فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۴۱ تا ۲٬۸۶۰ مورد از کل ۷٬۰۱۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
با توجه به ضرورت مدیریت دانش و تجاری سازی آن و تغییر در ماهیت تولید اقتصادی در عصر حاضر، دانشگاه به عنوان نهاد عمده تولید دانش، نقش جدیدی در توسعه اقتصادی پیدا کرده و برای ایفای این نقش، تبدیل دانشگاه به دانشگاه کارآفرین ضرورت پیدا کرده است. در دانشگاه کارآفرین، مدیران به عنوان مهره های اصلی و هسته تصمیم گیری ها، می باید از توانایی ها و قابلیت های ویژه و به عبارتی از مهارت های کارآفرینانه برخوردار باشند. بنابراین انگیزش و ترغیب مدیران برای به فعلیت رساندن قابلیت های آنها اهمیت زیادی دارد. از آنجا که بروز رفتارهای کارآفرینانه از یک سو تحت تاثیر فضای کارآفرینی اقتصاد و از سوی دیگر تحت تاثیر فضای کارآفرینی سازمان قرار دارد، در این پژوهش دو گروه عوامل درون سازمانی و برون سازمانی (سیاست های اقتصادی) در نظر گرفته شده و تاثیر این عوامل بر رفتار کارآفرینانه مدیران میانی دانشگاه های منتخب ایران مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهش حاضر از نوع همبستگی است که به روش مقطعی و با کمک راهبرد پیمایش صورت گرفته است. جامعه آماری شامل دانشگاه های شریف، شهید بهشتی، امیرکبیر، علم و صنعت و دانشگاه خوارزمی بوده و حجم نمونه نیز با استفاده از فرمول کوکران 209 نفر برآورد شده است. برای تحلیل آماری از تحلیل عاملی، مدل معادلات ساختاری، آزمون ناپارامتری فریدمن و آزمون گردش استفاده شده است. نتایج نشان می دهد عوامل درون سازمانی آزادی عمل و استقلال کاری، دسترسی زمانی و مرزهای سازمانی، بر رفتار کارآفرینانه مدیران میانی دانشگاه های منتخب تاثیری مثبت و معنادار داشته و در مقابل عامل درون سازمانی پاداش و تقویت و سیاست های پولی، مالی و ارزی دولت، اثری منفی و معنادار بر رفتار کارآفرینانه مدیران مذکور داشته است. از میان متغیرهای مورد بررسی، تاثیر حمایت مدیریت و سیاست تجاری بر رفتار کارآفرینانه مدیران بی معنا بوده است.
پیش بینی کننده های شخصیتی اشتیاق شغلی دبیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اشتیاق شغلی به عنوان حالت ذهنی مثبت و خوشایند مرتبط با کار تعریف می شود. هدف این پژوهش پیش بینی اشتیاق شغلی دبیران از روی ابعاد شخصیت هگزاکو بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و پس رویدادی و جامعه آماری شامل کلیه دبیران زن ومرد مقطع دبیرستان استان اردبیل در سال تحصیلی 91-90 بود. نمونه مورد مطالعه شامل280 نفر (142 زن و 138 مرد) می شد که از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه ابعاد شخصیتی هگزاکو (60 آیتمی) و پرسشنامه اشتیاق شغلی اوترچت (17 آیتمی) استفاده شد. داده های بدست آمده با استفاده از مدل یابی علی در قالب مدل های رگرسیونی و با استفاده از آزمون t مستقل تحلیل شد. نتایج نشان داد که مدل پیش بینی اشتیاق شغلی دبیران از روی صفات شخصیتی آنها معنی دار است بطوریکه اشتیاق شغلی تحت نفوذ معنی دار پنج بعد شخصیتی گشودگی به تجربه، وظیفه شناسی، توافق، برون گرایی و صداقت- تواضع قرار داشت. این درحالی است که ضریب مسیر از تهییج پذیری به طرف اشتیاق شغلی، معنی دار ظاهر نشد. هم چنین معلوم شد که زنان دبیر در مقایسه با مردان دبیر از اشتیاق شغلی بیش تری برخوردارند. نتایج بدست آمده در چهارچوب تحقیفات قبلی و تئوری های موجود مورد بحث قرار گرفته اند.
