مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی اثر تعدیل گر ویژگی های هیات مدیره بر ارتباط بین نرخ موثر مالیاتی و ارزش شرکت می باشد. اطلاعات اخذ شده در رابطه با متغیرهای تحقیق وارد صفحه گسترده اکسل شده و سپس با استفاده از نرم افزار ایویوز تحلیل شدند. جامعة آماری این پژوهش به روش حذف سیستماتیک از میان 149 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی دورة زمانی 1390 تا 1399 می باشد. نتایج پژوهش نشان داد که اندازه هیئت مدیره اثر معناداری بر رابطه بین نرخ موثر مالیاتی و ارزش شرکت ندارد اما استقلال هیئت مدیره، دوگانگی وظایف مدیرعامل، تنوع جنسیتی هیئت مدیره و تخصص مالی هیئت مدیره اثر معنادار و مثبت بر رابطه بین نرخ موثر مالیاتی و ارزش شرکت دارند. همچنین، نرخ موثر مالیاتی، تاثیر مثبت و معناداری بر ارزش شرکت دارد. در ارتباط با تحلیل نتایج از دیدگاه پژوهشگر می توان بیان داشت که اندازه هیئت مدیره یک رابط و پیوند دهنده مهم بین شرکت و منابع خارجی آن است که مدیران برای به حداکثر رساندن عملکرد و ارزش شرکت های مطبوع خود به آن نیاز دارد. صرف حضور مدیران مستقل در هیئت مدیره، حاکمیت شرکتی خوب را تضمین نمی کند. ممکن است برخی از مدیران مستقل منصوب شوند تا فقط حداقل الزامات نظارتی را برآورده کنند. هنگامی که یک مدیر عامل چندین هیئت مدیره را به صورت همزمان اداره می کند، تأثیر منفی بر ارزش شرکت می گذارد، اما دوگانگی مدیر عامل تأثیر مثبتی بر ارزش شرکت نیز می تواند داشته باشد. انتصاب زنان در هر هیئت مدیره باید با این انگیزه انجام شود که حضور آن ها ارزش مالی شرکت را افزایش دهد و صرفاً به عنوان یک حرکت نمادین برای برابری جنسیتی در نتیجه فشار های نهاد های بیرونی در نظر گرفته نشود. افزایش تخصص مالی هیئت مدیره، می تواند عدم تقارن اطلاعاتی را کاهش دهد.
تاثیر ساختار مالکیت و الزامات قانونی کفایت سرمایه بر ریسک پذیری بانک های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
ارتباط بین سهامداران و مدیران مملو از تضاد منافعی است که از جدایی مالکیت و کنترل مدیریت، تفاوت اهداف سهامداران و مدیران، و عدم تقارن اطلاعاتی آنها ناشی می شود. این تضاد منافع به وسیله تئوری نمایندگی تبیین می گردد. از آنجا که برخی مالکان، کنترل موثری بر مجموعه های تحت مالکیت خود ندارند، ساختار مالکیت (ویژگیهای مالکان و میزان مالکیتشان) یک عنصر بالقوه مهم در تعیین ریسک پذیری شرکتها و بویژه بانکها است. ساختار مالکیت یکی از مکانیسمهای مهم نظارتی در بانکها بوده که تاثیر مستقیم و غیرمستقیم بر کفایت سرمایه، سرمایهگذاریها و ریسکپذیری بانکها دارد. از طرفی دیگر، نسبت کفایت سرمایه نقش مهم و اساسی در فعالیت های بانکی دارد. براین اساس این پژوهش، تاثیر ساختار مالکیت(دولتی/ دولتی خصوصی شده) و الزامات قانونی کفایت سرمایه بر ریسک پذیری بانکهای پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران را بررسی می نماید. از این رو برای آزمون فرضیه های این پژوهش، تعداد 15 بانک در بازه زمانی 1398-1392 از بین بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انتخاب شده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل رگرسیونی چند متغیره و داده های ترکیبی استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان داد که ماهیت ساختار مالکیت رابطه مثبت با ریسک پذیری بانک ها دارد و میزان ریسک پذیری در بانک هایی که از ابتدا خصوصی بوده اند، بیشتر از میزان ریسک پذیری بانک های دولتی خصوصی سازی شده می باشد. همچنین تمرکز مالکیت رابطه منفی با ریسک پذیری بانک ها دارد و با افزایش تمرکز مالکیت، ریسک پذیری بانک کاهش می یابد که این یافته همسود با فرضیه نظارت فعال مالکان عمده می باشد. در نهایت نتایج این تحقیق نشان داد که کفایت سرمایه بانک نیز رابطه منفی با ریسک پذیری بانک ها دارد.
