ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۴٬۷۵۳ مورد.
۲۱.

مدل برنامه ریزی برونسپاری لجستیک معکوس بر پایه تحلیل فازی شهودی با در نظر گرفتن روش های هوش مصنوعی (مورد مطالعه: شرکت سایپا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه پایدار برنامه ریزی صحیح آمیخته شبکه عصبی مصنوعی سود عملیاتی شرکت سایپا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۱۱۹
مقدمه و اهداف: توسعه پایدار، توسعه ای است که نیازهای نسل حاضر را تأمین می کند؛ بدون اینکه در پاسخگویی نیازهای نسل آینده خللی ایجاد کند. توسعه پایدار دارای سه بُعد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی است که باید به صورت هم زمان در نظر گرفته شود. با رشد و اهمیت توسعه پایدار، بسیاری از شرکت های موجود در سطح دنیا نیز به دلایل و انگیزه های کنشی و یا واکنشی اقدام به جمع آوری محصولات فرسوده خود می کنند. در چنین شرایطی وجود یک شبکه لجستیک معکوس که مبتنی بر توسعه پایدار باشد، ضروری است. تصمیم بر برون سپاری لجستیک به دلیل اجتناب از هزینه های ثابت، سرمایه گذاری سنگین و دستیابی به مزیت اقتصادی، بسیار اهمیت یافته است و شرکت های بسیاری مزایای بالقوه را که از خدمات لجستیکی باکیفیت حاصل می شود، دریافته اند.روش: در پژوهش حاضر، یک مدل برنامه ریزی عدد صحیح آمیخته به منظور برنامه ریزی برون سپاری لجستیک معکوس در چرخه مونتاژ صنعت خودروسازی بر پایه تابع هدف هزینه گرا ارائه شده است. قلمرو موضوعی پژوهش متمرکز بر چرخه مونتاژ خطوط تولید به صورت عام و با اولویت خودروسازان پرتیراژ (سواری سبک) است که شامل گروه صنعتی خودروسازی سایپا شامل گروه لیزینگ رایان سایپا است. قلمرو زمانی پژوهش، یک بازه مشخص از سال 1389 تا سال 1398 است. متغیرهایی نظیر دریافتی های غیرتجاری، جمع کل دارایی ها، سود عملیاتی، سود خالص و ارزش بازار هستند که از طریق آمار منتشرشده «شرکت سایپا» با استفاده از نرم افزار متلب ارزیابی می شوند.یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که از میان متغیرهای دریافتی های غیرتجاری، جمع کل دارایی ها، سود عملیاتی، سود خالص و ارزش بازار، سود خالص به سود عملیاتی و فروش (درآمدهای عملیاتی) از اهمیت بالایی برخوردار هستند. بیشترین میزان دریافتی های غیرتجاری برای شرکت خودروسازی سایپا در بازه زمانی 1389 تا 1398 در سال 1398 و در فصل تابستان است و برای کل دارایی ها برای سال 1392 و فصل تابستان است؛ همچنین بیشترین میزان سود عملیاتی برای سال 1398 و فصل زمستان و برای سود خالص برای سال 1390 و فصل بهار است. میزان همگرایی داده ها در نمودار رگرسیونی فروش (درآمدهای عملیاتی) به سود عملیاتی و سود خالص به سود عملیاتی برای سال های 1389-1398 محاسبه شد. میزان همگرایی داده ها در نمودار رگرسیونی فروش (درآمدهای عملیاتی) به سود عملیاتی بر مبنای مدل مفهومی در سال 1398 برابر با 9895/0 و نمودار رگرسیونی سود خالص به سود عملیاتی در سال 1398 بر مبنای مدل مفهومی در نظر گرفته شده برابر با 9961/0 است. میزان رگرسیون برای مدل مفهومی در مرحله آزمون برابر با 79/0 به دست آمد. میزان رگرسیون حاصل از پردازش در مرحله کلی برابر با 79/0 حاصل شد. میزان خطای هیستوگرام برای هر سه مرحله یادگیری، اعتبارسنجی و آزمون محاسبه شد. این میزان خطا با توجه به خطای صفر، برابر با 002375/0 است که به دلیل نزدیک بودن به صفر از سطح قابل قبولی برخوردار است و به مقدار صفر نمی رسد و در مقایسه با نتایج پژوهش های دیگر نشان دهنده بهبود میزان رگرسیون و خطا در تجزیه وتحلیل تابع هدف است.نتیجه گیری: با توجه به وزن محاسبه شده معیارها در مسائل بالانس خطوط مونتاژ دوطرفه می توان نتیجه گرفت که گروه تصمیم در کنار مسائل تولیدی به مسائل استراتژیک توجه خاصی دارند؛ زیرا نرخ تولید خط که معکوس زمان چرخه تولید است، در درازمدت بر سهم بازار شرکت تأثیر می گذارد و موجب افزایش سهم شرکت در بازار می شود.
۲۲.

ارزیابی جامع متغیرها و شاخص های رضایت کسب و کار الکترونیکی در مدل فروشنده-مصرف کننده با روش تابع تصمیم مذاکره(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجارت الکترونیک فروشنده-مصرف کننده مذاکره عامل هوشمند ارزیابی تابع تصمیم مذاکره

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲ تعداد دانلود : ۵۹
مقدمه و اهداف: تجارت الکترونیکی باعث تغییر رفتارهای سنتی تجارت شده است، زیرا مصرف کنندگان می توانند از طریق پلتفرم تجارت الکترونیکی، به راحتی خرید خود را انجام دهند. بستر اینترنت، محصولات و خدمات بی شماری را ارائه می دهد، اما مصرف کنندگان ممکن است به سختی بتوانند محصولات مورد علاقه خود را انتخاب کنند. در سال های اخیر، مدل فروشنده-مصرف کننده محبوبیت بسیاری پیدا کرده است و یکی از بهترین گزینه ها برای مشتریانی است که به صورت گروهی خرید می کنند. با این حال، استفاده کنندگان معتقدند که این روش منجر به بالا رفتن تقاضای خدمات می شود و در نتیجه، قیمت ها افزایش می یابد.روش ها: استفاده از یک عامل هوشمند در مذاکره می تواند به طور موثری، تلاش های صرف شده برای جمع آوری اطلاعات خریداران و هزینه های معامله و مذاکره با فروشندگان را کاهش دهد. این مطالعه یک عامل هوشمند را در فرآیند تجارت الکترونیکی فروشنده-مصرف کننده اعمال نموده و سیستم را از طریق آزمایش ارزیابی می کند. به علاوه، از یک پرسشنامه برای بررسی مزایای سیستم های عامل هوشمند پیشنهادی استفاده می شود. نوآوری های پژوهش حاضر شامل، شناسایی و دسته بندی متغیرهای موثر بر خرید فروشنده-مصرف کننده، طراحی مکانیزم مذاکره و ارزیابی رضایت کسب و کار می باشد. محدودیت مهم این پژوهش، متمرکز بر گردآوری داده ها و حجم نمونه مورد مطالعه بوده است. یافته ها: نتایج تحلیلی نشان می دهد که سیستم هوشمند پیشنهادی می تواند ریسک عملکرد را کاهش و رضایت کاربران و انصاف را افزایش دهد. 50 شرکت کننده از 23 تا 27 سال در این آزمایش وجود دارند. رایج ترین روش تخمین قابلیت اطمینان این نوع مقیاس ها با ضریب  است. با توجه به حداقل معیار قابل قبول، اگر  بیشتر از 0.7 باشد، قابلیت اعتبار بیشتری دارد و اگر  کمتر از 0.35 باشد، قابلیت اعتبار کمتر بوده و باید رد شود. نتایج تحلیل این نشان می دهد که  در این مطالعه 0.844 است و از این رو اعتبار بیشتری دارد. در این مطالعه، ارزش درک شده هیچ تفاوت معناداری بین قبل و بعد استفاده از این سیستم ندارد. این نشان می دهد که عامل هوشمند می تواند ارزش سیستم تجارت فروشنده-مصرف کننده را افزایش دهد. هنگامی که شرکت کنندگان از سیستم عامل درگیر استفاده می کنند، ارزش مشترک ممکن است نگرانی اصلی مشتری نباشد. کاربر می تواند از این سیستم آزمایشی کمک دریافت کند، اما شرکت کنندگان هدف خاصی برای استفاده از این سیستم ندارند. این باید به دلیل زمان محدود آزمایش باشد. در چنین زمان کوتاهی با استفاده از سیستم پیشنهادی، شرکت کنندگان نمی توانند هدف یا زیاده خواهی مشخصی برای استفاده از این سیستم داشته باشند. بنابراین، نتایج تحلیلی نشان می دهد که این سیستم رضایت بالاتر، انصاف درک شده بیشتر و ریسک درک شده کمتری دارد، اما کاربران نگرش خنثی نسبت به ارزش درک شده و استفاده از این سیستم دارند.نتیجه گیری: هنوز ارزش این سیستم درک نشده است و نشان می دهد که این سیستم نیاز به تبلیغ بیشتری در تجارت امروزی دارد تا ارزش آن برای مصرف کنندگان بیشتر مشخص شود. از نظر کاربردی نیز به فعالان حوزه تجارت اکترونیک پیشنهاد می گردد، فرایند مذاکره جهت متقاعدسازی کاربران را از طریق هوشمندسازی اجرا نمایند تا بتوانند جنبه های رضایت مندی مشتری را شناسایی و بر مبنای آن مهندسی مجدد و طراحی دوباره فرایندها و محصولات را عملیاتی نمایند. علاوه بر این، این سیستم نه تنها برای فروشنده-مصرف کننده قابل استفاده است، بلکه می تواند به سایر مدل های تجارت الکترونیکی نیز انتقال یابد، زیرا نماینده می تواند به مذاکره بین فروشندگان و خریداران کمک کند.
۲۳.

