فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱۲٬۳۶۹ مورد.
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۸
108 - 133
حوزههای تخصصی:
در محیط پیچیده و پویای مالی، حسابرسان با چالش های متعددی در زمینه قضاوت و تصمیم گیری مواجه می شوند. بر اساس مطالعات گذشته، سرمایه روانشناختی، تجربه و شک و تردید حرفه ای حسابرسان می تواند بر روی کیفیت قضاوت های حرفه ای حسابرسان تأثیر داشته باشد. لذا، هدف از پژوهش حاضر تاثیر سرمایه روانشناختی و تجربه حسابرسان بر کیفیت قضاوت و تصمیم گیری حرفه ای با توجه به نقش تعدیلی شک و تردید حرفه ای می باشد. در راستای دستیابی به این هدف پس از مطالعه ادبیات موضوع و پیشینه پژوهش، داده های پژوهش از طریق ارسال پرسشنامه به حسابرسان شاغل در حرفه حسابرسی در 3 ماهه اول سال1402 جمع آوری گردید. در نهایت نمونه نهایی متشکل از 385 نفر انتخاب شد و با استفاده از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان می دهد که سرمایه روانشناختی و تجربه حسابرس منجر به بهبود کیفیت قضاوت حرفه ای و تصمیم گیری حسابرسان گردید. علاوه بر این، شک و تردید حرفه ای قادر است رابطه بین سرمایه روانشناختی و تجربه حسابرس با کیفیت قضاوت حرفه ای و تصمیم گیری حسابرسان را تقویت کند. این تحقیق می تواند استراتژی هایی را برای بهبود کیفیت قضاوت های حسابرسان پیشنهاد دهد. در نهایت، این بهبود می تواند منجر به ارائه خدمات بهتر و دقیق تر در حسابرسی شود.
فرهنگ بکارگیری استانداردهای حسابرسی درخصوص رسیدگی به اسناد شرکت ها توسط حسابرس با روش قوم نگاری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر با پررنگ تر شدن نقش فرهنگ سازمانی ابعاد بیشتری از آن مورد بررسی قرار گرفته است. با بزرگ تر شدن شرکت ها فرهنگ سازمانی به عنوان رکنی اساسی مورد بحث قرارمی گیرد و تاثیرپذیران فرهنگ سازمانی می توانند دامنه وسیع تری از درون سازمان داشته باشند. تحقیق قوم نگاری بر اساس رویکرد کل گرایی و جامع می باشد. به علاوه،نظریات دراین گونه تحقیقات به پژوهشگرکمک می کنندتا درک بهتری ازچارچوب های مفهومی مرسوم درعلوم انسانی پیدا کندودرنتیجه،رشدفکری خودراافزایش دهدازاین روپژوهش حاضرسعی داشته است تا فرهنگ بکارگیری استانداردهای حسابرسی توسط حسابرس رابه کمک روش قوم نگاری ارزیابی نماید.جامعه آماری حسابرسان مستقل حاضردرمحیط حسابرسی ایران که درجایگاه سازمانی حسابرس ارشدحضورداشته اند،مورداستفاده قرارگرفته است و به عنوان نمونه،کاربرگ های رسیدگی تعدادی ازحسابرسان درطی مقطع زمانی۱۴۰۰، موردبررسی قرارگرفتند.دراین تحقیق با ورود به یک سازمان محلی وبااستفاده ازابزارمشاهده، تاثیرفرهنگ دربکارگیری استانداردهای حسابرسی توسط حسابرسان موردبررسی قرارگرفت.ازتحلیل اطلاعات مولفه ها:1-ماهیت کار و نوع گزارش حسابرسان2-نوع وماهیت وپیچیدگی فعالیت واحدموردرسیدگی3-نوع وماهیت وضعیت سیستم های حسابداری وکنترل داخلی واحدموردرسیدگی4-اعمال سیاست های کنترل کیفیت درهرکارحسابرسی شامل:هدایت،سرپرستی وبررسی کارانجام شده5-تکنیک های حسابرسی مورداستفاده درجریان رسیدگی ها6-انگیزه وعلاقه حسابرس به انجام رسیدگی های دقیق تربراساس استانداردحسابرسی7-دانش وتجربه کافی حسابرس ونیزآموزش حینکار8-کنجکاوری و حس جستجوگرایانه حسابرس وغیره بدست آمد.
تاثیر حضور زنان در هیئت مدیره و کمیته حسابرسی بر هزینه های نمایندگی با اثر تعدیل کنندگی قدرت مدیر عامل و سرمایه انسانی مدیر عامل
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۸
86 - 107
حوزههای تخصصی:
درسال های اخیر حضور زنان در عرصه های راهبردی شرکت ها رشد چشمگیری داشته است. جنسیت بر رفتارمالی شرکت تاثیر می گذارد و از سویی دیگر مدیران با استفاده از قدرت، تخصص و تجارب پیشین خود به قضاوت های صحیح و با کیفیت تر کمک کرده و منجر به تصمیم گیری های بهتری می شوند. بر این اساس در این پژوهش تاثیر حضور زنان در هیئت مدیره و کمیته حسابرسی بر هزینه های نمایندگی با اثر تعدیل کنندگی قدرت مدیرعامل و سرمایه انسانی مدیرعامل بررسی شده است. پژوهش حاضر یک پژوهش کاربردی-توصیفی محسوب می شود. داده های 108 شرکت که به روش سیستماتیک انتخاب شده اند طی سال های 1397تا 1401 بررسی شده است. نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد که حضور زنان در هیئت مدیره و کمیته حسابرسی باعث افزایش هزینه های نمایندگی می شود و همچنین قدرت مدیرعامل و سرمایه انسانی مدیرعامل اثر معناداری بر رابطه ی بین حضور زنان در هیئت مدیره و کمیته حسابرسی بر هزینه های نمایندگی ندارد.نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد که حضور زنان در هیئت مدیره و کمیته حسابرسی باعث افزایش هزینه های نمایندگی می شود و همچنین قدرت مدیرعامل و سرمایه انسانی مدیرعامل اثر معناداری بر رابطه ی بین حضور زنان در هیئت مدیره و کمیته حسابرسی بر هزینه های نمایندگی ندارد.
ترسیم و تحلیل نقشه علمی پژوهش های حوزه کووید19 و بازار سهام: مطالعه کتاب سنجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
167 - 188
حوزههای تخصصی:
هدف: همه گیری کووید ۱۹ علاوه بر تهدید سلامت عمومی، اقتصاد کشورها و به ویژه بازارهای سهام را با چالش های جدی مواجه کرد. از این رو، پژوهشگران کشورهای مختلف، هریک به سهم خود تلاش کردند تا موضوع را از جنبه های مختلف در این زمینه مطالعه و بررسی کنند. هدف این مقاله، مطالعه بیبلیومتریک پژوهش های انجام گرفته در حوزه کووید ۱۹ و بازار سهام در ایران، از طریق ترسیم و تحلیل نقشه های علمی است.روش: پژوهش از نوع کاربردی بوده و با استفاده از فنون کتاب سنجی اجرا شده است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه مقالات منتشر شده در حوزه موضوعی کووید ۱۹ و بازار سهام در ایران از بهمن ماه ۱۳۹۸ تا فروردین ماه ۱۴۰۲ است. تجزیه وتحلیل داده ها نیز با استفاده از نرم افزارهای اکسل، راور پریمپ و وس ویور انجام شده است.یافته ها: بررسی ها نشان می دهد که روند انتشار مقاله های این حوزه در ایران، صعودی بوده است و بیشترین تعداد مقاله های منتشر شده نیز، به سال ۱۴۰۱ با ۲۶ عنوان و ۵۰ درصد از کل مقاله ها مربوط می شود. ارزیابی ساختار فکری پژوهش ها در تحلیل های کتاب سنجی، معمولاً از طریق بررسی پُرتکرارترین کلیدواژه ها و همچنین، هم رخدادی واژگان انجام می پذیرد. پُرتکرارترین کلیدواژه ها در شناسایی هسته اصلی موضوعات تشکیل دهنده ساختار فکری پژوهش ها و هم رخدادی واژگان در شناسایی خوشه ها، روند زمانی و همچنین، چگالی واژگان کلیدی تشکیل دهنده ساختار فکری پژوهش ها، از نکته نظر معرفی موضوعات غالب، توسعه یافته، اشباع شده، از بین رفته یا در حال ظهور مورد استفاده قرار می گیرند. در این پژوهش به منظور بررسی پُرتکرارترین کلیدواژه ها، از واژه های اصلی استفاده شده در عنوان، چکیده و همچنین، واژگان کلیدی منتخب نویسندگان در هریک از مقالات استفاده شد. در هر حال، پژوهشگران حوزه پژوهش های کووید ۱۹ و بازار سهام در ایران، از ۳۱۲ کلیدواژه اصلی در مقاله های خود استفاده کرده اند. کلیدواژه های کووید ۱۹ با ۴۷ و بازار سهام با ۴۲ بار تکرار، پُرتکرارترین کلیدواژه های این حوزه هستند و بعد از آن ها کلیدواژه های بازارهای مالی، همه گیری، بحران، شاخص بازار سهام، بازده بازار سهام و بازده سهام قرار دارند. این کلیدواژه ها هسته اصلی موضوعات تشکیل دهنده ساختار فکری پژوهش های این حوزه در ایران هستند. به منظور بررسی هم رخدادی میان واژگان نیز از نقشه شبکه های اجتماعی استفاده شد. تجزیه وتحلیل نقشه شبکه های اجتماعی هم رخدادی واژگان، از طریق سه روش انجام می شود: ۱. تحلیل خوشه های پُرتکرارترین کلیدواژه ها؛ ۲. بررسی روند زمانی تشکیل خوشه های پُرتکرارترین کلیدواژه ها؛ ۳. تحلیل چگالی پُرتکرارترین کلیدواژه ها. اما به علت جدید بودن و همچنین، تعداد کم مقاله های این حوزه در ایران، تجزیه وتحلیل مقاله ها از طریق بررسی روند زمانی و همچنین، چگالی پُرتکرارترین کلیدواژه ها معنادار نخواهد بود. بنابراین، هم رخدادی واژگان تنها از طریق تحلیل خوشه های پُرتکرارترین کلیدواژه ها انجام پذیرفت. در هر حال، ترسیم نقشه هم رخدادی واژگان کلیدی حوزه پژوهش های کووید ۱۹ و بازار سهام در ایران، فقط به شناسایی یک خوشه موضوعی منجر شد. این خوشه مشتمل بر ۸ کلیدواژه اصلی است که عبارت اند از: کووید ۱۹، بازار سهام، بازارهای مالی، همه گیری، بحران، شاخص بازار سهام، بازده بازار سهام و بازده سهام. بدین ترتیب می توان گفت که کلیدواژه های تشکیل دهنده این خوشه، مسیر مطالعات حوزه کووید ۱۹ و بازار سهام را در ایران نشان می دهد که در سال های اخیر آغاز شده است. بررسی ها نشان می دهد که همکاری های خوبی بین دانشگاه ها در این حوزه صورت گرفته است؛ اما همکاری های بیشتری، به ویژه با دانشگاه های سایر کشورها در این زمینه مورد انتظار است.نتیجه گیری: انتظار می رود که نتایج و پیشنهادهای این پژوهش، ضمن تسهیل روند انتشار مقاله های این حوزه در ایران، به عنوان نقشه راهی برای پژوهشگران، به منظور بهره بردن از فرصت های تحقیقاتی بالقوه در این زمینه استفاده شود.
بررسی تأثیر اقتصاد سایه بر عملکرد بازار مالی و بخش بانکی کشورهای عضو BRICS (رویکرد Panel SUR)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عملکرد بخش مالی و بانکی کشورها نقش تعیین کننده برای اهداف رشد و توسعه اقتصادی دارد. اندازه اقتصاد غیررسمی می تواند تأثیر مهمی بر عملکرد بازار و مؤسسات مالی داشته باشد؛ ولی بااین حال مطالعات قبلی به این موضوع کمتر توجه کرده اند. مطالعه حاضر تأثیر اندازه اقتصاد سایه یا غیررسمی را بر عملکرد بازارهای مالی و بانک ها در کشورهای عضو بریکس طی دوره 2000-2020 بررسی کرده است. باتوجه به ارتباط بازارهای مالی و بخش بانکی و برای بررسی هم زمان اثر اقتصاد سایه بر این دو بخش، از سیستم معادلات هم زمان بهره گرفته شده است. برای این منظور از تکنیک معادلات هم زمان رگرسیون به ظاهر نامرتبط به صورت پانل استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که اندازه اقتصاد سایه تأثیر منفی هم بر عملکرد بازارهای مالی و هم بر عملکرد بانک ها داشته است؛ بنابراین، می توان گفت اقتصاد سایه از مهم ترین تعیین کننده های عملکرد بازارها و نهادهای مالی است. سایر نتایج پژوهش نشان می دهد که ثبات سیاسی، رشد درآمد سرانه و توسعه انسانی تأثیر مثبت، ولی تورم و رانت منابع طبیعی تأثیر منفی بر عملکرد بازارهای مالی و بانک ها دارد. تأثیر جهانی شدن با اینکه بر عملکرد بازار مالی مثبت بوده است، ولی بر عملکرد بخش بانکی منفی بوده است؛ بنابراین، برنامه ریزی در جهت کاهش حجم اقتصاد غیررسمی، شفافیت و ثبات سیاسی، بهبود شاخص توسعه انسانی و کنترل تورم می تواند عملکرد بازارها و مؤسسات مالی را تقویت کند.
