فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۴۱ تا ۱٬۷۶۰ مورد از کل ۱۲٬۳۸۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، معرفی گزارشگری شهروند شرکتی برای بانک ها به عنوان نوعی گزارشگری مالی و غیرمالی و بررسی پیامدها و عوامل موثر بر محتوای اطلاعاتی (ارزش آفرینی) این نوع گزارشگری است. بدین منظور، ابتدا گزارشگری شهروند شرکتی مفهوم سازی شده و پس از آن داده های پژوهش برای 12 بانک طی سال های 1390 الی 1399 جمع آوری شد. این پژوهش به لحاظ نحوه گردآوری داده ها، نوعی پژوهش کمی و تجربی در حوزه حسابداری و مالی است و برای سنجش عوامل موثر بر گزارشگری شهروند شرکتی و هم چنین ارتباط بین این متغیرها با پیامدها و در نهایت ارزش بانک، از رویکرد معادلات ساختاری و روش کم ترین مربعات نسبی (PLS) استفاده شده است. فرضیه اصلی، مربوط به تأثیر گزارشگری شهروند شرکتی بر ارزش آفرینی بانک است. مسیر مستقیم مربوط به این ارتباط با ضریب 271/0 بیانگر این موضوع است که ارزش آفرینی بانک به میزان 27 درصد (با آماره t معادل 897/6) از طریق گزارشگری شهروند شرکتی (به صورت مستقیم و بدون دخالت متغیر میانجی) تبیین می شود. این بدین معنا است که با افزایش افشاء شاخص های گزارشگری شهروند شرکتی، ارزش بانک افزایش می یابد. در نتیجه، بانک ها با ارائه گزارشگری شهروند شرکتی و افشا ء شاخص های مالی و غیر مالی می توانند بر ارزش آفرینی بانک تأثیر گذار باشند و از طریق کاهش هزینه سرمایه شرکت، کاهش هزینه های نمایندگی، افزایش نقدینگی، بهبود عملکرد مالی و کیفیت گزارشگی مالی، منجر به افزایش ارزش بازار سهام بانک و در نهایت افزایش ارزش بانک شوند. مهم ترین دستاورد این پژوهش، توسعه مفهوم گزارشگری شهروند شرکتی به عنوان یک نوع گزارش با ارزش در صنعت بانکداری است.
تأثیر سرمایه فکری بر گزارشگری عملکرد پایداری تجاری و استراتژی کسب و کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرمایه فکری به عنوان دارایی نامشهود و نیز به سبب قابلیت یادگیری مستمر، عامل محرکی برای ایجاد مزیت رقابتی شرکت ها و درنتیجه، پایداری بیشتر و نگاه آینده نگرانه در کسب سود است و توجه به آن در کاهش شکاف ارزشی و افزایش قابلیت اتکای اقلام صورت های مالی راه گشا است. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر سرمایه فکری بر گزارشگری عملکرد پایداری تجاری و استراتژی کسب وکار شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. برای این منظور داده های 126 شرکت بورس اوراق بهادار تهران در فاصله زمانی 1392-1400 انتخاب و با استفاده از مدل های رگرسیونی چندگانه تحلیل شدند. نتایج نشان دادند ضریب ارزش افزوده فکری و عناصر آن دارای تأثیر مثبتی بر گزارشگری عملکرد پایداری شرکت ها دارند و نیز ضریب سرمایه فکری و کارایی سرمایه ساختاری و فیزیکی تأثیر مثبتی بر استراتژی آینده نگرانه دارند؛ ولی کارایی سرمایه انسانی تأثیری بر استراتژی کسب وکار ندارد که در راستای شفافیت اطلاعاتی بیشتر، لزوم آگاه سازی و استانداردگذاری گزارش سرمایه فکری در گزارش های مالی را می طلبد.