ارتباط بین اعتماد سازمانی، حمایت سازمانی ادراک شده و تعهد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موفقیت در دنیای رقابتی به توانائی توسعه روابط مبتنی بر اعتماد نیاز دارد و کلید اصلی آن به شمار می رود. بر این اساس سازمان ها و کارکنان نیاز دارند که هم خودشان قابل اعتماد باشند و هم به یکدیگر اعتماد کنند. تعهد سازمانی نیز یک نوع نگرش مهم شغلی و سازمانی است که در طول چند دهه اخیر مورد علاقه بسیاری از محققان رشته های رفتار سازمانی بوده و همچنان وجود دارد. از طرف دیگر حمایت سازمانی ادراک شده به برداشت کارکنان از میزان توجه سازمان به تلاش، سلامتی و آسایش آن ها اشاره دارد. از این رو با توجه به اهمیت این عوامل در سازمان ها، پژوهش حاضر به بررسی رابطه اعتماد سازمانی، تعهد چند بعدی سازمانی و حمایت سازمانی ادراک شده می پردازد. جامعه آماری این تحقیق، کارکنان ستادی معاونت نظارت مالی و خزانه داری کل کشور در وزارت امور اقتصادی و دارایی است که مجموعاً 175 نفر می باشند؛ که از روش تصادفی طبقه ای استفاده شده و از این جامعه، نمونه مورد نظر از طریق فرمول کوکران، 120 نفر به دست آمد. به منظور گردآوری داده های پژوهش، از پرسشنامه استاندارد کلیپ سیوات و همکاران (2012) استفاده شد. همچنین جهت افزایش روایی پرسشنامه از نظرات اساتید متخصص این رشته و کارشناسان وزارت امور اقتصادی و دارایی استفاده شد.. از روش آلفای کرونباخ (0.84) جهت تعیین پایایی پرسشنامه استفاده شد.
در این پژوهش تجزیه و تحلیل داده ها، از طریق ماتریس همبستگی، معادلات رگرسیون چندگانه و ... با استفاده از نرم افزار آماری SPSS انجام شده است. یافته ها حاکی از آن است که اعتماد سازمانی ( 0.83) و حمایت ادراک شده (0.653) با تعهد سازمانی ارتباط دارد. همچنین اعتماد سازمانی با حمایت سازمانی ادراک شده(0.75) نیز ارتباط معناداری دارد. سازمان ها با بهره گیری از نتایج حاصله، در دنیای نوینی که پیوسته در حال تغییر و تحول است قادر به پیشی گرفتن از رقبا خواهند شد.
بررسی تأثیر میانجی گرایش کارآفرینانه بر رابطه بین بازاریابی داخلی و تعهد سازمانی (مورد مطالعه: ادارات ستادی شرکت بهره برداری نفت و گاز آغاجاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر بازاریابی داخلی بر تعهد سازمانی با تأکید بر نقش میانجی گرایش کارآفرینانه است. این پژوهش بر مبنای هدف از نوع کاربردی، از حیث روش به دست آوردن داده ها از نوع توصیفی- علّی و از نظر نوع داده های جمع آوری شده از گونهء کمی (استفاده از پرسشنامه) است. جامعه آماری پژوهش شامل ادارات ستادی شرکت بهره برداری نفت و گاز آغاجاری است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و فرمول کوکران، تعداد 100 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) با رویکرد روش حداقل مربعات جزئی (PLS) و نرم افزار Smart PLS صورت پذیرفت. نتایج پژوهش حاکی از تأثیر مثبت و معنادار بازاریابی داخلی بر تعهد سازمانی، بازاریابی داخلی بر گرایش کارآفرینانه و در نهایت گرایش کارآفرینانه بر تعهد سازمانی می باشد.