ارائه الگوی مفهومی بلوغ حسابداری انتقادی با تاکید بر نقش تئوری ذینفعان و هوش مصنوعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش: این مقاله با هدف شناسایی و مدلسازی عوامل بلوغ تئوری انتقادی در حسابداری و نقش فناوری های نوین به ویژه هوش مصنوعی (AI) و تئوری ذینفعان را در ارتقای این بلوغ و کیفیت تحلیل می کند. استفاده از AI، با ایجاد شفافیت و بهبود تحلیل داده ها، می تواند ابزاری مؤثر در تحقق اهداف تئوری انتقادی باشد.
فراترکیب شناسایی عوامل و الزامات توسعه صندوق های سرمایه گذاری املاک و مستغلات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف از این پژوهشْ شناسایی، استخراج و طبقه بندی عوامل و الزامات مؤثر بر توسعه صندوق های سرمایه گذاری املاک و مستغلات با استفاده از روش پژوهش کیفی فراترکیب است.روش: با جست وجو در پایگاه های عملی معتبر، 1869 مطالعه مرتبط در بازه زمانی 23 سال (2000 تا 2023) بررسی شد و پس از اعمال فیلترهای مختلف، 91 مطالعه که ازنظر عنوان، چکیده و محتوا بیشترین ارتباط را با موضوع پژوهش داشت، برای تجزیه وتحلیل نهایی استفاده شد. درنهایت، عوامل و الزامات توسعه صندوق های سرمایه گذاری املاک و مستغلات در قالب 4 مضمون فراگیر و 12 مضمون سازمان دهنده طبقه بندی شد.نتایج: نتایج پژوهش بیانگر این است که عوامل و الزامات توسعه صندوق های سرمایه گذاری املاک و مستغلات را می توان براساس چهار مقوله کلی (عملکردی، نظارتی و حمایتی، زیرساختی و ساختاری و حاکمیتی) تحلیل کرد. از منظر عملکردی، توجه به شاخص ها و مباحث مالی و اقتصادی، توجه به عوامل فرایندی و عملیاتی، توجه به اصول و مبانی سرمایه گذاری و مدیریت ریسک بررسی می شود. از منظر نظارتی و حمایتی، عوامل مرتبط با قانون گذاری، سیاست گذاری و اصول نظارتی مطرح می شود. از منظر زیرساختی، دو بعد فرهنگ سازی و آموزشی و نیز نوآوری و فناوری تحلیل می شود. از منظر ساختاری و حاکمیتی، عوامل ناظر بر مدیران، سرمایه گذاران و نیز حاکمیت شرکتی صندوق های سرمایه گذاری املاک و مستغلات شناسایی می شود.نوآوری: باتوجه به اینکه در پژوهش حاضر از رویکرد فراترکیب استفاده شده است، نوآوری آن در بررسی کلیه مطالعات داخلی و خارجی در این زمینه بوده و اطمینان می دهد، ابعاد موضوع را به صورت جامع و همه جانبه، شناسایی و دسته بندی کرده است.
بررسی تاثیر اخلاق حرفه ای حسابرسان بر استراتژی های تعامل با صاحبکار(بحث های اولیه و مذاکرات نهایی)
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۸
134 - 153
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تاثیر اخلاق حرفه ای حسابرسان بر استراتژی های تعامل با صاحبکار(بحث های اولیه و مذاکرات نهایی) می باشد. پژوهش حاضر کاربردی و بر حسب نحوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی– پیمایشی می باشد. جامعه آماری، کلیه حسابداران رسمی شاغل در موسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران می باشند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 319 نفر تعیین شده و نمونه ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. برای اندازه گیری اخلاق حرفه ای حسابرسان از پرسشنامه زارفر(2016) و برای اندازه گیری استراتژی تعامل با صاحبکار از پرسشنامه کولست و استوارت(2018) استفاده شده است. در بررسی روایی و پایایی ابزار پژوهش، ساختار کلی پرسش نامه های تحقیق مورد روائی سنجی سازه محتوانی قرار گرفت. همچنین در مورد سنجش پایایی از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده شده که از پایایی قابل قبولی برخوردار است. جهت بررسی روابط بین متغیرها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری، از نرم افزارهای SPSS22 و Smart PLS4 استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیات حاکی از آنست که اخلاق حرفه ای حسابرسان بر استراتژی تعامل با صاحبکار(بحث های اولیه و مذاکرات نهایی) تاثیر دارد. در نهایت، نتایج و پیشنهادات بر این نکته تأکید دارند که اخلاق حرفه ای می تواند به عنوان یک عامل کلیدی در جهت دهی به تعاملات حسابرسان با صاحبکار در بحث های اولیه و مذاکرات نهایی عمل کند. با به کارگیری این پیشنهادات، می توان نه تنها اعتماد و همکاری بهتر بین طرفین ایجاد کرد، بلکه کیفیت حسابرسی و گزارشگری مالی را نیز بهبود بخشید.
