گفتمانی شرح داده شود. یافته های پژوهش نشان می دهد نظام عاطفی این داستان مبتنی بر شوش است. احساسات و شوش های حاکم بر رمان که خشم و ناامیدی از برجسته ترین آن به شمار می رود، طی جریانی معنادار، نظام عاطفی گفتمان را ایجاد کرده اند. وقوع دو رخداد غیرمنتظره، یعنی خیانت نزدیکان و شکست در انتقام از خیانتکاران، منجر به آن شده که در باورها و عواطف شوشگر تغییراتی صورت گیرد. با تغییر حالات عاطفی سوژه، در ارزش های حاکم بر متن نیز دگرگونی های اساسی ایجاد شده است. در بخش های آغازین روایت، عاطفه خشم ضمن آنکه حضور مستمر و پویای شوشگر را درپی داشته، موجب شکل گیری ارزش انتقام در گفتمان شده است و در بخش های پایانی، احساس ناامیدی سبب گوشه نشینی و غیاب گفته پرداز از صحنه رویدادها شده و کارکرد ارزشی متن را از انتقام به تسلیم و ناتوانی تبدیل کرده است.