فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۸۱ تا ۲٬۵۰۰ مورد از کل ۴٬۷۸۸ مورد.
ارائه مدل سنجش عملکرد سازمانهای چابک: رویکرد مدل سازی ساختاری–تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان های عصر حاضر برای پاسخ به چالش های محیط کسب وکار رویکرد نوینی به نام چابکی را برگزیده اند. اقتضائات این رویکرد بر نحوه سنجش عملکرد سازمان ها نیز تأثیرگذار است؛ ازاین رو با توجه به اینکه ارائه مدل های سنجش عملکرد اقتضائی در سال های اخیر و در پاسخ به شرایط متلاطم محیطی توجه بسیاری از اندیشمندان را به خود جلب کرده است، لازم به نظر می رسد که متناسب با شرایط این گونه از سازمان ها و شرایط محیطی داخلی کشور، مدل سنجش عملکرد مطلوب سازمان های چابک داخلی ارائه شود. در این پژوهش، با استفاده از مرور ادبیات و استخراج معیارهای عملکردی مدل های رایج سنجش عملکرد و معیارهای مؤثر بر سنجش عملکرد سازمان های چابک و نیز طبقه بندی این معیارها با استفاده از متدولوژی نگاشت شناختی، نخست دسته بندی مناسب از این معیارها انجام می شود. در مرحله بعد با استفاده از متدولوژی مدل سازی ساختاری–تفسیری، مدلی برای سنجش عملکرد سازمان های چابک ارائه می شود. نتایج پژوهش در مدلی متشکل از یازده معیار کلی و هشت سطح استخراج شده است که نشان دهنده اهمیت معیارهایی چون رهبری، برنامه ریزی راهبردی و فرهنگ سازمانی به عنوان پرنفوذترین معیارها در عملکرد سازمان های چابک است که بر سایر معیارهای عملکردی مدل تأثیرگذار هستند.
مدل بودجه ریزی بر مبنای عملکرد استوار- فازی رویکردی در مدیریت ریسک تخصیص بودجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الزامات قانونی و علمی تغییر ساختار بودجه ریزی در نظام دانشگاهی از برنامه ای به عملکردی سبب شد تا مطالعات بسیاری در پی الزامات این تغییر صورت پذیرد. با بررسی ادبیات موضوع، مدل ریاضی که دربرگیرنده ساختار دوگانه بودجه ریزی بر مبنای عملکرد (PBB) در دانشگاه باشد، مشاهده نشد. از اینرو هدف این تحقیق ارائه مدل استوار- فازی RFPBB بوده به نحوی که از یک سو تخصیص بودجه به برنامه ها براساس اهمیت هر برنامه و از سوی دیگر تخصیص بودجه به دانشکده ها بر اساس سرانه دانشجویی مصوب وزارت علوم،تحقیقات و فناوری مورد توجه قرارگیرد. با درنظرگرفتن معیارهای گوناگون در دانشگاه، و با توجه به عدم قطعیت های تصادفی و فازی موجود در تعیین پارامترهای مسأله، دو سناریوی مورد بررسی قرار گرفت. سناریوی اول مدل استوار- فازی با حدود پایین بودجه قطعی و سناریوی دوم مدل استوار- فازی با حدود پایین بودجه فازی درنظرگرفته شد. در این مدل به منظور تعیین ضریب اهمیت هرگروه آموزشی جهت تخصیص بودجه به آن از رویکرد تحلیل پوششی داده ها (DEA) با مدل پایه CCR نهاده گرا استفاده شد. همچنین وزن آرمان ها و میزان اهمیت هر برنامه براساس مقایسات زوجی توسط خبرگان تعیین گردید. این مدل ریاضی استوار- فازی دارای 5 آرمان، 1142 محدودیت و 994 متغیر تصمیم است.
