فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۹۴۱ تا ۸٬۹۶۰ مورد از کل ۱۲٬۵۲۴ مورد.
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۸ (جلد ۳)
107 - 126
حوزههای تخصصی:
متنوع سازی را می توان شکلی از استراتژی شرکت ها قلمداد کرد که مدیران برای بهبود عملکرد شرکت از آن استفاده می کنند. استراتژی های متنوع سازی وضعیتی را نشان می دهند که مشکلات نمایندگی بین مدیران و سهامداران کاهش یافته است. کاهش مشکلات نمایندگی منوط به وجود گروهی تحت عنوان حسابرسان مستقل می باشد که انحرافات را شناسایی و مدیران را در جهت عملکرد بهتر رهنمون می سازند. هدف پژوهش حاضر مطالعه تأثیر ویژگی های حسابرس بر ارزش متنوع سازی شرکتی می باشد. برای اندازه گیری متنوع سازی شرکتی از شاخص آنتروپی متنوع سازی محصولات شرکت و متنوع سازی جغرافیایی استفاده شده است، همچنین برای تعیین ارزش متنوع سازی از مدل فاما و فرنچ استفاده گردید. ویژگی های حسابرس با استفاده از سه معیار اندازه حسابرس، تخصص صنعت حسابرس و دوره تصدی حسابرس مورد سنجش قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1391 تا 1396 می باشد. برای آزمون فرضیه ها از تجزیه و تحلیل رگرسیون و آزمون همبستگی اسپیرمن استفاده شده است. نتایج نشان می دهد ویژگی های حسابرس( اندازه حسابرس، تخصص صنعت حسابرس و دوره تصدی حسابرس) بر ارزش متنوع سازی شرکتی و جغرافیایی تاثیر معناداری ندارد.
الگوسازی پایداری و برگشت پذیری سود حسابداری با استفاده از زنجیره های مارکوف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال دوزادهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۵
29 - 47
حوزههای تخصصی:
هدف: پایداری سود به مفهوم استمرار سودهای گذشته در دوره های آینده است. با آگاهی از ویژگی پایداری سود حسابداری می توان به پیش بینی بهتر جنبه های مالی شرکت که با این رقم در ارتباط هستند، پرداخت. بدین ترتیب، هدف این پژوهش بررسی پایداری و برگشت پذیری وضعیت سود حسابداری با استفاده از فرآیندهای مارکوف است. روش: به منظور بررسی پایداری و برگشت پذیری وضعیت سود حسابداری از روش های ریاضی فرآیندهای مارکوف با استفاده از داده های 308 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار در بازده زمانی سال های 1393 الی 1397 استفاده شده است. برای این منظور، ابتدا داده ها وارد نرم افزار اکسل شده و سپس از طریق نرم افزار متلب محاسبات ریاضی انجام گردید. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که سود سال جاری با سود سال آتی با یکدیگر ارتباط دارد و همین موضوع زمینه استفاده از روش های فرآیند مارکوف را جهت بررسی ویژگی پایداری سود فراهم می کند. دیگر یافته ها نشان می دهد که اثر وضعیت فعلی و جاری سود حسابداری در پیش بینی پایداری سود در بلندمدت با گذر زمان کاهش می یابد و اندازه گیری پایداری و برگشت پذیری وضعیت سود حسابداری بر اساس شاخص های نسبت سود عملیاتی به فروش و سود خالص به فروش با یکدیگر تفاوت معناداری ندارند. نتیجه گیری: استفاده از سود سال جاری به منظور پیش بینی سود دوره آتی دارای محتوای اطلاعاتی است. ولی زمانی که افق زمانی طولانی تر در نظر گرفته می شود محتوای اطلاعاتی سود سال جاری با گذر زمان رو به کاهش می رود و عملاً در بلندمدت تفاوتی بین استفاده از سود عملیاتی و سود خالص به عنوان شاخص هایی جهت بررسی پایداری و برگشت پذیری وضعیت سود حسابداری وجود نخواهد داشت.
نقش کیفیت گزارشگری مالی در کاهش اثرهای محدودکننده تقسیم سود بر سرمایه گذاری شرکت ها در مراحل چرخه عمر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۲ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
161 - 182
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش کیفیت گزارشگری مالی در کاهش اثرهای محدودکننده تقسیم سود بر سرمایه گذاری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در مراحل چرخه عمر است. در این راستا 110 شرکت با روش نمونه گیری حذفی برای دوره مالی 1391- 1385 انتخاب شد. فرضیه های پژوهش به کمک الگوی داده های ترکیبی آزمون شد. نتایج پژوهش نشان داد کیفیت بالای گزارشگری مالی، اثرهای محدودکننده (منفی) تقسیم سود بر سرمایه گذاری شرکت ها را کاهش می دهد. همچنین به پیروی از الگوی پارک و چن (2006)، شرکت های نمونه به مراحل رشد، بلوغ و افول دسته بندی شدند. بر اساس یافته های پژوهش، کیفیت بالای گزارشگری مالی، اثرهای محدودکننده تقسیم سود بر سرمایه گذاری شرکت های حاضر در مرحله بلوغ را کاهش می دهد؛ در حالی که بر ارتباط بین تقسیم سود و سرمایه گذاری شرکت های حاضر در مرحله رشد و افول تأثیری نمی گذارد.