ویژگی های کمیته حسابرسی و اعلان سود
حوزه های تخصصی:
مطالعات صورت گرفته در خصوص واکنش سرمایه گذاران به اعلامیه های سود نشان داده است که وضعیت سازمانی به طور قابل توجهی بر محتوای اطلاعات این اعلامیه تأثیرگذار است. در کشورهای پیشرو، کمیته حسابرسی در شرکت ها تبدیل به ابزار مهمی شده است تا قابلیت اعتماد روند گزارشگری مالی را نظارت کند. کمیته حسابرسی به عنوان عاملی تعیین کننده در روند گزارشگری مالی عمل می کند. لذا با توجه به اهمیت موضوع، این پژوهش درصدد بررسی رابطه بین ویژگی های کمیته حسابرسی و اعلان سود در شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران می باشد پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر شیوه گردآوری داده ها از نوع تحقیقات نیمه تجربی پس رویدادی است. ازنظر روش تحلیل داده ها نیز پژوهش توصیفی- همبستگی می باشد. داده های پژوهش از لوح های فشرده آرشیو آماری و تصویری سازمان بورس اوراق بهادار تهران، پایگاه اینترنتی بورس اوراق بهادار تهران، نرم افزار ره آورد نوین گردآوری شد، سپس تجزیه وتحلیل نهایی نیز به کمک نرم افزار آماری ایویوز نسخه یازدهم انجام شد؛ و نتایج به دست آمده از پژوهش نشان داد که اندازه کمیته حسابرسی، استقلال کمیته حسابرسی و تخصص کمیته حسابرسی بر اعلان سود شرکت تاثیرگذار است.
بررسی میزان آگاهی، رفتار و نگرش کارکنان سازمان های دولتی در خصوص کرونا ویروس (کووید-19) (مطالعه موردی: معاونت بهداشت دانشگاه علوم پزشکی آبادان)
حوزه های تخصصی:
شیوع ویروس کرونا (COVID-19) به عنوان یک بیماری جدید، علاوه بر ایجاد تهدیدات و فرصت های متنوع محیطی، تاثیر انکار ناپذیری بر عملکرد کارکنان در محیط های سازمانی دارد. لذا هدف از این مطالعه، بررسی میزان آگاهی، رفتار و نگرش کارکنان معاونت بهداشت آبادان از نقطه نظر کرونا ویروس جدید (COVID-19) در سال 1400می باشد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی می باشد،که بصورت مقطعی انجام شده است. جامعه آماری مطالعه حاضر تعداد 100 نفر از کارکنان بخش دولتی شاغل در معاونت بهداشت آبادان بوده که به صورت سرشماری همه کارکنان مورد مطالعه قرار گرفتند .ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه ساختار یافته بوده که پایایی آن به تایید رسیده است. در نهایت داده ها با استفاده از نرم افزار Spss-25 و روش رگرسیون چندگانه و همبستگی پیرسون، آنالیز شده است. نتایج نشان داد 76 درصد کارکنان دارای آگاهی مناسب، 68 درصد کارکنان از لحاظ رفتار در وضعیت مناسب و 94 درصد ایشان دارای نگرش مثبت می باشند. همچنین میان 3 متغیر آگاهی، رفتار و نگرش با جنسیت و مقطع تحصیلی ارتباط معنادار وجود داشته و میان 3 متغیر فوق با سن و سابقه کار ارتباط معناداری مشاهده نمی گردد. لزوم توجه به برنامه های آموزشی و اقدامات عملی جهت ارتقای نگرش مثبت و رفتار کارکنان بهداشت به عنوان متولیان امر سلامت در جامعه می تواند حائز اهمیت باشد.