نتایج ارائه شده در دو سطح کلان و عملیاتی و همچنین شبیه سازی مدل قطعی و استوار- فازی، نشان از قابلیت بسیار بالای مدل استوار- فازی نسبت به مدل قطعی، در پاسخگویی به عدم قطعیت موجود در پارامترهای مسأله و همچنین مدیریت سطح ریسک تصمیم دارد.
حوزه های بهبود بر اساس مدل تعالی در بیمارستان امام موسی کاظم (ع)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در بخش بهداشت و درمان نیز همانند دیگر بخش ها، خود ارزیابی امری اجتناب ناپذیر می باشد. محدودیت منابع این بخش، ضرورت پایش عملکرد، حیاتی بودن خدمات و مراقبت های ارایه شده توسط بخش، اهمیت رعایت کیفیت در ارایه ی خدمات و ... شواهدی دال بر ضرورت خود ارزیابی دقیق و صحیح عملکرد این بخش می باشند. از این رو هدف از پژوهش حاضر، بررسی حوزه های بهبود از طریق خود ارزیابی بر اساس مدل تعالی (EFQM یا European foundation for quality management excellence model) در بیمارستان امام موسی کاظم (ع) بود.
روش بررسی: پژوهش حاضر کاربردی از دسته ی مطالعات توصیفی- مقطعی بود. جامعه ی آماری شامل 15 نفر از کارشناسان و مدیران ارشد بیمارستان امام موسی کاظم (ع) در سال 1389 بود که به صورت سرشماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه ی استاندارد EFQM بود که مورد تعدیل قرار گرفت و روایی آن با کمک اساتید و کارشناسان مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن با استفاده از ضریب alpha Cronbach's، 97 درصد تعیین شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات در نه حوزه بر اساس نرم افزار SPSS انجام شد.
یافته ها: بیمارستان امام موسی کاظم (ع) در این ارزیابی، 599 امتیاز به خود اختصاص داد که حوزه ی توانمندسازها 300 و حوزه ی نتایج 299 امتیاز کسب نمودند. همچنین درصد امتیاز هر کدام از عوامل نه گانه به قرار زیر می باشد:
رهبری 60 درصد، خط مشی و استراتژی 58 درصد، کارکنان 68 درصد، منابع و شرکا 60 درصد، فرایندها 56 درصد، نتایج مشتری 58 درصد، نتایج کارکنان 60 درصد، نتایج جامعه 63 درصد و نتایج کلیدی عملکرد 61 درصد.
نتیجه گیری: نتیجه ی خودارزیابی بر اساس مدل تعالی EFQM این بود که منجر به تهیه ی یک سیستم اطلاعاتی از نقاط قوت و ضعف در 9 حوزه و تعیین امتیاز در بیمارستان امام موسی کاظم (ع) شد که بر این اساس و با استفاده از منطق رادار، نقاط ضعف به عنوان حوزه های بهبود مورد مداخله قرار گرفت و پروژه های بهبود تعیین شد.
مدل سازی تفسیری ساختاری ریسک های زنجیره تأمین پروژه در شرکت های گاز استانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله شناسایی ریسک های مختلف تأثیرگذار بر زنجیره تأمین پروژه های شرکت گاز استانی است. برای این کار ابتدا با استفاده از فراترکیب، طبقات و گروه بندی انواع ریسک ها با توجه به پژوهش های قبلی شناسایی شده و با به کارگیری روایی محتوایی آن بخش از ریسک ها که با پروژه های گاز ارتباط دارد استخراج می شود و با مدل سازی تفسیری ساختاری، روابط متقابل میان ریسک ها و قدرت تأثیرگذاری و تأثیرپذیری آن ها بر یکدیگر مشخص می شود. طبق نتایج پژوهش، ریسک های سیاسی _اجتماعی و اقتصاد کلان که خارج از محدوده صنعت گاز هستند، بیشترین تأثیر را بر عملکرد مجموعه شرکت گاز داشتند. این مدل به مدیران کمک می کند که نگاه کلی نگر به ریسک های موجود در صنعت داشته باشند و تغییرات و نوسانات سیاسی- اجتماعی و وضعیت اقتصاد کلان را برای کاهش تبعات منفی پیگیری کنند.