بررسی تاثیر اثر بخشی کمیته حسابرسی و کیفیت حسابرسی بر کیفیت افشای داوطلبانه
حوزههای تخصصی:
افشای اختیاری اطلاعات منجر به کارایی بازار سرمایه شده و اعتماد سهامداران به شرکت را افزایش می دهد. اثربخشی کمیته حسابرسی و کیفیت حسابرسی می توانند کیفیت افشای اختیاری را بهبود ببخشند. پژوهش حاضر به بررسی تأثیر اثربخشی کمیته حسابرسی و کیفیت حسابرسی بر کیفیت افشای داوطلبانه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی بوده و از بعد روش شناسی همبستگی از نوع علّی (پس رویدادی) میباشد. با استفاده از روش نمونه گیری حذف سیستماتیک، 120 شرکت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده در دوره ی زمانی 6 ساله بین سال های 1392 تا 1397 مورد بررسی قرار گرفتند. روش مورد استفاده جهت جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای بوده و داده های مربوط برای اندازه گیری متغیرها از سایت کدال و صورتهای مالی شرکت ها جمع آوری شده و در Excel محاسبات اولیه صورت گرفته سپس برای آزمون فرضیه های پژوهش از نرم افزار استاتا استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که اندازه موسسه حسابرسی بر کیفیت افشای داوطلبانه تأثیر دارد. ولی دوره تصدی حسابرس و حق الزحمه حسابرسی بر کیفیت افشای داوطلبانه تأثیر ندارند. تخصص مالی کمیته حسابرسی بر کیفیت افشای داوطلبانه تأثیر ندارد. تجربه کمیته حسابرسی بر کیفیت افشای داوطلبانه تأثیر ندارد. استقلال کمیته حسابرسی بر کیفیت افشای داوطلبانه تأثیر ندارد.
تجاری سازی حسابرسی و بهزیستی روانی حسابرسان: تحلیلی از محیط حسابرسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر تجاری سازی حسابرسی بر بهزیستی روانی حسابرسان در مؤسسه های حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران است. روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، از نوع پژوهش های توصیفی پیمایشی است. برای سنجش تجاری سازی (بازار محوری، مشتری محوری و فرایند محوری) از پرسش نامه خلاصه شده بروبرگ و همکاران (2018) و برای سنجش بهزیستی روانی، شامل مؤلفه شادی ذهنی از پرسش نامه لایبومیرسکی و لیپر (1999)، رضایتمندی شغلی از پرسش نامه رایت و بونت (2007) و محیط روانی کار از پرسش نامه ماتیلا و همکاران (2006) استفاده شد. داده ها از بین 392 پرسش نامه توزیع شده میان حسابرسان شاغل در مؤسسه های حسابرسی در سال 1399 گردآوری شد. تحلیل داده ها نیز با استفاده از روش معادلات ساختاری و نرم افزار پی ال اس انجام گرفت. یافته ها: بر اساس نتایج پژوهش، مؤلفه های تجاری سازی (بازار محوری، مشتری محوری و فرایند محوری) مؤسسه های حسابرسی بر بهزیستی روانی حسابرسان تأثیر مثبت و معنادار دارد. همچنین، اندازه مؤسسه حسابرسی (مؤسسه های حسابرسی رده الف) و جنسیت حسابرس، بر رابطه تجاری سازی و بهزیستی روانی اثر تعدیل کنندگی دارد. این اثر تعدیل کننده نشان دهنده بهزیستی روانی بیشتر در مؤسسه های بزرگ حسابرسی است و عامل جنسیت را مؤلفه ای مثبت ارزیابی می کند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج، رشد تجاری سازی و افزایش گرایش به آن، بر تقویت بهزیستی روانی شاغلان حرفه حسابرسی اثرگذار است و به تبع آن می توان اثرگذاری بر کیفیت حسابرسی و همچنین، کاهش انگیزه های ترک حرفه حسابرسی به عنوان برون دادهای متصور از آن را انتظار داشت. بهبود رضایت شغلی، شادی ذهنی و محیط روانی کار، در اثر تجاری سازی حسابرسی متصور است و از این رو، حرکت به سمت تجاری سازی و افزایش گرایش به آن، می تواند زمینه رخدادهای بااهمیتی در کل حرفه حسابرسی و در نهایت توسعه پایدار آن محسوب شود.