بررسی تأثیر مؤلفه های مدیریت دانش بر بهره وری نیروی انسانی با استفاده از روش تحلیل عاملی در موسسات مالی و اعتباری شهرستان تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه رقابت موجود در کسب و کار، توجه به بهره وری، رضایتمندی مشتری و انطباق با خواسته های او را بیش از پیش دارای اهمیت ساخته است. در این راستا تلاش سازمانها در جهت مرتفع ساختن این الزام بر بهبود فرایندهای موجود در سازمانها بنا نهاده شده است و فلسفه های بهبود مختلفی نیز مطرح شده اند. در این مقاله نقشه برداری مدیریت دانش به عنوان ابزاری جهت بهبود فرایند با توجه به مفاهیم بهره وری پرداخته شده است. در این مقاله به بررسی رابطه مولفه های مدیریت دانش(فرهنگ، فرایند عمل، سیاست ها و فناوری) و بهره وری پرداخته شده است. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی-پیمایشی و نوع تحقیق کاربردی است، جامعة آماری تحقیق را کارکنان مؤسسات مالی و اعتباری شهرستان تبریز می باشد که از بین آنان 195 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامة جمعیت شناختی، مدیریت دانش و پرسشنامة بهره وری منابع انسانی استفاده شد. جهت بررسی روابط علی بین متغیرها و نحوه ارتباط آنها از مدل معادلات ساختاری از طریق نرم افزار اکسل و لیزرل استفاده شده است. نتایج بیانگر میزان رابطه بین دو سازه و یا چگونگی هم تغییری آنها در مدل مفهومی پژوهش است. لذا معناداری روابط بین ابعاد مدیرت دانش تأیید می گردد. در نتیجه، از مجموع هشت فرضیه ارائه شده در مدل پژوهش برای تمامی فرضیه های مطرح شده در مدل پژوهش، در سطح خطای 5%، شواهدی مبنی بر رد آنها به دست نیامده است و تأثیر ابعاد مدیریت دانش بر بهره وری نیروی انسانی تأیید می گردد. بر اساس نتایج، بعد فرهنگ با میزان تأثیر 38/0 دارای بیشترین تأثیر بر بهره وری نیروی انسانی می باشد و ابعاد، فناوری، سیاست ها و فرایند عمل به ترتیب در اولویت های بعدی قرار دارند.
ارزیابی نقش رهبری تحول آفرین در بروز آوای سازمانی"" تحلیلی بر نقش واسطه ای فناوری اطلاعات و ارتباطات
حوزههای تخصصی:
وجود سازمان هایی که در آن به نقش افکار و ایده های تک تک اعضاء اهمیت دهد و اجازه ابراز عقاید و ایده های نو را متناسب با پیشرفت های نوین عصر اطلاعات به کارکنان بدهد؛ نیازمند رهبرانی است که پیشرو این مهم باشند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر رهبری تحول آفرین در بروز آوای سازمانی با تحلیلی بر نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات صورت گرفته است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد، جامعه آماری کلیه کارکنان سازمان های دولتی شهر سنندج(سایت اداری) بود، که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 210 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند، ابزار اندازه گیری پرسشنامه رهبری تحول آفرین باس و اویلو(2002) ، آوای سازمانی همس(2012) و فناوری اطلاعات اکبری و همکاران (1391) بود. تحلیل عاملی تأییدی روایی سازه پرسشنامه ها و آلفای کرونباخ پایایی آنها را در سطح مناسب ارزیابی کرد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها روش های آماری همبستگی، رگرسیون چندگانه و مدل یابی معادلات ساختاری به کار گرفته شد. یافته ها نشان داد که رهبری تحول آفرین تأثیر معنی داری بر هر دو متغیر (آوای سازمانی،فناوری اطلاعات) دارد. با این وجود ضریب تأثیر دو بعد انگیزش و حمایت اجتماعی مثبت و بیشتر از سایر ابعاد است، هم چنین میزان تأثیر گذاری رهبری تحول آفرین با واسطه فناوری اطلاعات منفی(20/0-) به دست آمد.
اخلاق در متخصصین فناوری اطلاعات (کارکنان اداری) شهر بندرعباس
حوزههای تخصصی:
عصر حاضر به عصر اطلاعات شهرت دارد، کاربران به واسطه بهره گیری از فناوری اطلاعات حجم زیادی از اطلاعات را در کمترین زمان در فواصل مکانی بسیار دور به راحتی جابه جا می کنند. بااین حال، فناوری اطلاعات در کنار مزایایی بالقوه ای که برای کاربران داشته است، پیامدهای اخلاقی را نیز به همراه داشته و نیاز به سازگاری با ارزش های انسانی جامعه دارد. هدف این مطالعه تعیین سطح تکامل اخلاقی کارکنان فناوری اطلاعات با بهره گیری از تئوری رشد اخلاقی شناختی لارنس کلبرگ است که به روش توصیفی- پیمایشی انجام شد. داده های تحقیق از طریق پرسشنامه تعیین تکامل اخلاقی (که مشتمل بر 6 سناریو است)، از 112 نفر از کارمندان واحد فناوری اطلاعات در 19 شرکت و سازمان، دولتی و خصوصی شهر بندرعباس با روش نمونه گیری تصادفی جمع آوری شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های t مستقل، پیرسون و ANOVA استفاده شد. نتایج نشان داد که 84/11 درصد کارمندان در سطح پیش عرفی، 53/36 درصد در سطح عرفی و 64/51 درصد در سطح پس عرفی قرار دارند. این امر نشان دهنده لزوم توجه بیشتر به تکامل اخلاقی کارکنان در حوزه فناوری اطلاعات است.
