تحقیقات مالی

تحقیقات مالی

تحقیقات مالی دوره 24 تابستان 1401 شماره 2 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

بررسی اثر شوک های قیمت نفت و تحریم های غربی بر خلق نقدینگی بانک ها: رویکرد غیرخطی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شوک های قیمت نفت تحریم های اقتصادی خلق نقدینگی مدل های انتقال هموار پنل (PSTR)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۵ تعداد دانلود : ۱۶۵
هدف: خلق نقدینگی یکی از کارکردهای بانک بر اساس تئوری واسطه گری مالی است. هدف از این مقاله با توجه به وضعیت خاص کشور، بررسی تأثیر شوک های قیمت نفت و همچنین، تحریم های اقتصادی بر خلق نقدینگی بانک های ایرانی است. روش: این پژوهش در چارچوب غیرخطی با استفاده از مدل های رگرسیون انتقال هموار پنل (PSTR) اجرا شده است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که الگوی آستانه ای انتقال هموار قابلیت دارد که تأثیر شوک های قیمت نفت و تحریم های اقتصادی توضیح دهد. شوک های منفی قیمت نفت، دارای تأثیرهای منفی بر خلق نقدینگی درون ترازنامه و نیز، خلق نقدینگی کل بانک های بزرگ است؛ اما اثر آن بر بانک های کوچک تر مثبت است. آثار شوک های مثبت قیمت نفت، فقط بر خلق نقدینگی درون ترازنامه بانک های کوچک تر معنادار است (اثر منفی). پس از بررسی شوک های میانگین قیمت نفت، نتایج نشان داد که شوک های قیمت نفت دارای تأثیر منفی بر خلق نقدینگی بانک های بزرگ است و در مقابل بر بانک های کوچک تر اثر معناداری ندارد؛ اما تحریم های اقتصادی بر خلق نقدینگی بانک های بزرگ تأثیر مثبتی دارد و اغلب بر بانک های کوچک تر تأثیر منفی معناداری می گذارد. نتیجه گیری: به طور کلی نتایج نشان داده است که اثر شوک های منفی قیمت نفت بر خلق نقدینگی بانک ها، به دلیل اثرگذاری آنها بر بانک های بزرگ، بیشتر از اثر شوک های مثبت قیمت نفت و تحریم های اقتصادی است و می بایست برای جبران اثرهای منفی آن در بانک ها سازوکارهایی ایجاد شود.
۲.

پیاده سازی رویکرد استوار نسبی برای انتخاب پرتفوی بهینه در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از برنامه ریزی مخروطی مرتبه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بهینه سازی پرتفوی رویکرد استوار نسبی حداقل حداکثر پشیمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۳ تعداد دانلود : ۱۲۱
هدف: هدف این پژوهش، به کار بردن رویکرد استوار نسبی برای حداقل کردن حداکثر پشیمانی است. برای مواجهه با عدم قطعیت موجود در داده های ورودی، مدل بهینه سازی پرتفوی مارکویتز با استفاده از بازآفرینی مدل مارکویتز، به صورت مدل مخروطی مرتبه دوم در نظر گرفته شده است. پشیمانی را می توان اختلاف بین جواب به دست آمده از جواب بهینه، تحت یک دسته داده ورودیِ مشخص تعریف کرد. این رویکرد با استفاده از سناریوها، عدم قطعیت موجود در داده های ورودی مدل را در نظر می گیرد. همچنین، برای مقایسه رویکرد استوار نسبی و مدل مارکویتز، از مدل بهینه سازی استوار پرتفوی برتسیماس و سیم استفاده شده است که عدم قطعیت را به صورت فاصله در نظر می گیرد. روش: با استفاده از بازدهی های سهام موجود در شاخص 50 شرکت فعال تر بورس اوراق بهادار تهران، از ابتدای سال 1395 تا انتهای سال 1397، وزن های سهام موجود در پرتفوی ها ی بهینه هر سه مدل برآورد شد و با استفاده از داده های سال 1398، روی آنها آزمون برون نمونه ای انجام گرفت. یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش، رویکرد استوار نسبی مدل مارکویتز، در آزمون خارج از نمونه روی بیشتر نقاط متناظر مرز کارا در قیاس با مدل مارکویتز عملکرد بهتری را نشان می دهد. همچنین رویکرد استوار برتسیماس و سیم بر اساس وزن های بهترین شارپ درون نمونه ای، عملکرد بهتری از مدل مارکویتز داشته است. نتایج آزمون های آماری، تفاوتی در عملکرد خارج از نمونه ای بین دو رویکرد استوار نسبی و برتسیماس و سیم نشان نداده است. نتیجه گیری: نتایج حاضر نشان می دهد که رویکرد استوار نسبی در مقایسه با رویکرد میانگین واریانس، کمابیش می تواند برای بیشتر اشخاص با ترجیحات ریسک و بازده متفاوت، عملکرد بهتری داشته باشد. همچنین، رویکرد ارائه شده می تواند معیار ریسک جدیدی برای استفاده کنندگان ارائه دهد و در انتخاب پرتفوی بهینه مورد توجه قرار گیرد. به علاوه، افراد در انتخاب بین دو رویکرد استوار نسبی و استوار مطلق بی تفاوت اند.
۳.