Analytical and numerical solutions for the pricing of a combination of two financial derivatives in a market under Hull-White model(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In this paper a combination of two financial derivatives in financial markets modelled of future interest rates is presented and evaluated. In fact European option pricing is driven when zero-coupon bond is considered as underlying asset in a market under Hull-White model . For this purpose, the exact solutions of the valuation of this bond option are driven, using Lie group symmetries method. Then in the next part, the finite difference method is applied to find numerical solutions for assumed bond option pricing. Then the significance and usefulness of this approximated method is comparing with the exact solutions by some plotted graphs.
تبیین الگوی مناسب قدرت ریسک پذیری سرمایه گذاران بر اساس ویژگی های شخصیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عاملان اقتصادی بر خلاف نظریه های نئوکلاسیک منطقی نیستند و به خاطر ترجیحاتشان یا به دلیل خطاهای شناختی، کاملاً عقلایی رفتار نمی کنند. عوامل غیر عقلایی همچون ویژگی های شخصیتی، فرهنگ، دین و ایدئولوژی احساسات، نظرات دیگران و. از جمله عواملی هستند که نقش به سزایی در رفتار و عکس العمل افراد در موقعیت های مختلف تصمیم گیری دارند لذا هدف این پژوهش تبیین الگوی مناسب قدرت ریسک پذیری سرمایه گذاران بورس بر اساس ویژگی های شخصیتی با استفاده از رویکرد تحلیل عاملی اکتشافی و مدلسازی معادلات ساختاری می باشد. این تحقیق از نظر هدف، پژوهشی کاربردی و در دسته تحقیقهای علّی قرار دارد جامعه ی مورد پژوهش شامل خبرگان و سرمایهگذاران بوده که برای شناسایی شاخص ها از پرسشنامه 35 سؤالی استفاده شد که پس از تأیید روایی و پایایی جهت جمع آوری داده ها مورد استفاده قرار گرفت. برای تجزیه وتحلیل دادهها از تحلیل عاملی اکتشافی و تائیدی استفاده شده است. با توجه به تجزیه وتحلیل دادهها یافته ها و اطلاعات آماری این پژوهش نشان می دهد که چهار بعد از زیر عاملهای شخصیت بر ریسک پذیری سرمایهگذاران تأثیر مثبت و معنادار دارد لذا می توان نتیجه گرفت بین شخصیت و ریسکپذیری سرمایه گذاران رابطه قوی وجود دارد؛ که در راستای نتایج پژوهش حاضر می باشد.
تأثیر ویژگی آندروژنیک مدیران و نقش تعدیلی حاکمیت شرکتی بر عملکرد شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۶
147 - 168
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر ویژگی آندروژنیک مدیران بر عملکرد واحدهای تجاری و نقش تعدیلی حاکمیت شرکتی در این رابطه است. ویژگی آندروژنیک به عنوان متغیر مستقل بهوسیله شاخص هورمون تستوسترون اندازهگیری شد. به کمک جستجوگر Google Images، عکس مدیر عامل شرکتها دریافت شد و نسبت WHR هر مدیر، با استفاده از نرم افزار Image J تعیین گردید. جامعه آماری پژوهش کلیه شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران و نمونه آماری شامل 66 شرکت (594 سال- شرکت) در بازه زمانی 1389 الی 1397 است. به منظور بررسی تأثیر متغیرها از روش معادلات ساختاری (SEM) و نرمافزار Smart PLS استفاده شد. یافتهها نشان داد که در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران، ویژگی آندروژنیک و حاکمیت شرکتی بر عملکرد واحدهای تجاری، به ترتیب، تأثیر مثبت و منفی معناداری دارند. افزون بر این، در پژوهش حاضر، حاکمیت شرکتی تأثیر تعدیلکنندگی منفی معناداری بر رابطه ویژگی آندروژنیک و عملکرد شرکت دارد. همچنین، از دو مؤلفه حاکمیت شرکتی، مؤلفه ترکیب سهامداران بر این رابطه بدون تأثیر است و ترکیب هیأتمدیره دارای تأثیر تعدیلکنندگی منفی معناداری بر این رابطه است. هر اندازه مدیران از خودشیفتگی و اعتماد بهنفس بالاتری برخوردار باشند، میتوانند برای بهدست آوردن پاداش و تأیید ذینفعان، عملکرد مطلوبتری را برای واحدهای تجاری رقم بزنند. حاکمیت شرکتی با تأثیر منفی بر عملکرد شرکتها و تعدیل این رابطه، سعی میکند عملکرد و همچنین ابعاد ویژگی آندروژنیک مدیران را کنترل کند.