بررسی تأثیر صدای کارمند بر خلاقیت و عملکرد کارکنان با میانجیگری درگیری شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند سال اخیر، محققان و مدیران به صدای کارمند به دلیل نقشی که در کسب مزیت رقابتی ایفا می کند، توجه فراوان کرده اند. این پژوهش با هدف طراحی شاخصی بومی برای صدای کارمند و بررسی تأثیر صدای کارمند بر خلاقیت و عملکرد فردی کارکنان از طریق نقش میانجی درگیری شغلی انجام گرفت. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوة گردآوری داده ها توصیفی- همبستگی است. کارکنان شرکت کاله جامعة آماری این تحقیق را تشکیل داده اند. نمونه گیری به روش سرشماری انجام گرفت و 234 پرسشنامه برای جمع آوری داده ها توزیع شد. برای تحلیل داده ها تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل عاملی تأییدی و مدل ساختاری به کار گرفته شد. طبق نتایج این پژوهش، صدای کارمند بر درگیری شغلی تأثیر مثبت و معنادار دارد. همچنین، نتایج، نشان داد درگیری شغلی هم به طور مستقیم و هم غیرمستقیم، از طریق خلاقیت بر عملکرد کارکنان تأثیر مثبت و معنادار دارد.
شناسایی فرهنگ سازمانی بر اساس مدل دنیسون (مورد مطالعه: سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهششناخت فرهنگ سازمانی در سازمان صداوسیما و بیان پیشنهادهایی جهت تقویت آن است. برای این منظور مدل دنیسون به کار گرفته شد. روش این پژوهش پیمایشی است. داده های مربوط به مؤلفه های فرهنگ سازمانی با ابزار پرسشنامه جمع آوری شد. پایایی مربوط به ابزار سنجش با آلفای کرونباخ (معادل 924/0) بررسی شد. جامعة آماری این تحقیق را کارکنان سازمان صداوسیما (در تهران) تشکیل داده اند. با به کارگیری فرمول نمونه گیری از جامعة محدود، 352 نفر از این جامعه به روش نمونه گیری طبقه ای و تصادفی ساده انتخاب شدند. روش تجزیه و تحلیل داده ها شامل دو روش توصیفی و استنباطی بوده است. نتایج آزمون دوجمله ای نشان داد در این سازمان «درگیرشدن در کار»، «سازگاری (ثبات و یکپارچگی)» و «انطباق پذیری» در وضعیتی مناسب قرار ندارند و پایین تر از حد متوسط هستند، اما «مأموریت» در وضعیت متوسط قرار دارد. بر اساس آزمون فریدمن ملاحظه شد که «مأموریت» مهم ترین مؤلفه از ابعاد اصلی فرهنگ سازمانی در سازمان صداوسیما است.
نقش نیازهای روانی- اجتماعی در پیوند میان فشارزا های شغلی با عملکرد های رفتاری مثبت در محیط کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی نقش تعدیل کننده نیازهای روانی-اجتماعی در پیوند میان فشارزاهای شغلی با رفتارهای مدنی-سازمانی، عملکرد وظیفه و خلاقیت بود. جامعه آماری پژوهش کارکنان یکی از شرکت های وابسته به وزارت نفت در شهر بندرعباس بودند، که از میان آنها، 187 نفر از طریق نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه نیازها (یاماگوچی، 2003)، فشارزاهای شغلی، عملکرد وظیفه (باباکاس و همکاران،2009)، خلاقیت (تایرنی و همکاران، 1999)، و رفتارهای مدنی-سازمانی (بخاری و علی،2009) می باشد. داده ها از طریق تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شدند. نتایج نشان داد: نیاز به پیوند جویی رابطه ابهام و گرانباری نقش با عملکرد وظیفه و رفتارهای مدنی و سازمانی ، و نیاز به قدرت رابطه ابهام و گرانباری نقش با خلاقیت را تعدیل می کنند. همچنین نیاز به قدرت رابطه تعارض نقش با عملکرد وظیفه، با خلاقیت و با رفتارهای مدنی و سازمانی را تعدیل می نمایند.