قصد پذیرش CAAT و عملکرد حسابرسان داخلی: نقش تعدیلگر حمایت تیمی و مدیریتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به پیشرفت چشمگیر فناوری اطلاعات، حسابرسان داخلی نیاز به بهبود عملکرد تیمی خود در این زمینه دارند. از جمله این فناوری ها، تکنیک های حسابرسی به کمک رایانه (CAAT) است. هدف پژوهش، بررسی ارتباط قصد پذیرش حسابرسان داخلی در پذیرش CAAT با عملکرد آنها است و همچنین با توجه به تأثیری که حمایت های اعضای تیم و مدیر شرکت می تواند در راستای بهبود عملکرد تیم حسابرسی داشته باشد؛ اثر تعدیلگری دو متغیر حمایت تیمی و مدیریت بر ارتباط فوق بررسی شد. برای استخراج متغیرهای پژوهش از پرسشنامه استاندارد به تعداد 180 نمونه در سال 1403و برای آزمون فرضیات از روش پژوهش معادلات ساختاری تحت نرم افزار PLS بهره گرفته شد. نتایج نشان داد که انتظار عملکرد و شرایط تسهیل گر بر احتمال استفاده حسابرسان از CAAT تأثیر می گذارد. این نتایج نشان می دهد که برای افزایش استفاده ازCAAT، مدیریت برنامه های آموزشی و پشتیبانی فنی سازمانی و کامپیوتری خود را برای CAAT افزایش دهد. همچنین قصد و تمایل پذیرش CAAT با عملکرد حسابرس هم مورد پذیرش قرار گرفت. اما یافته های پژوهش در ارتباط با اثر تعدیلگری حمایت تیمی و مدیریت نتایج معناداری نشان ندادند. این پژوهش جزو معدود پژوهش های انجام شده داخل در حوزه CAAT است، که می تواند با توجه به پیشرفت های اخیر در حوزه حسابرسی مبتنی بر فناوری اطلاعات، نوآوری برای جامعه حرفه ای، مدیران و سرپرستان حسابرسی و شرکت ها داشته باشد.
بهینه سازی سبد سرمایه گذاری چندمعیاره فازی با درنظر گرفتن سطوح مختلف انتظارات سرمایه گذار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
1 - 30
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، بهینه سازی سبد سرمایه گذاری با درنظر گرفتن تمامی معیارهای با اهمیت برای سرمایه گذار، در یک محیط فازی با لحاظ کردن سطوح مختلف انتظارات سرمایه گذار برای هر یک از معیارها بر اساس ریسکپذیری آن هاست. بر این اساس، از یک طرف، استفاده از منطق فازی در مدل سازی این مسئله، به دلیل درنظر گرفتن عدم قطعیت در داده های ورودی، می تواند به افزایش تطابق مسئله با شرایط دنیای واقعی منجر شود. از طرف دیگر، در مدل انتخاب سبد سرمایه گذاری ارائه شده، علاوه بر ریسک و بازده، به عنوان دو عامل کلیدی برای سرمایه گذار، برخی عوامل مهم دیگر درنظر گرفته خواهد شد تا بتواند معیارهای مختلف برای سرمایه گذار، از جمله ریسک، بازده کوتاه مدت و بلندمدت، نقدشوندگی، بیشینه و کمینه نسبت سرمایه گذاری روی هر دارایی، سود تقسیمی و محدودیت کاردینالیتی (تعداد دارایی های داخل پرتفوی) را لحاظ کند. هدف دیگر این پژوهش، ارائه مدلی نوآورانه نسبت به مدل های موجود با درنظر گرفتن تابع عضویت لاجستیک شکل فازی، به منظور مدل سازی سطوح انتظارات مختلف سرمایه گذاران است تا بتواند سبد سرمایه گذاری را بر اساس اولویت سرمایه گذاران با درجه ریسک پذیری مختلف نسبت به معیارهای متفاوت تشکیل دهد.روش: روش انجام این پژوهش بدین ترتیب است که ابتدا به مدل سازی یک مسئله بهینه سازی چندهدفه غیرخطی، در یک محیط فازی با درنظر گرفتن تمامی عوامل مهم برای سرمایه گذار پرداخته می شود. سپس با استفاده از روش های کمّی و مبانی منطق فازی، مسئله را به یک مسئله خطی تک هدفه تبدیل می کنیم تا با استفاده از روش ها و نرم افزارهای معمول، بهینه سازی قابل حل باشد. در نهایت با استفاده از شاخص ۵۰ شرکت فعال تر بورس اوراق بهادار، به پیاده سازی مدل و تحلیل نتایج خواهیم پرداخت.یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که مدل ارائه شده برای هر دو سرمایه گذار ریسک پذیر و محافظه کار، نسبت به شاخص ۵۰ شرکت فعال تر بورس اوراق بهادار، بازدهی بیش از دو برابری دارد. علاوه براین، مدل ارائه شده، به دلیل درنظر گرفتن تابع عضویت لاجستیک شکل، برای اهداف مختلف مسئله می تواند برای سرمایه گذاران با استراتژی تهاجمی (ریسک پذیر) یا محافظه کار (ریسک گریز) شخصی سازی شود. دلیل این موضوع وجود پارامتر تعیین شکل تابع عضویت در توابع لاجستیک شکل است که می تواند اولویت عوامل مختلف از جمله ریسک، بازده کوتاهمدت و بلندمدت، نقدشوندگی یا سود تقسیمی را برای سرمایه گذاران مختلف با سطوح متفاوت ریسک پذیری مشخص کند.نتیجه گیری: استفاده از توابع عضویت لاجستیک شکل، در محیط فازی و معیارهای مختلف می تواند مدل انتخاب سبد سرمایه گذاری را برای سرمایه گذاران با ویژگی های مختلف شخصی سازی کند تا سرمایه گذاران با سطوح مختلف ریسک پذیری، بتوانند یک سبد سرمایه گذاری مطابق با اولویت های خود را تشکیل دهند. این موضوع به کاربردی شدن مسئله انتخاب سبد سرمایه گذاری در دنیای واقعی کمک بسزایی می کند. همچنین با استفاده از روش های محاسباتی و اصول فازی، می توان مسئله چندهدفه غیرخطی را به یک مدل تک هدفه خطی تبدیل کرد تا پیاده سازی و حل آن تسهیل شود.
کامیابی فرامند و اینرسی شخصیت حسابرس و صاحبکار :از طریق معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محیط حرفه حسابرسی، به دلیل مسئولیت هایی که بر عهده دارد، عرصه ای بسیار پیچیده و پرتلاطم می باشد، چراکه ضمن تحمل فشارهای موجود در این حرفه، می بایست قابلیت های روانشناختی و رفتاری و عملکردی را برای مقابله به نفوذ و واسطه گری ها داشته باشد، تا استقلال خود را حفظ نماید.. هدف این پژوهش بررسی تاثیر کامیابی فرامند بر اینرسی شخصیتیِ حسابرسان و صاحبکار می باشد. ابزار جمع آوری داده های پژوهش پرسشنامه بود که برای تحلیل داده های جمع آوری شده از تحلیلِ حداقل مربعات جزئی استفاده شد. جامعه هدف پژوهش حسابرسان عضو سازمان حسابرسی و موسسات حسابرسی بخش خصوصی بود که از طریق نمونه گیری تصادفی انتخاب و در بازه زمانی ۶ ماه در طی سال 1401 مورد بررسی قرار گرفتند. براساس نتایج کسب شده مشخص گردید، کامیابی فرامند بر اینرسی شخصیتی حسابرسان تاثیر مثبت و معناداری دارد. در واقع نتیجه ی این پژوهش نشان می دهد، وجود انتظارات مثبت در متن جامعه و محیط حرفه ای باعث ایجاد پویایی بیشتر در کارکردهای اثربخش استقلال طلبانه حسابرسان می گردد، چراکه انگیزه های محرک می تواند به افزایش فلسفه حرفه ای حسابرسان در مسیر کار راهه ای شان کمک نماید و باعث گردد تا در زمان اتخاذ تصمیم ها، فارغ از هرگونه نفوذ و وابستگی های احتمالی، اقدام به اظهارنظر و قضاوت های حرفه ای نمایند.