شناسایی عوامل مؤثر بر استقرار نظام کنترل داخلی (رویکرد نظریه داده بنیاد چندگانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۲۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
447 - 474
حوزههای تخصصی:
هدف: سازمان ها به دنبال ابزار هایی هستند که در دستیابی به اهداف، آن ها را یاری دهد. به کارگیری کنترل داخلی، در رسیدن به اهداف سازمان اطمینان معقولی می دهد. نحوه پیاده سازی نظام یادشده، بر اجرای آن و میزان ضعف هایی تأثیرگذار است که در ارزیابی آن شناسایی شده است. بنابراین هدف این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر استقرار نظام کنترل داخلی است. روش: رویکرد پژوهش کیفی بوده و با استفاده از روش داده بنیاد چندگانه اجرا شده است؛ بنابراین در دو سطح داده بنیاد تجربی و نظری، تجزیه وتحلیل داده ها انجام شده است. اطلاعات تجربی لازم، با نمونه گیری نظری از 13 مصاحبه نیمه ساختار یافته با متخصصان با تجارب موفق پیاده سازی نظام یاد شده در سال های 1398 و 1399 و اطلاعات نظری نیز، از طریق مرور ادبیات به دست آمده است. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که ناکارایی و اثرنابخشی رویه ها، عدم تفکیک مناسب وظایف و عدم مستندسازی مناسب رویه ها، استقرار را امری اجتناب ناپذیر می سازد. همچنین، فرایند پیاده سازی کنترل داخلی، تحت تأثیر این عوامل است: کیفیت حسابرسی مستقل، ساختار سازمانی، سامانه های کامپیوتری، ویژگی های مدیریت ارشد، کیفیت دانش گروه مسئول استقرار، کیفیت هیئت مدیره و قوانین برون سازمانی. نتیجه گیری: با اعتمادسازی، آموزش، زمان بندی مناسب، نظارت مستمر، شناخت نظام و شناسایی نیاز ها، می توان با توجه به اندازه سازمان، نوع صنعت، محدودیت زمانی و حمایت کارکنان و مدیریت، نظام کنترل داخلی را به نحو مطلوب پیاده سازی کرد.
مدل فرایندی ارزش گذاری کسب وکارهای نوپای فناوری مالی (فین تک) در مراحل اولیه سرمایه گذاری از دیدگاه سرمایه گذاران خطرپذیر در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
391 - 409
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از مقاله حاضر تعیین عوامل اثرگذار بر ارزش شرکت های نوپای فین تک از نگاه سرمایه گذاران خطرپذیر در حوزه فناوری مالی کشور، در اولین مرحله چرخه حیات آن هاست. روش: روش این پژوهش کیفی و مبتنی بر روش نظریه داده بنیاد بوده است. در این پژوهش از طریق مصاحبه های هدفمند با 19سرمایه گذار خطرپذیر در حوزه فناوری مالی کشور، ابتدا از طریق کد گذاری های باز، 46 کد نهایی احصا شد و در مرحله بعد، از طریق کد گذاری محوری، مدل پارادایمی حول پدیده اصلی ارزش شرکت نوپای فین تک ارائه شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که ارزش شرکت های نوپای فین تک، علاوه بر مشخصه و عملکرد خود آن ها، تحت تأثیر شرایط مداخله گر دیدگاه های استراتژیک بانک ها و مؤسسه های مالی، ریسک ها و آورده های آن ها، به عنوان خریداران اصلی این شرکت ها قرار دارد. علاوه بر این، مشخص شد که شرایط زمینه ای مانند راه های خروج سرمایه گذار، میزان نیاز به سرمایه گذاری مجدد و پیامد های ناشی از ادغام و تصاحب آن ا نیز بر ارزش شرکت های نوپای فین تک اثرگذار است. نتیجه گیری: ارزش شرکت های نوپای فین تک، برخلاف سایر شرکت های نوپای فناوری تا حد زیادی تحت تأثیر عوامل مداخله گر خریداران اصلی آن ها، یعنی بانک ها و مؤسسه های مالی قرار دارد؛ زیرا منافع حاصل از خرید شرکت های فین تک برای بانک ها و مؤسسه های مالی استراتژیک است و می تواند برای آن ها مزیت رقابتی نسبت به دیگر بانک ها و مؤسسه های مالی ایجاد کند.