بررسی تأثیر سبک های رهبری بر عملکرد سازمانی با میانجی گرهای یادگیری و نوآوری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه نوآوری و یادگیری سازمانی برای دست یافتن به مزیت رقابتی پایدار و بهبود عملکرد سازمانی، به وجود شرایط و بستری مناسب نیاز دارد که سبک های رهبریِ مدیریت، یکی از عوامل مؤثر در این زمینه هست. بدین جهت پژوهش حاضر با هدف تحلیل و بررسی تأثیر سبک های رهبری بر عملکرد سازمانی، از راه نوآوری و یادگیری سازمانی به روش توصیفی-پیمایشی صورت گرفته است. درحالی که مطالعه های گذشته بیشتر بر تأثیر سبک رهبری تحولی تمرکز داشته اند، این مقاله تأثیر دو سبک رهبری تحولی و تبادلی را بررسی نموده است. جامعه آماری، کارکنان دانشگاه سیستان و بلوچستان بودند که ۲۴۲ نفر از آنها به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های استاندارد و محقق ساخته و به-منظور بررسی فرضیه ها از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. یافته های این مطالعه نشان می دهد که (۱) سبک رهبری تحولی تأثیر مثبتی بر عملکرد سازمانی از طریق یادگیری و نوآوری دارد؛ (۲) یادگیری سازمانی تأثیر مثبتی بر نوآوری و عملکرد سازمانی دارد؛ (۳) نوآوری سازمانی تأثیر مثبتی بر عملکرد سازمانی دارد. ولی رابطه میان سبک رهبری تبادلی با یادگیری، نوآوری و عملکرد سازمانی تائید نشد. مدل معادلات ساختاری طراحی شده بر اساس محیط جامعه آماری، به شکل بومی سازی شده اش، نشان از اهمیت سبک رهبری تحولی در حرکت سازمان به سمت نوآوری و یادگیری سازمانی و درنهایت عملکرد سازمانی دارد.
رابطه بین فناوری اطلاعات و توانمندسازی کارکنان
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین فناوری اطلاعات و توانمندسازی کارکنان ستادی آموزش وپرورش شرق مازندران می باشد روش تحقیق پژوهش توصیفی _پیمایشی و به شکل میدانی انجام گرفت. جامعه آماری شامل 440 نفر از کارکنان ستادی می باشند که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 205 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه توانمندسازی کارکنان اسپریتزر (1995) شامل 13 سؤال و پرسشنامه محقق ساخته فناوری اطلاعات شامل 65 سؤال استفاده شد. روایی این پرسشنامه ها توسط اساتید صاحب نظر این رشته مورد تائید قرار گرفته اند. همچنین پایایی پرسشنامه ها با آلفای کرونباخ (فناوری اطلاعات 784/0 و پرسشنامه توانمندسازی 916/0 ) به دست آمد. برای تجزیه وتحلیل داده ها و اطلاعات، در سطح آمار توصیفی از شاخص هایی نظیر فراوانی و درصد و رسم جداول و نمودارها و در سطح آمار استنباطی از آزمون نرمالیته و ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون و واریانس استفاده شده است. نتایج نشان داد که بین فناوری اطلاعات و توانمندسازی کارکنان ستادی ادارات آموزش وپرورش شرق مازندران رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین رابطه بین فناوری اطلاعات و ابعاد توانمندسازی کارکنان آزمون شد و این نتیجه به دست آمد که بین فناوری اطلاعات با چهار بعد احساس شایستگی، احساس مؤثر بودن، احساس معنی دار بودن، احساس خودمختاری در ادارات آموزش وپرورش شرق مازندران ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد.
فراتحلیل ارتباط میان کیفیت زندگی کاری و تعهّد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به رشد تحقیقات در حوزه علوم انسانی و اجتماعی، دانشمندان به این نتیجه رسیده اند که تسلط بر تمام ابعاد یک مسأله تا حد زیادی امکان پذیر نیست؛ بنابراین به انجام تحقیقات ترکیبی روی آورده اند که عصاره تحقیقات موجود در یک موضوع خاص را به روشی منظم برای آنها فراهم می کند. پژوهش حاضر با هدف ترکیب کمی نتایج پژوهش های انجام شده در حوزه ارتباط کیفیت زندگی کاری و تعهد سازمانی سازمان ها در ایران و با استفاده از روش فراتحلیل و نرم افزار جامع فراتحلیل (CMA2) تعداد 10 مقاله را مورد بررسی قرار داده است. نتیجه فراتحلیل نشان داد که کیفیت زندگی کاری با تعهد سازمانی رابطه ای در حد متوسط دارد (با میانگین اندازه اثر 413/0). همچنین از میان ابعاد کیفت زندگی کاری: یکپارچگی و انسجام اجتماعی با اندازه اثر382/0، تأمین فرصت رشد با اندازه اثر322/0، فضای کلی زندگی با اندازه اثر318/0، دارای بیشترین اندازه اثر در ارتباط با متغیر تعهّد سازمانی هستند و بیشترین تأثیرگذاری را دارند.