تبین نقش و جایگاه مدیریت دانش و فناوری اطلاعات در مدیریت ریسک پروژه
حوزه های تخصصی:
تحقیقات امروزی نشان داده است که به سه دلیل فرهنگ ناکارآمد، عدم مدیریت دانش سازمانی، عدم دانش فناوری اطلاعات ، مدیریست ریسک با مشکلاتی مواجه است . گسترش خارق العاده تکنولوژی های ارزان و پر سرعت نوآوری های سازمان را شکل های متفاوتی در آورده است. این پیچیدگی عملیاتی و در نتیجه آن مدیریت ریسک در اثر نیاز به رقابت برای پاسخگویی سریع به تغییرات بازار تقویت میشود. اگر میخواهید یک رهبر در بازار باشید بایستی بموقع فرصتهای جدید را شکار کنید و این عمل نیازمند واکنش سریع است. در اینجا یک معمای بنظر غیر قابل حل مطرح میشود: اگر مدت زمانی برای مطالعه جهت سرمایهگذاری صرف کنید، ممکن است دیگر فرصت پیش آمده و جود نداشته باشد و یا اگر با شک و تردید عمل کنید چیزی خارج از انتظار شما پیش آید. بنابراین اطلاعات هم بخشی از مشکلات مدیریت ریسک و هم بخشی از راه حل آن است. لکن جمعآوری اطلاعات بدون توجه به دانش مفهومی نهفته در آن بسیار خطر آفرین خواهد بود. لذا بخش عمدهای از مشکلات مدیریت ریسک ناشی از کمبود اطلاعات نیست بلکه بیشتر نقصان دانش و تعبیر معانی آن مطرح است.
رابطه بین دوره تصدی مدیرعامل و ارزش وجوه نقد مازاد
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی رابطه بین دوره تصدی مدیرعامل و ارزش وجوه نقد مازاد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. تحقیق حاضر از لحاظ هدف جزوه تحقیقات کاربردی است. از لحاظ ماهیت جزوه تحقیقات مروری است. از بعد ماهیت داده های تحقیق جزوه تحقیقات کمی است. جامعه آماری تحقیق حاضر شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد که پس از حذف محدودیت ها 147 شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. بازه زمانی مورد بررسی بین سال های 1394 الی 1399 می باشد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه اصلی اول بیانگر این است بین دوره تصدی مدیرعامل و ارزش وجوه نقد مازاد رابطه منفی و معناداری وجود دارد. به عبارتی با افزایش دوره تصدی مدیرعامل، ارزش وجوه نقد مازاد کاهش می یابد.
بررسی اثر هموارسازی سود و ساختار مالکیت بر چسبندگی هزینه
حوزه های تخصصی:
پژوهش های اخیر در ارتباط با این است که هزینه ها رفتار نامتقارن دارند؛ یعنی میزان کاهش هزینه ها به هنگام کاهش فروش، کمتر از میزان افزایش هزینه ها به هنگام همان میزان افزایش فروش است. این رفتار نامتقارن هزینه ها به چسبندگی هزینه معروف شده است. ازاین رو؛ پژوهش حاضر به بررسی اثر هموارسازی سود و ساختار مالکیت بر چسبندگی هزینه در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. در این پژوهش ابتدا اثر سهامداران نهادی به عنوان ساختار مالکیت را بر چسبندگی هزینه و سپس اثر متقابل هموارسازی سود و راهبری شرکتی را با چسبندگی هزینه موردبررسی قرار خواهیم داد. جامعه آماری این پژوهش را شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران شکل داده است و شامل 85 شرکت فعال در صنایع مختلف طی سال های 1388 تا 1399 است. برای آزمون فرضیه های پژوهش از روش رگرسیون چندگانه استفاده شده است. یافته ها بیانگر آن است که ساختار مالکیت باعث کاهش چسبندگی هزینه می گردد؛ گرچه به عنوان یک عاملی قوی برای کاهش هموارسازی سود نیست. همچنین نتایج پژوهش بیانگر آن است که بین هموارسازی سود و چسبندگی هزینه رابطه مثبت معناداری وجود دارد.