بررسی رابطه آمادگی سازمان برای استقرار مدیریت دانش و عملکرد سازمانی با رویکرد مدل تعـالی سازمان(EFQM) (مورد: شرکت توزیع برق استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه، بررسی رابطه آمادگی سازمان برای استقرار مدیریت دانش وعملکرد سازمانی در شرکت توزیع برق استان یزد است. جهت بررسی دقیق تر این موضوع، در این پژوهش از رویکرد مدل تعالی سازمانی، به منظور بررسی این هدف استفاده شده است. بدین ترتیب که از ابعاد توانمندساز این مدل، به منظور بررسی آمادگی سازمان جهت استقرار مدیریت دانش و از ابعاد نتایج این مدل، به منظور تهیه شاخص های عملکرد سازمانی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش کارکنان حوزه بهره برداری شرکت توزیع برق استان یزد در سال 1390 است که برای محاسبه تعداد نمونه از جدول استاندارد مورگان استفاده شد. برای جمع آوری اطلاعات علاوه بر بهره گیری از منابع کتابخانه ای همچون کتب، مجلات، پایان نامه ها و خبرگان این حوزه، از پرسشنامه 62 گویه ای استفاده شده است. همچنین، برای بررسی روایی پرسشنامه از روش تحلیل عاملی، برای بررسی رابطه میان هر یک از ابعاد مدیریت دانش وعملکرد سازمانی از ضریب همبستگی پیرسون و برای بررسی قابلیت هر یک از ابعاد مدیریت دانش در پیش بینی عملکرد سازمانی از روش رگرسیون به صورت گام به گام استفاده شده است که تحلیل همه این موارد به کمک نرم افزارSPSS صورت گرفته است. یافته های کلی این پژوهش حاکی از آن بود که تمامی ابعاد میزان آمادگی سازمان برای استقرار مدیریت دانش با عملکرد سازمانی ارتباط مثبت و معنی داری دارند.
به کارگیری الگوریتم های درخت تصمیم گیری جهت کشف رفتارهای مشکوک در بانکداری اینترنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دگرگونی جهان به واسطه گسترش فناوری اینترنت، رقابتی دانش محور را در عرصه تجارت الکترونیکی به وجود آورده است. به طوری که با افزایش نرخ مبادلات تجاری، تضمین امنیت، منوط به تحقق نظام پویای بانکداری الکترونیکی است. بانکداری اینترنتی به عنوان یک فرصت بالقوه و رکن اساسی، در فضای سایبر با تهدیدهای گوناگونی مواجه است که یکی از این چالش ها، عدم قطعیت در تضمین امنیت تراکنش ها و وجود رفتارهای غیرمتعارف از سوی شیادان الکترونیکی است. از آنجایی که رفتار کاربران در سامانه اینترنتی با عدم قطعیت همراه بوده و سوابق تراکنش ها، تنها راه کنترل این حرکات است، دانش استنتاجی خبرگان و دسته بندی الگوی رفتاری کاربران توسط الگوریتم درخت تصمیم ، جهت کشف تقلب و رفتارهای مشکوک راهگشاست. در این مقاله، ابتدا متغیرهای مؤثر در تولید قوانین رفتاری تعیین شده است و در نهایت، روند چهار الگوریتم Chaid، ex_Chaid، C4.5 و C5.0 مورد مقایسه قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که الگوریتم C5.0 با دقت 91 درصد می تواند به عنوان روش ماشینی مطمئن جهت کشف الگوهای مشکوک موجود روی تراکنش های بانک محسوب شود.