بررسی تاثیر هویت فرهنگی و شخصیت بر رفتار استفاده از هوش مصنوعی برای کیفیت حسابرسی با تمرکز بر مدل برنامه ریزی شده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به تغییرات چشمگیر در حوزه حسابرسی، رفتار استفاده از هوش مصنوعی برای کیفیت حسابرسی با تأکید بر هویت فرهنگی و شخصیت حسابرسان، هدف این پژوهش است.
الگوی مفهومی تردید حرفه ای حسابرسان با استفاده از تحلیل دلفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۳۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
198 - 223
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از اصول بسیار مهم و مطرح در حسابرسی تردید حرفه ای است. طبق استانداردهای حرفه ای، شک به عنوان نگرش حسابرس به ارزیابی انتقادی شواهد حسابرسی تعریف می شود. تردید حرفه ای نوعی نگرش است که لازمه آن، وجود ذهن پرسشگر و ارزیابی نقادانه شواهد توسط حسابرس است. اصل تردید حرفه ای، به طور گسترده در استانداردهای حسابرسی ریشه دوانده است و نظارت کنندگان در سراسر جهان، اغلب کمبود شک را یکی از دلایل اساسی کاستی های حسابرسی معرفی کرده اند؛ اما همیشه نمی توان تردید بدون پشتوانه را ملاک کاستی حسابرسی قرار داد. ادبیات حسابرسی و حسابداری، عوامل مختلفی را دلیل این امر می داند که فزونی و کاستی این مهم، می تواند پیامدهای مختلفی به همراه داشته باشد. برای مدیریت پیامدهای احتمالی، پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی مفهومی تردید حرفه ای حسابرسان اجرا شده است.
روش: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کیفی و اکتشافی است. داده های پژوهش از مبانی نظری و همچنین، از طریق مصاحبه با افراد خبره در حوزه رفتارشناسی حسابرسی در سال ۱۴۰۳ گردآوری شده است. مشارکت کنندگان پژوهش ۱۸ نفر از خبرگان بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. با استفاده از تحلیل دلفی و به کمک نظر خبرگان قبلی و جدید، عوامل احصا و تأیید شدند.
یافته ها: بر اساس نتایج عوامل مؤثر بر تردید حرفه ای حسابرس عبارت اند از: مؤلفه های ابعاد فرهنگی، اختلال های شخصیتی، اخلاق حرفه ای، اخلاق حسابداران، استقلال حسابرسان، اعتماد، بی طرفی حسابرس، قضاوت حسابرس، تجربه حسابرس، ادراک حسابرس، ایدئولوژی سیاسی حسابرس، تعهد حرفه ای، تقلب، جنسیت حسابرس، چرخش حسابرس، رده حسابرسی، حق الزحمه حسابرسی، سبک رهبری حسابرس، سرمایه اجتماعی، تردید حسابرس، شناخت صاحب کار، شهرت حسابرس، صلاحیت حسابرس، تفکرهای حسابرس، عملکرد حسابرس، فرسایش قدرت در حسابرسی، کیفیت حسابرسی، مؤلفه های رفتاری حسابرسان، هویت، ویژگی های شرکت، ویژگی های صنایع، ساختار مالکیت، ویژگی های نظارتی، کیفیت اطلاعات، ویژگی های بازار شرکت، ریسک شرکت، سطح اهمیت، ویژگی های هیئت مدیره، آموزش، سابقه حسابرسی حسابرس از صاحب کار قبلی، نوع اظهارنظر قبلی حسابرس از صاحب کار، پیچیدگی کار صاحب کار، فناورانه بودن نوع فعالیت صاحب کار، شیوه برنامه ریزی کار حسابرسی توسط حسابرس، ذهن پرسشگر، ترک قضاوت، اتکا به خود، خودباوری، فشار کاری، حجم کاری و انگیزه. گفتنی است که این عوامل، مدل مفهومی تردید حرفه ای حسابرس را تشکیل می دهند.
نتیجه گیری: حسابرسان در فرایند حسابرسی با عوامل مختلفی روبه رو هستند که می تواند بر میزان تردید حرفه ای آن ها تأثیرگذار باشد؛ از این رو آن ها باید در سطح فردی، محیطی، اجتماعی و اقتصادی این عوامل را تحلیل کنند و آموزش های لازم را جهت پیشگیری منطقی دیده باشند. همچنین، به صاحب کار و ویژگی های محیط حسابرسی توجه ویژه ای داشته باشند؛ زیرا صاحب کار و نوع ارتباط با آن، می تواند از عوامل تأثیرگذار بر میزان تردید حرفه ای باشد. اطلاعات از بابت نحوه ارائه و افشا و همچنین، پیچیدگی آن، می تواند میزان تردید آن ها را افزایش دهد؛ از این رو تردید حرفه ای، قضاوت حرفه ای را به دنبال خواهد داشت.