کاربرد داده کاوی در بهبود فرایندهای مالیاتی: مرور ادبیات سیستماتیک و دسته بندی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۲۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
519 - 545
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت استخراج دانش مفید از داده های مالیاتی و نقش مؤثر داده کاوی در این زمینه، هدف این پژوهش، مرور ادبیات جامع و نظام مند و ارائه گزارشی از وضعیت تحقیقات حوزه داده کاوی و مالیات، دسته بندی پژوهش های انجام شده و معرفی شکاف های تحقیقاتی و ارائه نقشه راهی برای محققان و علاقه مندان در این زمینه است. روش: جامعه آماری پژوهش، تحقیقات انجام شده در زمینه داده کاوی و مالیات، طی سال های 2000 تا 2021 بوده است. با مرور ادبیات جامع و نظام مندِ تحقیقات، از دیدگاه فرایندی، 4 فرایند و از دیدگاه حوزه های کاربردی مختلف، 7 زمینه مطالعه و بررسی شد. دسته بندی تحقیقات بر اساس چارچوب پیشنهادی انجام گرفت و تحلیل های مختلفی از منظر فرایندها، حوزه های کاربردی و روش های داده کاوی ارائه شد. یافته ها: نتایج این تحقیق نشان می دهد که فرایند بازرسی (آزمون) و حوزه کاربردی «انتخاب مبتنی بر ریسک برای حسابرسی مالیاتی» بیشترین حجم از تحقیقات را به خود اختصاص داده اند. محبوب ترین و پرکاربردترین تکنیک استفاده شده، «رده بندی و پیش بینی» بوده و الگوریتم های شبکه عصبی، درخت تصمیم و ماشین بردار پشتیبان نیز به ترتیب بیشترین کاربرد را داشته اند. نتیجه گیری: در زمینه های کاربردی هفت گانه، پتانسیل خوبی برای پیاده سازی تکنیک های داده کاوی وجود دارد. رویکردهای مبتنی بر یادگیری انتقالی، یادگیری عمیق، تحلیل گراف و تحلیل کلان داده برای تحقیقات آتی پیشنهاد می شود. ارائه چارچوب های کاربردی بومی سازی شده برای سیستم ها و اداره های امور مالیاتی کشورهای مختلف و یکپارچه سازی منابع داده داخلی و خارجی اداره های امور مالیاتی و تحلیل آن، از خلأهای اصلی این حوزه است که می تواند اثربخشی ویژه ای ایجاد کند.
تأثیر تجدید ارائه صورت های مالی بر انواع ناکارایی سرمایه گذاری با تأکید برنقش محدودیت مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف این پژوهش، بررسی تأثیر تجدید ارائه صورت های مالی بر انواع ناکارایی سرمایه گذاری با تأکید بر نقش محدودیت مالی است. روش : برای اندازه گیری ناکارایی سرمایه گذاری و دسته بندی شرکت های عضو نمونه به دو بخشِ شرکت های با سرمایه گذاری بیش ازحد یا کمتر از حد، از الگوی انتظارات سرمایه گذاری ریچادسون (2006) و از شاخص تعریف شده از سوی کاپلان-زینگالس (1997) برای بررسی محدودیت مالی شرکت ها استفاده شده است. نمونه آماری موردبررسی شامل 174 شرکت در یک دوره زمانی شش ساله (1391- 1397) است. نتایج : نتایج نشان دهنده آن است که تجدید ارائه صورت های مالی، سرمایه گذاری بیش ازحد شرکت ها را کاهش می دهد؛ در حالی که وضعیت سرمایه گذاری کمتر از حد را تشدید می کند. از طرفی، در شرکت های با سرمایه گذاری بیش ازحد ممکن است محدودیت مالی بیشتری پس از تجدید ارائه صورت های مالی تجربه شود که این رابطه برای شرکت های با سرمایه گذاری کمتر از حد معنادار نیست. درنهایت، این استدلال که تجدید ارائه صورت های مالی می تواند از طریق تأثیر غیرمستقیم بر محدودیت مالی، بر ناکارایی سرمایه گذاری اثرگذار باشد نیز در هیچ گروهی از شرکت ها تأیید نشد.