سنجش توانمندی های فناورانه صنایع تجهیزات سنگین (تحقیق موردی: شرکت هپکو)
حوزههای تخصصی:
اهمیت بالای توسعه فناوری باعث شده مدیران ارشد شرکت هپکو اقدام به شناسایی و ارزیابی توانمندی های فناورانه سازمان خود نمایند و به موازات آن نسبت به شناسایی تحولات فناورانه دردنیا و پایش تلاش رقبا برای دستیابی به فناوری های جدید، در جهت ارتقای توانمندی فناوری شرکت گام بردارند. از طرف دیگر، این ارزیابی یکی از ابزارهای کلیدی در فضای مدیریت فناوری است که با بهره گیری از این ابزار نسبت به شناسایی نقاط قوت و قابل بهبود با هدف اندازه گیری شکاف فناورانه اقدام می نمایند. این مقاله سعی دارد با استفاده از مدل توسعه یافته پاندا و راماناسن نسبت به ارزیابی توانمندی های فناورانه و شکاف موجود در شرکت هپکو اقدام نماید. این مدل از ابع اد مختلف سطح توانمن دی شرکت را م ورد ارزیابی قرار داده و در هریک از این ابع اد وضعیت شرکت را مشخص می نماید. این اقدام می تواند مبنایی برای تدوین پروژه های بهبود فناورانه باشد.
بررسی رابطه ساختار سرمایه و کارایی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از تکنیک تحلیل پوششی داده ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش کاربردی تجربی بوده و رابطه ساختار سرمایه و کارایی شرکت ها را بررسی می نماید. هدف این است که چه سطحی از بدهی می تواند به عنوان ابزاری نظام بخش منجر به کارایی بیشتر گردد و آیا ساختار سرمایه در شرکت های کاراتر دربرگیرنده ی نسبت بدهی به سرمایه بالاتر و یا پایین تری می باشد؟ روش ارزیابی کارایی شرکتها، تحلیل پوششی داده ها (DEA) است که ده نسبت مالی، به عنوان ورودی و خروجی های این تکنیک، از صورت های مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران (1384-1388) در چهار صنعت استخراج شده اند؛ سپس با متوسط ارزش بازار سهام هر شرکت، ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام و جمع دارایی ها را تعدیل نموده ایم. پس از تعیین کارایی، فرضیات تحقیق با استفاده از دو مدل رگرسیونی با متغیرهای کنترلی آزمون شده اند. نتایج حاصل از تحقیق وجود رابطه معنادار میان کارایی و نسبت بدهی را نشان می دهد؛ همچنین رابطه این دو متغیر با تعدادی از متغیرهای کنترلی مورد استفاده معنادار می باشد.
توسعه مدل EPQ با اعمال نگهداری و تعمیرات پیشگیرانه، محصول معیوب،کمبود و موجودی در جریان ساخت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعیین اندازه بهینه دسته تولید، از جمله مسائلی است که همواره در مباحث برنامهریزی تولید مورد توجه محققان قرار گرفته، به طوری که در این زمینه تاکنون مدل های فراوانی ارائه شدهاند. از جمله مسائلی که کمتر مورد توجه قرار گرفته، مسأله خرابی ماشین است. بدیهی است که ماشین تولیدکننده ممکن است در زمان انجام ماشین کاری با خرابیهای تصادفی مواجه شود که این موضوع ضرورت به کارگیری سیاست نگهداری و تعمیرات مناسب را توجیه می کند. در این مقاله با در نظر گرفتن فرضیاتی، از قبیل مجاز بودن کمبود، در نظر گرفتن موجودی در جریان ساخت و امکان تولید محصولات معیوب با قابلیت دوبارهکاری و بدون قابلیت دوبارهکاری، مدل مقدار اقتصادی تولید EPQ در حالت اتخاذ سیاست نگهداری وتعمیرات پیشگیرانه بررسی شده، و با مینیممسازی هزینه کل سیستم، مدل جدیدی برای تعیین اندازه بهینه دسته تولید طراحی و با ارائه نمونه های عددی کاربرد آن تایید شده است.