رابطه عدم قطعیت با نگهداشت وجه نقد و موجودی کالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت سطح موجودی کالا و وجه نقد همواره یکی از پیچیده ترین و دشوراترین تصمیمات مدیریت در سطح شرکت و به تبع آن در سطح کل اقتصاد است. اقتصاد ایران در طی سالهای اخیر به واسطه وجود مسائل مختلفی از قبیل تحریم های اقتصادی و سیاسی، تورم فزآینده، تحرکات نظامی منطقه خاورمیانه، بروز همه گیری کووید 19 و... همواره با عدم قطعیت در سطح اقتصاد کلان مواجه بوده است. هدف این پژوهش بررسی اثر این عدم قطعیت بر نگهداشت وجه نقد و موجودی کالا است. در این پژوهش که در بازه سال های 1390 الی 1399 انجام شده است، برای سنجش عدم قطعیت از شاخص جهانی عدم قطعیت (WUI) که برای 143 کشور از جمله ایران به شکل مجزا محاسبه و ارائه شده استفاده گردیده است. نتایج نشان دهنده رابطه ای معکوس بین عدم قطعیت و نگهداشت وجه نقد و نگهداشت موجودی کالا بود. با توجه به ادبیات، می توان استدلال کرد که وجود رابطه معکوس بین شاخص عدم قطعیت و نگهداشت وجه نقد به این دلیل است که مدیران شرایط بوجود آورنده عدم قطعیت را بلند مدت تلقی ننموده و یا سایر مسیرهای سرمایه گذاری را انتخاب می نمایند. وجود رابطه معکوس در خصوص نگهداشت موجودی کالا را نیز می توان به آسیب دیدن مسیر های تأمین مالی هنگام افزایش عدم قطعیت نسبت داد.
شناسایی گزارش های مالی جسورانه شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۵
141 - 160
حوزههای تخصصی:
گزارش های مالی جسورانه در مقابل گزارش های مالی محافظه کارانه قرار دارد و مفهوم آن، به کارگیری درجه پایینی از محافظه کاری در تهیه صورت های مالی است. در این نوع گزارش ها، تمایل به انتشار اخبار خوب و نگهداری اخبار بد وجود دارد. هدف پژوهش حاضر که به روش پیمایشی انجام شده است، شناسایی گزارش های مالی جسورانه شرکت ها می باشد. جهت دستیابی به هدف فوق، شاخص های این نوع گزارش از طریق انجام مصاحبه با صاحبنظران حرفه حسابداری و حسابرسی تهیه و سپس اعتبارسنجی آن، از طریق پرسشنامه و تحلیل عاملی تاییدی مرتبه دوم در نرم افزار PLS انجام گردید. توزیع پرسشنامه در بین اعضای انجمن مدیران مالی ایران انجام شده است. تعداد پرسشنامه های جمع آوری شده پس از حذف پرسشنامه های ناقص 161 مورد می باشد. یافته ها نشان داد ده مورد از شاخص های گزارشگری مالی جسورانه شامل تحریف، تحریف های برطرف نشده در سال های مختلف، عدم ذخیره گیری، تعدیلات سنواتی منفی، تغییرات غیرعادی و فاحش در فروش، تقلب، تغییر مداوم هیئت مدیره، پاداش مدیران، تولید کالاهای غیراساسی و نیز شرکت های انحصاری اعتبار کافی دارد و مدل نهایی (مدل اندازه گیری، ساختاری و کلی)، برازش مطلوبی دارد.
تغییرات حاکمیت شرکتی بر گردش اعضای هیئت مدیره و هموارسازی سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
وجود معیارها و سازوکارهاى حاکمیت شرکتى به تغییر رفتار شرکت ها منجر می شود. تأثیر سازوکارهاى حاکمیت شرکتى بر تصمیم هاى مدیریت در قبال سود از جمله مدیریت سود، اهمیت فراوانى دارد. توجه به حاکمیت شرکتی کارا و افزایش کارایی در قراردادهای فی ما بین به منظور تقویت فرهنگ پاسخگویی و ارتقای شفافیت اطلاعات در شرکت ها و واحدهای اقتصادی که تمام یا بخشی از سرمایه آنها از طریق مردم تامین شده است، منجر به تخصیص کارای منابع و در نهایت رشد توسعه اقتصادی می گردد. هدف این تحقیق بررسی تغییرات حاکمیت شرکتی بر گردش اعضای هیئت مدیره و هموارسازی سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. روش نمونه گیری به صورت قضاوتی و حذفی سیستماتیک در بازه زمانی سال 1391 الی 1395 انتخاب شده است. فرضیه تحقیق با استفاده از رگرسیون خطی و داده های ترکیبی و روش اثرات ثابت مقطعی مورد بررسی قرار گرفت و نتیجه رگرسیون در میان نمونه مورد مطالعه نشان داد حاکمیت شرکتی تاثیر مثبت و معنادار بر هموارسازی سود و گردش اعضای هیات مدیره دارد. همچنین نتایج نشان داد که متغیرهای اهرم مالی، اندازه شرکت و بازده دارایی بر هموارسازی سود و گردش اعضای هیات مدیره تاثیر مثبت و معناداری دارد.