بررسی و مقایسه عملکرد مدل های متعارف و ترکیبی در پیش بینی درماندگی مالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درماندگی مالی مدلZ آلتمن مدل تحلیل لاجیت چندجمله ای مدل ترکیبی مدل مرتون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۰ تعداد دانلود : ۱۹۶
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی قدرت مدل های پیش بینی درماندگی مالی، ضمن ارائه یک مدل ترکیبی، به بررسی مدل استخراج شده با مدل های آلتمن و مدل مرتون در پیش بینی درماندگی در سه گروه شرکت های سالم، در حال درماندگی و درمانده می پردازد. روش: در پژوهش حاضر، پس از بررسی مطالعات گذشته، 47 متغیر تأثیرگذار روی درماندگی مالی، شامل متغیرهای حسابداری، بازاری و شاخص های کلان اقتصادی شناسایی شد و با تأکید بر فراوانی و عملکرد موفق این نسبت ها در مطالعات گذشته و انجام آزمون های آماری، شاخص های نهایی انتخاب شدند. برای تعیین متغیر وابسته، از مدل قیمت گذاری اختیار معامله اروپایی (مدل BSM) استفاده شده و در نهایت با استفاده از مدل لاجیت چندجمله ای و تعیین ارتباط بین متغیرهای مستقل و متغیر وابسته، مدل ترکیبی استخراج شده است. یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن است که دقت پیش بینی مدل، مدل مرتون و مدل ترکیبی در گروه شرکت های سالم، به ترتیب برابر با 100، 85 و 90 درصد است. برای گروه شرکت های درحال درماندگی دقت پیش بینی به ترتیب 50، 85 و 85 درصد و در گروه شرکت های درمانده، به ترتیب برابر با 95، 85 و 90 درصد برای سال مالی 98 به دست آمد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، مدل آلتمن در مقایسه با مدل های ترکیبی و مرتون، قدرت پیش بینی مناسب تری برای شرکت های سالم و درمانده دارد؛ این در حالی است که برای پیش بینی شرکت های در حال درماندگی، مدل مرتون و مدل ترکیبی در مقایسه با مدل آلتمن از عملکرد بهتری برخوردار بودند.
۴.

یادگیری ماشین مبتنی بر رویکرد سلسله مراتبی برابری ریسک (مطالعه موردی: پرتفولیو سهام متشکل از 30 شرکت برتر بورس اوراق بهادار تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بهینه سازی پرتفولیو مینیمم واریانس سلسله مراتبی برابری ریسک یادگیری ماشین عملکرد پرتفولیو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۱۲۰
هدف: مسئله تخصیص دارایی ها، به تصمیم گیری تحت شرایط عدم اطمینان نیاز دارد. تشکیل پرتفوی سرمایه گذاری، یکی از مشکلات مالی بسیار رایج است. همواره سرمایه گذاران در تکاپوی تشکیل بهترین پرتفوی برای سرمایه گذاری هستند تا بتوانند بیشترین سود را کسب کنند. تاکنون روش های زیادی برای تشکیل پرتفوی معرفی شده است که مشهورترین آن، رویکرد مارکویتز است. تئوری میانگین واریانس، به دلیل دشواری در تخمین بازده مورد انتظار و کواریانس برای طبقات مختلف دارایی، اشکال های عملی زیادی دارد. هدف از اجرای این پژوهش، یافتن روشی برای بهینه سازی سبد سهام است که در شبیه سازی برون نمونه برای بازار سهام ایران، عملکرد برتری داشته باشد.روش: در این پژوهش، از تکنیک یادگیری ماشین برابری ریسک سلسله مراتبی استفاده شده و نتایج آن با رویکرد مینیمم واریانس مقایسه شده است. برای اجرای این پژوهش، از قیمت پایانی تعدیل شده 30 شرکت بورسی برای 760 روز معاملاتی در دوره زمانی 1397 تا 1399 استفاده شده است.یافته ها: برای ارزیابی عملکرد پرتفولیو از نسبت شارپ برای هر دو دوره درون نمونه و برون نمونه استفاده شد. نتایج به دست آمده از تحلیل درون نمونه و برون نمونه نشان داد که رویکرد برابری ریسک سلسله مراتبی، در مقایسه با رویکرد مینیمم واریانس، عملکرد بهتری دارد.نتیجه گیری: رویکرد برابری ریسک سلسله مراتبی، جایگزین معناداری برای رویکردهای سنتی تخصیص دارایی، از جمله رویکرد مینیمم واریانس است و برای سرمایه گذاران، ابزار مهم مدیریت ریسک محسوب می شود. مدیران سبدگردان و سرمایه گذاران نیز می توانند از این روش برای تخصیص وزن به سبد خود استفاده کنند.
۵.