طراحی نقشه راهبرد برای موسسات علمی پژوهشی غیردولتی بر اساس مدل کارت امتیازی متوازن مطالعه موردی: جهاد دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارایه کنندگان کارت امتیازی متوازن، مفهوم نقشه راهبرد را در چارچوب این مدل جهت تبدیل داراییهای نامشهود سازمان به منافع قابل سنجش مطرح نمودند. نقشه راهبرد تلاش میکند راهبرد سازمان را در چارچوب روابط علّی، معلولی نمایش داده و نشان دهد که چگونه راهبرد سازمان میتواند به اهداف قابل اندازهگیری و عملیات مشخصی که واحدهای سازمانی و حتی کارکنان سازمان باید دنبال کنند، تبدیل شود. جهاد دانشگاهی به عنوان یکی از موسسات علمی- پژوهشی در سطح کشور جهت اجرای راهبردهای خود نیازمند تهیه نقشه راهبرد است که این مهم، چارچوب لازم برای اجرای برنامه راهبردی تدوین شده را فراهم می آورد. در این پژوهش پس از ارایه روش شناسی تبدیل راهبرد به ابعاد چهارگانه کارت امتیازی، ارکان جهت ساز راهبرد جهاد دانشگاهی تبیین، و یکی از راهبرد ها جهت طراحی نقشه انتخاب شد. در ادامه با استفاده از ادبیات موضوع، مستندات و نظر خبرگان، تعداد40 شاخص در وجوه مختلف کارت امتیازی متوازن تهیه شد که با قرار دادن در قالب یک پرسشنامه توسط مدیران جهاد دانشگاهی به نظر سنجی گذاشته شد. پس از آنالیز پرسشنامه ها با آزمون تی تک نمونه ای، 30 شاخص جهت قرار گرفتن در نقشه انتخاب، و به صورت استنباطی (به دلیل عدم وجود نمونه های مشابه) نقشه راهبرد منتخب جهاد دانشگاهی در حوزه آموزش و پژوهش طراحی گردید. در ادامه با استفاده از کاربرگ های مربوطه و مصاحبه برای هر شاخص، سنجه ها و اهداف کمی در نظر گرفته شد. در نهایت وضعیت یک ساله اول اجرای راهبرد در این نهاد به وسیله تحلیل شاخص های به دست آمده آنالیز و به ارایه راهکارهایی جهت اجرای موفق راهبرد و کاهش شکاف های موجود پرداخته شد.
کنکاشی پیرامون پیشآیندهای موثر بر فرایند شکلگیری پدیده بهروزی سازمانی (مورد مطالعه : سازمانهای دولتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهشهای سازمانی مثبت نگر یکی از جدیدترین نحله های مطالعات سازمانی در هزاره سوم محسوب می شوند. بر این اساس، پدیده بهروزی سازمانی به عنوان شالوده تفکرات مثبت گرایی در سیستمهای پویای سازمانی مطرح شده است. پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این سوال است که مدل تحقق بهروزی سازمانی چگونه مدلی است؟ بنابراین پژوهش گر پس از تشریح مبانی نظری بهروزی سازمانی، فرایندی از متغیرهای درون سازمانی که مبین چگونگی شکل گیری بهروزی سازمانی در سازمان های دولتی هستند را به بوته مفهوم سازی و آزمون می گذارد. جامعه آماری این پژوهش 1853 نفر از کارکنان رسمی و پیمانی ستادی در دو سطح مدیریتی و کارشناسی شاغلین 23 دستگاه اجرایی مشمول بودجه جاری انتخاب شده است. حداقل اندازه نمونه مورد مطالعه 318 نفر است که از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده اند. پژوهش گر برای تعمیم پذیری نتایج، 15% به آن افزوده و در نهایت 355 پرسش نامه تکمیل شد. به منظور گردآوری داده ها از پرسش نامههای استاندارد استفاده شده است. تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش از طریق مدل معادلات ساختاری و تحلیل مسیر توسط نرم افزار لیزرل انجام شد. نتایج پژوهش ضمن تأیید مدل مفهومی، متغیرهای شناسایی شده را در فرایند شکل گیری بهروزی سازمانی موثر می داند.