همزمانی قیمت سهام با پوشش تحلیلگر و افشاء اطلاعات در شرکت های پذیرفته شده در بازار سرمایه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۵
221 - 240
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش همزمانی قیمت سهام با پوشش تحلیلگر و افشا اطلاعات طی سالهای 1390تا 1398 مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته اند. جامعه آماری پژوهش را شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران تشکیل می دهند. فرضیه های پژوهش از طریق معادله رگرسیون چند متغیره مورد آزمون قرار گرفته اند. فرضیه اصلی پژوهش در خصوص وجود رابطه بین همزمانی قیمت و پوشش تحلیلگر و افشا اطلاعات رابطه معنادار مثبت تایید شده است. سایر یافته ها حاکی از وجود یک رابطه معنادار مثبت بین همزمانی قیمت سهام با افشا اطلاعات و عدم رابطه بین پوشش تحلیلگر و همزمانی قیمت سهام می باشد. افزایش تعداد تحلیلگران از یک طرف و همزمان افزایش کمی اطلاعیه های منتشر شده شرکتهای مورد بررسی در سامانه کدال بیانگر مثبت شده ارتباط این دو متغیر با متغیر قیمت بوده است. به عبارتی هر اندازه همزمانی افزایش می یابد تعداد بیشتر اطلاعیه ها و افزایش تعداد تحلیلگران به همزمانی بیشتر قیمت سهام منجر خواهد شد.
بررسی نقش واسطه ای خودکارآمدی بر رابطه بین کیفیت حسابرسی و توسعه حرفه ای در بخش دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۶
۲۴۰-۲۰۹
حوزههای تخصصی:
آنچه جامعه از حرفه حسابرسی انتظار دارد ارائه خدمات با کیفیت حسابرسی است.کیفیت که تعیین کننده عملکرد حسابرسی است تابع عوامل متعددی همچون توانائی های حسابرس و اجرای حرفه ای حسابرس است. هدف این پژوهش، بررسی نقش واسطه ای خودکارآمدی بر رابطه بین کیفیت حسابرسی و توسعه حرفه ای در بخش دولتی بود. روش تحقیق مورد استفاده، توصیفی/پیمایشی و روش تحلیل داده ها مدل معادلات ساختاری است که با استفاده از نرم افزار لیزرل انجام گرفت. نمونه آماری شامل حسابرسان دیوان محاسبات کشور به تعداد 308 نفر می باشد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های استاندارد می باشد که در بازه زمانی مهر الی آذرماه 98 از حسابرسان شانزده استان جمع آوری گردید. آزمون سوبل، تأثیر غیرمستقیم توسعه حرفه ای بر کیفیت حسابرسی از طریق خودکارآمدی را معنی دار و فرضیه نقش میانجی گری تأیید گردید. طبق یافته های پژوهش، ضریب مسیر غیرمستقیم(426/0)، تأثیر بالای خودکارآمدی حسابرسان روی کیفیت حسابرسی آنان را نشان می دهد. نتایج نشان می دهد توسعه حرفه ای از طریق متغیر میانجی خودکارآمدی بر کیفیت حسابرسی تأثیرگذار است.
شناسایی و رتبه بندی روش های یادگیری فعال در آموزش حسابداری با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی (Fuzzy AHP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش تعیین روش های یادگیری فعال در آموزش حسابداری و رتبه بندی آن ها با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی است. روش: روش های یادگیری فعال در آموزش حسابداری با استفاده از بررسی کتابخانه ای شناسایی و در یازده روش طبقه بندی و بر اساس الگوی تحلیل سلسله مراتبی فازی، توسط آزمودنی ها رتبه بندی شدند. سپس بین رتبه های موجود قبل از استفاده از این الگو و بعد از آن، مقایسه تطبیقی صورت گرفت تا تفاوت های احتمالی مشخص شود. جامعه آماری پژوهش استادان رشته حسابداری و روش جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه است. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که بر اساس فرایند رتبه بندی تحلیل سلسله مراتبی فازی، روش های حل مسئله توسط دانشجویان به صورت جداگانه در کلاس، سخنرانی اصلاح شده، پرسش های شفاهی از دانشجویان، کوییزهای کلاسی و حل مسئله در قالب گروه های کوچک در کلاس بالاترین رتبه را دارند. افزون بر این، بین رتبه بندی روش های یادگیری فعال در آموزش حسابداری قبل از استفاده از الگوی فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی و بعد از آن تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: براساس نتایج پژوهش، می توان گفت استفاده از روش های یادگیری فعال منجر به اثربخشی آموزش در رشته حسابداری می گردد. دانش افزایی: انتظار می رود روش های شناسایی شده در این پژوهش منجر به بهبود آموزش موثر در رشته حسابداری گردد و در نتیجه فاصله بین نیازهای جامعه و مهارت حسابداران کاهش یابد. همچنین نتایج این پژوهش می تواند به کمیته برنامه ریزی رشته حسابداری، استادان این رشته و کمیته های آموزشی دانشگاه ها به منظور ارتقای کیفیت آموزشی خصوصاً در رشته حسابداری کمک شایانی نماید.