ارائه الگویی برای پیش بینی رفتار مالی جفت ارزها در بازار فارکس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیش بینی رفتار فارکس مدل سازی هیبریدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۷ تعداد دانلود : ۱۶۰
هدف: مقاله حاضر با هدف دستیابی به مدلی مناسب برای پیش بینی رفتار جفت ارزهای اصلی در بازار فارکس، بر اساس نظریه آشوب و الگوریتم هیبرید صورت پذیرفته است. روش: این پژوهش از نوع کاربردی است. جفت ارزهای اصلی حاضر در بازار فارکس، دلار/ین، دلار/پوند و دلار/یورو هستند و بیشترین سهم معاملاتی را به خود اختصاص داده اند؛ از این رو برای اجرای پژوهش حاضر، این جفت ارزها به عنوان جامعه آماری انتخاب شد و در مجموع 3888 مشاهده (برای هر جفت ارز 1296 مشاهده) را دربرگرفت. بازه زمانی معاملات از ابتدای ژانویه 2017 تا انتهای سال 2021 بود. پس از بررسی داده ها و احراز وجود آشوب در میان داده ها که با استفاده از دو آزمون BDS و حداکثر نمای لیاپانوف صورت پذیرفت، به آزمون مدل های سه گانه ترکیبی برای دستیابی به بهترین و مطمئن ترین حالت پیش بینی کننده اقدام شد. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که در داده های هر سه جفت ارز بررسی شده با توجه به آزمون BDS و حداکثر نمای لیاپانوف، وجود آشوب تأیید می شود. همچنین مدل آشوب همراه با چندلایه پرسپترون و الگوریتم ژنتیک مرتب سازی غیرمسلط نخبه، نسبت به سایر مدل های مطرح در این پژوهش، عملکرد بهتری داشته است. مقادیر ضریب نابرابری تیلز و آمار آزمون DM نیز برتری هیبریدی مدل آشوب همراه با چندلایه پرسپترون و الگوریتم ژنتیک مرتب سازی غیرمسلط نخبه را نشان می دهد. نتیجه گیری: یافته ها نشان داد که مدل آشوب همراه با چندلایه پرسپترون و الگوریتم ژنتیک مرتب سازی غیرمسلط نخبه، از دو مدل ترکیبی دیگر بهتر است.
۶.