بررسی آثار تأخیر در پروژه های ساخت وساز بر افزایش هزینه های نهایی پروژه، از دیدگاه بازیگران با استفاده از رویکرد پویایی شناسی سیستم (مطالعه موردی: پروژه مجتمع تجاری در قم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پروژه های ساخت وساز تأخیرهای پروژه دیدگاه بازیگران پویایی سیستم ها آثار تأخیرها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۳۰
هدف: تأخیر پروژه یکی از مشکلات بسیار رایج پروژه های ساخت وساز، به خصوص در ایران است. پس از انعقاد قرارداد و طراحی نقشه ها، برنامه زمان بندی پروژه تدوین و تصویب می شود؛ اما اغلب مجریان پروژه نمی توانند به موقع و مطابق برنامه زمان بندی پروژه را به اتمام برسانند و به بیان دیگر، پروژه دچار «تأخیر» می شود. تأخیر در اتمام پروژه دلایل مختلفی دارد و پژوهش های بسیاری در این زمینه صورت گرفته است. پیمانکار و کارفرما در فرایند بررسی نوع علل تأخیرها، قابلیت کنترل آن ها و توجیه آن ها دچار اختلاف می شوند و برای جریمه یا ادعا مذاکره می کنند. بنابراین اغلب تأخیرها به عنوان مسئله هزینه ساز مطرح می شوند. اما در مواردی مشاهده شده است که تأخیرها می تواند برای تمامی بازیگران هزینه ساز نباشد و برای آن ها تعارض منافع ایجاد کند. از طرف دیگر، تأخیرهای پروژه می تواند آثار متعدد و متنوعی داشته باشد که پیچیدگی مسئله را افزایش می دهد. مدل سازی پویایی سیستم ها ضمن تبیین روابط علت ومعلولی آثار پروژه، نتایج ناشی از اتخاذ تصمیم های مدیریتی در قبال تأخیرها را نشان می دهد. هدف این پژوهش بررسی آثار تأخیر در پروژه های ساخت وساز و روابط بین آن ها از دیدگاه بازیگران مختلف است. روش: روش پژوهش آمیخته و از نوع لانه ای است. آثار تأخیر از منابع مختلف گردآوری و با نظر خبرگان در مصاحبه اول مقایسه شد؛ سپس فهرستی از آثار تأخیر تهیه و دسته بندی شد و از این طریق مدل مفهومی اولیه به دست آمد. مطالعه موردی یک پروژه ساخت وساز در شهر قم بود که دچار تأخیر شده بود. پس از محدودکردن فهرست تأخیرها مطابق با مطالعه موردی، متغیرهای مرتبط تعریف و برای شبیه سازی وارد مدل پویا شد. در این مقاله از دیدگاه بازیگران پروژه در مصاحبه دوم، برای پیش بینی اقدام های مقتضی در هر حالت بهره برده شد تا با استفاده از مدل پویایی سیستم ها بتوان نتایج کمّی تصمیم ها را بررسی کرد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد در حالت باتلاق تورمی که هزینه ها بعد از مدتی به صورت نمایی افزایش می یابد، دیدگاه فسخ قرارداد می تواند از تحمیل هزینه های بیشتر جلوگیری کند؛ اما اگر از دیدگاه مدیریت، اعتبار بیشتر از هزینه اهمیت داشته باشد، مدیریت حاضر است با افزایش تخصیص بودجه به پروژه، درعین حال که هزینه ها افزایش می یابد، از تأخیرهای بیشتر جلوگیری کند و پروژه ها را به اتمام برساند. همچنین شبیه سازی دیدگاه مدیریت در تعلل تأمین هنگام نوسان قیمت ها نشان می دهد که به طور متوسط، هزینه تأخیرها تا دو ماه در بازار مطالعه موردی، می تواند توسط سود ناشی از خرید با قیمت پایین تر جبران شود. اگر دیدگاه مدیریت سوداگرایانه باشد، می تواند تا سقف ۱۰ درصد از بودجه پروژه را در سایر پروژه ها سرمایه گذاری میان مدت کند و عائدات آن را برای پروژه صرف کند. نتیجه گیری: این مقاله ادعای هزینه بربودن تأخیرها را در همه پروژه های ساخت وساز بررسی می کند و پس از تنظیم فهرستی از تأخیرها و دسته بندی آن ها، به شبیه سازی مدل پویا می پردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد که تأخیرها در هزینه ساز هستند؛ اما به صورت قطعی، به دیدگاه و شرایط پروژه وابسته اند. در دو دیدگاه و حالت مطرح شده در این مقاله، نشان داده شده است که تحت شرایطی، مدیران پروژه می توانند به صورت مقطعی و عامدانه، تأخیرهایی را در پروژه ایجاد کنند که سود آن بیشتر از هزینه ناشی از تأخیر است.
۲۴.

طراحی الگوی سیاست گذاری منابع آبی کشور با رویکرد شناسایی آسیب ها و ارائه راهبردهایی جهت ارتقای بهره وری صنعت آب کشور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیاست گذاری مدیریت منابع آب بهره وری تحلیل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۱۵۴
بحران آب یکی از مهم ترین مسائل آینده ایران است که امکان سکونت در بسیاری از زیستگاه های انسانی و جانوری را تهدید می کند. این بحران بیش از آنکه نتیجه کمبود منابع آبی باشد، نتیجه حکمرانی نامطلوب آب در ایران است که امروز آن را به مرز هشدار رسانده است. هدف تحقیق حاضر، طراحی الگوی سیاست گذاری منابع آبی کشور به منظورارتقای بهره وری این صنعت در کشور می باشد. این پژوهش از بعد هدف اکتشافی، از بعد مخاطب بنیادی و در زمره تحقیقات آمیخته است. در مرحله کیفی تحقیق حاضر، از روش تحلیل تم و در مرحله کمی از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. در مرحله کیفی، جهت طراحی الگوی تحقیق، با 19 نفر از متخصصان و کارشناسان باتجربه بخش آب کشور که به صورت هدفمند انتخاب شدند مصاحبه به عمل آمد. براساس یافته ها، 3 شکاف حاکمیتی، سیاست گذاری و عملیاتی شناسایی گردید. همچنین 10 راهبرد برای حکمرانی آب شناسایی شدند. در مرحله کمی نیز، برای اعتبارسنجی الگوی تحقیق، از 189 نفر از مدیران و متخصصان وزارت نیرو با پرسشنامه محقق ساخته نظرخواهی شد که حجم نمونه با فرمول کوکران محاسبه گردید و روش نمونه گیری نیز از نوع تصادفی ساده بود. داده های حاصل با روش مدل سازی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. نهایتا، نتایج تحقیق نشان داد که بهره گیری از الگوی مطلوب حکمرانی در سیاست گذاری مدیریت منابع آب می تواند اثربخش باشد و نتایج ارزشمندی در راستای ارتقای بهره وری صنعت آب کشور ایجاد کند.
۲۵.