مقایسه روش آموزش ترکیبی و سنتی از بعد رضایتمندی تحصیلی دانشجویان حسابداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
104 - 124
حوزههای تخصصی:
پیشرفت سریع فناوری و نیاز دانشجویان به ایجاد انعطاف و راحتی در آموزش، دانشگاه ها را ملزم به ایجاد تغییراتی در روش های آموزشی سنتی نموده است. روش آموزشی ترکیبی که از امکانات فناورانه آموزش الکترونیک و مزایای اجتماعی روش سنتی بهره می برد، پاسخی به این نیاز است. این پژوهش، با هدف مقایسه رضایتمندی دانشجویان از آموزش ترکیبی و آموزش سنتی درس حسابداری میانه1، سعی در بررسی یک روش نوین در آموزش حسابداری دارد. در این پژوهش شبه آزمایشی، 142 دانشجو از دانشگاه های مختلف در گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند. محتوای الکترونیک استفاده شده در روش ترکیبی پیش از نیمسال اول تحصیلی 99-98 توسط محقق آماده و پیاده سازی شد. پس از آموزش به روش های ترکیبی و سنتی، در پایان نیمسال، بوسیله پرسشنامه ای که پایایی و روایی آن مورد تأیید قرار گرفت، رضایتمندی دانشجویان از زیرمقیاس های نحوه برگزاری و ویژگی جلسات، ارتباطات دوره، فیلم های آموزشی و محتوای درس سنجیده شد. داده ها از طریق آزمون t مورد مقایسه قرار گرفت. براساس یافته های پژوهش، رضایتمندی دانشجویان از روش ترکیبی نسبت به روش سنتی تفاوتی نشان نداد. این پژوهش پیش از همه گیری ویروس کرونا و الزام دانشگاه ها به آموزش الکترونیکی انجام شد. با استفاده از نتایج این پژوهش دانشگاه ها می توانند در دوران پسا کرونا برای آموزش حسابداری برنامه ریزی بهتری داشته باشند.
تبیین نقش ویژگی های ارتقاء دهنده کیفیت سود در افزایش محتوای اطلاعاتی قیمت سهام: شواهدی از مدل همزمانی بازده سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تبیین نقش ویژگی های ارتقاء دهنده کیفیت سود در افزایش محتوای اطلاعاتی قیمت سهام بر اساس مدل همزمانی بازده سهام، به انجام رسیده است. کیفیت سود مفهومی چند وجهی است و معیارهای متعددی برای اندازه گیری آن مطرح است، لذا به منظور بررسی بهتر ابعاد متفاوت کیفیت سود و نیز قابلیت اتکای بالاتر نتایج، از چند شاخص شامل پایداری سود، هموارسازی سود، شفافیت سود و محافظه کاری به عنوان شاخص های کیفیت سود استفاده شده است. برای این منظور، با استفاده از یک نمونه شامل ۱۰۳ شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی سال های 1388 الی 1397، نتایج حاکی از آن بود که هموارسازی سود، محافظه کاری و عدم شفافیت سود تأثیری معنادار بر افزایش محتوای اطلاعاتی قیمت سهام (کاهش همزمانی بازده سهام) دارد؛ به طوری که با افزایش محافظه کاری و هموارسازی سود بر محتوای اطلاعاتی قیمت سهام افزوده و با افزایش عدم شفافیت سود در گزارشگری مالی از میزان آن کاسته شده است. پایداری سود نیز تأثیر معناداری بر متغیر مذکور نداشته است. این نتایج مؤید آن است که اطلاعات حسابداری با کیفیت بالاتر که در این پژوهش بر مبنای کیفیت سود سنجیده شده است، ریسک و هزینه دستیابی به اطلاعات را کاهش می دهد و منجر به افزایش محتوای اطلاعاتی قیمت سهام که در پژوهش حاضر با همزمانی پایین بازده سهام نشان داده شده است، می گردد.