تاثیر ویژگی های حسابرس بر ارزش متنوع سازی شرکتی
حوزه های تخصصی:
متنوع سازی را می توان شکلی از استراتژی شرکت ها قلمداد کرد که مدیران برای بهبود عملکرد شرکت از آن استفاده می کنند. استراتژی های متنوع سازی وضعیتی را نشان می دهند که مشکلات نمایندگی بین مدیران و سهامداران کاهش یافته است. کاهش مشکلات نمایندگی منوط به وجود گروهی تحت عنوان حسابرسان مستقل می باشد که انحرافات را شناسایی و مدیران را در جهت عملکرد بهتر رهنمون می سازند. هدف پژوهش حاضر مطالعه تأثیر ویژگی های حسابرس بر ارزش متنوع سازی شرکتی می باشد. برای اندازه گیری متنوع سازی شرکتی از شاخص آنتروپی متنوع سازی محصولات شرکت و متنوع سازی جغرافیایی استفاده شده است، همچنین برای تعیین ارزش متنوع سازی از مدل فاما و فرنچ استفاده گردید. ویژگی های حسابرس با استفاده از سه معیار اندازه حسابرس، تخصص صنعت حسابرس و دوره تصدی حسابرس مورد سنجش قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1391 تا 1396 می باشد. برای آزمون فرضیه ها از تجزیه و تحلیل رگرسیون و آزمون همبستگی اسپیرمن استفاده شده است. نتایج نشان می دهد ویژگی های حسابرس( اندازه حسابرس، تخصص صنعت حسابرس و دوره تصدی حسابرس) بر ارزش متنوع سازی شرکتی و جغرافیایی تاثیر معناداری ندارد.
رابطه مسئولیت اجتماعی شرکت، مدیریت ریسک سازمانی و مدیریت سود واقعی با نقش تعدیل گری اعتماد بنفس مدیریتی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه مسئولیت اجتماعی شرکت، مدیریت ریسک سازمانی و مدیریت سود واقعی با نقش تعدیل گری اعتمادبنفس مدیریتی می باشد. این پژوهش از نظر ماهیت و روش توصیفی و از نظر هدف، یک پژوهش کاربردی بوده و از آنجایی که در پژوهش حاضر وضعیت موجود متغیرها با استفاده از جمع آوری اطلاعات، از طریق اطلاعات گذشته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است، در ردیف مطالعات توصیفی و از نوع پس رویدادی گنجانده می شود. در مسیر انجام این پژوهش، 4 فرضیه تدوین و 120 شرکت از طریق نمونه گیری به روش حذف سیستماتیک برای دوره زمانی 6 ساله بین 1393 تا 1398 انتخاب شده و داده های مربوط به متغیرهای پژوهش بعد از گردآوری در نرم افزار اکسل با استفاده از نرم افزار آماری ایویوز مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون فرضیات نشان داد: بین مسئولیت اجتماعی شرکت و مدیریت ریسک سازمانی با مدیریت سود واقعی رابطه معکوس معناداری وجود دارد. همچنین اعتمادبنفس مدیریتی بر رابطه بین مسئولیت اجتماعی شرکت با مدیریت سود واقعی تاثیرگذار است. و اعتمادبنفس مدیریتی بر رابطه بین مدیریت ریسک سازمانی با مدیریت سود واقعی تاثیرگذار است.
تاثیر قابلیت های دیجیتال مارکتینگ و حسگری بازار بر عملکرد سازمانی
حوزه های تخصصی:
دیجیتالی شدن نقش مهمی در دگرگونی ساختارهای سنتی ایفا می کند. هدف این مطالعه بررسی تأثیر قابلیت های دیجیتال مارکتینگ و قابلیت حسگری بازار بر عملکرد شرکت در ایران است. این مطالعه کمی بوده و برای جمع آوری داده ها از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است. داده ها با استفاده از پرسشنامه ساختاریافته جمع آوری شد، 311 پرسشنامه توزیع شد و برای جمع آوری داده ها از پاسخ دهندگانی که در توزیع و تأمین سفارشات دیجی کالا مشغول به کار بودند از مقیاس لیکرت 5 درجه ای استفاده شد. فرضیه تحقیق با استفاده از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری مورد آزمون قرار گرفت. نتایج یک همبستگی معنادار و اثر مستقیم دیجیتال مارکتینگ بر عملکرد شرکت را شناسایی کرده است. نتایج یک همبستگی معنادار و اثر مستقیم د قابلیت حسگری بازار بر عملکرد شرکت را شناسایی کرده است. قابل توجه است اثر میانجی قابلیت حسگری بازار ا بین رابطه دیجیتال مارکتینگ و عملکرد شرکت معنادار است.