طراحی و مدل سازی تحول دیجیتال مبتنی بر انقلاب صنعتی نسل چهارم در صنعت خودروسازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحول دیجیتال انقلاب صنعتی چهارم شرکت ایران خودرو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹ تعداد دانلود : ۱۰۲
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی و مدل سازی تحول دیجیتال، مبتنی بر انقلاب صنعتی نسل چهارم، در شرکت ایران خودرو انجام شده است. در این راستا، به این پرسش اصلی پرداخته می شود که عوامل مؤثر بر طراحی و مدل سازی تحول دیجیتال، مبتنی بر انقلاب صنعتی نسل چهارم، در شرکت ایران خودرو کدام اند و الگوی روابط علّی میان آن ها چگونه است؟ روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی توسعه ای، از نظر روش گردآوری داده ها، توصیفی پیمایشی و از نظر شیوه تحلیل داده ها، آمیخته است. جامعه مشارکت کنندگان در بخش کیفی، خبرگان، سیاست گذاران، دانشگاهیان، مدیران شرکت های دانش بنیان و مدیران باسابقه شرکت ایران خودرو بودند. نمونه گیری به روش هدفمند بود و پس از مصاحبه با ۱۵ نفر، اشباع نظری حاصل شد. جامعه آماری بخش کمّی نیز، کارشناسان شرکت ایران خودرو بود که با فرمول کوکران، حجم نمونه ۱۷۲ نفر برآورد شد. با روش نمونه گیری تصادفی ساده، حجم نمونه مورد نیاز تأمین شد. برای گردآوری داده ها، از مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد. مقوله های زیربنایی تحول دیجیتال در شرکت ایران خودرو با روش گراندد تئوری شناسایی شد و مدل نهایی با روش حداقل مربعات جزئی اعتبارسنجی شد. تحلیل داده های کیفی به کمک نرم افزار مکس کیودا و بخش کمّی به کمک نرم افزار اسمارت پی ال اس انجام گرفت. یافته ها: برای تبیین مدل تحول دیجیتال، مبتنی بر انقلاب صنعتی نسل چهارم در شرکت ایران خودرو، مصاحبه های تخصصی نیمه ساختاریافته با اساتید بازاریابی و مدیران شرکت ایران خودرو صورت گرفت. در این مرحله، پیش از شروع مصاحبه، ۶ سؤال باز در نظر گرفته شد و در طول فرایند مصاحبه نیز مطابق پیش بینی، سؤال های جدیدی نیز مطرح شد. برای آشنایی با ژرفنا و گستره محتوایی داده ها، به بازخوانی مکرر داده ها و خواندن داده ها به صورت فعال (جست وجوی معانی و الگوها) اقدام شد. نتایج مصاحبه ها با روش گراندد تئوری، مبتنی بر نظریه اشتراوس و کوربین، شامل کدگذاری های باز، محوری و انتخابی صورت گرفت. در مرحله کدگذاری باز، ابتدا ۲۵۶ کد شناسایی شد که کدهای تکراری حذف و کدهای مترادف تلفیق شدند و در نهایت ۵۸ کد باز شناسایی شد. در مرحله کدگذاری محوری، این ۵۸ کد، در قالب ۱۰ طبقه دسته بندی شد و در مرحله کدگذاری انتخابی، این ۱۰ طبقه در ۶ طبقه اصلی دسته بندی شدند. در فرایند نظریه پردازی داده بنیاد، پس از گردآوری داده ها، تجزیه وتحلیل و تفسیر آن ها، نوبت به ارائه مدل، نتیجه گیری و جمع بندی پژوهش رسید. با بررسی وضعیت موجود، داده های به دست آمده در ۶ مقوله اصلی طبقه بندی شدند. با نظر اساتید و کارشناسان امر، از کلیه شاخص های به دست آمده از تحلیل کیفی محتوای مصاحبه ها، تعداد ۵۸ شاخص، جهت تبیین مدل تحول دیجیتال مبتنی بر انقلاب صنعتی نسل چهارم در شرکت ایران خودرو به کار گرفته شد. نتیجه گیری: براساس مدل پارادایمی پژوهش مشخص شد که زیرساخت های دیجیتال، رهبری دیجیتال، منابع انسانی دیجیتال و بازاریابی دیجیتال، بر تحول دیجیتال در شرکت ایران خودرو تأثیر می گذارند. انقلاب صنعتی چهارم بستر لازم را فراهم می آورد و رقابت پذیری شرکت ایران خودرو نقش مداخله گر را ایفا می کند. در نهایت، راهبرد دیجیتال شرکت ایران خودرو، به عملکرد مالی و غیرمالی شرکت ایران خودرو منجر می شود.
۲۶.

ارائه مدلی به منظور مکان یابی دستگاه های خودپرداز بر اساس تراکنش ها در شبکه دستگاه های خودپرداز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوریتم پیش بینی مکان دستگاه های خودپرداز پیش بینی یال دستگاه های خودپرداز شبکه های مبتنی بر مکان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۱۰۵
هدف: مکان جغرافیایی دستگاه های خودپرداز، داده ای کلیدی است که تجزیه وتحلیل آن برای پاسخ به بسیاری از تصمیم های مهم بانکی و اقتصادی راه گشاست. با توجه به محدودیت های ناشی از نگرش بسته در اکوسیستم بانکی کشور، امکان در دست داشتن یکپارچه مکان های جغرافیایی تمامی دستگاه های خودپرداز میسر نیست. در مطالعه حاضر که از نوع کاربردی با روش توصیفی – هم بستگی است به کمک داده های موجود در شرکت داتیس آرین قشم (داتین)، طول و عرض جغرافیایی این دستگاه ها با استفاده از الگوریتم پیش بینی مکان دستگاه های خودپرداز به دست آمده است؛ زیرا این داده ها در پیاده سازی بسیاری از الگوریتم های هوش مصنوعی لازم و ضروری است و نقش اساسی ایفا می کند. روش: الگوریتم مکان یابی ارائه شده از سه مرحله کلی تشکیل شده است. در این الگوریتم، ابتدا گراف دوبخشی کاربر مکان تشکیل می شود. ارتباط بین کاربران با استفاده از تراکنش هایی که کاربران انجام داده اند، استخراج می شود و ارتباط بین مکان های جغرافیایی با استفاده از دستگاه هایی که مکان معلومی دارند، تشکیل می شود. در مرحله بعد با استفاده از گرافِ دو بخشیِ تشکیل شده، دو شاخص شباهت مکانی و شباهت همسایگی در شبکه خودپردازها محاسبه می شود. در همین مرحله با استفاده از ماژول یافتن فاصله زمانی مکانی که خود شامل دو مرحله یافتن خودپردازهای هم مکان و خوشه بندی آن هاست، اجرا می شود و ویژگی هایی به یال ها اختصاص داده می شود که بر فاصله به همراه میزان شباهتِ دو خودپرداز (نودهای متصل کننده یال ها) مبتنی است. مرحله سوم در این الگوریتم برای افزایش دقت نتایج طراحی شده است و شامل فیلتر کردن یال هایی است که با اطمینان پایین با استفاده از شباهت به دست آمده از مرحله قبل حاصل شده است و شباهت کسینوسی دو دستگاه خودپرداز است. در نهایت با استفاده از یال ها و دقت به دست آمده برای هر خودپرداز، طول و عرض جغرافیایی به همراه احتمال درستی گزارش می شود. یافته ها: با استفاده از محل استقرار ۲۱۰۰ خودپرداز (بخشی از داده های موجود در شرکت داتیس آرین قشم) و بررسی ۵۶۲۶۰۹۷۹۰ تراکنش در بازه زمانی چهار ماهه، از ابتدای فروردین ماه سال ۱۴۰۱ تا پایان تیرماه همان سال، محل ۴۲۰ خودپردازِ موجود در کل کشور شناسایی شد. نتایج به دست آمده نشان دهنده اعتبار عالی الگوریتم (95/80درصد) است. نتیجه گیری: در این مطالعه با کاربست روش توسعه داده شده در حوزه بانکداری، به پیش بینی یال در شبکه های اجتماعی مبتنی بر مکان پرداخته شد و با استفاده از آن، طول و عرض جغرافیایی دستگاه های خودپرداز در سطح کشور تخمین زده شد. شبکه های اجتماعی مبتنی بر مکان، به دلیل ادغام داده ها در چندین سطح، حل مسائلی را ممکن می سازند که تا پیش از این امکان پذیر نبود. استفاده از این روش ها، به خاطر استفاده از الگوریتم ها و پایگاده داده مبتنی بر گراف، هزینه پردازشی کمتر و سرعت بیشتری دارند و نتایج دقیق تری را ارائه می دهند.
۲۷.