تأثیر مدیریت ریسک سازمانی بر رابطه بین تأمین مالی خارجی و مدیریت سود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت ریسک سازمانیمی تواند سطوح ریسک را شناسایی، اندازه گیری، کنترل ونقشی نظارتی را ایفا کند یا از کیفیت مکانیزم کنترل شرکت در تصمیمات دستکاری استراتژیک مدیران در هنگام اجرای سیاست های تأمین مالی خارجی تأثیرگذار باشد. در مقالهحاضربهبررسی تأثیرمدیریتریسکسازمانیبررابطهبینتأمینمالیخارجیومدیریتسود 118 شرکتپرداخته شده است. شاخص های مدیریت ریسک در چهار بعد مزیترقابتی،بهره وریعملیاتی،کیفیتواعتبارگزارش و رقابتصنعت است. همچنین برای اندازه گیری مدیریت سود از روش جونز استفادهشد. یافته های پژوهش حاکی از این است که مدیریتریسکسازمانیبرمدیریتسود و همچنین تأمینمالیخارجیبرمدیریتسود تأثیر دارد. سرانجام مدیریتریسکسازمانیبررابطهبینتأمینمالیخارجیومدیریتسود تأثیرگذار بود. به عبارتی مدیریت ریسک سازمانیمی تواند عملکرد عملیاتی و افزایش ارزش شرکت را بهبود بخشیده و شرکت هایی که به علت عدم اطمینان محیطی در معرض ریسک بالا هستند از تأثیرات نامطلوب ریسک جلوگیری و کنترل کند و پیامدهای سودمندی را با حداقل رسانده و نوسانات سود را کاهش دهد. Enterprise Risk Management can identify, measure, control and play a supervisory role, or influence the quality of the company's control mechanism in strategic managerial decisions when implementing external financing policies. In this paper, the effect of enterprise risk management on the relationship between external financing and earnings management of 118 companies has been discussed. Risk management indicators in four dimensions are competitive advantage, operational efficiency, quality and reliability of the report, and industry competitiveness.The Jones method was also used to measure earnings management. Research findings suggest that enterprise risk management affects earnings management as well as external financing on earnings management. Eventually, enterprise risk management was affected by the relationship between external financing and earnings management. In other words, enterprise risk management can improve operational performance and increase company value, and companies that are exposed to high risk of uncertainty in the environment will prevent and control the adverse effects of risk and minimize the beneficial effects and reduce the fluctuation of profits.
بررسی دلایل تغییر حسابرسان در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
منبع:
پژوهش های حسابداری مالی و حسابرسی سال اول زمستان ۱۳۸۸ شماره ۴
185 - 198
حوزههای تخصصی:
پدیده تغییر حسابرسان در سال های اخیر به زمینه مهمی در تحقیقات دانشگاهی و محافل حرفه ای تبدیل شده است. در این مقاله برخی موارد به عنوان دلایل تغییر حسابرسان در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مطرح و موردبررسی قرار می گردد. این تحقیق، تغییر حسابرس را در حوزه شرکت های بورسی و از جنبه های گوناگون بررسی می نماید. بدین منظور شرکت های نمونه بصورت تصادفی ساده از بین شرکت های بورسی که تغییر حسابرس داشته اند، انتخاب شده اند. نتیجه حاصل از آزمون فرضیه ها دال بر وجود رابطه مثبت بین متغییرهای مستقل با متغیر وابسته (تغییر حسابرس مستقل) است.
بررسی عملکرد مدل هیبریدی در ارزیابی ریسک نکول شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۲
155 - 176
حوزههای تخصصی:
اندازه گیری ریسک اعتباری و برآورد احتمال نکول شرکت ها از مهم ترین چالش های مطرح در حوزه اعتباری است. مدل های ساختاری و مدل های غیرساختاری دو چارچوب اصلی برای برآورد ریسک نکول و ریسک های اعتباری هستند؛ اما هرکدام از این مدل ها دارای نقاط قوت و ضعف هستند و به نظر می رسد ترکیب این دو چارچوب و ارائه یک مدل هیبریدی بتواند پیش بینی دقیق تری از ریسک نکول شرکت ها ارائه کند. در پژوهش حاضر از یک مدل هیبریدی برای سنجش ریسک نکول شرکت های بورسی و فرابورسی در فاصله زمانی 1397-1386 که طبق قوانین بازار سرمایه ایران به بازار پایه انتقال یافته اند استفاده شده است. ابتدا از مدل مرتون (از مدل های ساختاری) برای سنجش ریسک نکول این شرکت ها استفاده شد و سپس نتایج این مدل با مدل Z آلتمن (از مدل های غیرساختاری) مقایسه شده است. سپس با تحلیل رگرسیونی نسبت های مالی مختلف، متغیرهای معنی دار شناسایی شده و مدل مرتون و Z آلتمن به صورت جداگانه و ترکیبی از نظر آماری مقایسه شدند. یافته ها نشان می دهد که مدل هیبریدی نسبت به مدل های ساختاری و مدل های غیرساختاری، پیش بینی دقیق تری از ریسک نکول ارائه می دهد. با وارد کردن نتایج هریک از این دو مدل به مدل هیبریدی، توان آماری مدل هیبریدی افزایش پیدا می کند؛ بنابراین بهره گیری از مدل ترکیبی به بانک ها و مؤسسات اعتباری کمک خواهد کرد تا منابع را با ریسک کمتری در اختیار شرکت های سالم تر قرار دهند.