Portfolio Optimization Based on Semi Variance and Another Perspective of Value at Risk Using NSGA II, MOACO, and MOABC Algorithms(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study examines the criterion of value at risk from another perspective and presents a new type of mean-value at Risk model. To solve the portfolio optimization problem in Tehran Stock Exchange, we use NSGA II, MOACO, and MOABC algorithms and then compare the mean-pVaR model with the mean-SV model. Given that, finding the best answer is very important in meta-heuristic methods, we use the concept of dominance in the discussion of multi-objective optimization to find the best answers and show that, at low iterations, the performance of the NSGA II algorithm is better than the MOABC and MOACO algorithms in solving the portfolio optimization problem. As the iteration increases, the performance of the algorithms improves, but the rate of improvement is not the same, in a way, the performance of the MOABC algorithm is better than that of the NSGA II and MOACO algorithms. Then, to compare the performance of the “mean-percentage of Value at Risk” model and the “mean-semi variance” model, we examine both models in the standard mean-variance model and show that the mean-pVaR model, compared to the mean-SV model, Has better performance in stock portfolio optimization.
اثر قابلیت مقایسه اطلاعات مالی بر به موقع بودن گزارش گری مالی با تاکید بر نقش تعدیل گر ابهام اطلاعاتی قیمت سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۴
209 - 237
حوزههای تخصصی:
میزان قابلیت مقایسه اطلاعات مالی در سطح هر شرکت و صنعت شباهت ها و تفاوت ها را انعکاس داده و با محیط های عملیاتی و گزارش گری مالی شرکت ها مرتبط است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی اثر قابلیت مقایسه اطلاعات مالی بر مبنای تئوری ارزش گذاری نسبی بر به موقع بودن گزارش گری مالی با تاکید بر نقش تعدیل گر ابهام اطلاعاتی قیمت سهام است. برای دستیابی به هدف پژوهش، نمونه ای مشتمل بر 118 شرکت طی دوره زمانی 1390 تا 1399 انتخاب شد و برای آزمون فرضیه های پژوهش از رگرسیون خطی چند متغیره بهره گیری گردید. نتایج نشان داد؛ قابلیت مقایسه اطلاعات مالی بر به موقع بودن گزارش گری مالی تاثیر مثبت و معناداری دارد و شدت این اثر مثبت در شرایط وجود ابهام اطلاعاتی قیمت سهام، تشدید می شود. اتخاذ تصمیم های سرمایه گذاری کارا بدون وجود اطلاعات به موقع و قابل مقایسه امکان پذیر نیست. قابلیت مقایسه اطلاعات مالی با بهبود ویژگی به موقع بودن، باعث ارتقا کارایی کل بازار سرمایه می شود. همچنین از یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت در شرایط ابهام اطلاعاتی قیمت سهام، نقش قابلیت مقایسه اطلاعات مالی در شفافیت اطلاعاتی محیط شرکت و گزارش گری مالی به موقع برای استفاده کنندگان بسیار اهمیت دارد. بنابراین قابلیت مقایسه اطلاعات مالی به طور گسترده سودمندی اطلاعات حسابداری را برای استفاده کنندگان به ویژه در شرایط ابهام اطلاعاتی قیمت سهام افزایش می دهد.
تأثیر هویت اجتماعی و انعطاف پذیری بر کیفیت حسابرسی با تأکید بر نقش استرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله بررسی تأثیر هویت اجتماعی و انعطاف پذیری بر کیفیت حسابرسی با تأکید بر نقش تعدیل کنندگی استرس نقش، است. نمونه نهایی مورد استفاده برای این مطالعه، شامل 390 پرسشنامه جمع آوری شده از اعضای جامعه حسابداران رسمی می باشد. در سطح توصیفی تحلیل داده ها، از آماره های میانگین و انحراف معیار استفاده شد. علاوه بر این داده ها با به کارگیری نرم افزارهای اس.پی.اس.اس و اسمارت پی.ال.اس، از طریق الگوسازی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان میدهد که متغیرهای هویت اجتماعی و انعطاف پذیری حسابرسان، تأثیر مثبت و معنی داری بر کیفیت حسابرس دارند. همچنین متغیر استرش شغلی تأثیر منفی و معنی داری بر کیفیت حسابرسی دارد. علاوه بر این مشخص شد که استرس رابطه بین انعطاف پذیری حسابرسان و کیفیت حسابرسی را تعدیل می کند اما بر رابطه بین هویت اجتماعی و کیفیت حسابرسی تأثیر معنی داری ندارد. همچنین نتایج پژوهش بیانگر این است که هر شش مؤلفه بارکاری نقش، بی کفایتی نقش، دوگانگی نقش، محدوده نقش، مسئولیت و محیط فیزیکی، بر استرس شغلی تأثیر مثبت و معنی داری دارند.
Integration of Liability Payment and New Funding Entries in the Optimal Design of a Supply Chain Network(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In recent years, the supply chain network design (SCND) problems that integrate financial issues have attracted the attention of managers and researchers. In this paper, in order to address an SCND problem, a mixed-integer nonlinear programming (MINLP) model developed that considers operational and financial decisions simultaneously for designing a deterministic multi-echelon, multi-product, and multi-period supply chain network. The developed model provides the possibility of opening or closing facilities at every time period to adapt to market fluctuations. The model also considers bank loans, liability repayment, and new capital from shareholders as decision variables, therefore, it provides an accounts payable policy for the company managers. In addition to common operational objectives(profit/cost) and constraints, we also applied the economic value added (EVA) index to measure the financial performance of supply chain and lower and/or upper limit value for financial ratios to ensure the company's financial health, while making decisions at strategic and tactical levels. To show the model applicability, data of a case study in the literature employed and solved using BARON solver in GAMS software. The results clearly show an improvement in the total value created for the company compared to the base model, so it can be applied as an effective decision tool.
تبیین و ارائه مدلی برای پیش بینی نقدشوندگی سهام در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
134 - 156
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با شناسایی عوامل مؤثر بر نقدشوندگی، مدلی برای پیش بینی وضعیت نقدشوندگی سهام، در بازار اوراق بهادار تهران ارائه کرده است.
روش: 23 عامل مشخص شده در مطالعات کتابخانه ای، بر اساس داده های 154 شرکت فعال در فاصله زمانی 1388 تا 1398 استخراج و در قالب دو خوشه افراز شد. با استفاده از معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی، اعتبار متغیرهای شناسایی شده با معیار حاصل از خوشه بندی ارزیابی شد.
یافته ها: ارزیابی ارتباط متغیرها در مدل های یادگیری ماشینی نشان داد که جریان نقدی غیرعادی، هزینه اختیاری غیرعادی، خطای تخمین اقلام تعهدی، تفاوت بین سرمایه در گردش تحقق یافته و موردانتظار، سهام شناور آزاد، دوره تصدی حسابرس، حق الزحمه حسابرسی، سهم بازار حسابرس، محافظه کاری و تغییر حسابرس، در خوشه بندی بیشترین تأثیر را دارند. سرانجام بهترین مدل یادگیری ماشینی، بر اساس آموزش و آزمون انتخاب شد.
نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که متغیرهای مستقل، بیش از 72 درصد از تغییرات نقدشوندگی را توضیح می دهند. همچنین مدل شبکه های عصبی در مقایسه با سایر مدل های یادگیری ماشینی، توان پیش بینی بیشتری دارد و با 32/99 درصد صحت برازش، مناسب ترین مدل پیش بینی نقدشوندگی است.
ارائه چارچوب مدیریت ریسک حوادث فاجعه بار به کمک ابزارهای مالی انتقال ثانویه ریسک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
283 - 306
حوزههای تخصصی:
هدف: تاکنون 62 نوع ریسک از حوادث فاجعه بار در جهان شناسایی شده که 34 نوع آن در کشور به وقوع پیوسته است. استفاده از ظرفیت ابزارهای انتقال ریسک جایگزین، یکی از استراتژی های مدیریت ریسک قبل از وقوع حوادث فاجعه بار است که برای پوشش مالی توصیه شده است. بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر، طراحی و ارائه چارچوب مدیریت ریسک حوادث فاجعه بار با استفاده از این ابزارهاست. روش: پژوهش حاضر بر اساس مراحل مرور نظام مند در یک دوره 8 ماهه صورت پذیرفته است. پس از مشخص شدن موضوع مطالعه، سؤال پژوهش تدوین و در ادامه، پروتکل پژوهش و مدل ذهنی مناسب طراحی و معیارهای ورود و خروج نیز تعیین شد. ابتدا 112 مقاله انتخاب شد و پس از طبقه بندی، غربالگری و سنجش کیفیت آنها، در نهایت 73 مقاله برای بررسی عمیق باقی ماند. از روش نمونه گیری غیرتصادفی قضاوتی و نیز گلوله برفی برای انجام 18 مصاحبه تا حصول اقناع نظری استفاده شد. داده های به دست آمده طبقه بندی، کدگذاری و سنتز شدند. یافته ها: عوامل مؤثر بر چارچوب پیشنهادی در چهار گزاره اصلی ضرورت، زیرساخت اجرا، اندازه گیری ریسک و طراحی ابزارهای مالی مناسب طبقه بندی شد. هر گزاره تعدادی زیرمجموعه و کد را شامل می شود که در مجموع 10 مقوله و 415 کد مفهومی را تشکیل می دهد. نتیجه گیری: مدل شماتیک برای تبیین چارچوب مدیریت ریسک فاجعه بار در مرحله قبل از وقوع آن ارائه شد. با توجه به تنوع عوامل شناسایی شده، می توان نتیجه گرفت که این چارچوب مفهومی چندبُعدی است که باید در فرایند اجرا در کانون توجه قرار گیرد.
نقش ریسک دنباله چپ در توضیح معمای نوسان پذیری غیرسیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۴
85 - 115
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر معرفی ریسک دنباله چپ به عنوان محرک ایجاد معمای نوسان-پذیری غیرسیستماتیک و عامل توضیح دهنده بازده منفی ناشی از نوسان پذیری غیرسیستماتیک بالا است. علاوه بر این پژوهش حاضر در تلاش جهت مشخص کردن چگونگی رخدادن این معما است. در پژوهش حاضر از تجزیه و تحلیل پرتفوی تک متغیره و چند متغیره و همچنین رگرسیون فاما و مکبث (1973) استفاده شده است. بدین منظور از اطلاعات شرکت های بورس اوراق بهادار و فرابورس طی سال های 1384 تا 1398 استفاده شده است. نتاج پژوهش حاضر نشان دهنده وجود معمای نوسان پذیری غیرسیستماتیک (بازده کم سهام با نوسان پذیری غیرسیستماتیک زیاد) و ناهنجاری ریسک دنباله چپ (بازده کم سهام با ریسک دنباله چپ زیاد) در نمونه پژوهش است. بعد از کنترل پرتفوی های مرتب شده ی نوسان پذیری غیرسیستماتیک از بابت ریسک دنباله چپ، کنترل رگرسیون از بابت ریسک دنباله چپ و کنترل مدل های عاملی با افزودن عامل ریسک دنباله چپ، دیگر معمای نوسان پذیری غیرسیستماتیک قابل تشخیص نیست. براساس یافته های حاصل از پژوهش حاضر، ریسک دنباله چپ نقش مهمی در توضیح معمای اساسی نوسان پذیری غیرسیستماتیک بازی می کند و دلیل این توضیح دهندگی تحمیل فشار قیمتی سهام با ریسک دنباله چپ بالا بر سهام با نوسان پذیری غیرسیستماتیک بالا است.
رویکرد جایگزین برای تمایز بدهی ها از حقوق مالکانه
حوزههای تخصصی:
تأثیر انتصابات دستوری بر عملکرد شرکت ها
حوزههای تخصصی:
نقش فرهنگ اسلامی و تجربه حسابرس در رابطه بین انصاف متقابل و کیفیت حسابرسی در شرایط محیطی ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
قضاوت و تصمیم گیری در حسابداری دوره ۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
143 - 163
حوزههای تخصصی:
بحرانهای مالی و گسترش رسواییهای ناشی از آن، کیفیت حسابرسی را به عنوان موضوعی چالشبرانگیز و مهم مطرح کرده است. با بررسی عواملی مؤثر بر کیفیت حسابرسی انتظار میرود بتوان در کاهش بحرانهای مالی قدمی مهم برداشت. انصاف متقابل، تجربه حسابرس و زیربنای فرهنگ اسلامی از جمله عوامل مؤثر است که به صورت تجربی (مستقیم و تعدیلی) در پژوهش حاضر مورد آزمون قرار گرفته است. روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع معادلات ساختاری است. جامعهی آماری پژوهش را کلیه حسابرسان شاغل در مؤسسات حسابرسی عضو حسابداران رسمی ایران تشکیل دادند. با توجه به جامعه آماری نامحدود، به کمک فرمول کوکران، حجم نمونه 384 به دست آمد و در نهایت با نمونهگیری در دسترس، 380 پرسشنامه جمعآوری شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامههای ابداعی انصاف متقابل، کیفیت حسابرسی و فرهنگ اسلامی حسابرس است. با روش معادلات ساختاری، شاخصهای برازش مدل پژوهش در وضعیت مطلوب قرار داشتند. نتایج نشان داد انصاف متقابل بر کیفیت حسابرسی تأثیر مستقیم دارد. همچنین تعامل فرهنگ اسلامی و تجربه حسابرس رابطه بین انصاف متقابل بر کیفیت حسابرسی را تعدیل میکند. رواج تعهد به اجرای انصاف متقابل، پایبندی به اجرا را تقویت میکند. پایبندی به اجرا، در پررنگ سازی اجرای آیین رفتار حرفهای نقش داشته و در نهایت کیفیت حسابرسی را بهبود میبخشد. پیشنهاد میشود متغیرهای پژوهش به عنوان محور عمدهای در پیشبینی کیفیت حسابرسی در نظر گرفته شوند. این یافتهها میتواند برای سرمایهگذاران، مؤسسات حسابرسی و سیاستگذاران بورس مفید باشد.The Rle of Islamic Culture and Auditor's Experience in Mutual Fairness and the Quality of Audit in the Iranian Environment
تأثیر هنجارهای جنسیتی و سرمایه اجتماعی بر گرایش به کارافرینی با درنظرگرفتن نقش تعدیل گر اخلاق کاری (مطالعه موردی: حسابداران شاغل در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
امروزه نیاز به کارآفرینی بسیار قابل توجه است، بنابراین افراد و سازمان ها باید به دنبال راه های مناسب برای ارتقای آن باشند. یکی از عوامل مهم و مؤثر بر کارآفرینی، سرمایه اجتماعی است. در عصر حاضر برای توسعه بیش از هر سرمایه دیگری به سرمایه اجتماعی نیاز است زیرا بدون این سرمایه از سرمایه های دیگر به نحو مطلوب استفاده نمی شود. از طرفی علیرغم علاقه به گرایش به کارآفرینی و انبوهی از مطالعات همراه با آن، مطالعات کمی تفاوت های جنسیتی را بررسی کرده اند از این رو پژوهش حاضر با هدف انعکاس اهمیت سرمایه اجتماعی و هنجارهای جنسیتی بر گرایش به کارآفرینی انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، کلیه حسابداران شاغل در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار شهر کرج می باشدکه با استفاده از فرمول کوکران تعداد 217نفر انتخاب گردید. داده های این پژوهش از طریق پرسشنامه ساختار یافته جمع آوری گردید و سپس با استفاده از نرم افزارSmartPLS و روش مدلسازی معادلات ساختاری به تحلیل و آزمون فرضیه ها پرداخته شده است. نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد که اخلاق کاری نقش تعدیل کننده ای در رابطه سرمایه اجتماعی و هنجارهای جنسیتی با جهت گیری کارآفرینانه دارد. همچنین نتایج پژوهش نشان می دهد که سرمایه اجتماعی با گرایش به کارآفرینی حسابداران رابطه معناداری دارد. از طرفی بین هنجارهای جنسیتی و گرایش به کارافرینی حسابداران رابطه معناداری وجود دارد.