کاربرد مدل آتراید- استرلینگ در بهبود عملکرد مالی و عملیاتی زنجیره تأمین: تمرکز بر گزارشگری مالی و مدیریت موجودی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عملکرد مالی عملکرد عملیاتی زنجیره تأمین رویکرد آتراید استرلینگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵ تعداد دانلود : ۳۱
هدف: برای ارتقای عملکرد مالی و عملیاتی زنجیره تأمین، مدیریت موجودی اهمیت ویژه ای دارد. اقدامات مالی در سطح عملیاتی نیز برای بهبود عملکرد مالی و عملیاتی زنجیره تأمین اساسی هستند. با تعیین استراتژی های مالی در سطح عملیاتی، اثربخشی و سودآوری زنجیره تأمین بهبود می یابد. مقاله حاضر با هدف کاربست رویکرد آتراید استرلینگ برای ارتقای عملکرد مالی و عملیاتی زنجیره تأمین انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نظر رویکرد جزء پژوهش کیفی و از لحاظ روش، تحلیل مضمون است. در بخش کیفی جامعه مورد مطالعه این پژوهش اساتید دانشگاه در حوزه مدیریت و برنامه ریزی زنجیره تأمین بودند. از طریق نمونه گیری هدفمند، از نوع ملاک محور، نمونه مدنظر انتخاب شد و نمونه گیری تا رسیدن به حد اشباع نظری داده ها ادامه یافت. ازاین رو مشارکت کنندگان در پژوهش ۲۲ نفر از استادان و مدیران بودند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. فرایند تحلیل داده های حاصل از متن مصاحبه ها نیز با توجه به اهمیت آن در رویکرد تحلیل مضمون آتراید استرلینگ، هم زمان با جمع آوری داده ها، طی سه مرحله کدگذاری باز انجام گرفت و در قالب مضامین و زیرمقوله ها طبقه بندی شد. در روش تحلیل مضمون، از نرم افزار اطلس تی استفاده شد. در تحلیل مضمون، هم زمان با گردآوری اطلاعات کدگذاری و تحلیل انجام گرفت. با کدگذاری باز، مضامین زیادی به دست آمد که طی فرایند رفت وبرگشتی داده ها، مجموعه داده های کیفی اولیه به مقوله های کمتری کاهش یافت. در این مرحله با استفاده از داده های خام، مقوله های مقدماتی در ارتباط با شاخص های ارتقای عملکرد مالی و عملیاتی زنجیره تأمین، از طریق مقایسه و واکاوی پدیده ها استخراج شد. یافته ها: بر اساس نتایج تحلیل مضمون، از میان ۵۳ شاخص (گویه) موجود، ۲ دسته مضمون سازنده با عنوان های عملکرد مالی و عملیات زنجیره تأمین و ۱۳ مضمون اولیه شناسایی شد که این مضامین عبارت اند از: مدیریت موجودی، گزارشگری مالی، اقدامات مالی در سطح عملیاتی، هماهنگی، مدیریت ریسک، استراتژی تأمین، برنامه ریزی تقاضا، مدیریت تکنولوژی، استراتژی لجستیک، تعامل با مشتریان، انعطاف پذیری، مدیریت ارتباطات تأمین کنندگان و کیفیت در کلاس جهانی. نتیجه گیری: با توجه به اهمیت بحرانی زنجیره تأمین در موفقیت سازمان ها، ارتقای عملکرد مالی و عملیاتی این زنجیره تأمین، امری اساسی و ضروری به نظر می رسد. زنجیره تأمین چندین فعالیت، از تأمین مواد اولیه تا تحویل محصول به مشتریان را متصل می کند. برای ارتقای عملکرد مالی و عملیاتی در این زمینه، مدیریت موجودی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این معیار بر پایه مدیریت بهینه موجودی، کنترل هزینه های انبارداری و بهبود عملکرد تولید و توزیع تمرکز دارد. با استفاده از سیستم های مدیریت موجودی پیشرفته و استراتژی های تعیین موجودی مناسب، این زمینه می تواند به بهبود عملکرد مالی بینجامد. گزارشگری مالی نیز یکی از اصلی ترین ابزارها در ارتقای عملکرد زنجیره تأمین است. تولید گزارش های مالی دقیق و به موقع از عملکرد مالی هر مرحله از زنجیره، به تصمیم گیری های مدیران کمک می کند. این گزارش ها اطلاعاتی ارائه می دهند که در تصمیم گیری در زمینه های مالی، تخصیص منابع و بهینه سازی عملیات زنجیره تأمین تأثیرگذارند. بهینه سازی هماهنگی میان اعضای داخلی و بیرونی، مدیریت لجستیک صحیح زمانی و اشتراک اطلاعات مالی به افزایش بهره وری، کاهش هزینه ها و افزایش رقابت پذیری منجر خواهد شد. همچنین، شناخت و مدیریت انواع ریسک ها از قبیل ریسک قیمت، ریسک تأمین کننده و ریسک بازار، از جمله اقداماتی است که باعث مقابله مؤثر با چالش ها و فرصت های محیطی می شود.
۲۸.

طراحی مدل شبکه ای فازی به منظور ارزیابی کارایی مراکز بهره برداری نفت و گاز کشور مبتنی بر خروجی های نامطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزیابی کارایی تحلیل پوششی داده های شبکه ای خروجی های نامطلوب و مراکز بهره برداری نفت و گاز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳ تعداد دانلود : ۳۹
مراکز بهره برداری نه تنها در صنعت نفت و گاز بلکه در بسیاری از صنایع دیگر نقشی حیاتی داشته و یکی از مهمترین عوامل صادرتی در تولید درآمد کشور محسوب می گردد. نفت و گاز استخراج شده برای بسیاری از بخش های صنعتی و مصرف کنندگان نهایی ضروری است. با این وجود، عملیات بهره برداری و تصفیه نفت خام سنگین به دلیل تغییرات ایجاد شده در محصولات برای پاسخگویی به تقاضای بازار و مقررات زیست محیطی، شاهد دگرگونی های قابل توجهی بوده است. در این مطالعه به طراحی مدل شبکه ای فازی به منظور ارزیابی کارایی مراکز بهره برداری نفت و گاز کشور مبتنی بر خروجی های نامطلوب در مراکز بهره برداری نفت استان خوزستان پرداخته شده است. در این پژوهش جهت ارزیابی کارایی مراکز مورد مطالعه ، از تحلیل پوششی داده های شبکه ای استفاده شده که گازهای سمی ماننده co2 و so2 به عنوان خروجی های نامطلوب هر مرحله تعیین شدند. نتایج حاصل از تحلیل داده های 9 مرکز نشان داد که هیچ یک از واحدها از کارایی یک برخوردار نبوده در این میان بیشترین کارایی مربوط به واحد 1 عدد کارایی 0.8244 بوده و کمترین کارایی مربوط به واحدهای 2 عدد کارایی 0.6868، واحد 3 با عدد کارایی 0.6701 و واحد 7 با عدد کارایی 0.6265می باشد. یکی از مهمترین دلایل عدم کارایی واحدهای مذکور ، تحریم های مربوط جهت خرید ماشین آلات و تجهیزات مرتبط با بهره برداری نفت خام و تولید نفت و گاز خالص از مواد استخراج شده از زیر زمین می باشد
۲۹.

ارائه یک مدل بهینه ریاضی چندهدفه برای شبکه های هوشمند انرژی با در نظر گرفتن برنامه های پاسخ گویی بار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شبکه های هوشمند انرژی برنامه پاسخ گویی بار برنامه ریزی چندهدفه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴ تعداد دانلود : ۹۹
هدف: انرژی یکی از عوامل حیاتی برای توسعه اجتماعی و اقتصادی کشورهاست؛ به طوری که اغلب، میزان مصرف انرژی در یک کشور، نشان دهنده سطح رفاهی است که مردم آن کشور می توانند به دست آورند. با مصرف روزافزون انرژی در سال های اخیر و همچنین با توجه به اینکه در سیستم های تولید برق سنتی بیشترِ انرژی از طریق نیروگاه های بزرگ و به صورت متمرکز تأمین می شود، بعضی مسائل از جمله هزینه های تولید، آلودگی هوا، قابلیت اطمینان و کیفیت انرژی اهمیت چشمگیری پیدا می کنند و برای شبکه های تأمین انرژی سنتی، ممکن نیست که چنین نیازهای توسعه ای را برآورده کنند. بنابراین شبکه های هوشمند تأمین انرژی، به تدریج جایگزین شبکه های سنتی شدند. از طرفی، برای نیل به قیمت های مناسب و قابلیت اطمینان شبکه، برنامه های پاسخ گویی بار راه کاری است که می توان به کمک آن، الگوی مصرف انرژی الکتریکی را در زمان های پیک بار در شبکه هوشمند بهبود داد. این برنامه ها به دو دسته برنامه های قیمت محور و برنامه های تشویق محور دسته بندی می شوند. در این پژوهش از برنامه های قیمت محور مبتنی بر قیمت گذاری لحظه ای استفاده می شود. هدف از پژوهش حاضر، ارائه یک مدل ریاضی چندهدفه برای شبکه های هوشمند انرژی با در نظر گرفتن برنامه های پاسخ گویی بار است. روش: پارامترهای این پژوهش به دو دسته پارامترهای غیرقطعی و قطعی دسته بندی شدند. پارامترهای سرعت باد، تابش خورشید، تقاضای انرژی و قیمت برق منطقه با توجه به ماهیت آن ها، پارامترهای غیرقطعی در نظر گرفته شدند. با توجه به اینکه هر یک از پارامترهای غیرقطعی، از توزیع احتمالی خاصی پیروی می کنند، پس از شناسایی توزیع مربوطه، به سناریوسازی برای هر یک از این پارامترها اقدام شد. در نهایت مدل چندهدفه ریاضی که شامل اهداف حداقل سازی هزینه بهره برداری، حداقل سازی آلودگی و حداقل سازی پیک مصرف و محدودیت های مربوطه بود، طراحی شد. پس از جمع آوری داده ها و با استفاده از زبان برنامه نویسی گمز، به حل مدل اقدام شد. همچنین تأثیر برنامه های پاسخ گویی بار در بهبود توابع هدف نیز بررسی شد.   یافته ها: نتایج حاصل از حل مدل نشان داد که شبکه های هوشمند انرژی و مشارکت طرف مصرف کننده در برنامه های پاسخ گویی بار، امکان کاهش هزینه های بهره برداری، کاهش انتشار آلودگی و کاهش پیک مصرف را میسر می سازد؛ به گونه ای که با افزایش مشارکت مصرف کنندگان در برنامه های پاسخ گویی بار، توابع هدف بهبود می یابند. طبق نتایج به دست آمده، با مشارکت ۲۰ درصدی مصرف کنندگان، میزان بهبود در اهداف ذکر شده، به ترتیب حدود ۱۵.۱۷ و ۱۳ درصد بود. نتیجه گیری: شبکه های هوشمند انرژی با استفاده از فناوری دیجیتال دوطرفه، امکان تبادل اطلاعات بین تولیدکننده و مصرف کننده را فراهم می آورند و انرژی را از تولیدکنندگان به مصرف کنندگان منتقل می کنند. همچنین از طریق کنترل وسایل مصرف کنندگان، در مصرف انرژی آن ها صرفه جویی می کنند و هزینه ها و مسائل زیست محیطی شبکه را کاهش می دهند. دولت ها می توانند از شبکه های هوشمند انرژی، به عنوان راه حلی برای مدیریت استقلال انرژی، کاهش گرمایش جهانی و انتشار آلودگی زیست محیطی استفاده کنند.
۳۰.