تأثیر مسئولیت پذیری اجتماعی بر رتبه بندی اعتباری شرکت ها با توجه به نقش تعدیلی نوسان پایین به بالای بازده سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال دوزادهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۵
105 - 121
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه شناسایی عوامل مؤثر بر رتبهاعتباری از نظر مقایسه ریسک اعتباری یک بنگاه اقتصادی با بنگاه های اقتصادی دیگر و هم ازنظر رقابت پذیری بنگاه اقتصادی، اهمیت ویژه ای دارد. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر مسئولیت پذیری اجتماعی بر رتبه بندی اعتباری شرکت ها با توجه به نقش تعدیلی نوسان پایین به بالای بازده سهامبه اجرا درآمده است. روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف، از نوع تحقیقات کاربردی است. همچنین در این پژوهش با توجه به نوع داده ها و روش های تجزیه وتحلیل موجود، از روش داده های ترکیبی استفاده شده است. روش گردآوری داده ها، روش اسناد کاوی و مراجعه به بانک های اطلاعاتی؛ و روش تحلیل داده ها از نوع استنباطی است. در پژوهش حاضر داده های مورد نیاز از نرم افزار ره آورد نوین، صورت های مالی شرکت ها و سندکاوی و همچنین سایت کدال استخراج شده است.جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1389 تا 1398 است. جهت آزمون فرضیه های پژوهش از الگوی داده های ترکیبی استفاده شد. یافته ها:نتایج آزمون فرضیه های پژوهش نشان می دهد کهمسئولیت پذیری اجتماعی، اثر مثبت و معناداری بر رتبه بندی اعتباری شرکت دارد. به عبارت دیگر افزایش سطح اهمیت شرکت به مقوله مسئولیت پذیری اجتماعی موجب افزایش رتبه اعتباری شرکت نزد اعتباردهندگان می گردد. همچنین نتایج پژوهش نشان داد، نوسان پایین به بالای بازده سهام بر رابطه بین مسئولیت پذیری اجتماعی با رتبه بندی اعتباری شرکت تأثیر منفی و معناداری دارد.بدین ترتیب زمانی که شرکت ها نوسان پایین به بالای بازده سهام بالایی داشته باشند، انجام بندهای مسئولیت پذیری اجتماعی تأثیر چندانی بر نظر مساعد اعتباردهندگان نخواهد داشت و اعتباردهندگان اقدام به کاهش رتبه اعتباری شرکت ها می نمایند؛ بنابراین افزایش نوسان پایین به بالای بازده سهام منجر به کم رنگ شدن رابطه مسئولیت پذیری اجتماعی با رتبه اعتباری شرکت ها می گردد. نتیجه گیری: سرمایه گذاران و اعتباردهندگان علاقه دارند به شرکت های که ابعاد مختلف مسئولیت پذیری اجتماعی را به خوبی اجرا می نمایند، اهمیت بیشتری می دهند. این امر منجر می گردد که این شرکت ها نزد سرمایه گذاران و اعتباردهندگان اعتبار بالاتری به واسطه اجرای بندهای مسئولیت پذیری اجتماعی بیابند. همچنین با افزایش نوسان پایین به بالای سهام، احتمال بروز ریسک سقوط قیمت سهام نیز افزایش می یابد که این امر می تواند باعث بدبینی اعتباردهندگان به شرکت نسبت به عدم پرداخت تعهدات مالی شان گردد؛ در نتیجه در چنین شرایطی انجام بندهای مسئولیت پذیری اجتماعی تأثیر چندانی بر نظر مساعد اعتباردهندگان نخواهد داشت و اعتباردهندگان اقدام به کاهش رتبه اعتباری شرکت ها می نمایند. سرمایه گذاران و اعتباردهندگان با استفاده از نتایج این پژوهش می توانند دست به انتخاب شرکت های مناسب جهت سرمایه گذاری بزنند. همچنین سازمان هایی که اقدام به رتبه بندی شرکت ها می کنند می توانند از نوسان پایین به بالای بازده سهام و مسئولیت پذیری اجتماعی به عنوان دو عامل بسیار مهم و تعیین کننده در رتبه بندی استفاده نمایند.
بررسی و تحلیل محتوای تحقیقات علمی پژوهشی حسابرسی در دو دهه اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۲ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
203 - 220
حوزههای تخصصی:
همزمان با افزایش پژوهش های داخلی در زمینه حسابرسی طی دهه اخیر، حوزه های مطالعه مختص به آن نیز متنوع شده است. نوع شناسی تحقیقات علمی ضروری به نظر می رسد؛ زیرا ضمن سازماندهی دانش در زمینه ای خاص، برای درک روابط بین موضوعات تحقیق و شناخت تکامل موضوعات طی زمان، مفید است. هدف مقاله حاضر، بررسی تحلیل محتوای تحقیقات علمی پژوهشی حسابرسی طی دو دهه اخیر است. بر این اساس، با بهره مندی از طبقه بندی شانزده گانه لسج و وچلر (2012)، 118 مقاله از 16 مجله علمی پژوهشی طی سال های 91-1378 تجزیه وتحلیل محتوایی شدند. نتایج حاکی از آن است که در برخی از طبقه ها پژوهشی صورت نگرفته است و تنوع در طبقه های فرعی حوزه های یادشده نیز چشمگیر نیست. به لحاظ تنوع مطالعات، پژوهش لسج و وچلر نسبت به مطالعات داخلی از تنوع بیشتری برخوردار است و دوره 1391- 1388 به لحاظ کارکرد موضوعی، شباهت بسیاری به دوره مدرن اشاره شده در پژوهش لسج و وچلر دارد. عمده پژوهش ها روی نمونه نسبتاً کوچکی اجرا شده اند و روش پژوهش به کاربرده شده از تنوع خاصی برخوردار نیست.
بررسی کارایی الگوریتم های بهینه سازی کرم شب تاب و رگرسیون ماشین بردار پشتیبان جهت پیش بینی هزینه سرمایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۹
111-133
حوزههای تخصصی:
هزینه ی سرمایه، حداقل نرخ بازده ی مورد انتظار سرمایه گذاران است، این نرخ بازده مورد انتظار با در نظر گرفتن ریسک شرکت تعیین می شود. در این پژوهش با استفاده از اطلاعات مالی 97 شرکت طی سال های 1390 الی 1396 و به کمک متغیرهای حسابداری اقدام به پیش بینی هزینه سرمایه در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران شده است. جهت پیش بینی هزینه سرمایه از روش های رگرسیون ماشین بردار و کرم شب تاب استفاده شد. نتایج نشان داد که بین متغیرهای نسبت بدهی، فرصت رشد، رشد فروش، نوع مالکیت (ارتباط سیاسی)، نسبت دارایی ثابت، اندازه شرکت با هزینه سرمایه رابطه ی معناداری وجود دارد. با توجه به خطای بسیار منطقی حدوداً 7 درصد الگوریتم کرم شب تاب و رگرسیون ماشین بردار در پیش بینی هزینه سرمایه در داده های ارزیابی می توان بیان کرد که الگوریتم کرم شب تاب و رگرسیون ماشین بردار با استفاده از داده های حسابداری توان پیش بینی هزینه سرمایه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را باقدرت بسیار بالا دارد و همچنین الگوریتم کرم شب تاب توانایی بالاتری در پیش بینی هزینه سرمایه نسبت به الگوریتم رگرسیون ماشین بردار دارد.
بررسی اثر بحران مالی بر بازار نفت ایران: کاربرد شبکه پیچیده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی بودجه و مالی سال دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
113 - 142
حوزههای تخصصی:
بحران مالی به دلیل اثر بر نوسان قیمت و مقدار فروش رفته نفت، می تواند بر درآمد نفتی مؤثر باشد، ازاین رو هدف تحقیق حاضر مدل سازی سرریز تلاطم بحران مالی در شبکه بازارهای نفت است. به این منظور از داده های دوره زمانی 2/1/2003 تا 26/8/2019 و روش شبکه پیچیده استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد، طول مسیر میانگین، در زمان بحران های مالی کاسته شده و به حداقل خود می رسد، چگالی و وزن شبکه سرریز بازارهای نفت در چنین دوره هایی افزایش یافته و سرریز تلاطم در بازارهای مالی در زمان بحران افزایش داشته است. مطابق نتایج پژوهش، بحران مالی سبب می شود تأثیرپذیری بازار نفت ایران در شبکه بیش تر شود، ولی همچنان یک بازار نفت تأثیرگذار در شبکه بازارهای نفت است. قبل از بحران مالی، بیش ترین سرریز تلاطم به بازار نفت ایران، از بازار نفت نروژ بوده است و کم ترین سرریز تلاطم به بازار نفت ایران از بازار نفت روسیه بوده است. بیش ترین سرریز از بازار نفت ایران به بازار نفت نروژ بوده است. در زمان بحران مالی، بیش ترین سرریز تلاطم به بازار نفت ایران، از بازار نفت مکزیک، لیبی و عربستان بوده است و بیش ترین سرریز تلاطم از بازار نفت ایران، به بازار نفت عربستان بوده است. بعد از بحران مالی، بیش ترین سرریز تلاطم از بازار نفت مکزیک به بازار نفت ایران است و کم ترین سرریز تلاطم از بازار نفت مصر بوده است.