ارائه چارچوب مدیریت ریسک حوادث فاجعه بار به کمک ابزارهای مالی انتقال ثانویه ریسک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابزارهای انتقال ریسک جایگزین اوراق حوادث فاجعه بار تبدیل به اوراق بهادارسازی ریسک بیمه ای ریسک حوادث فاجعه بار صکوک بیمه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۳ تعداد دانلود : ۱۳۷
هدف: تاکنون 62 نوع ریسک از حوادث فاجعه بار در جهان شناسایی شده که 34 نوع آن در کشور به وقوع پیوسته است. استفاده از ظرفیت ابزارهای انتقال ریسک جایگزین، یکی از استراتژی های مدیریت ریسک قبل از وقوع حوادث فاجعه بار است که برای پوشش مالی توصیه شده است. بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر، طراحی و ارائه چارچوب مدیریت ریسک حوادث فاجعه بار با استفاده از این ابزارهاست. روش: پژوهش حاضر بر اساس مراحل مرور نظام مند در یک دوره 8 ماهه صورت پذیرفته است. پس از مشخص شدن موضوع مطالعه، سؤال پژوهش تدوین و در ادامه، پروتکل پژوهش و مدل ذهنی مناسب طراحی و معیارهای ورود و خروج نیز تعیین شد. ابتدا 112 مقاله انتخاب شد و پس از طبقه بندی، غربالگری و سنجش کیفیت آنها، در نهایت 73 مقاله برای بررسی عمیق باقی ماند. از روش نمونه گیری غیرتصادفی قضاوتی و نیز گلوله برفی برای انجام 18 مصاحبه تا حصول اقناع نظری استفاده شد. داده های به دست آمده طبقه بندی، کدگذاری و سنتز شدند. یافته ها: عوامل مؤثر بر چارچوب پیشنهادی در چهار گزاره اصلی ضرورت، زیرساخت اجرا، اندازه گیری ریسک و طراحی ابزارهای مالی مناسب طبقه بندی شد. هر گزاره تعدادی زیرمجموعه و کد را شامل می شود که در مجموع 10 مقوله و 415 کد مفهومی را تشکیل می دهد. نتیجه گیری: مدل شماتیک برای تبیین چارچوب مدیریت ریسک فاجعه بار در مرحله قبل از وقوع آن ارائه شد. با توجه به تنوع عوامل شناسایی شده، می توان نتیجه گرفت که این چارچوب مفهومی چندبُعدی است که باید در فرایند اجرا در کانون توجه قرار گیرد.
۷.

ایجاد شاخصی برای عدم اطمینان مالی با استفاده از مدل پنج عاملی فاما و فرنچ در فضای حالت با الگوریتم فیلتر کالمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عدم اطمینان مدل پنج عاملی فاما و فرنچ فضای حالت فیلتر کالمن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۵ تعداد دانلود : ۱۱۹
هدف: با توجه به اینکه عدم قطعیت یکی از رویدادهای مهم در روند توسعه علم اقتصاد و مدیریت محسوب می شود، شایسته است که برای درک عمیق و دقیق آن وقت گذاشته شود. فعالان بازارهای مالی، همواره با عدم اطمینان های آینده مواجهند، به بیان دیگر، عدم اطمینان، بخش جدایی ناپذیر بازارهای مالی است و آشنایی با این مفهوم و درک آن برای تمامی فعالان بازار ضروری است. بنابراین هدف نخست پژوهش، کمّی سازی عدم اطمینان و هدف نهایی، تدوین شاخصی از عدم اطمینان مالی برای بورس اوراق بهادار تهران است. روش: در این پژوهش برای کمّی سازی عدم اطمینان، در گام نخست، برازش مدل پنج عاملی فاما و فرنچ به دو روش فضای حالت با الگوریتم فیلتر کالمن و روش حداقل مربعات معمولی با هم مقایسه شده است تا مدل مناسبی برای فیلتر کردن نوسان های شرطی از سری نوسان های بازدهی ارائه شود. یافته ها: برای مقایسه برازش مدل پنج عاملی فاما و فرنچ به دو روش فضای حالت با الگوریتم فیلتر کالمن و حداقل مربعات معمولی، از معیارهای اطلاعاتی همراه با رویکرد دیبولد و ماریانو استفاده شد. نتایج این مقایسه، از برتری تخمین به روش فضای حالت با الگوریتم فیلتر کالمن حکایت کرد. بعد از انتخاب مدل مناسب، نوسان های شرطی بازدهی هر پرتفوی از سری نوسان های بازدهی فیلتر شد تا معیار مناسب تری از عدم اطمینان به دست آید، در این راستا، از بازدهی 18پرتفوی استفاده شد که بر اساس طبقه بندی های صورت گرفته از متغیرهای عامل اندازه، عامل ارزش دفتری به ارزش بازاری، عامل سودآوری و عامل سرمایه گذاری به دست آمدند. نتیجه گیری: در آخر از مؤلفه های عدم اطمینان استخراج شده به صورت ماهیانه میانگین گرفته شد تا شاخص مدنظر به دست آید. این شاخص شرایط تحت عدم اطمینان به وقوع پیوسته در گذشته را به وضوح نمایان می کند.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۹