ساختاردهی سیستمی عوامل مؤثر بر چابکی در فرآیندهای کسب و کار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت فرآیندهای کسب وکار چابکی تحقیق در عملیات نرم مدل سازی ساختاری تفسیری فرآیند رتبه بندی تفسیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۱۰۴
مقدمه و اهداف: امروزه سازمان ها تغییرات و بحران های پیچیده و غیرقابل پیش بینی را پیرامون خود تجربه می کنند. در این شرایط به منظور دستیابی به نوآوری و شرایط بهینه در محیط های پیچیده، رفتن به سمت راه حل های منعطف و چابک ضروری به نظر می رسد که یکی از زمینه های بهبود این مسئله در رابطه با مفهوم مدیریت فرآیندهای کسب وکار، پرداختن به حوزه چابکی فرایندهای کسب وکار و در شرایط پیچیده و پویا است. در این راستا هدف اصلی این مطالعه، ساختاردهی سیستمی به مسئله چابکی در فرآیندهای کسب وکار است که یکی از مهم ترین الزامات آن، استفاده از رویکردهای تحقیق در عملیات نرم در راستای ساختاردهی سیستمی به مسئله است.روش ها: در این پژوهش ابتدا با استفاده از گام های تکنیک فراترکیب و سپس به کمک ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته، 18 نفر از خبرگان که از استادان دانشگاه و صاحب نظران فعال در حوزه مدیریت فرآیندها و همچنین افرادی که دارای سوابق تجربی در حوزه های مرتبط با بهبود نظامات و فرآیندهای کاری در سازمان های مختلف بودند، انتخاب شدند که انتخاب آن ها از طریق روش غیرتصادفی هدفمند و به روش گلوله برفی صورت گرفت. در گام بعدی پژوهش برای تبیین الگوی ارتباطات مدیریت فرآیندهای سازمانی چابک از رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) استفاده شده که با ابزار پرسشنامه داده های مرتبط جمع آوری شدند. درنهایت داده های مده از طریق پرسشنامه به روش فرآیند رتبه بندی تفسیری (IRP) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.یافته ها: مبتنی بر پاسخ به سؤال های مطرح شده در این پژوهش، ابتدا پس از طی مراحل فراترکیب و تکمیل داده های موردنیاز از طریق تعامل با خبرگان، چارچوبی کلی از تعداد 17 متغیر اصلی به دست آمد. مؤلفه های چارچوب اصلی پیشنهادی شامل فرهنگ متناسب، رهبری فرایندها، حاکمیت فرایند، نیروی انسانی شایسته، زیرساخت فناوری و ساختار سازمان به عنوان عوامل توانمندسازهای سیستم، قابلیت استراتژی سازی مبتنی بر بداهه، پایداری خلاق، قابلیت سازگاری پویا، قدرت یادگیرندگی سازمانی و درک و شناخت محیطی به عنوان قابلیت ها و توانمندی های سیستم، کنترل و پایش مستمر فرایندها، مدیریت کیفیت فرایند، یکپارچه سازی مدیریت دانش با فرایندهای سازمان و کارآمدسازی اجزای چرخه عمر مدیریت فرایند به عنوان کنش ها و اقدامات اساسی و درنهایت ارتقای شاخص های کمّی و کیفی به عنوان پیامد سیستم هستند. در ادامه با توجه به چارچوب مفهومی ISM شاخص های توانمندساز و توانمندی در قالب چهار سطح طبقه بندی شدند. در گام بعدی از طریق فرآیند رتبه بندی تفسیری، شاخص ها اولویت بندی شدند. با توجه به یافته های به دست آمده از پژوهش و بر اساس ISM مؤلفه ی زیرساخت فناوری، به عنوان یک توانمندساز مهم در بالاترین سطح در نظر گرفته شد. طبق این تحلیل، فناوری اطلاعات با نفوذی که بر همه متغیرها از جمله فرهنگ فرآیندی، نیروی انسانی و ساختار متناسب سازمان دارد، باعث تقویت روحیه یادگیری و تحول، کار گروهی و مشارکتی در سازمان و ایجاد زمینه رشد مستمر کارکنان را فراهم می آورد؛ همچنین با توجه به یافته های فرایند رتبه بندی تفسیری، رهبری فرآیندها در اولویت اول قرار گرفت.نتیجه گیری: نتایج نشان داد زیرساخت فناوری اطلاعات به عنوان متغیر مهمی در درون سیستم چابکی فرایندهای کسب وکار باید مدنظر قرار گیرد. از طرفی با توجه به متغیرهای عملکردی برون سیستمی مورد انتظار از پیاده سازی سیستم چابکی در مدیریت فرآیندها، مؤلفه رهبری فرآیندها بر اساس تمامی متغیرهای عملکردی مورد انتظار (به جز کسب مزیت رقابتی) بر توانمندساز زیرساخت فناوری تسلط دارد؛ بنابراین سازمان هایی که خواهان چابک سازی در سیستم مدیریت فرآیندهای خود هستند، باید در مرتبه اول به ویژگی های رهبری در فرآیندها توجه داشته باشند. پس از آن، نتایج نشان داد که درک و شناخت محیطی، نیروی انسانی آگاه و شایسته، بُعد یادگیرندگی سازمان، ساختارهای اقتضایی و متناسب، حاکمیت، استراتژی سازی مبتنی بر بداهه، زیرساخت فناوری، سازگاری پویا، فرهنگ و پایداری خلاق به ترتیب در اولویت های بعدی باید مدنظر قرار گیرند.
۳۱.

زمان بندی یک ماشین پردازش انباشته در راستای تحقق تولید بهنگام با در نظر گرفتن موعد تحویل نزدیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ماشین پردازش انباشته تولید بهنگام موعد تحویل نزدیک برنامه ریزی پویا الگوریتم ابتکاری الگوریتم ازدحام ذرات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸ تعداد دانلود : ۷۱
توسعه و پیچیدگی بازارهای جدید از یک سو و محدودیت های اقتصادی از سوی دیگر، سبب شده اند تا توجه به دو اصل ارائه خدمات مطلوب و کاهش هزینه ها به ضرورتی اجتناب ناپذیر تبدیل شوند. نگرش تولید بهنگام، از جمله رویکردهای مناسب برای موازنه میان دو اصل یاد شده است. همچنین، طی دو دهه اخیر، به موضوع تعیین توالی و زمان بندی عملیات در سیستم های تولید انباشته ای به طور وسیعی توجه شده است. دستگاه پردازش انباشته ای، هم زمان یک انباشته را از کارها پردازش می کند و این امر سبب کاهش زمان تنظیم دستگاه و همچنین تسهیل در امر مدیریت جریان مواد می شود. هدف پژوهش حاضر، کمینه سازی مجموع وزنی تعجیل و تأخیر کارهایی با اندازه غیر یکسان بر ماشین پردازش انباشته، با لحاظ کردن موعد تحویل نزدیک به زمان شروع زمان بندی و در راستای تحقق تولید بهنگام است. در این تحقیق دو رویکرد برای انباشته سازی کارها، یکی مبتنی بر یک روش ابتکاری و دیگری مبتنی بر حل یک مدل ریاضی، بررسی شده است؛ سپس توالی انباشته ها به کمک یک الگوریتم برنامه ریزی پویا برای تحقق تولید بهنگام، تعیین شده است. همچنین یک الگوریتم ابتکاری و یک الگوریتم فراابتکاری بر مبنای الگوریتم ازدحام ذرات برای حل کامل مسئله ارائه شده است. نتایج محاسباتی حاکی از آن است که متوسط انحراف نسبی الگوریتم ازدحام ذرات پیشنهادی، کمتر از ۱درصد و مقدار این شاخص برای الگوریتم ابتکاری ارائه شده ۷۸/۱درصد است.
۳۲.