نقش رفتار سازمانی مثبت گرا در کاهش سکوت سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف تعیین رابطه رفتار سازمانی مثبت گرا با سکوت سازمانی انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل کارکنان ادارات کل بانک سپه (1905 تن) بوده که با استفاده از فرمول کوکران، 320 تن به روش تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش تحقیق ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش گردآوری داده ها، توصیفی- پیمایشی و مقطعی است. پایایی ابزار جمع آوری داده ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ ارزیابی شد و روایی آن با استفاده از نظرات اساتید مدیریت و کارشناسان بانک سپه و تکنیک تحلیل عاملی تأییدی، مورد تأیید قرار گرفت. در ادامه به بررسی شاخص های برازش مدل به دست آمده و آزمون معنی داری فرضیه های پژوهش با تکیه بر نتایج تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل پرداخته شد. نتایج آزمون فرضیه ها حاکی از آن است که رفتار سازمانی مثبت گرا با سکوت سازمانی رابطه منفی و معناداری دارد. همچنین نتایج نشان می دهد که تمامی ابعاد رفتار سازمانی مثبت گرا با سکوت مطیع رابطه منفی و معنادار دارند، اما در رابطه با سکوت خاموش، تنها رابطه منفی آن با خودکارآمدی مورد تأیید قرار گرفت و رابطه امیدواری، تاب آوری و خوش بینی با سکوت خاموش معنادار نشد.
کارکردهای کیفیت زندگی کاری برای بهره وری کارکنان (مطالعه موردی بیگانگی شغلی و فرسودگی عاطفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی کارکرد های کیفیت زندگی کاری برای بهره وری کارکنان از طریق تأثیری که بر بیگانگی شغلی و فرسودگی عاطفی کارکنان دارد، انجام شده است. نوع پژوهش همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه کارکنان زن و مرد شرکت سرایش اصفهان بودند که از میان آنها 200 نفر به شیوه تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش، پرسشنامه های کیفیت زندگی کاری (والتون،1973)، بیگانگی شغلی (بوئر، 2001) و فرسودگی عاطفی (مسلش و جکسون، 1981) مورد استفاده قرار گرفتند. داده های پژوهش با استفاده از روشهای آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند که بین ابعاد ازخودبیگانگی شغلی و فرسودگی عاطفی رابطه مثبت و معنادار (01/0(p≤ و بین ابعاد کیفیت زندگی کاری و ابعاد ازخودبیگانگی شغلی و بین ابعاد کیفیت زندگی کاری و فرسودگی عاطفی رابطه منفی و معناداری (01/0(p≤ وجود دارد. علاوه بر این نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که طی دو گام ابعاد قانونگرایی در سازمان و پرداخت منصفانه از ابعاد کیفیت زندگی کاری توانسته است تا 17 درصد از واریانس از خود بیگانگی و طی سه گام ابعاد قانونگرایی در سازمان، تأمین فرصت رشد وامنیت و وابستگی اجتماعی توانسته است تا 30 درصد از واریانس فرسودگی عاطفی را پیش بینی کند. در نتیجه از طریق افزایش سطح ابعاد کیفیت زندگی کاری، می توان بیگانگی شغلی و فرسودگی عاطفی را کاهش داد.
بررسی رابطه میان ذهنیت فلسفی با ویژگی های شخصیتی کارآفرینانه مدیران مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین ذهنیت فلسفی با ویژگی های شخصیتی کارآفرینانه مدیران و معاونان مدارس است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، تمامی مدیران و معاونان مدارس متوسطه سال 92-93 شهر ارومیه در نظرگرفته شده است (N=240) که با استفاده از نمونه گیری تصادفی تعداد 148 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه های ذهنیت فلسفی و ویژگی های شخصیتی کارآفرینانه پاسخ دادند. برای تعیین روایی پرسشنامه ها از نظرات متخصصان استفاده شد و پایایی آنها با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ به ترتیب 77/0 و 85/0 محاسبه شد. یافته های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل همبستگی کانونی نشان داد که ابعاد ذهنیت فلسفی رابطه معناداری با ویژگی های شخصیتی کارآفرینانه مدیران و معاونان دارند. تحلیل کانونی دو مجموعه معنادار بین ذهنیت فلسفی و ویژگی های شخصیتی کارآفرینانه را نشان داد که در این مجموعه، ابعاد جامعیت، تعمق و انعطاف پذیری رابطه معناداری با خلاقیت، مخاطره پذیری، نیاز به توفیق و جایگاه کنترل داشتند. به طورکلی می توان نتیجه گرفت هر چقدر مدیران و معاونان از ذهنیت فلسفی بالایی برخوردار باشند توان کارآفرینی نیز در آنها افزایش می یابد.
بررسی رابطه ویژگی های شغلی و فرهنگی با بهره وری نیروی انسانی در کارمندان آموزش و پرورش
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ویژگی های شغلی و فرهنگی با بهره وری نیروی انسانی در کارمندان آموزش وپرورش شهرستان تربت حیدریه بود. روش پ ژ وهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردیو ازنظر شیوه ی جمع آوری داده ها توصیفی و از نوع تحقیقات همبستگی هست. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه ی کارمندان آموزش وپرورش شاغل در ادارات آموزش وپرورش شهرستان تربت حیدریه که حدود 250 نفر بودند، تشکیل می دادند. نمونه ای شامل 130 کارمند از بین کارمندان ادارات آموزش وپرورش شهرستان مذکور به روش تصادفی ساده انتخاب شد. داده های تحقیق با استفاده از پرسشنامه های ویژگی های شغلی هاکمن و الدهام، با ضریب پایایی 78/0 و پرسشنامه بهره وری نیروی انسانی و فرهنگ سازمانی تیلور و برنت، با ضریب پایایی 73/0 جمع آوری گردید. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون خطی و آزمون t مستقل مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد ویژگی های شغلی و فرهنگ سازمانی با بهره وری نیروی انسانی رابطه مثبت و معنادار دارند. بر اساس این یافته، ویژگی های شغلی 40/0 و ویژگی های فرهنگی 31/0، میزان بهره وری نیروی انسانی کارکنان را در اداره آموزش وپرورش پیش بینی می کنند. همچنین یافته ها نشان داد که از بین ویژگی های شغلی دو ویژگی هویّت وظیفه و تنوع مهارت بیشترین رابطه و بازخورد کمترین میزان رابطه را با بهره وری نیروی انسانی دارند. از بین ویژگی های فرهنگی نیز روابط اجتماعی بیشترین میزان رابطه را با بهره وری دارا بود. بنابراین مسئولان و مدیران ادارات و سازمان ها و بخصوص اداره آموزش وپرورش به عنوان سکان دار تعلیم و تربیت یک جامعه لازم است تا با غنی تر کردن هرچه بیشتر و بهتر ویژگی های موردنظر در جهت ارتقای بهره وری نیروی انسانی گام بردارند.
بررسی رابطه رهبری تحول آفرین و چابکی منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به کمک سبک رهبری تحول آفرین، بهتر می توان استعداد های انسانی سازمان ها را بالا برد و از ظرفیت ها و انرژی فزاینده ی آنها در حرکت به سمت تحقق هدف ها و دورنمای سازمانی بهره گرفت. نیروی انسانی را نیز باید به عنوان مهم ترین سرمایه ی سازمان دانست که نقش کلیدی و مهمی در دست یابی سازمان به اهدافش دارد. برهمین اساس در این پژوهش سعی برآن شده است که رابطه ی رهبری تحول آفرین و چابکی کارکنان در دانشگاه یزد مورد بررسی قرار گیرد. جامعه ی آماری این پژوهش،کارکنان دانشگاه یزد (غیر از اعضای هیئت علمی) می باشند که به روش نمونه گیری تصادفی، تعداد 115نفر انتخاب و پرسش نامه بین آنها توزیع شد. به منظور تحلیل داده ها، از روش معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج به دست آمده، نشان داد که رابطه ای مثبت و معنادار بین رهبری تحول آفرین و چابکی نیروی انسانی وجود دارد. به عبارت دیگر، رهبری تحول آفرین می تواند چابکی نیروی انسانی را افزایش دهد. همچنین ابعاد رهبری تحول آفرین غیر از متغیرهای انگیزش الهام بخش و حمایت رشددهنده، رابطه ای مثبت و معنادار با چابکی نیروی انسانی دارند.