اثر نامتقارن احساسات سرمایه گذاران و نوسان های آن بر ارزش معاملات و بازدهی سهام: شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
189 - 217
حوزههای تخصصی:
هدف: در سال های اخیر تغییر پارادایمی از رویکردهای سنتی به دیدگاه های مالی رفتاری صورت گرفته است. مالی رفتاری یا به طور محاوره ای، احساسات سرمایه گذاران به عنوان رویکردی مدرن برای قیمت گذاری دارایی ها، به دلیل پشتیبانی تجربی از این موضوع، محبوبیت پیدا کرده است و علاقه مجددی به درک رفتار سرمایه گذاران در بازارهای سهام در حال ظهور پیدا شده است. بر همین اساس، هدف پژوهش حاضر، شناسایی اثر نامتقارن احساسات سرمایه گذاران بر ارزش معاملات و بازدهی سهام در بورس اوراق بهادار تهران است.روش: جامعه آماری این پژوهش تمامی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۱ است. تعداد این شرکت ها در روزهای مختلف دوره، به علت عرضه های اولیه، انتقال از فرابورس به بورس یا برعکس، حذف نماد از بورس و توقف نماد متفاوت بوده است. برای اندازه گیری احساسات سرمایه گذاران از شاخص ARMS و برای اندازه گیری نوسان های احساسات از مدل گارچ نمایی استفاده شده است. همچنین مدل های ارزش معاملات و بازدهی سهام با استفاده از روش های مبتنی بر داده های ترکیبی برآورد شدند.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که اثر احساسات سرمایه گذاران بر ارزش معاملات، مثبت بوده است. اثر احساسات سرمایه گذاران در زمان وجود احساسات مثبت، بیشتر از زمانی است که احساسات منفی بوده است. همچنین، اثر نوسان های احساسات بر ارزش معاملات نیز مثبت و معنادار گزارش شده است. از سوی دیگر، اثر نامتقارن نوسان های احساسات سرمایه گذاران بر ارزش معاملات معنادار شده است. بر اساس نتایج، نوسان های احساسات مثبت در مقایسه با نوسان های احساسات منفی، روی ارزش معاملات تأثیر بیشتری دارد. از سوی دیگر، افزایش نرخ دلار به عنوان متغیر کنترلی، روی ارزش معاملات اثر مستقیم داشته و به افزایش آن منجر شده است. همچنین، تأثیر رشد معاملات صندوق های با درآمد ثابت نیز به عنوان متغیر کنترلی، منفی و معنادار بوده است. نتایج برآورد معادله بازدهی سهام نشان داد که طی دوره بررسی، با افزایش بدبینی و احساسات منفی در بازار، بازدهی سهام کاهش می یابد و برعکس. از طرفی، ضریب متغیر مجازی برای احساسات سرمایه گذاران معنادار است که اثر نامتقارن نوسان های احساسات بر بازدهی سهام را نشان می دهد. یافته ها حاکی از بیشتر بودن اثر احساسات مثبت در مقایسه با احساسات منفی بر بازدهی سهام است. به علاوه، اثر نوسان های احساسات سرمایه گذاران بر بازدهی سهام نیز مثبت و معنادار بوده است. اثر نامتقارن ریسک احساسات سرمایه گذاران بر ارزش معاملات معنادار است و در نهایت، اثر نوسان های احساسات در زمان وجود احساسات منفی بر بازدهی سهام، بیشتر از زمانی است که احساسات مثبت در بازار وجود دارد.نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده، از بین تمام فرضیه های مطرح شده در این پژوهش همه تأیید شدند و فقط دو فرضیه تأیید نشد. یکی تأثیر نوسان های احساسات مثبت بر ارزش معاملات در مقایسه با نوسان های احساسات منفی بیشتر است و دیگری، اثر نوسان های احساسات در زمان وجود احساسات منفی بر بازدهی سهام، بیشتر از زمانی است که احساسات مثبت در بازار وجود دارد.
نقش میانجی عدم تقارن اطلاعاتی بر تبیین رابطۀ بین افشای داوطلبانه اطلاعات و هزینۀ سرمایه با استفاده از مدل CAPM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدم افشای اطلاعات قابل اعتماد، مشکل عدم تقارن اطلاعاتی ایجاد می کند و باعث افزایش هزینه سرمایه سهام می شود؛ بنابراین، افشای داوطلبانه اطلاعات می تواند به کاهش ریسک غیرسیستماتیک منجر شود و این کاهش می تواند به واسطه علامت دهی مالی موجب افزایش اطمینان سرمایه گذاران شود. وقتی سرمایه گذاران احساس کنند که شرکتی در برابر نوسانات خاص مقاوم تر است، بتای آن شرکت -که نمایانگر ریسک سیستماتیک است- به سمت کاهش، تمایل پیدا می کند. این تغییر در ارزیابی ریسک می تواند منجر به کاهش هزینه سرمایه سهام شود. از طرفی وقتی کیفیت اطلاعات یک شرکت بهبود یابد، نه تنها آن شرکت بلکه سایر شرکت ها نیز تحت تأثیر قرار می گیرند؛ به عبارت دیگر، افشای اطلاعات توسط یک شرکت می تواند بر ادراک عمومی و ارزیابی ریسک سایر شرکت ها تأثیر بگذارد؛ بنابراین، در این پژوهش نقش میانجی عدم تقارن اطلاعاتی بر رابطه بین افشای داوطلبانه اطلاعات و هزینه سرمایه با استفاده از مدل CAPM بررسی می شود. برای دستیابی به اهداف پژوهش تعداد 159 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی بازه زمانی 1397-1401برای نمونه آماری انتخاب شدند. برای آزمون فرضیه ها از روش تجزیه وتحلیل داده های ترکیبی و رگرسیون خطی چندمتغیره استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که افشای داوطلبانه اطلاعات بر هزینه سرمایه تأثیر معناداری ندارد و متغیر میانجی عدم تقارن اطلاعاتی نیز بر رابطه افشای داوطبانه اطلاعات و هزینه سرمایه تأثیر معناداری ندارد. به علت پایین بودن سطح میانگین افشای داوطلبانه اطلاعات و کارانبودن بازار سرمایه در ایران و محدودبودن اقلام افشای داوطلبانه اطلاعات تأثیر معناداری بین افشای داوطلبانه اطلاعات و هزینه سرمایه مشاهده نشد. از طرفی به دلیل فقدان تحلیلگران مالی و عدم توجه سرمایه گذاران، میزان افشای داوطلبانه شرکت ها نتوانسته است میزان عدم تقارن اطلاعاتی را در بازار سرمایه به طور چشمگیری تغییر دهد.
شبکۀۀ کنشگران نوآوری های حسابداری مدیریت و عملکرد مالی شرکت: دیدگاه های شرقی و غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۳۲ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
392 - 431
حوزههای تخصصی:
هدف: طبق ادبیات حسابداری مدیریت، سازه های مختلفی بر عملکرد مالی شرکت ها مؤثرند. یکی از سازه های مؤثر بر عملکرد مالی، تغییر و تحولات شبکه کنشگران نوآوری های حسابداری مدیریت است که به گونه ای مستمر، در محیط تجاری پیرامون شرکت ها در حال وقوع است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی تأثیر شبکه های کنشگر نوآوری های حسابداری مدیریت، بر عملکرد مالی شرکت ها با توجه به دیدگاه های شرقی و غربی است. این پژوهش با استفاده از بررسی روند تکامل حسابداری مدیریت در دوره های مختلف و شناسایی روش های مورد استفاده در سال های مختلف، برای پیاده سازی حسابداری مدیریت، به دنبال تعیین کاراترین شیوه نوآوری های حسابداری مدیریت در غرب و شرق، برای دستیابی به بهبود عملکرد است.
روش: جامعه آماری این پژوهش را شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران و فرابورس، طی دوره مالی ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۱ تشکیل می دهد. با توجه به اِعمال محدودیت هایی، ۲۱۵ شرکت (۲۵۸۰ سال شرکت) طی ده سال انتخاب شد و تحلیل داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری، انجام گرفت.
یافته ها: شبکه کنشگران نوآوری حسابداری مدیریت بر عملکرد شرکت ها، در دو دیدگاه غربی و شرقی تأثیر مثبت و معناداری دارد. از آنجا که اختلاف شدیدی بین ضرایب تعیین متغیر وابسته در هر دو الگوی غربی و شرقی وجود ندارد، مشخص می شود که شرکت های فعال در بازار سرمایه ایران، از هر دو دیدگاه غربی و شرقی، کمابیش به یک نسبت استفاده می کنند. همچنین، نتایج آزمون فیشر نشان داد که از نظر آماری، بین رابطه شبکه کنشگران حسابداری مدیریت و عملکرد شرکت در هر دو الگوی غربی و شرقی، تفاوت معناداری وجود ندارد. به عبارتی، شبکه کنشگران حسابداری مدیریت، به طور کلی در هر دو الگو تأثیر یکسانی دارد و تفاوت معناداری در تأثیرگذاری آن ها دیده نمی شود. این نتایج بیانگر آن است که عوامل دیگری ممکن است در تفاوت های عملکردی بین الگوهای غربی و شرقی مؤثر باشند که باید بررسی شوند.
نتیجه گیری: یافته های این مطالعه بیانگر آن است که شبکه های کنشگران نوآوری در حسابداری مدیریت، بدون توجه به مرزهای فرهنگی، به طور معناداری بر بهبود عملکرد مالی شرکت ها مؤثرند. این نتایج تأکید می کنند که نوآوری های حسابداری مدیریت می تواند به عنوان یک عامل جهانی در نظر گرفته شود و قادر است کارایی مالی را در سطح بین المللی ارتقا دهد. افزون براین، از آنجا که بین رابطه شبکه کنشگران حسابداری مدیریت و عملکرد شرکت در هر دو الگوی غربی و شرقی، تفاوت معناداری وجود ندارد، تحلیل ها نشان می دهد که این تأثیرهای مثبت، مستقل از تفاوت های فرهنگی موجود بین دیدگاه های غربی و شرقی، یکسان هستند. این امر نشان دهنده پتانسیل یکپارچه سازی استراتژی های حسابداری مدیریت در سطح جهانی و اهمیت درک عمیق تر از نقش فرهنگ در توسعه و اجرای این نوآوری هاست. از طرفی، شدت اثرگذاری شبکه کنشگران «انسانی» حسابداری مدیریت بر عملکرد شرکت در دیدگاه شرقی، نسبت به دیدگاه غربی قوی تر است که نشان می دهد در بسیاری از کشورهای شرقی، فرهنگ سازمانی ممکن است بر مبنای ارزش ها و تعاملات انسانی بیشتری باشد. این می تواند شامل تأکید بر همکاری، هم بستگی اجتماعی، و اهمیت روابط انسانی در محیط کار باشد.
مدل جدیدگزارشگری مالی بانکداری اسلامی ایران در انطباق با نظریه ها و مفاهیم بنیادی حسابداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بانکداری اسلامی نوعی الگوی خاص یا تعدیل شده ای از بانکداری است که درآن تلاش می شود تمام روابط و مناسبات، سازگار با شریعت و فقه اسلامی و در راستای اهداف اساسی نظام اقتصادی اسلام مانند عدالت و اخلاق تنظیم گردد. به منظور بررسی ایده ها و نظریه های حاکم در بانکداری و مالی اسلامی و متعاقبا طراحی ابزار و الگوی مناسب، از روش تحقیق کیفی و رویکرد مبتنی بر نظریه پردازی زمینه بنیان استفاده شد. درابتدا با اخذ نظرات خبرگان حرفه حسابداری و حسابرسی به بررسی عوامل تاثیرگذار برکیفیت گزارشگری در سیستم بانکی ایران پرداخته شد. بهترین روش برای ارائه بهینه ی حقوق صاحبان سپرده در این تحقیق، دسته بندی سپرده گذاران در طبقه ای جداگانه همانند حقوق صاحبان سهام تشخیص داده شد و به منظور تحقق عدالت و دستیابی سپرده گذاران به حقوق حقه، تبعیت این طبقه ازتئوری مالکیت از دسته تئوری های حقوق مالکان عنوان شد و به منظور پوشش مفاهیم حاکم بر بانکداری اسلامی، صورتهای مالی اساسی شامل صورت وضعیت مالی، صورت عملکرد سپرده های سرمایه گذاری و صورت تغییرات درخالص داراییها پیشنهادگردید.
به کارگیری الگوریتم جنگل تصادفی به منظور رتبه بندی مؤلفه های مدیریت سرمایه در گردش مؤثر بر وقوع درماندگی مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش، رتبه بندی میزان اهمیت هریک از مؤلفه های مدیریت سرمایه در گردش در پیش بینی وقوع درماندگی مالی شرکت ها است.روش: جامعه آماری متشکل از 167 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1397 تا 1401 است. در راستای دستیابی به هدف پژوهش، 7 مؤلفه از مهم ترین شاخص های مدیریت سرمایه در گردش اثر گذار بر درماندگی مالی انتخاب شده است. به علاوه، با استفاده از مدل پیش بینی درماندگی مالی زاوگین (1985) شرکت های نمونه به دو گروه درمانده و سالم طبقه بندی شدند؛ سپس در گام اول، با استفاده از الگوریتم جنگل تصادفی توان 7 شاخص منتخب مدیریت سرمایه در گردش در پیش بینی درماندگی مالی شرکت ها سنجیده شد.نتایج: نتایج پژوهش حاکی از آن است که شاخص های مدیریت سرمایه در گردش تا 85درصد می توانند در شناسایی و پیش بینی وضعیت درماندگی مالی شرکت ها موفق عمل کنند. در مرحله دوم، رتبه بندی میزان اهمیت هریک از مؤلفه های سرمایه در گردش برای رسیدن به نمره 85درصد در تشخیص درست کلاس شرکت ها با استفاده از ویژگی منحصربه فرد الگوریتم جنگل تصادفی در این زمینه صورت پذیرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد که دوره وصول مطالبات، به طرز چشمگیری اهمیت بیشتری از سایر مؤلفه های سرمایه در گردش در پیش بینی درماندگی مالی دارد.
ارائه الگوی ارزیابی عملکرد مالی شرکت های فولاد ایران مبنی بر روش گرندد تئوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رقابت پذیری یک شرکت را می توان با استفاده از اندازه گیری عملکرد موثر، پشتیبانی کرد، در نتیجه حاکمیت شرکت ها باید شاخص های تأثیرگذار بر عملکرد شرکت را شناسایی و آن ها را به روشی موثر مدیریت کنند. به نظر می رسد که شرکت های موفق در یک صنعت احتمالاً بر روی برخی فعالیت های ضروری تمرکز می کنند که اجازه می دهد تا آن ها را برای دستیابی به بهترین نتایج ممکن در چارچوب محدودیت های بازار خود فعالیت نمایند. باعنایت به اهمیت رقابتی که امروزه شرکت ها را به تبیین بهتر شاخص های عملکرد منجر نموده، این پژوهش باهدف ارائه الگوی ارزیابی عملکرد مالی شرکت های فولاد ایران مبنی بر روش گرندد تئوری در سال 1402 از طریق مصاحبه عمیق با 10 نفر از خبرگان حوزه مالی و سرمایه گذاری انجام شده است. بدین ترتیب ابتدا با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی و بر اساس نظر خبرگان مقوله ها تحت عنوان شرایط علّی، شرایط مداخله ای، شرایط زمینه ای، و عوامل راهبردی و پیامدها با استفاده از نرم افزار اطلس تی مورد تحلیل قرار گرفت و متغیرهای مناسب الگو شناسایی گردید. باتوجه به نتایج مصاحبه با افراد صاحب نظر، بیشترین فراوانی ها مربوط به استقرار سیستم بهایابی، فقدان سیستم یکپارچه، فرایند پایدار نظارت مالی، هزینه اداری و تشکیلاتی، اعتباربخشی به خروجی سیستم مالی گزارش گردید
تدوین چارچوب قضاوت حرفه ای در راستای پیاده سازی استاندارد ارزش منصفانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۳۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
30 - 63
حوزههای تخصصی:
هدف: حرکت به سمت استانداردهای حسابداری بین المللی، نقش ارزش های منصفانه را در گزارشگری مالی، پررنگ کرده است. به منظور تعیین ارزش منصفانه در گزارش های مالی، تهیه کننده این گزارش ها از داده های ورودی قابل مشاهده مبتنی بر بازار و داده های ورودی غیرقابل مشاهده مبتنی بر مفروضات خود واحد گزارشگر، استفاده می کند. با توجه به گستردگی قضاوت در تعیین ارزش منصفانه و اهمیت قضاوت پس از تصویب استاندارد حسابداری ۴۲ ایران و نبود رهنمود عملیاتی درخصوص پیاده سازی آن، هدف پژوهش حاضر، رسیدن به چارچوبی نظام مند در قضاوت در اندازه گیری ارزش منصفانه برای تهیه اطلاعات مالی در محیط گزارشگری ایران است.
روش: در این پژوهش از روش مرور سیستماتیک مطالعات اسنادی و روش میدانی استفاده شد. داده ها با استفاده از دو ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته با ۱۰ نفر از خبرگان حرفه حسابداری و حسابرسی ایران، از چهار گروه «ارزش گذاران»، «حسابرسان»، «تهیه کنندگان» و «تدوین کنندگان مقررات»، از ابتدای سال ۱۴۰۲ تا پایان مرداد ماه ۱۴۰۲ و تحلیل محتوای آن ها و پرسش نامه ساختاریافته بر مبنای منطق فازی از ۳۰ نفر خبره در چهار گروه نام برده، جمع آوری شد. این داده ها با استفاده از روش دلفی فازی و روش بهترین و بدترین معیار، از طریق توزیع پرسش نامه بهترین بدترین به ۸ خبره، تجزیه وتحلیل شدند. از آزمون کروسکال والیس برای مقایسه چهار گروه شرکت کننده در پژوهش و از روش بهترین بدترین نیز، برای تعیین اهمیت و اولویت بندی اجزای چارچوب استفاده شد. همچنین به منظور ارزیابی اعتبار داخلی نتایج نهایی پژوهش با ۵ نفر خبره مصاحبه شد.
یافته ها: تدوین چارچوب قضاوت حرفه ای در به کارگیری استاندارد حسابداری ۴۲ ایران (اندازه گیری ارزش منصفانه)، یافته این پژوهش است. «شناسایی حوزه قضاوت»، «ارزیابی رهنمودهای حسابداری و حسابرسی»، «جمع آوری اطلاعات، تجزیه وتحلیل آن»، «نتیجه گیری و انجام قضاوت» و «مستندسازی آن»، بخش های اصلی چارچوب قضاوت حرفه ای را شامل می شود.
نتیجه گیری: قضاوت حرفه ای یک مهارت اساسی برای تهیه کنندگان، حسابرسان و تنظیم کنندگان صورت های مالی است؛ به ویژه تحت یک سیستم حسابداری مبتنی بر اصول. قضاوت کردن دشوار است و لزوماً یک پاسخ برای آن وجود ندارد. از طرف دیگر، اندازه گیری ارزش منصفانه همواره با قضاوت همراه است و این پتانسیل را دارد که سوگیری را در صورت های مالی وارد کند؛ بنابراین براساس این پژوهش پیشنهاد می شود که به منظور افزایش کیفیت گزارشگری مالی، در تهیه اطلاعات مالی چارچوب قضاوت، یعنی شناسایی حوزه، ارزیابی رهنمودهای حسابداری و حسابرسی، جمع آوری اطلاعات، انجام قضاوت و مستندسازی صورت پذیرد. به عبارت دیگر، اعتبار و سودمندی گزارشگری مالی به قضاوت های درست بستگی دارد؛ به ویژه با پیچیده ترشدن معاملات تجاری. همچنین مهم است که بتوان قضاوت ها را در زمان صدور گزارش و در پرتو واقعیات و شرایط موجود که معقول هستند، ثابت کرد. تهیه کنندگان و حسابرسان نیز پیشنهاد کرده اند که این امر می تواند تا حدی از چالش های نظارتی بعدی با بهره گیری از آیندهنگری محافظت کند. خبرگان معتقدند که یک چارچوب قضاوت حرفه ای، کیفیت و یکپارچگی قضاوت های انجام شده را بهبود می دهد و در نتیجه، اعتماد به عملکرد استانداردهای حسابداری مبتنی بر اصول را تقویت می کند.