عوامل موثر بر استفاده از فناوری بلاک چین در مدیریت خدمات بانکداری الکترونیک (مورد مطالعه: بانک ملت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بلاک چین زنجیره بلوک بانکداری الکترونیک خدمات مالی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲ تعداد دانلود : ۴۲
رشد فناوری و ایجاد انقلاب دیجیتال در صنعت بانکداری که مشتریان آن به طور فزاینده ای رو به افزایش هستند ، در چند سال گذشته تأثیر قابل توجهی بر نظام مالی گذاشته است و بانک ها را ملزم به تجدید نظر اساسی در تجارت خود کرده است. تحولات و ظهور فناوری های نوین مانند بلاک چین این پتانسیل را دارد که کل صنعت بانکداری را به روش های سریع تر و کارآمد تر از همیشه تغییر دهد. بنابراین هدف اصلی این پژوهش بررسی عوامل موثر بر استفاده از فناوری بلاک چین در مدیریت خدمات بانکداری الکترونیک است. پژوهش حاضر با رویکرد آمیخته صورت گرفته است. در گام اول جهت شناسایی و استخراج عوامل از مطالعه فراترکیب و نظرات خبرگان وصاحب نظران به روش مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شده است. در گام دوم پس از انجام تحلیل مضمون جهت تعیین اولویت و اهمیت عوامل از رویکرد کمی و تکنیک تاپسیس فازی استفاده شده است . جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان بانکی مرتبط با موضوع پژوهش بوده که به روش نمونه گیری هدفمند تعیین شده است. نتایج پژوهش منجر به کشف 17 عامل محوری گشت. تخصص و دانش فنی، توسعه زیر ساخت ها ، نیروی انسانی متخصص، پشتیبانی و حمایت ومنابع مالی با رتبه اول تا پنجم مهم ترین عوامل موثر بر استفاده از فناوری بلاک چین در مدیریت خدمات بانکداری الکترونیک شناسایی شدند.
۳۳.

بررسی نقش تعدیل گر عوامل زمینه ای برندسازی محصولات سبز در تأثیر شرایط بخش خصوصی و عمومی بر پیامدهای کارکردی برند سبز با تاکید بر بسترهای برندسازی محصولات سبز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برند سبز شرایط بخش خصوصی و عمومی کارکرد برند سبز بسترهای برندسازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹ تعداد دانلود : ۹۹
هدف اصلی از انجام این مطالعه بررسی نقش تعدیل گر عوامل زمینه ای برندسازی محصولات سبز در تأثیر شرایط بخش خصوصی و عمومی بر پیامدهای کارکردی برند سبز با تأکید بر بسترهای برندسازی محصولات سبز است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است و در زمره پژوهش های توصیفی از نوع پیمایشی قرار می گیرد. این پژوهش از نظر فلسفه، قیاسی است که بر مبنای پارادایم اثبات گرایی اجرا شده است از نظر شاخص زمانی نیز مقطعی محسوب می شود برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. داده های پژوهش با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار پی ال اس تحلیل شده است. جامعه آماری مورد مطالعه مدیران و کارشناسان واحدهای بازاریابی و فروش شرکت های فعال در صنعت روغن موتور است که تعداد آنها 267 نفر است و با توجه به فرمول کوکران حجم نمونه 157 نفر تعیین شده است در این راستا ضمن مرور بر ادبیات موضوع و استفاده از منابع کتابخانه ای محقق از پرسشنامه ای برای جمع آوری اطلاعات استفاده کرده است روایی محتوایی با استفاده از فرمول لاوشه و پایایی با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ سنجیده شده است. فرضیات این پژوهش با استفاده از مدل معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار پی ال اس مورد آزمون قرار گرفت. نتایج در پایان حاکی از تأثیر مثبت برندسازی محصولات سبز در تأثیر شرایط بخش خصوصی و عمومی بر پیامدهای کارکردی برند سبز است. همچنین بسترهای برندسازی محصولات سبز نقش میانجی در تأثیر عوامل زمینه ای برندسازی محصولات سبز را داشتند.
۳۴.

شناسایی و بررسی اثر ریسک های زنجیره تأمین بر عملکرد مالی شرکت های بورسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اندازه گیری ریسک ریسک و عملکرد ریسک زنجیرهتأمین عملکرد مالی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶ تعداد دانلود : ۴۷
محققان از مدت ها پیش پیگیر این بودند که بفهمند چگونه ریسک های زنجیرهتأمین بر عملکرد مالی شرکت تأثیر می گذارد. اما نمی توانند در بررسی های نظری و تجربی خود ادعا کنند که چگونه ریسک های زنجیرهتأمین بر عملکرد مالی شرکت تأثیر می گذارد. هدف مقاله ما بررسی ارتباط بین ریسک های زنجیرهتأمین و عملکرد مالی شرکت است. ما با استفاده از داده های نظرسنجی و صورت های مالی، چگونگی اثرگذاری ریسک های زنجیرهتأمین بر عملکرد مالی شرکت را از منظر عملکرد مالی نهایی بررسی می کنیم. یافته های به دست آمده در مورد اهمیت ریسک خاص صنعت، ریسک سازمانی، ریسک فرآیند کسب و کار داخلی و ریسک تقاضا، با مطالعات پیشین سازگار است. ما دریافتیم که ریسک تقاضا دارای عملکرد مالی نهایی (MFP) -0.20 است. که بالاترین تأثیر منفی در بین متغیرهای ریسک می باشد. یافته ها هم چنین نشان می دهند که ریسک خاص صنعت، دارای عملکرد مالی نهایی (MFP) -0.16 می باشد که با وجود عدم تأثیر مستقیم بر عملکرد مالی، دومین تأثیر منفی است. همچنین ما فرض نمی کنیم که برآوردهای گزارش شده در مورد عملکرد مالی نهایی برای همه کسب و کارها در کشورهای دیگر اعمال شود. با این حال، تحقیقات آینده می تواند یافته های ما را گسترش دهد. این مطالعه، نظرسنجی و داده های مالی را با هم ترکیب می کند تا چگونگی اثرگذاری ریسک های زنجیرهتأمین بر عملکرد مالی شرکت را تحلیل کند. به-خصوص، روشی را برای برآورد روابط علت و معلولی کمی بین ریسک زنجیرهتأمین و عملکرد مالی شرکت فراهم می-کند، که به این عنوان مهم در تحقیقات در زمینه مدیریت زنجیرهتأمین توجه کمتری شده است.
۳۵.