مدل یابیِ ساختاری- تفسیری از عوامل مؤثر بر بدبینیِ سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدبینی سازمانی یکی از مهم ترین پدیده های قرن حاضر در مشکلات سازمانی است. عوامل زیادی در پیدایش این بدبینی در سازمان مؤثرند.پژوهش های فراوانی درزمینه بدبینی سازمانی و عوامل مؤثر بر آن انجام شده است، اما تاکنون پژوهش جامعی که در بر گیرنده کل این عوامل و شناسایی ارتباط بین آنها باشد، ارائه نشده است. هدف از این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر بدبینی سازمانی و طراحی مدلی در رابطه با ارتباطات بین آنها است. پژوهش حاضر، نوعی پژوهش آمیخته اکتشافی و شامل دو بخش کیفی و کیفی-کمّی است. در بخش کیفی، ابتدا با بررسی ادبیات در زمینه بدبینی سازمانی و با استفاده از روش فراترکیب عوامل مؤثر بر بدبینی در سازمان ها (9 عامل) شناسایی شد و در سه دسته عوامل شخصیتی و فردی(عوامل مربوط به شخصیت و عوامل فردی و روانی)، عوامل سازمانی (جو سازمانی بد، بدبینی نسبت به تغییرات سازمانی، درک بی عدالتی، عملکرد ضعیف و درک منفی از اقدامات مدیریت) و عوامل شغلی دسته بندی شدند. در گام بعد، با استفاده از روش تحلیلی مدل سازی ساختاری تفسیری، روابط بین این عوامل تعیین و به صورت یکپارچه تحلیل شد. در بخش مدل سازی از پرسشنامه به منظور استفاده از نظرات 15 خبره رفتار سازمانی استفاده شد؛ این خبرگان به صورت گلوله برفی انتخاب شدند. نتایج حاصل از این پژوهش، منجر به دسته بندی عوامل مؤثر بر بدبینی سازمانی و طراحی مدل از این عوامل شد. مدل نشان دهنده عوامل و نحوه ارتباط و تعامل این عوامل است. در نهایت، به تفسیر مدل، تجزیه و تحلیل سطوح مدل و ارتباطات بین ابعاد پرداخته شد و راهکارهایی در زمینه جلوگیری از بروز این پدیده در سازمان ها ارائه شد.
ارائه الگوی کرامت انسانی کارکنان در سازمان های دولتی ایران (مورد مطالعه: یکی از یگان های نیروی زمینی مستقر در شهرستان ویژه مراغه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه کرامت انسانی محور و مبنای حقوق بشر تلقی شده و پیشرفت و توسعه ی پایدار در هر جامعه، مستلزم رعایت آن است. از این رو در بند اول سیاست های کلی نظام اداری کشور که توجه و اجرای برنامه های آن از ضرورت ها و اهداف هر دستگاه دولتی به شمار می رود، به برنامه نهادینه سازی فرهنگ سازمانی مبتنی بر ارزش های اسلامی و کرامت انسانی و ارج نهادن به سرمایه های انسانی و اجتماعی اشاره شده است. بر این اساس در تحقیق حاضر به منظور ارائه الگویی جامع از کرامت انسانی در سازمان های دولتی ایران، از روش پژوهش کیفی فراترکیب سندلوسکی و باروسو استفاده شده است. پس از شناسایی مقولات، مفاهیم و کدهای کرامت انسانی (الگوی مفهومی اولیه)، با استفاده از نظرهای خبرگان و انجام اصلاحات لازم، تبیین الگوی کرامت انسانی کارکنان میسر شد. در این پژوهش به منظور کاربردی کردن الگوی اکتشافی از فرایند فراترکیب، تعداد 218 پرسشنامه بین کارکنان یکی از سازمان های دولتی (اداره کل ثبت اسناد و املاک استان آذربایجان شرقی) به صورت نمونه گیری طبقه ای توزیع شد و با استفاده از روش تحلیل عاملی تاییدی و نرم افزار لیزرل تجزیه و تحلیل انجام گرفت. در نتیجه ابعاد، مولفه ها و شاخص های الگوی مورد تایید قرار گرفتند. همچنین برای محاسبه ترکیب بهینه ابعاد کرامت انسانی، تعداد 40 پرسشنامه بین کارکنان یکی از یگان های نیروی زمینی مستقر در شهرستان ویژه مراغه به صورت نمونه گیری هدفمند توزیع و با استفاده از روش الگوسازی فازی و نرم افزار مطلب مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق در این مرحله نشان می دهد، چنانچه میزان توجه کارکنان به ابعاد عملکردی (33%)، رفتاری (31%)، ذهنی و روانی (30%) و جسمی (6%) باشد؛ آنگاه حداکثر میزان کرامت انسانی آنان در سازمان به میزان (1/62) خواهد بود.