ارائه مدلی برای سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه، تصمیم گیری عملیاتی و قراردادهای همکاری در زنجیره تأمین محصول پیچیده: رویکرد نظریه بازی ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زنجیره تأمین محصول پیچیده سرمایه گذاری تحقیق و توسعه عدم قطعیت قراردادهای همکاری بازی چانه زنی نش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵ تعداد دانلود : ۸۰
مقدمه و اهداف: علی رغم اینکه پژوهش های متعددی در خصوص همکاری در زنجیره تأمین انجام شده است؛ اما بررسی ها نشان می دهد همکاری ها در زنجیره های با ساختار قدرت های نامتقارن که به سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه منجر می شود، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در این پژوهش به توسعه مدلی برای زنجیره تأمین یک محصول پیچیده پرداخته می شود که علاوه بر تصمیمات عملیاتی برای عرضه محصول به بازار، در خصوص سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه نیز تصمیم گیری می کند. پاسخ به این سؤال ها با درنظرگرفتن ساختار قدرت متفاوت در زنجیره تأمین و توجه به قراردادهای اشتراک گذاری هزینه ها و اشتراک گذاری درآمد از اهداف این پژوهش است: 1. تعیین نقطه تعادل بین میزان سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه، قیمت محصول و میزان تولید؛ 2. بررسی تأثیر عدم قطعیت تحقیق و توسعه، رعایت انصاف خریدار و حساسیت مشتری به سطح فناوری محصول بر عملکرد زنجیره تامین.روش ها: ریسک عدم قطعیت در خروجی فرایند تحقیق و توسعه و تابع تقاضای وابسته به سطح فناوری محصول در مدل در نظر گرفته شده است. مدل تحت ساختار نامتقارن قدرت در زنجیره با درنظرگرفتن قراردادهای مختلف همکاری از جمله اشتراک هزینه های تحقیق و توسعه، اشتراک هزینه تولید و اشتراک درآمد توسعه یافته است. هر یک از سناریوهای این مسئله به صورت یک مدل برنامه ریزی دوسطحی غیرخطی ارائه شده است. مدل ریاضی دوسطحی با رویکرد بازی چانه زنی نش ایجاد شده و در بهینه سازی آن از روش شبیه سازی استفاده شده است.یافته ها: این پژوهش نشان می دهد که ریسک عدم قطعیت موجب کاهش سود زنجیره تأمین می شود؛ اما قراردادهای همکاری ارائه شده می توانند عملکرد زنجیره را نسبت به ساختار غیرمتمرکز بهبود دهند؛ همچنین مشخص شد که قرارداد اشتراک درآمد می تواند سود بیشتری را هم برای کل زنجیره تامین و هم برای تأمین کننده ایجاد نماید. اما از نظر خریدار و بر اساس قدرت چانه زنی، زمانی که قدرت چانه زنی وی نسبتاً کم است، قراردادهای اشتراک هزینه تحقیق و توسعه و اشتراک هزینه تولید، مطلوبیت بیشتری ایجاد می کنند؛ همچنین افزایش رعایت انصاف خریدار موجب بهبود عملکرد کل زنجیره تأمین در ساختارهای اشتراک درآمد و اشترک هزینه تحقیق و توسعه خواهد شد.همچنین نشان داده شد که حساسیت بازار نسبت به سطح فناوری محصول موجب بهبود عملکرد زنجیره در ساختار قراردادهای اشتراک هزینه تولید و هزینه تحقیق و توسعه می شود؛ اما در ساختار اشتراک درآمد ممکن است تمامی اعضای زنجیره از حساسیت بازار نسبت به سطح فناوری محصول منتفع نشوند. به علاوه حساسیت بازار نسبت به قیمت و رعایت انصاف خریدار، به ترتیب همواره موجب کاهش و افزایش عملکرد زنجیره تأمین می شوند.نتیجه گیری: به دلیل قابل توجه بودن هزینه های تحقیق و توسعه و تولید در محصولات پیچیده، توجه به این هزینه ها در قراردادهای همکاری زنجیره تأمین و تسهیم آن بین عامل های تأثیرگذار در زنجیره تأمین می تواند به افزایش عملکرد زنجیره تامین منجر شود. قدرت چانه زنی بین خریدار و فروشنده در این نوع از زنجیره ها می تواند نوع قرارداد را تحت تأثیر قرار دهد. با درنظرگرفتن نامعلوم بودن اطلاعات برای طرف های زنجیره تأمین می توان مدل های بیشتری را توسعه داد.
۳۶.

طراحی مدل تحول دیجیتال در صنعت نفت و گاز دریایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحول دیجیتال صنعت 4 صنعت نفت وگاز دریایی فنّاوری های دیجیتال نظریه داده بنیاد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۹ تعداد دانلود : ۹۶
هدف: هدف این پژوهش طراحی مدل تحول دیجیتال در صنعت نفت وگاز دریایی در ایران است که می تواند در زمینه برنامه ریزی و سیاست گذاری در این صنعت استفاده شود. استفاده از پیشرفت ها و نوآوری های دیجیتال در صنعت نفت وگاز جدید نیست؛ اما تحول دیجیتال در صنعت نفت وگاز مفهوم کمابیش جدیدی است که با اجرای آن در سطح صنعت نفت وگاز دریایی ایران، ضمن استفاده از مزایای تحول دیجیتال، این صنعت می تواند به پیشرویی در سطح جهانی تبدیل شود. روش: این پژوهش از نظر رویکرد کیفی است و از استراتژی پژوهش نظریه داده بنیاد بهره برده است. در این پژوهش با استفاده از داده های به دست آمده از مصاحبه با خبرگان صنعت و مطالعه اسناد و گزارش های موجود در حوزه تحول دیجیتال، به ویژه در صنعت نفت وگاز و به کمک راهبرد نظریه داده بنیاد، مدل تحول دیجیتال صنعت نفت وگاز دریایی ایران به دست آمد. این مدل مشتمل بر شش مقوله اصلی پدیده محوری، پیامدها، شرایط علّی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، سیاست ها و راهبردها طراحی شده است. یافته ها: از مصادیق بسیار مهم پدیده محوری (تحول دیجیتال در صنعت نفت وگاز دریایی) می توان به تصمیم گیری مبتنی بر تحلیل داده های واقعی با استفاده از ابزارهای فناوری دیجیتال، ایجاد یکپارچگی در تصمیم های مرتبط با صنعت و افزایش کارایی و بازدهی کارکنان و تجهیزات صنعت اشاره کرد. به علاوه، از جمله راهبردهای بسیار مهم و مؤثر برای دستیابی به تحول دیجیتال در صنعت نفت وگاز دریایی در سطح بنگاه ها، می توان به اتحاد با شرکت های معتبر حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات و دانشگاه ها و استارتاپ های فعال در حوزه فناوری های دیجیتال و ترویج فرهنگ سازمانی مبتنی بر به کارگیری فناوری های دیجیتال و در سطح صنعت و ملی، به وضع قوانین سخت گیرانه زیست محیطی و ایمنی کارکنان شاغل در سکوهای دریایی و حمایت از سرمایه گذاری در حوزه تحول دیجیتال در سطح صنعت نفت وگاز اشاره کرد. نتیجه گیری: از جمله پیامدهای بسیار کلیدی تحول دیجیتال در صنعت نفت وگاز دریایی در سطح سازمانی، می توان به افزایش بازدهی در سازمان های فعال در صنعت نفت وگاز دریایی، افزایش دقت و سرعت در تصمیم گیری های ها با اتکا بر تحلیل داده ها و امکان تعمیر، نگهداری پیشگویانه و هدفمند و صرفه جویی در هزینه های سازمان اشاره کرد. تحول دیجیتال در این صنعت می تواند پیامدهایی نظیر افزایش ضریب بازیافت، برداشت نفت از مخازن نفت دریایی، کاهش مخاطرات زیست محیطی دریایی و بهبود عملکرد در صنعت نفت وگاز دریایی را در سطح صنعت و ملی به دنبال داشته باشد.
۳۷.

توسعه یک مدل برنامه ریزی ریاضی به منظور بازطراحی شبکه ی زنجیره تأمین با امکان تغییر کاربری تسهیلات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت زنجیره تأمین شبکه زنجیره تأمین بازطراحی تغییر کاربری تسهیلات مدل سازی ریاضی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴ تعداد دانلود : ۴۹
مقدمه و اهداف: امروزه به دلیل فضای رقابتی بازار، همکاری در قالب شبکه های زنجیره تأمین لازمه ادامه حیات کسب وکار ها است و برای همکاری کارا و اثربخش میان اعضا، مدیریت منسجم زنجیره تأمین مورد نیاز است. تحقق این امر، مستلزم هماهنگیِ پیوسته بین عملکرد زنجیره تأمین از یکسو و انتظارات بازار در سوی دیگر است. یکی از روش های حفظِ این هماهنگی، بازطراحی مداوم و پیوسته شبکه زنجیره تأمین در طول زمان است. در مسئله بازطراحیِ شبکه زنجیره تأمین، هدف بهبود یک زنجیره تأمین موجود است در حالی که در مسئله طراحیِ شبکه زنجیره تأمین، یک زنجیره تأمین جدید از ابتدا ایجاد می شود. در شرایط واقعی؛ اغلب، مسئله بازطراحی زنجیره تأمین، پراستفاده تر از مسئله طراحی زنجیره تأمین است، حال آنکه اکثر تحقیقات، بر طراحی یک زنجیره تأمین متمرکز شده اند. یکی از تصمیمات مسئله بازطراحی که از توجه پژوهشگران پنهان مانده، تصمیم به تغییر کاربری تسهیلات زنجیره تأمین است. به عبارت دیگر، تغییر لایه تسهیلات در زنجیره تأمین به عنوان یک تصمیم جدید لحاظ می گردد.  روش ها: تصمیم به تغییر کاربری تسهیلات در مسئله سنتی زنجیره تأمین، چالش زا است، زیرا نه تنها جریان های شبکه بلکه ساختار شبکه (توپولوژی) را نیز تغییر می دهد. تغییر ساختار اساسی شبکه زنجیره تأمین یک مسئله غیرخطی است. در این تحقیق، برای رویارویی با این چالش، از یک نوآوری مبتکارانه استفاده شده است، به این صورت که ابتدا تغییر در دیدگاه نسبت به شبکه زنجیره تأمین از شبکه لایه ای سنتی به یک شبکه دوار انجام شده و سپس مدل سازی ریاضی ابتکاری براساس دیدگاه نوآورانه شبکه دوار زنجیره تأمین ارائه گردیده است . یافته ها: بازطراحی شبکه زنجیره تأمین با امکان تغییر کاربری تسهیلات به دلیل تغییرات ساختار شبکه، یک مسئله غیرخطی است. در این پژوهش، با استفاده از تغییر دیدگاه و ایجاد متغییرها و محدودیت های ابتکاری، یک مدل برنامه ریزی چند دوره ای عدد صحیح مختلط خطی برای مسئله ارائه شده است. همچنین در این مدل، حالت گذار تغییر کاربری تسهیلات از یک لایه به لایه ای دیگر در نظر گرفته شده است که دست یابی به این قابلیت از نتایج شگفت انگیز استفاده از دیدگاه نوآورانه شبکه دوار زنجیره تأمین است. این مدل، با استفاده از مثالی در نرم افزار گمز با روش سیپلکس حل شد و برای نمایش نتایج این مدل و دیدگاه نوآورانه به زنجیره تأمین از نرم افزار متلب استفاده شده است. نتیجه گیری: در گذشته، مدیران شبکه های زنجیره تأمین در مواجه با تصمیم گیری برای تغییر کاربری تسهیلات در شبکه زنجیره تأمین با چالش روبه رو بوده اند. دلیل این چالش ها، محدودیت های دیدگاه سنتی لایه برای مدل سازی ریاضی و بازطراحی بهینه شبکه تحت مدیریت آنها بوده است. اکنون مدیران با کمک این مدل مبتکارانه و تغییر دیدگاه نسبت به شبکه زنجیره تأمین، امکان مواجهه با آن را دارند. به عنوان پیشنهاد مدیریتی می توان به لزوم بکارگیری اصول بهینه سازی و مدیریت زنجیره تأمین، به عنوان یک رویکرد و پارادایم جدید مدیریتی اشاره کرد. در سطح راهبردی زنجیره تأمین به دلیل ماهیت و ابعاد گسترده ای که وجود دارد، میزان هزینه ها زیاد بوده و بهبودهای اندک در آن منجر به افزایش مزیت رقابتی قابل توجهی برای زنجیره تأمین تحت مدیریت خواهد شد. به همین دلیل؛ به مدیران زنجیره توصیه می شود، برای زنجیره هایی که امکان تغییر کاربری تسهیلات در آن ها وجود دارد، با استفاده از مدل ارائه شده در این مقاله، جهت بهبود زنجیره تحت مدیریت خود، اقدام کنند.
۳۸.

تصمیمات قیمت گذاری زنجیره تامین سبز دو کاناله با در نظر گرفتن تبلیغات در حالات متمرکز و غیر متمرکز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قیمت گذاری زنجیره تامین سبز زمان تحویل تبلیغات ردیابی اطلاعات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴ تعداد دانلود : ۴۶
تصمیمات قیمت گذاری از مهم ترین تصمیمات زنجیره تامین می باشد که نقش حیاتی در سودآوری زنجیره تامین دارد. در این تحقیق یک زنجیره تامین سبز دو کاناله و دو سطحی متشکل از یک تولیدکننده و یک خرده فروش در نظر گرفته شده است که دو نوع محصول استاندارد و یک نوع محصول سبز تولید می شود. تقاضای محصولات، قطعی و یک تابع خطی از قیمت محصولات، زمان تحویل کانال آنلاین، سطح کیفیت سبز، سطح تبلیغات و سطح ردیابی اطلاعات می باشد. محصول سبز از طریق کانال آنلاین و محصولات استاندارد از طریق کانال سنتی خرده فروشی به فروش می رسند. دولت جهت تولید محصول سبز و اجرای فناوری بلاکچین یارانه پرداخت می کند. مسئله تحت دو مدل تصمیم گیری متمرکز و غیرمتمرکز در نظر گرفته شده است که در مدل غیرمتمرکز، بازی استکلبرگ به رهبری تولیدکننده درنظر گرفته شده است و در مدل متمرکز، اعضای زنجیره تامین تصمیمات خود را به طور یکپارچه اتخاذ می کنند. نتایج نشان داد که زنجیره تامین در مدل متمرکز دارای بیشترین سودآوری می باشد. همچنین مشاهده گردید در مدل متمرکز تمامی محصولات از کمترین قیمت برخوردار می باشند.
۳۹.

ارائه مدل تعیین سطح پیچیدگی تکنولوژیک فعالیت های تحقیق و توسعه در شرکت های دانش بنیان (مورد مطالعه: شرکت های مستقر در پارک علم و فناوری گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیچیدگی تکنولوژیک تحقیق و توسعه شرکتهای دانش بنیان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۶
امروزه تحقیق و توسعه شرکت های دانش بنیان، از منابع مهم ایجاد تحوّل در حوزه های تکنولوژی و تولید دانش محسوب می شوند. هر چه سطح فعالیت های تحقیقاتی شرکت های دانش بنیان پیشرفته تر و بنیادی تر باشد و میزان پیچیدگی فناورانه ی این فعالیت ها بالاتر باشد، امکان عرضه محصولات رقابتی تر فراهم می گردد. در این راستا پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل تعیین سطح پیچیدگی فناورانه فعالیت های تحقیق و توسعه در شرکت های دانش بنیان، انجام شد. این تحقیق از نظر هدف جزء پژوهش های کاربردی و از منظر روش شناسی در دسته پژوهش های آمیخته قرار دارد. در بخش کیفی با رویکرد نظریه داده بنیاد، داده ها از مطالعه اسناد و مرور ادبیات و انجام مصاحبه های نیمه-ساختاریافته با 20 نفر از خبرگان حوزه تحقیق و توسعه و متخصصین شرکت های دانش بنیان، گردآوری شد. با تجزیه و تحلیل داده های بخش کیفی و طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی، 97 عامل تأثیرگذار در تعیین سطح پیچیدگی شناسایی شدند، سپس عامل دستیابی به تکنولوژی پیشرفته به عنوان مقوله محوری انتخاب شد و بقیه عوامل در درون سازه های پژوهش(عوامل علّی، زمینه ای، مداخله گر، راهبردها و پیامدها) جا گرفتند و مدل پارادایمی پژوهش شکل گرفت . داده های بخش کمّی از طریق پرسشنامه محقق ساخته، از جامعه آماری مورد نظر(مدیران و کارشناسان شرکت های فعال در پارک علم و فناوری گلستان)، گردآوری شد، سپس تجزیه و تحلیل داده ها و نیز برازش مدل با روش مدلسازی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار smart pls3 انجام شد. شاخص های برازش، حاکی از برازش مناسب داده ها با مدل نهایی( شامل 91 عامل مؤثر در تعیین سطح پیچیدگی فناورانه تحقیق و توسعه) داشت.
۴۰.

تحلیل اهمیت- عملکرد توانمندسازهای پیاده سازی مدیریت دانش - یک مطالعه ی موردی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: پیاده سازی مدیریت دانش توانمندساز فرایند تحلیل سلسله مراتبی تحلیل اهمیت - عملکرد شرکت پارس ام سی اس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵ تعداد دانلود : ۵۷
هدف از این پژوهش، شناسایی و رتبه بندی توانمندسازهای پیاده سازی مدیریت دانش در شرکت پارس ام سی اس است. به این منظور از رویکرد تحلیل اهمیت – عملکرد استفاده شده است. نخست با مطالعه پیشینه پژوهش، توانمندسازهای پیاده سازی مدیریت دانش شامل 7 عامل ساختار سازمانی، فرهنگ سازمانی، فناوری اطلاعات، رویکرد راهبردی، نیروی انسانی، تعهد و حمایت مدیران، و مدیریت منابع انسانی شناسایی شده اند. سپس اهمیت و عملکرد این عوامل مورد ارزیابی قرار گرفته است. به منظور تعیین اهمیت توانمندسازها از رویکرد تحلیل فرایند سلسله مراتبی و نظر 5 خبره دانشگاهی و به منظور تعیین عملکرد توانمندسازها، از نظر 11 نفر از مدیران و سرپرستان شرکت پارس ام سی اس استفاده شده است. سرانجام، با رویکرد اهمیت- عملکرد توانمندسازها دسته بندی شدند. نتایج نشان داد عوامل فرهنگ سازمانی و تعهد و حمایت مدیران در ناحیه وضعیت عالی قرار گرفته اند و تداوم و حفظ وضع موجود آنها توصیه می شود. همچنین، عوامل مدیریت منابع انسانی و رویکرد راهبردی در ناحیه بحرانی واقع شده ان د و توجه و سرمایه گذاری شرکت در این عوامل توصیه می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان